فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼سالروز آغاز امامت و ولایت گل سرسبد عالم هستی، آقا صاحبالزمان(عج) تبریک و تهنیت باد
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
سلام آقا و مولای ما
بعد از شهادت پدرتان و انتقال امامت و ولایت ،دوره غربت و به غیبت رفتن شما آغاز شد. مردمی که میتوانستند از وجود پر از خیر و برکت شما بهره مند شوند با نشناختن جایگاه تان وغفلت از ان خود را و جامعه را از وجودتان محروم کردند. سالها از این غیبت و دوری و عدم بهره بردن از وجود پر از خیر و برکت شما گذشته اما مولا جان هنوز ما این را درک نکرده ایم و خود را از شما بی بهره کردیم .
مولا جان این غفلت ونادانی را بر ما ببخش ودعا کن از پوسته غفلت خارج شویم و بفهمیم اگر همه چیز داشته باشیم همین که تو را نداریم هیچ نداریم.😔😭😭😭
یا صاحب الزمان ادرکنی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
گردان آماده
#قسمت_دویست_و_سی_و_دو_
«بابا ولم کن! بالاخره جنازه ی حاجی رو که باید بیارم، اون حاجی برونسی بود می فهمی؟ حاجی برونسی!»
«آقا جون هیچ راهی نداره اگر بری جلو خودتم شهید می شی شهید شدنت هم فایده ای ندارد.»
چند بار دستم را کندم آخرش حریف نشدم دو سه نفر دیگر هم آمدند کمکش، بردنم عقب. انگار تا ابد نمی خواستم آرام بشوم.
تو این گیر و دار یکهو علی قانعی ۱ از گرد راه رسید شاید آخرین نفری بود که از چهارراه برگشت، دویدم
طرفش.
«علی چه خبر؟!»
سنگین و بغض دار گفت: «حاجی رفت.»
صدام را بلند کردم
«تو خودت دیدی که حاجی رفت؟!»
«آره، من خودم دیدم.»
باید مطمئن می شدم گفتم:«چطوری دیدی حاجی رو؟ با کدوم لباس بود؟»
پاورقی
۱ معاونت اطلاعات و عملیات لشکر
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
گردان آماده
#قسمت_دویست_و_سی_و_سه_
خسته و ناراحت گفت:« بابا جون خودم دیدم لباس فرم تنش بود من داشتم از خاکریز می اومدم ،عراقیا هم دنبالم بودن، یک لحظه که از خاکریز اومدم پایین، دیدم یک شهیدی افتاده و لباس فرم تنشه، خیلی شبیه حاجی برونسی بود، وقتی برگردوندمش دیدم خودشه، خود حاجی؛ وحیدی هم چند قدم اون طرفتر افتاده بود.»
کسی پرسید:«مطمئنی حاجی شهید شده؟!»
«آره مطمئنم،طرف چپ بدنش، سرتاسر ترکش خمپاره خورده بود،معلوم بود در دم شهیدشده،یعنی اصلاً هیچ دردی نکشیده»
شاید بشود گفت مهم ترین سمت را تو لشکر، قانعی داشت، حرفش مدرک بود کمی بعد گرد غم و اندوه به چهره ی تمام لشکر نسشته بود.
شهادت شهید برونسی هم، مثل دوران زندگی اش خیلی کار کرد، بچه ها جای این که ضربه بخورند، روحیه شان قوی تر شده بود می گفتند: «با چنگ و دندون هم که شده باید این جاده رو حفظ کنیم.»
تمام رفت و آمد ما از همان جاده ده پانزده متری بود که اگر از دست می دادیمش شکست مان حتمی بود.دشمن همه ی هست و نیستش را کار گرفته بود که ما را بریزد توی آب،آتشش هر لحظه شدیدتر می شد؛ با هلیکوپتر می زد، خمپاره اندازها و توپخانه اش یک آن آرام نمی گرفت از جناحین مرتب پاتک می کرد. بچه ها ولی عزم را جزم کرده بودند جاده را از دست ندهند می گفتند:« این جاده جاده ای هست که خون شهید
برونسی به خاطرش ریخته شده»
حکمت آوردن گردان آماده را حالا می فهمیدیم، تا شب تمام پاتک های دشمن را دفع کردیم، شب از نفس افتاد.
بچه های ما انگار تازه به نفس آمده بودند می خواستند بروند جنازه شهید برونسی و بقیه ی شهدا را بیاورند. فرمانده ها ولی، راضی نمی شدند،کار به جای باریک کشید، قرار شد با فرمانده ی لشکر تماس بگیریم، گرفتیم،گفت:«اصلا صلاح نیست،دشمن الان منتظر شماست چون می دونه چند تا شهید سر چهار راه دارین، اگربرین ،
فقط
به
تعداد شهدای ما اضافه می
شه.»
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
آن شب به یادماندنی
#قسمت_دویست_و_سی_و_چهار_
به هر قیمتی بود دندان روی جگر گذاشتیم،
فردای آن شب، چند تا اسیر گرفتیم ازشان بازجویی کردیم؛ حرف فرمانده لشکر درست بود نه تنها با تیربارهاشان منتظرمان بودند، دور تا دور جنازه ها را هم مین ریخته بودند. یعنی برای کاشتن مین وقت پیدا نکرده بودند، همین طور مین ریخته بودند روی زمین!
خدا رحمتش کند بارها می گفت:« دوست دارم مثل مادرم، حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله عليها مفقود الاثر باشم.»
آرزوش بر آورده شده بود.دو سه ماه بعد "۱ . روح پاکش را تو مشهد مقدس تشییع کردیم.
همسر شهید
زندگی و خانه داری با حقوق کم، مشکلات خاص خودش را دارد، یازده سال از شهادت عبدالحسین می گذشت. بار زندگی و بزرگ کردن چند تا بچه ی قدونیم قد، رو دوشم سنگینی می کرد وقتی به خودم آمدم، دیدم من مانده ام و یک مشت قرض هایی که به فامیل و همسایه داشتیم، نزدیک شدن عیدهم،تو آن شرایط دشوار،مشکلی بود که بیشتر از همه خودنمایی می کرد.
روزها همین طور می گذشت و یاد قرض و قوله ها،گاهی همه فکرم را به خودش مشغول می کرد. بعضی از قرض ها مال خود شهید برونسی بود که بنیاد شهید عهده دار آنها نشد. هر چه سعی به قناعت داشتم و جلوی خرج ها
را می گرفتم باز هم نمی شد؛ خودمان را به زور اداره می کردم چه برسد که بخواهم قرض ها را هم بدهم.
پاورقی
۱ _ تاریخ تشییع ۹/۲/۱۳۶۴
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#سلام_امام_زمانم💐
#سلام_همهی_زندگیم❤️
🌺 گرچه یک عمر من از دلبر خود بیخبرم
🌸 لحظهای نیست که یادش برود از نظرم
🌺 نه که امروز بُوَد دیده من بر راهش
🌸 از همان روز ازل منتظر منتظرم
#اللهمعجللولیکالفرج🤲
#صبحتون_مهدوی❤️
🥀 ای داغدار اصلیِ این روضه ها بیا
صاحب عزای ماتم كرب و بلا بیا 🥀
◾▪◾▪
🍃 اَللّهُــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَــرَج 🍃
صبحتون امام زمانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
نهج البلاغه
حکمت 260 - هشدار از مهلت و آزمایش خداوند
وَ قَالَ عليهالسلام كَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ وَ مَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَيْهِ وَ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ اَلْقَوْلِ فِيهِ وَ مَا اِبْتَلَى اَللَّهُ سُبْحَانَهُ أَحَداً بِمِثْلِ اَلْإِمْلاَءِ لَهُ
و درود خدا بر او، فرمود: بسا احسان پياپى خدا، گناهكار را گرفتار كند و پردهپوشى خدا او را مغرور سازد، و با ستايش مردم فريب خورد، و خدا هيچ كس را همانند مهلت دادن، مورد آزمايش قرار نداد
قال الرضي و قد مضى هذا الكلام فيما تقدم إلا أن فيه هاهنا زيادة جيدة مفيدة🍃🌹
مىگويم: (اين سخن امام عليه السّلام در كلمات گذشته آمده بود، امّا چون در اينجا عبارات زيبا و مفيدى اضافه بر گذشته وجود داشت آن را نقل كردم).
🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💟 خداوند، جبران کنندهس
👈🏻تازه می خواست ازدواج کنه؛
به شوخی بهش گفتم:«خیلی دیر جنبیدی! تا بخوای ازدواج کنی و انشاالله بچهدار بشی و بعد بچه بعدی، دیگه سنت خیلی میره بالا!» یه نگاهی بهم کرد و دوباره مثل همیشه یه حرفی زد که کلی رفتم تو فکر؛ گفت:«سید، خدا جبران کنندهس.»
گفتم:«یعنی چی؟!» گفت:«فکر میکنی برای خدا کاری داره بهم دوقلو بده؟! سیدجان، اگه نیت خدایی باشه خدا جبران کنندهس.»
وقتی خدا بهش دوقلو عنایت کرد تازه فهمیدم چی میگه.....
✍🏻به روایت یکی از دوستان شهید مدافع حرم "محمد پورهنگ"
سلام و درود خدا بر شهیدان❤️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌱 شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده:
"رمز شهادت؛ دل کندن از دنیا، دل بستن به خدا است"
#صبحتون_شهدایی🦋
#مثل_مصطفى❤️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آیا زنان باید برای به گناه نیفتن مردان #حجاب داشته باشند یا نه دلیل دیگری دارد⁉️
🎙دکتر غلامی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎥 آیا زنان باید برای به گناه نیفتن مردان #حجاب داشته باشند یا نه دلیل دیگری دارد⁉️ 🎙دکتر غلامی
🔴🔴🔴
حفظحجابهمچونجهاددرراهخداست...
#شهید_محمدکریم_غفرانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
♦️تصاویر شهدای مرزبانی در #میرجاوه که توسط گروهک تروریستی جیش الظلم به شهادت رسیدند
#شهید 🌷
#حمله_تروریستی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحب های تکان دهنده
مادر #شهید_لطف_الله_شکری در سال ۱۳۶۱ بالای سر پیکر مطهر شهید.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚السلام علیک یا بقیه الله💚
🌱رهبر انقلاب(حفظهالله):
🌟حرف بزنید با حضرت...
#اللهمعجللولیکلفرج
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔴 دعا برای فرج در غروب روز جمعه در ساعت استجابت دعا
🔵 حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:
🌕 من از پیغمبر شنیدم که فرمودند در روز جمعه ساعتی است که هر کس آن را مراقبت کند و در آن لحظه دعا کند دعایش مستجاب میشود و آن زمانی است که نیمی از خورشید غروب کرده باشد.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh