📷 نگارخانه/ تصویر قدیمی از "سامرا"
✍ سامَرّاء/سُرِّ مَن رَأیٰ یعنی شاد شد هرکه آن را دید/محل تولد و غیبت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف/ مزار مطهر امامان هادی و عسکری علیهما السلام/درکرانهٔ دجله/حوزه علمیه اصلی شیعه در زمان میرزای بزرگ، سیدمحمد حسن شیرازی و شاگرد و جانشینش #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری(شهید رابع)/ رضوان الله تعالی علیهما
⁉️ دعاها و زیارت نامه های امام زمان(عج) چیست؟دعاهایى كه به طور خاص در زمان غیبت توصیه به خواندن آن شده است، کدامند؟جواب در لینک👇
http://iqna.ir/fa/news/3634445
✳️ @ShahidRabe
📗معرفی اثری مهدوی از آثار مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع اعلی الله مقامه الشریف
📗کتاب الصحيفة المهدویة یا القائمیة
✍ محدث نوری(ره)، پیشوای ائمه علم حدیث و رجال در اعصار اخیر و از بزرگ ترین علمای شیعه و رجال اسلام در قرن ۱۴ در مقدمه کتاب شاخه طوبی، شیخ فضل الله را مجمع فضایل و صفات نیک می شمرد، در جای دیگر بر دانش و پارسایی شگرف شیخ انگشت تأکید می نهد و در تقریظی که سال ۱۳۰۲ ق در #سامرا بر کتاب صحیفه مهدویه شیخ فضل الله [۱]* نگاشته به ایشان اجازه نقل روایت داده و چنین می فرماید:🔰
... ستایش ویژه خدای متعال است که دین استوار و پسندیده اش را به وسیله پاسدارانی که در هر زمان، قامت دین را، با جلوگیری از انحراف آن به کژی ها، راست می دارند، فضیلت داده و شریعت حنیفش را به وسیله حاملانی که در اعصار مختلف، در دریاهای عمیق و مواج آن فرو رفته اند و لؤلؤ و مرجان بیرون می آورند، شرافت بخشیده است.
و درود بر آموزگار بیان، روح قرآن، شارح صحف [آسمانی] نخستین و اعطاگر عقل خالص به صاحبان خرد و درود بر خاندان او باد که موازین رد و قبول اعمال عباد در پیشگاه الهی اند... و درود بر کسانی که تاریکی ها را به نور ولای آن ذوات مقدس، روشن ساخته اند:
ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ (اشاره ایست لطیف به نام و سجع مُهر مرجع شهید علامه نوری).
و بعد: پس این کتاب (صحیفه مهدویه) دُرّ های گران از صدف های بحار علم و هدایت، و میوه های چیده شده از باغ های معارف بهترین شخصیتی است که گامهای او زمین را در نوردیده، جامه در بر و ردا بر دوش دارد [یعنی حضرت ولی الله الاعظم عجل الله فرجه الشریف]، پرتوی است از اشعه روشنگر ستاره ای درخشان و فرازمند، و کف آبی است گوارا از دریای پر آب و خوشگوار که برگرفته است آنرا کسی که در پیشگاه آن حضرت رحل اقامت افکنده، و از جام [معارف] ایشان نوشیده و سیراب شده یعنی کوه بلند علم و ستون استوار فضل، مقتدای فقیهان برجسته و معتمد عالمان چیره دست، جامع معقول و منقول، حاوی حقایق فروع و دقایق اصول، بوستان علم و اقیانوس فضل، عالم عامل کامل، شیخ فضل الله نوری ... که خدایش حفظ کند.
محدث بزرگ، میرزا حسین نوری سپس کلام را چنین به پایان می برد:
به شیخ فضل الله (دام فَضْلُه) اجازه می دهم که جمیع آنچه را که ذکر شد، هرطور می خواهد، بر هر کس از اهل روایت و درایت که خواستار باشد، روایت کند و از او می خواهم که در دنیا و آخرت، به ویژه در تعقیبات نماز و لحظات استجابت دعا، مرا از دعاهای شایسته فراموش نکند...
[۱]* 📗✍ تألیف این مجموعه شریفه معنوی و ارزشمند توسط مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) در اواخر ایام اقامت ایشان در سامرا، محل تولد قائم آل محمد عجل الله تعالی فرجه الشریف، صورت گرفته است.
آقای محمد ترکمان (مورخ و پژوهشگر معاصر) این صحیفه را چنین معرفی کرده اند:
اوراق موجود این رساله شریفه، شامل۲۳ دعای منسوب به امام زمان (عج) و توقیعات شریفه آن حضرت است. اجازه نامه «محدثی و نقل حدیث» علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، که در تاریخ ۱۴ ذی قعده ۱۳۰۲ق در سامرا، توسط محدث بزرگ، میرزا حسین نوری(ره)، برای ایشان تحریر و صادر شده است، در میان اوراق رساله شریف صحیفه مهدویه قرار دارد. آقای ابوالحسنی منذر، سالیان قبل، این اثر را در کتابخانه مرحوم فضل الله کیا(نواده پسری مرجع شهید نوری) مشاهده کرده و احتمال داده که مرحوم فضل الله کیا، آنرا به کتابخانه مجلس شورای اسلامی سپرده باشد.
ادعیه این کتاب شریف: دعای روزانه و دعای ماهِ رجب به نقل از مصباح شیخ طوسی/دعای روزانه ماه رجب در مسجد صعصعه بن صوحان/دعا و صلوات امام زمان(عج) در روز مبعث/دعای امام زمان در روز سوم شعبان/صلوات بر پیامبر و معصومین به انشاء امام زمان/دعای امام زمان بین هر دو رکعت نوافل ماه رمضان/دعای پس از صلات فجر روز عید فطر/دعای هنگام زیارت مشاهد مشرفه در ماه رجب/دعایی که اختصاص به زمان خاصی ندارد/برای قضای حوائج در شب جمعه/جهت ازدیاد کشف یقین/برای نجات از شدائد و رهایی از زندان/دعای موسوم به سهم اللیل/دعای استخاره/دعای افتتاح جهت شبهای ماه رمضان/دعای عبرات به نقل از بلدالامین شیخ ابراهیم کفعمی/دعای استخاره رقاع موسوم به استخاره المصیریه/دعای استخاره با تسبیح/دعای امام زمان هنگام زیارت جدش حضرت علی علیه السلام/دعای امام زمان هنگام اقامت در حله/زیارت امام علی (ع) به انشاء امام زمان/دعا برای ساعات دوازده گانه روز
🔸منابع: ک، تنهای شکیبا، علی ابوالحسنی به نقل از رک: مجموعه مکتوبات، اعلامیه ها، ص ۴۵۰-۴۵۳/ک، رسائل، مجموعه مکتوبات، اعلامیه هاو...شیخ ج۲، محمد ترکمان...
✳️ @ShahidRabe
✅ قصیده ای در مدح حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف🍃🌺
✍ از مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع اعلی الله مقامه الشریف
✍ زنده یاد استاد علی ابوالحسنی (منذر)، مورخ و پژوهشگر فقید معاصر که چندین جلد کتاب در مورد علامه شیخ فضل الله(ره) به رشته تحریر درآورده است، در کتاب «خانه بر دامنه آتشفشان، شهادتنامه شیخ فضلالله نوری»، قصیده ای از ایشان را در مدح حضرت ولی عصر(عج) آورده است. گفتنی است، شیخ شهید در این قصیده ی خواندنی، بیت معروف سعدی (ما از تو به غیر تو نداریم تمنا | حلوا به کسی ده که محبت نچشیده) را نیز تضمین کرده است. با هم می خوانیم🔰
ای آنکه کسی سرو، چو قد تو ندیده/چون لعل لبت غنچه ز گلزار نچیده
چون نرگس مستت به همه گلشن عالم/نه دیده چنین دیده و نه گوش شنیده
ای مظهر خوبان همه «خوب» اند تو «خوبی»/نوری است جمالت که ز انوار چکیده
خضر ار لب لعل تو نمی کرد تمنا/تا حشر به سرچشمه حیوان نرسیده
«نشناخته» گفتند گروهی که خدایی! /پس «مرد شناسای» تو را چیست عقیده؟!
