eitaa logo
کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
5.2هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
263 ویدیو
356 فایل
کانال تخصصی شهید رابع علامه ذوالفنون، فرید و بصیرِ عصر، جامع معقول و منقول، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره سیره، مواضع و آثار مقالات، نظرات پژوهشگران و... کانال دوم در سروش(لوایح): 📲https://splus.ir/Lavayeh_ShahidRabe خادم کانال: @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👆داستان دوازدهم از🔰 📗 کتاب "عینک شیخ" ✍ عنوان: سنگ آزادی!!/ (در هشت صفحه) 📑 ص، ۹۵، ۹۶، ۹۷، ۹۸، ۹۹، ۱۰۰، ۱۰۱، ۱۰۲ ✍ اثر: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت (ناشر برگزیده کشور) 👈 جهت مشاهده داستان های قبلی، با استفاده از گزینه جستجو، واژه "عینک شیخ" را در کانال، جستجو نمایید. ✍ در مورد دو نفر از عوامل انگلیس که در داستان "دوازدهم" به آنها اشاره شده🔰 ◽️۱- مهدی نوری، فرزند ناخلف مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، توسط عوامل انگلیس، گمراه و منحرف شد و به دشمن و مخالف پدر، بدل گردید. وقتی نصایح پدرانه بر وی کارگر نیفتاد، مرجع شهید، به خاطر مصالح اسلام از وی گذشت و او را از خانواده طرد نمود. نقل است که مهدی در زمان بر دار شدن مرجع شهید در پای چوبه دار، به شادمانی و پایکوبی پرداخت. او پدر نورالدین کیانوری، دبیر اول حزب کمونیست توده ایران است. حزبی که مرام و ماهیتی مارکسیستی، بی خدایی و دین ستیز داشت و جاسوس و مزدور شوروی سابق بود. ◽️۲- سید محمد صادق طباطبایی(پسر ارشد سید محمد طباطبایی از معممین حامی جریان غربگرای مشروطه)، عضو لژ ماسونی بیداری، بانی ‌وزارت ‌رضاخان و حامی ‌سلطنت ‌پهلوی بود!👇 💠رهبرانقلاب[امام خامنه ای حفظه الله]: ‼️من بارها گفته‌ام تاریخ مشروطه را مطالعه کنید چرا که عبرتهای خیلی عجیبی در تاریخ مشروطه هست، در ماجرای مشروطه علت اصلی که جریان عدالت‌خواهی اسلامی به جریان مشروطه انگلیسی تبدیل شد، حضور یک عده روشنفکر وابسته به غرب بود؛ در بین علما اول کسیکه لفظ مشروطه را آورد سید محمد طباطبایی بود چرا که پسرشان محمد صادق که من نمیتوانم سلامت او را تضمین کنم، یک روشنفکر غربزده بود روی ایشان اثر میگذاشت و اسم مشروطه را در دهانشان گذاشت، علت اینکه وقتی مرحوم شیخ فضل‌الله، در تحصن اول از [سید محمد] طباطبایی پرسید که این مشروطه که شما میگویید چیست، این بود که ایشان [یعنی شیخ] میدانست، وضع لفظ مشروطه برای جریان عدالتخواهی اسلامی نشان از نفوذ جریان روشنفکری غربزده در مراکز قدرت بود، پس آن چیزی که مشروطه را به انحراف کشاند یک جریان روشنفکر دلباخته غرب بود که بزرگترین جرمها هم اینها مرتکب شدند از جمله روی کار آوردن رضا خان! ۷۸/۱۲/۲۳ /جهاد تبیینی ✳️ @ShahidRabe
🏴 إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ 🔰
