eitaa logo
کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
5.6هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
274 ویدیو
373 فایل
کانال تخصصی شهید رابع علامه ذوالفنون، فرید و بصیرِ عصر، جامع معقول و منقول، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره سیره، مواضع و آثار مقالات، نظرات پژوهشگران و... کانال دوم در سروش(لوایح): 📲https://splus.ir/Lavayeh_ShahidRabe خادم کانال: @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️ به بهانه یک تاجگذاری کاملاً انگلیسی! ‼️ تاجگذاری رضا خان، توسط !/۴ اردیبهشت ۱۳۰۵ ش 💠 رهبر معظم انقلاب، امام خامنه ای(حفظه الله): ‼️ ماجرای به سلطنت رسیدن رضاخان از ماجراهای بسیار پر عبرت تاریخ است، ماجرایی که جوانان ما باید آنرا بدانند! ۷۹/۷/۱۴ ‼️ من متأسفم از اینکه با سوادها و کتابخوانها اطلاعشان از تاریخ دوره قاجار و پهلوی خیلی محدود است و جزئیات را غالبا مطلع نیستند! ۹۴/۸/۲۰ ‼️ رضاخان را انگلیسیها بر سر کار آوردند، این حرف مخالفین او نیست بلکه اعتراف وابستگان اوست، برای یک ملت هیچ ننگی بالاتر از این نیست که حکام کشور را سفارت انگلیس بیارد و [وقتی تاریخ مصرفش تمام شد] ببرد!(به سخنان چرچیل در عکس نوشته بالا رجوع کنید) ۷۷/۲/۲ ‼️ ملتی که در شهر تهران ایستادند و تماشا کردند که مجتهد بزرگی مثل [] شیخ فضل‌اللَّه نوری(ره) _را که از بانیان و بنیانگذاران و رهبران مشروطه بود، به جرم اینکه با جریان انگلیسی و غربگرای مشروطیت همراهی نکرد، ضد مشروطه قلمداد کردند_ بالای دار کشیدند و دم نزدند ۵۰سال بعد چوبش را خوردند و در همین شهر تهران مجلس مؤسسانی تشکیل شد و در آن‌جا انتقال سلطنت و حکومت به رضاشاه را تصویب کردند. این یک گناه ملی بود! ۸۴/۸/۸ ‼️ من بارها گفته‌ام تاریخ مشروطه را مطالعه کنید چرا که عبرتهای خیلی عجیبی در تاریخ مشروطه هست، در ماجرای مشروطه علت اصلی که جریان عدالت‌خواهی اسلامی به جریان مشروطه انگلیسی تبدیل شد، حضور یک عده روشنفکر وابسته به غرب بود؛ در بین علما اول کسیکه لفظ مشروطه را آورد سید محمد طباطبایی[از حامیان جریان غربگرای مشروطه] بود چرا که پسر [ارشدش] محمد صادق[عضو لژ ماسونی بیداری، بانی ‌وزارت ‌رضاخان و حامی ‌سلطنت ‌پهلوی]، یک روشنفکر غربزده بود، روی ایشان اثر میگذاشت و اسم مشروطه را در دهانشان گذاشت، علت اینکه وقتی مرحوم شیخ فضل‌الله(ره)، در تحصن اول از [سید محمد] طباطبایی پرسید که این مشروطه که شما میگویید چیست، این بود که ایشان [یعنی شیخ] میدانست، وضع لفظ مشروطه برای جریان عدالتخواهی اسلامی نشان از نفوذ جریان روشنفکری غربزده در مراکز قدرت بود، پس آن چیزی که مشروطه را به انحراف کشاند یک جریان روشنفکر دلباخته غرب بود که بزرگترین جرمها هم اینها مرتکب شدند از جمله روی کار آوردن رضا خان! ۷۸/۱۲/۲۳ 🔹بر گرفته از: کانال جهادتبیینی ✳️ @ShahidRabe
🏴 به مناسبت ایام ارتحال سید الکریم حضرت عبدالعظیم حسنی(علیه السلام)🔰 🔳 حضرت امام هادی(ع):🔰 هرکس عبدالعظیم را در ری زیارت کند مانند کسی است که سیدالشهدا حسین(ع) را در کربلا زیارت کرده است 🔳 امام خمینی(رضوان الله):🔰 متأثرم چرا حرم نرفته‌ام، در ایامی که امام راحل در مدرسه علوی اقامت داشتند یک شب _ ساعت ده مورخ 19 بهمن 57 به طور ناشناس با ایشان و مرحوم شهید عراقی به زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) رفتیم. البته قبلاً به مسؤولین حرم گفته شده بود حرم را خلوت کنند. اما آن‌ها نمی‌دانستند قضیه چیست؛ لذا تا مردم خبردار شدند امام زیارت‌شان را کرده بودند. امام در دو سه روز اولی که از پاریس تشریف آورده بودند فرموده بودند: «من متأثرم که در این چند روز که به ایران آمده ام هنوز به زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) موفق نشده‌ام» پا به پای آفتاب - ج6 - ص/ امام راحل، بر اساس شجره نامه، از طریق امامزاده حمزه(ع) واقع در حرم حضرت عبدالعظیم، به حضرت امام موسی کاظم(ع) می رسند، عبدالعظیم در زمان حیات، مستمر به زیارت امامزاده حمزه مشرف می گردید 🔳 امام خامنه ای(حفظه الله):🔰 شخصیّت جناب عبدالعظیم هم شخصیت علمی بوده، هم شخصیت جهادی بوده و هم ابتکاراتی داشته است. مرحوم «شیخ نجاشی» میگوید: «ایشان خطب امیرالمؤمنین را جمع آوری کرد.» با این حساب، ایشان در حدود صد و هفتاد سال قبل از تألیف نهج البلاغه، خطب امیرالمؤمنین را جمع آوری کرده است؛ این کارِ خیلی مهمّی است. 