eitaa logo
کانال رسمی شهید امید اکبری
1.1هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
2.4هزار ویدیو
40 فایل
اِلهی به #اُمید تو ♡.. "خیلی به حضرت رقیه ارادت داشت.." شهــــیدمدافـع‌وطـــن امیداڪبری🍃🥀 از شهدای حادثه تروریستی میلـاد: ۶۸/۱۰/۰۲ اصفهــان شهــادت: ۹۷/۱۱/۲۴ خاش_زاهدان ارتباط با ما: @shahidomidakbariii
مشاهده در ایتا
دانلود
نظام زندگی ما اکنون ضرباهنگ خویش را نه از «دین» که از «تکنولوژی» می گیرد. منبع؛ آئینه جادو، جلد۱، صفحه۶٨ ڪانال 🌸🍃 @shahidomidakbari
💔 از نخواهید که دست شما را بگیرند از شهدا بخواهید که یقه شما را نگیرند☝️.... پ.ن: قسمتی از سخنرانی در مراسم برادر شهیدش ... ڪانال 🌸🍃 @shahidomidakbari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آنسوی مرگ-04 - امینی خواه.mp3
6.41M
🎧 حرف‌هایی که درباره من بود را کامل می‌شنیدم... همه چیز را میدیدم در حالیکه بدنم در کما بود... ⭕ قسمت چهارم 🍂 @shahidomidakbari
🌿این مملکت، این نظام، الان به 💥 حبیب ابن مظاهر، به 🌿قیس ابن مسهر صیداوی، به 💥قاسم ابن الحسن، نیاز دارد. 🌿این انقلاب، دیگر به مختارهای سقفی نیاز ندارد... دانشجوی بسیجی 🌷 ڪانال 🌸🍃 @shahidomidakbari
زیارت عاشورای فردا به نیابت از شهید حاج حسین خرازی
💔 زیر باران مادَری بود ڪہ شَفا مےخواسٺ نوجوانے ڪہ خیس بود از اشڪ مثل من از تو مےخواسٺ اللهّمَ صَلّ عَلے عَلے بنْ موسَے الرّضا المرتَضے الامامِ التّقے النّقے و حُجّّتڪَ عَلے مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثرے الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ ڪثیرَةً تامَةً زاڪیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَـہ ڪافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلے اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِڪَ ڪانال 🌸🍃 @shahidomidakbari
💔 امام علی(ع): کار اندکی که با نشاط و مداوم باشد، امیدبخش تر از کار زیادی است که تو را خسته کند. نهج البلاغه، حکمت 278 ڪانال 🌸🍃 @shahidomidakbari
💔 میگفت: "هر کس میخواهد بیاید توی این کار، و با ما باشد، باید جدی باشد..." ڪانال @shahidomidakbari
💔 ‏اگه بجای روسیه، آمریکا واکسن کرونا رو ثبت کرده بود الان زیباکلام یه پرچم آمریکا میگرفت دستش کلّ ایرانو شیرینی میداد🤭😬 *حسین صادقی* ڪانال 🌸🍃 @shahidomidakbari
کانال رسمی شهید امید اکبری
💕 #لات_های_بهشتی #عاقبت_بخیر۱ اخلاص عجیبی داشت . خوش بیان بود و بسیار پر محبت.. فهمیدیم حدود
💕 ۲ وقتی خانواده طردم کردند... به روستای پدرےام در شهریار برگشتم و مشغول کشاورزی شدم . یک روز نگاهم به خورشید افتاد . نشستم و به فکر فرو رفتم . - چه کسی این خورشید را این قدر منظم آفریده ؟ -چه کسی آن را این قدر دقیق بالا و پائین می برد؟ با خود گفتم : « خدا به همه مردم نور خورشید را مےبخشد و هیچ کس را به خاطر نافرمانےاش ، از آفتاب منع نمےکند .» تا غروب به این موضوعات فکر‌ مےکردم . من چه کاره ام ؟ این دنیا برای چیست؟ ما کجا هستیم ؟ چه خواهد شد ؟ در میان فامیلی که همه مرا طرد کرده بودند فقط پسر عمویم احمد، مرا تحویل مےگرفت. هرچه سوال داشتم از او پرسیدم و او جواب داد . در آخر گفت: « هوشنگ! دوران مارکسیست تمام شده ! این عقاید دیگه هیچ جایی نداره! بیا یک سفر برو مشهد و از اما رضا (ع) بخواه بهت کمک کنه و از نو، شروع کن » در مشهد خیلی به امام رضا (ع) اصرار کردم دستم را بگیرد و راه را نشانم دهد . داخل حرم وقتی مشغول نماز بودم یک باره احساس کردم سقف حرم باز شد و من کاملا حس کردم یک نور به سمت من آمد و از همان لحظه، آرامش خاصی پیدا کردم . ... ڪانال @shahidomidakbari