eitaa logo
کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
5.3هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
260 ویدیو
351 فایل
کانال تخصصی شهید رابع علامه ذوالفنون، فرید و بصیرِ عصر، جامع معقول و منقول، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره سیره، مواضع و آثار مقالات، نظرات پژوهشگران و... کانال دوم در سروش(لوایح): 📲https://splus.ir/Lavayeh_ShahidRabe خادم کانال: @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰بخش دوم🔰 رعیت ظلم و ستم می‌کردند. واقعا جنایات و خیانت‌های خوانین در این مملکت غیرقابل توصیف است. یکی دو مورد نیست. سراسری بود؛ چون بین خوانین و استبداد و عوامل آن پیوند بود. برخی از این‌ها هم مثل فرمانفرما، خاندانِ قوام‌الملک شیراز، خاندان شوکت‌الملکِ شرق تهران با استعمار مرتبط بودند. چون انگلیس‌ها به قول خودشان تمامِ تخم مرغ‌هاشان را در یک سبد نمی‌گذاشتند که یک‌جا بشکند؛ بلکه از انواع و اقسام امکانات استفاده می‌کردند. 🔸جریان سوسیال دموکرات موضوع بعدی جریان سیوسیال دموکرات‌ها یا به تعبیر آن روز قفقازی‌هاست. آن‌ها به ظاهر با امپریالیسم و فئودالیسم مبارزه می‌کردند. آن‌ها در اعتقادات تشکیک و عده‌ای را جذب خودشان می‌کردند. از نظر سیاسی، مبارزه مسلحانه داشتند و بمب‌گذاری و ترور می‌کردند. از نظر اجتماعی و اخلاقی هم پایبند به هیچ چیز نبودند. مسألة قفقازی‌ها کم‌ مسأله‌ای نبود. بیشتر هم تحت مدیریت حیدرخانِ عمو اوغلی بود. او نبوغ و استعداد و مدیریت قوی‌ای داشت. مهندس برق بود که مظفرالدین‌شاه او را از بادکوبه به ایران آورد. در اینجا تشکیلات مراکز غیبی [راه انداخت] که بعد به مراکز سوسیال دموکرات ختم شد. اینکه آن‌ها چطور با تقی‌زاده در حزب دموکرات پیوند ‌خوردند، ابهام‌هایی وجود دارد که باید بعدها به آن پرداخت. به هر صورت جریان سوسیال دموکرات فعال بود. 🔸جریان بابی‌ها و بهایی‌ها نیز فعال بودند. شخصیت‌های عباوعمامه‌دار، ولی بابیِ ازلی نیز بودند؛ مثل یحیی دولت‌آبادی، [محمد ناظم الاسلام کرمانی]، مَلک المتکلمین و سید جمال‌ واعظ اصفهانی. ما این تیپ افراد هم داشتیم که به عنوان روحانی فعالیت می‌کردند، ولی ضد دین بودند. البته ملک المتکلمین مستقیما با [سر جاسوس انگلیس]، اردشیر جی و جریان انگلیسی مرتبط بود. 🔸انجمن‌های مخفی اینجا انجمن‌های مخفی داریم که تا پانصد انجمن می‌شمارند، ولی بعید است این مقدار باشد؛ بعضی‌ها صرفا اسم بوده و با اسامی مختلف فعالیت می‌کردن. طالب‌اوف از روشنفکران غرب‌گرا بود و در تفلیس زندگی می‌کرد. در ذهنِ روشنفکران، [طالب‌اوف] رهبرِ سیاسی فکری بود. [بابی ازلی علی اکبر دخو همان] دهخدا برای طالب‌اوف به عنوان یک رهبر، نامه‌ای می‌نویسد. نامه جالبی است که تفکر دهخدا را می‌رساند. دهخدا می‌نویسد که ما در اینجا داریم انقلاب می‌کنیم و پانصد حزب و گروه در ایران اعلام موجودیت کرده‌اند. شما بیا اینجا مدیریت کن و رهبری و پیشوایی را به عهده بگیر. طالب‌اوف هم جواب جالبی می‌دهد؛ می‌گوید کدام جانور در ایران یک‌شبه، پانصد حزب و انجمن زاییده؟! جوان! مگر می‌شود در یک دوره این همه انجمن و نهاد به وجود آمده باشد. انجمن شرایط دارد. طالب‌اوف می‌خواهد یک‌خرده درس تاریخی بدهد. به هر صورت این انجمن‌ها عمدتا یا وابسته به فراماسونری بودند یا وابسته به غرب. بابی‌ها و ازلی‌ها نیز در برخی از آن‌ انجمن‌ها مشارکت فعال داشتند.[محمد ناظم الاسلام کرمانی از تحریفگران تاریخ مشروطه، از بانیان تعدادی از این انجمن ها بود]. از مدارس خارجی که بگذریم، سفارتخانه‌ها و کنسولگری‌ها فعالیت داشتند. آنها را نیز باید جزء جریانات استعماری حساب کنیم. 🔸استعمار، جامعه را به انحطاط و ابتذال می‌کشاند این وضعیت مردم بی‌پناه است. در متن جامعه، فقر مالی، فقر فرهنگی، فقر بهداشتی، عدم درک سیاسی [موج می‌زند]؛ یعنی وقتی استعمار می‌آید، به تدریج جامعه را به انحطاط و ابتذال و عقب‌ماندگی می‌کشاند. قحطی، مشکلات مالی، انواع و اقسام بیماری‌ها در مجموع وضعیت فضاحت‌باری بود. در این موقعیت طبیعی است که عده‌ای روشنفکر یا روحانی به دنبال تغییر و تحول باشند. چون همه این‌ها را، از ظلم و ستم می‌بینند. فکر کنم برای فهم استبداد رساله طبایع الاستبداد کواکبی، کتاب خیلی قوی‌ای است. هم آقای مطهری درباره این کتاب نظر می‌داد و هم آقا سید محمود طالقانی. [ کواکبی می‌گوید] استبداد همان‌گونه که جامعه را به تحجر، عقب‌ماندگی، کم‌فهمی و کج‌فهمی می‌کشاند، با همان ماهیت استبدادی به دنبال راه‌حل است. آنجا می‌گوید اگر بخواهیم علم را گسترش بدهیم، با زور و استبداد می‌خواهیم مردم را عالم کنیم. اگر می‌خواهیم اخلاق گسترش بدهیم، با استبداد می‌خواهیم اخلاق را [نهادینه کنیم]. رساله طبایع الاستبداد، نشانگر اوضاع آن زمان است. [کواکبی] از خاندان و سادات اردبیل است. اجدادش به شامات رفتند. ولی او زبان فارسی را خوب می‌داند و با فرهنگ ایران هم آشناست. این مسئله استبداد و این فقر و مشکلاتی بود که ما در جامعه داشتیم. یعنی همه آن مشکلات را در استبداد می‌دیدند و به دنبال نسخه رهایی می‌گشتند که ناگهان مشروطه مطرح شد؟ بله؛ در ابتدا مطرح بود که ما باید یک جایی داشته باشیم که قوانین را تدوین کنند و اسم آن عدالتخانه باشد. بعضی‌ها می‌گویند کلمه مشروطه... 🔰ادامه در بخش سوم🔰
