✍ به مناسبت ۲۷ شهریور، روز شعر و ادب پارسی🔰
✅ مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، در منظر ادیبان بزرگ ایران🔰
✍ الفاظی که دانشوران نامی ایران، در مورد علامه شیخ فضل الله نوری(ره) به کار گرفته اند، نوعا" واژه های بلند قله سان است. تو گویی کلمات سترگ، از گنجینه لغات پر می کشند، عقاب وار بر صدر قله می نشینند تا والاییهای آن فقیه فرزانه را وصفی در خور آورند! و انتخاب این گونه تعابیر، بخوبی نشان می دهد که اهل نظر، نوعا" شیخ را در پایگاهی بس رفیع از فضل و دانش می دیده اند.
باهم دیدگاه🔰
◽️ادیب پیشاوری (سید احمد رضوی)
◽️علامه محمد قزوینی
◽️دکتر عباس اقبال آشتیانی
◽️دکتر قاسم غنی
◽️دکتر سعید نفیسی
◽️دکتر شمس الدین تندرکیا
◽️نویسنده شهیر، سید جلال آل احمد
◽️میرزا محمد علی مدرس تبریزی«خیابانی»
و
◽️میرزا لطفعلی صدرالافاضل
را از نظر می گذرانیم. لازم به توضیح است که اینان پس از بیانِ نظراتشان در دفاع از علامه شیخ فضل الله، توسط غربزدگانِ سکولار، مورد هجمه، تهمت و تخریبِ شخصیت واقع شدند!(روحشان شاد)🔰
❇️ ادیب پیشاوری(آقا سید احمد رضوی)
✍ حکیم، ریاضیدان، تاریخ پژوه، شاعر و حماسه سرای بی همال عصر قاجار است که بسیاری از رجال شاخص علمی و ادبی قرن اخیر همچون میرزا محمدرضا کلهر کرمانشاهی (خطاط مشهور عصر قاجار)، علامه محمد قزوینی، بدیع الزمان فروزانفر، عباس اقبال آشتیانی، مجتبی مینویی ... خوشه چین محضر او بوده و به شاگردیش افتخار کرده اند. او از اصحاب و مریدان مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه، بود. چنین شخصیت دانشور و عدالتخواهی که به قول باستانی پاریزی: "از آزادیخواهان به نام بود و هیچ آلودگی نداشت" قصیده ای بلند و غراء به زبان عربی در سوگ شیخ شهید فضل الله نوری دارد که از شهرتی وافر برخوردار است، چندان که اهل نظر آنرا از غرر قصاید رثائیه تاریخ ایران، و تالی چکامه مشهور ابن انباری شمرده اند. وی درآن، قدرت ایمان و قوت قلب آن شهید بزرگ را به زیبایی و شیوایی تمام باز گفته است.
❇️ ادیب بزرگ، علامه #محمد_قزوينی
✍ قزوینی كه جايگاه رفيعش در #ادبيات_ايران نه تنها در ميان ايرانيان بلكه در ميان ساير ايران دوستان و ايرانشناسان هم پر پيدا است، از جمله نوابغ و نخبگاني است كه در جريان #مشروطيت به شايستگي و بايستگي دخالت كرد و شاعر ملي ايران لقب گرفت. او خود از شاگردان و مريدان شيخ فضل الله نوری (ره) بود و در مكاتباتش با شيخ، خودش را خانهزاد معرفي ميكرد. قزويني به عنوان نماینده پژوهشی شیخ در اروپا، از پاريس نامهاي طويل براي شيخ فرستاد كه مشروحي از مواضع مطبوعات و محافل خارجي در قبال #مشروطه ايران را بازگو و به ایشان گزارش ميكرد. اين نامه به سفارش شيخ که اوضاع جهان را مستمر رصد می کرد، تتبع و نگارش يافته و قرار بود سلسلهوار نیز تداوم يابد و داراي اهميت تاريخي است.
🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰بخش دوم🔰
❇️ دکتر عباس اقبال آشتیانی
✍ کسی که شیوه تحقیق علمی را در ایران رواج داد، اقبال در پاریس با محمد قزوینی[از شاگردان خاص مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری] مراوده یافت و از همکاری و راهنمایی او در تحقیق و تصحیح متون بهره برد.
اقبال پژوهشگری پرکار و مورخی صمیمی و ادیبی آگاه به مقتضای زمان بود. او بعد از محمد قزوینی در شمار معدود پژوهشگرانی است که شیوه جدید تحقیق علمی را در تاریخنویسی و تصحیح متون رواج دادند.
دکتر اقبال آشتیانی در باره مرجع شهید علامه نوری(ره) می نویسد:
در عصر ما، در میان مشتغلین به علوم قدیمه، دیگر کسی...در فقه، به درجه حاج شیخ فضل الله نوری (از علمای متنفذ تهران)...وجود ندارد.
❇️ دکتر قاسم غنی
✍ سیاستمدار، دیپلمات، پزشک، ادیب و نویسندهٔ ایرانی بود. او به سبب همکاری با ادیب بزرگ، علامه محمد قزوینی (شاگرد و نماینده پژوهشی علامه شیخ فضل الله نوری در اروپا) در تصحیح دیوان حافظ شهرت دارد که یکی از معتبرترین تصحیحهای این دیوان به شمار میرود.
