📓📕📗📘📙📔📒📕
#داستان روزگار من (۶۵)
گوشی رو گذاشتم ماتم برده بوده ... یه نگاه به مامان انداختم و گفتم مامان عباس
برام نامه گذاشته بود...!!!!!!!
مامان ـ نامه ی چی؟؟
خب تا حالا دسته کی بوده ؟؟
چطور الان خبرشوو دادن؟؟
زینب میگه عباس قبل اعزامش داده بهش که بعد از شهادت به من بده... بعد زینبم یادش رفته
امروز تو خونه تکونی پیداش کرده...
مامان ـ ازش نپرسیدی چی توش نوشته ؟؟؟
چرا پرسیدم اما بازش نکرده میگه عباس سفارش کرده خودم بازکنم ... مامان خیلی کنجکاوم ببینم عباس چی برام نوشته
والا دخترم منم مثل تو کنجکاو شدم ... خب میخوای چیکار کنی یعنی بری تهران نامه رو بگیری یا کسی برات میاره؟؟؟
نه مامان جان قراره زینب فردا برام پستش کنه...
چقدر خوبه اینجوری راحت و بدونه دردسره...
یه بوی عمیقی کشیدم ...
وااااای عجب بویی میاد ...
خیلی گشنمه مامان جونم نمیخوای از غذای خوشمزت بدی ماهم بخوریم 😋😋😋
چرا نمیدم اصلا برای دختر خوشگلم درست کردم بیا بریم سفره رو پهن کنیم بخوریم
بزن بریم مامان جونم ...
غذای مامان عالی شده بود همچین با اشتها میخوردم نه به اون زرشک پلو که نخورده حالم بهم خورد نه به این قرمه سبزی که از هول خوردنش کم مونده خفه بشم 😂😂😂
زینب صبح نامه رو برد اداره پست تا برام بفرستن ...با تاخیری که داشت نامه فرداش به دستم رسید
من که صبح زود رفتم سرکار...
مامور پستی نامه رو تقریبا ساعت ۱۰صبح اورد جلو در خونه ...مامان رفت
تحویلش گرفت نامه رو باز نکرد تا بیام
بعد تموم شدنه ساعت کاریم اومدم خونه ...
سلاااااام کسی نیست ماماااان جونم کجااایی ...
صدای مامان از اتاق اومد دخترم اینجام دارم لباسارو اتو میزنم ...
رفتم پیشش ... سلام به مامان زحمت کش خودم خسته نباشی ...
سلامت باشی دخترگلم ...
کمک نمیخوای مامان ؟؟
نه عزیزم فقط همین یه مانتو مونده که الانه تموم بشه ...
باشه مامان پس من برم لباسامو عوض کنم راستی فرزانه امروز پست برات نامه اورده ...
ببین از طرفه زینبه ...
جدی ؟!!
کوو مامان کجاس ؟
گذاشتمش رو اپن برو بردارش ...
با عجله رفتم و نامه رو برداشتم ...
مامان میشه اول خودم تنها بخونم ...
باشه دخترم...
رفتم تو اتاق و درو بستم ... نشستم رو صندلی و پاکت و باز کردم
قلب تند تند میزد هیجان زده شده بودم دستام میلرزید ...
تای کاغذ و اروم باز کردم و شروع کردم به خوندن ...
تا چشمم به دست خط عباس افتاد بغضم ترکید و گریه کردم
بنام خالق عشق و زیبایی
بنام خالق هست و نیست
سلام علیکم.
بار الهی . به منه بنده حقیر و گنهکارت رحم کن ، که تو خود رحمن و رحیمی
همسر مهربونم ، ای عزیزتر از جانم
مرا ببخش و حلالم کن که در این مدت کوتاهه زندگی نتونستم
خوشبخت و خوشحالت
کنم ، شاید بارفتنم غم و رنجی عظیم بر شانه هایت بر جای گذاشتم که تحمل سنگینی ان برات دشوار باشه از خداوند متعال برات صبر زینبی خواستم که غم و رنجهایت را پشت سر بگذاری
شاید وقتی که این نامه رو میخونی دیگه من نباشم ولی یادت باشه همیشه دعاگوت هستم و ازت
درخواستی دارم تنها شدن تو در این سن کم برات سخته . فرزانه جان قبل شهادتم از محسن خواستم که طبق سنت پیامبر همدم و مونست باشه
و ازت مراقبت کنه چون به غیر از اون کسی رو لایق تو ندیدم خانم گلم محسنم قبل از من عاشق تو بود اما بخاطر من پا پس کشید حالا ازت میخوام که ردش نکنی بخاطر من به این وصیتم عمل کن اینم اخرین درخواستمه فرشته زندگیم اگه میخوای من ناراحت نباشم تو نبود من اصلا گریه و زاری نکن به اینده امیدوار باش و زندگی کن مراقب خودت و ایمانت باش در پناه حق
دوستدار همیشگی تو عباس
یا علی
ما بین خوندن هر خط از نامه اشک چشام مثل بارون رو نامه میریخت 😭😭😭😭😭
خوندنش که تموم شد سفت نامه رو روی قلبم فشار دادمو گریه کردم
😭😭😭😭
مامان متوجه صدای گریه هام شد اما
سراغم نیومد خواست که تنها باشم
ادامه دارد....
نویسنده 📝 انارگل🌹 📝
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
🌹🍃🌹🍃
@ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ویدئو #کلیپ
#استاد_علی_تقوی
🔴 انتقادپذیر باشیم❗️
📣📣 لطفا درحد توان منتشر کنید...
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
مۍنـــویــسم زتـوڪہ
دار و نـدارم شـده اۍ
بـیقرارتـــ شدم و
صبـرو قــرارم شده اۍ
مـن ڪہ بیتاب توأم
اۍ همہ تاب وتبم
تو همہ دلخوشۍ
لیل ونهارم شده اۍ
السلام علیک یا ابا صالح المهدی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#گمنامے یعنی درد...
دردے #شیرین...
یعنے با #عشق یڪے شدن...
یعنے اثبات اینکه از همه چیزت براے #معشوقت گذشتے...
یعنی فقط #خدا را دیدی و #رضای او را خواستی نه تعریف و #تمجیدمردم را
گمنامی یعنی .......
اے کاش همه ے ما گمنام باشیم
#شهید_گمنام
#سلام
#صبحتون_شهدایی گمنام
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#بازنشر
طرح به مناسبت سالروز تولد شهید عباس بابایی❤️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃عباس بابایی، نامش که به گوش آسمان می خورد، از #داغ_شهادتش، بغض می کند. ابرها به یاد شجاعتش می بارند. ستاره ها به یاد پروازهای موفقش می درخشند و ماه به یاد ماه بودنش، حسادت می کند. زمین از تواضعش می گوید و بندگان روی زمین از #شوق_پروازش. اما امثال من که کتاب زندگی اش را میخوانیم، جز کلمه #بزرگ_مرد چیزی به ذهنمان نمی آید.
🍃عباس برای ادامه تحصیل به سرزمین امریکا پا گذاشت اما سر بر خاک گذاشته و در #سجده هایش برای معبود دعا می کرد سربلند شود در آزمون خدمت به سرزمین #ایران.
🍃خلبان قصه در #آسمان خدا اوج می گرفت و حواسش به بندگان زمینی بود. برای رضای خدا، خدمت کرد و فرشته نجات شد برای #درماندگان و محتاجان.
🍃سابقه ۳۰۰۰ ساعت پروازش نشان می دهد که خودش نفر اول بوده برای عملیات. نه #نظارت کرد و نه پشت میز نشست. حتی از سفر مکه اش گذشت تا #امنیت را برقرار کند. نگران خلیج فارس بود و کشتی هایی که از آن می گذرند. خطی از #وصیت_نامه اش درس بزرگی است برای همه."به انقلاب خیلی #بدهکاریم"
🍃این روزها جای خالی #بابایی ها به شدت حس می شود. آنان که خالصانه و #صادقانه کار کردند، #خون_شهدا و آرمان های انقلاب خط قرمزشان بود. راستی چقدر به انقلاب بدهکاریم؟کسی حواسش به خط قرمزها هست؟
#تولدت_مبارک❤️
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🕊به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_عباس_بابایی
📅تاریخ تولد : ۱۴ آذر ۱۳۲۹
📅تاریخ شهادت : ۱۵ مرداد ۱۳۶۶
📅تاریخ انتشار : ۱۳ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : گلزار شهدا قزوین
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فرقی نمیڪند شلمچه حلب موصل
قدس یا ڪوچه پس ڪوچه های شهر!
بسیجی سهمش دویدن پا به پای انقلاب است...!🇮🇷
شادی روح شهداء بسیجی صلوات
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
دعای نوزدهم صحیفه سجادیه طلب باران.pdf
1.42M
این دعا برای طلب باران از دعاهای صحیفه سجادیه از زبان مبارکه حضرت امام سجاد علیه السلام می باشد لازم به ذکر است که بیایید در این شرایط که ایران که چندین سال است به خاطر کم بارش باران طی سالیان در واقع در وضعیت خاصی هست لطفاً عزیزان بیایید حداقل یکبار در شبانه روز خوانده شود
⚽️ #دفاع_مقدس | #دربی_پایتخت
🔻 رزمندگان بازی با توپ شان خوب بود. چه توپ جنگی و چه توپ فوتبال...
🔅 فوتبال رزمندگان در دفاع مقدس
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
در پارک ملت مشهد
وسایل بازی و تجهیزات ورزشی
#ویژه_معلولان نصب شده 😊
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
1_21879200.mp3
3.75M
🎵 #پادکست
🎶 #صوتی
🔴 #مهدوی
📌 قسمت ۱۶۲
🎤 استاد #جعفری
🔸«وظایف منتظران»🔸
🔺قسمت اول
🌺 #قرار_عاشقی
👌 #پیشنهاد_دانلود
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
طرح جدید به مناسبت سالروز تولد شهید مرتضی لبافی نژاد 🌻
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
◇بسم الله الرحمن الرحیم◇
🍃شهید #مرتضی_لبافی_نژاد ،کسی که در آزمون #بورسیه نفر اول شد اما #عشق به #وطن و مردمش او را مجاب کرد که بماند. در #سربازی هم کارش درمان محرومان بود و مرهم بود بر روی زخمهای مردمانش.در دوره دانشجوییاش #انجمن_اسلامی دانشکده را تأسیس کرد و در فعالیتهای #فرهنگی و #اجتماعی حضور فعال و کارآمد داشت.
🍃او تنها یک #پزشک نبود. این را از وصیتنامهای که نوشته میتوان فهمید از دغدغهای که برای تربیت فرزندش بعد خود داشت تا زمانیکه دستگیر شد و #سازمان بهخاطر اینکه او فردی #فعال در صحنه #سیاسی و پرتلاش بود نتوانست بیشتر از شش ماه او را در زندان نگه دارد و بعد از مدتی او را به جوخه #اعدام سپردند و او به #شهادت رسید. #همسر او هم که همراه با او به زندان افتاده بود به مدت یکسال در زندان ماند...
🍃پس از شهادتش هیچ نام و نشانی از مزارش وجود نداشت تا #پیروزی_انقلاب که ساختمانهای #ساواک به دست مردم افتاد،
در آنجا اسنادی پیدا کردند که مشخص میکرد مرتضی بعد از شلیک چند تیر به دریاچه نمک در قم انداخته شده بود و هیچ خبری از پیکر نبود و امروز به پاس خدمات و #فداکاریها و ازخودگذشتگیهای او برای #میهن و ملتش نام و یادش همیشه در دلهامان زنده و در یادهایمان #جاودان باقی خواهد ماند.
✍️نویسنده: #فاطمه_زهرا_نقوی
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_مرتضی_لبافی_نژاد
📅تاریخ تولد : ۱۴ آذر ۱۳۲۳
📅تاریخ شهادت : ۴ بهمن ۱۳۵۴
📅تاریخ انتشار : ۱۳ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : نامشخص
🕊محل شهادت :تهران
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
از اینجا ڪہ من هـستم
تا آنجایے ڪہ توهستے
فـاصلہ بـسـیـار اسـت امـا...
کافیست تو دستم را بگیرے
دیـگر فـاصلہاے نمےمـاند
اے شـہـید ...💙
#داداش_احمد
شهید احمد مشلب
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید سیدمهدی اسلامی خواه سبزواری 🥀
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
◇بسم ربّ الزهرا(س)◇
🍃در میان هیاهوی این روزها، #نبض کشور با یاد شما میزند و در میان غبارآلودگی هوا، این #نور شماست که ما را به خود میآورد و از ادامه مسیر #ظلمت باز میدارد. این روزها که دلم زیاد به جاده خاکی میزند، یکی را میخواهد که دستش را بگیرد و با کلام خداییاش او را به فراز قله #سعادت برساند.
🍃یکی مثل #سید_مهدی. کسی که سرشت پاکش او را وارد #حوزه_علمیه_قم کرد. در آنجا شهد شیرین آموزههای #اسلام با جانش عجین شد و اندکاندک او را #عاشق و شیفته خود کرد. مهربانی و #اخلاص خفته در کلامش، دلهای آماده زیادی را به این وادی کشاند.
🍃#جنگ حیلتی بود برای پارهپاره کردن #خیمه_اسلام و دفن کردن آن زیر خاک #جهل و #غرب_پرستی. مردم اما از پاکباختگان #ایثارگری بودند و اراده کردهبودند در این راه چون مولایشان، #حسین_بن_علی(ع)، جانشان را با خدا معامله کنند.
🍃"آنان از #شرف و انسانیت خود در برابر #استکبار جهانی دفاع کردند تا به آزادی برسند، تا در زیر سایه اسلام به شکوه و بالندگی برسند."*
🍃سید مهدی نیز در با آنان همصدا بود. او که پیش از آن دل از این دنیای گذرا کنده بود و آماده #سفر شده بود، اصابت ترکشی به سرش، روحش را از #قفس تن رهایی بخشید و همنشین #افلاکیان شد.
*اشاره به وصیتنامه شهید
✍️نویسنده: #محدثه_کربلایی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_سیدمهدی_اسلامی_خواه_سبزواری
📅تاریخ تولد : ۱ شهریور ۱۳۳۶
📅تاریخ شهادت : ۱۴ آذر ۱۳۶۰
📅تاریخ انتشار : ۱۳ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : سبزوار
🕊محل شهادت :بستان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
📔 #بخوانید | #کتاب_شهدایی
📚 عنوان کتاب: فرمانده در سایه
🔻روایت زندگی اثرگذارترین فرمانده مقاومت، شهید عماد مغنیه
✍🏻 گرد آوری و ترجمه: وحیدخضاب
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
امام زمانیم:
🌻🌷💐
☀️💫
"امام زمان آمدنی نیست، آوَردَنیست"
حاج اسماعیل دولابی میفرماید :
ظاهــرا
میگوییم آقا می آید ولی در حقیقت ما به
خدمت حضرت میرویم.ما به پشت دیوار
دنیا رفتیم و گم شدیم، بایداز پشت دیوار
بیرون بیاییم تا ببینیم که حضرت از همان
ابتدا حاضر بودند. امام زمان گم و غائـب
نشده است. ما گم و غائب شده ایم.
مصباح الهُدی ص ۳۱۹
از حضرت فاطمه روایت شده که پیامبر
اکرم فرمودند:
امام همچون کعبه است
که (مردم)باید به سویش روند،نه آن که
(منتظر باشند تا) او به سوی آنها بیاید.
بحار الانوار، ج ۳۶، ص ۳۵۳
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
- ای عشق!
از هر مسیری کہ بروم در آخر بہ شما
میرسم...♡
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش ابوذر هست🥰✋
*شهیدی که در روز تاسوعا اِرباً اِربا شد*🏴
*شهید ابوذر امجدیان*🌹
تاریخ تولد: ۲۸ / ۵ / ۱۳۶۵
تاریخ شهادت: ۱ / ۸ / ۱۳۹۴
محل تولد: کرمانشاه/سنقر/سهنله
محل شهادت: سوریه
*🌹همسرش← ابوذر همیشه سر کار روی یک برگه مینوشت: شهید ابوذر امجدیان🌷او داوطلبانه به سوریه🕊️ و زیاد به ماموریت میرفت🍂 دوستش میگفت لحظات آخر آب برایش بردم و او نخورد💧 و با لب تشنه به دیدار اربابش امام حسین(ع) رفت🕊️ او بیسیم چی بود📞 اما در عملیات ها شرکت میکرد و در تماس ها میگفت که به منطقه می رویم و به دفاع مشغولیم.💫 خمپارهای به اطرافشان اصابت میکند💥 و ایشان از سمت راست دچار مجروحیت میشود🥀لبش پاره و چند ترکش به سینهاش خورده🥀و پای راستش قطع شده بود🥀 او و همرزمانش همگی اِرباً اِربا شدند🥀ابوذر در روز تاسوعا🏴و در سالروز ازدواجمان💍ساعت ۸ صبح به شهادت رسید🕊️ پیکرش از ساعت ۸ صبح تا ساعت ۴ عصر در همان منطقه میماند☀️و زمانی که همرزمانش قصد برگرداندن پیکر او را با ماشین دارند باز هم یک موشک به ماشین آنها اصابت میکند💥 و همرزمان شهید میشوند🥀همیشه میگفت درجه برای من مهم نیست من سرباز امام زمان (عج) هستم💚 او در روز تاسوعا روز جمعه شهید شد🏴 روز جمعه پیکرش برگشت🌷و روز جمعه اربعین نیز چهلم او بود*🕊️🕋
*شهید ابوذر امجدیان*
*شادی روحش صلوات*
🌹🍃🌹🍃
@ShahidNazarzadeh