🔳 برخی از مشاهیر مدفون در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام🔰 مفسّر بزرگ شیخ ابوالفتوح رازی/آیت الله محمد علی شاه آبادی (از اساتید حضرت امام خمینی ره)/آیت الله سید ابوالقاسم كاشانی (رهبر نهضت اسلامی، ملی شدن صنعت نفت)/مفسّر قرآن آیت الله اثنی عشری/علامه سید محمد كاظم عصار/خطیب بزرگ، واعظ خاص مراسمات امام راحل، شیخ محمد تقی فلسفی/آیت الله شیخ جمال الدین نوری(معروف به حاج آقا جمال، یار امام راحل، استاد حوزه مروی، از مجتهدان بزرگ تهران و از بستگان نسبی نزدیک مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری)/امیری فیروزكوهی (از نویسندگان، شعرای معاصر)/قائم مقام فراهانی/شیخ محمد خیابانی/شهید طیب حاج رضایی/شهید حاج محمد اسماعیل رضایی/آیت الله ثقفی تهرانی(پدر همسر حضرت امام خمینی)/سید احمد طباطبایى برادر سید محمد (عالم مشروعه خواه و از اصحاب خاص مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری)/دکتر بدیع الزمان فروزانفر/فقیه ،حکیم و ادیب دانشمند جعفر آشتیانى/آیت الله حاج شیخ جواد فومنى حائرى/جواد مؤذنى/آیت الله حسن آشتیانى/آیت الله علّامه ابوالحسن شعرانی/ستارخان/استاد سید حسن نیرزاده نوری(معلمی که با سبک جدید نمایشی، به کودکان و نوجوانان درس می داد)/عباس اقبال آشتیانى (استاد نامور پژوهشهای تاریخ و ادبیات/آیت الله احمد آشتیانی/آیت الله ملا على كنى/دکتر غلامحسین رهنما/آیت الله عبدالکریم حق‌ شناس/آیت الله عزیزالله خوشوقت/آیت الله مجتبی تهرانی/آیت الله محمدرضا مهدوی کنی/علامه محمد قزوینی(ادیب بزرگ، خانه زاد و شاگرد خاص مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری و نماینده معظم له در اروپا)/آیت الله حاج شیخ عبدالنّبی نوری(پس از شهادت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری به دست عوامل جریان انگلیسی مشروطه، مرجعیت تقلید مردم تهران را با اندوه و علی رغم میل باطنی عهده دار شد) ️و... 🔳 حرم حضرت عبدالعظیم در طول تاریخ مکانی برای پناه و اجتماع اعتراضی بود.از جمله تحصن مشروعه خواهان(اسلام خواهان مشروطه) به رهبری مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه در جریان مبارزه با لامذهبین غربگرای منحرف کننده مشروطه، که با عکس العمل شدید از سوی مشروطه خواهان جریان انگلیسی مواجه شد، محاصره، در تنگنا قراردادن، ممانعت از ارسال آب و غذا، تهدید و ضرب و شتم و تیراندازی به متحصنین که منجر به شهادت و مجروح شدن تعدادی شد تنها بخشی از جنایت غربگرایان مشروطه نسبت به متحصنین بی دفاع و غیر مسلح بود.(در این تحصن علاوه بر مردم متدین، بیش از پنجاه مجتهد طراز اول از سراسر ایران، مرجع شهید را همراهی نمودند)، شیخ در طول تحصن، در زاویه مقدسه حرم، بالای منبر میرفت و با بیانات عالمانه خود، فتنه انگلیسی مشروطه را به چالش می کشید و ماهیت و چهره واقعی آنرا افشا می کرد، پایمردی شیخ در مقابل جناح سکولار مشروطه و خطر حمله تروریستهای آنان به متحصنین، او را وادار به نوشتن وصیت نامه در این تحصن نمود/کتاب، خانه بر دامنه آتشفشان، به ضمیمه وصیت نامه نوشته شده مرجع شهید در تحصن حرم حضرت عبدالعظیم، علی ابوالحسنی 🔳 شرح مختصری از زندگی حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)/ امامزاده‌ای که همنشین ۵ امام معصوم (ع) بود 👇 👇 👇 👇 https://www.yjc.ir/00TFZ7 🔳 گلچین مداحی ویژه وفات حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) و شهادت حمزه سیدالشهدا (ع) + دانلود 👇 👇 👇 👇 https://www.yjc.ir/00TFEL ✳️ @ShahidRabe
✍ مطالبی درباره مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(اعلی الله مقامه) در فضای مجازی 🔰👇👇
12.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 نقش جریان نفوذ در اعدام مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) و جریان منافقین 🎙 حجت الاسلام محسن مجتهدزاده «شیخ‌قمی» ✳️ @ShahidRabe
