🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 📚 #وقتی_بیایی ✨نگاهی به زیبایی های ظهور✨ 🔻مقدمه ✳️ظهور منجی مساوی است با ظهور همه خوبیها و زی
❣﷽❣
📚 #وقتی_بیایی
✨نگاهی به زیبایی های ظهور✨
🔻زیباترین بیعت
✳️جبرئیل #اولین کسی است که افتخار بیعت با شما نصیبش میشود. سپس ۳۱۳ خوشبخت، ۳۱۳ مرد عقل و عشق با چشم به هم زدنی خود را به محضر شما میرسانند و با افتخار دست شما را می فشارند. با این کار تاریخیترین بیعت و سرنوشت سازترین اتفاق رقم می خورد😍👌
✳️بیعتی که جهان را به سمت #صلح و عشق و آبادانی می برد. بعد از ۳۱۳ نفر، ۱۰ هزار سرباز سلحشور👥 با شور و شعف به فرماندهی "سیدحسنی" به شما ملحق شده. مانند نگین انگشتر دور تا دور شما را احاطه می کنند💫 جبرئیل از طرف راست و میکائیل از طرف چپ خوشحال در حرکت هستند.
✳️فرشتگانی که همراه حضرت نوح(علیه السلام) در کشتی بودند آنانی که ابراهیم(علیه السلام) را در نجات از آتش یاری رساندند. فرشتگانی که همراه موسی(علیه السلام) در نیل بودند و آن چهار هزار فرشته ای که #نبی_مکرم را همراهی می کردند و گروه آخر فرشتگانی که برای یاری امام حسین (علیه السلام) آمدند و از این توفیق محروم شدند همگی در سپاه شما حاضرند✊
✳️شما چه زیبا، زره پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را به تن کرده با #ذوالفقار علوی گام برمیداری. و چه دلنشین است "اولین جمله ای" که بر لب بر میدارید و آوای وحی را در سرزمین نزول قرآن طنین افکن می کنی که:
⚜بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ⚜
❇️جمعیتی که به وجد می آید😃 آنگاه که می شنود #صدای_زیبایت را که می گویید:
♥️ اَنَا بَقِيَّةُ اللّهِ فِي اَرْضِهِ♥️
📝نویسنده: #حسن_محمودی
#ادامه_دارد ...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
چگونه عبادت کنم_2.mp3
9.31M
#چگونه_عبادت_کنم 2 🤲
💢بیسواد، محال است بتواند بنویســد ....
کسی که الله را نمیشناسد،
محال است بتواند درست #عبادت کنــد!
#استاد_شجاعی👆
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#خواب_امام_حسین(ع) 🍃در بازگشت از سفر اربعین پارسال، در فرودگاه نجف یک خانم مسن لبنانی جلویم نشسته
#خاطرات_شـهید 🌷
●خانواده شهید مغنیه به یک #مهمانی خانوادگی بزرگ دعوت بودند. محل مهمانی در منطقه "الغبیری" بود. همه بچه ها و نوه ها به مناسبت ولادت حضرت رسول(ص)♥️ دور هم جمع بودند.از همه ی نوه ها درخواست شده بود برای این جلسه صحبتی کوتاه آماده کنند✅ و طی چند کلمه بگویند که برای سال جدید میلادی چه برنامه هایی دارند. همه ی نوه ها صحبت کردند تا اینکه نوبت رسید به #جهاد_مغنیه..
🔸جهاد فقط گفت: طرحم برای سال بعد را هفته ی آینده📂 میگویم!...همه شروع به #اعتراض کردند، می گفتند جهاد دارد شرطی که برای همه گذاشته شده را نقض میکند😕 بعضی ها میگفتند: کارش را آماده نکرده است!