واقف نشد از سرّ تو ای مخزن اسرار/جز عارف چل ساله که در خرقه خزیده
ذات تو معماست به بویش نبرد پی/آنکس که یکی جرعه زجامت نچشیده
دانم به یقین گر به رخت پرده نبودی/کس یوسف کنعان به کلافی نخریده!
می کرد تجلی اگر این یوسف ثانی/دلباختگان، دل عوض دست، بریده!
در مردمک دیده و از دیده نهانی/پیدا و نهان! غیر خداوند که دیده؟!
جز دیدن روی تو ندارد غرضی چرخ/زین گردش روز و شب با قد خمیده
دانی ز چه در پای گل سرخ بود خار؟/از بس که به گلزار، به شوق تو دویده
پرسیده ای از خار چرا نوک تو سرخ است؟/از بس که به پای گل بیچاره خلیده
از هجر تو، در ساحت گلزار، عزادار/بلبل به نواخوانی و گل جامه دریده
دل فاخته سان بهر تو با نغمۀ کوکو/هر لحظه از این شاخ به آن شاخ پریده
از چیست که بلبل شده دلباخته گل؟/زین رو که یکی روز، گلی دست تو دیده
زان روز که من باخته ام نرد محبت/دانسته ام آخر به کجا کار کشیده
دهری است زند زلف تو اندر دل ما نیش/افسون نکند چارۀ این مار گزیده
پنهان ز عدویی، زمحبان ز چه ای دور؟/جانها به لب از هجر تو ای ماه رسیده
عید است جهانی همه در وصل گل و مل/جز من که ز «هجر» ت دلم از عیش کپیده
آیا شود آن دم که کنی تازه روانم؟/زان باد صباحی که ز کوی تو وزیده
آیا شود آن روز که بینیم بیکبار
آن یار؟!/گذشتیم ز مرّات عدیده!
زین رو شده آهوی ختا شهرۀ آفاق/کاندر حرم قدس تو یک لحظه چریده
شد چشم سپید از پی دیدار تو، تا کی؟/از دامن وصل تو بود دست بریده؟
تا چند به هجران تو باشیم گرفتار/رحمی بکن ای آهوی از دشت رمیده
صد شکر نمردیم و رسیدیم به شعبان/کاین ماه دگر باره به ما روح دمیده
گو تهنیت عید بدان نور مجسم/کامروز خدا بر همه ی خلق گزیده
«ممتاز[۱]» به شب روز، دعاگو و ثناجو/هست از نظر لطف تو این طرفه قصیده
جز شربت لطف تو نداریم تمنا/
حلوا به کسی ده که محبت نچشیده
🔸قابل ذکر است که مجموعه اشعار باقیمانده از مرجع شهید، در قالب یک پی دی اف تحت عنوان "نورالاشعار علامه نوری" نشر یافته است.
🔸[۱] مرجع شهید، به غیر از "نوری" به "ممتاز" نیز تخلص داشته اند.
✳️ @ShahidRabe
🔲 به بهانه روز بزرگداشت و ایام درگذشت مشکوک سید جمال الدین اسدآبادی(ره)/۱۸-۱۹ اسفند ۱۲۷۵ شمسی
💠امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه):
سید جمالالدین[اسدآبادی] مرد لایقی بود لکن نقاط ضعفی هم [مانند خیلی ها] داشته است و چون پایگاه ملی و مذهبی در بین مردم نداشته، از آن جهت زحمات او با همۀ کوششها، به نتیجه نرسید! ۵۷/۱۰/۷
💠 امام خامنه ای(حفظه الله):
👈وجوه مشترک سیدجمال و شیخ فضل الله در مقابله و مواجهه با تهاجم فرهنگی غرب🔰
سید جمال الدین اسدآبادی، درصدد آن نبود که از اسلام دفاع کند، بلکه او [نیز همچون شیخ فضل الله نوری(ره)] سنگرهای فکر و فرهنگ و تمدن غرب را از موضع اسلامی خود، بمباران میکرد تا آنها از خودشان دفاع کنند، او به آنها هجوم می برد! ۵۹/۲/۲۷
👈 دوستی و همفکری سید جمال و شیخ فضل الله🔰
✍ آیت الله شیخ حسین لنکرانی(ره)، که پدرش میرزا علی لنکرانی(ره) از اصحاب خاص شیخ فضل الله بود و جدش، میرزا حسین فاضل لنکرانی(ره) نیز، استاد مشترک مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری و سید جمال الدین اسدآبادی بود (که نشان از هم مدرسه ای بودن شیخ و سید در تهران و در مسجدمدرسه علمیه میرزا عیسیخان وزیر در محله سنگلج دارد)، ضمن اشاره به روابط خاص شیخ شهید با سید جمال اسدآبادی و میرزا عبدالغفارخان نجم الدوله(ریاضیدان و منجم نامدار عصر قاجار و از مقلدین علامه شیخ فضل الله نوری)، می گفت:
میرزا عبدالغفار، با شیخ شهید نوری جلسات مباحثه ریاضی و نجوم داشت و رابط شیخ با سید بود، سید جمال دوست و همفکر شیخ بود. اوراق و نشریاتی که در خارج کشور نشر می یافت و ارتباط به اسلام و ایران داشت، به وسیله مرحوم عبدالغفار نجم الدوله تهیه شده و تحویل شیخ فضل الله که به چند زبان، از جمله فرانسه تسلط داشت، می شد(شیخ شهید اوضاع جهان را مستمر، رصد می کرد).
⁉️ سید جمال الدین اسد آبادی نیز همچون مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، مغضوب تاریخ نویسان فراماسون بود!
🔹«روشنفكران» ماسونى به درستى مى دانستند كه نوشتههاى حسن تقى زاده (از عوامل اصلی بردار کردن و تخریب شخصیت، شیخ فضل الله) «چندان اعتبارى ندارد» از اين رو بر آن شدند كه اين بار براى رويارويى با نهضت امام «مجموعۀ اسناد و مدارك» دربارۀ #سيد_جمال را به بازار آورند تا به خيال خام خود پايگاه مردمى رهبران روحانى را سست سازند و زمينۀ جوسازى و سمپاشى بر ضد آنان فراهم كنند و با به نمايش گذاشتن به اصطلاح «سند»هايى كه فراماسونى بودن سيد را پابرجا مى سازد، زمزمۀ مشكوكى را كه #تقىزاده در سال 1297 بر ضد او آغاز كرده بود، به بار نشانند و بدين گونه راه مبارزه را بر پيشروان برگشتناپذير و نستوه انقلابهاى اسلامى و مردمى ببندند و زورمداران و جهانخواران را از خطر انقلابهاى اسلامى برهانند.(نهضت امام خمینی،ج۳،ص۸۰)
🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰بخش دوم🔰
✳️ دروغ بزرگ شبه روشنفکران در خصوص سیدجمال الدین اسدآبادی
✍ بررسی اسناد ادعایی علیه سید جمال اسدآبادی
💢 از بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
🔹در سال 1342 همزمان با اوج نهضت امام، دو تن از « #روشنفكران » ماسونى به نامهاى «اصغر مهدوى» و «ايرج افشار» يكباره دفترى به نام مجموعه اسناد و مدارك چاپ نشده درباره سيد جمال الدين مشهور به افغانى را به نمايش گذاشتند!