تجربه تاریخی در عمامه‌پرانی ✍️ سید عبدالله هاشمی تجربه عمامه‌پرانی در ایران، به صد و اندی سال پیش برمی گردد. روز سیزدهم رجب 1327 قمری یک ساعت و نیم به غروب، میدان توپخانه تهران، جمعیت سوت و کف می زدند و یک ریز فحش و دشنام می دادند. فاتحان تهران درحال رسیدن به فتح الفتوح خود بودند. نادر ترین حادثه سیاسی اجتماعی ایران در حال شکل گرفتن بود. علامه شیخ فضل الله نوری با راهنمایی یکی از فاتحان و با پای مجروح خود با صلابت و پرهیبت، راهی چوبه دار شد. کنار چهارپایه که رسید با خدا و مردم و روحانیت خواب آلوده، سخن گفت: «خدايا تو شاهد باش که من آنچه را که بايد بگويم به اين مردم گفتم... خدايا تو خودت شاهد باش که من برای اين مردم به قرآن تو قسم ياد کردم. گفتند: قوطی سيگارش! بود... در ادامه به خدا گفت که مردم بشنوند: «خدايا تو خودت شاهد باش که در اين دم آخر هم باز به اين مردم مي‌گويم که مؤسسين اين اساس، لامذهبين هستند که مردم را فريب داده‌اند... اين اساس مخالف اسلام است... محاکمه من و شما مردم بماند نزد پيغمبرخدا، محمدبن عبدالله...» هنوز صحبت شیخ شهید، تمام نشده بود که يوسف‌خان ارمنی به طرز خفت باری عمامه از سر شيخ برداشت و به طرف جمعيت پرتاب کرد. این اولین تجربه عمامه پرانی در ایران بود. طولی نکشید که همه فهمیدند مشکل مشروطه، عمامه شیخ فضل الله نبود و عمامه پرانی شیخ، مقدمه ای برای کلاه پهلوی بود که با خون دل بر سر شاهدان اهانت به شیخ فضل‌الله و ملت ایران گذاشتند. حاج شيخ با همان صدای بلند و پرطنين خطاب به روحانیت کنار آمده با مشروطه و خواب آلود، گفت: «اين عمامه را از سر من برداشتند از سر همه برخواهند داشت». درست یک سال بعد از شهادت شیخ، سید عبدالله بهبهانی در خانه ترور شد[توسط همانانی که سنگشان را به سینه میزد!]، سه سال بعد ثقة الاسلام تبریزی به همراه هفت تن دیگر در روز عاشورای سال ۱۳۳۰ قمری برابر با ۹ دی‌ماه ۱۲۹۰ خورشیدی توسط روس ها[ی تزاری] به‌دار کشیده شدند. این داستان به جایی رسید که نحوست روحانی بخشی از ادبیات عمومی و فرهنگ عامه شد. (فاعتبروا یا اولی الابصار) آخرين جمله شيخ که حکايت از بی‌وفایی و در عين حال جهالت مردم زمانه خود داشت و در حقيقت گونه‌ای پيش‌بينی تکرار حوادث صدر اسلام در مشروطه و آينده آن بود عبارت « هذه کوفه الصغيره» بود. پس از آن يپرم ارمنی، طناب دار را در پایتخت جامعه شیعه و در مقابل چشمان مردم بر گردن مرجع اول تهران افکند. شیخ فضل‌الله مرجع اول تهران و محبوب مردم بود. یک شخصیت عادی نبود. این مسأله از نگاه بیگانگان نیز دور نمانده است. ادوارد براون انگلیسی [مأمور سرویس جاسوسی انگلیس در ایران] نیز شیخ فضل‌الله را در اجتهاد «برتر از دیگران» می‌داند و در مورد مقام علمی وی می‌نویسد: «شیخ فضل‌الله از لحاظ علم و آراستگی به کمال معروف بود ... مجتهد سرشناس و عالمی متبحر که از لحاظ اجتهاد برتر از دیگران بود». [زنده یاد جلال] آل احمد درباره شهادت شیخ می نویسد: «من نعش آن بزرگوار را بر سر دار، همچون پرچمى مى دانم که به علامت استیلاى غرب‌زدگى، پس از دویست سال کشمکش بر بام سراى این مملکت افراشته شد و اکنون در لواى این پرچم، ما شبیه به قومى از خود بیگانه‌ایم» اکنون نیز عمامه پرانی با آموزش بیگانگان برای گذاشتن کلاهی دیگر بر سر مردم است و مقدمه ای برای حذف موانع غربی سازی جامعه ایران است. همه آنچه شیخ پای دار گفت را امروز باید شنید تا دوباره، گرفتار تلخی های آن روز نشویم. از کانال: محسن‌مجتهدزاده«شیخ قمی» ✳️ @ShahidRabe
⁉️ درباره حرز امام جواد علیه السلام چه میدانید؟ 📚 که حدیث حرز امام جواد(علیه السلام) در آنها آمده است: 🔹بحارالانوار، باب ‌زندگینامه ‌امام‌جواد(ع) 🔹عیون المعجزات ،ص۱۲۷ 🔹مهج الدعوات ومنهج العنایات،ص۷۰ 🔹مستدرك الوسائل:۱۳/۱۷۸،ح ۱۵۰۳۳ 🔹منتهی‌الآمال،باب معجزات امام‌جواد(ع)، معجزه 💠 اهمیت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) به علیه السلام ✍️بیانات حضرت آیت الله بهجت (رحمه الله): زمانی شریف حسین، شریف مکه، مریض می‌شود. مرحوم [ ]شیخ فضل‌الله نوری(ره) از آقا شیخ حسن‌ علی اصفهانی درخواست راه علاج و شفای او را می‌کند. ایشان به مرحوم نوری خرما می‌دهد که برای او ببرد؛ وی آن را می‌خورد و خوب می‌شود و هر دو را به میهمانی و پذیرایی دعوت می‌کند، ولی مرحوم شیخ حسن‌علی نمی‌رود، و مرحوم نوری دعوت او را اجابت می‌کند و نزد شریف حسین می‌رود. وی از ایشان درخواست می‌نماید که از من چیزی بخواهید. مرحوم نوری به دعای حرز حضرت امام جواد علیه‌السلام که باید بر پوست آهوی شش ماهه تِهامه (نام روستا) نوشته شود، خیلی اهمیت می‌داده، لذا یک آهوی شش ماهه درخواست می‌کند؛ شریف هم شانزده تا از همان نوع درخواستی می‌فرستد و ایشان سه تا از آن را بر می‌دارند. : برای حرز حضرت جواد علیه‌السلام در «مهج‌الدعوات» ندارد که شرطش این است که توی انگشتر نقره باشد. بلکه شرطش این است که روی پوست آهوی مخصوص بنویسند و آن را همراه خود داشته باشند. ✅برای اطلاع از شرایط این حرز، ر.ک: بحارالانوار، ج۵۰، ص۹۷؛ ج۹۱، ص۳۵۶؛ مهج‌الدعوات، ص۳۸؛ الامان، ص۷۷؛ مستدرک‌الوسائل، ج۲، ص۵۹۹ 📚منبع: در محضر بهجت، ج۱، ص۲۶۱ از: کانال نشر آثار و سخنرانی سیدجواد مشهدی ✳️ @ShahidRabe