●وسط خنده و اینکه هرکسی به شوخی چیزی میگفت، جهاد از حرفش کوتاه نیامد❌ اصرار داشت که طرحش برای سال آینده را هفته ی بعد می گوید. درست یک هفته بعد دوباره خانواده دور هم جمع شدند👥 ولی این بار، در بین خیل گسترده ی کسانی که برای #تسلیت آمده بودند!!... طرح جهاد، #شهادت بود🕊
✍راوی:مادربزرگ شهید
#شهید_جهاد_مغنیه 🌷
#سالروز_ولادت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
1_28100627.mp3
3.95M
🎧🎧
🌾یادمون بده
سبک بال مثل #شهیدا پر بگیریمـ🕊
🌾چی میشه حسین
پای عشقـ❣ #زینبت یه روز بمیریم
🎤🎤 #محمدرضا_بذری
#شهدا_گاهی_نگاهی🌷
#شهدا_دستمون_رو_بگیرید
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🔴احساس میکنم که گم شده امـ😔
#شهدا میشود مرا #تفحصم کنید⁉️
○⭕️گم شده ام؛ درکجا❗️ #نمیدانم
بیش از همه در خودم..
شما را به آن #سربندهایتان تفحصم کنید.
○⭕️آخر که چه⁉️
مگر نه این است که از #خاک آمدم
و به خاک میروم؟
پس چه بهتر که خاکی بروم
دیگر #تحمل ندارم
★قلبمـ❤️ پر از حب دنیاست
★چشمانم که هنوز گریان است😭
★دستانم هنوز به سوی #شماست
★پاهایم هنوز در #راهتان است
★گوشهایم هنوز نوایتان را میشنود 🎧
💥پس تا دیر نشده به داد این #تن برسید....
#شهدا_تفحصم_کنید
شما را به سر بندهایتان #قسم
تفحصم کنید😭
#اللهم_الرزقنا_شهادة...
#شبتون_شهدایی🌙
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
🕊اےآخرین ترانه و ای #آخرین بهار
🌺بازآ که بی حضور تو تلخَست روزگار
🕊مولای #سبزپوش من،ای منجیِ بزرگ
🌺تعجیل کن که تاب ندارم💗در انتظار
#اللهم_عجل_لولیک_الفـرج 🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
صبـ☀️ـح را با
#غــزل_چشــم_تــو
می نوشــم
و باز مثل هر روز
#تـو در مطلـعِ
شعـــرهایم هستی....😍
#شهید_مهدی_عسگری
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
داستان زیبای ... دو رفیق .. دو شهید👥
🔸همہ جا معروف شده بودن بہ #باهم بودن؛ تو جبهه حتی اگہ از هم جداشونم میڪردن آخرش ناخواستہ و تصادفی دوباره برمیگشتن پیش هم💞
🔹خبر #شهادت_علی رو ڪه آوردن، مادرِ محمد هم دو دستی تو سرش میزد و میگفت: بچم...😔 اول همه فڪر میڪردن #علی رو هم مثل بچش میدونہ بہ خاطر همین داره اینجوری گریہ میکنہ
🔸بهش گفتن: مادر تو الان باید قوی باشی، تو هنوز زانوهات محڪمہ، تو باید #ننہ_علی رو دلداری بدی همونجوری ڪه های های اشڪ می ریخت😭گفت: زانوهای محڪمم ڪجا بود؟ اگه علی شهید شده مطمئنم #محمد منم شهید شده🌷 اونا محالہ از هم جدا بشن؛ عهد بستن آخہ مادر #عهد_بستن ڪه بدون هم پیش سیدالشهدا نرن🚷
🔹مأمور #سپاهی ڪه خبر آورده بود ڪنار دیوار مونده بود و بہ اسمی ڪه روی پاڪت بعدی نوشتہ شده بود خیره مونده بود نوشتہ بود:
#شهید_سیدمحمد_رجبی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#وصیتنانه_آغشته_به_خون📜
🕊اے مولاےمن، من بهشت، میوه ها و جاودانگی اش را نمیخواهــم ⛔️
🕊من به چیز #بزرگتری طمع دارم بهشت🌸 من بودن درکنار شما #اباعبدالله حسین است😭😭
#شهید_علی_مصطفی_حیدر
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
7⃣6⃣1⃣ به یاد #شهید_حجت_اسدی 🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
8⃣4⃣2⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰هر بار با شنیدن اخبار جنگ #سوریه خیلی ناراحت میشد😔 و میگفت: چرا من باید اینجا پیش زن و فرزندم باشم و شیعیان جای دیگر زیر بار #ظلم قرار بگیرند. قبل از رفتن به سوریه خیلی دوست داشت هر جا درگیری باشد، برای دفاع👊 از #اسلام برود. سالها پیش به صورت داوطلبانه برای دفاع از حرم امام حسین (ع) و امام علی (ع) در زمان حمله آمریکا به شهرهای نجف و کربلا به عراق رفت و با متجاوزان جنگیده💥 بود.