🔸ليكن نكتۀ درخور بررسى و شايان نگرش اينكه چه رازى در كار بوده است كه « #روشنفكران »مرموز اين مرز و بوم پيوسته همزمان با نهضتها و حركتهاى عالمان اسلامى بر ضد زورمداران حاكم و جهانخواران استعمارگر، به بررسى و پژوهش پيرامون زندگى و كاركرد #سيد مى نشستند و روزى با دستاويز «دفاع» و گاهى به بهانۀ «افشاگرى»، بر ضد او قلم مى زدند؟! #ايرج_افشار در مقدمۀ «مجموعه» يادشده آورده است:
🔹... اسناد و كتب سيد كه در خانۀ امين الضرب بوده است سالهاى دراز از طرف (امين الضرب ثانى) حفظ و حراست شده است. دوست ارجمند من دكتر اصغر مهدوى، دانشيار دانشگاه تهران جميع آنها را از ميان خزانۀ گرانبهاى مكاتبات و نوشتجات پدرى خود مجزا ساخت و به من كه از افتخار دوستى و محبتش برخوردارم افتخار بخشيد..
🔸نامبرده روشن نساخته است كه دكتر اصغر مهدوى با آن «شوق تمام» كه براى پخش اين «مجموعه» داشته است، چگونه در پى گذشت نزديك به پنجاه سال از عمر خود و بيش از هفتاد سال از شهادت سيد، يكباره همزمان با آغاز نهضت امام در انديشۀ جدا كردن اين «سندها» از به اصطلاح خزانۀ گرانبهاى مكاتبات و نوشتجات پدرى خود افتاده است؟! چه رازى نهفته داشته است كه «شوق» و آزمندى خود را براى پراكندن به اصطلاح سندهاى يادشده در درازاى دهها سال از زندگى خود، پنهان كرده است؟!
🔹 #ايرج_افشار براى آنكه بتواند آنچه را كه به نام مجموعه اسناد به بازار آورده است با نوشته هاى #تقى_زاده پيوند دهد و چهره سيد را مرموز، پيچيده و ناشناخته بنماياند.
◀️در اين مجموعه چند برگ به اصطلاح «سند» كه نشان دهندۀ فراماسونى بودن سيد مى باشد آورده شده است كه مىتوان گفت اصولاً آن «مجموعه» را تنها براى به نمايش گذاشتن اين سندها چاپ و پراكنده ساخته اند.
🔹در این سند که ادعا شده توسط مرحوم سید جمال نوشته شده است آمده :
در لیله عاشورا دهم شهر محرم الحرام داخل لج گردیدم و در آن زمان در مصر اقامت داشتم.
سنه 1293
🔸با چشم پوشى از پرسشهايى كه دربارۀ اين يادداشت از نظر «خط» مطرح است نكته هايى در خور بررسى و نگرش است:
1. هر انسان باسوادى مى داند كه «عاشورا» با دهم شهر محرم برابر است، و آوردن آن دو به دنبال يكديگر، كارى نيست كه معمولاً از تحصيلكرده هاى حوزۀ اسلامى سر بزند.
2. جملۀ «در ليله عاشورا... داخل لج گرديدم» و جملۀ «آن زمان در مصر اقامت داشتم» با يكديگر سازگارى ندارد؛ زيرا جملۀ نخستين به سبك و روش خاطره نويسى است ليكن دومى با عنوان «در آن زمان» يادى از گذشته هاست و نيز «اقامت داشتم» كه با فعل ماضى آمده است.
اگر سيد جمال الدين به خاطره نويسى خو داشته و رويدادهاى زندگى خود را در دفترى يادداشت مى كرده است، آوردن جملۀ «در آن زمان در مصر اقامت داشتم»، چه مفهومى دارد؟ و اگر در روزگار ديگرى آن را نگاشته بايد ديد چه انگيزهاى او را به نگارش آن واداشته است؟!
3. نكتۀ سؤال برانگيز ديگر اينكه در زير اين يادداشت مهر « سيد جمال الدين حسينى 1277» زده شده است! مهر زدن پاى جمله اى از خاطرات، آن هم به شكلى كه در كتاب يادشده ديده مى شود، به هيچ وجه با عرف و عادت، سازگار نيست و اگر خوى سيد چنين بوده است بايد در زير همۀ يادداشتهاى او اين مهر ديده مىشد، ليكن در زير ديگر يادداشتهايى كه به نام او در كتاب يادشده آمده است، اين مهر ديده نمىشود. آيا سيد اين مهر را تنها براى اينكه ماسونى شدن خود را براى همگان روشن سازد، ساخته است؟! آيا سيد بر آن بوده است كه ننگ ماسونى را مانند چك بانكى با مهر و امضا از خود به يادگار گذارد؟!
🔻براستى اگر ما براى روشن كردن اين موضوع كه سيد، حتى براى دورهاى كوتاه به سازمان فراماسونرى سرنسپرده است، هيچ سند و برهانى نداشته باشيم آيا مدرك يادشده به تنهايى گويا و نمايانگر اين واقعيت نيست كه ماسونى بودن سيد از دروغهاى ساخته و پرداخته مزدوران استعمار براى بدنام كردن و به زير سؤال بردن سيد است؟!(نهضت امام خمینی،ج۳، ص۸۰)
🔰ادامه در بخش سوم🔰
🔰بخش سوم🔰
🔹«سند» ديگر نامه اى است كه «لژ كوكب الشرق» در قاهره به شخصى به نام «جمال الدين» نوشته و به او خبر داده است كه در جلسه اعضاى لژ با اكثريت آرا به عنوان رئيس لژ براى يك سال برگزيده شده است
درباره اين نامه نيز بايسته است نكته هايى يادآورى شود:
1. اگر مقصود از «جمال الدين» سيد جمال الدين اسدآبادى است؟ بايد با پيشوند «الشيخ» آورده مى شد. در كشورهاى عربى عنوان «شيخ» براى روحانيان از اهميت ويژهاى برخوردار است و تنها در هنگام خوار داشتن از آوردن آن خوددارى مىشود. به ويژه اينكه لازمۀ محتواى نامۀ يادشده نيز تجليل بيشتر از سيد بوده كه به رياست لژ برگزيده شده است!!
2. اين نامه بدون آرم و سربرگ سازمان فراماسونرى است و در واقع نامۀ رسمى سازمان شمرده نمى شود. آيا باور كردنى است كه سازمانى با آن سيستم پيچيده و گسترده، براى شخصيتى كه به رياست يكى از لژهاى آن برگزيده شده است، نامۀ غيررسمى و فاقد عناوين معمولى بفرستد؟!
3. آنان كه ماسونى بودن سيد را مطرح كرده اند، خود اعتراف دارند كه سيد پس از پيوستن به فراماسونرى، ديرى نپاييد كه از آن بيرون آمد و يا بيرونش كردند، بنابر اين چگونه پذيرفتنى است كه عضو تازه واردى را كه هنوز بدرستى آزمايش نشده است، به رياست لژ برگزيده باشند؟!
4. تاريخ اين نامه سال 1878 مىباشد در صورتى كه سيد در همين سال بنا بر فرمان ارباب فراماسونها (#استعمار_انگليس) از مصر بيرون شده بود و اصولاً در مصر حضور نداشت تا به مراسمى در لژ فراخوانده شود.
