eitaa logo
کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
5.6هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
274 ویدیو
373 فایل
کانال تخصصی شهید رابع علامه ذوالفنون، فرید و بصیرِ عصر، جامع معقول و منقول، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره سیره، مواضع و آثار مقالات، نظرات پژوهشگران و... کانال دوم در سروش(لوایح): 📲https://splus.ir/Lavayeh_ShahidRabe خادم کانال: @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰بخش پنجم🔰 بدیهی است ادوارد براون، به عنوان نویسنده‌‌ی کتابی تاریخی با منابعی که ذکر آن رفت و چنین دوستانی که وی ارجاع به آنان را از نقاط قوت کار خویش می‌داند، نمی‌‌تواند اثری مستند و قابل اعتماد پدید آورد. نتیجه‌ی چنین رویکردی، ارایه‌ی تاریخی گزینشی از واقعه‌ی مشروطیت است که از نقاط برجسته‌ی آن یک‌سو نگری و جانب‌داری از طیف یا گروهی خاص و تقبیح فرد یا گروهی دیگری است. توضیح این که مستشرق انگلیسی خواسته یا ناخواسته از منابعی استفاده نموده است که انقلاب مشروطیت ایران را حاصل تلاش و کوشش روشنفکران غرب‌زده‌‌ای معرفی می‌‌کند که براون آنان را «ملیون» می‌‌خواند. طبیعی است در اثری که عمده‌‌ترین منابع آن روشنفکران غرب‌زده‌‌ای نظیر تقی‌‌زاده، روزنامه‌ی تایمز ـ چاپ انگلستان ـ و دوستانی که شواهد و قراین حکایت از گرایش‌‌های بابی‌گری و بهایی‌گری آن‌ها دارد، باشد؛ برخی از رهبران اصلی مشروطیت یعنی علما و روحانیون، مانند سیدین (طباطبایی و بهبهانی) بسیار کم‌رنگ‌‌تر از نقش واقعی به تصویر کشیده شده و برخی دیگر از آن‌ها مثل [مرجع شهید علامه] «شیخ فضل الله نوری»(ره) مورد بی‌‌مهری و حتی وهن نویسنده قرار می‌‌گیرند. در پایان این مقال نمونه‌‌هایی از سیاه‌‌نمایی‌‌هایی که از سوی براون در کتاب انقلاب مشروطیت ایران در مورد علامه شیخ فضل‌‌الله نوری به کار گرفته شده، ذکر خواهد شد تا مشتی باشد نمونه از خروار. ادوارد براون با موضع‌گیری تند برضد علامه شیخ فضل الله نوری از وی شخصیتی منفی تصویر می‌نماید. تصویری که شیخ را عامل دسیسه و تخریب مشروطه و وابسته به شاه معرفی می‌‌کند.[7]هم‌چنین، در بحث رهبری مشروطه سعی می‌کند نقش شیخ فضل الله را در رهبری به نوعی کم‌رنگ جلوه دهد تا مخالفت ثانوی شیخ با مشروطه را به زعم خود توجیه نماید.[8] جالب توجه این که علامه شیخ فضل الله نوری، مجتهد طراز اول تهران که خود براون به برتری علمی وی معترف است این گونه معرفی می‌‌شود: «یک روحانی به نام شیخ فضل الله که بعدها مشهور گردید»[9] سیاه نمایی‌ها در مورد شیخ فضل الله به این جا ختم نمی‌شود، بلکه در این اثرِ مستشرق شهیر انگلیسی، تمامی حرکات شیخ، نفرت انگیز و منفی جلوه داده می‌‌شود. به عنوان نمونه در مورد اعتراض‌های شیخ به انحراف‌هایی که در جنبش عدالت‌خواه و مردمی، پس از پیروزی انقلاب به وجود آمد و منجر به تحصن شیخ در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) گردید، می‌نویسد: «[شیخ فضل الله نوری] یک سری تبلیغات ارتجاعی را آغازید و رهبران مردم را به مثابه ملحد، بابی و امثالهم تکفیر کرد...»