🔰بخش سوم🔰 از خارج آمد. البته بستگی دارد. مثل کلمه آزادی است. بعضی کلمات، عمومی است؛ مهم این است که چه کسی بخواهد آن را تعریف، تبیین یا تدوین کند. آزادی، برادری، برابری، مساوات، قسط، مشروطه و عدالتخانه اصل مطالبات بود که حکام تهران مثل عین‌الدوله ظلم و ستم نکنند و یک جایی باشد که جلوی این‌ها را بگیرد. لذا با این حرکت[عدالتخانه] شروع و بعد تبدیل شد به مشروطه. 🔸تفسیر متفاوت «مشروطه‌» از زبان گروه‌ها و جریان‌های مختلف برخی می‌گویند سفیر انگلیس مشروطه را مطرح کرد، بعضی‌ها می‌گویند در آن تجمع [تحصن ذلت بار در سفارت انگلیس] گفته شده است. مهم این است که چه کسی، چه کسانی و چه جریانی «مشروطه» را مطرح می‌کنند! 🔸مروری بر رساله انصافیه از ملا حبیب الله کاشی رساله است که ملا حبیب الله کاشی آن را نوشته است. ایشان آن موقع یک روحانی و مدرس 40 ساله بود. او برادرزاده و داماد ملامحمد کاشانی است که از مراجع و علما و مدرسین بزرگ حوزه علمیه اصفهان می‌باشد. ملامحمد کاشانی یک تقریظی هم بر این رساله نوشته است. ایشان در این رساله، مشروطه را بر اساس قرآن و نهج البلاغه تعریف می‌کند. بیشتر هم نهج‌البلاغه را متن قرار می‌دهد. ایشان این رساله را در سال 1328 ق، یعنی دو‌سال‌ونیم بعد از انقلابِ مشروطه چاپ کرده است. معلوم می‌شود رساله را یک سال بعد از مشروطه نوشته است. دوازده مطالبه جامعه را از مشروطه مطرح می‌کند. او نامه حضرت امیر به مالک اشتر را می‌آورد و قانون را بر اساس قرآن و اسلام تبیین می‌کند. اول حاکمیت قانون را مطرح می‌کند. بعد بحث تعدیل ظلم و تأسیس عدالتخانه برای رسیدگی به خواسته‌های مردم، تا بین شاه و عامی تفاوتی نباشد. آزادی در حیطه اسلام و قرآن باشد تا جامعه بتواند به رشد و تعالی برسد. همچنین آزادی مطبوعات و آزادی انجمن‌ها را در چارچوب قرآن و دین می‌برد. او حدود ده آسیب را برای مشروطه بیان می‌کند که باعث شد مشروطه به اهدافش نرسد. یعنی یک سال و نیم بعد از انقلاب مشروطه احساس می‌کند مشروطه به انحراف رفته و مطبوعات به دست جهال افتاده است؛ تا جایی که به جای تربیت و ایجاد اتحاد در مردم، موجب اختلاف و رویارویی جامعه شده‌اند. [يعنى همان آفَت ها و آسيب هايى كه مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، بارها تذكر داده و نتایج آنرا پیش بینی کرده بود: ایها الناس بانیان مشروطه از لامذهبین هستند و قصد فریب مردم و انحراف نهضت را دارند...مشروطه ای که از دیگ پلوی سفارت انگلیس درآید، آخر و عاقبتش معلوم است] كاشانى، آسیب ها را اینگونه باز گو می کند - عدم تقیدِ دولتمردان به قانون؛ می‌گوید قانونی که نوشته شد دولتمردان عمل نکردند. - تزاحم مشاغل، دولتمردان هر کدامش چند شغل داشتند و به هیچ کدام نرسیدند. - انتقاد از پارتی‌بازی و توصیه‌هایی که در حکومت صورت می‌گرفت. - مشکلات علمی و اقتصادی جامعه را مطرح می‌کند که ما مصرفمان بیش از تولیدمان است. می‌گوید تمامِ طلاها و نقره و دفینه‌هایمان را به خارجی دادیم، در مقابل از آن‌ها جنس بنجول گرفتیم... در رابطه با رجال مشروطه، باید رسائلی را که علمای ما نوشتند دید. مجموعه رسائل مشروطه، از دکتر غلامحسین زرگرنژاد است. مقدمه و حواشی این کتاب گویاتر است. 🔸با توجه به شرایط اجتماعی آن دوران که بیان کردید، یکی از آن‌ها عدم درک سیاسیِ مردم بود. با توجه به چنین شرایطی چگونه مردم و روشنفکران به این نتیجه می‌رسند که مشروطه را مطرح کنند؟ یک تعبیری در سیاسیون است که نمی‌شود آن را همه جا تعمیم داد. گاهی در زندگی فردی افراد نیز هست؛ می‌دانند چه نمی‌خواهند، ولی نمی‌دانند چه می‌خواهند؛ نه فقط عامه مردم، حتی خیلی از روشنفکران هم نمی‌دانستند چه می‌خواهند. گاهی مردم چنان از ظلم و ستم و تباهی به تنگ می‌آیند [که فقط به دنبال راهی هستند که از این مخصمه فرار کنند] اما نمی‌دانند بعد از آن چه می‌شود؛ اگرچه برخی گفتند ظلم و ستم قبل از مشروطه، کمتر از بعد مشروطه بود. جریان شیخ فضل الله نوری و آسید محمد کاظم یزدی، مشکلات را می‌دانستند و می‌فهمیدند که چه می‌خواهند؛ ولی برخی درک صحیحی نداشتند و با همان جو جلو می‌آمدند. وقتی واعظ بالای منبر علیه این‌ها حرف می‌زند یا در حرم حضرت معصومه(س) تحصن می‌کنند یا به عنوان اعتراض مهاجرت می‌کنند، جامعه حس می‌کند که اصلا فقها و علما امنیت ندارند. یعنی این قسمت را می‌بینند، اما این‌که چه می‌خواهند [را نمی‌دانند] و گرگ‌هایی که لباس میش به تن دارند را نمی‌توانند تشیخص بدهند؛ حتی گاهی خوب‌هایمان نتوانستند تشخیص بدهند. ما بعد از صدواندی سال... 🔰ادامه در بخش چهارم🔰
🔰بخش چهارم🔰 داریم تحلیل می‌کنیم؛ وگرنه چه بسا اگر ما هم بودیم همان بودیم. طلبه جوانِ سی‌و‌اندی ساله بود به نام سلطان‌العلمای خراسانی. او همان حرف‌های شیخ فضل الله نوری را می‌زند، اما کاملا در موضع تقی‌زاده حرکت می‌کند! آخر هم کشته می‌شود. وقتی می‌خواست از مشهد بیاید تهران، پدرش اجازه نمی‌داد و می‌گفت اوضاع ناجور است. آدم مؤمن، متدین و مقیدی است که به تهران می‌آید. او روزنامه دارد. نوشته‌هایش را که می‌خوانید، کاملا عادی است که یک روحانی این‌گونه بنویسد؛ اما در جایگاهی می‌ایستد که تقی‌زاده و جریان فراماسونری هستند. خودش هم متوجه نیست. واقعا هم متوجه نیست. از روی عمد نیست. 