🔸برگهاى ديگرى نيز پيرامون ارتباط سيد با فراماسونها در اين «مجموعه» آورده شده است كه اگر ساختگى نباشد دست كم نمى تواند براى اثبات ماسونى بودن سيد گواه درخور توجهى باشد و چون در اين دفتر براى بررسى زندگى سيد جمال و نقش مزدوران استعمار در ناپسند نماياندن چهرۀ سيد، مجالى نيست، ناگزير آن را مى گذاريم و مى گذريم و برآنيم كه به يارى خداوند در فرصتى مناسب به بررسى زندگى سيد و نوشته هاى ديگران دربارۀ او بنشينيم و از روى دروغپردازی ها و نيرنگ بازى ها و خيانت هايى كه پيرامون سيد انجام گرفته است پرده برداريم.
ليكن نكته اى كه بايسته است پيرامون مجموعه اسناد و مدارك چاپ نشده... ناگفته نماند اين است كه سازمان فراماسونرى، هيچ گاه رخصت نمى دهد كه سندها، نوشته ها و ديگر نشانه هاى فراماسونى يكى از اعضاى سازمان، پراكنده شود و در دسترس مردم قرار گيرد، اكنون بايد ديد كه چگونه به اصطلاح «اسناد و مدارك» ماسونى بودن سيد را آشكارا چاپ و پراكنده ساختند؟!
🔹اسماعيل رائين آورده است:
... چون براى سيد بازماندگانى نبوده، #سازمان_فراماسونرى نمى دانسته است كه نوشته ها، سندها و كتاب هاى سيد در كجا و در دست چه كسانى قرار دارد؛ از اين رو به آن دست نيافته و سرانجام آن سندها و نوشته ها چاپ و پراكنده گرديده است!!
اين دسته از نويسندگان بر آن بوده اند، چاپ و پخش مجموعه اسناد و مدارک چاپ نشده دربارۀ #سيد_جمال را بر خلاف سياست سازمان فراماسونرى بنمايانند و اينگونه وانمود كنند كه با پخش اين «مجموعه» در واقعيت فراماسونها غافلگير شدند، ليكن آنچه كه اي دروغ را بر ملا و نيرنگ بازان را رسوا مى كند، اين است كه نه تنها حاج امين الضرب از اعضاى #فراماسونرى بوده است بلكه اصغر مهدوى و ايرج افشار كه «مجموعه» يادشده را دسته بندى كرده و در دسترس مردم گذاشته اند نيز از ماسونها مى باشند و اصولاً بيشتر آنان كه سيد را فراماسون وانمود كرده اند، خود از سرسپردگان سازمان فراماسونرى مىباشند و «على القاعده» سازمان #فراماسونرى پس از مرگ امين الضرب به خانۀ او رفته و «اسناد ماسوني» او را بيرون برده و لابد از بردن «سند»هاى «ماسوني» سيد جمال «خوددارى ورزيده است»؟!!
🔸بنابراين اگر واقعاً هم #سيد_جمال سندها و نوشته هايى در خانۀ حاج امين الضرب داشته، بى ترديد از ديد #سازمان_فراماسونرى پوشيده نبوده و چاپ و پخش اين سندها نيز بنا بر سياست #سازمان_فراماسونرى انجام پذيرفته است و اصغر مهدوى و ايرج افشار تنها اجراكنندگان اين سياست بوده اند تا با اين شگرد و با بدنام كردن سيد، نهضت اسلامى ايران را به زير سؤال برند و تاج و تخت شاه و آز و نياز استعمارى امريكا را از خطر حتمى برهانند.(نهضت امام خمینی،ج۳، ص۸۲-۸۸)
🔰ادامه در بخش چهارم/پایانی🔰
🔰بخش چهارم/پایانی🔰
قسمتی از نامه تاریخی حجت الاسلام والمسلمین سید حمید #روحانی (تاریخنگار امین امام) به حضرت #امام (ره) مورخ ۱۳۶۷٫۱۱٫۱۱
✍...تنها در دهه 1340 در پی آغاز نهضت اسلامی آن امام عزیز، می بینیم که درباره سلسله جنبان حرکتهای سده پیشین، سید جمال الدین #اسدآبادی، ده ها کتاب و مقاله نوشته شده است و در آن سیل تهمت، پیرایه و ناسزا به سوی آن شخصیت بزرگ اسلامی سرازیر گردیده است. و آنگاه که سوابق نویسندگان این کتابها و مقاله ها مورد بررسی قرار می گیرد، روشن می شود که بیشتر آنان ساواکی، ماسونی و کمونیست بوده اند و کمتر کسی از این دست نویسندگان را می توان یافت که سر در آخور غرب و شرق نداشته باشند. انگیزه آنان از آن هجوم قلمی و تبلیغاتی به سید جمال، زمینه سازی برای به زیر سوال بردن امام بزرگوار و قیام خونبار 15 خرداد 42 و پیشگیری از اوج و گسترش آن قیام اسلام ملت ایران بوده است.
🔸در این میان، دردمندانه، باید گفت که در حوزه های علمیه و در مجامع علمی اسلامی، علم تاریخ و نگارش آن، جایگاهی ندارد.
🔹در این مراکز، نه تنها #مورخ و #تاریخنویس کمتر یافت می شود، بلکه کشش به مطالعه تاریخ و سیر در سرگذشت گذشتگان، هرگز وجود ندارد. در صورتی که تاریخ از دیدگاه قرآن کریم، منبع تفکر، درس عبرت برای خردمندان، نمایانگر حقایق، نشان دهنده فرجام جنایت کاران و ناباوران آیات الهی می باشد. و می بینیم که زینب کبرا، صدیقه صغرا (سلام الله علیها) در راه رساندن حماسه عاشورا به ابناء بشر و به همه نسلها، به اسارت تن در می دهد و رنجنهای فراوانی تحمل می کند.
🔸اگر در حوزه های علمیه و مجامع روحانی، ارزش و اهمیت تاریخ نگاری شناخته می شد و علل و اسباب شکست ها، ضعف ها و لغزشهای گذشتگان به درستی مورد ارزیابی قرار می گرفت؛ تاریخ نگاری در انحصار #ماسونها و #کمونیستها در نمی آمد و امروز عناصر مرموزی که به ولایت فقیه اعتقاد ندارند و دین را از سیاست جدا می پندارند و بر این باورند که حکومت اسلامی تنها به دست حضرت ولی عصر (عجل الله فرجه) می تواند بنیان یابد و نیز آن دسته از خودباختگی که تز «اسلام منهای روحانیت» را دنبال می کنند هیچگاه نمی توانستند – همانند دوران مشروطه – خود را در پشت چهره مقامات روحانی پنهان سازند و در راه کنار زدن علما و روحانیان از صحنه و شعله ور ساختن آتش اختلاف توطئه کنند. اگر به فرمان قرآن کریم گوش فرا داده می شد و سرگذشت گذشتگان مورد بررسی و ارزیابی قرار می گرفت. امروز سرمایه داران تبهکار، روحانی نماهای نابکار و روشنفکر مأبهای جنایت کار نمی توانستند بازیگر میدان باشند و انقلاب اسلامی و ارزشهای آنرا به خطر اندازند.
🔹در دوران مشروطه این سه دسته مرموز دست در دست یکدیگر دادند و در آن برهه که رهبران مشروطه به قم هجرت کرده بودند، از فرصت بهره سوء گرفته توده ها را به درون #سفارت_انگلستان کشاندند و نهضت عدالتخواهی را به بیراهه سوق دادند.