✍ به بهانه 🗓۸ اردیبهشت ماه سال۱۲۹۸ 🏳رحلت مرجع‌ مجاهدبصیر 🏳پیشرو مشروطه مشروعه 🏳مبارز با مشروطه انگلیسی 🏳حامی مرجع شهید علامه شیخ فضل‌ الله نوری 🏳آية الله سيدمحمدکاظم یزدی 🌹شادی روحش، الفاتحه مع الصلوات 💠 رهبر انقلاب(امام خامنه ای حفظه الله): ‼️جهت دیگر شخصیت مرحوم صاحب عروه، مرحوم آسید محمدکاظم یزدی، آن جهت تقوایی و جهات معنوی است؛ در همین قضیّه مشروطه، وقتی مرحوم شیخ فضل الله نوری نوشت که یک چنین کاری در تهران دارد انجام میگیرد، جزو اولین کسانی که این را امضاء کردند، مرحوم آسیّد محمد کاظم بود. بعد که قانون اساسی مطرح شد، مرحوم آشیخ فضل الله نوری از تهران نوشت که ما دیدیم، درست است، خب، آشیخ فضل الله هم معاصر اینها بود، مرد بزرگی بود، به او اطمینان داشتند. این نهایت اهتمام این مرد را نشان میدهد که با اینکه کسی مثل شیخ فضل الله نوری که مورد قبول اینها بوده تأیید میکند، ایشان میگوید من باید ببینم؛ چون کار، کار بزرگی است، میفهمیده که کار ریشه دار است، بعد هم قضایای بعدی تأیید کرد که همین درست بوده؛ یعنی باید از اول همین کار را میکردند. اگر در مشروطه آن شرط آشیخ فضل الله نوری که نظارت فقهای طراز اول بود، محقق میشد، مسیر مشروطه عوض میشد! ۹۱/۳/۲۲ ، /ازکانال جهادتبیینی 🔰ادامه در بخش دوم🔰
👆 یک اعلامیه تهدید آمیز 🔰بخش دوم🔰 👈 به یک تیرِ ششلول، تو را اعدام خواهیم کرد!! 👈 آنچه می‌بینید، اعلامیه‌ تهدید به قتلِ صاحب عروه از سوی مشروطه‌خواهان تندروی [طرفدارِ آخوند خراسانی] است که در کشاکش مشروطه اول در نجف، کنار درب حرم حضرت امیرالمؤمنین (ع) نصب گردید و رسماً و آشکارا، سید [محمد کاظم طباطبایی یزدی مشهور به صاحب عروه و از اصحاب و همفکران مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری] را تهدید به قتل می‌کرد که اگر دست از مخالفت با مشروطه برنداری، تو را از سر راه بر می‌داریم!! (جملات زنده باد حضرت حجت الاسلام [آخوند] خراسانی و استوار باد مجلس شورای ملی[غربگرای] ایران در انتهای اعلامیه نمایان و مشهود است) در پی انتشار این اعلامیه، عشایر غیور عراق به نجف ریختند و از جان سید محافظت کردند. ⬅️ تصویر اعلامیه: از کانال اسرار تاریخ 🔰ادامه در بخش سوم/پایانی🔰
🔰بخش سوم🔰 ✍ چهره صاحب عروه، در پس فتنه مشروطه، مورد هجمه های گسترده، تحریف و ترور شخصیت واقع گردید. با آن که دوست و دشمن به زهد و پارسایی سید و بی اعتنایی او به دنیا، معترفند، برخی از مشروطه‌طلبان به جهت بغض و عداوتی که به سبب مواضعش داشتند، می کوشیدند شخصیتی وارونه و دنیاگرایانه از او ارائه دهند، بابی ازلی ماسون هایی همچون احمد کسروی، ناظم الاسلام کرمانی و یحیی دولت آبادی در این دسته قرار دارند که سعی کردند شخصیت سید یزدی را تخریب نمایند و وی را همچون مرجع شهید نوری، نماد افراطی گری و بی‌منطقی معرفی و شخصیت وی را مخل آرامش حوزه نجف نشان دهند و مقلدان وی را نیز حرمت شکن به معممین ثلاث+۱ حامی مشروطه، یعنی آقایان، محمد کاظم خراسانی، حسین خلیلی طهرانی، عبدالله دیوشلی، معروف به مازندرانی + محمد حسین نائینی، قلمداد کنند. مرحوم سید؛ از دست مشروطه‌خواهان هوادار معممین حامی مشروطه در نجف، به کرات آسیب دید./بنیاد تاریخ پژوهی مرحوم آیة اللّه سید محمد کاظم طباطبایی یزدی، در جریان نهضت مشروطه بر اثر اشاعه افکار ضدّ دینی، ادامه این حرکت را به مثابه شبی ظلمانی و آسمانی تیره و تار در افقی نامعلوم و مبهم یافت. در هنگامه اختلاف مجلس، بر خلاف خراسانی و خلیلی و مازندرانی... حاضر نشد در این فضا تلگرافی در تأیید مشروطه و مجلس امضا کند تا مبادا بدخواهان آن را در تضعیف علامه شیخ فضل اللّه تبلیغ کنند./دانشنامه اسلامی(ویکی اهل البیت) ⁉️گوشه ای از اعمال خباثت آمیز حامیان مشروطه در نجف، نسبت به ساحت مرجع عالیقدر مشروعه خواه، آقا سید محمد کاظم یزدی(ره)، به جرم مخالفت با مشروطه غربگرا و دوستی و همفکری با مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)🔰 آیت الله محسن ملایری نقل کرده که پدرم گفت: یک روز مرحوم سید یزدی در حرم حضرت علی(ع) دعای سمات می خواند، ناگاه یکی از روحانیان مشروطه طلب! که سیگار می‌کشید! (اسمش را نمی خواهم بگویم!!!)