🏴 إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ ⚫️ حضرت آیت الله محمد یزدی دار فانی را وداع گفت ⚫️ آیت الله محمد یزدی در سال ۱۳۱۰ ش در یک خانواده علمی و مذهبی در اصفهان به دنیا آمد. 🔹وی در جوانی پس از گذراندن دروس سطح به قم آمد و از محضر آیات عظام چون بروجردی، اراکی و امام خمینی (ره) بهره برد. 🔹سخنرانی‌ها و افشاگری‌های فراوان در شهرهای مختلف از جمله فعالیت‌های ایشان قبل از انقلاب اسلامی ایران بود که منجر به تبعید و زندانی شدن وی شد. 🔹آیت الله یزدی پس از انقلاب مسئولیت‌های فراوانی در عرصه‌های مختلف بر عهده داشت که می‌توان به نمایندگی مجلس شورای اسلامی، عضویت در شورای نگهبان، ریاست قوه قضائیه، ریاست و نمایندگی مجلس خبرگان رهبری و ریاست شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اشاره کرد. 🔹از ایشان آثاری در زمینه‌های مختلف از جمله فقه، اصول، علوم قرآن، تفسیر و عقاید به چاپ رسیده است. .✍ کانال شهید رابع(ره)، در گذشت این عالم بصیر و مبارز را به امت انقلابی، تسلیت عرض می نماید. 🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم 🏴 @SahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚩 🌹 ایام شهادت سومین شهید محراب انقلاب اسلامی، آیت الله حاج سید عبدالحسین دستغیب رضوان الله تعالی علیه، نماینده امام راحل در استان فارس و امام جمعه شیراز، تسلیت باد 🌹 شهادت: ۲۰ آذر ۱۳۶۰ شمسی توسط گروهک آمریکایی تروریستی منافقین(فرقه رجوی) 🌹 «رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم 🏴 @ShahidRabe
🔳 به بهانه ایام درگذشت، شیخ فتح الله شریعت، ملقب به شیخ الشریعه اصفهانی(ره)، در ربیع الثانی ۱۳۳۹ قمری 🔰👇👇
📜 برگی از تاریخ ناگفته و ناشنیده🔰 ✍ روایت شیخ فتح الله شریعت، ملقب به شیخ الشریعه اصفهانی(از علمای مشروطه خواه نجف و از دوستان آخوند محمد کاظم خراسانی)، از قضیه توهین فرزند آخوند خراسانی، به ساحت مقدس مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (اعلی الله مقامه) در حضور پدرش! ✍ شیخ الشریعه اصفهانی پس از شنیدن وقایع بردار شدن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، منقلب شد و مطلب درد آور تری را اینگونه نقل فرمود:🔰 یکی از تجار نجف، مجلس عروسی برای فرزندش داشت. به همین مناسبت علما و طلاب [مشروطه خواه را] برای صرف شام دعوت نمود. من و آخوند ملا محمدکاظم خراسانی و شیخ عبدالله مازندرانی و سایر مراجع در یک اتاق قرار گرفتیم و طلاب با فرزندان مراجع، در یک سالن بزرگ دیگر مجاور این اطاق. در این هنگام تلگرافچی وارد اتاق شد، دست آخوند خراسانی را بوسید و تلگراف را تقدیم آخوند کرد. آخوند تلگراف را باز کرد و مشغول خواندن شد، ناگهان دیدم دستش لرزید، تلگراف از دستش افتاد. به من اشاره کرد، من تلگراف را برداشتم و خواندم. به شدت لرزیدم و متأثر شدم. متن تلگراف این بود: "حضور محترم آیت الله آقای آخوند ملا محمدکاظم خراسانی، شیخ فضل الله مرتد و ضدانقلاب، اعدام و به دار مجازات آویخته شد. امضاء: یپرم ارمنی" [۱] پسر [آخوندخراسانی] میرزا مهدی آمد تلگراف را برداشت و گفت: آقا! چه شده؟ من گفتم: چه میخواهی بشود، تلگراف را بخوانید. وقتی خواند به سالن مجاور اتاق رفت و به طلاب تبریک گفت ...[به شادمانی پرداختند!!! و به یکدیگر تبریک گفته! شیرینی توزیع کردند!!! بدون اینکه آخوند خراسانی بابت جسارت پسرش به وی معترض گردد!]/ مطلب از شیخ حسن شمس گیلانی، به نقل از آیت الله العظمی شیخ مهدی امامی مازندرانی(ره) ...شمس گیلانی می افزاید: مرحوم شیخ مهدی امامی مازندرانی، این مطلب را که خود از شیخ الشریعه شنیده بود، در همین جا به اتمام رساند و درحالیکه قطرات اشکش[برای مظلومیت استادش، شیخ فضل الله] جاری بود. من فورا" عرض کردم: آقا! فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ فرمود: چطور؟ گفتم، آقا! همان میرزا مهدی[فرزند آخوند خراسانی] به رشت آمد و من بودم و از نزدیک این مطلب را دیدم که وقتی در رشت دیده از جهان بربست، ورقه ای از او به جا ماند که نوشته بود: سالها است در نجف عمر گذرانده ام، افسوس که اکنون عمرم به پایان می رود، با دستی لرزان در این دقایق آخر عمر، این جملات را می نویسم، که جنازه مرا به نجف ببرید. امیر المؤمنین(ع) حاضر نشد که این آقازاده، که در قتل شیخ شهید فضل الله نوری(ره)، شادی کرد، در جوارش از دنیا برود...! [۱] ⁉️ براستی چرا باید "یپرم" رئیس ارمنی لامذهب، حرامزاده (پدرش معلوم نبود)، جانی، عیاش و زنباره نظمیه مشروطه و از عوامل انگلیس، با خوشحالی به آخوند خراسانی از معممین ثلاث حامی مشروطه در نجف، تلگراف ارسال کند؟! و با وقاحت تمام، گزارش اعدام مرجع مجاهد، علامه شیخ فضل الله نوری را به وی بدهد!؟ ⁉️اساسا" چرا آخوند خراسانی چنین فرد معلوم الحالی را [یپرم ارمنی را] باید به عنوان رئیس نظمیه کشور شیعه پذیرا باشد؟! در تاریخ آمده است که، یپرم خبیث ارمنی، آن وقیح کثیف، پس از اعدام، بر روی جنازه مطهر مرجع شهید، ادرار نمود و گفت، بالاخره پاپ مسلمانان را کشتم! 💠 امام خامنه ای(حفظه الله): در صدر مشروطه هم علمایی بودند - که اینها ندیدند توطئه‌ای را که آن روز غربزدگان و به اصطلاح روشنفکرانی که تحت تأثیر غرب بودند؛ توجه نکردند که حرفهائی که اینها دارند، در مبارزه‌ی با اسلام است؛ این را توجه نکردند، مماشات کردند. نتیجه این شد که کسی که می دانست و می فهمید - مثل مرحوم شیخ فضل‌اللَّه نوری - به دار زده شد و اینها حساسیتی پیدا نکردند؛ بعد خود آنهائی هم که به این حساسیت اهمیت و بها نداده بودند، بعد از شیخ فضل‌اللَّه مورد تعرض و تطاول و تهتک آنها قرار گرفتند و سیلی آنها را خوردند؛۱۳۸۸/۱۲/۶ 🔸 منابع: ک، خانه بر دامنه آتشفشان، علی ابوالحسنی(منذر)، جهادتبیینی و... ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⁉️ یپرم ارمنی کیست؟ 🔰👇👇
⁉️یپرم ارمنی، کیست؟ بخش 1⃣🔰 ⁉️ چگونه دست انتقام الهی گریبان "یپرم خبیث ارمنی" لعنة الله علیه، را که حتی به مبانی مسیحیت باور نداشت و دین ستیز بود، گرفت؟ حرامزاده ای که به گفته حتی هم قماشانش، همچون اسماعیل رائین، پدرش معلوم نبود🔰 ✍ او عامل اجرای حکم اعدام مرجع شیعیان، حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری(ره) زعیم نهضت اسلام خواهی مشروطه(مشروعه) بود🔰 ⁉️ پس از اعدام علامه شیخ فضل الله نوری(ره) پیکر مطهر را به حیات نظمیه [شهربانی] منتقل کردند و به گوشه ای انداختند، مشروطه طلبان جریان انگلیسی و دیگر افرادی که نسبت به دین کینه و عداوت داشتند به جسد حمله کردند، نیروهای مسلح با قنداق تفنگ، دیگران با لگد، به طوری که خونابه از جسد سرازیر شد، یپرم ارمنی رئیس عیاش و لامذهب نظمیه قصد سوزاندن آن را داشت، که از این قصد، منصرفش کردند. یپرم، جلوی چشم همگان بر جنازه مطهر ادرار کرد و با خوشحالی گفت پاپ مسلمانان را کشتیم... ...سپس گزارش اعدام را به آخوند خراسانی از معممین ثلاث حامی مشروطه و مخالف شیخ فضل الله، به نجف، تلگراف زد !!!🔰 📃 متن تلگراف:🔰 حضور محترم آیت الله آقای آخوند ملا محمد کاظم خراسانی، شیخ فضل الله نوری مرتد و ضد انقلاب، اعدام و به دار مجازات آویخته شد/یپرم ارمنی از، ک، خانه بر دامنه آتشفشان، ص ۲۵۲ ⁉️✍ پرسش اینجاست که چرا، شخصی مانند آخوند محمد کاظم خراسانی چنین فرد معلوم الحالی را که نه مسلمان و نه مسیحی بود، به عنوان رئیس نظمیه مشروطه، قبول نمود!!!؟ و از وی گزارش دریافت می کرد!!!؟ 🔰ادامه در بخش دوم🔰