🔸امروز نیز این سه باند مرموز را می بینیم که در کنار یکدیگر ایستاده در راه آسیب رساندن به انقلاب اسلامی و کشاندن فرزندان انقلاب به کژ راهه به توطئه نشستهاند و برآنند که انقلاب اسلامی را زیر پای شیطان بزرگ ذبح کنند و من از شر آنها به خدا پناه می برم و از امام بزرگوارم استمداد میکنم.
🔹پدر عزیز و بزرگوارم
حضرتعالی خود آگاهید که سرمایه داران در درازای تاریخ هماره رویاروی #آئینالهی ایستاده بودند و از هیچ توطئه خیانت باری علیه راست قامتان تاریخ و رادمردان الهی کوتاهی نورزیدند. با پیامبران خدا جنگیدند، درب خانه عزت را بستند و خاندان عصمت و طهارات را خانه نشین کردند و به شهادت رساندند. بسیاری از حرکتها و نهضتها را با شکست روبرو ساختند. و امروز نیز باید گفت #آخرین_پایگاه_شیطان بزرگ برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی ایران به شمار می آیند. اگر مبارزه ای قهرآمیز، همه جانبه و ریشه ای با آنان انجام نگیرد، انقلاب اسلامی در معرض خطری جدی و بنیانکن قرار می گیرد در آینده در برابر هجوم همه جانبه «مترفین» و زراندوزان، بی دفاع می ماند و رسالت مقدس اسلامی به پایان نمی رسد.
بسم الله الرحمن الرحیم
یاایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس صدق الله العلی العظیم.
🔸منابع: khamenei_history / خاطرات آیت الله شیخ حسین لنکرانی، سخنان مورخ معاصر مهدی انصاری، ک، آخرین آواز قو(علی ابوالحسنی)، بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی، جهادتبیینی، راسخون و...
✳️ @ShahidRabe
✍ به بهانه سالروز هلاکت و به دَرَک واصل شدن یک خبیثِ دین ستیز بنام #احمدکسروی/ ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ شمسی
🎭 فراماسون، سید احمد حکم آبادی، معروف به سید احمد کسروی (از ایادی انگلیس، روحانی خلع لباس کرده، مرتد و کافر شده، مفسد فی الارض، تحریفگر تاریخ، از مأمورین تخریب شخصیت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه الشریف)...
⁉️✍ سرنوشتی که شهید نواب صفوی برای سوزاننده و تحریفگر قرآن (احمد کسروی خبیث) رقم زد + تصاویر و شناخت اجمالی از ماهیت کسروی، نحوه هلاکت.../مشرق نیوز👇
mshrgh.ir/184081
⁉️ پاسخ به ۴ سؤال درباره احمد کسروی؛
که بود و چگونه کسی که از دین نفرت داشت مدعی پیامبری شد؟👇
1⃣⏩ www.tasnimnews.com/fa/news/1398/12/20/2220762/
لینک کوتاه👇
2⃣⏩ https://tn.ai/2220762
✍ مطلب ذیل، تلخیصی از مباحث مرحوم استاد ابوالحسنی منذر(مورخ و پژوهشگر معاصر) است که از آثار وی استخراج شده است.🔰
کسروی در تاریخ [تحریف نامه] خود، نسبت های ناروایی به شیخ [فضل الله(ره)] داده است: از جمله، رشوه گیری از شاه و مخالفت با مشروطه...!
افزون بر کسروی خبیث [افراد معلوم الحال دیگری و عمدتا" فراماسون، همچون] حاج سیاح، یحیی دولت آبادی، ادوارد براون، ملکزاده، تقی زاده، فریدون آدمیت، ناظم الاسلام کرمانی، محمد علی تهرانی و ونسا مارتین و...نیز به تعابیر گوناگون، شیخ را به گرفتن پول از محمد علی شاه متهم ساخته اند.
گفتنی است که اینان، در وارد ساختن اتهام مزبور به شیخ نوری، همسو با سر اسپرینگ رایس و جرج چرچیل (به ترتیب: وزیر مختار انگلیس و دبیر امور شرقی سفارت انگلیسں در ایران، صدر مشروطه) عمل کردهاند.
چرچیل در گزارشی که از رجال آن روزگار برای لندن فرستاده، این اتهامات را دربارهٔ شیخ فضل الله [ساخته و پرداخته می کند]...
اسپرینگ رایس نیز (ظاهراً با اشاره به گزارش چرچیل) در تلگراف خود به سر ادوارد گری (وزیر خارجهٔ بریتانیا)، مورخ ۱۰ ژوئیهٔ ۱۹۰۷، این اتهامات را[باز نشر می نماید]!
ضمناً چنانکه مشخص است، چرچیل و رایس، هیچ گونه مدرکی برای اتهام خود ذکر نکرده و رایس، موضوع را مستند به عقیدهٔ عمومی؟! کرده است، که معلوم نیست این عموم چه کسانی بوده و دلیل آنان بر این مطلب چه بوده است؟! جالب است که، شاه قاجار در گفتگو با رایس، به این شایعه اشاره کرده و آن را به شدت تکذیب کرده است.
اتهام زنی کسروی خبیث و...نیز به عنوان پیشانی سفید وابسته به غرب و انگلیس، میزان اعتبار ادعای دیگر قلمزنان و اتهام زنندگان را معلوم می نماید.
کسروی، به شیوهٔ معمول خود، تنها به پخش شایعه پرداخته و هیچ مدرکی در اثبات آن ارائه نمی کند. کسروی، اطعام ۸۰ طلبه و پرداخت دو قران به هریک از آنان را، رشوه گیری می شمارد [در حالیکه هر مطلعی می داند که برای مراجع معظم، دریافت وجوهات از مقلدین و پرداخت شهریه به طلاب، کاملا" طبیعی و رایج بوده است، دکتر تندر کیا، اشاره دارد که شیخ، هرچه از این دست از مردم می گرفت، از آن دست به مردم می داد...سخاوت و بزرگواری و گذشت های مالی او مثال زدنی است...]
◽️کامل مطلب👇
https://www.farsnews.ir/amp/13960511001172
📚 مأخذ:
◽️کالبد شکافی چند شایعه در باره شیخ فضل الله نوری ره
◽️شیخ فضل الله نوری ره و مکتب تاریخ نگاری مشروطه
◽️کارنامه شیخ فضل الله نوری ره
تألیف: استاد منذر
3⃣✍ استاد مهدی انصاری،
مورخ، پژوهشگر و مشروطه پژوه معاصر، در گفتگو با نسیم آنلاین🔰
یکی از کسانی که در از بین بردن این اسناد [اسناد مشروطه] نقش بسیار برجستهای داشت، احمد کسروی (فراماسون) است که خود در خاطراتش مینویسد، به هر شکلی که امکان داشته اسناد مشروطه را از دست این و آن جمع کرده، بعد هر کدام را که صلاح دانسته نگه داشته و بقیه را نابود کرده و هیچ سندی را هم به هیچ کسی...برنگردانده است! متأسفانه قانون اساسی نگارش شده توسط شیخ فضلالله هم در بین این اسناد بود، آن هم یک قانون اساسی مشروعه مشروطه، نه غربی یا عرفی و درباری...
✳️ @ShahidRabe
📜 برگی از تاریخ ناگفته و ناشنیده🔰
1⃣📑 #مقاله / بازخوانی شخصیت علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، از منظر غرب
2⃣⁉️دسیسه #انگلیس_خبیث در #ماه_مارس 1909 میلادی بر علیه مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)
3⃣⁉️اصرار سفارت انگلیس بر تبعید مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) از تهران(پس از ترور نافرجام ایشان توسط مزدورانِ انگلیس)
4⃣⁉️ جرم مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) چه بود که انگلیس خبیث و عوامل مزدورش او را مستحق طعن و لعن و ترور و تبعید و اعدام و تخریب شخصیت می دانستند؟
🔰👇👇
📄 #مقاله
♻️ موضوع: بازخوانی شخصیت علامه شیخ فضلالله نوری(ره) از منظر غرب
🔸پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی، امین خدابخشی؛
🗓 تاریخ انتشار: ۱۰:۱۲ - ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ - 2020August 01
💢چکیده : مقام علمی مرجع شهید علامه شیخ فضلالله نوری(ره) در کنار نفوذ عمیق وی در میان تودههای مردمی و سازشناپذیری وی در مقابل بیگانگان از جمله موضوعات مورد مکاتبه سفرای غربی در مورد شخصیت علامه شیخ فضلالله نوری است. چرچیل، مدیر اداره شرقی سفارت انگلیس از وی به عنوان «یكی از مجتهدین طراز اول تهران»[مرجع تقلید] یاد میكند كه «از تماس با اروپائیان احتراز میجوید و از گفتگو با آنان سر باز میزند». سفیر انگلیس در گزارشی بهترین راه را دورکردن علامه شیخ فضلالله از تهران میداند و مینویسد: «باید توصیه کنیم که شیخ فضلالله را از تهران خارج [تبعید] کنید زیرا اگر چه مقام رسمی ندارد اما نفوذ بسیار زهرآگینی دارد».پیتر آوری نیز مینویسد: «شیخ فضلالله نوری... را بایستی نماینده آن مکتبی فکری دانست که حاکمیت را از خداوند میداند و نه از مردم و شاه».
✍ مبارازت علامه شیخفضلالله نوری علیه استعمارگران در تاریخ مشروطه، سازشناپذیری وی در مقابل جریان غربگرا و تأکید او بر اجرای احکام الهی یکی از مهمترین رخدادهای تاریخ معاصر است، که هنوز با گذشت بیش از یک قرن از آن، دستخوش تحلیلهای فراوانی شده است. در این میان غرب و جریان غربگرا سعی کرده با نسبت انواع تهمتها و شایعسازیهای به دور از واقعیت چهره مخدوشی از علامه شیخ فضلالله ارائه دهد. با این همه، مقام والای علمی و اخلاقی علامه شیخ فضلالله نوری در کنار نفوذ عمیق وی در میان مردم و سازشناپذیری او در مقابل غرب و غربگرایان از جمله موضوعاتی است که در مکاتبات گزارشگران غربی همواره به آن اعتراف شده است.
کلنل پیکوت، وابسته نظامی سفارت انگلیس در ایران، ضمن گزارشی در سال 1316ق. به لندن از دانش و پاکی علامه شیخ فضلالله نوری در زندگیاش خبر میدهد و مینویسد: «بسیار با سواد است؛ زندگی منزه و فقیرانهای دارد؛ بسیار مورد احترام است». ادوارد براون [فراماسون و جاسوس] انگلیسی نیز علامه شیخ فضلالله را در اجتهاد «برتر از دیگران» میداند و در مورد مقام علمی وی مینویسد: «شیخ فضلالله از لحاظ علم و آراستگی به کمال معروف]بود [... مجتهد(مرجعی) سرشناس و عالمی متبحر ]که[ از لحاظ اجتهاد برتر از دیگران بود».
در کنار اعتراف غربیان به مقام بلند علمی و اجتهاد علامه شیخ فضلالله، نفوذ وی در میان تودههای مردم از دیگر موضوعات مورد مکاتبه غربیان در مورد شخصیت شیخ شهید است. پنج ماه قبل از شهادت علامه شیخ فضلالله، آرتور نیکلسون سفیر انگلیس در دربار تزار، در تلگراف 18 مارس 1909 خود به ادوارد گری وزیر خارجه بریتانیا به نفوذ زیاد شیخ در میان اقشار مختلف مردم اشاره میکند و مینویسد: «در مورد شیخ فضلالله باید به این نكته توجه داشت كه این مجتهد [مرجع تقلید]، نه تنها در محافل محافظهكار [مخالفین مشروطه] بلكه در میان عناصر میانهرو [مشروطهخواهان معتدل و غیر افراطی] نیز نفوذ زیادی دارد». وی در ادامه با اشاره به اینکه هر نوع تصمیم غیر معقولی از طرف روس و انگلیس در مورد شیخ فضلالله میتواند واکنش توده مردم را به همراه داشته باشد مینویسد: «هر نوع اقدامی كه دو دولت [روس و انگلیس] علیه شیخ به عمل آورند، ممكن است نارضایتی تودههای مردم را مخصوصاً در تهران كه شیخ دارای پیروان [مقلدین و طرفداران] زیادی[بخصوص] در میان طلاب یا محصلین مدارس مذهبی است، برانگیزد».
جسارت علامه شیخ فضلالله در بیان نظرات و دیدگاههای خود و مخالفت صریح با غربزدگان در جریان مشروطه باعث شده بود که در مکاتبات غربیان وی به عنوان شخصی سازشناپذیر معرفی شود. مثلا در تلگراف آرتور نیکلسون به ادوارد گری به سازشناپذیری علامه شیخ فضلالله اشاره شده و آمده است: «جلب همكاری او برای موفقیت اصلاحات طرحریزی شده [تجدید مشروطه و مجلس] اجتنابناپذیر است».
چرچیل، مدیر اداره شرقی سفارت انگلیس، نیز در گزارشی به لندن، با اعتراف به مقام بالای علمی علامه شیخ فضلالله از وی به عنوان «یكی از مجتهدین طراز اول تهران» یاد میكند كه «از تماس با اروپائیان احتراز میجوید و از گفتگو با آنان سر باز میزند». از همینرو بود که سفیر انگلیس در گزارش خود به وزیر امور خارجه بریتانیا، بهترین راه را دورکردن[تبعید] علامه شیخ فضلالله از تهران میداند و مینویسد: «باید توصیه کنیم که شیخ فضلالله را از تهران خارج[تبعید] کنید زیرا اگر چه مقام رسمی ندارد اما نفوذ بسیار زهرآگینی دارد، امید است انجام دادن این پیشنهاد موجب تاخیر کار نشود».
🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰بخش دوم🔰
آرتور نیکلسون نیز در انعکاس نظر دولت روس تزاری در مورد علامه شیخ فضلالله به بریتانیا، با اشاره به آزادگی شیخ از مقام و منصب بر مشکل بودن مواجهه با شیخ اشاره میکند و مینویسد: «بنابراین، دولت امپراتوری [روس تزاری] عقیده دارد با توجه به این حقیقت كه شیخ هیچ گونه مقام رسمی ندارد كه بتوان او را از داشتن آن مقام محروم كرد، عاقلانهتر خواهد بود كه به شخص شیخ فضل الله نوری كاری نداشته باشند».
مقام علمی و نفوذ بالای علامه شیخ فضلالله در کنار سازش ناپذیری وی در مقابل بیگانگان، باعث شده که کارگزاران غربی در جریان مشروطه انواع تهمتها را به وی نسبت دهند و اقدامات شیخ فضلالله ازجمله بستنشینی در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) را خواسته شاه بدانند، از اینرو با شانتاژهای خبری دست به شایعسازیهای گسترده زدند که شیخ در مقابل بستنشینی خود از شاه پول دریافت کرده است. به عنوان نمونه چرچیل در گزارشی که از رجال دوران مشروطه برای سفارت انگلیس فرستاد، [این تهمت را عمدا" وارد می سازد و ] در این مورد مینویسد: «وی با استفاده از کمکهای مالی محمدعلی شاه با جنبش مشروطهخواهی سال 1907 به مخالفت پرداخت!».
اما این تهمت چنان غیر قابل قبول بود كه حتی سفیر انگلیس كه از مخالفین سرسخت شیخ بود و او را از مرتجعین خوانده بود، در گزارشی این اتهام را بیاساس خواند و نوشت: «در مورد شیخ فضلالله، شاه را متهم میكنند كه او را تشویق نموده است كه به اینكار دست بزند، این حرف به كلی بیاساس است». سفیر انگلیس در ادامه بست نشستن شیخ را حاصل مذاکره با علما میداند و مینویسد: «شیخ در نتیجه مجادلات خودش با علمای همطراز خود بست نشسته است [و] این موضوع ارتباطی به شاه ندارد». پیتر آوری مورخ و تاریخنگار غربی نیز تلاشهای علامه شیخ فضلالله را نه برای شاه، که برای تحقق حاکمیت خداوند میداند و مینویسد: «شیخ فضلالله نوری... را بایستی نماینده آن مکتبی فکری دانست که حاکمیت را از خداوند میداند و نه از مردم و شاه».
همین امر سبب شد که دشمنان شیخ که یارای مقابله با وی را نداشتند، سرانجام با انواع حیلهها و تزویرها متوسل شوند تا بتوانند با به شهادت رساندن وی به خواستههای استعماری خود دست یابند. به طوی که وقتی نقشه دستگیری و قتل شیخ به یپرم خان[ارمنی جنایتکار] رسید، بلافاصله گفت: «اگر خیال اعدام شیخ را دارند باید هر چه به موقع، به اجرا بگذارند، زیرا بعداً احساسات آتشین مردم تخفیف حاصل میكند و اجرای این نقشه بلااشكال نخواهد بود».
با دستگیری و [محاکمه فرمایشی توسط یکی از شاگردان و معتمدینِ آخوند خراسانی(ابراهیم زنجانی، ماسونِ فاسد) که حکم به اعدام شیخ داد و نهایتاً منجر] به شهادت علامه شیخ فضلالله نوری[شد]، سفارت انگلستان نتوانست جلوی شادی خود را بگیرد به طوری که پس از اجرای حكم اعدام، آرتور نیکلسون سفیر انگلیس در روسیه، در تلگرافی به لندن، خرسندی خود را از شهادت شیخ چنین آشكار میکند: «شیخ فضلالله برای مملكت خود خطر بزرگی بود! خوب شد كه ایران! او را از میان برداشت». هرچند وی اذعان دارد که علامه شیخ فضلالله مرتکب جنایت نشده بود؛ اما تاکید میکند چون او یکی از دشمنان انگلیس به شمار میرفت و برای منافع انگلیس مخاطره آمیز بود باید از میان برداشته میشد.[و این خود دلیل محکمی است که مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، اعلی الله مقامه الشریف، بنا به دستور و خواست دولت انگلیس به شهادت رسیده است]
تکمیلی👇
🔰ادامه در بخش سوم🔰
🔰بخش سوم🔰
⁉️درباره اصرار سفارت انگلیس بر تبعید مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) از تهران، پس از ترور نافرجام ایشان توسط مزدوران انگلیس، در ربیع الثانی ۱۳۲۷ق!🔰
✍ ترور علامه شیخ فضل الله نوری(ره) که ناکام ماند، سفارت انگلیس در #ماه_صفر ۱۳۲۷ (مارس ۱۹۰۹) دسیسه تازه ای را آغاز کرد. دسیسه جدید، آوردن فشار به شاه و دولت برای تبعید شیخ از پایتخت (کانون تصمیم گیری های سیاسی کشور) و وادار ساختن آنها - در غیاب شیخ - به اجرای تحکمات استعماری خویش بود. بارکلی، سفیر انگلیس در ایران، در راپرت به وزیر خارجه لندن (۲۱ فوریه ۱۹۰۹) عطف به تلگرام سرنیکلسون (سفیر انگلیس در دربار تزار) نوشت: "باید توصیه کنیم شیخ فضل الله را از تهران خارج نمایند، زیرا اگر چه او مقام رسمی ندارد ولی نفوذ بسیار زهرآگینی دارد"!
همانطور که در مقاله بالا نیز اشاره شد، انگلیسی ها پیشنهاد تبعید شیخ از پایتخت را با روسها مطرح کردند تا به اصطلاح از "نفوذ بسیار زهرآگین" وی در مرکز کشور جلوگیری کنند. منتها، این دسیسه نیز عقیم ماند. زیرا روسها، به لحاظ "نفوذ وسیع" شیخ بین ملت و حتی بین "مشروطه خواهان معتدل" ، احتمال دادند مردم در برابر تبعید وی بشدت واکنش نشان دهند و این عمل، به منافع سیاسی روس و انگلیس در ایران لطمه زند. لذا دولت روسیه طی یادداشتی که در مارس ۱۹۰۹ تسلیم سرآرتور نیکلسون (سفیر انگیس در دربار تزار) نمود خاطرنشان ساخت:
دولت انگلیس در پیشنهادهای متقابل خود اظهار نظر نموده است که ... مایل است اعلیحضرت [محمدعلیشاه] ، شیخ فضل الله را از تهران تبعید کند... در مورد شیخ فضل الله باید به این نکته توجه داشت که این مجتهد [مرجع تقلید]، نه تنها در محافل محافظه کار [یعنی: مخالفین مشروطه] بلکه در میان عناصر میانه رو [یعنی: مشروطه خواهان معتدل و غیر افراطی] نیز نفوذ زیادی دارد و جلب همکاری او برای موفقیت اصلاحات طرح ریزی شده اجتناب ناپذیر است. هر نوع اقدامی که دو دولت [روس و انگلیس] علیه شیخ به عمل آورند، ممکن است نارضایتی توده های مردم را مخصوصا" در تهران که شیخ دارای پیروان زیادی در میان طلاب یا محصلین مدارس مذهبی است، برانگیزد. بنابراین، دولت امپراتوری [روس تزاری] عقیده دارد با توجه به این حقیقت که شیخ هیچ گونه مقام رسمی ندارد که بتوان او را از داشتن آن مقام محروم کرد، عاقلانه تر خواهد بود که به شخص شیخ فضل الله نوری کاری نداشته باشند.[۱]
انگلیسی ها، برای زمینه سازی این توطئه و نیز خالی کردن دل یاران وی، شایعه صدور حکم شاه به تبعید او به کلات نادری را بر سر زبانها انداختند، که در بعضی از تواریخ مشروطه منعکس است.[۲]
🔰ادامه در بخش چهارم/پایانی🔰
🔰بخش چهارم/پایانی🔰
⁉️ جرم مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) چه بود که انگلیس خبیث و عوامل مزدورش او را مستحق طعن و لعن و ترور و تبعید و اعدام و تخریب شخصیت می دانستند؟
✍ جرم شیخ، دفاع اصولی از دین و مبارزه جدی با استراتژی استکبار زورگو و متجاوز آن روز ایران ( انگلیس و روس)، بود که او را - در این هر دو عرصه - خواهی نخواهی با قدرت های استعماری و طیف همبسته آنان در داخل کشور، عناصر بریده از دین و ملت و وابسته به بیگانه به شدت درگیر می ساخت و چون می دیدند، از یک سو میان مردم نفوذ و محبوبیت دارد و از دیگر سو بر اصول خود پایداری می ورزد و "اسرار مگو" را بر خلق بازگو می کند و عملا" مانع رسیدن بازیگران به اغراض و مطامع خویش است، به حربه "تهمت" متوسل می شدند و برای مخدوش ساختن "منطق استوار"ش او را به انواع تهمت ها (از رشوه گیری از شاه و صدر اعظم گرفته تا ریاست خواهی و حتی وابستگی به روس ها، مخالف پیشرفت و ترقی!) متهم می کردند و سرانجام نیز، این همه را وافی به مقصود ندیده و در نخستین فرصتی که به دستشان آمد، پیکر وی را در میدان پایتخت به دار آویختند و حتی به جنازه اش نیز رحم نیاوردند.
آنان - در اصل - با " شخص" شیخ و شکل و شمایل وی، دشمنی نداشتند، آنچه مورد کینه و نفرت آنان بود، دین و آیینی بود که با منطق سرخ عاشورایی اش، در طول تاریخ، از بدو ورود سلطه جویان غرب به این سرزمین، از هویت قومی، از شرف ملی، از تمامیت ارضی و از آزادی و استقلال سیاسی و فرهنگی این آب و خاک، دفاع کرده و گهگاه، از خشم و خروش بر ضد دشمنان دین و ناموس و شرف این مرز و بوم، طوفانی مهیب برپا ساخته بود.
جرم اصلی شیخ، نوشیدن از چشمه زلال و حیات بخش این دین آسمانی و از بن جان خستو شدن به آن بود. جرم وی بالیدن و برآمدن در مکتب پرچمدار جنبش تحریم تنباکو، میرزای شیرازی و همنوایی با وی در این جنبش ضد استعماری و سپس بر دوش کشیدن درفش عدالتخواهی و درافتادن با رژیم استبدادی که چونان گوی چوگان، هر زمان در آغوش قدرتی می لغزید و تهیه مهاری برای آن تا دولتمردان، برای همیشه، اندیشه امتیاز دادن به بیگانگان(از سنخ رویتر و رژی) را از سر بیرون کنند و جز در راه منافع خلق گام نزنند، بود.
و این چیزی نبود که خوشایند دولت های استکباری زورمند و حریص و گوش بر زنگ این کشور [همچون انگلیس خبیث] باشد و خواب خوش چند صد ساله شان بر نیاشوبد. این بود که با همه توش و توانشان، با افزارهای رزم و گروه های فشار و متخصصان جنگ روانی و باند های ترورشان و هرچه که در عرصه به کار حذف حریف می آمد، به جنگ شیخ فضل الله و یاران وی برخاستند.
وارد نمودن انواع و اقسام اتهام های ناچسب، ناروا و ناجوانمردانه به شیخ، همه و همه، به واقع، جنگ روانی یی بود که دشمنان دیرین اسلام و ایران، برای از میان برداشتن بزرگترین مانع دسائس خویش در این کشور، به راه افکنده بودند و صفحات تاریخ مشروطیت، چنانکه عالمانه و نقادانه و بی غرض بررسی شود، گواه این امر است.
💠 امام راحل:
جرم شیخ(ره)، این بود که قانون باید اسلامی باشد
💠 امام خامنه ای(حفظه الله):
مجتهد بزرگی مثل شیخ فضلاللَّه نوری _را که از بانیان و رهبران #مشروطه بود، به جرم اینکه با #جریان_انگلیسی و غربگرای #مشروطیت همراهی نکرد، ضد مشروطه قلمداد کردند، که هنوز هم یک عده قلمزن ها، گوینده ها و نویسنده ها همین حرف دروغ بی مبنای بی منطق را نشخوار می کنند و تکرار می کنند. ۶۴/۸/۸ ... همیشه همینطور است. همیشه کسانی را که می خواهند از هدف ها و آرمان های عالی انسانیشان دور کنند، همیشه هرگاه می خواهند شتابندگان به سوی حکومت عدل اسلامی را متوقف کنند، آنها را به کهنه پرستی، به وابستگی، به ضدیت با آرمان های دموکراسی متهم می کنند و شیخ فضل الله قربانی #عدالت شد/ ۵۹ ش
🔸اشاره ها:
[۱] تاریخ استقرار مشروطیت در ایران...، صص ۱۰۵۶ - ۱۰۵۷
[۲] ک، تاریخ بیداری ایرانیان، از بابی ازلی ماسون، ناظم الاسلام کرمانی بخش دوم
و سالشمار علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، عبدالحسین طالعی، سید عبدالحسین علوی، ک، تنهای شکیبا، ک، خانه بر دامنه آتشفشان، علی ابوالحسنی...
✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷۲۲ اسفند ماه روز بزرگداشت شهدا گرامی باد
🎥⁉️ آیا می دانید که در اعتقادِ امام خامنهای(حفظه الله)، کدام شخصیت، #شهید بزرگ اسلام است؟ (در کلیپ بالا، ملاحظه فرمایید)
🌷شادی روح شهدای اسلام، از صدر اسلام، تاکنون🔰
🌷«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
#روز_شهید
✳️ @ShahidRabe
🏴 ۲۳ اسفند، سالگرد ارتحال، رهبر نهضت اسلامیِ ملی شدن صنعت نفت، آیت الله مجاهد، سید ابوالقاسم کاشانی رضوان الله تعالی علیه، تسلیت باد
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
💠 آیت الله کاشانی(ره): راه ما همان راه شیخ بزرگ، فضل الله نوریِ شهید است/ن، نبرد ملت
✍ دیدگاه امام خمینی(ره) درباره مبارزات آیت الله کاشانی(ره)🔰
در نگاه امام راحل، مجاهدت خستگی ناپذیر آیت الله کاشانی(ره) اولا" در تداوم حرکت میرزای شیرازی(ره) و مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) به ظهور و بروز درآمد، ثانیا محور اصلی این مجاهدت وقفه ناپذیر، اسلام و قوانین مترقی و زندگی ساز آن بود، ثالثا" از ابتدای این حرکت، مخالفت سرسختانه ایادی داخلی استعمار و شیفتگان غرب و انگلیس و آمریکا به شکل حرکت های مرموز ملی! و در عین حال غربی! آغاز شد و جبهه ملی و سایر احزاب ملی گرا این عناد و مخالفت علیه اسلام و رهبری آیت الله کاشانی و اهداف والای او را ساماندهی کردند.
در رویکرد تاریخی امام راحل و آیت الله کاشانی، قیام و مجاهدت پرشور مرجع شهید آیت الله شیخ فضل الله نوری جایگاه ویژه ای دارد. شیخ از رهبران نهضت مشروطه ایران به شمار می رفت لکن پس از مشاهده نفوذ غرب گرایان وابسته به استعمار انگلیس در نهضت مشروطه و مصادره آن به نفع انگلیس با مشروطه ای که تغییر ماهیت داده و از اسلامی به غربی و انگلیسی تبدل یافته بود مخالفت می ورزد و با شیفتگان غرب مواجه می شود. این جریان اگرچه در مشروطه نام و عنوان خاص و سامان یافته ای نداشت ولی در دوره های بعد تحت عنوان جبهه ملی و حزب ملت ایران و نهضت آزادی و گروه های ملی ـ مذهبی به فعالیت علیه حاکمیت اسلام پرداختند. ادامه مطلب👇
https://hawzah.net/fa/Article/View/94806/
✍ مروری بر نقش آیت الله کاشانی در واقعه ۳۰ تیر ۱۳۳۱👇
https://defapress.ir/fa/news/300287/ 🔰👇👇
⏪ لینک کوتاه:
https://dnws.ir/300287
✳️ @ShahidRabe