[۱]*، رفت و سیگارش را گذاشت پشت گردن آقا سید محمد کاظم یزدی، او گردنش سوخت و یک نگاهی کرد و هیچ نگفت.(خط سوم در انقلاب مشروطیت، ص ۳۲)/بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی 💠‌ سید یزدی(ره): «من سالهاست، آماده شهادتم» 🔹به دنبال موضع گیری صریح سید یزدی رحمه‌الله، تصمیم به تهدید و ارعاب ایشان می گیرند. در پی این تصمیم اطلاعیه ای دال بر ترور سید که بر روی آن تصویر دو عدد شش‌لول کشیده بودند به در و دیوار حرم مقدس[علوی] چسبانیدند./بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی. 🔸از یکی از روحانیان سرشناس یزد نقل شده است: روزی یکی از اهالی یزد به بهانه پرسش مسأله ای خدمت سیّد یزدی رسید و به محض حضور، نامه ای دالّ بر تأیید مشروطه جلوی آقا نهاد و با تهدید اسلحه خواستار امضای آن شد. سید سینه را سپر کرد و گفت: من سالهاست آماده شهادتم. در «النجوم المسرده» به نقل از سیّدهاشم بن سیّد عبدالحی آمده است: «یکی از اشرار به چنین کاری مبادرت کرده و سیّد در پاسخ گفته: جان فدا کردن پیش من آسان تر از امضا کردن این مشروطه [غیر شرعیست] است./دانشنامه اسلامی(ویکی اهل البیت) 📜 ناگفته و ناشنیده ای از یک کتاب تاریخی🔰 ...وقتی که آخوند محمد کاظم خراسانی، ملا عبدالله مازندرانی و شیخ حسین[خلیلی] طهرانی(معممین ثلاث حامی مشروطه در نجف) تلگراف خود را برای حمایت از مجلس[غربگرای مشروطه] و تضعیف علامه شیخ فضل الله نوری، تهیه کردند، تلگراف را نزد آیت الله یزدی فرستادند که او هم تأیید و امضا کند، او از امضا خودداری کرده و گفته بود: آخوند خراسانی عالم است ولی «دین» [۲]* ندارد، حاج میرزا حسین دین دارد ولی علم ندارد، مازندرانی نه دین دارد و نه علم، و من از چنین کسانی پیروی نمی کنم. آیت الله سید کاظم یزدی پس از بردار شدن مرجع شهید نوری، به قدری از این جنایت، متأثر شد که بیشتر اوقات از ملاقات با ایرانیان خودداری می کرد.او تا آخر عمر با مشروطه، به دلیل مشروعه(اسلامی) نبودن، موافقت نکرد./از: کتاب فاجعه قرن، تألیف مورخ و پژوهشگر معاصر، مرحوم استاد جواد بهمنی [۱]* از آقایان مشروطه طلب مورد اشاره [۲]* واژه «دین» در فرهنگ لغات، مترادف با کلماتی چون: حکم و قضا، رسم و عادت، شریعت و مذهب، همبستگی و غیر آن آمده است. در کاربردهای قرآنی نیز به معانی‏ زیادی چون: جزا، حساب، قانون، شریعت، طاعت و بندگی، تسلیم و انقیاد، اسلام، روش و رویه، توحید و خداپرستی آمده است. اینکه صاحب عروه کدام معنی را در مورد این آقایان مد نظر داشته به کارشناسان واگذار می کنیم. ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ آیت الله سید مرتضی خسروشاهی؛ فقیه دردآگاهی که علیه پروژه کشف حجاب خروشید! آیت الله سید مرتضی خسروشاهی تبریزی (ره)، درّهُ التاج خاندان خسروشاهی و از علمای شیعه در قرن چهاردهم هجری است (وفات: ۶ رجب ۱۳۷۲ق / ۲ فروردین ۱۳۳۲ش) کتاب "موائد الافهام فی شرح قواعد الاحکام" از جمله آثار گرانسنگ اوست. ایشان در فریضه امر به معروف و نهی از منکر، شجاع و قاطع بود و بر ضد فساد و استبداد رضاخانی و نیز طرح کشف حجاب او خروشید. آقا سید مرتضی(ره) والد علمای مشهوری همچون، نویسنده و پژوهشگر فقید، مرید امام و رهبری آقا سید هادی خسروشاهی، آقا سید احمد خسروشاهی(از یاران امام خمینی) و آقا سید ابوالفضل خسروشاهی است. پدر آقا سید مرتضی، آیت الله میرزا احمد خسروشاهی است که عالم بزرگ مشروعه‌خواه در تبریز بود و از همفکران آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری به شمار می‌رفت. بدین جهت مورد انواع تهمت‌ و آزار قرار گرفت. رضوان الله علیهم اجمعین. 📚 منابع: ر.ک: آشنایان ره عشق، عادل مولایی /کانال اسرار تاریخ/ دانشنامه های آزاد... ✳️ @ShahidRabe
48.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬🎙👆سخنان پژوهش محور مرحوم حجت الاسلام و المسلمین سید هادی خسروشاهی(مورخ شهیر معاصر) در مراسم بزرگداشت پژوهشگر فقید، مرحوم استاد علی ابوالحسنی (منذر) ⁉️تهمت‌هایی که به مرجع شهید آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری (ره) زدند و اولین کسی که این تهمت‌ها را به طور مستند پاسخ داد! ... 🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰بخش دوم🔰 🎙سخنراني تاریخ پژوه شهیر، مرحوم حجت الاسلام والمسلمین سید هادی خسروشاهي در بزرگداشت پژوهشگر فقید استاد علی ابوالحسنی(منذر) رضوان الله تعالی علیهما 💠 استاد فقید خسروشاهی: مرحوم ابوالحسنی کتاب مستقلی در رد اتهامات شیخ فضل‌الله نوری(ره) نوشته و کذب بودن آنها را افشا کرده است. نام این کتاب کالبدشکافی چند شایعه درباره شیخ شهید است.[شایعات] و اتهاماتی که کسانی چون[ماسون ها]، کسروی، ملک‌زاده، ادوارد براون، دولت‌آبادی و... به ایشان زده‌اند، ... کامل مطلب👇 بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیکم و رحمة الله و برکاته این جلسه به عنوان بزرگداشت پژوهشگر سخت کوش و موفق مرحوم حجة الاسلام و المسلمین شیخ علی ابوالحسنی (منذر) برگزار می‌شود و از این حقیر خواستند که چند کلمه ای درباره آثار ایشان، سخن بگویم. مرحوم منذر حدود پنجاه جلد اثر تألیفی، علاوه بر ده ها مقاله پژوهشی منتشر شده دارد که همگی ارزشمند و محققانه است؛ ولی یکی از کارهای ماندگار ایشان، تحقیق درباره مسائل عصر مشروطیت است... از جمله تألیف دوازده جلد کتاب درباره آیة الله شهید شیخ فضل الله نوری است که در آن دوران پس از مبارزه ای سخت و شیوع اتهاماتی بی اساس و ناروا علیه ایشان، در دوران سرپرستی یپرم خان ارمنی بر نظمیّه، در تهران به دار آویخته شد. مرحوم ابوالحسنی، درباره اتهامات مربوط به شیخ شهید، تحقیق ویژه ای دارد، ولی پیش از اشاره به آن، بی مناسبت نیست که به مسئله این قصۀ دراز تهمت زنی و افترا و بهتان که سابقه تاریخی دارد، اشاره ای بشود. به شهادت تاریخ از انبیاء اولی العزم و زمان حضرت نوح ـ به تعبیر قرآن ـ بگیرید تا برسید به زمان های بعدی و دوران ائمه اطهار و سپس علماء عظام که همواره و در طول تاریخ این پدیده زشت استمرار داشته و در زمان ما هم همچنان ادامه دارد. در مورد معاصرین، یا علماء دو قرن اخیر، می‌توان فهرست وار به چند مورد اشاره نمود. البته نخست باید اشاره کنم که تهمت‌های شایع به دو بخش تقسیم می‌گردد. بخشی خاص علماء و مراجع تقلید است که خیلی هم با مسائل سیاسی کار ندارد... که این گروه نوعاً متهم به شذوذ در افکار و انحراف عقیدتی می‌شوند. مثلاً مرحوم آیة الله شیخ محمدحسین کاشف الغطاء عالم بزرگ معروف نجف اشرف، در سفری به شبه قاره هند و پاکستان، وقتی دید که ادای شهادت ثالثه در اذان، موجب اختلاف و حتی کشتار شیعیان می‌گردد، پیشنهاد نمود که آن بخش از اذان که به عنوان تیمُن و تبرک نه جزئیت ذکر می‌شود، حذف گردد که بلافاصله متهم به انحراف عقیدتی شد و ایشان مجبور به ترک آن منطقه گردید. مرحوم علامه سید محسن امین عاملی وقتی التنزیّه خود را در حرمت عزاداری‌های نامشروع منتشر ساخت، باز متهم به انحراف عقیدتی گردید. که علاوه بر تظاهرات و تشکیل اجتماعات بر ضد وی، قصیده ای نیز در قدح و ذم ایشان سروده شد که در مراسم و مجالس عزاداری بطور علنی علیه ایشان خوانده می‌شد! مرجع بزرگ آیة الله سید محسن حکیم پس از انتشار کتاب گرانسنگ فقهی: «مستمسک العروة الوثقی» متهم به ارتداد! و خروج از دین شد و حتی رساله ای تحت عنوان «أفتی الحکیم» منتشر گردید، چون مستمسک شامل بعضی از فتاوی جدید و مخالف آراء علماء پیشین بود... این رساله را که در ایران نیز ترجمه و در تبریز چاپ شد، با امضا «هیئت علمی حوزه نجف اشرف» منتشر ساختند. در حوزه علمیه قم نیز، پس از آغاز نهضت امام خمینی در سال 42، 7 رساله بر ضد مراجع به ویژه حضرت امام خمینی (ره) منتشر گردید که امضای «مصلحین حوزه علمیه»! را داشت و قبل از اتهامات بی شرمانۀ این جزوه‌ها، می‌دانیم که امام به علت تدریس اسفار و برگزاری جلسات درس اخلاق، مورد هجمه متحجرین واقع گردیده بود ـ همانطور که خود امام اشاره کردند ـ بعضی‌ها حتی از لیوان فرزند ایشان که در فیضیه آب خورده بود، استفاده نمی کردند! بعد از ایشان نوبت به علامه بزرگوار سید محمدحسین طباطبائی رسید که باز به علت تدریس اسفار و تألیف تفسیر عظیم المیزان متهم به انکار معاد جسمانی و ارتداد گردید و بعضی‌ها در فکر تکفیر رسمی ایشان بودند که با دخالت بعضی از مراجع وقت، موضوع منتفی گردید و که بنده در خاطرات خود مربوط به ایشان، به داستان آن به تفصیل پرداخته ام. این نوعی از اتهامات است درباره علماء و مراجع بزرگوار... بخش دیگری از اتهامات صرفاً سیاسی است. که متوجه عناصر و شخصیت‌های تأثیرگذار در جامعه می‌گردد. مثلاً: سید جمال الدین حسینی که یا جاسوس روس و انگلیس بوده و فراماسون و یا جاه‌طلب و همگام با شاهان و سلاطین... و یا بی دین و ملحد و بی نماز ختنه نشده!... خود سید در دستخطی، اتهاماتی را که متوجه او شده است، چنین می‌شمارد: «هو العالم بالسرائر 🔰ادامه در بخش سوم🔰