بخش 2⃣🔰 ✍ یپرم داویدیان گانتاکتسی مشهور به یپرم‌ ارمنی و یپرم حرامزاده، از مزدوران نظامی دوران مشروطه که در دوران استبداد صغیر و بعد از آن در نبردهای متعددی علیه نیروهای مخالف مشروطه شرکت کرده بود. ✍ دلایل حرامزاده بودن یپرم!🔰 عموم محققين و مورخين، حتی اسمعيل رائين كه سعی داشته‌ است به دروغ از يپرم و اقدامات او قهرمانی افسانه‌اي بسازد، نامي از پدر يپرم نبرده‌اند و همگي زادگاه او را در نزديكي‌هاي گنجه از مادري بي‌نام و نشان ذكر كرده‌اند. خود يپرم نيز در نامه‌هايش هرگز اسمي از پدر نبرده است. رائين مي‌گويد: «در طفوليت به سبب طبع سركش و روح عصيانگر خيلي زود درس و مدرسه را رها كرد و براي مبارزه با دولت عثماني و تقويت ارامنه تابع آن دولت رهسپار تركيه شد(عضو گروه تروریستی داشناک گردید)، ولي [به] وسيله دولت روس دستگير و محاكمه و محكوم به 24 سال زندان در دوردست‌ترين منطقه سيبري شد، اما پس از چندي توانست از زندان فرار و دست تقدير او را به ايران كشانيد. ابتدا در منطقه شمال به كار راه‌سازي مشغول شد، ولي بعد از به توپ بستن مجلس، خود را در جرگه آزادي‌خواهان جا زد». نمودهای آزادی‌خواهی وی!! (بخوانید جنایت هایش) اولين اقدام او تسخير شهر رشت بود كه با عده معدودي به دستياري معزالسطان، با يک يورش غافلگيرانه، سردار افخم حاكم رشت را کشت و مجتهد اسلام خواه گیلان و استاد میرزا کوچک خان(ملا محمد خمامي) را به شهادت رساند. تمام اموال دارالحكومه را تصرف كرد. او با نيرنگ ناصرخان پسر غياث نظام رشتي را كه طرفدار دولت بود، در يوزباشي چاي با اطرافيانش كشت و به نام اعانه به زور بيش از صد و پنجاه هزار تومان از مردم رشت پول گرفت !و قواي خود را تقويت كرد و عازم تهران شد. در قريه «نگي» قزوين به قواي دولتي حمله كرد و بنا به اعتراف خودش ، عده‌اي زن و كودک و دهقان بي‌گناه را به‌طور عمدي به قتل رساند! بعد از تصرف قزوين به دستور او شيخ‌الاسلام قزويني و قاسم‌آقا ميرپنج (سرتيپ) و عده‌اي از سرشناسان قزوين را به‌طرز فجيع و وحشيانه‌اي به قتل رسانيدند و عمارت ارک و چهلستون اين شهر را به آتش كشيدند و از مردم به زور مقدار زيادي اعانه دريافت و غارت و بين افراد خود تقسيم كردند. از قزوين عازم زنجان شدند. در آنجا مجتهد اسلام خواه زنجان، آخوند ملا قربانعلي زنجانی كه طرفداران زيادي داشت و محبوب عامه بود دستگیر كردند. [در تاریخ آمده، ملا قربانعلی را که قصد کشتنش را داشتند، با نظر آخوند محمد کاظم خراسانی، به کاظمین تبعید کردند!] از آنجا به «سرآب» و «اهر» و «قرچه‌داغ» حمله كردند. بعد از تصرف آنها خانه و اثاث سران و سرشناسان آن سامان با بي‌رحمي به غارت رفت و نصيب قشون ظفرنمون آزادي! شد. در تهران او را به سمت رياست پليس(نظمیه) منصوب كردند، اما او بارها قانون را زير پا گذاشت و خودسرانه اقداماتي برخلاف قانون اساسي و دستورات دولت و مقررات مي‌كرد. او اداره تحقيقات و چند اداره ديگر را خودسرانه بست و كارمندان آن سازمان‌ها را با لگد و پس‌گردني بيرون كرد. اين مشروطه‌طلب آزادي‌خواه! در