eitaa logo
کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
5.4هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
294 ویدیو
414 فایل
کانال تخصصی شهید رابع علامه ذوالفنون، فرید و بصیرِ عصر، جامع معقول و منقول، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره سیره، مواضع و آثار مقالات، نظرات پژوهشگران و... کانال دوم در سروش(لوایح): 📲https://splus.ir/Lavayeh_ShahidRabe خادم کانال: @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
🚩🏴 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللّهُ اخِرَالْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن 🔰👇👇
💠 مورخ و پژوهشگر فقید استاد علی ابوالحسنی (منذر): ...فقیه اندیش بزرگ عصر ما، (مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه) که تقدیر، سرنوشت برایش رقم زده بود، در فصل پایان زندگی-کشاکش سخت مشروطه-همواره صحنه های را پیش چشم داشت و یاد آور حوادث شگفت آن بود...فرجام سرخ شیخ نیز، بی شباهت به سرگذشت خونبارِ مولایش علیه السلام نبود.../ بر گرفته از کتاب، خانه بر دامنه آتشفشان ✳️ @ShahidRabe
⁉️ آیا میدانید که؟ 🚩🏴حسینیه ایرانیان در استانبول توسط مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (اعلی الله مقامه) تأسیس شده است؟ 📷 تصاویری از عزاداری سال های گذشته ایرانیان مقیم استانبول در منطقه کاروانسرای والده خان/مسجد زینبیه(خان والده)/ تصاویری از منطقه کاروانسرا، دروازه ورودی (محل اقامت و اسکان ایرانیان، از گذشته های دور) / تصویری کم نظیر از سفر مرجع شهید علامه نوری(ره) به استانبول ✍ توضیحات تکمیلی 🔰👇👇 🗓 ۱۳۲۲ قمری، اقدام مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (اعلی الله مقامه) در تأسیس🚩🏴حسینیه استانبول، در پی درخواست و التجاء ایرانیان مقیم آن شهر که از مقلدین ایشان بودند. (معظم له در سفر سال ۱۳۱۹ق به استانبول، در مسیر انجام مناسک حج، از نزدیک با وضعیت و مشکلات ایرانیان مقیم، آشنا شده بودند و پس از بازگشت و دریافت عریضه ایرانیان برای تأسیس حسینیه، نسبت به اجابت درخواست آنان، اقدام فرمودند) کاروانسرای والده خان از مهم‌ترین کاروانسراهای شهر استانبول به‌شمار می‌رود. این مکان به دستور ملکه‌ی مادر، ماه پیکر سلطان، همسر سلطان احمد اول در قرن ۱۷ میلادی ساخته شد. خانِ والده نامی است که در نوشته های فارسی به کاروانسرای بزرگ ملکه مادر (به ترکی عثمانی: بیوک والده هان. به ترکی ‌Büyük Valide Han) گفته شده است. خان والده کاروانسرای بزرگی در بازار بزرگ استانبول است. این کاروانسرا را کوسم سلطان ملکه بزرگ و شهبانوی امپراتوری عثمانی و نایب السلطنه در سده شانزدهم میلادی بنا کرد. کشتی‌های تجاری در گلدن هورن لنگر می‌انداختند و کالاهایشان را در کاروانسرای والده خان تخلیه می‌ کردند و در آنجا نگهداری می‌شد. تجار و بازرگانان نیز در آنجا اسکان داشتند. این کاروانسرا و محله اطراف آن سال‌ها محل زندگی ایرانیان مقیم استانبول و جای اقامت بازرگانان ایرانی بود که به طور عمده از خوی، تبریز و شبستر و ... به استانبول می‌آمدند. در دوران عثمانی، شیعیان و به ویژه ایرانیان مقیم استانبول مراسم عزاداری محرم و سینه‌زنی را در این کاروان‌سرا برپا می‌کردند و اهالی استانبول و خارجیان به تماشای انان می‌آمدند. ولی پس از روی کار آمدن دیکتاتوری لائیک آتاتورک، اکثر فعالیت های مذهبی و اجتماعی مسلمانان و علی الخصوص شیعیان، با ممنوعیت مواجه شد و حسینیه ایرانیان نیز تعطیل گردید. در عصر کنونی و در صحن بزرگ میانی این کاروانسرا، مسجد ایرانیان (مسجد زینبیه یا والده خان) قرار دارد که همچنان دایر است. 🔸منابع: ک، تنهای شکیبا، علی ابوالحسنی، از سالشمار شیخ فضل الله نوری، عبدالحسین طالعی و سید ابوالحسن علوی/ ک، آخرین آواز قو، علی ابوالحسنی از، ر.ک، عریضه ایرانیان مقیم استانبول به مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، آلبوم اسناد آقا ضیاء الدین نوری/ ویکیپدیا(دانشنامه آزاد)/خبرگزاری جمهوری اسلامی/ خبرگزاری شبستان/پایگاه جامع تاریخ معاصر (مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی) ... ✳️ @ShahidRabe
🚩🏴 سوگنامه محرم 🖋📃 اشعاری از علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه الشریف، خطاب به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف🔰 ای نموده آفتاب رخ نهان اندر حجاب / سبط پیغمبر، سرش بر نی، تنش در آفتاب داد از سفیانیان، فریاد از مروانیان / دختر زهرا ز جور کوفیان شد بی حجاب یک دم شه خیمه اجلال زن در کربلا / ناقه عریان ببین و دختران بوتراب یا ولی الله! ببین، ای حجت روی زمین / یوسف آل محمد (ص) را به چنگ آن ذئاب(۱) آن کسان کز روی ایشان شرمسار است آفتاب / یک زمان در کوفه بنگر، گاه در شام خراب یا ولی! الثار آمد اربعین و شد عزا / کاروان رفته باز آمد از رخ نقاب جابر انصاری از یک سو نگر با اشک و آه / سوی دیگر بین اسیران، دل پریش از اضطراب محشر کبری شد آنگه چون بدیدند آن زنان / آه آه از آن ذهاب و داد داد از آن ایاب ناگهان افکند خود را از فراز اشتران / هر زنی قبری به بر بگرفت و با وی در خطاب از طپانچه نیلگون ز آن بی کسان بنگر عذار / زخم زنجیر و غل آنان را به دست و دل، کباب گفت لیلی (لیلا) قبر اکبر را چو او در بر کشید: / خیز از جا مادرت برگشته با چشم پر آب زینب مظلومه بنگر با زبان پر گله / می دهد شرح ستم از کوفه تا شام خراب گاه گوید ظلم های مجلس ابن زیاد / گه ز شام و از یزید شوم و از جام شراب وقت آن شد تیغ موعود از نیام آری برون / جامه صبر محبان چاک شد تا کی غیاب نوری محزون ز بهرت روز و شب در انتظار / الغیاث ای سرّ پنهان العجل بنما شتاب (۱) ذئاب: جمع ذئب: گرگها 🔸منبع: ک، تنهای شکیبا، استاد علی ابوالحسنی(منذر) ره 🏴🚩 @ShahidRabe