🔰با اینکه زیاد در خانه نبودند اما من به ایشان خیلی وابسته💞 بودم این وابستگی بعد از ازدواج روز به روز بیشتر شد همین حس را هم #اقاحجت نسبت به من داشتن. دید ایشان نسبت به یک خانم بسیار خوب بود👌 هیچ وقت به من دستور نمیداد، در این 15 سالی که با وی زندگی کردم بیشتر اوقات در ایام عید و مراسمات خانه نبود🚫 هر بار 40 روز من #تنها در خانه میماندم و شهید به فعالیتهایشان در عید و مراسمات مذهبی میرسید اما با بازگشت از سفر به حدی در خانه به من پر و بال میداد که این تنهایی جبران میشد😍
🔰17 بار کربلا رفته بود و در زمانی که برای ساخت #موکب در ایام پیاده روی🚶♂ اربعین به کربلا میرفت تمام زحمات بچهها به دوش من بود، میگفت: که اگر شما نبودی امکان اینکه من به این فعالیتهای مذهبی و #فرهنگی خود برسم، وجود نداشت. آقاحجت من را هم در #ثواب کاراهایش شریک میکرد این بار هم امیدوارم در ثواب شهادتش🌷 من را بینصیب نگذارد.
🔰آخرین باری که برای موکب زنی اربعین رفت 38 روزکربلا حضور داشت و دلش برای بچهها تنگ شده بود💔 چند روز زودتر قبل از #اربعین برگشت. این اواخر یک حال و هوای دیگری داشت و مدام بی قرار بود💓 و خیلی در خانه راه میرفت.
🔰آقاحجت هیچ وقت عکس📸 من را در گوشی تلفن خود نگه نمیداشت اما پیش از رفتنش به من گفت #چادرت را سر کن تا باهم عکس بگیریم، میخواهم در سوریه که دلم تنگ شد به عکس شما نگاه کنم☺️
#شهید_حجت_اسدی
#شهید_مدافع_حرم🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔹یکی از ایام ماه معظم #شعبان بود همگی جمع شدیم و رفتیم سر مزار ابوالفضل🌷هر کدام از بچه ها یک چیزی ته
🌸شهید مدافع حرم #شهید_ابوالفضل_راه_چمنی 🌸
هنگام #جزء_خوانی قرآن کریم
در مسجد حضرت زینب(س)
📆ماه مبارک رمضان سال 1394
شادی روح شهدا #صلوات🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
6285551_766.mp3
4.15M
💿 #تندخوانی⇧⇧
◀️ جزء هشتم قرآن کریم
🎙 #استاد_معتز_آقایی
🔸حجم: ۴ مگابایت
✨التماس دعا✨
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔹یکبار با #آقاروحالله حرف می زدیم. میون حرف هامون گفتم: من که میدونم #جهنمی هستم ،ما که جامون آخر
🔸روزها و شبهای #ماه_رمضان
برایِ روحالله بیش از روزهای دیگر،
گره خورده بود با #جلسات پر نورِ
"حاج آقا مجتبی آقا تهرانی". رابطهاش با حاج آقا فرای #شاگرد و استادی بود👌
🔹روحالله علم و معرفت حاج آقا را
#جرعه جرعه مینوشید و در زندگی خود عمل میکرد✅ این علاقه در #وصیتنامه او هم مشخص است:
📜اگر شهید شدم؛ یک کلام #نصیحت اینکه حاجآقا مجتبی به نقل از حضرت علی (ع) میگفتند: که منتهی رضای الهی #تقوی ست؛ شهادت خوب است و تقوا بهتر، تقوایی که در قلب♥️ است و در #رفتار بروز میکند
#شهید_روح_الله_قربانی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
*زنده زنده سوخت....*
*اما آخ نگفت....*
😭😭
حسین خرازی نشست ترک موتورم🏍 بین راه، به یک #نفربر پی ام پی، برخوردیم که در آتش🔥 می سوخت.