جمادي‌الثاني 1329 عده‌اي پليس فرستاد و عدليه (دادگستري) را به زور بست، وقتي قضات فرمان دولت را مطالبه كردند، يپرم دستور داد آنها را در برابر اين گستاخي توقيف كنند! دو روزنامه «بهلول» و «چنته» يپرم را در مورد اخراج كارمندان پليس و توقيف قضات سخت نكوهيدند، ولي پس از اينكه اين دو روزنامه به دست يپرم رسيد و از انتقاد آنها آگاه شد، چند نفر را فرستاد تا روزنامه‌ها را توقيف و دفتر آنها‌ را غارت و ميرزامحمود مدير روزنامه چنته را بازداشت كردند. وقتي ميرزااحمدخان مفتش ماليه به‌موجب حكم وزير ماليه (دارايي) مأمور رسيدگي به حساب صندوق پليس شد، يپرم‌ فرمان او را پاره كرد و با سر و دست شكسته از نظميه بيرونش انداخت. دستور بازداشت اقتدارالسلطنه كه از وجوه وزارت جنگ اختلاس كرده بود، از طرف دولت و وزارت جنگ به نظميه صادر شد، ولي يپرم به‌طور علني او را در منزل خود برد و در پاسخ نامه نوشت: «اين شخص در تهران نيست»! يپرم حرامزاده كه خود را مجاهد می نامید، در ماجراي پارک اتابک به مجاهدين آذربايجان به سرپرستي ستارخان و باقرخان حمله و پارک را محاصره كرد و به آتش كشيد و با گلوله توپ و تفنگ درحالي كه آنها بيرق سفيد صلح‌طلبي خود را نشان مي‌دادند، به آنان پاسخ داد و بسياري از آنها را به خاک و خون كشيد. ‼️ او حتي به روحانيت مسيحی اهانت مي‌كرد، چنانچه پس از هلاکتش، اسقف همدان او را ارمني ندانست و از مراسم مذهبي خودداري كرد، ولي دوستان ارمني او اسقف را به تير بستند و كشتند. ‌ يپرم بخاطر عداوت ذاتی با روحانیون مسلمان و حتی مسیحی، طرفدار ترور آنها بود، او قاتلین سید عبدالله بهبهانی [که از علمای حامی خودشان یعنی مشروطه چیان بود] را پناه داد و برخلاف ميل و خواست خاص و عام مانع از محاكمه آنها شد. 🔰ادامه در بخش سوم/پایانی🔰
بخش 3⃣🔰 ⁉️ عاقبت يپرم جنایتکار👇 ✍ دست انتقام الهی توسط جوان رشید و دلاور کرمانشاهی، یپرم حرامزاده جانی را به درک واصل کرد🔰 يپرم نه مسلمان بود و نه ايراني، ازاین روی نمي‌توانست هيچ‌گونه احساسي نسبت به مشروطه و غیر آن داشته باشد، به‌خصوص كه مشروطه‌خواهان ايران نماينده نيروي ملي نبودند، كه از اقليت‌هاي كوچكي تشكيل شده بودند كه بيشترشان تحريک شده و كمترشان احساس آزادي‌خواهي داشتند و سياست خارجي نیز زير بال آنان را گرفته بود، یپرم که دست نشانده خارجی بود، كوره سوادي بيش نداشت و تقریبا همه او را عامي دانسته‌اند. نداشتن مربي صالح و احساسات تند و ماجراجويانه، او را به سوي يک زندگي ناراحت سوق داده و چون قسي‌القلب بود، در اين راه با جنایتکاری، موفقيت‌هايي نیز به دست آورد. خودسري‌ها و قانون‌شكني‌های او موجب شد كه ازسوی دولت و برای دور داشتن وی از مرکز، برای خاموش کردن شورش ها در غرب كشور مأموريت يابد. یپرم در كرمانشاه عده‌اي از رجال و روحانيون را كشت و چون به قلعه «شورجه» از قراء «چاردولي» [در آن زمان این مناطق همگی از توابع کرمانشاه بودند] كه قبلاً محل برخورد قواي دولتي و سالارالدوله بود- رسيد، از قواي مهاجم در آن قلعه كسي باقي نمانده بود و ساكنين قلعه عبارت بودند از: عبدالباقي‌خان چاردولي کرمانشاهی و محمدخان چناري با جمعي از دهقانان و كشاورزان. «اجل» يپرم حرامزاده را وادار به تخريب قلعه و تارومار ساكنين قلعه كرد، لذا دستور داد توپ‌ها را رويِ تپه برابر قلعه نصب كنند و با خمپاره و توپ به قلعه حمله كنند.