🔸غبار فتنه، مانند تیراندازی در تاریکی است خیلی جاها فرد متوجه قضیه نیست. وقتی که فتنه می‌آید انسان‌ها جلوی چشمشان را نمی‌بینند؛ فضا غبارآلود می‌شود و دودی جلوی چشم‌ها را می‌گیرد و فرد جلوی پایش را نمی‌بیند و افراد را گم می‌کند. مثل اینکه در شب تیراندازی می‌کند نمی‌داند به چه کسی تیراندازی می‌کند. طبیعت فتنه همین‌طور است. در جنگ روانی همین است. حجم جنگ روانی به‌قدری وسیع و گسترده است که افراد متوجه نمی‌شوند. اوایل انقلاب علیه آیت الله شهید سیدمحمد بهشتی جوی درست کردند که بعضی آدم‌های خوب قضیه را نمی‌فهمیدند. می‌گفتند بهشتی آدم خوبی است، ولی کمی قدرت‌طلب است، آدم خوبی است، ولی یک‌خرده به انحراف کشیده شده است، آدم خوبی است، ولی یک‌خرده تکبر دارد. چون آدم‌های صادقی بودند بعد از شهادت بهشتی، از مواضعشان برگشتند. ولی کسانی که آگاهانه آن تهمت‌ها را می‌زدند، می‌دانستند چه کار دارند می‌کنند و می‌فهمیدند بهشتی کیست؟ 🔸طرفداران مشروطه با تشکیلات منسجم مجلس را به دست گرفتند به هر حال در چنین اوضاع و احوالی وقتی مشروطه را مطرح می‌کنند آخوند خراسانی در صف اول حامیان است! سید عبدالله بهبهانی و سید محمد طباطبایی، که منفرد عمل می‌کردند؛ اما جریان وابسته، تشکیلاتی عمل می‌کند؛ به‌طوری امر را مشتبه می‌کنند؛ که سید عبدالله و سیدمحمد خیلی چیزها را متوجه نمی‌شدند. واقعا متوجه نمی‌شدند. آن‌ها چون تشکیلاتی بودند توانستند با سرعت مجلس را بگیرند و قانون نیز تنظیم کنند. مجلسی که در آن ماسون‌ها و بابی‌ها و ازلی‌ها هستند. مطبوعات نیز به‌طوری علنی علیه اسلام، قرآن و ائمه اطهار(ع) می‌نویسند. مطالب صریحِ بابی‌ها، بهایی‌ها، ازلی‌ها، غربی‌ها و ماسون‌ها علیه دین جای خود، اما در نطق‌های اول مجلس همین حرف‌ها را می‌زدند. به صراحت می‌گفتند مگر ما آمده‌ایم اینجا مسجد درست کنیم؟ آمده‌ایم معیشت مردم را درست کنیم؛ چه ربطی به دین دارد. در این موقعیت شیخ فضل الله، احساس خطر کرد. نشریات را می‌خواند و آن‌ها را نقد می‌کرد. معلوم بود آن دو [سید عبدالله بهبهانی و سید محمد طباطبایی] نشریات را نمی‌خواندند. جریان وابسته در نجف هم فعال بود؛ چیزی که کمتر به آن پرداخته شده است؛ یعنی جریان فرماسونری و جریان غربی در نجف هم در برابر این قضایا فتنه‌انگیزی می‌کرد؛ [در حمایت از علمای مشروطه خواه، علمای مشروعه خواه را ناجوانمردانه مورد هجمه و تخریب قرار می دادند] تا جایی که آسیدمحمدکاظم یزدی[صاحب عروه و از همفکران شیخ فضل الله] را تهدید به مرگ کردند. می‌خواستند به خانه‌اش حمله کنند که عشایر مدت‌ها دور خانه آسیدکاظم را محاصره می‌کنند و اجازه رفت‌وآمد به عده‌ای نمی‌دهند. 🔸شیخ فضل‌الله با فهم عمیق، به مشروطه قید «مشروعه» اضافه می‌کند 🔹به نام مردم علیه شیخ فضل‌الله و برخی افرادی که منتقد بودند حجم زیادی تلگراف‌ به نجف می‌زنند. تلگراف نجف، خیلی‌هایش به اینجا نمی‌رسید. شیخ احساس می‌کند این‌ها که می‌گویند ما مشروطه می‌خواهیم [قصد توطئه دارند بنابراین تأکید می‌کند] قید اضافه کنید. قید مشروعه همان قید اسلامی است. 🔹لفظ «مشروطه» را هر کس یک جوری تفسیر می‌کند؛ مثل کلمه «جمهوری» است؛ می‌شود پنجاه پسوند برای آن آورد: جمهوری دموکراتیک، جمهوری ملی، جمهوری مارکسیستی، جمهوری سوسیالیستی؛ ولی امام (ره) می‌گویند «جمهوری اسلامی» و محکم می‌ایستند که نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر. جمهوری دموکراتیک اسلامی هم نمی‌خواهیم. در اینجا نیز قیدی که شیخ فضل‌الله(ره) زد، قید بسیار مهمی بود.[مشروطه فقط مشروعه، یعنی اسلامی باید باشد] گفت چرا کتاب قانون ما باید از سفارت بلژیک و فرانسه و انگلیس بیاید؟ ما قرآن داریم و خودمان قانون تدوین می‌کنیم. بعد آن را در راستای مخالف قانون مطرح کردند. 🔹بسیاری از علما و روحانیون طرفدار شیخ فضل‌الله بودند 🔹نکته خیلی مهم این است که در سراسر مملکت ده‌ها مجتهد، چندین مرجع و هزاران روحانی داریم که از مدافعان شیخ بودند، ولی در تاریخ اسم آن‌ها را نمی‌آورند. در تحصن حرم عبدالعظیم حسنی، هشت مجتهد مسلم، یک مرجع تقلید [شیخ فضل الله]، حدود هفتادوچند نفر امام جماعت... 🔰ادامه در بخش پنجم/پایانی🔰
🔰بخش پنجم/ پایانی🔰 [که اکثرشان مجتهد بودند]، سیصد طلبه و در مجموع هزار نفر شرکت می‌کنند. ولی در تاریخ فقط یک شیخ فضل الله نوری مطرح می‌شود! و مدافعین ایشان را در استان‌ها و شهرها، تهدید و منزوی می‌کنند. یکی از آن‌ها میرزا حسن مجتهد تبریزی است. او در آن طرف مرز فققاز هم مرجعیت دارد. او را به عنوان زمین‌دار تبعید می‌کنند. چون اگر آنجا باشد اجازه فعالیت به مشروطه‌خواهان نمی‌دهد. برادرش آمیزرا صادق مجتهد تبریزی نیز که در دوره رضاشاه مبارزه می‌کند، دستگیر و او را زندانی می‌کنند. او را نیز منزوی می‌کنند و مجبور می‌شود با ثقه‌الاسلام تبریزی از انجمن تبریز بیرون بیاید. شما نامه‌های ثقة‌‌الاسلام به پسرش را مطالعه کنید و ببینید اوضاع جریان‌های ضد دینی در تبریز چگونه است. میرزاعلی‌اکبر مجتهد اردبیلی را محدود می‌کنند به اتهام اینکه او مدافع استبداد بود. علمای زیادی در خراسان داریم [که مخالف مشروطه بودند]. شگرد مشروطه‌خواهان؛ دوقطبیِ یا مشروطه یا استبداد شگرد این‌ها این بود که یک خط وسط می‌کشند: مشروطه‌خواهان و مستبدین؛ یعنی هر کس مشروطه را قبول نداشت، مستبد است. اینکه به [مرجع شهید علامه] شیخ [فضل الله نوری(ره)] تهمت استبداد می‌زنند به‌خاطر همین است. هر عالمی که در هر نقطه از ایران منتقد بود گفتند او مستبد است. به مرحوم آسیدمحمدکاظم یزدی نیز اتهام می‌زنند که طرفدار استبداد است. نمی‌گویند ما چند نوع مشروطه داریم؛ مشروطه غربی، مشروطه مشروعه و... داریم، بلکه یک خط می‌کشند: یا استبداد یا مشروطه‌خواه. در این موقعیت ما شاهد شقاق وسیعی بین جریان روحانیت هستیم. آیت الله شهید مرتضی مطهری نیز در کتاب اسلام و مقتضیات زمان به این قضیه اشاره‌ دارد؛ که در قضیه مشروطه، در نجف برخورد اسلام و کفر بود؛ یعنی هر کس که مخالف مشروطه است کافر است. در داخل هم همین مسئله بود. این‌ها چنین جو ناجوری ساختند./876/ت۳۰۲/س، گفتگوی آقای قاسم تبریزی، پژوهشگر و مورخ معاصر با رسا، به همراه ویرایش و اضافات ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📄 ✍ موضوع: مفهوم ‏شناسی «عدالت‏خانه»، «مشروطه» و «مشروطه مشروعه» 🔹از: علیرضا روحانی ✍ موضوع مورد بحث این مقاله بازشناسی برخی مفاهیم سیاسی مورد استعمال در عصر مشروطه است. در انتخاب ترتیب بحث، مطابق روال تاریخی مطرح شدن این واژه ‏ها، در آغاز، «عدالتخانه» مورد بررسی قرار می‏گیرد، در ادامه به اصطلاح «مشروطه» پرداخته می‏ شود که از فرهنگ بیگانه وام گرفته شده و به جای اصطلاح بومی «عدالت‏خانه» طرح گردیده و پس از مقایسه مختصر این دو، نظریه «مشروطه مشروعه» مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) مورد بازشناسی قرار می‏گیرد. 🔴 ملاحظات🔰 1⃣ این مقاله به میزان گنجایشی که داشته، به کلیات و مسائل مورد نظر پرداخته و بحث کامل و جامع در باب اصطلاحات مورد نظر نداشته. 2⃣ مقاله حاضر به معنی تأیید تمام موارد مطروحه نمی باشد. 3⃣ بنا بر نقل قول های تاریخی، پس از شهادت شیخ، کتابخانه و مرکز اسناد ایشان که حاوی کتاب های نفیس خطی، اسناد تاریخی و آثار تألیفی شیخ، بخصوص طرح ها و دست نوشته های ایشان در موضوعاتی همچون، نظریه مشروطه مشروعه، حکومت اسلامی، اقتصاد اسلامی، بانکداری اسلامی، پیش نویس قانون اساسی و...بود، غارت گردید و یا به بهانه امانت گرفتن به یغما رفته و هیچگاه عودت نشده! لذا بیان این مطلب که نظریه مشروطه مشروعه شیخ، در حد شعار بوده و اصول و جزئیات آن تبیین و تشریح و مکتوب نشده! با واقعیت ها همخوانی ندارد و به قول معروف آن چیزی که نیست و ما ندیده ایم! دلیل بر اینکه از اول هم نبوده، نیست! استاد مهدی انصاری، مورخ، پژوهشگر و مشروطه پژوه معاصر، در گفتگو با نسیم آنلاین🔰 متأسفانه بسیاری از اسناد مربوط به مشروطه و شیخ شهید، از بین رفته‌اند، وگرنه عظمت کار علامه شیخ فضل الله نوری(ره) بیشتر معلوم می شد. یکی از کسانی که در از بین بردن این اسناد [اسناد مشروطه] نقش بسیار برجسته‌ای داشت، احمد کسروی (روحانی نمای فراماسون) است که خود در خاطراتش می‌نویسد، به هر شکلی که امکان داشته اسناد مشروطه را از دست این و آن جمع کرده، بعد هر کدام را که صلاح دانسته نگه داشته و بقیه را نابود کرده و هیچ سندی را هم به هیچ‌ کسی...برنگردانده است! متأسفانه قانون اساسی نگارش شده توسط شیخ فضل‌الله هم در بین این اسناد بود، آن هم یک قانون اساسی مشروعه مشروطه، نه غربی یا عرفی و درباری... کامل مقاله👇 http://mashrootiat.pchi.ir/show.php?page=contents&id=17312 🔸منبع: ماهنامه معرفت شماره 86، ویژه نامه تاریخ ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ تجربه مرجع شهید علامه شیخ‌ فضل‌الله نوری(ره) در روش‌شناسی سیاسی شیعه تکامل ایجاد کرد که آن هم به دست امام خمینی (ره) صورت گرفت. ✍ تاکنون در باب نهضت مشروطه و علل مخالفت شیخ شهید با حکومت مشروطه سخنان بسیاری گفته شده و تحلیلهای متفاوتی ارائه شده است. آنچه می‌خوانید نظرات دکتر سید مصطفی تقوی تاریخ پژوه و محقق معاصردر این مورد است🔰 در مورد «مشروطه مشروعه» که توسط شیخ فضل‌الله نوری(ره) مطرح شد و بعدها الگویی شد در جمهوری اسلامی و اجرا ‌شد، باید چند نکته را مورد توجه قرار داد؛ نخست اینکه اصولاً توجه داشته باشیم که مرحوم شیخ فضل‌الله نوری «مشروطه مشروعه» را در دوره «فطرت» یعنی در دوره‌ای که حاکمیت اسلام وجود نداشت و حکومت حاکمان که از منظر فقه شیعه حکومت جائر تلقی می‌شدند، مطرح کرد. حاکم جائر به این معنی است که اگرچه علمای شیعه از دوره صفویه به بعد شاهان و سلاطین شیعه را به صورت مشروط قبول داشتند و با آنها همکاری داشتند اما این به آن معنا نبود که حکومت آنها را همانند حکومت امام یا مجتهد جامع‌الشرایط مشروع تلقی می‌کردند. در آن مقطع تاریخی براساس تحولاتی که در کشور ایران رخ داده بود جامعه ایرانی مراحلی را طی کرد که در نهایت علما و سایر نخبگان به این نتیجه رسیدند با توجه به سلطه‌ای که استعمار بر نظام سلطنتی قاجاری پیدا کرد و ناکارآمدی استبداد قاجار برای اداره امور کشور نظام سلطنت خودکامه باید مشروط، محدود و قانونمند شود. بنابراین طبیعی بود به دلیل اینکه جامعه ایرانی جامعه مذهبی و اسلامی بود قانون نیز باید مبتنی بر هویت دینی و ملی ایران یعنی اسلام و تشیع باشد و مبنای کار قرار بگیرد؛ بنابراین وقتی نهضت مشروطه پیروز شد نهضتی‌های قصد داشتند سلطنت خودکامه مشروط و محدود شود. مشروطه‌خواهان برای محدود کردن سلطنت تصمیم گرفتند مجلس تاسیس کنند و با وضع قوانین حکومت خودکامه را محدود کنند. در چنین فضایی هنوز حکومت، حکومت جور تلقی می‌شد حکومت موجود آن دوره حکومت دینی تمام عیار نبود، مرحوم شیخ فضل‌الله نوری با توجه به تحرکاتی که جریان‌های سکولار و غرب‌گرا برای سکولاریزه کردن کشور و غربی‌سازی آن داشتند «مشروطه مشروعه» را مطرح کرد. او برای هدایت نهضت و سالم بودن جریان مطالبات مردم مشروطه مشروعه را مطرح کرد تا قوانین با شریعت مغایرت نداشته باشد و به عبارتی دیگر قوانین مجلس یا اسلامی باشد و یا دست کم مغایرتی با اسلام نداشته باشند. مشروطه مشروعه در چنین فضای تاریخی مطرح شد. اما جمهوری اسلامی بعد از آنکه مشروطه دچار انحراف شد و در نهایت قوانین مجلس مشروطه رنگ و بوی غربی و سکولار به خود گرفت و از دل آن استبداد پهلوی بیرون آمد که قصد داشتند عملاً بر مبنای سکولاریزم و مدل غرب کشور را اداره کنند پیروز شد.