دکتر قاسم غنی، در نامه ای که در ۲۳ بهمن ۱۳۳۰ از کالیفرنیا به دوستش فرستاده، درباره شیخ می گوید:
مرحوم شیخ فضل الله نوری، از دانشمند ترین و بزرگ ترین علمای شرع بعد از مرحوم میرزا حسن شیرازی محسوب است.مرحوم [علامه محمد قزوینی] نزد او فقه درس خوانده بود.از وسعت مشرب، آزادی و آزادمنشی و رندی و صفات بزرگ و همه چیز او حکایت ها می کرد که متواترا" از همه شنیده ایم./نامه های دکتر قاسم غنی، ص ۲۶ و ۲۷
❇️ دکتر سعید نفیسی
✍ دانشپژوه، ادیب، تاریخنگار، نویسنده، مترجم و شاعر ایرانی بود. او جزء نسل اول استادهای دانشکدهٔ تاریخ دانشگاه تهران بود.
وی از بنیانگذاران مکتب نثر دانشگاهی است که از جمله ویژگی این نثر پیراستگی عبارات در لفظ و معنا بوده، بهطوریکه نویسنده میکوشید، اندیشه خود را چنان ساده بیان کند که عبارات او از هر گونه پیچیدگی دور بماند و به جای زیورهای بیهوده لفظی، از استحکام دستوری بهره بگیرد. نفیسی را معمار نثر جدید معاصر ایران نامیدهاند. یکی از افتخارات نفیسی، احیا و بنیانگذاری شیوه داستاننویسی تاریخ است.
دکتر سعید نفیسی که در دوران جوانی خویش، علامه شیخ فضل الله نوری(ره) را درک کرده، درباره ایشان می نویسد:
باسواد ترین و باذوق ترین آخوندهای تهران بود، بسیار خوش روی، خوش مشرب و شیرین زبان، موقوفات مهم را به او می سپردند و او هم وسایل مشکل گشایی بسیار داشته است./خاطرات سیاسی، ادبی، جوانی به روایت سعید نفیسی، ص ۶۸۷
❇️ دکتر شمس الدین تندر کیا
و
❇️ سید جلال آل احمد
✍ دکتر تندر کیا، نوه پسری شیخ شهید و فرزند میرزا هادی نوری (فرزند خلف شیخ) است.او بنیانگذار سبک نو در ادبیات فارسی تحت عنوان نهیب ادبی شاهین است. اختصار و روان بودن نثر وی در کنار دسترسی به جزئیات اطلاعات خانوادگی و شاهدان عینی موجب ایجاد یک گزارش خواندنی از داستان غم انگیز بر دار رفتن شیخ (تحت عنوان سرّ دار) شده است. خصوصاً که او خود از شاعران برجسته نسل شعر نو در دهه چهل بوده است و حتی قلم او شبیه به جلال آلاحمد است. از قضا، جلال نیز در مورد سرنوشت شیخ با او همداستان است.
جلال در صفحه 78 کتاب غربزدگی می گوید: «من با دکتر تندر کیا موافقم که نوشت، شیخ شهید نورى، نه به عنوان مخالف مشروطه که خود در اوایل امر مدافعش بود، بلکه به عنوان مدافع مشروعه باید بالاى دار برود و من مى افزایم به عنوان مدافع کلیت تشیع اسلامى، از آن روز بود که نقش غرب زدگى را همچون داغى بر پیشانى ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سر دار، همچون پرچمى مى دانم که به علامت استیلاى غربزدگى، پس از دویست سال کشمکش بر بام سراى این مملکت افراشته شد و اکنون در لواى این پرچم، ما شبیه به قومى از خود بیگانهایم.
در لباس و خانه و خوراک و ادب و مطبوعاتمان و خطرناک تر از همه در فرهنگمان، فرنگى مآب مىپروریم و فرنگىمآب، راه حل هر مشکلى را مى جوییم.»
❇️ مدرس تبریزی«خیابانی» ادیب بزرگی که در دوران خفقان مشروطه چیان غربگرا و دیکتاتوری پهلوی، مظلومیت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)را فریاد زد.
🔰ادامه در بخش سوم/پایانی🔰
🔰بخش سوم/پایانی🔰
❇️ میرزا محمد علی مدرس تبریزی خیابانی(ره)، فقیه، ادیب، لغت شناس، مفسر، ریاضی دان، منجم، و تراجم نگار برجسته و سخت کوش معاصر است که قدرش چنان که باید شناخته نشده است. وی مراحل عالی تحصیلات دینی را در تبریز نزد آیات عظام آقا میرزا صادق آقا تبریزی میرزا ابوالحسن انگجی فرا گرفت و کسانی چون آیت الله صدرالدین صدر، آیت الله شیخ محمد حسین آل کاشف الغطاء و آیت الله شیخ محمد علی شاه آبادی، اجتهاد وی را کتبا" تصدیق کردند. سپس دامن همت به کمر زد و در کنار تدریس در مدرسه سپهسالار قدیم تهران به پرورش شاگردان فاضلی نظیر دکتر مهدی محقق و دکتر احمد مهدوی دامغانی، آثار ارزشمندی چون کفایه المحصلین در فقه، ریحان الادب در تراجم رجال و داشمندان، و قاموس المعارف و فرهنگ نوبهار و فرهنگ نگارستان در لغت و ادب فارسی و عربی، به جامعه علمی تقدیم کرد.
در مورد مدرس تبریزی نوشته اند:
از معدود کسانی است که در دوران خفقان مشروطه چیان غربگرا و عصر حاکمیت و دیکتاتوری پهلوی که نام آوردن از شهید مشروطه مشروعه آیت الله العظمی شیخ فضل الله نوری و دفاع از مرام وی، سخت و سنگین بود و نویسندگان غرب زده، سعی در تحریف و تخریب مرام و نام شیخ فضل الله نوری را داشتند (بابی ازلی ماسون هایی مانند، مهدی ملک زاده در تاریخ مشروطیت ایران، احمد کسروی در تاریخ مشروطیت، فریدون آدمیت در ایدئولوژی مشروطیت، یحیی دولت آبادی در حیات یحیی، ناظم الاسلام کرمانی در تاریخ بیداری ایرانیان...) به دفاع از مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) برخاست و نام و مرام او را ستود و از وی جانانه تجلیل به عمل آورد و نوشت:
حاج شیخ فضل الله نوری...از اکابر علما و مجتهدین و اجلای فقها و محدثین امامیه بود... و سالها در تهران حامل لوای ریاست مذهبی (مرجعیت تام تقلید)، و تمامی اوقات او در ترویج احکام دینیه، تدریسا" و تألیفا" مصروف و مصدر خدمات دینیه بسیاری بوده و سپس به نقل مرثیه ادیب بزرگ صدرالافاضل دانش پرداخته و دو تصویر از او - در حال مصلوبیت و عکس اواخر عمرش- را به چاپ رسانیده است(۶ /۲۵۰-۲۵۱). و این در حالی است که از مؤسسین و مبلغین مشروطه(سید عبدالله بهبهانی و سید محمد طباطبایی) نامی نبرده است.
💠 مدرس تبریزی(خیابانی):
حاج شیخ فضل الله ابن ملاعباس مازندرانی، نوری الاصل، تهرانی المسکن و المقتل، قمی المدفن، از اکابر علما و مجتهدین و اجلای فقها و محدثین امامیه اوایل قرن حاضر چهاردهم هجرت است که خواهرزاده و داماد حاج میرزا حسین نوری صاحب مستدرک الوسایل و از تلامیذ میرزای مجدد و سالها حاضر درس او بود و تقریرات درسی او را به قید تحریر آورده است. بعد از تکمیل تحصیلات علمیه به ایران مراجعت کرد، سالها در تهران حامل لوای ریاست مذهبی[مرجعیت تام تقلید] بود، تمامی اوقاتش در ترویج احکام دینیه تدریسا و تألیفا مصروف و مصدر خدمات دینیه بسیاری بود تا در اوایل مشروطیت در سیزدهم رجب 1327 هجری در تهران مصلوب، جنازه اش به بلده طیبه قم منتقل و در صحن بزرگ حضرت معصومه(س) دفن شد. مقبره اش در آنجا معروف است و👇
❇️ [ادیب بزرگ] آقای میرزا لطفعلی صدرالافاضل در تاریخ وفاتش موافق مذاق خود گفته است:
«کفر دیدی چه کرد با اسلام ای عجب لا اله الا الله اعلم عصر را به دار زدند در کجا پایتخت شاهنشاه کفر شد آشکار و دین پنهان گشت اسلام خوار و علم تباه رفت منصوروار بر سر دار آن که حق گفت و شد ز حق آگاه داد از خواب غفلت امروز آه از انتقام فردا آه پی تاریخ این بلیه ز غیب گفته شد: الشهید فضل الله»
واضح است عدد ابجدی این جمله 1326 و یک واحد کمتر است، مگر این که عدد لفظ جلاله را 67 فرض کنیم و حرف الفش را دو تا بگیریم و الف ملفوظی غیرمکتوبی را نیز برخلاف قاعده معمول در شمار آوریم. صاحب ترجمه، شعر خوب نیز می گفت و به نوری تخلص می کرد. و از تألیفات او:
1-تذکره الغافل و ارشاد الجاهل که فارسی و مختصر و یک سال پیش از وفات خود تألیف و پیش از قتلش نشر داده و در آنجا مرام خود را مبین داشته است و از بعضی از حوادث که بعد از او وقوع یافته اند خبر داده است.
2-صحیفه مهدویه که ادعیه حضرت ولی عصر(عج) را در آن جمع کرده است.
و بسیاری تألیفاتِ ارزشمند دیگر...
🔸منابع: مقاله استاد ابوالحسنی در مورد علامه قزوینی و ادیب پیشاوری/ ک، خانه بر دامنه آتشفشان/ ک، آخرین آواز قو/ک، تنهای شکیبا/ ک، غرب زدگی/مجله یادگار، سال ۵، ش ۸ و ۹، ص ۶/تاریخ مفصل ایران از صدر اسلام تا انقراض قاجاریه/نامه های دکتر قاسم غنی/زندگینامه و خدمات علمی سعید نفیسی، انجمن مفاخر ایران/خبرگزاری قرآنی ایکنا/زندگی نامه و خدمات ...مدرس تبریزی خیابانی، همان، ص ۱۵۷- ۱۵۸ ، راحیه ریحانه الادب، ناصرالدین انصاری قمی. /ریحانه الادب، میرزا محمدعلی مدرس تبریزی، ج 6، صص 262-264(نوید شاهد)...
✳️ @ShahidRabe
نورالاَشعارِعلامه نوری.pdf
5.56M
📘 نسخه #PDF
✅ مجموعه #اشعار و #قصیده های بجا مانده از #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع، اعلی الله مقامه الشریف با عنوان «نورالأشعار علامه نوری»
✍ مرجع شهید علامه نوری(ره)، دارای ذوق و طبع لطیف و شاعرانه بوده است و #شعر را نغز (نیکو) می سروده.
مرحوم علامه عبدالحسین امینی صاحب الغدیر و از پیروان مکتب مرجع شهید نوری، در این رابطه می گوید:
شعری صاف و روان داشت و «نوری» و «ممتاز» تخلص می کرد./ شهداء الفضیله ص ۳۵۸-۳۵۷
📚 منابع: تنهای شکیبا، خانه بر دامنه آتشفشان، تألیف مورخ و پژوهشگر فقید، استاد علی ابوالحسنی(منذر)...
✳️ @ShahidRabe
🔳 به مناسبت ایام قمری درگذشت مشاور علامه امینی(ره)/ ۱۱ و به روایتی۱۴ صفر ۱۳۸۰ ق
‼️از جمله عالمان بزرگی که به خاطر تجلیل و دفاع از مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، عامدانه به فراموشی سپرده شده است!
✍آقا شیخ محمد علی اردوبادی(ره)، عالم و ادیب بزرگی که یار و یاور علامه امینی(ره) بود و از مریدان مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)
وی مشاور علامه امینی(ره) بوده و بخش ادبی کتاب ارزنده الغدیر، مرهون قلم ادبی آن ادیب فرزانه و آزاد اندیش است.
شیخ محمد علی اردوبادی(ره) عالمی که برای خدمت به دین عرصه مطبوعات را برگزید 🔰
https://www.hawzahnews.com/news/408929/
لینک دوم🔰
https://hawzahnews.com/x5vkw
📷 تصاویر صفحات ۸۴۹-۸۵۰ کتاب تنهای شکیبا، اثر استاد فقید علی ابوالحسنی(منذر) با موضوع، علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، از نگاه آقا شیخ محمد علی اردوبادی(ره)
🌹جهت شادی روح عالمان واقعی دین
«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
✳️ @ShahidRabe
📕 #معرفی_رمان
💠 امام خامنه ای(حفظه الله):
هیچ بیانی نمیتواند تاریخ را مثل #داستان و #رمان بیان کند!
نسل امروز باید از تاریخ کشور بالاخص از مشروطیت تاکنون اطّلاع داشته باشد
تاریخ چیز مهمی است. تاریخ را بهعنوان یک چیز کوچک یا حاشیهیی نباید خیال کرد؛ تاریخ واقعاً مهم است.
✍ رمان "قربانی طهران" که به وقایع مشروطه با زبان هنری می پردازد به مناسبت شهادت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) زعیم نهضت مشروعه خواهی، عرضه شده است...
این کتاب سعی کرده پیچیدگی های مشروطه را به صورت رمان تاریخی بیان کند تا افراد بیشتری با این مقطع مهم و عبرت آموز تاریخی آشنا شوند/ منتشره در فارس نیوز از کانال کتاب "وارثین بوک"
✍ یادداشتی بر کتاب «قربانی طهران» اثر حامد اشتری؛
«هاشم» میخواست کدام آیت الله را بکشد؟👇
mshrgh.ir/976629
✍ برای «قربانی طهران»؛
پیوند تاریخ و رمان؛ موفق یا ناموفق؟👇
mshrgh.ir/976827
✍ نقد و بررسی کتاب "قربانی طهران" در قم 👇
https://tn.ai/2163258
✅ قابل تهیه از مرکز کتاب وارثین با قابلیت ارسال به تمام نقاط کشور با ارسال پیام به:👇
@BookMan (👈 کلیک کنید)🔰
🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰بخش دوم🔰
✅ گفتوگوی «صبحنو» با حامد اشتری، نویسنده کتاب «قربانی طهران»
💢 اشتری: بتهای تاریخی[همچون اسعد بختیاری که در قتل شیخ مقصر بودند] را شکستم
✍ رمان "قربانی طهران" که به وقایع مشروطه با زبان هنری می پردازد به مناسبت شهادت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) زعیم نهضت مشروعه خواهی، عرضه شده است...
این کتاب سعی کرده پیچیدگی های مشروطه را به صورت رمان تاریخی بیان کند تا افراد بیشتری با این مقطع مهم و عبرت آموز تاریخی آشنا شوند.
کتاب «قربانی طهران» اولین اثر داستانی حامد اشتری است که وارد بازار نشر شد. انتخاب سوژهای تاریخی برای اولین رمان شاید ریسک باشد؛ اما اشتری با این انتخاب نشان داد حرفهای جدیتری در این عرصه دارد. بههمین بهانه، با وی گفتوگویی کردیم که از نظر میگذرد.
❓شما را سابقا بهعنوان منتقد کتاب میشناختیم. چه شد که تصمیم به نوشتن رمان گرفتید؟
🔸سابقه نویسندگی من 13ساله است که مدتی بهدلیل کارهای اجرایی یک وقفه در آن افتاد. فعالیتهای ادبی من پیشازاین بیشتر در قالب داستان کوتاه و ویراست داستانی رمانها جلوه کرده بود؛ اما این طرح که سهچهار سال پیش شکل گرفت، فرصتی شد رمان مستقل خودم را بنویسم.
❓اینکه تصمیم گرفتی از قامت منتقد به قامت نویسنده دربیایی، دائمی است یا موقت؟
🔸هیچگاه منتقد کامل نبودهام؛ اگرچه در مواردی معدود چیزهایی در این قامت نوشتهام و در جلساتی هم شرکت کردهام. از سال 86 داستانهای کوتاهم در بعضی مجلات چاپ شده است و اولین جایزه داستانیام را هم در سال 92 گرفتم.
❓البته هیچگاه اثر مستقل چاپشده نداشتی؟
🔸بله، بهعنوان اثر مستقل نداشتم. آنچه بیشتر به آن میپرداختم، ویراستاری داستان بود؛ یعنی ازلحاظ فنی کنار دست نویسندهبودن و کمک و پیشنهاد به نویسنده برای بهبود کار رمانی که در جریان بوده است؛ اما خیلی صبغه منتقد نداشتهام و آنچه بوده، بیشتر در قامت ویراستار داستانی و مدرس داستان بوده است. چند سالی است که درزمینه داستان تدریس میکنم و مقداری هم سختگیرم و طبیعتا کسی که سختگیر است، کمی دیرتر به تولید میرسد.
❓کار خودتان را چه کسی ویراستاری کرده است؟
🔸خانم سفانه الهی که از ویراستاران خوب قم و خودشان هم نویسنده هستند. در این زمینه در رمان خودم، من کار خاصی نکردهام و ترجیح دادم از کمک نویسنده دیگری استفاده کنم.
❓ویراستاری داستانی ظاهرا در ایران خیلی کمیاب است. تحلیل شما از این جریان چیست و خودتان از این تجربه راضی بودید؟
🔸در ایران ویراستاری داستانی خیلی کم اتفاق میافتد، برخلاف سنت رایج داستاننویسی در دنیا. در بسیاری کشورها نویسنده، کتاب را به ناشر یا مؤسسه فرهنگی میدهد و بعد از آن ویراستار ورود میکند و میگوید کل کتاب را باید بریزی دور یا در جهات عناصر داستان وارد میشود و مثلا میگوید داستان زاویه دید اشتباهی دارد، مستقیمگویی داری یا دیگر ایرادات فنی و داستانی؛ اما معمولا این قضیه در ایران رواج ندارد. در این کتاب، خانم الهی که پیشازاین هم کارهای دیگری را ویراستاری داستانی کردهاند، به من کمک کردند و من راضیام. قبلازاین خودم این کار را انجام میدادم و وقتی نوبت خودم شد، دیدم اتفاق خوبی است. نویسنده هرچقدر هم قوه خلاقه داشته باشد، بعد از چندبار بازنویسی به متن خودش عادت میکند و زوایایی از نظرش پنهان میماند؛ اما وقتی داستاننویس دیگری که با او هممنظر است، ورود کند و نظراتی بدهد، حتی اگر نیمی از آنها را هم نپذیرد، بازهم بسیار کمککننده است.
❓چرا نویسندگان از این فضا فرار میکنند؟
🔸دو دلیل دارد. یکی اینکه بعضی از افراد ازلحاظ فنی خود را برای این عرصه آماده نکردند و ورود میکنند؛ پس طبیعی است نویسندهای که زحمت کشیده و برای کار خود منطقی دارد، اگر آن ویراستار داستانی در این حد نباشد، طبیعتا از پذیرش نظراتش اعراض میکند. دیگر اینکه متأسفانه ما در بسیاری از زمینهها حرفهای عمل نمیکنیم. یکیاش همین است که حاضر به گفتن و شنیدن نقد قبل از چاپ نیستیم؛ درصورتیکه این کار اگر از طرف فرد خیرخواه و تکنیکی باشد، بسیار خوب است. بحث دیگری هم هست و اینکه ویراستاری داستانی طبیعتا هزینهای دارد که برعهده نویسنده یا ناشر یا بنگاه ادبی است. خب بنگاه یا مؤسسه واسطه ادبی که عملا در ایران نداریم. ناشر هم یکبار کتاب نویسنده را ویراستاری صوری میکند و برای آن هزینه میدهد و اگر بخواهد ویراستاری داستانی کند، باید گاهی تا چندبرابر این هزینه را پرداخت کند که متأسفانه شرایط مالی نشر ایران اجازه این کار را نمیدهد. با وجود تمام این حرفها، شاید اگر صنعت نشر در ایران صنعت پویا و درآمدزایی بود، بنگاه ادبی هم بهوجود میآمد و بدینترتیب بین نویسندگان و ویراستاران داستانی ارتباط خوبی برقرار میشد.
🔰ادامه در بخش سوم🔰
🔰بخش سوم🔰
❓اصولا ما در ایران ویراستار ادبی نداریم که تأیید و چاپ کتاب منوط به تأیید او باشد؟
🔸البته بهمعنای دقیق کلمه فرقهایی بین ویراستاری ادبی و داستانی وجود دارد؛ اما با تسامح میتوان آنها را در یک معنا هم بهکار برد. با لحاظ این نکته، باید بگویم تقریبا ویراستار ادبی با این بسط ید نداریم و استیلای ویراستاری برخلاف روال رایج دنیا در ایران معنایی ندارد.
❓خب برویم سروقت رمان شما. فضایی که شما برای رمان انتخاب کردید، تقریبا برای همه آشناست و مسأله مهم چگونگی ورود به آن است. بفرمایید جرقه اولیه برای شما به چه شکل ایجاد شد؟
🔸شاید یکی از بحثهایی که باعث شد جرقه این داستان زده شود، نقلی تاریخی بود. آن نقل از این قرار است که شخصی از حامیان مشروطه تصمیم میگیرد یکی از مخالفان مشروطه را بهقتل برساند و زمانیکه در مکانی جاگیر میشود که بهسوی آن شخص شلیک کند، میبیند آن شخص در بالکن منزلش اذان میگوید و این فرد از کشتنش پشیمان میشود. این جرقهای بود برای من که اگر در فضایی مثل مشروطه که مه غلیظ است، قرار داشتیم چه انتخابی میکردیم. در اینجا وقتی نوبت انتخاب است، باید دید شخصیت رمان من در آن زمان چه تصمیمی میگیرد. با این اتفاق شخصیت رمان من در آن بستر رشد کرد و با افراد مختلفی روبهرو شد و شد آنچه در داستان خواندید.
❓چه شد که شخصیت اصلی کتاب را طلبه انتخاب کردید؟
🔸شما ببیند فضا در آن زمان خیلی پیچیده بوده است. طیف مخالفان و موافقان مشروطه را که نگاه کنید، میبینید علمای مشهوری در صف دفاع یا مخالفت مشروطه قرار دارند. در این فضا، اگر کسی میخواهد درمقابل فکر شیخفضلالله(ره) باشد، باید بهرهای از علم حوزوی او داشته باشد و بدانیم جهان این فردی که مثل او طلبه است؛ اما به این فضاها و درک شیخ نرسیده است، چیست. بهنظرم با این جنس تقابل کشمکش بهتر و روشنگرتری شکل میگیرد.
❓بهنظرم اینکه شما شخصیت اصلی و طلبه را از قم انتخاب کردید، میخواستید به حوزههای علمیه آن دوران هم نقدی داشته باشید که خیلی درک درستی از موقعیت نداشتند؟
🔸این برداشت درست است و همین برداشتی است که اینها از قضایا دور بودند و حتی در حد روزنامه با فضای روز ارتباط نداشتند؛ برخلاف شیخفضلالله(ره) که از نزدیک ماجراها را درک میکرد و بهرهای از علوم روز هم داشت.
در داستان، آن شخص به طعنه میگوید نروی مثل شیخ فضل الله خراب شوی و جای فقه و اصول، زبان فرانسه بخوانی. بسیاری از حامیان سینهچاک و علیالاطلاق مشروطه از دور مسائل را میشنیدند و بعید هم نیست بعضی از افراد زمان حالا هم حالوهوای آنگونه داشته باشند و دور از معرکه تصمیم بگیرند و به خطا بروند.
❓ما در دوران مشروطه شخصیتهای زیادی داریم. چرا شخصیت اسعد بختیاری را برای روایت انتخاب کردید که در فرانسه زندگی میکند؟
🔸اول اینکه ما برای بازنمایی شخصیت مشروعهخواهان باید نمایی هم از دشمنان آنها داشته باشیم و از این منظر به گمانم سردار اسعد نمونه خوبی است؛ اما حضور این شخص در خارج از کشور برمیگردد به زیست این افراد، یعنی بسیاری از خانزادهها که در فرانسه و انگلیس بودند. خانهای بختیاری هم بچههایشان را برای تحصیل و درمان و... به آنجا میفرستادند و وقتی این سفرها زیاد میشود، دیگر بعضی با آن فضا اخت و آنجا ماندگار میشوند؛ ما برخی از اشتباهات را فکر میکنیم بهدلیل تعصبات نباید بازگو کنیم. گمان میکنیم اگر قرار باشد از هویت و غیرت ایل بختیاری تعریف کنیم، نباید افرادی مثل سردار اسعد که اشتباه کردهاند، از دل تاریخ بیرون بکشیم. این برداشتهای اشتباه گاهی منجر به تعصبات میشود و تا بعد انقلاب هم ادامه دارد و اجازه نمیدهد حقایق تاریخی بیان شود و بهاشتباه اسطورهسازی میشود. طبق بعضی اسناد، برخی از این افراد حتی در لژهای ماسونی عضو و در قتل شیخفضلالله(ره) هم مؤثر بودهاند. ما میخواستیم این بت را بشکنیم که بهغلط از او [اسعد بختیاری]، قهرمانسازی نشود. باقی چهرهها خط قرمزی برای پرداختن نداشتند؛ اما این چهره کمتر پرداخته شده بود. البته خط قرمزهایی بود؛ ولی ما توجهی نکردیم.
🔰ادامه در بخش چهارم/پایانی🔰
🔰بخش چهارم/پایانی🔰
❓کتاب شما بحث ورود نیروی خارجی به مشروطه را صراحتا بیان میکند. که مشروطه با هدایت جریانهای خارج کشور کلید زده شده است؛ درحالیکه میدانیم ابتدا منشأ داخلی داشت؟
🔸ما موقعی از سیر تکوینی مشروطه و خواسته مشروطه صحبت میکنیم و وقتی دیگر، از سرانجام آن. رمان من ناظر به مقدمات شکلگیری و خواستههای بحق مردم آن دوره نیست؛ بلکه صحبت از بازخوانی اشتباهات تاریخی است. ما برای اینکه رمان تاریخی بنویسم باید به تاریخ تحلیلی رجوع و در آنجا با مطالعه، مبنایی را انتخاب کنیم. من براساس منابعی از تاریخ تحلیلی که این دیدگاه را تقویت میکرد، رمانم را نوشتم. آن دیدگاه این است که مشروطه از جایی محمل سوارکاری این نیروهای خارجی شد. البته نفی نمیکنیم حامیان داخلی داشته است و حتی خود شیخ [قبل از انحراف مشروطه] ابتدا یکی از حامیان آن بوده؛ اما این اسبی که راه افتاد، چه کسانی بعدها سوار شدند؟ حالا چرا حضور و تلاشهای داخل را مفصلتر بیان نکردم؛ علتش این است، درام من ظرفیت محدود خودش را داشت و من بهاندازه درام خودم حرف زدهام.
❓شخصیتپردازی طلبه هاشم کهکی در کتاب قابل قبول است و در رتبه دیگر سردار اسعد اما باقی شخصیتها در حد ورود و خروجاند و خیلی مستقل در داستان نیستند؟
🔸طبق تعریفی، ما در فضای داستان سه نوع موجود انسانی نقشآفرین میتوانیم داشته باشیم: تیپ، کاراکتر و شخصیت. کاراکتر شخصیتپردازی ندارد و صرفا ممکن است در یکیدو صحنه از او کارکردی کشید. تیپ پرداخت بیشتری دارد؛ اما بازهم به شخصیت نمیرسد و عموما بر مدار کلیشه میگردد. شخصیت محوری پرداخت عمیق میخواهد. اینکه شما یکی از شخصیتها را محور قرار بدهی، بزرگترین فایدهاش این است که بیشترین میزان تمرکز و همدلی خواننده به آن سمت میرود و چیزی از توجه این وسط هدر نمیرود. آنچه در ذهن من بود، این بود که روشنترین شخصیت هاشم باشد و کمی هم سردار اسعد و باقی افرادی به تعبیر شما همان در حد ورودوخروج در داستان باقی بمانند.
❓کارکرد مائده که بهعنوان طبیب و البته بعدا هاشم عاشق آن شد، چه بود؟ البته معتقدم اگر کل این شخصیت را حذف کنیم، خللی در داستان نمیافتد؟
🔸خاصیت مائده مانند همان نارنج روی جلد است. میخواستم بگویم این شخصیت هاشم اگرچه دنبال حقیقت بود، چون فضا برای تصمیمگیری کاملا مناسب نبود، تنها با علم و معرفت به این نتیجه نرسید که از این راه جدا شود؛ بلکه چاشنی دیگری هم آمد ضمیمه شد که آن عشق بود. البته عشق عمیقی نبود؛ ولی جرقهای زده شد و آتشی شکل گرفت. عشق این فرد را از خودبینی به دگربینی رساند. تا قبل از آن دنبال کینه بود و با ورود شخصیت مائده او برایش مهم میشود و یاد میگیرد که خودش را کنار بگذارد.
❓البته این نکتهای که شما گفتید، در داستان آشکار نیست؟
🔸دیگر این نظر شماست.
❓کارهای دیگرتان را در فضای تاریخ ادامه میدهید؟
🔸نه، الزما اینطور نیست. البته یکی از رمانهایم که سه فصلی هم نوشته شده، در دهه 50 میگذرد؛ اما لزوما با نگاه صرفا تاریخی نیست./کد مطلب در صبح نو 31840
✳️ @ShahidRabe
✍از بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی🔰
⁉️آیا میدانستید #تقیزاده ، نماد و اسطوره غربزدگان در کشور با تحریک انجمن تبریز و خطدهیهای پشتپرده سفارت انگلستان، آتش بیار معرکهای شد که در نهایت به تخریب مجلس و به توپ بستن آن انجامید؟!
🔴بیشتر بخوانید:👇
نقش مرموز تقیزاده در ماجرای به توپ بستن مجلس
🔰👇👇
به توپ بستن مجلس (1).pdf
14.97M
📖 نسخه PDF
نهضت مشروطه، محمدعلی میرزا و بمباران مجلس (بازشناسی نقش جریانهای غربگرا در سقوط مشروطه اول)
📑🖊 نویسنده و محقق: مورخ شهیر دکتر سید حمید روحانی
🔴 نقش مرموز تقی زاده (از عوامل اصلی به شهادت رساندن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره) در ماجرای به توپ بستن مجلس
🔹دولتهای مستبد از جمله دولت محمدعلی شاه قاجار هیچگاه دل خوشی از مردمسالاری نداشتهاند اما آیا در ماجرای به توپ بستن مجلس در عهد قاجار، تنها عامل، شاه قاجار و روسیه بود؟
🔸با توجه به گرایش محمدعلی میرزا به روسیه و همچنین تمایلات وی به علما، انگلستان طبق سیاست دیرین خود : «تفرقه بینداز و حکومت کن» بر آن شد به دست مهرههای خود میان محمدعلی میرزا و مشروطهخواهان - و به ویژه علمای اسلامی- بدبینی، دشمنی و درگیری پدید آورد.به عالمان دینی و مشروطهخواهان بباوراند که محمدعلی میرزا اندیشه #براندازی_نظام_مشروطه را دارد و از آن سو برای نامبرده نیز جا بیندازد که مشروطهخواهان با تاج و تخت او سر ستیز دارد و برای از میان برداشتن او به توطئه نشستهاند.
🔹این مأموریت را #مهرههای_انگلیسی بر دوش گرفتند و سرکرده این توطئهگرها نیز #تقیزاده بود که با تحریک #انجمن_تبریز و خطدهیهای پشتپرده سفارت انگلستان، آتشبیار معرکه به شمار میرفت و پیوسته با انجمن تبریز در ارتباط بود و نقشهها و برنامهها و به گفته کسروی کسروی «آگاهیها را به تبریز داد.» و در نهایت کار به آنجا رسید که مجلس به توپ بسته شد و نقشههای انگلیسی به سرانجام رسید.
🔸از: بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم
✳️ @ShahidRabe
📑 "تقیزاده"
از دارسی تا دست داشتن در شهادت مرجع شهید علامه شیخ فضلالله نوری(ره)
✍ تقیزاده روشنفکر غربگرایی بود که موافق تقسیم ایران بین روسیه و انگلیس و مخالف ملیشدن صنعت نفت بود و به دلیل شدت خشم مردم از شهادت شیخ فضلالله نوری(ره) و تجدید امتیازنامه دارسی، ۲ بار مجبور به فرار از ایران شد.
کسی که گفت: ایران باید از فرق سر تا ناخن پا غربی بشود!
روحانی نمای فراماسون نفوذی در دستگاه علمای همسو با جریان غربگرای مشروطه، از عوامل انگلیس در منحرف کردن مشروطه، از عوامل به سلطنت رسیدن و تقویت دیکتاتوری رضاخان و پسرش محمدرضا پهلوی، مروج فرهنگ غرب...کامل مطلب👇
https://tn.ai/1973697
✍ رهبر معظم انقلاب در سخنرانی نوروزی(۹۸ ش) در حرم مطهر رضوی، شبهروشنفکران داخلی که دنبال ترویج فرهنگ غربی هستند را با حسن تقیزاده، به اصطلاح منورالفکر دوران پهلوی، مقایسه کردند و برخی از خصوصیات آنها را برشمرند👇
💠 امام خامنه ای(حفظه الله): امروز جوانهای مؤمن و مردم انقلابی نخواهند گذاشت این تقی زاده ها حرفشان به کرسی بنشیند.
تقی زاده ها چه می کنند؟
بزک غرب، توجیه و روتوش بدی های غرب، مانع شناخت افکار عمومی نسبت به شرارت باطن دولتهای غربی با تحریف تاریخ/ دفاع از سند ۲۰۳۰ (برگرداندن سبک زندگی اسلامی به زندگی غربی)/ تزریق سبک زندگی غربی با محتوای: افکار غربی، روشهای غربی، لغات غربی در عرصه:(فرهنگ و هنر) ادبیات، افکار، دانشگاهها و مدارس...۹۸/۱/۱
📷 حسن تقی زاده، محمد رضا پهلوی، اسدالله عَلَم
✳️ @ShahidRabe
✍ به مناسبت ۳۱ شهریور، شروع جنگ تحمیلی و آغاز #هفته_دفاع_مقدس
🔴 تلنگری برای هر روزِ ما!👇
✅ فرازی از وصیت نامه جوانترین شهید استان البرز:🔰
✍ از شما ملت قهرمان میخواهم که پشتیبان روحانیت مبارز و متعهد به اسلام باشید، که همیشه به قول امام عزیزمان، روحانیت است، که تاکنون اسلام را، زنده نگه داشته است. هیچ گاه از روحانیت مبارز دست بر ندارید. اگر روزی روحانیت مبارز را کنار بگذاریم، #روشنفکران [#غربزدگان] ما را وابسته به #غرب می کنند، چون قشر روحانیت از #آیت_الله_شیخ_فضل_الله_نوری و آیت الله کاشانی تا حال این را ثابت کرده اند.
🌹 شهید رضا پناهی در سال ۱۳۴۸ در خانواده ای مذهبی در شهرستان کرج متولد شد، اما بیشتر از ۱۳ سال تن کوچکش نتوانست روح بزرگش را تحمل کند.
«شهید رضا پناهی» یکی از بزرگ مردان کم سن و سالی است که در دوران هشت سال دفاع مقدس با احساس مسئولیت و تعهد ناشی از عقبه معرفتی و بصیرتی منبعث از انوار تربیتی حرکت عظیم حضرت امام خمینی (ره)، توانست با وجود سن کم، خود را به جبهه های نبرد حق علیه باطل برساند و پس از مجاهدت و تلاش های بسیار، در تاریخ ۲۷ بهمن ۱۳۶۱ در جبهه قصرشیرین به فیض شهادت نایل آید. رضا به اتفاق چند نفر به مأموریت دیده بانی و شناسایی رفته بود که در برگشت مورد اصابت خمپاره ۶۰ دشمن قرار گرفت و به همراه یکی از دوستانش به شهادت رسید.او علاقه ویژه ای به مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) داشت.
🌹روحش شاد و راهش پُر رهرو باد
شادی روح شهیدان «رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
🔸از پایگاه اطلاع رسانی فرهنگ ایثار و شهادت(نوید شاهد البرز)...
✳️ @ShahidRabe