*فهمیدیم یک #بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می سوزد😰 من و #حسین_آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم.
گونی سنگرها را برمی داشتیم و از همان دو سه متری، می پاشیدیم روی آتش🔥 جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت می سوخت، اصلا #ضجه و ناله نمی زد❌ و همین پدر همه ی ما را درآورده بود!
بلند بلند فریاد می زد:
#خدایا!
الان پاهام داره می سوزه!
می خوام اون ور ثابت قدمم کنی☝️
*خدایا!*
الان سینه ام داره می سوزه😭
این سوزش به سوزش سینه ی #حضرت_زهرا نمی رسه
خدایا!
الان دست هام #سوخت
می خوام تو اون دنیا دست هام رو طرف تو دراز کنم🤲
نمی خوام دست هام #گناه کار باشه!
*خدایا!*
#صورتم داره می سوزه!
این سوزش برای امام زمانه♥️
برای #ولایته
*اولین بار "حضرت زهرا" این طوری برای ولایت سوخت!*
آتش که به #سرش رسید، گفت:
خدایا! دیگه طاقت ندارم،
دیگه نمی تونم،
دارم تموم می کنم.
لااله الا الله😭
*خدایا!*
خودت شاهد باش!
خودت #شهادت بده آخ نگفتم😭
آن لحظه که #جمجمه اش ترکید💥 من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم! بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت.
حال حسین آقا از همه بدتر بود.دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه می کرد😭 و می گفت:
خدایا!
ما جواب اینا را چه جوری بدیم⁉️
ما #فرمانده ایناییم؟
اینا کجا و ما کجا؟
اون دنیا خدا ما رو نگه نمی داره بگه #جواب اینا رو چی می دی؟
زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم. تمام مسیر را، پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه ی من و آن قدر #گریه کرد که پیراهن و حتی زیر پوشم خیسِ اشک شد.
#شهید_حسین_خرازی 🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
• #شهید_رضا_کارگر_برزی • #تم_رفیق_شهید📲 • #تم 📲📱ایتاتو مثل تلگرام کن با کلی تم زیبا👌☺️ به ما بپیو
خیلی عجله ای برای #افطار کردن نداشت❌ نماز مغرب و عشا را اول وقت میخواند بعد میومد سر سفره افطار، البته بخاطر شرایط تغییر مکان بچه ها خیلی ها #روزه نبودن و برای همین خاطر هم من برام خیلی مهم بود که از افطار برای رضا یک مقداری نگه دارم تا وقتی اومد بخورد😋
یک بار که یکی از اهالی برای بچه ها غذای گرم🍲 آورده بود باز #رضا برایش نماز اول وقت مهم بود، هرچند از اون غذا شاید چند لقمه ای بیشتر سهم رضا نشد
راوی: همرزم شهید
#شهید_رضا_کارگربرزی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 📚 #وقتی_بیایی ✨نگاهی به زیبایی های ظهور✨ 🔻زیباترین بیعت ✳️جبرئیل #اولین کسی است که افتخار بیع
❣﷽❣
📚 #وقتی_بیایی
✨نگاهی به زیبایی های ظهور✨
🔻سپاه صلح و آشتی