حضرت امام با بهره بردن از چنین تجارب تاریخی انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند. بنابراین در شکل گیری انقلاب اسلامی تجربه مشروطه و مسائلی که قبل و بعد پیروزی انقلاب مطرح شد و نقشی که جریان‌های مذهبی و سکولار در انقلاب بازی کردند همه این تجارب در شکل‌گیری انقلاب اسلامی و سامان‌دهی ساختار حقوقی جمهوری اسلامی مؤثر واقع شدند. به این معنا طرح و نظریه «مشروطه مشروعه» شیخ فضل الله از جمله الگوها و نمونه‌هایی بود که حضرت امام و دیگر علمای دین در هنگام تأسیس جمهوری اسلامی مورد توجه قرار دادند. اما تفاوت اساسی که نباید از آن غافل شد این است که دست کم ما می‌توانیم بگوییم که طرح «مشروطه مشروعه» در جمهوری اسلامی به تعالی و تکامل خودش رسید. مشروطه مشروعه برای دوره تاریخی حکومت جور و در شرایط فطرت جامعه اسلامی مطرح شد این درحالی است جمهوری اسلامی دارای مشروعیت کامل است چون حکومتی بر مبنای ولایت و زعامت یک مجتهد جامع‌الشرایط شیعه است و اصولاً از زمره حکومت‌های جور خارج است و تمام بنیاد و اساس این حکومت اسلامی بر مبنای ولایت و امامت و حاکمیت قوانین اسلام است. ‌در حکومت اسلامی دیگر وضع قانون اسلامی مغایر با اسلام معنا ندارد. اصولاً قوه مقننه که باید قانون را وضع کند و قوه مجریه اجرا کند و قوه قضاییه که اعمال کنند همه زیر نظر یک فقیه جامع‌الشرایط یا امام معصوم است. درست است که طرح «مشروطه مشروعه» در دیدگاه رهبران جمهوری اسلامی و برای مهار سکولاریزم نکته روشن‌گر و راهنمایی خوبی بود اما اصولاً در انقلاب اسلامی دیگر اساس حکومت برپایه جمهوری اسلامی تأسیس شد و ماهیتا" دیگر همه قوانین زیر نظر فقیه جامع الشرایط مشروعیت دارند و ماهیت اسلامی پیدا می کنند. 🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰بخش دوم🔰 شیخ فضل‌الله نوری در اثر حوادث پس از پیروزی نهضت مشروطه، طرح نظارت فقها بر قانون‌گذاری را دارد و به معنای اینکه هر قانونی که مجلس تصویب می‌کند باید مطابق با اسلام باشد و مغایرت با اسلام نداشته باشد و سازوکار این سازوکار کردن قوانین موضوعه مجلس با اسلام و نظارت پنج فقیه آگاه به زمان و جامع‌الشرایط است. تمام دیدگاه مرحوم نوری درباره نهضت مشروط در این نکته خلاصه می‌شد که نهضتی شد برای توسعه و ترقی کشور و رفاه حال مردم و پیشرفت کشور و سازوکار قانونمندی آن برای توسعه و ترقی هم قوانین اسلام است و قوانینی که می‌خواهیم مطمئن باشیم بر اسلامی بودن آن، باید با نظارت پنج فقیه تراز اول انجام شود. در اساس مشروطیت و عدم مغایرت آن با اسلام اختلاف‌نظری بین شیخ شهید و علمای مشروطه خواه موجود نیست یعنی بر تعبیر - علمی «علل مبنا آنها در مبانی اشتراک نظر داشتن، منتهی تفاوت و اختلاف در مصادیق و موضوعات بود» دراین مطلب بود که آیا آنچه که الان به وسیله مدیران اجرایی و قانون‌گذاران که پس از پیروزی مشروطه زمام امور را به دست گرفتن آیا راهکار و مشی سیاسی آنها همان چیزی است که علمای اسلام کلاً می‌خواستند؟‌یا جامعه اسلامی ایرانی می‌خواست و یا به سوی سکولاریزه شدن و غربی کردن امور پیش می‌رود در اینجا بود که مرحوم شیخ فضل‌الله نوری معتقد بودند که جریان انحرافی در روند نهضت عملاً ابتکار عمل را در مجلس و دولت به دست گرفت و جریان را به سوی سکولاریزه شدن و غربی کردن منحرف کرد و از هدف اصلی نهضت به دور شد. مرحوم خراسانی و دیگر علمای نجف یعنی آقایان مازندرانی و تهرانی و سیدعبدالله بهبهانی و سیدمحمد طباطبایی در ایران، اینها معتقد بودند که نهضت همچنان در روند خودش سالم به پیش می‌رود و غربگرایی و سکولاریزم فعلاً‌ خطری جدی برای نهضت نیستند!!! و آنهایی که مرحوم شیخ عامل انحراف می‌دید آنها چندان مهم و مؤثر و یا همچنان عامل انحراف در آن مقطع تاریخی نمی‌دیدند بنابراین اختلاف آنها بر سر همین رجال‌شناسی و جریان شناسی و تشخیص و مصادیق و موضوعات انقلاب و یا ضدانقلاب بودن، نهضت و ضد نهضت بود. شیخ فضل‌الله نوری مطرح می‌کردند که اصولاً دین جامع‌تر از قانون‌پذیری عرفی است .علت اینکه مرحوم شیخ این نکته را مطرح می‌کرد این بود که الان حکومت، حکومت فقیه جامعه‌الشرایط نیست. حکومت، حکومت سلطان مسلمان [که ملزم است طبق قوانین اسلام عمل کند]است و در شرایط حکومت سلطان مسلمان قوانینی که وضع می‌شود، محدودتر از کلیت دین است. این سخن ناشی از شرایط فطرت اسلام است. بنابراین به تعبیری همه دین درقانون‌گذاری‌های اینها و اجرای اینها محدود نمی‌شود. بنابراین قوانینی که وضع می‌کنند، محدودتر از کلیت دین است بله دین قوانین عامتر و شاملتر از آن چیزی که مجلس می‌خواست تصویب بکند یا دولت اجرا بکند داشت. این سخن شیخ ناشی از این شرایط فطرت اسلام بود و بنابر این به تعبیری سخن ایشان از اساس درست است و دیگر علما هم در اصل این مطالب اختلافی نداشتند. اختلاف بیشتر بر سر آن موضوعی بود که آیا حدود قوانین باید در تطابق با شریعت باشد و این امر ممکن نیست جز به وسیله کارشناسان دین، یعنی همان مجتهدان دینی؛ مرحوم شیخ فضل‌الله نوری، هر چیزی که می گفت از مبانی فقهی شیعه بود و شیخ معتقد بود که در جریان قانون‌گذاری باید مبانی فقهی را لحاظ کرد و مساواتی که مورد قبول اسلام است باید مورد پذیرش قانون‌گذاران قرار گیرد اگر تفاوتی از نظر فقهی در مورد اقشار مختلف مردم است مورد قبول واقع شود اما جریان‌های سکولار مجلس قصد داشتند وانمود کنند تفکیک و تقسیم‌بندی که در فقه راجع‌ به اقشار و اصناف اجتماعی مختلف است موضوعیت ندارد و همه افراد با هم مساوی هستند! شیخ فضل‌الله نوری هم، نظرشان این بود که حقوق شهروندان ممکن است یکسان باشد اما در حقوق اشخاص در مسائلی مانند ازدواج و این قبیل تفاوت‌ها وجود دارد که باید لحاظ شود. شیخ به مساوات حقوق افراد متناسب با فقه اسلامی باور داشت که باید در جامعه اسلامی لحاظ شود. حقوق افراد متناسب با دینی که دارند متفاوت است. 🔰ادامه در بخش سوم🔰
🔰بخش سوم🔰 این نکته را باید توجه داشته باشیم که نهضت مشروطه با رهبری علمای دینی و با حضور مردم مسلمان به پیروزی رسید قدرت عمومی جامعه اسلامی و رهبران دینی بود که شاه قاجار را وادار کرد مشروط و محدود کردن اختیاراتش را بپذیرد. به غیر از جریان اسلامی یعنی علمای دینی و مردم مسلمان، هیچ جریان سیاسی دیگری آن روز قادر نبود که بتواند نظام سیاسی را وادار به مشروط و محدود شدن قدرت اختیارش بکند. اما پس از پیروزی نهضت مشروطه نیاز به حضور و نظارت علما در امر تعیین قوانین حس شد به دلیل اینکه ساختار سیاسی تغییر کرده بود و در ساختار سیاسی جدید سلطنت مشروط شده بود، مجلس تشکیل شد که قانون وضع می‌کند که باید در جامعه اجرا شود و بیم این مسئله به وجود آمد که قوانین با اسلام تفاوت داشته باشد. چنین بیمی نیاز به نظارت مستمر علما را به وجود آورد. این درحالی است که در جنبش مثلی تنباکو و مقاطع تاریخی دیگر زمانی که جنبش به پیروزی می‌رسید علما بر اساس سنت دو وظیفه افتاء و قضا را بر عهد می‌گرفتند و اجرا را به حاکمان می‌سپردند و معتقد بودند اجرا، کار علما نیست بنابر این علما در باب امر به معروف و نهی از منکر یا سلطه کفار بر کشور دخالت می‌کردند. زمانی که مشکل حل می‌شد به حوزه سنتی برگشت می‌کردند. بعد از پیروزی مشروطیت حاکمیت عملا دوگانه شد. تا قبل از نهضت مشروطه درست از زمان صفویه به بعد علما و سلاطین با هم به گونه‌ای تعامل داشتند و کشور را از گزند حوادث حفظ می‌کردند اما بعد از پیروزی نهضت مشروطیت حاکمیت دوگانه شد. علاوه بر دربار، مجلس نیز تشکیل شد و جریان سکولار و غرب‌گرا درصدد بودند در مجلس حضور پیدا کنند و کشور را در جهت اهداف و عقاید خودشان سوق دهند. شیخ شهید در این مرحله احساس خطر کرد که نهضت از مسیر اصلی خود و مطالبات مردم فاصله می‌گیرد و به علمای دیگری[در نجف و ایران] اعلام خطر کرد، اما علمای مورد نظر همچنان محمدعلی شاه را خطر اصلی کشور می‌دانستند!!! معتقد بودند که معدودی غرب‌گرا، چندان مشکلی ایجاد نمی‌کنند!!! علمای مشروطه خواه معتقد بودند اگر قوانین ضد استبدادی به خوبی تحقق پیدا بکند آن وقت این غرب‌گراها در موعد مقرر از مسیر نهضت حذف می‌شوند!!! اما شیخ بر این اعتقاد بود خطرغرب‌گراها و سکولارهای با وجود اینکه تعدادشان کم است اما خطرشان از محمدعلی شاه و استبداد بیشتر است به دلیل اینکه محمدعلی شاه اگر ظالم و مستبد است اما در مجموعه شیعه است و اساساً حضور دین در جامعه و نظارت علما را قبول دارد اگرچه در عمل شاید به همه مواردش تن ندهد. ولی جریان غرب‌گرای سکولار به صورت بنیادی اصل حضور دین در صحنه سیاست را قبول نداشتند. چه برسد به حضور علما در سیاست. این اختلاف‌نظر باعث شد که شیخ‌ فضل‌الله احساس کند که بعد از پیروزی نهضت مشکل اساسی که همان غربگرا هستند باید برطرف شود اگر روشنفکران سکولار حذف شوند نهضت در مبارزه با استبداد قوی‌تربه پیش می‌رود اما علمای [حامی مشروطه در نجف و ایران] اینگونه تصور نمی‌کردند! اولویت مبارزه را با محمدعلی شاه و استبداد می‌دانستند نه غربگراها! اختلاف نظرهای اینچنینی موجب شد در آن مقطع تاریخی نهضت رهبری واحدی نداشته باشد شیخ فضل‌الله و دیگر آقایان[بهبهانی، طباطبایی، خراسانی و...] هر کدام بر نظر خودش اصرار کردند.جامعه به تبعیت از رهبران متفرق شد. این تفرقه باعث شد افراد غرب‌گرا و سکولار برای پیشبرد اهداف خود پشت سر امثال آقایان محمد کاظم خراسانی، سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی و... قرار بگیرند!!! شیخ‌ فضل‌الله نوری نخستین فردی بود خطر روشنفکران سکولار را در نهضت مشروطه فهمید مشروطه خواهان افراطی برای اینکه شیخ‌ فضل‌الله را مخالف خود دیدند در عرصه مطبوعات و انجمن‌هایی که در اختیار داشتند شیخ‌ فضل‌الله را مخالف مشروطه معرفی کردند و ادعا کردند شیخ طرفدار استبداد است قصد تقویت محمدعلی شاه را دارد و با مشروطیت و اساس پیشرفت و نوسازی کشور مخالف است. چون شیخ‌ فضل‌الله با مشروطه خواهان افراطی مقابله کرد مشروطه خواهان برای تخریب شیخ او را متهم کردند که ازمحمدعلی شاه پول دریافت کرده! در صورتیکه مطابق مستندات تاریخی مراجع، نیازی به دربار نداشتند. آن هم دربار قاجار که در آن مقطع تاریخی خودش در حضیض نیازمندی و درماندگی بود در واقع شیخ‌ فضل‌الله معتقد بود به عنوان مسلمان شیعه اگر محمدعلی شاه شیعه باشد، دین داشته باشد و حضور علما را هم قبول داشته باشد اگرچه شیعه ممکن است ظالم ومستبد باشد ولی نسبت به کسی که شعار می‌دهد [تقی زاده ها]که ما باید از فرق‌ سرتا نوک پا غربی باشیم ترجیح دارد. 🔰ادامه در بخش چهارم🔰
🔰بخش چهارم🔰 شیخ‌ فضل‌الله می‌گفت: اگر قرار باشد بین شخصی مثل سید حسن تقی‌زاده که شعار می‌دهد یک ایرانی برای پیشرفت باید در تمام جنبه‌های زندگی غربی شود با یک کسی مثل محمدعلی شاه که خیلی چیزها را قبول دارد و می‌توانیم مثل ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه با او مبارزه کنیم و محدودش کینم بین این دو نفر یک نفر را انتخاب کنم من قطعاً محمدعلی شاه را نسبت به کسی که می‌گوید از فرق سرتا نوک پا باید غربی باشیم ترجیح می‌دهم. مشروطه‌خواهانی خودشان را مدرن و مترقی دانسته و شیخ‌ فضل‌الله را به خاطر اینکه مخالفشان بود طرفدار استبداد می‌دانستند. جریان غربگرا در واقع غوغاسالاری تبلیغاتی بر ضد شیخ‌ فضل‌الله راه انداختند به خاطر اینکه شیخ‌ فضل‌الله اولین کسی بود که خطر آنها را احساس کرد و به جامعه گوشزد کرد وگرنه، نه شیخ‌ فضل‌الله طرف محمدعلی شاه و استبداد بود و نه غرب‌گرایان اینگونه فرشته نجات کشور بودند. شیخ‌ فضل‌الله بارها گفتند: من تنها طرفدار مشروطه هستم برای اینکه پول هزینه مهاجرت به قم که ۴ هزار تومان پول آن روز می‌شد و به رقم امروز میلیاردی می‌شود را من تأمین کردم اگر من نبودم شما امکان ایجاد اعتراض را نداشتید. خودم در شکل‌گیری مشروطیت نقش اساسی داشتم بنابراین با آن مخالف نیستم بلکه با این انحرافات مخالفم. همین منحرفین وقتی دیدند که شیخ‌ فضل‌الله خطر آنها را احساس کرد، درصدد حذف شیخ برآمدند. نخست شروع به تخریب و اتهام زدن به شیخ‌ فضل‌الله کردند که واقعیت نداشت. نکته قابل تأسف اینکه همین سخنان ژورنالیستی آن روز جریان مخالف شیخ‌ فضل‌الله که چیزی غیر از تهمت‌ها و بداخلاقی‌ها و ادعاهای غیراخلاقی نبود بعدها به صورت کتاب و تاریخ نوشتند و این استدلال ضعیف به عنوان سطح معلومات امروزی‌ها در مورد مشروطه و قضاوت آنان در مورد جریان‌های دوره مشروطه قرار می‌گیرد. سیر حوادث مشروطه صحت و درستی دیدگاه‌های شیخ‌ فضل‌الله را تأیید کرد حوادثی که شیخ‌ فضل‌الله آن روز پیش‌بینی کرد بعد از اعدام شیخ عملاً خودش را نشان داد. جریان‌های غربی و سکولار نهضت را به سویی‌ بردند که شیخ‌ فضل‌الله پیش‌بینی کرده بود و این چنین روندی در مراحل بعدی مشروطه کار را به جایی ‌رساند که عبدالله مازندرانی( از حامیان مشروطه) در نامه‌ای که به یکی از نزدیکان خود در ایران نوشت، اشاره کرد که: این عشاق پاریس (اشاره به غرب‌گراها) و فرقه بابیه کار را بدانجا رساندن که ما الان در منزل خودمان در نجف هم احساس امنیت نمی‌کنیم این حوادث نشان داد که مشروطه به چه سرنوشتی مبتلا شد و عملاً شکست خورد و برخی‌ها نقل می‌کنند که میرزا محمد حسین نائینی که کتاب معروفی در حمایت مشروطه نوشت از همکاری خودش با مشروطه پشیمان شد. در نهایت از دل مشروطه حکومت رضا خانی درآمد و همه این قضایا نشان داد آنچه درباره شیخ‌ فضل‌الله نوری گفته می‌شد و امروز هم برخی تکرار می‌کنند درست نبود و پیش‌بینی‌های او برای نهضت مشروطه درست بود که اگر دیدگاه او انجام می‌شد و نهضت روند طبیعی خودش را طی می‌کرد و تحولات جامعه ایران مراحل سالم‌تری می‌پیمود و نتایج بهتری کسب می‌کرد. توجه داشته باشید که دقیقاً در همان سالی که کودتای رضاخانی انجام شد در همان سال شیخ عبدالکریم حائری، شاگرد شیخ شهید، در قم حوزه علمیه را تاسیس کرد تا در برابر ساختاری که قصد داشت کشور را به سوی غربی کردن سوق دهد مقابله کند برای این کار به کادرسازی و تربیت علما پرداخت تا اسلام سیاسی جریان داشته باشد. برای مقابله با آن چیزی که در نتیجه مشروطه در حکومت پهلوی می‌خواست درکشور اعمال شود این مختصر موضوعی بود که مرحوم شیخ عبدالکریم حائری می‌توانست انجام دهد. یکی از بحث‌هایی که مهم است نقش بابیه در مشروطه و نفوذ و نقش یکی از عوامل آنها، اسدالله خرقانی[ماسون] در بیت آخوند خراسانی است. این نکته حائز اهمیت است که اساساً آنچه که باعث قوام و دوام ایران از صفویه به بعد شد مذهب شیعه بود به خاطر اینکه کثریت مردم کشور شیعه بودند و براین مبنا هم از کشور دفاع می‌کردند یک هویت مشترک باعث می شد اکثریت قاطعی پشتیبان دوام و بقای کشور ایران باشند. 🔰ادامه در بخش پنجم/پایانی🔰
🔰بخش پنجم/ پایانی🔰 اصولاً گروه‌های اقلیت و مخصوصاً اقلیت منحرفی مثل بهاییه و بابیه، اینها از هر چیزی که اکثریت شیعه را بشکند و باعث تشتّت شود احساس پیروزی می‌کردند چون تنها مانع خودشون را در کشور مثال ایران این انسجام و همبستگی و هویت مستحکم اسلام شیعی ایران می‌دانند. نهضت مشروطیت فرصتی برای این فرقه‌ها ایجاد کرد تا از این تحرک اجتماعی که نهضت ایجاد کرده است در جهت تشتت و تخریبی که به نفع فرقه بود استفاده کنند. بابیه‌ها در این زمینه نقش داشتند بنابراین یکی از راه‌های ایجاد تشتّت، تفرقه در رهبران بود و به همین علت وقتی که شیخ‌ فضل‌الله و سید محمد طباطبایی بر سر مسائل نهضت و اولویت‌بندی آنها به اختلاف نظر می‌رسند. این بهترین فرصتی شد که این فرقه‌ها اختلاف سلیقه را دامن بزنند و عمق ببخشند و همه تلاش خودشان را در این راه به کار گیرند. در این میان برخی از روحانی[نمایان] مانند سید اسدالله خرقانی[ماسون] هم با توجه به تحصیلات و سابقه‌ای که در نجف داشت عملاً به این اختلاف دامن می‌زند و در این زمینه نقش‌آفرینی می‌کرد! نهضت مشروطه برای مرجعیت شیعه تجربه گرانقدر محسوب می‌شد که در مقاطع بعدی با تجربه و اصولی‌تری وارد کارزار مبارزه با استبداد و استعمار شوند که اوجش در انقلاب اسلامی بود. سرنوشتی که شیخ شهید فضل‌الله نوری(ره) در نهضت مشروطه پیدا کرد و برخوردی که با او به عنوان یکی از کسانی که نهضت را شکل داده بود صورت گرفت در موج اول باعث یک سرخوردگی و انزوا در علمای دینی[حامی مشروطه] شد که این سرخوردگی تا شهریور 1320 ادامه داشت و از شهریور 1320 به بعد با برکناری