وقتي صداي غرش توپ و ريزش ديوارها بلند شد، به‌ناچار از درون قلعه به اين تجاوز پاسخ دادند. با اينكه اكثريت سكنه قلعه در اين يورش كشته شدند، از سنگرهاي بالاي قلعه چند نفر به تيراندازي براي دفاع مشغول بودند. مزدوران یپرم، بر آن شدند كه با يورش بعدي قلعه را خراب و تصرف و مدافعين را نابود كنند، در اين هجوم چند تن از افراد یپرم هدف گلوله‌ تيرافكن‌هاي قلعه قرار گرفتند و در خاک و خون غلتيدند، يكي از آنها دكتر سهراب‌خان معاون نظميه و طبيب اردوي مشروطه چیان بود. مرگ او يپرم را كه در پشت تپه استراحت مي‌كرد عصباني ساخت و برخاست و دیوانه وار شخصاً به‌سوي قلعه هجوم برد، يكي از افرادش سعی کرد مانع رفتن او به‌سوي مرگ شود، اما يپرم كشيده‌اي به گوش او زد و با حس شديد انتقام‌جويي پيش رفت، هنوز به قلعه نرسيده بود كه گلوله‌اي به پشت گوش او اصابت كرد و از گونه راستش بيرون آمد !و همان‌جا در دم به هلاکت رسید. در پی اين حادثه، مزدوران ارمني آشفته شدند و شيون‌كنان خود را به كنار ديوارهاي قلعه رساندند و با وجود شدت آتش و رگبار گلوله‌ها با كمک يار محمدخان قلعه را تصرف كردند و تمام اهالي بازمانده در قلعه را از زن و بچه و پير و جوان به استثناي 14 نفر مرد مسلح كه براي محاكمه و يافتن قاتل يپرم زنده گذاشتند، قتل‌عام كردند و در همان‌جا از اسيران(۱۴ نفر) شروع به تحقيقات كردند. در ميان آنان جواني بود بالابلند، چهارشانه، خوش‌قيافه و رشيد كه ارباب قلعه محسوب مي‌شد. نام او عبدالباقي‌خان کرمانشاهی بود و بيش از 24 سال نداشت، چهره مردانه و اندام برازنده او توجه حاضران را جلب كرد، پس از تحقيقات بسيار معلوم شد كه هلاک کننده يپرم حرامزاده، شخص عبدالباقي‌خان است. او با رشادت تمام به فرمانفرما گفت: «من يپرم را كشته‌ام، ولي قاتل نيستم! اگر كسي خانه شما را هدف توپ و خمپاره قرار بدهد و افراد بي‌گناه شما را به خاک و خون بكشد و شما در مقام دفاع برآييد، قاتليد؟» فرمانفرما تأملي كرد و به رشادت اين جوان پاك‌نهاد مي‌انديشيد، عبدالباقي‌خان به كلام خود ادامه داد و گفت: «مرا بفرستيد تهران، اگر خواستند مرا آنجا مجازات كنند». فرمانفرما با اين پيشنهاد موافقت كرد و دستور داد تا مقدمات اعزامش را به تهران فراهم كنند، اما وقتي كه از پيش فرمانفرما برمي‌گشت «ابرام ارمني» يكي از مزدوران يپرم، او را ناجوانمردانه از پشت سر هدف گلوله قرار داد و به شهادت رساند. جنازه یپرم نیز به تهران منتقل و علی رغم مخالفت ها، در محوطه کلیسای مریم مقدس دفن گردید. 🔶 يپرم، تصور مي‌كرد بتواند با توسعه تروريسم در ايران به زمامداري مطلق برسد!بی شک اگر او به دست شهید عبدالباقي‌ خان چهاردولی کرمانشاهی كشته نمي‌شد، در اين كشور منشأ فتنه‌هاي بسيار مي‌شد و نقشه‌هاي خطرناكي را به زيان استقلال و مليت ايراني اجرا مي‌كرد. گويي در «چاردولي» به اين نكته پي برده بودند كه از عبدالباقي‌خان به عنوان يک قهرمان ملي ياد مي‌كردند و براي جواني و برازندگي و دليري او ترانه‌هاي محلي ساختند كه هنوز ورد زبان‌هاست .آنان تا هم اینک نیز دلاوري‌هاي اين جوان اصيل ايراني را مي‌ستايند و بر زندگي كوتاه او اشک مي‌ريزند. منابع: مشرق نیوز، مؤسسه پژوهش های سیاسی، آثار علی ابوالحسنی(منذر)، دکتر شمس الدین تندر کیا، جواد بهمنی و... ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا