#از_چیزی_نمیترسیدم زندگی نامه خود نوشت سپهبد شهید 🌹حاج قاسم سلیمانی🌹 @shahidomidakbari

خدا میگه هوای خودتو داشته باش... ❤ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ ❤

#از_چیزی_نمیترسیدم زندگی نامه خود نوشت سپهبد شهید 🌹حاج قاسم سلیمانی🌹 @shahidomidakbari

خدایا به تو پناه می برم از پناه بردن به بندگانت...

💔 یک شب فاطمه گیر داد چسب های دور تابوت را باز کند. گفت میخواهم بابا را ببینم. گفتم پس فقط در تابوت را باز می کنیم تا دست بکشی به بدن بابا. گفتم اگر پارچه را باز کنیم، بابا ناراحت می شود. قبول کرد. سینه ی خودم میخواست از شدت هیجان منفجر شود. اما جلوی خودم را گرفته بودم که مبادا جیغ بزنم. مبادا گریه کنم. حواسم فقط به فاطمه بود. انگار آقا جواد داشت بیخ گوشم سفارش می کرد مراقب فاطمه باشم. نمی دانم منتظر چه بود؛ اما وقتی جنازه را دید که توی کفن پیچیده شده، جا خورد. یکی دو قدم برگشت عقب. بعد دوباره آمد کنار تابوت. دست کشید روی جنازه. زیر لب حرف زد. بعد انگار دیگر نتوانست این حجم بغض را تحمل کند. گل هایی را که توی دستش بود، پرت کرد روی بدن بابایش و دوید بیرون.... #روز_پدر #شهید_جواد_محمدی

روز پدر برای بعضی ها سخت ترین روزه....

💔 #دستنوشته_های_شهید_مدافع_حرم با هادی دورادور رفیق بودیم و سلام علیک داشتیم، یادش بخیر... حرم امیرالمومنین، نجف جلوی ایوان طلا نشسته بودیم که دیدمش. با یه لباس عربی بلند اومد تو حرم، صاف هم اومد پیش ما!🙃 با حاج حسن بودیم. حاجی ازش پرسید: هادی اینجا چه می کنی؟ گفت: اومدم درس بخونم کنار مولا. پرسید: زبون بلدی؟ گفت: مولا هست! پرسید: جات کجاست؟ چه کار می کنی؟ گفت: کنار مولام! پرسید: غذا از کجا میاری، می خوری؟ گفت: مولا هست. هر چی ازش پرسیدیم نگاه می کرد به سمت ضریح و با دست اشاره می کرد به ضریح و می گفت: #مولا هست... تو دلم پیش خودم گفتم عجب آدمیه این هادی. همین طور پا شده اومده اینجا برا خودش!🤔 یه یه ساعتی با هم بودیم و بعد... سال بعد با حاج حسن نشسته بودیم تو حیاط حرم مولا که دیدیم یه تابوت آوردن تو حرم و گفتن #ایرانیه. عراقیا براش سنگ تموم گذاشتن. تموم حرم های عراق برده و طوافش داده بودن. آخر سر هم آورده بودند نجف! رفتیم جلو و دیدیم ای دل غافل! این که داش هادی خودمونه!😳 آره... شهید نظر می کنه به #وجه_الله. هر چی گفتیم، گفت #مولا. حالا هم کنار مولا، توی وادی السلام مولا خاکش کردند و یه پرچم ایران روی قبرش گذاشتند و یه پرچم عراق هم بالا سرش نصب کردند و نوشتند: شهید مدافع حرم، هادی ذوالفقاری #شهید_محمدهادی_ذوالفقاری ✍به روایتِ #شهید_حسن_عبدالله_زاده

♥ جبرئیل از عرش میگه ناز شست علی...💚💚 #آسیدرضا🎤 ●━━━━── ♾ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ #شهید_امید_اکبری🍂 @shahidomidakbari

او درست آنـگونه ڪه زهرا سفارش ڪرد بود با هزاران درد درمان هزاران درد بود #ڪربلا تا #شام ثابت ڪرد زینب بر همه مے توان چادر بسر هم مرد تر از مرد بود....🖤🖤 #شهادت_حضرت_زینب_علیها_سلام

خدایا به تو پناه مےبرم از دور شدن از تو.....

🎥 #فیلم | ♦️اجرای قطعه " حب علی" توسط علی اکبری، فرزند #شهید_امید_اکبری ⁣ _ @Fadaeianhoseinir @Seyedrezanarimani @shahidomidakbari

💔

#از_چیزی_نمیترسیدم زندگی نامه خود نوشت سپهبد شهید 🌹حاج قاسم سلیمانی🌹 @shahidomidakbari

💔 #یازینب

#از_چیزی_نمیترسیدم زندگی نامه خود نوشت سپهبد شهید 🌹حاج قاسم سلیمانی🌹 @shahidomidakbari

حسین جان دنیاے ما تاریڪ است، دنیاے تاریڪ ما فقط با نوڪری ڪردن براے شما روشن مے شود.... و ڪسی ڪه برایت اشڪ نمیریزد حیف است نفس بڪشد عزیزم...! آنڪس ڪه تو را ندارد به ڪجا مےخواهد برسد ؟ بےچاره اے ڪه تو را ندارد، بود و نبودش چه فرقے مےڪند؟... حق دارم عاشق باشم ببین چقدر مهربانی...!♥ محبوبم..! مےدانم حتی اگر ڪسی به سمتت نیاید تو به سمتش مےروی... زیباترینم... مانند دل مهربان و زیباے #تو هیچ جا پیدا نمے شود.. تویی ڪه حتی براے ڪسی ڪه خیمه ی خواهرت را غارت ڪرد اشڪ هایت جارے شد...

♥ عده اے تشنه ے آغوش تواند اما من به تماشای تو خرسندم اگـر بگذارند @shahidomidakbari

♥ شڪِ بعد از یقیـن، صد چندان مخوف تر از شڪِ پیش از یقین است؛ شڪِ پیش از یقین به جلـو مےراند و شڪِ پس از یقین زمینگیر مےڪند... 📚 #ارتداد @shahidomidakbari

💔 رفتند و رفتند و رفتند ماندیم و ماندیم و ماندیم آنقدر از نان سرودیم تا شعر هامان کپک زد...! #شهید_امید_اڪبری @shahidomidakbari

#از_چیزی_نمیترسیدم زندگی نامه خود نوشت سپهبد شهید 🌹حاج قاسم سلیمانی🌹 @shahidomidakbari

وقتے تو نیستی نفسم بند مےشود شربت بد است و قرص بد است و دوا بد است.....💔