🔰بخش سوم🔰 معلوم خُلّان بهتر از جان بوده باشد که طائفه‌‌ انگریزیه‌ اروسم‌ می‌‌خوانند و فرقه‌ اسلامیه‌ مجوسم‌ می‌‌دانند، سنی، رافضی‌ و شیعه، ناصبی، بعضی‌ از اخیار چهار یاریه، وهابیم‌ گمان‌ کرده‌‌اند و برخی‌ از ابرار امامیه، بابیم‌ پنداشته‌‌اند. الهیان، دهری‌ و متقیان، فاسقِ‌ از تقوی‌ بری، عالمان،‌ جاهل‌ نادان‌ و مؤمنان، فاجر بی‌‌ایمان‌ انگاشته‌‌اند. نه‌ کافرم‌ به‌ خود می‌‌خواند و نه‌ مسلم‌ از خود می‌‌داند. از مسجد مطرود و از دیر مردود. حیران‌ شده‌‌ام‌ که‌ به‌ کدام‌ در آویزم‌ و با کدام‌ به‌ مجادله‌ برخیزم؟… الغریب فی البلدان و الطرید عن الاوطان جمال‌الدین الحسینی». بعد از سید جمال الدین نوبت به آیة الله کاشانی می‌رسد که علاوه بر شرکت در مدیریت جنگ مسلحانه علیه نیروهای اشغالگر انگلیس در عراق و محکومیت به اعدام توسط اشغالگران، یعنی پس از عمری مبارزه بر ضد انگلیس، توسط دوستان ملی گرا در ایران!، متهم به انگلیسی بودن می‌شود. (رجوع کنید به جرائد دوران نهضت ملی، مانند: شورش، پرخاش، جبهه و غیره) قبل از این مرحله هم طبق گزارش‌های موجود دولتی!، ایشان با آلمان هیتلری! در ارتباط بوده است و پس از کودتای 28 مرداد هم باز دوستان با استناد به نوشته یک نویسنده امریکایی درباره عملیات آژاکس ـ کودتا ـ، مدعی می‌شوند که امریکایی‌ها ده هزار دلار بر ای ایشان فرستاده اند که البته خود نویسنده می‌گوید «معلوم نیست این پول به آیة الله پرداخت شده باشد»، ولی دوستان! در چند ترجمه از آن نوشتار، آن اتهام را همچنان نقل می‌کنند. باز می‌گردیم به امام خمینی که علاوه بر متحجران حوزوی و اتهامات آنها، رژیم شاه نیز پس از احساس خطر از قیام ایشان به افسانه بافی پرداخت. نخست خود شاه و سپس ژنرال پاکروان، ادعا کردند که گویا عبدالناصر برای امام پول فرستاده است! شاه در سخنرانی خود گفت: چگونه یک شیعه از یک سنی کمک می‌گیرد؟ و تیمسار پاکروان مدعی شد که شخصی را گرفته اند به نام علی الجوجو که از طرف مصر پول آورده است... و روی آن مانور زیادی دادند و در رسانه‌ها وعده محاکمه علنی فرد مزبور را دادند. اما این اتهام را سرتیپ منوچهر‌هاشمی رئیس اداره ضد جاسوسی ساواک در کتاب خود «داوری» در کارنامه جاسوسی ساواک که به این داستان می‌پردازد، اصل موضوع را رد می‌کند و می‌نویسد که پس از بررسی کامل پرونده، متوجه شدم که قصه از اساس جعلی و دروغ است و چند نفر برای خوشرقصی پس از شکنجه یک جوان لبنانی، از او اعتراف گرفته اند... چون آن جوان برای خرید طلا و جواهرات برای صاحبکار خود در بیروت، پول برای آقای نقره چی در بازار آورده بوده که در فرودگاه دستگیر می‌شود... بعد شرح می‌دهد که موضوع را به تیمسار فردوست گفتم که نپذیرفت.. مجبور شدم که با پاکروان در میان بگذارم... و اسناد را ارائه دادم، او گفت من خود با اعلیحضرت در میان می‌گذارم... و بعد موضوع مسکوت ماند. از سوی دیگر، فتحی الدیب مأمور امنیتی عبدالناصر، در کتاب خود «عبدالناصر و ثورة ایران»، مدعی می‌شود که ناصر به انقلاب ایران کمک کرده است... و محمدحسنین هیکل می‌نویسد که 150 هزار دلار توسط سوریه به ایران فرستاده شد که لو رفت، و در فرودگاه (؟) طرف را گرفتند!... البته این قصه نیز از اساس مجعول بود و اینجانب کتابی در این زمینه در موقع اقامت در قاهره نوشته و منتشر ساختم و در آن همه اسناد را درباره جعلی بودن خبر آورده ام. (این کتاب به فارسی هم ترجمه و چاپ شده است) البته این ها نمونه‌هایی از مسئله شیوع اتهامات در قرن اخیر است. اما در عصر مشروطیت هم باز عناصر تأثیرگذار و علماء مورد احترام و قبول مردم، یا خودخواه و متحجر و موقوفه خوار و هوادار استبداد و محمدعلی شاه شدند یا باز مأمور انگلیس. در این رابطه، شیخ شهید، [مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری] با اتهامات عجیب و غریبی روبرو می‌شود که مرحوم ابوالحسنی در کتابی مستقلی به آنها می‌پردازد. مرحوم شیخ علی ابوالحسنی (منذر) که اهتمام خاصی به تاریخ معاصر داشت و بیشترین مجلدات آثار پنجاه گانه او درباره مسائل تاریخ معاصر به ویژه مشروطیت و بالأخص شهید شیخ فضل الله نوری است، علاوه بر کتاب «پایداری تا پای دار»، درباره حیات پربار علمی و اجتماعی و سیاسی شیخ شهید و کتاب و تحلیلی از نقش شیخ در نهضت تحریم تنباکو، در مجموعه دوازده جلدی کتاب خود به شرح ابعاد گونه گون شخیصت شیخ شهید پرداخته است که بنده 8 جلد آن را دارم و شاید چهار جلد دیگر چاپ نشده و یا جناب حقانی آنها را هنوز لطف نکرده اند...! یکی از این مجلدات دوازده گانه کالبدشکافی چند شایعه درباره شیخ شهید است و اتهامات گوناگون در آن مطرح و پاسخ داده شده که از آن جمله «فروش مدرسه چال» به بانک استقراضی روسیه است. مدرسه چال در نزدیکی امام زاده «سید ولی»، در منطقه بازار قرار داشت، زمین مخروبه ای بود که انبار طواف‌ها و زغال فروش‌ها شده بود... 🔰ادامه در بخش چهارم🔰