✳️تنها ۸ ماه جنگی می کنی آن هم نه با مردم❌ بلکه با لشکر #کفر که در مقابلت صف کشیدهاند و مخالف برنامههای زیبای شما هستند. آری مردم در امانند که شما امان اهل زمین هستید♥️ سپاه عظیم شما که فرشتگان و انس و جن با افتخار در آن عضو هستند به سوی دشمن حرکت می کند
✳️رعب و ترسی که خداوند در دل #دشمن انداخته لرزه بر اندام شان می آورد و آنها را به تسلیم نزدیک کرده، راه نجات امت ها را فراهم می سازد. سفیانی دشمن اصلی شما که پلیدترین انسان هاست😈 لشکری عظیم به سوی مکه گسیل میدارد تا به خیال خام خودش با شما مقابله نماید
✳️اما معجزه ای در سرزمین #بیدا رخ داده زمین با شوق و برای یاری شما لشکر او را می بلعد، تا در راه محقق شدن زیبایی های ظهور😍 مانعی نباشد. آری خدایی که با چند مشت شن در صحرای طبس به ما نشان داد تمام تجهیزات دشمن سر تا پا مسلح در مقابل لشکر او عددی نیستند. اینجا هم به زمین دستور میدهد که شکافته شود و #خبیث ترین انسان ها را در خود جای دهد
❇️لشکریان خدا بسیار خرسند هستند که پا در #رکاب_شما هستند و برای برپایی حکومت خدا☝️ از هیچ تر از هیچ تلاشی فرو فروگذار نکرده #مخلصانه در راه شما جانفشانی می نمایند
📝نویسنده: #حسن_محمودی
#ادامه_دارد ...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
چگونه عبادت کنم_3.mp3
11.88M
#چگونه_عبادت_کنم 3 🤲
💢طلبِ هرچیزی؛ نشانهی سنخیت تو با آن است! هرچه طلب بیشتر میشود،
سنخیت نیز بیشتر میشود!
چقدر مشتاقِ #آغوش_خدا هستی؟
#استاد_شجاعی👆
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌸🍃🌺🍁🌺🍃🌸🍃 🌾آغاز ما تویی و سرانجام ما #تویی 🌴بی تو💕 مسیر عشق به آخر نمیرسد 🌾دجال ها و #حرمله ها را
🔰همرزم شهید نوری:
❣دو روز قبل از #شهادت بابک بود. شدت درگیری زیاد بود و چون دشمن سالها در ان منطقه حضور داشت پر از تله های انفجاری💥 بود. بچه ها تله ها را پیدا میکردن و خنثی میکردن ولی گاهی هم انفجار رخ میداد و #شهید تقدیم میکردیم.
❣شهید صمدی🌷 به یکی از این تله ها برخورد کرد و شهید شد. بعد از شهادت #شهید_صمدی دیدم بابک نامه مینویسد✍ بهش گفتم چیکار میکنی؟ گفت: بعد میفهمی. به شوخی گفتم: چیه بابک عاشق شدی⁉️ یاخبرش میاد یا نامه اش😉
❣وقتی بابک #شهید_شد من پیشش بودم و دیدم داخل جیبش کاغذ هست. بازش کردم، همون نامه بود📃 که روز شهادت شهید صمدی مینوشت.
🔖مضمون نامه:
(متن نامه به صورت دقیق نیست و فقط #کلیات است)
📝من تا به حال نه شهید دیده ام نه #لحظه_شهادت. هرکس بعد از شهید صمدی به فیض شهادت نائل شود🕊 اسمش را داخل این نامه مینویسم.
📝بعد از شهادت شهید صمدی، خود #بابک به فیض رفیع شهادت رسید و به اسمان عروج کرد🕊🌷
#شهید_بابک_نوری_هریس
#شهید_دهه_هفتادی_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh