شهید حسین معزغلامی به ذکر
«الهی به رقیه» خیلی اعتقاد داشت.
میگفت تا گرهای به کارتون افتاد یه
تسبیح بردارید و بگید :الهی به رقیه...
خدا حتما به سه ساله ارباب نظر میکنه و مشکلتون حل میکنه.
#شهیدحسینمعزغلامی🥀
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
شهید حسین معزغلامی به ذکر «الهی به رقیه» خیلی اعتقاد داشت. میگفت تا گرهای به کارتون افتاد یه تسب
الهی به رقیه.......😭🕯🥀🥀
برادر شهیدم ... میشه سفارش ما رو هم پیش 🥀 خانم سه ساله 🥀 ببرید؟؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥لحظاتی از آخرین زیارت شهید آیتالله رئیسی در حرم حضرت رقیه(س) و نماز در مضجع شریف آن حضرت در سفر به سوریه
◾️در روز سوم #محرم همه شهدای خدمت را یاد کنیم با ذکر صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مجالس روضه امام حسین (علیهالسلام) مستحب نیست، واجب است!
#آیت_الله_مرتضی_تهرانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهیدی که یک کودتا به نام او خورد!
🔹میان "کودتای نوژه" و "کودتای نقاب"، تفاوتی است به اندازه مظلومیت یک شهید!
🍃 #شهید_نوژه
🌱 #پاوه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواب دختر شهید قاضی خانی از پدر
"تو که نیستی تو که وجود خارجی نداری"...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دختر ۳ساله غزهای
که رفتارش مثل مادربزرگها شده است!
روشنفکران نگویند که درباره درد جانکاه #حضرت_رقیه (س) اغراق شده است!
دختر سه سالهای که بهخاطر وحشت ناشی از سوغات لیبرال دموکراسی ترس و لرز شدید بدنی دارد اما وقتی ترس و لرز برادر ۲ سالهاش را میبیند، خودش را مدیریت میکند.😔💔💔💔
#محرم
#مرگ_بر_یزید_زمانه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سکانسی از فیلم سینمایی رستاخیز که لحظات توبه حر و پیوستن او به سپاه امام حسین (ع) را نشان میدهد.
نقل است امام وقتی بالای بدن پارهپاره او رسید، خاک از سر و صورت حُر پاک کرد و فرمود: «تو همان گونه که مادرت تو را حُر نامیده است در دنیا و آخرت، حُر و آزادهای»
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
امروز، روز رقیه حسین(ع) است، رقیهای که همراه با برادر کوچکش علی اصغر حماسه بزرگی را در جهان ثبت کردند تا نامشان در صف اول مریدان امامت ثبت شود، درود بیکران خداوند بر کودکی که بدنش در اثر تازیانه کبود شده بود و درود خدا به آن هنگامی که با دیدن پدر جان از بدنش خارج شد.
روز سوم ماه محرمالحرام به یاد بزرگ کوچک بانویی، نامگذاری کردهاند که خیل وسیعی از عاشقانش را رهسپار مرقد شریفش میکند، کودکی که سرنوشت غمبارش در کنار حماسه کربلا، دل خون شیعیان میکند،
#محرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
📌 کلام شهید:
«نماز اول وقت را رها نکنید.»
🔹 ایشان قبل از انقلاب هرجایی که بودند و اذان میشنیدند، خودشان اذان میگفتند و همانجا نماز میخواندند.
◇ بعضی از وقتها در مراسمات عروسی که تازه در تالارها انجام میشد، آقا سید میدانست که نباید آنجا برود، ولی برای اینکه جو را عوض کند،
◇ آنجا میرفت و با صدای بسیار زیبایشان شروع میکردند، اذان گفتن و جو را عوض میکردند و آنقدر این اذان زیبا بود که همه لذت میبردند و گوش میدادند.
شهید #سیدمجتبی_هاشمی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#سلام_بر_ابراهیم🕊
#متن_خاطره
🌷 همراه با شهید ابراهیم هادی به سمت مقر سپاه میرفتیم تا وسایل لازم را برای رزمندگان تحویل بگیریم. صدای اذان ظهر که آمد، ماشین را در مقابل یک مسجد نگه داشت. گفتم: آقا ابراهیم، بیا زودتر بریم مقر، همونجا نماز رو میخونیم. ما که بیکار نیستیم. داریم کار رزمنده ها رو انجام میدهیم. این هم مثل نمازه. با لبخندی بر لب نگاهم کرد و گفت: تموم این کارها بازیه. هدف از جنگ و جبهه و...اینه که نماز زنده بشه.
هدف تمام کارهای ما اینه که ما عبد خدا و اهل نماز اول وقت بشیم. انشاءاللّه اثر اهمیت به نماز اول وقت رو تو زندگی خودت میبینی.
🌷شهید ابراهیم هادی
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا امام حسین علیه السّلام
با خانواده به کربلا رفت؟!
🎙استاد مسعود عـــالے
#امام_حسین #محرم #حضرت_رقیه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ مظلومیت امام زمان عج الله تعالی را در این کلیپ مشاهده کنید
#امام_زمان🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
⭕️ مردم کوفه با امام حسین(علیهالسلام) آزمایش نشدند، چون هنوز امام حسین(علیهالسلام) به کوفه نرسیده بود و آنها هنوز حضرت را درک نکرده بودند.
🔶 بلکه آنها با نایب امام یعنی حضرت مسلم آزمایش شدند و چون در این آزمایش مردود شدند وقتی امام حسین(علیهالسلام) رسید، مقابل او هم ایستادند❗️
🔷 ما در زمان غیبت با نایب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف امتحان میشویم و وقتی حضرت آمد دیگر وقت امتحان نیست، بلکه اگر در اطاعت از نایبش امتحان پس داده باشیم یار او خواهیم بود ❗️
#امام_حسین #امام_زمان #محرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
نذر في سبيل الله
#قسمت_پنجاه_و_هشت_
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
اشاره کرد به پلاستیکها و گفت:« می خوام اینارو بگذارم توش»
فکر کردم خودش می خواهد سهم فک و فامیل و همسایه ها را ببرد درخانه هاشان گفتم:« شما نمی خواد زحمت بکشین من خودم با بچه ها می برم.»
لبخند زد انگار فکرم را خواند با لحن معنی داری پرسید:«مگر شما این گوسفند رو فی سبیل الله نذر نکردی؟»
«خوب چرا.»
«پس برو یک گونی بیار»
رفتم آوردم. همه ی پلاستیک ها را که قسمت کرده بود ریخت توی گونی حتی یک سیر گوشت هم برای خودمان نگه نداشت کیسه را گذاشت پشت موتورش،
گفت:«تو فامیل و همسایه های ما الحمدلله کسی نیست که به نون شبش محتاج باشه.»
خداحافظی کرد و رفت
نمی دانم گوشت ها را کجا برد و به کی ها داد ولی می دانم که یک ذره از آن گوشت ها را نه ما دیدیم و نه هیچ کدام از فامیل و در و همسایه چندتایی شان می خواستند ته و توی قضیه را در بیاورند.
گوسفند رو کشتین؟
«آره.»
وقتی این را می شنیدند چشم هاشان گرد می شد.
«چه بی سروصدا!»
حتما انتظار داشتند سهمی هم به آنها برسد شنیدم بعضی شان با کنایه می گفتند:« گوسفند رو برای خودشون
کشتن!»
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
نمره ی تک
#قسمت_پنجاه_و_نه_
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
بعدها هم
اگر گوسفندی نذر داشتم، همین کار را می کرد هرچی هم می پرسیدم:«گوشت ها روکجا می برین؟»
نمی گفت، هیچ وقت هم نگذاشت کسی بفهمد.
ابوالحسن برونسی (فرزند ارشد شهید)
از درس ما هیچ وقت غافل نمی شد هر بار می آمد مرخصی از مدرسه ی همه مان خبر می گرفت، قبل از بقیه . می آمد مدرسه ی من، خاطره ی آن روز هنوز مثل روشنایی خورشید توی ذهنم می درخشد.
نشسته بودیم سر کلاس معلم دیکته گفته بود و حالا داشت ورقه ها را تصحیح می کرد ورقه ای را برداشت و نگاهی به من انداخت پیش خودم گفتم: «حتماً مال منه!»
دلم شروع کرد به تند زدن می دانستم خیط کاشتم هر چه قیافه اش تو هم تر می رفت حال و اوضاع من بدتر می شد یکهو صدای در کلاس حواس همه را پرت کرد معلم با صدای بلندی گفت: «بفرمایید.»
در باز شد. از چیزی که دیدم قلبم می خواست از جا کنده شود پدرم درست دم در ایستاده بود! معلم به خودش تکانی داد و زود بلند شد پدرم آمد جلو با هم احوالپرسی کردند.
«اتفاقاً خیلی به موقع رسیدین حاج آقای برونسی»
پدرم لبخندی زد پرسید: «چطور؟»
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
نمره ی تک
#قسمت_شصت_
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
همین حالا داشتم دیکته ی حسن رو صحیح می کردم یعنی پیش پای شما کارش تموم شد.»
با هم رفتند پای میز ورقه ی مرا نشان پدرم داد یکدفعه چهره اش گرفت نگاه ناراحتش آمد تو نگام کمی خودم را جمع و جور کردم دهانم خشک شده بود و تنم داغ
سرم را انداختم پایین و چشم دوختم به کفش هام. حواسم ولی نه به کفش هام بود و نه به هیچ جای دیگر .فقط خجالت می کشیدم از لابلای حرف های معلم فهمیدم نمره ی دیکته ام هفت شده.
این چه نمره ایه که شما گرفتی؟»
صدای پدرم مرا به خود آورد سرم را گرفتم بالا ولی به اش نگاه نکردم« چرا درس نمی خونی؟ آقای معلم میگن درسات ضعیفه.»
حرفی نداشتم بگویم انگار حال و احوال مرا فهمید لحنش آرامتر شد گفت :«حالا بیا خونه تا ببینم چی میشه.»
با معلم خداحافظی کرد و رفت.
زنگ تفریح بچه ها دورم را گرفتند.
هر کدام چیزی می گفتندیکیشان گفت: «اگر بری خونه حتماً یکدست کتک مفصل می خوری»
به اش خندیدم،گفتم:« بابام اهل زدن نیست ،دیگه خیلی ناراحت باشه دعوام .
کنه حالا کتک هم بزنه عیبی
نداره، چون خیلی دوستش دارم»
زنگ تعطیلی مدرسه خورد دوست داشتم از کلاس بیرون نروم یاد قیافه ی ناراحت پدر مرا به هزار فکر و خیال می
انداخت هر جور بودراهی خانه شدم.
بالاخره رسیدم خانه پیش بقیه نرفتم تو اتاق دیگری نشستم و کز کردم همه اش قیافه ی ناراحت پدرم تو ذهنم
می آمد که دارد دعوام می کند.
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
محرم 03.mp3
10.23M
#محرم 3
▪️اگه خسته شدی
از گِره هایی که روحتو حبس کردن!
▪️اگه دنبال رها شدن از نَفْسِ ناآرامت هستی!
آسمونِ محـرم...
بستــرِ رها شدن و پروازه!
قلبـ❤️ـت رو به حسین برسون👇
@shahidNazarzadeh
@ostad_shojae