🔰بخش چهارم/پایانی🔰 مدعیان گفتند که شیخ آن زمین مخروبه و یا انباری را به بانک استقراضی روسیه به عنوان حاکم شرع، فروخته است. یکی دیگر از اتهامات، دریافت 7 هزار تومان از دربار قاجار برای تقویت سلطنت قجری‌ها بود. مدعیان تاریخ نگاری مانند: احمد کسروی، ادوارد براون، ملک زاده و دولت آبادی،[که همگی فراماسون بودند] این تهمت را [از روی عناد و برای تخریب شیخ شهید] در کتاب‌های خود نقل کرده اند بدون آنکه مدرک و سندی مورد قبول ارائه نمایند. دریافت رشوه از اتابک برای تقویت وی هم یکی دیگر از اتهاماتی است که باز احمد کسروی و هم پالگی‌هایش آن را با شرح و بسط در کتاب‌های خود نقل کرده اند و حتی کسروی مدعی شده که شیخ شهید به هنگام تحصن در حضرت عبدالعظیم (سال 1325 هـ ) از امین السلطان یا اتابک اعظم پول می‌گرفته است! در حالیکه کسروی خود معاصر مشروطیت بود و باید با حقایق آشنا باشد ولی معلوم است که از روی عناد، بی پروا این اتهام را نقل می‌کند! البته مرحوم ابوالحسنی، با اسناد و مدارک، به یکایک این اتهامات پاسخ داده است که قابل تقدیر است، چون برای اولین بار به طول مستقل و مستدل به این موضوع پرداخته شده است. مرحوم ابوالحسنی، در کتاب ارزشمند دیگر خود که درباره زمانه و کارنامه آیة الله سید محمدکاظم طباطبائی یزدی[صاحب عروه و از دوستان و همفکران علامه شیخ فضل الله نوری] تألیف نموده، به تناسب بررسی مواضع سید در صدر مشروطه، به مطلبی می‌پردازد که به نحوی اظهارنظر ایشان راجع به مشروطه نقل می‌شود و آن تلگراف مرحوم سید، به علمای آذربایجان، در رابطه با سفر جد مرحوم اینجانب آیة الله حاج سید احمد آقا خسروشاهی به نجف اشرف و گفتگوی ایشان با مراجع درباره مشروطیت و تأسیس عدالت خانه است. جد بزرگوار حقیر، در آغاز مشروطیت همراه دیگر علماء بلاد از آن استقبال کردند ولی عملکرد مشروطه خواهان سکولار ـ مانند تقی زاده ها ـ در تبریز باعث گردید که مانند اغلب علما آن دیار از تأیید مشروطیت خودداری کنند... در آن دوران ایشان سفری به عتبات عالیات ـ طبق روش سالانه ـ می‌کنند که موجب اشاعۀ اتهام «سفر برای دفاع از استبداد»! بر ضد ایشان می‌گردد... بنده چند سال قبل که به بررسی اسناد سید جمال الدین در بایگانی راکد وزارت امور خارجه می‌پرداختم به سندی یا گزارشی ـ مربوط به سال 1325 هـ ـ برخوردم که گزارشگری از نجف، آن را به مرکز فرستاده و در آن اشاره کرده که حاج سید احمدآقا خسروشاهی گویا برای تثبیت استبداد و بقاء محمدعلی شاه از طرف وی به نجف آمده تا با مراجع مذاکره کند! کپی این گزارش را بنده برداشتم و به دنبال آن بودم که روزی به تحقیق درباره آن بپردازم که اتفاقاً شیخ ابوالحسنی در کتاب خود درباره مرحوم آیة الله سید کاظم یزدی به آن پرداخته و تلگرافی از سید را نقل نموده و اشاره کرده است که تگراف‌های دیگر مراجع نجف در این موضوع در جریده ملی چاپ تبریز به سال 1325 آمده است. و این البته دقت نظر و نکته بینی مرحوم منذر را نشان می‌دهد و البته همین اشاره به این نکته، باعث شد که بنده توسط یکی از دوستان، اصل آن شماره از روزنامه را به دست آورم که خیلی جالب بود. در واقع یک شماره یا ویژه نامه «جریده ملی» تحت عنوان: رفع تهمت به این موضوع اختصاص یافته که در آن ضمن درج نامه‌های تبریز به نجف، پاسخ مراجع نقل شده است... و این اشاره مرحوم منذر باعث گردید که در واقع کتابی تحت عنوان «مشروطه مشروعه و علمای تبریز» توسط حقیر تهیه گردد که شامل مسائل مربوط به آن دوران و نقش علما عظام تبریز، به ویژه جد بزرگوار آیة الله حاج سید احمد خسروشاهی است. و در واقع تحقیق و دقت نظر مرحوم منذر، باعث روشن شدن گوشه ای از تاریخ دوران مشروطیت و تنظیم کتاب گردید که امیدوارم به زودی چاپ و منتشر گردد./از پایگاه اطلاع رسانی استاد فقید سید هادی خسروشاهی ✳️ @ShahidRabe
📷 تصاویری از مورخ شهیر معاصر، مرید امام و رهبری، مرحوم حجت الاسلام والمسلمین سید هادی خسروشاهی، در معیت امام خمینی(ره) و امام خامنه ای(حفظه الله) 🔰👇👇