دیکتاتوری رضا شاه فرصتی پیش آمد تا جریان اسلامی به رهبری علمای دینی در مسئله ملی شدن صنعت نفت به رهبری مرحوم آیـت‌الله کاشانی نقش داشته باشند اما باز هم نوع برخوردی که دکتر مصدق با مرحوم آیت‌الله کاشانی داشت و سرنوشتی که آن نهضت پیدا کرد باعث شد که سرانجام همه این تجربیات در حضرت امام مجتمع شود. و این تجربه که جامعه پشت سر علمای دینی مطالبات ملی خودش را پی‌گیری می‌کند و نهضت صورت می‌گیرد و علمای دینی مدیریت دوران مبارزه را به عهده دارند، باید مدیریت دوران پس از پیروزی را هم خودشان به عهده بگیرند و باید مراقبت صورت گیرد تا نهضت به دست کسانی که باور و اعتقادی به مبانی‌ نهضت ندارند سپرده نشود. تجربه مرحوم شیخ‌ فضل‌الله و نهضت نفت و غیره در روش‌شناسی سیاسی شیعه تکامل ایجاد کرد که آن هم به دست حضرت امام خمینی (ره) صورت گرفت به این معنا که وقتی مسلمانان و رهبران دینی نهضتی را برپا می‌کنند باید مرحله پس از پیروزی آن را هم خودشان هدایت کنند. 🔸منبع: مشرق نیوز به نقل از فارس، کد مطلب 880689 ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
🏴 إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ ◾️همسر شهید نواب صفوی آسمانی شد ▫️در چهارمین روز از ماه مبارک رمضان روح مطهره حاجیه خانم «نیره احتشام رضوی» همسر شهید سید مجتبی نواب صفوی، پس از تحمل یک دوره بیماری به همسر شهیدش پیوست. ▫️مرحومه رضوی از نوجوانی در مسیر مبارزه بود، از قبل از انقلاب که پدرش یکی از رهبران قیام علیه رضاشاه بود تا بعد از ازدواج که همراه و همصدای مبارزات همسر نامدارش علیه رژیم پهلوی شد. 🔳 کانال تخصصی شهید رابع(ره) این ضایعه تأسف بار را تسلیت عرض می نماید. 🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم ✍ شهید نواب صفوی، حکومت اسلامی و علاقه ویژه او به مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) 🌹 شهید سید مجتبی میر لوحی معروف به نواب صفوی، روحانی مبارز عصر پهلوی 📗 کتابی به نام "رهنمای حقایق(جامعه و حکومت اسلامی۱۳۵۷ش)" دارد که محرم ۱۳۷۰/آبان ۱۳۲۹ چاپ و منتشر شده و حکم مانیفست سازمان تحت رهبری وی"فدائیان اسلام" را دارد. وی در جای جای این کتاب، از مرجع شهید علامه نوری به نیکی یاد و تجلیل کرده است.برای نمونه در بخش مشروطیت و مجلس شورا(ص۵۵)از مرجع شهید به عنوان "مجتهد روحانی و عالی مقام و شهید عزیز اسلام" یاد کرده و کسانی را که با فریفتن مسلمانان نا آگاه و بد بخت، سبب شهادت عزیزترین پیشوای روحانی خود، حضرت شهید معظم، حاج شیخ فضل الله نوری(ره) شدند، نوکران اجرای نقشه شوم استعمار شمرده است.به نوشته او: مسلمانان سالها است که آثار شوم آنرا دیده و دم خروس ها از زیر پرده جنایت پیدا شده و پشیمان شده اند.دیدند که همه چیز خود را باختند و عزیز ترین رجال خود مثل شیخ فضل الله نوری(ره) را از دست داده اند، اینک می سوزند ودر پی چاره می گردند....در ص۶۷ مرجع شهید نوری و حاج آقا حسین قمی(از شاگردان شیخ فضل الله نوری و زعیم قیام گوهر شاد، علیه کشف حجاب رضاخانی) و شهید مدرس را از جمله مسلمانان بیدار و با حقیقتی می داند که یک تنه با اساس سیاست های شوم می جنگند../ک، تنهای شکیبا، علی ابوالحسنی 🌹 شهید نواب صفوی: اساس این مشروطه از کجا پیدا شد و کدام سیاست، سموم تلخی را در لباس دوستی نشان داد و مسلمانان را بفریفت؟ و آلت اجرای مقاصد شومی شدند؟ معلوم است که از چه شوره زار فاسدی بوده است[انگلیس]. آنان که مجتهد و روحانی عالی مقام و شهید عزیز اسلام حاج شیخ فضل الله نوری را با فریفتن مسلمانان بدبخت کشتند، همان ها نوکران اجرای این نقشه شوم بودند، اما مسلمانان، آن روز با دست خود حتی از ریختن خون پاک عزیزترین پیشوای روحانی خود، حضرت شهید معظم حاج شیخ فضل الله نوری خودداری نکردند. سال هاست که آثار شوم آن را دیدند و دم خروس ها از زیر پرده جنایت پیدا شده است و پشیمان شده اند، دیدند همه چیز خود را به دست خود باختند و عزیزترین رجال خود مثل شیخ فضل الله نوری را از دست داده اند. اینک می سوزند و در پی چاره می گردند.../ک، راهنمای حقایق،ص 56-55/نوید شاهد از ماهنامه فرهنگی شاهد یاران/ شماره 102-103 🌹شهید حجت الاسلام سید مجتبی نواب صفوی(در دوره مرحوم حاج آقا حسین بروجردی): مرجعیت باید بیدار، آگاه و شجاع باشد و به وظایف ذاتی خود به موقع عمل نماید! کجایند شیخ فضل الله نوری ها؟!/نشریه عبرتهای عاشورا ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ عروج سردار حجازی جانشین نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تسلیت باد ✳️ @ShahidRabe
ayam7.pdf
1.43M
🔴 نسخه PDF / ایام، ویژه تاریخ معاصر ✍ ناگفته هایی در باب جریان شناسی و رهبران مشروطه ⏪ تدوین شده زیر نظر مورخ و پژهشگر شهیر معاصر استاد فقید علی ابوالحسنی منذر (ره) _ جهت بهره برداری محققین و مشروطه پژوهان 🔰 موضوعات: ◽️تقابل خط مشروطه سکولار و اسلامی؛ و مواجهه آیت الحق مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (ره) با تقی زاده ها ◽️نقش استعمار و عوامل غربگرا در تحولات مشروطه ◽️سیر مراحل مشروطیت از عدالتخانه تا پایان ◽️اسنادی از آخوند خراسانی از روحانیون حامی جریان غربگرای مشروطه در نجف و نیز اقدامات عناصر نفوذی ◽️گفت و گو با استاد شهبازی ◽️نگاهی به زندگی: مظفرالدین شاه، تقی زاده، اتابک، ستارخان و... ◽️نگارخانه و عکسهای تاریخی ◽️گلچینی از طنزهای سیاسی در مطبوعات و... ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا