🔰 بخش ششم 🔰
✍ مطلب دوم از، مورخ فقید استاد علی ابوالحسنی (منذر)
الف)زیربنای فکری
یکی از جریانهای مرموز و خطرناکی که نفوذ فرهنگی ـ سیاسی استعمار را هموار میسازد، «فراماسونری» است.
سازمانهای فراماسونری در ممالک اسلامی و فراموشخانه در ایران، حامل بار فرهنگ اومانیستی و عهده دار پخش و انتشار اومانیسم (اصالت نفس اماره!) به مثابۀ زمینه سازِ فکر ی نفوذ و حاکمیتِ استعمارگران جهان خوار بوده و خواهند بود.
شعار فراماسونها « آزادى» ، «برابرى» و «برادرى» است . مفهوم اومانيستى ـ ليبراليستىِ ۳ واژۀ فوق ، چنین است:
🔹آزادى (لِيبرته = Liberte ) که به معنى تخلّص از قيود و حدود دينى است. برابرى (اِگاليته = Egalite ) که عملاً به نفى تمايزات و تفاوتهاى حقوقیى می انجامد كه اسلام، ميان مسلمانان با پيروان اديان ديگر و بالاخص پيروان مكاتب الحادى و فِرَقِ ضالّه قائل است. 3. مراد از برادرى (فِره تِرنيته = Fraternite ) نيز در عُرف فرهنگ اومانيستى غربى، نفىِ «اخوّت مذهبى»، «تعصّب دينى» و در يك كلام: نفىِ تولّى و تبرّاى معهود دينى است.
🔹موج آفرينانِ غربگراى ایرانی نیز ، با مفاهيم ليبراليستىِ «آزادى» و «مساوات»، آشنا بودند و حتى تحت تعليم لژهاى ماسونى، گاه اصطلاح خارجىِ اين الفاظ را نيز به كار میبردند. به عنوان نمونه اديب الممالك فراهانى، مدير جريدۀ مجلس و عضو لژ بيدارى، خطاب به يكى از هم مسلكان خود كه در مشروطۀ دوم به وزارت عدليه رسيده بود، مینويسد:
🔹اى اميـر اجـل، وزيـر عـدلـيـۀ راد/تو همچو سلمانى و، خاك است چو باد/لـيـبـرتـه، اگـالـيـتـه فراترنیته/ افسوس که جملگی برفتت از یاد!
ب ) پیوند یهود و فراماسونری
🔹 گرچه تشکیلات فراماسونری، یک تشکیلات استعماری و در اختیار کشورهای امپریالیستی است اما در نگاه عمیقتر٬ اساساً فراماسونری کانونی است که هدف اصلی آن، تمهید مقدّمات سلطه و سیطرۀ یهود (صهیونیسم) بر جهان میباشد!
🔹 در حقیقت لژهای ماسونی، در حکم کارخانجات آدم سازی فرنگستان است و در مسیر خط دادن به جنبشها و اجرای اوامر و دستورات نظام سلطه حرکت میکند. به همین جهت بود که افراد مختلف را در لژهای فراماسونری عضو میکردند و قسم میدادند ، سپس تعلیمات خاصی به آنها داده و به قول خودشان، آنها را «آدم» میکردند !
🔹پیوند دیرپا و عمیق ی که بین فراماسونری و یهود برقرار است، بر رازآگاهانِِ تاریخ فراماسونری پوشیده نیست و میتوان نمونه ای از اين پیوند ديرين را در اموری چند بازجُست:
🔰 نمادهای یهودی - ماسونی
مواردی مثل نمايش افسانة حيرام ( معمار مشهور معبد سـليمان ) و تعقيب و قصاص قاتلان وي تا مراحل عالي ماسوني كه بـه صورت رمزي انجام ميگيرد، وجود اعداد مقدس يهودي (3 ، 9 ، 19) ، اشكال مقدس يهودي ( دايره، خورشيد، چشم، مثلث، ستاره، شمشير و غيره ) ، رنگ هاي مقدس يهـودي ( زرد، طـلايي، آبي ) و ديگـر سمبل ها و سنت هاي يهودي در آداب و رسوم فراماسونري؛ چنانكه سرودهايي نيز كه خواندن آنها در لژ به هنگام مراسم تنصيب و ارتقاء مـعمول ميباشد، سرودهاي يهودي هستند كه از مزامير داود، سفر اعداد و ديگر بخش هاي كتـاب مقدس يهوديان به زبان انگليسي خوانده ميشوند.
🔹بر اساس اسناد و مدارک تاریخی٬ اگر کسی در کانون فراماسونری، سلسله مراتب را رعایت نمیکرد، یا نسبت به یکی از مسئولان مافوق، بیاحترامی نشان میداد و از دستورات وی سرپیچی مینمود، لژ، او را شدیداً تنبیه میکرد؛ حتی اگر کسی گام در افشای اسرار مگو میگذاشت، مجازاتش مرگ بود؛ یعنی در این مرحله ، دیگر با کسی تعارف نداشتند!
🔸 منبع: برگرفته از کتاب مهاتما گاندی٬ استاد علی ابوالحسنی منذر/کانال اندیشکده استاد منذر
🔰ادامه در بخش هفتم/پایانی🔰
🔰بخش هفتم/پایانی🔰
✍ مطلب سوم از، اردشیر زاهدی
♻️ گروه های لژ فراماسونهای دربار
🔰 شرط عضویت اعضا لواط دادن بود!
اردشیر زاهدی معروفترین سفیر دربار پهلوی در آمریكا، در كتاب خاطرات خود به گوشهای از مفاسد درباریان در قالب معرفی كلوپهای فراماسونری در ایران قبل از انقلاب، اشاره كرده است. در كتاب زاهدی چنین میخوانیم:
یكی از وقایع عجیب، انتشار كتابهای افشاگرانه معروف به فراموشخانه (فراماسونری) در اوایل سال 1348 بود كه ایران را تكان داد و موجی از حیرت در محافل سیاسی و اجتماعی آن روز كشور به وجود آورد و آخر هم ما نفهمیدیم كه اصل ماجرا چه بود!
تا قبل از سال 1347 در ایران سه گروه عمدة فریماسون (یا به اصطلاح متداول فراماسونی) فعالیت نیمه پنهان داشتند. سابقه كلوپ فریماسونی در ایران به دوران صفویه و آمدن اولیه انگلیسیها به كشور بازمیگردد. اما شكل فعال آن در دوران قاجاریه قوام و دوام پیدا كرد و من موقعی كه وزیر امور خارجه بودم، سندی پیدا كردم كه نشان میداد پادشاهان قاجاریه از ناصرالدین شاه به بعد، عضو كلوپ فریماسونی انگلیسی بودهاند.
در دوران سلطنت محمدرضا شاه لژهای فریماسون منظم ایران به سه گروه عمده تقسیم میشدند:
1. گروه لژهای تابع فری ماسون بریتانیای كبیر: این لژهای فریماسونی در محل انجمن رازی واقع در خیابان شاهرضا (خیابان انقلاب) جلسات خود را برگزار میكردند و استاد اعظم آنها یك نفر انگلیسی مرموز به نام «سر كریستوفر فرای» بود كه در تهران زندگی میكرد و با اكثر رجال بلندپایه كشور دوستی و رفاقت صمیمانه داشت. من بارها او را میدیدم كه به كاخ سلطنتی میآید و بدون رعایت تشریفات به دیدن اعلیحضرت میرود!
2. گروه لژهای تابعه تشكیلات فریماسونی فرانسه: این لژها جلسات خود را كاملاً سری و با رعایت كامل تشریفات در محل انجمن ابوعلی سینا در خیابان بهارستان پایینتر از دروازه شمیران برگزار میكردند و استاد اعظم آنها مدتها دكتر سعید مالك و دكتر منوچهر اقبال بودند.
متأسفانه در زمان استادی اعظم دكتر سعید مالك كارهای زشتی هم در این كلوپ انجام میشد و از جمله اعضای جدید كه میخواستند به عضویت لژ فراماسونی فرانسوی دربیایند بدون رعایت سن و سال و یا هر قید و بندی باید در جلسهای با حضور شورای عضوگیری حاضر شده و در ملأعام به شخصی كه توسط شورا به محل آورده شده بود (و او هم از اعضای كلوپ بود) لواط بدهد!
این افتضاح را دكتر سعید مالك پایهگذاری كرده بود و از آن لذت زیادی میبرد. رسوایی كلوپ فرانسوی به جایی رسیده بود كه در محافل و مجالس آن زمان برای تخفیف دادن اشخاص و یا سر به سر گذاشتن از آنها میپرسیدند آیا شما عضو كلوپ لژ فرانسوی هستید؟! و یا میگفتند خوب است شما با این سر و شكلی كه دارید یك سری به لژ فرانسوی بزنید، مطمئناً مورد توجه قرار خواهید گرفت!
من اوایل این حرفها باورم نمیشد تا اینكه یك روز رو را سفت كردم و از آقای ارنست پرون سوئیسی (كه او هم عضو لژ فرانسوی بود و با شاه هم سَر و سِرّ داشت!) در مورد این شرط عجیب عضوگیری سئوال كردم. ارنست پرون كه خودش یك محفل همجنسبازی در میان رجال و درباریان تشكیل داده بود مطلب را با آب و تاب فراوان برایم تعریف كرد، و معلوم بود از شرح این اعمال قبیح لذت میبرد.
هویدا، دكتر غلامرضا كیانپور، برادر هویدا (فریدون)، عبدالمجید مجیدی، ارتشبد نعمتالله نصیری، محمدعلی قطبی (دایی شهبانو فرح)، ارنست پرون سوئیسی، ارتشبد قرهباغی، حسنعلی منصور، جواد منصور، منصور روحانی، سپهبد خسروانی و بسیاری از دیگر رجال سیاسی و نظامی متأسفانه به این اخلاق زشت جنسی مبتلا بودند (و یا بهتر بگویم بیمار جنسی بودند) و بویژه در زمان ریاست سرلشكر پاكروان بر ساواك گزارشات مستندی در مورد اعمال خلاف اخلاق و خلاف عرف و غیرمعمولی آقایان تهیه و به عرض اعلیحضرت میرسید.[غافل از اینکه خود اعلیحضرت نیز ...بله...! بر اساس گفته وزیر بهداری پهلوی، شاه بر اثر بیماری حادِ مقاربتی مُرده است]
سرانجام اعلیحضرت خسته شدند و به پاكروان دستور دادند ساواك به جای آنكه وقت خودش را مصروف زندگی خصوصی رجال كند! فقط به فكر كشف توطئههای احتمالی سیاسی باشد.
سرلشكر پاكروان مرد تحصیلكردهای بود و از این قبیل افراد خیلی تنفر داشت. من هم همیشه از مردی كه اخلاق زنها را داشته باشد و كارهای خلاف طبیعت بشر بكند نفرت داشتهام. متأسفانه اطرافیان اعلیحضرت یك چنین افرادی بودند.
لواط دادن رجال در لژ ابن سینا (فرانسوی) كه باعث بروز شایعات زشت و خردكنندهای در جامعه گردیده بود، موجب گردید دكتر سعید مالك، كرسی استادی اعظم را به دكتر منوچهر اقبال واگذار كند و دكتر اقبال [ظاهرا] این شرط ناپسند را از روی متقاضیان عضویت در لژ فرانسوی برداشت!
🔸 منبع: کتاب دربار به روایت دربار / اردشیرزاهدی / مرکز اسناد/کانال حمید رسایی، کانال نهم دی
✳️ @ShahidRabe
⁉️ آیا می دانید که کدام شخصیت از طرف میرزای شیرازی(ره)، رهبری جنبش تحریم تنباکو را در ایران به عهده داشت؟
⁉️ آنچه در مورد نقش محوری و مدیریتی جانشین و شاگرد خاص میرزای شیرازی(ره)، در پیروزی جنبش تحریم تنباکو نمیدانیم!
⁉️ شاه مقتدر قاجار (ناصرالدین شاه) از او حساب می برد و واهمه داشت!
💠 مورخ معاصر، آقای مهدی انصاری در گفتگو با نسیم آنلاین:
✅ علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، چون نماینده میرزای شیرازی(ره) بود، کمکم همان وزن و اعتبار میرزا را در تهران پیدا کرد. بعد هم که در قضیه تنباکو برخورد محکمی با ناصرالدین شاه کرد که: حکم، حکم میرزاست و کسی حق تخلف ندارد! حتی شاه، آن هم ناصرالدین شاهی که 50 سال قدر قدرتی کرده بود، با این حرکت شیخ فضل الله، در برابر همه خُرد شد! بهبهانی و طباطبایی نه جرئت و نه موقعیت چنین برخوردی را داشتند!
🔰 کامل مطلب 🔰👇👇
🗓 به بهانه ٢٤ اردیبهشت، سالروز صدور حکم تاریخی تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی/۱۲۷۰ش🔰
✍ در زمان ناصرالدین شاه، شرکت انگلیسی رژی، قراردادی با ایران امضا کرد.بر اساس آن، خرید و فروش و تولید توتون و تنباکوی ایران به مدت پنجاه سال به صورت انحصاری به آقای ماژور تالبوت و شرکای او داده شد. در مقابل، صاحبان امتیاز متعهد شدند، یک چهارم سود کمپانی را پس از کم کردن همه مخارج، به دولت ایران بپردازند!!!
این قرارداد، افزون بر زیان های اقتصادی، در زمینه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نیز زیان هایی در پی داشت؛ زیرا بنا بر بندهای گوناگون قرارداد، صاحبان امتیاز، برای آگاهی از میزان محصول زارعان، به هرگونه تفحص و تجسس مجاز بودند! مأموران دولتی ایران نیز برای تحقق این امر، ملزم به همکاری بودند.
با به اجرا درآمدن این قرارداد، عوامل انگلیس بر همه مقدرات مردم ایران حاکمیت می یافتند و هرگونه سلاح و ابزار نظامی را برای تسلط تدریجی بر ایران که لازم داشتند، با عنوان لوازم کمپانی به ایران وارد می کردند.
عده زیادی انگلیسی نیز وارد ایران شده و در سطح کشور پراکنده شدند. آنها برای پیشرفت کار خود زمین هایی گرفته و کلیسا و مدرسه های متعدد ساختند و دختران ایرانی را برای پرستاری کودکانشان استخدام کردند. آنها همچنین مردانی را به منظور نگهبانی و دفاع از منافع کمپانی به خدمت گرفتند و مردم را به آیین مسیحیت فرا خواندند.
‼️ در این بین یک نفر نقشه های استکباری آنان را نقش بر آب نمود، و هدف کینه و دشمنی قرار گرفت🔰
⁉️ آنچه در مورد نقش محوری و مدیریتی جانشین و شاگرد خاص میرزای شیرازی(ره) در پیروزی #جنبش_تحریم_تنباکو نمیدانیم!🔰
✍ مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، با نظر میرزای شیرازی(ره) جهت زعامت دینی، عازم ایران شد.در دوره اقامت خود در تهران، خدمات پرشماری انجام داد؛ امّا اوج آن در جریان هایی مانند تحریم تنباکو بود که در این باره، نقش های سه گانه ای را عهده دار بود:🔰
▫️۱- مجرای ارتباط و اطّلاعات میرزای شیرازی در پایتخت؛ و مشوق و ترغیب کننده ایشان به پشتیبانی مستمر از این جنبش و درخواست کننده صدور فتوای تحریم (که اگر فرد دیگری غیر از او این درخواست را می نمود، کار جنبش به سرانجام نمی رسید و این، خود نشان از اطمینان کامل میرزا، به وی داشت)
▫️۲- نفوذ دادن روح دینی در جنبش و ریشه دار کردن هویت مذهبی آن.
▫️۳- خنثی کردن تبلیغات سویی که ضدّ جنبش راه می افتاد؛ و همراه نمودن دیگر علما با جنبش.
✍ در بحبوحه نهضت تحریم تنباکو، بین میرزا حسن آشتیانی از علمای طراز اول پایتخت و ناصرالدین شاه، درگیری سختی روی داد. شاه از وی خواست [همچون سید عبدالله بهبهانی] در برابر مردم قلیان بکشد و حکم تحریم میرزای شیرازی را بشکند. آشتیانی با اینکه خود از مجتهدین طراز اول بود و اهل قلیان کشیدن، اما با تمکین به حکم میرزای شیرازی، از فرمان شاه سر باز زد.شاه نیز خشمگین شد و حکم به تبعید آشتیانی داد و ملاقات با وی را ممنوع نمود. در آن وقایع، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) در تهران، کباده ریاست می کشید. نماینده میرزای شیرازی و مشوق و محرک مردم و روحانیون در مخالفت با امتیاز نامه رژی بود. ناصرالدین شاه نیز با تمام اقتدارش، از شیخ نوری واهمه داشت.[یکبار شیخ جلوی جمع، با صراحت و شجاعت به وی تذکر داده بود که در مسائل شرعی دخالت نکند و او نیز سر به زیر افکنده بود و جرأت جواب نداشت] باری، شیخ فضل الله برای حمایت از میرزای آشتیانی و شکستن حکم شاه، وارد منزل آشتیانی شد. مردم نیز به پا خواستند و شاه مجبور به پس گرفتن حکم تبعید آشتیانی و لغو امتیاز گردید.
‼️ در واقع، از زمان پیروزی جنبش تنباکو، دشمنان دین و مملکت، عظمت شیخ فضل الله را شناختند و حرکاتش را زیر ذره بین قرار دادند.از این رو میرزای شیرازی همواره نگران حالش بود و جویای احوالش.
‼️ ادوارد براون(فراماسون، از عوامل انتلیجن سرویس انگلیس در ایران) می نویسد:
«لغو این امتیاز لطمه بزرگی به حیثیت دولت انگلیس وارد آورد.»
‼️ انگلیس پس از لغو امتیاز تنباکو تصمیم گرفت که عامل این شکست را بتدریج تضعیف و سپس از دور خارج کند. بردار کردن شیخ فضل الله یکی از صحنه های سناریوی شوم انگلیس خبیث در تسلط مطلق بر کشور با تضعیف روحانیت است. علامه نوری(ره) دانشمندی فرهیخته، آگاه، با تعصب، شجاع و دشمن ستیز بود. او در برخورد با قدرت های استکباری، اصلاً اهل مماشات نبود.(روحش شاد و راهش پُر رهرو باد)
🔸منابع: حوزه نت، عبرتهای عاشورا، ک-اندیشه سبز زندگی سرخ، ک-تنهای شکیبا علی ابوالحسنی، ک- خاطرات من، ج۱، ک-خاطرات احتشام السلطنه...
✳️ @ShahidRabe
🌹 ۲۵ اردیبهشت، سالروز عملیات موفق "شهید شیخ فضل الله نوری(ره)" گرامی باد
✍ عملیاتی که زمینه ساز شکستن حصر آبادان شد
🌹 و همچنین گرامی باد، یاد و خاطره شهدای گرانقدر این عملیات، بخصوص سردار فاتح آن، شهید غلامرضا مؤذنی
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
🔰👇👇
✳️ عملیاتی مزین به نام مبارک #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) 🔰
🌹 ۲۵ اردیبهشت، سالروز پیروزی عملیات "شهید شیخ فضل الله نوری(ره)" گرامی باد
✍ عملیاتی که زمینه ساز شکستن حصر آبادان شد
🌹 و همچنین گرامی باد یاد و خاطره شهدای گرانقدر این عملیات، بخصوص سردار فاتح آن، شهید غلامرضا مؤذنی🔰
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
✍ عملیات متعددی برای شکست حصر آبادان از تاریخ ۹ مهر ۱۳۵۹ با عملیات کوی ذوالفقاری آغاز شد و تا پایان عملیات ثامن الائمه(ع) درششم مهر ۱۳۶۰ که منجر به شکست محاصره آبادان شد، انجام گرفت.
عملیات شهید شیخ فضل الله نوری که در تاریخ بیست و پنجم اردیبهشت ۱۳۶۰ با هدف آزادسازی تپههای مدن صورت گرفت، یکی از این عملیات ها است.
به گفته کارشناسان، عمليات «مدن» به فرماندهی «شهید غلامرضا مؤذنی» اولين عمليات منظم و موفق سپاه در جنگ تحمیلی بود.
روستای مدن در شمال شرقی آبادان واقع شده است، در شمال این روستا میدان تیر آبادان قرار داشت كه قبل از جنگ، بر اثر دو عارضه مصنوعی با ارتفاع چند متری از سطح مناطق مجاور ایجاد شده بود و به صورت تپه هایی در دشت هموار منطقه شمال بهمنشیر مشاهده می شد، یکی از واقعیت ها و موقعیت های ارزشی جنگ در آبادان است که تا حدود زیادی از یاد رفته است. عملیات شهید شیخ فضل الله نوری(ره) به شیوه غیركلاسیک با هدف انهدام توان دشمن در محور شهید موذنی صورت گرفت، منجر به 2 كیلومتر پیشروی و تسخیر تپه های مدن در محور شهید موذنی، شمال آبادان شد، دشمن از آن برای دیده بانی و هدف قرار دادن آبادان بهره می برد، عراقی ها با استقرار در این تپه ها علاوه بر اینکه جاده قفاص را کنترل می کردند، بر شهر آبادان دید داشتند و آن را دقیق زیر آتش قرار می دادند. در این حمله، سپاه و ارتش به میزان نیروی برابر، شركت كردند و موفق به انهدام و غنیمت گرفتن ۱۵ دستگاه تانک و اسارت ۱۷۰ تن از قوای دشمن شدند، ضمن اینکه تعدا زیادی از بعثی ها نیز به هلاکت رسیدند.
⁉️سردار شهید موذنی، فاتح تپه های مدن که بود؟
رضا موذنی در سال ۱۳۳۵ در یک خانواده مذهبی در شهر آبادان به دنیا آمد، او اصالتا خمینی شهری بود که به دلیل انتقال کار پدر به آبادان در این شهر به دنیا آمد، ایام كودكی را در كوچههای آباد و پر رونق شهر سپری كرد و پس از مدتی به همراه خانواده به وطن اصلی خود خمینی شهر مراجعت کرد اما تصویر كوچهها، خانهها و خیابان های آنجا را به خاطر سپرد تا روزی با تقدیر الهی باز گردد. رضا سال های تحصیل را پشت سر گذاشت و موفق به اخذ مدرك فوق دیپلم شد. در سال ۱۳۵۶ به خدمت سربازی اعزام و با شروع جنگ تحمیلی از آنجایی كه با منطقه جنوب آشنا بود به جبهه شتافت و در خرمشهر بر اثر اصابت تركشی به دستش مجروح شد و با همان دست گچ گرفته در جبهه ذوالفقاریه حاضر شد و به عنوان فرمانده عملیات سپاه در آن منطقه حماسهای جاوید را رقم زد.
با طرح او تپههای«مدن» كه محل دیدهبانی دشمن بر جاده آبادان بود در عملیات شهید شیخ فضل الله نوری(ره)، آزاد شد و دشمن پس از عملیات به وسیله تیربار مستقر بر روی تپهای رزمندگان را هدف قرار داد و رضا با شجاعت درصدد انهدام آن برآمد اما خود نیز هدف تک تیرانداز قرار گرفت و در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۶۰ صدای اذان شهادت را از مأذنه خاک خونین رنگ جبهه ذوالفقاریه شنید و اذن لقای یار را دریافت كرد.
گفتنی است؛ تپه های مدن پس از افتخار آفرینی شهید موذنی به نام این شهید بزرگوار تغییر نام یافت.
✍ سردار شهید حسن باقری، درباره محسنات عملیات شهید شیخ فضل الله نوری(ره)، طی گزارشی نوشته: اطلاعات دقیق از دشمن، هماهنگی بین ارتش و سپاه در اجرای مرحله اول عملیات و روحیه بسیار عالی افراد از جمله محسنات این طرح [عملیات] است. سپس در بخش پایانی گزارش، پیشنهادات تکمیلی را که نشاندهنده نکتهسنجی و تسلط او بر صحنه عملیات است را به نگارش درآورده است.
🔸منابع: خبرگزاری رسا، سایت راهیان نور، سایت خط شکن، سایت، دفاع پرس(خبرگزاری دفاع مقدس)، پایگاه نشر آثار شهید باقری، کتاب فاتح تپه ها، زندگینامه سردار شهید مؤذنی، اثر دکتر مهدی ابوالحسنی ترقی و...
✳️ @ShahidRabe
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 عملیاتی مزین به نام مبارک #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)
🌹 ۲۵ اردیبهشت، سالروز پیروزی عملیات "شهید شیخ فضل الله نوری(ره)" گرامی باد
✍ عملیاتی که زمینه ساز شکستن حصر آبادان شد
🌹 و همچنین گرامی باد، یاد و خاطره شهدای گرانقدر این عملیات، بخصوص سردار فاتح آن، شهید غلامرضا مؤذنی
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
📕 #معرفی_کتاب
🔸عنوان: کتاب «فاتح تپهها»
🔸موضوع: پیرامون زندگی سردار شهید غلامرضا مؤذنی فرمانده عملیات پیروز "شهید شیخ فضل الله نوری(ره)" که در همین عملیات به شهادت رسید.
این کتاب به کوشش دکتر مهدی ابوالحسنی ترقی و توسط کنگره سرداران و ۲۳۰۰ شهید شهرستان خمینی شهر در ۲۴۷ صفحه به صورت تمام رنگی و با کیفیت عالی تهیه شده است + مشخصات عملیات و تصاویر شهید👇
http://isfahan.navideshahed.com/fa/news/389102/
✳️ @ShahidRabe
يوم النكبة-روز نکبت.pdf
2.42M
👆اطلاع نگاشت (اینفوگرافیک)| بیش از هفتاد سال در فلسطین بین نکبت و مقاومت/
پیش بینی تولد اسرائیل بیش از یک قرن پیش، توسط #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه الشریف/رمز گشایی از ماهیت ستاره شش گوش صهیونیستها موسوم به داوود/روز جهانی قدس طلیعه خارج شدن از نکبت، بشارتی از امام خمینی(ره)/توصیه های مقام معظم رهبری به همه دلسوزان فلسطین
🏴 ✍ ۲۶ اردیبهشت ۱۳۲۷ شمسی برابر با 16 مه 1948 میلادی، روز نکبت بار و منحوس اعلام موجودیت رژیم خبیث، جعلی و جنایتکار صهیونیستی تحت نام #اسرائیل با حمایت و پشتیبانی #انگلیس_خبیث و آمریکای مستکبر است. انگلیس از سال 1839 میلادی به طور رسمی از یهودیان مهاجر فلسطین حمایت کرد و این حمایت را در سالهای بعد افزایش داد و در روند مهاجرت یهودیان به این سرزمین تلاش نمود. انگلستان در راه تثبیت استکباری خود در فلسطین، همت فراوانی مبذول نمود. سرانجام با حمایت و پشتیبانی همه جانبه انگلیس، یهودیان ساکن در آن سرزمین به رهبری دیوید بن گوریَن رسماً موجودیت خود را به نام اسرائیل اعلام کردند. چند ساعت بعد، آمریکا نیز این رژیم را به رسمیّت شناخت.
در اعلامیه تشکیل اسرائیل، فلسطینیها که مالک 97 درصد از اراضی این کشور بودند با قید عبارت «جوامعِ موجودِ غیر یهود» نادیده گرفته شدند. این اعلامیه زمینه ساز انتقال غیرقانونی یهودیان سراسر جهان به فلسطین توسط انگلیس و آمریکا شد. از يوم النِّكبة تاکنون تجاوزات و غارتگریهای این رژیم غاصب ادامه دارد. فلسطینیان نیز با حمایت ایران اسلامی، راه نجات خود را در مقاومت و مقابله همه جانبه با دشمن ستمگر یافته اند.
✳️ @ShahidRabe
🏴 به بهانه ایام شمسی ارتحال آیت الحق، عارف بالله، یار امام و رهبری، مرجع عالیقدر، مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد تقی بهجت فومنی رضوان الله تعالی علیه/۲۷ اردیبهشت ۸۸ش
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
✍ نظر آیتالله بهجت(ره) درباره علمای غفلت زده حامی مشروطه و حقانیت مرجع شهید علامه شیخفضلالله نوری(ره)🔰
🔶🔸از: گروه تاریخ انقلاب، خبرگزاری تسنیم
✍ #مرجع شهید علامه شیخ فضلالله نوری(ره) مجتهد اول تهران و از علمای مشروطهخواهی بود که نقش اساسی در پیشبرد نهضت ملت ایران در آن زمان ایفا کرد.
با آغاز نهضت مشروطه در 1284ش و پیشگامی شیخ فضلالله(ره) و پس از صدور فرمان مشروطه در مردادماه 1285 و تدوین قانون اساسی مشروطه، شیخ که میدید این قانون برگرفته از قوانین دولتهای اروپایی مانند فرانسه و بلژیک است و عناصر فرقههای ضاله مانند "بابیه" و "ازلیه" و فراماسونها در صفوف نهضت رخنه کردهاند، با تحصن در حرم حضرت عبدالعظیم(ع)، خواستار مشروطه مشروعه و انطباق قوانین با شرع مقدس اسلام شد.
تحصن شیخ در حرم حضرت عبدالعظیم، همزمان با به توپ بستن مجلس توسط طرفداران محمدعلی شاه قاجار و دستگیری و اعدام برخی مشروطه چیان [بابی ازلی ماسون] شد، برخی [تحت تأثیر تبلیغات مسموم عناصر معاند و غربگرا] تصور کردند که شیخ فضلالله از حامیان استبداد است در حالیکه قصد وی از این تحصن که همراهی بسیاری از متدینان [وعلما] را بهدنبال داشت، "مشروطه مشروعه" بود.
در این دوره جنگ بین مشروطهخواهان و مستبدین با فتح تهران توسط قوای [مشروطه چی] بختیاری و گیلانی پایان یافت و محمدعلی شاه از سلطنت خلع و احمد میرزا ولیعهد، بر تخت سلطنت تکیه زد. به شیخ فضلالله(ره) پیشنهاد شد تا برای تأمین جانی و مالی به سفارت دولت های خارجی پناهنده شود!، اما وی نپذیرفت [زیرا پناهنده شدن به سفارت اجنبی را ننگ میدانست]. شیخ فضلالله را سه روز در بازداشت نگاه داشتند و سرانجام در روز ۹-۱۱ مرداد ماه پس از محاکمهای [فرمایشی و کوتاه] توسط [روحانی نمای فاسدی بنام] ابراهیم زنجانی از اعضای لژ فراماسونری، در میدان توپخانه اعدام و به شهادت رساندند.
نزدیکی تاریخ تولد آیتالله بهجت به حوادث مشروطه و همچنین کسب فیض از محضر کسانی که آن ایام را درک کرده بودند، موجب شده تا مطالب و تحلیلهای دقیقی از نهضت مشروطه داشته باشند.
در ذیل به برخی مطالب نقل شده از زبان آیتالله بهجت(ره) درباره نهضت مشروطه و مرجع شهید، آیت الله العظمی علامه شیخ فضلالله نوری(ره) اشاره میکنیم. آنچه از این بیانات برمیآید، تجلیل آیتالله بهجت از شخصیت شیخ فضلالله و همچنین نفوذ افراد لامذهب و وابسته به انگلیس در صف نهضت است که در ادامه میخوانید:
"علمای مشروطهخواه [محمد کاظم خراسانی، محمد حسین نائینی، حسین خلیلی طهرانی، عبدالله مازندرانی، سید عبد الله بهبهانی، سید محمد طباطبایی، برادران نجفی در اصفهان و...] به اسم تقلیل ظلم قاجار به میدان آمدند و مشروطه را تأیید و امضا کردند، اما چه تقلیلی، که سرانجام حاضر نشدند بگویند ما با مشروطه موافق شرع و دین (مشروطه مشروعه) موافقیم و سرانجام کار به جایی رسید که موافقت قوانین مجلس با نظر طراز اول فقها را که به همین وسیله مردم و علمای اسلام و نجف را اغفال کرده بودند، اسقاط کردند و آن شخصی که موافق مشروطه بود گفت: مگر میشود قانون با مذهب موافقت کند، آن هم مذهب شیعه؟! و وکلای مجلس در تطابق قانون با دین توقف و تردید داشتند، از اطراف تلگراف آمد که از این بهتر نمیشود." در محضر بهجت، ج2، ص381.
"امضای تأیید مشروطیت را زمانی از آخوند [خراسانی] گرفتند که کاملاً مشغول به فکر و در حال آمادهسازی و ترتیب مطالب درسی اش بود، هنگامی که آخوند از پلههای اطاق مطالعه شخصی به پایین میآمد تا به مجلس درس برود که تمام فکرش در جمعآوری درس بود و برای فکر کردن در امر دیگر وقت نداشت! اساسنامه و مرامنامه مشروطیت را...
🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰بخش دوم🔰
...به ایشان نشان دادند تا امضا کند. ایشان هم [بدون بررسی و تحقیق] دید قانون اساسی و مجلس قانونگذاری و وکلا و نمایندگان مورد وثوق و منتخب مردم و… همه موافق اسلام و دین است و همه احکام و قوانین جاری مملکت بر طبق قرآن و اسلام و زیر نظر شش نفر از فقهای طراز اول است، بیدرنگ در همانجا امضا کرد!!!
ما این قضایا را میبینیم و میشنویم، ولی باز هم مثل این است که ندیده و نشنیدهایم. یک امضا از روی غفلت و اشتباه و یا در اثر فریبخوردن که از انسان صادر میشود، خدا میداند که چقدر آثار زیانبار بر او مترتب میشود. نباید به خود تکیه کنیم، باید در هر حال به خدا پناه ببریم." در محضر بهجت، ج2، ص373.
دلیل مشروطهخواهان این بود که دولت قاجار ظالم و مستبد است و دفع ظلم قاجار با مشروطه امکانپذیر است؛ بنابراین، برای دفع ظلم قاجار، مشروطه واجب است. غافل از اینکه ظلم را چگونه باید رفع و برطرف کرد. هیچکس با ظلم و استبداد موافق نیست، ولی آیا میشود ظلم را با اشد ظُلماً (با ظلم بیشتر) برطرف نمود و آنگاه اسم آن را رفع ظلم گذاشت؟!
لذا آقایی که معتقد به مشروطه بود گفت: بعد از بیست سال فهمیدیم که به سود انگلیس تلاش میکردیم! آری، ما مسلمانها در گولخوردن مهارت داریم و آنها (کفار و ابرقدرتها) در گولزدن و فریبدادن مهارت دارند. به خدا پناه میبریم." در محضر بهجت، ج2، ص374.
"کشتهشدن مرحوم شیخ فضلالله نوری مثل توپ در نجف صدا کرد، و علیه آخوند خراسانی تمام شد. اگر این قضیه نبود، ریاست مطلقه و مرجعیت عامه به ایشان میرسید. لذا وقتی بعد از قتل مرحوم نوری نزد آخوند آمدند، گفت: دنیای مرا از بین بردید، آیا میخواهید آخرتم را هم از بین ببرید؟!" در محضر بهجت، ج2، ص 620.
"مرحوم شیخ فضلالله نوری میفرمود: مشروطه، مقدمه کشف حجاب است و کشف حجاب از لوازم مشروطیت است، همچنین مشروطه مقدمه جلوگیری و مبارزه با روحانیون است. ولی طرفداران مشروطه میگفتند: آیا میشود مجلس شورا و مشروطه را که خود آخوندها تأسیس کردهاند، آخوندها را از بین ببرد؟!
ولی چنان شد که مرحوم شیخ فضلالله نوری میفرمود، یعنی بعد از مدتی دستور دادند که نمایندگان مجلس، حتی مرحوم بهبهانی باید عمامهها را از سرها بردارند." در محضر بهجت، ج2، ص 261.
"مرحوم شیخ فضلالله نوری که از مخالفین مشروطه بود، از پیش خبر میداد که کشف حجاب از لوازم مشروطه است. آن مرحوم میدید که مقررات مشروطه به ظاهر اسلامی است، ولی از مصادر لاابالی و بلکه بیدین (سفارت انگلیس) سرچشمه میگیرد و تأیید میشود. لذا به مشروطهخواهان گفته بود: مرا میکشند، شما را هم میکشند. در نهایت نیز چنین شد، آقا سید عبدالله بهبهانی رحمهالله را که طرفدار مشروطه بود، بدتر از مرحوم آقا شیخ فضلالله نوری از بین بردند و تیر باران کردند!" در محضر بهجت، ج2، ص189.
"رؤسای مشروطه حتی روحانیون بانفوذ را یکی پس از دیگری کشتند، همانهایی را که توسط آنها دیگران را کشته بودند! حتی سید عبدالله بهبهانی رحمهالله را بدتر از شیخ فضلالله نوری رحمهالله کشتند، و همچنین بقیه روحانیون و امثال مرحوم مدرس را بعد از آن کشتند، بهحدی که بعد از قضیه شهادت شیخ فضلالله نوری رحمهالله هرکس از علما که مخالفت میکرد میکشتند، بلکه قبل از قضیه مرحوم شیخ فضلالله هم چنین بود." در محضر بهجت، ج1، ص 325.
🔸تلخیص از تسنیم، کد مطلب
1398/05/11/2067343/
🔰ادامه در بخش سوم/پایانی🔰
🔰بخش سوم/پایانی🔰
🔶🔸برگرفته از کانال مرجع ابر فقه🔰
🔸موضوع: خط سرخ مرجعیت یا مرجعیت خط قرمز!
⏪ گناه بزرگتر از زنا!
آیت الله بهجت: «البته محرمات تنها زنا و قمار و شرب خمر نیست. گاهی یک امضای بیجا که مقدمات و زمینه آن را هم دیگران زحمت می کشند و به دست انسان می دهند موجب از بین رفتن اعراض و نفوس می شود و به مراتب از آن بالاتر است. از ما انتظار نمی رود که گناهانی از قبیل شرب خمر را در خیابان مرتکب شویم؛ چون این کار گذشته از ترس خدا، یک نوع جنون و بیعقلی است و لذا از ما صادر نخواهدشد.» زمزم عرفان: ۱۹۷
⏪ تأیید و امضاء مشروطیت از سوی آخوند خراسانی!
آیت الله بهجت: «هنگامی که آخوند از پله های اتاق مطالعه شخصی، به پایین می آمد تا به مجلس درس برود ... اساسنامه و مرامنامه مشروطیت را به ایشان دادند تا امضا کند. ایشان هم ... #بیدرنگ در همان جا امضا کرد!!! 👈 ما این قضایا را می بینیم و می شنویم؛ #ولی_باز_هم مثل این است که #ندیده و نشنیده ایم. 👈 یک #امضا_از_روی_غفلت و اشتباه و یا در اثر #فریب_خوردن، که از انسان صادر می شود، خدا می داند که چه قدر آثار زیانبار بر آن مترتب می شود!» زمزم عرفان، یادنامه فقیه عارف حضرت آیت الله محمد تقی بهجت، محمد محمدی ری شهری، قم، انتشارات دارالحدیث، سوم، ص ۱۹۲ و ۱۹۳
⏪ گروه فشار و جام زهر!
آیت الله بهجت: «سید محمد کاظم یزدی برای امضای جریان مشروطیت، خیلی تحت فشار بود. برخی از شاگردان آخوند خراسانی، جمعی از شاگردان وی را تحریک کردند که دسته جمعی به منزل سیّد بروند و موافقت او با مشروطیت را بگیرند. پاسخ سید این بود که: "در این کاسه، زهر است و من نمی توانم آن را بخورم!" به او اهانت کردند و گفتند: "اگر به خانه یهودی رفته بودیم، چنین پاسخی را نمی شنیدیم". سجاده او را در نماز جماعت برداشتند و سیّد را خانه نشین کردند. [حتی] صحبت از تبعید ایشان بود.». زمزم عرفان، ۱۹۶
⏪ پشیمانی سران (علمای حامی) مشروطه!
آیت الله بهجت: «مرحوم نائینی در اواخر عمر، در مورد دخالت در امر مشروطیت، تأسف می خورد و می گفت: انگور انداختیم که سرکه شود؛ اما شراب شد!» زمزم عرفان: ۲۰۰
⏪ حکم محاربه برای مخالفین مشروطه [غربگرا]، از سوی آخوند خراسانی!!!
«به عموم ملت ایران حکم خدا را اعلام میداریم؛ الیوم بذل جهد در استحکام و استقرار مشروطیت به منزله جهاد در رکاب امام زمان ارواحنا فداه، و سر مویی مخالفت و مسامحه به منزله خذلان و محاربه با آن حضرت صلوات الله و سلامه علیه، است، أعاذ الله المسلمین من ذلک إن شاء الله! الأحقر عبدالله المازندرانی، الأحقر محمد کاظم الخراسانی، الاأحقر نجل المرحوم الحاج میرزا خلیل». حسین زرگری نژاد، رسائل مشروطیت، دوم، تهران، ۱۳۷۷؛ ص ۴۴۷
⏪ نظر آخوند خراسانی درباره علامه شیخ فضل الله نوری(ره)!
«آیت الله بهجت: "پس از #شهادت شیخ فضل الله نوری، میرزای نائینی، ورقه ای با امضای شیخ فضل الله پیش آخوند خراسانی می خواند که در آن نوشته شده بود: "بر کسانی که داخل مشروطه [انگلیسی] شده اند، باید احکام مرتدّ فطری را جاری کرد." آخوند پس از شنیدن این مطلب می گوید: "من وقتی خبر کشته شدن شیخ فضل الله را شنیدم، متأثر شدم؛ ولی اکنون #از_تأثرم_متأثرم!». زمزم عرفان: ۳۴۴ و ۳۴۵
⏪ علمای حامی مشروطه غفلت داشتند!
امام خمینی(ره): «اين جوّى كه ساختند در ايران و در ساير جاها [نجف]، اين جو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضل اللَّه(ره) را با دست بعضى از روحانيون خود ايران محكوم كردند و بعد او را آوردند در وسط ميدان و به دار كشيدند و پاى آن هم ايستادند كف زدند و شكست دادند اسلام را در آن وقت. و مردم غفلت داشتند از اين عمل، حتى علما هم غفلت داشتند». صحیفه امام، ۱۸: ۲۴۸
⏪ مدیریت پیچیده انگلیس و اشتباهات بزرگ بزرگان شیعه!
آیت الله بهجت: «رؤسای مشروطه و حتی روحانیون با نفوذ را یکی پس از دیگری کشتند؛ همانهایی که توسط آنان دیگران را کشته بودند! حتی سیدعبدالله بهبهانی را بدتر از شیخ فضل الله نوری(ره) کشتند و همچنین بقیه روحانیون و امثال مرحوم مدرس را بعد از آن کشتند.» زمزم عرفان: ۲۰۰
⏪ قاتلان علما، با فتوای اهل علم بر سر کار آمدند!
آیت الله بهجت:
«آری با فتوا گرفتن از اهل علم و علما، بساط مشروطه را به پا کردند، بعد که سر کار آمدند و قدرت را به دست گرفتند، همانها را مفسد جامعه معرفی کردند.» زمزم عرفان: ۲۰۵
⏪ آیت الله بهجت:
«آقازاده [فرزند آخوند خراسانی] به رضا شاه گفت: عمامه طلبه ها را برندارید. وی پاسخ داد: پدرت [هنگامی که مشروطیت را امضا کرد] عمامه آنها را برداشت.» زمزم عرفان: ۳۳۶
✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ به مناسبت #روز_جهانی_موزه[۱]*
🎥 فیلم آشنایی با موزه شهدا در تهران
🌹 با مختصر اثری! از مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری شهید رابع اعلی الله مقامه
🌹 گنجینه شهدای تهران در ساختمانی قدیمی و در سایه سار درختان خیابان طالقانی تهران قرار دارد. در این گنجینه خاطرات، عکسها، لوازم، نشانهها، نوشتهها و آثاری از دلاورمردان و شیرزنانی به نمایش گذاشته شده است که بیش از یک قرن، از زمان مشروطه تا انقلاب اسلامی و دوران هشت ساله #دفاع_مقدس جانشان را به خاطر دفاع از اعتقادات الهی و مرز و بومشان فدا کردند. این گنجینه زیرمجموعه بنیاد شهید انقلاب اسلامی است و در سال ۱۳۷۵ شمسی به بهره برداری رسیده است
✅ موزه شهدا در تهران + 📷 تصاویر، کلیک بر لینک👇
https://www.yjc.ir/00QGIZ
[۱]* روز جهانی موزه (International Museum Day) مناسبت بینالمللی ست که هر ساله روز ۱۸ می(۲۸ اردیبهشت) توسط شورای بینالمللی موزه برگزار میشود. این رویداد هر ساله یک موضوع مشخص را برجسته میکند و فرصتی را به متخصصین موزه که امکان دیدار مستقیم با مردم را به دست بیاورند و چالشهایی که موزه با آن روبرو میباشد را برجسته میکند. در واقع هدف این است که موزه جایگاه خود را به عنوان که یک نهاد غیر خصوصی و دائمی برای عموم مردم به دست بیاورد. نهادی که در خدمت و توسعه جامعه است که میراث ملموس و ناملموس بشریت را در هر کشور نگهبانی میکند و محیطی را برای اهداف آموزشی، مطالعه و خوش وقتی ایجاد میکند.
✳️ @ShahidRabe
🌹 ۲۹ اردیبهشت ۱۲۹۱ هجری شمسی، سالگرد شهادت عبدالباقی خانِ چهاردولیِ کرمانشاهی (هلاک کنندهِ یپرم خبیث ارمنی، عامل جنایات بسیار در مشروطه و مجری اعدام مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره)
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
✍ نحوه شهادت عبدالباقی خان و ماجرای به هلاک رسیدن یپرم👇👇
🌹 ۲۹ اردیبهشت ۱۲۹۱ هجری شمسی، سالگرد شهادت عبدالباقی خان چهاردولی کرمانشاهی (هلاک کننده یپرم خبیث ارمنی، عامل جنایات بسیار در مشروطه و مجری اعدام مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری)
⁉️ چگونه دست انتقام الهی توسط جوان رشید و دلاور کرمانشاهی، یپرم حرامزاده جانی را به درک واصل کرد؟🔰
يپرم نه مسلمان بود و نه ايراني، ازاین روی نميتوانست هيچگونه احساسي نسبت به مشروطه و غیر آن داشته باشد، بهخصوص كه مشروطهخواهان ايران نماينده نيروي ملي نبودند، كه از اقليتهاي كوچكي تشكيل شده بودند كه بيشترشان تحريک شده و كمترشان احساس آزاديخواهي داشتند و سياست خارجي نیز زير بال آنان را گرفته بود، یپرم که دست نشانده خارجی بود، كوره سوادي بيش نداشت و تقریبا همه او را عامي دانستهاند. نداشتن مربي صالح و احساسات تند و ماجراجويانه، او را به سوي يک زندگي ناراحت سوق داده و چون قسيالقلب بود، در اين راه با جنایتکاری، موفقيتهايي نیز به دست آورد. خودسريها و قانونشكنيهای او موجب شد كه ازسوی دولت و برای دور داشتن وی از مرکز، برای خاموش کردن شورش ها در غرب كشور مأموريت يابد. یپرم در كرمانشاه عدهاي از رجال و روحانيون را كشت و چون به قلعه «شورجه» از قراء «چاردولي» [در آن زمان این مناطق همگی از توابع کرمانشاه بودند] كه قبلاً محل برخورد قواي دولتي و سالارالدوله بود- رسيد، از قواي مهاجم در آن قلعه كسي باقي نمانده بود و ساكنين قلعه عبارت بودند از: عبدالباقيخان و محمدخان چناري با جمعي از دهقانان و كشاورزان.
«اجل» يپرم حرامزاده را وادار به تخريب قلعه و تارومار ساكنين قلعه كرد، لذا دستور داد توپها را رويِ تپه برابر قلعه نصب كنند و با خمپاره و توپ به قلعه حمله كنند.وقتي صداي غرش توپ و ريزش ديوارها بلند شد، از درون قلعه به اين تجاوز پاسخ دادند. با اينكه اكثريت سكنه قلعه در اين يورش كشته شدند، از سنگرهاي بالاي قلعه چند نفر به تيراندازي براي دفاع مشغول بودند. مزدوران یپرم، بر آن شدند كه با يورش بعدي قلعه را خراب و تصرف و مدافعين را نابود كنند، در اين هجوم چند تن از افراد یپرم هدف گلوله تيرافكنهاي قلعه قرار گرفتند و به هلاکت رسیدند، يكي از آنها دكتر سهرابخان معاون نظميه و طبيب اردوي مشروطه چیان بود. مرگ او يپرم را كه در پشت تپه استراحت ميكرد عصباني ساخت و برخاست و دیوانه وار شخصاً بهسوي قلعه هجوم برد، يكي از افرادش سعی کرد مانع رفتن او بهسوي مرگ شود، اما يپرم كشيدهاي به گوش او زد و با حس شديد انتقامجويي پيش رفت، هنوز به قلعه نرسيده بود كه گلولهاي به گوش او اصابت كرد و از گونه راستش بيرون آمد !و همانجا در دم به هلاکت رسید.
در پی اين حادثه، مزدوران ارمني آشفته شدند و شيونكنان خود را به كنار ديوارهاي قلعه رساندند و با وجود شدت آتش و رگبار گلولهها با كمک يار محمدخان قلعه را تصرف كردند و تمام اهالي بازمانده در قلعه را از زن و بچه و پير و جوان به استثناي 14 نفر مرد مسلح كه براي محاكمه و يافتن قاتل يپرم زنده گذاشتند، قتلعام كردند و در همانجا از اسيران(۱۴ نفر) شروع به تحقيقات كردند. در ميان آنان جواني بود بالابلند، چهارشانه، خوشقيافه و رشيد كه ارباب قلعه محسوب ميشد. نام او عبدالباقيخان کرمانشاهی بود و بيش از 24 سال نداشت، چهره مردانه و اندام برازنده او توجه حاضران را جلب كرد، پس از تحقيقات بسيار معلوم شد كه هلاک کننده يپرم حرامزاده، شخص عبدالباقيخان است. او با رشادت تمام به فرمانفرما گفت: «من يپرم را كشتهام، ولي قاتل نيستم! اگر كسي خانه شما را هدف توپ و خمپاره قرار بدهد و افراد بيگناه شما را به خاک و خون بكشد و شما در مقام دفاع برآييد، قاتليد؟» فرمانفرما تأملي كرد و به رشادت اين جوان پاكنهاد ميانديشيد، عبدالباقيخان به كلام خود ادامه داد و گفت: «مرا بفرستيد تهران، اگر خواستند مرا آنجا مجازات كنند».
فرمانفرما با اين پيشنهاد موافقت كرد و دستور داد تا مقدمات اعزامش را به تهران فراهم كنند، اما وقتي كه او را از پيش فرمانفرما برميگرداندند،، «ابرام ارمني» يكي از نوچه های يپرم، او را ناجوانمردانه از پشت سر هدف گلوله قرار داد و به شهادت رساند.
يپرم، تصور ميكرد بتواند با توسعه تروريسم در ايران به زمامداري مطلق برسد!بی شک اگر او به دست شهید عبدالباقي خان چهاردولی کرمانشاهی كشته نميشد، در اين كشور منشأ فتنههاي بسيار ميشد و نقشههاي خطرناكي را به زيان استقلال و مليت ايراني اجرا ميكرد. گويي در «چاردولي» به اين نكته پي برده بودند كه از عبدالباقيخان به عنوان يک قهرمان ملي ياد ميكردند و براي جواني و برازندگي و دليري او ترانههاي محلي ساختند كه هنوز ورد زبانهاست .آنان تا هم اینک نیز دلاوريهاي اين جوان اصيل و مسلمان شیعه ايراني را ميستايند و بر زندگي كوتاه او اشک ميريزند.
🌹جهت شادی روحش «رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰بخش دوم🔰
✍ درباره جرثومه فساد، یپرم ارمنی، بیشتر بدانید!👇
✍ یپرم داویدیان گانتاکتسی مشهور به یپرم ارمنی و یپرم حرامزاده، از مزدوران نظامی دوران مشروطه که در دوران استبداد صغیر و بعد از آن در نبردهای متعددی علیه نیروهای مخالف مشروطه شرکت کرده بود.
✍ دلایل حرامزاده بودن یپرم!🔰
عموم محققين و مورخين، حتی اسمعيل رائين كه سعی داشته است به دروغ از يپرم و اقدامات او قهرمانی افسانهاي بسازد، نامي از پدر يپرم نبردهاند و همگي زادگاه او را در نزديكيهاي گنجه از مادري بينام و نشان ذكر كردهاند. خود يپرم نيز در نامههايش هرگز اسمي از پدر نبرده است. رائين ميگويد:
«در طفوليت به سبب طبع سركش و روح عصيانگر خيلي زود درس و مدرسه را رها كرد و براي مبارزه با دولت عثماني و تقويت ارامنه تابع آن دولت رهسپار تركيه شد(عضو گروه تروریستی داشناک گردید)، ولي [به] وسيله دولت روس دستگير و محاكمه و محكوم به 24 سال زندان در دوردستترين منطقه سيبري شد، اما پس از چندي توانست از زندان فرار کند و طبق برنامه! به ایران بیاید!
‼️ ابتدا در منطقه شمال به كار راهسازي مشغول شد، ولي بعد از به توپ بستن مجلس، خود را در جرگه آزاديخواهان جا زد».
⁉️ نمودهای آزادیخواهی وی!! (بخوانید جنایت هایش)🔰
‼️ یکی از اقدامات او تسخير شهر رشت بود كه با عده معدودي به دستياري معزالسطان، با يک يورش غافلگيرانه، سردار افخم حاكم رشت را کشت و مجتهد اسلام خواه گیلان و استاد میرزا کوچک خان(ملا محمد خمامي) را به شهادت رساند. تمام اموال دارالحكومه را تصرف كرد. او با نيرنگ ناصرخان پسر غياث نظام رشتي را كه طرفدار دولت بود، در يوزباشي چاي با اطرافيانش كشت و به نام اعانه به زور بيش از صد و پنجاه هزار تومان از مردم رشت پول گرفت !و قواي خود را تقويت كرد و عازم تهران شد.
‼️ در تهران او را به سمت رياست پليس(نظمیه) منصوب كردند، اما او بارها قانون را زير پا گذاشت و خودسرانه اقداماتي برخلاف قانون اساسي و دستورات دولت و مقررات ميكرد. او اداره تحقيقات و چند اداره ديگر را خودسرانه بست و كارمندان آن سازمانها را با لگد و پسگردني بيرون كرد.
‼️ او عامل اجرای حکم اعدام مرجع شیعیان، حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری(ره) زعیم نهضت اسلام خواهی مشروطه(مشروعه) بود🔰
⁉️ پس از اعدام علامه شیخ فضل الله نوری(ره) پیکر مطهر را به حیات نظمیه [شهربانی] منتقل کردند و به گوشه ای انداختند، مشروطه طلبان جریان انگلیسی و دیگر افرادی که نسبت به دین کینه و عداوت داشتند به جسد حمله کردند، نیروهای مسلح با قنداق تفنگ، دیگران با لگد، به طوری که خونابه از جسد سرازیر شد، یپرم ارمنی رئیس عیاش و لامذهب نظمیه قصد سوزاندن آن را داشت، که از این قصد، منصرفش کردند. یپرم، جلوی چشم همگان بر جنازه مطهر ادرار کرد و با خوشحالی گفت پاپ مسلمانان را کشتیم...
...سپس گزارش اعدام را به آخوند خراسانی از معممین ثلاث حامی مشروطه و مخالف شیخ فضل الله، به نجف، تلگراف زد !!!🔰
📃 متن تلگراف:🔰
حضور محترم آیت الله آقای آخوند ملا محمد کاظم خراسانی،
شیخ فضل الله نوری مرتد و ضد انقلاب، اعدام و به دار مجازات آویخته شد/یپرم ارمنی
از، ک، خانه بر دامنه آتشفشان، ص ۲۵۲
⁉️✍ پرسش مهم این است که چرا، شخصی مانند آخوند محمد کاظم خراسانی چنین فرد معلوم الحالی را که نه مسلمان و نه مسیحی بود، به عنوان رئیس نظمیه مشروطه، قبول نمود!!!؟ و از وی گزارش دریافت می کرد!!!؟
لازم به ذکر است که رئیس دادگاه فرمایشی که حکم به اعدام علامه شیخ فضل الله داد، روحانی نمای فاسد فراماسون، ابراهیم زنجانی، شاگرد و معتمد آخوند خراسانی بود که با یپرم نیز مراوده و رفاقت داشت!
‼️ پس از شهادت علامه شیخ فضل الله نوری، هماهنگی میان یپرم و آخوند خراسانی همچنان ادامه داشت! 👇
در سال ۱۳۲۷ ق مشروطه چیان غربگرا، قوایی را به سرکردگی سه تن از مزدوران خود، معتضد، بهادر بختیاری و یپرم خبیث ارمنی جهت سرکوب مخالفان مشروطه انگلیسی به اردبیل و زنجان روانه ساختند. آنها، ملا قربانعلی زنجانی مجتهد بزرگ زنجان و از همفکران علامه شیخ فضل الله را به جرم اسلام خواهی و همدستی با شیخ فضل الله، دستگیر و بنا به دستور آخوند خراسانی به کاظمین تبعید نمودند! این مجاهد نستوه در سال ۲۹-۱۳۲۸ ق تنها و غریبانه در کاظمین دار فانی را وداع گفت.او تا آخرین لحظه عمر برای تحقق حکومت مشروعه پایداری نمود.
🔰ادامه در بخش سوم/پایانی🔰