[10] نویسنده‌ی انگلیسی کتاب انقلاب مشروطیت ایران به جریان اعدام شیخ فضل الله نیز اشاره می‌نماید. جالب توجه این که بر خلاف اظهار نظر قبلی در مورد جایگاه شیخ که از وی شخصیتی گمنام را تصویر کرده بود، در جایی که به اعدام وی می پردازد، ناخواسته جایگاه والای علمی علامه شیخ فضل الله را مورد تأیید قرار می‌دهد. وی در این رابطه می‌‌نویسد: «محاکمه و اعدام مرتجع برجسته مجتهد شیخ فضل الله مردی صاحب دانش و توانای عظیم که خواه به دلیل اعتقاد ناب یا به دلیل حسادت! به سید محمد و سید عبدالله از جان و دل مرتجع شده بود هیجان عظیم‌تری را برانگیخت.» براون با اشاره به داستانی دروغین مبنی بر بوسیدن طناب دار از سوی شیخ فضل الله این اقدام را نشانگر پذیرش عدالت مجازات از سوی شیخ می‌‌داند.[11] در صورتی که این واقعه از اساس دروغ بوده و چنین اقدامی از سوی شیخ فضل الله نوری(ره) صورت نگرفته است.[12](*) پی‌نوشت‌ها: [1]. نسخه‌ی مورد استفاده در این مقاله مربوط به چاپ دوم کتاب است که در سال 1380، از سوی انتشارات کویر منتشر گردیده است. [2]. ادوارد براون، انقلاب مشروطیت ایران، ترجمه‌ی مهری قزوینی، انتشارات کویر، چاپ دوم، تهران، 1380، ص 105. [3]. به عنوان نمونه ن. ک به: صفایی، نهضت مشروطه بر پایه‌ی اسناد وزارت امور خارجه، صص 101 و 134، احمد کسروی، تاریخ مشروطه‌ی ایران، انتشارات میلاد، تهران، 1385، ص 77 و محمدعلی، همایون کاتوزیان، دولت و جامعه در ایران، انقراض قاجار و استقرار پهلوی، ترجمه‌ی حسن افشار، نشر مرکز، تهران 1380، ص 129. [4]. براون، همان ص 314. [5] . پیشین، صص 315 ـ 314 [6]. برای مطالعه‌ی بیش‌تر در خصوص زندگی سیاسی و فعالیت‌های سید حسن تقی‌زاده ن. ک. به سید حسن تقی‌زاده، زندگانی طوفانی (خاطرات سیدحسن تقی‌زاده) به کوشش ایرج افشار، رهبران مشروطه، ابراهم صفایی، انتشارات جاویدان، ج 2.احمد ساجدی، مشاهیر سیاسی قرن بیستم، انتشارات محراب قلم و سید حسن تقی‌زاده به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی. [7]. براون، همان، ص 151. [8]. پیشین، ص 118. [9]. همان. [10]. براون، همان، ص 151. [11]. پیشین، ص 312. [12]. ن. ک به یادداشت شماره‌ی 24 (در مورد اعدام شیخ فضل الله)، مندرج در کتاب انقلاب مشروطیت ایران، ص 376. 🔰ادامه در بخش ششم🔰
🔰بخش ششم🔰 ✍از: پریسا زارعی ⁉️نام جاسوس انگلیسی حامی بابیت بر خیابان‌های تهران! هر روز به ملاقات صبح ازل می رفتم و مداد به دست و سراپاگوش هرچه او می گفت یادداشت می کردم و هر شب با یک خزانه پر از معلومات مهمه و اطلاعات مفیده به منزل خود مراجعت می کردم ... کشورهای امپریالیستی و استعمارگر غربی برای بدست گرفتن زمام امور و شریان اصلی دولت های دست نشانده ی خود در کشورهای جهان سوم از حربه های گوناگونی استفاده میکردند. یکی از این حربه ها تربیت و آموزش افرادی بااستعداد و ماهر برای جاسوسی و جمع آوری اطلاعات دقیق از این کشورها بود. افردای که گاها چنان بر ماموریت خود تمرکز کرده و غرق می شدند که به یکی از متخصصان در مسایل مربوط به آن کشور تبدیل شده و حتی نامشان به عنوان مورخ به ثبت می رسید. یکی از این افراد آموزش دیده فردی انگلیسی به نام «ادوارد براون» بود. «ادوارد گرانویل براون» فرزند «بنیامین براون» در سال 1862م. مصادف با سال 1240ه.ش. در شهر «اولی انگلستان» در خانواده‌ای بسیار ثروتمند متولد شد. پدرش ریاست یک کارخانه‌ی کشتی‌سازی و ماشین‌سازی را برعهده داشت. براون دوران تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه‌ی‌ معروف اعیان و اشراف انگلستان یعنی مدرسه‌ی «ای‌تن»به پایان رساند. او یک دانش‌آموز معمولی بود و معلمین و خانواده‌اش نتوانستند بفهمند که براون در چه رشته‌ای استعداد دارد. براون با وجود تحصیل در دانشگاه کمبریج، تمام وقت خود را صرف آموزش زبان فارسی و عربی می‌کرد و تألیفات او نیز عمدتاً ادبی و سیاسی بود و در دانشگاه هم سمت رئیس کرسی زبان‌شناسی و آموزش زبان فارسی را دارا بود. وی قبل از ورود به ایران زبان فارسی را نیک یاد گرفت تا آنجا که هنگام ورود به ایران نیز اشعار مثنوی مولوی را به آواز می‌خواند. به این ترتیب گزینه‌ی بسیار ایده‌آلی برای فرستاده شدن به ایران از سوی دربار ملکه شناخته می شد. اگرچه ادوارد براون به عنوان مستشرق و ایران شناسی انگلیسی شناخته شده است اما براساس برخی اسناد او تربیت شده‌ی سازمان جاسوسی انگلیس بود. او در حالی دانش ‌‏آموخته‌ی‌ رشته‌ی ‏پزشکی بود که در طول عمر خود نه بیماری مداوا نموده و نه این رشته را تدریس کرده است. تألیفات او به طور کامل در رشته‌ی علوم انسانی به‌خصوص ادبیات ایران و تصوف است ولی فوق تخصص فرقه‌شناسی و استاد اعظم تفرقه‌افکنی است. ⁉️حمایت از مشروطه به سبک انگلیسی وی در دوران مشروطیت حامی مشروطه‌خواهان بوده و کتاب‌های «تاریخ ادبیات ایران»، «انقلاب ایران» و «یک‌‌سال در میان ایرانیان» را نوشته است در حالی که رشته ی تخصصی اش پزشکی بود؟! او همچنین یک چهره‌ی‌ معروف فراماسونری بود و از طرف دولتی تفرقه‌افکن مانند انگلستان به ایران مأمور شده بود مدعی بود که هدفی جز خدمت به ادبیات ایران و حمایت از انقلاب مشروطه نداشته است . ادوارد براون اگرچه در تألیفاتش اهداف سفرش به ایران را سه چیز معرفی کرده است: مطالعه در مورد امراض موجود در ایران، سیاحت و گردش، تکمیل زبان فارسی؛ اما بیش از آنکه بی تاب این اهداف باشد با فرقه های انحرافی و ضاله در ایران پیوند برقرار کرده و برای تقویت آنان تلاش می کرد. شاهد مدعای دروغ بودن اهداف اعلامی براون اینکه او برخلاف این اهداف قبل از ورود به ایران زبان‌فارسی را مثل زبان مادری مسلط بود و در طول سفر، پزشک بودن خود را مخفی می‌کرد و هیچ اثر مکتوبی از او در مورد پزشکی و شناخت امراض در ایران وجود ندارد. مگر به‌صورت جزئی و گذرا که آن هم از طب سنتی ایران یاد کرده است. ⁉️جهانگردی که مهمان شاهزادگان بود به‌علاوه براون برخلاف توریست‌ها و جهانگردان اوقات خود را با شاهزاده‌ها و حاکمان شهرها ‌و چهره‌های معروف فراماسون در خانه‌های مجلل حاکمان شیراز، یزد و کرمان می‌گذراند و روزهای زیادی از اوقات خود در ایران را در منزل ماسون‌ها، بابی‌ها و بهایی‌ها‌ گذرانده و از بریانی و سفره‌ی حاکم شیراز، یزد و کرمان متنعم بوده است و در بدو ورود به هر شهر اول سراغ بابی‌ها و بهایی‌ها و حتی قبور آنان را می‌گرفته است و حتی از پزشک اتریشی دربار ناصرالدین شاه- «آقای پولاک»هم کمتر با مردم عادی رابطه داشته است، از این‌رو هدف ادوارد براون از سفر به ایران و تمرکز بر ادبیات و مسائل سیاسی ایران چیزی جز جاسوسی برای مزدوران انگلیسی نبود و آموزش و حرفه ی پزشکی پوششی برای فعالیت های جاسوسی وی بود. براون -جاسوس و مأمور مخفی دولت انگلیس که از طرف دولت منادی تفرقه، یعنی انگلیس به ایران مأمور شده- دلش برای ادبیات و فرهنگ ایران نسوخته بلکه برای شناسایی و تقویت دوستان فراماسونر خود و تبلیغ و حمایت از فرقه‌های هم‌گرا با سیاست‌های استعماری انگلستان وارد ایران شده بود؛ 🔰ادامه در بخش هفتم/پایانی🔰
🔰بخش هفتم/پایانی🔰 در واقع از روزی که در انگلستان مشغول فراگیری زبان فارسی شد، بورسیه سازمان اطلاعاتی انگلستان بوده و برای تحکیم سلطه‌ی‌ انگلستان بر ایران تربیت می‌شده است. از فعالیت هاو اقدامات ضد اسلامی و ضد ملی وی میتوان به: _حمایت از باستان‌گرایی و ترویج آیین زرتشت و ترسیم چهره‌ای نامطلوب از اسلام به‌ منظور تشدید تضاد میان اسلام و زرتشت. وی در یزد، اول به سراغ موبدان زرتشتی رفت و حمایت همه جانبه‌ی‌ خود را از آنان اعلام کرد و سعی نمود تلاش‌های«مانکجی هاتریا» را تکمیل نماید. _علاوه بر بهاییت با فرقه‌های اسماعیلیه، شیخیه و دراویش نیز در ارتباط بوده و تقویت آنان در مقابل مذهب رسمی کشور یعنی شیعه‌ی اثنی‌عشری و نوشتن کتب و مقاله در دفاع از این فرقه‌ها نیز جزومأموریت او بوده است. _سرقت و قاچاق نسخه‌های خطی به‌ خصوص کتب عتیقه و گران‌ قیمت به‌ منظور تضعیف بنیه‌ی‌ فرهنگی و اسلامی کشور و قاچاق اشیای عتیقه به خارج از کشور _انجام فعالیت‌های جاسوسی و اطلاعاتی مخرب در دوران مشروطه جهت انحراف نهضت مشروطه از اسلام و فرهنگ ملی _برقراری رابطه با افراد فرهیخته و فرهنگی (که وابسته به جریان شوم فراماسونری بوده و یا با اهداف انگلیس در ایران هماهنگ بوده‌اند) به‌منظور زمینه‌سازی فرهنگی و اجتماعی سلطه‌ی‌ امپریالیستی انگلستان ⁉️ایران شناس یا مبلغ بابیت اگرچه هریک از بخش های زندگی براون قابلیت بررسی انطباق با سیاست های استعماری روباه پیر را دارد اما بی شک یکی از مهمترین و در عین حال حساس ترین این سیاستها ایجاد و حمایت از فرقه ی ضاله ی بابیت و بهاییت است. استعمار انگلیس برای درهم شکستن مقاومت مردم کشورهایی نظیر ایران، یکی از ثمربخش ترین اقدامات را بی هویت کردن ایرانیان از طریق زدن ریشه های هویت بخش ایرانیان می دانست. ایجاد فرقه های انحرافی و گمراه همچون بابیت و بهاییت یکی از این راه ها بود. ادوارد براون نیز به عنوان یکی از عوامل انگلیس تلاش کرد تا سهم خود را در زمینه تقویت این فرقه های ضاله ایفا کند. وی با جمع آوری و بازنویسی کتاب خاطرات «میرزا جانی کاشانی» از نخستین ایرانیانی که بوسیله ی علی محمد باب به انحراف کشیده شد؛ تلاش می کند تا تاریخ این فرقه ی استعمارساخته را احیاء کند. او در بخشی از مقدمه ی این کتاب که -قدیمی ترین کتاب بابیت است- از اینکه نتوانسته است متن کامل کتاب خاطرات را به دست بیاورد، ابراز تاسف می کند. بسیاری از نویسندگان بهایی اشاره هایی به آنچه خدمات براون به بابیت نامیده اند؛ می کنند. تا جایی که برخی او را بابی مسلک می دانند از جمله در کتاب «نقطه الکاف» -خاطرات میرزا جانی شیرازی- که براون گردآورنده و نویسنده ی مقدمه ی آن است از او با عنوان «اقل العباد» نام برده می شود. «عبدالحسین آواره» نویسنده ی بهایی و مولف کتاب «کواکب الدریه» که به بررسی تاریخ بهاییت می پردازد، از ملاقات براون با عباس افندی جانشین بهاءالله و بنیانگذار فرقه بهاییت در شهر عکا اشاره می کند. او خود نیز در مقدمه کتاب «نقطه الکاف» از سفرش به عکا برای دیدار با حسینعلی نوری معروف به بهاءالله و سفرش به قبرس و دیدار با یحیی صبح ازل (روسای دوفرقه ی اصلی بابیت) اشاره کرده و از دیدارش با صبح ازل اینگونه یاد می کند: "در قبرس قریب به پانزده روز ماندم و در این مدت هر روز به ملاقات صبح ازل می رفتم (...) و مداد به دست و سراپاگوش هرچه او می گفت یادداشت می کردم و هر شب با یک خزانه پر از معلومات مهمه و اطلاعات مفیده به منزل خود مراجعت می کردم." ⁉️خیابان ادوارد براون در تهران! جاسوسی یک انگلیسی در ایران و همچنین تلاش او برای تقویت فرقه های منحرف شاید چندان اتفاق عجیب و غیرمنتظره ای نباشد اما ماجرا جایی اعجاب آور و غیرقابل باور می شود که یکی از خیابان های مرکز شهر تهران به نام این جاسوس طرفدار بابیت نامگذاری شده باشد! و در طول چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی این نام همچنان پابرجا باشد. خیابان ادوارد براون نام یکی از خیابان های مرکزی تهران دقیقا چسبیده به دانشگاه تهران و بین خیابان کارگر و 16 آذر است. درست جایی که هر دانشجو که تصمیم به حضور در دانشگاه مادر ایران را داشته باشد، با آن روبرو شود! شاید 35 سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی اکنون زمان آن رسیده باشد که تصمیم گیران شهر تهران به خصوص اعضای محترم شورای شهر اقدامی فوری برای پاک کردن این لکه ننگ از خیابان های تهران انجام دهند. 🔸منابع: خبرگزاری های فارس، دانشجو، حوزه نت، عبرتهای عاشورا، ک-اندیشه سبز زندگی سرخ، ک-تنهای شکیبا علی ابوالحسنی، ک- خاطرات من، ج۱، ک-خاطرات احتشام السلطنه... ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✳️ یکصدمین سالگرد بازتاسیس حوزه علمیه قم نشست علمی زمینه ها و بسترهای سیاسی و فرهنگی بازتاسیس همراه با برخی پژوهشگران از جمله ❇️ دکتر رئیس ❇️ محمدحسن_رجبی پژوهشگر تاریخ معاصر ✅ زمان : سه شنبه 13 دی ماه 1401 ساعت 15 الی 17 https://www.aparat.com/TVTARIKH/live ما را در فضای مجازی دنبال کنید؛ eitaa.com/iichs_ir ✳️ @ShahidRabe
📑 مقاله تحقیقی 💢 به بهانه ایام قمری صدور فرمان مشروطیت ✍ فرمان مشروطیت در تاریخ ۱۴ جمادی الثانی ۱۳۲۴ ه.قمری برابر با ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ ه.شمسی، درکاخ صاحبقرانیه، توسط مظفرالدین شاه صادر و امضاء شد. 🔴 عنوان مقاله: مخالفت [مرجع شهید علامه] شیخ فضل‌الله [نوری اعلی الله مقامه الشریف] با نهضتی که سر از سفارت انگلیس در آورد 🗂 نام پرونده : داستان نهضت مشروطه 🖋 نویسنده: رحیم نیکبخت پژوهشگر تاریخ و عضو هیأت علمی دانشگاه تبریز ✍ کامل مقاله👇 http://farsi.khamenei.ir/others-note?id=30416 ✍ نسخه قابل 🖨 چاپ 👇 http://farsi.khamenei.ir/print-content?id=30416 🔸از: پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی ✳️ @ShahidRabe
✍ به بهانه سالروز وفات حضرت ام البنین (س)، مادر بزرگوار حضرت عباس(ع)، که نام گرفته، یادی می کنیم از مادر بافضیلتِ مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) ✍ بانوی فاضله، آسیه خانم، فرزند مرحوم آیت الله العظمی میرزا محمد تقی نوری (۱۲۰۱-۱۲۶۳ق)، است که از فحول علما و پیشوایان مذهبی عصر خویش بوده است. او خواهر محدث بزرگ شیعه، میرزا حسین محدث نوری، صاحب مستدرک الوسائل (دایی و پدر همسر مرجع شهید) است. بانوی فاضله، (آسیه خانم) مراتب تحصیلی و کمال خویش را تحت نظارت و اشراف پدر گذراند. (تاریخ فوت، ۱۷ محرم ۱۳۰۲ق) خاندان مرجع شهید علامه شیخ فضل الله(ره)، از پدر بزرگوارش آیت الله ملا عباس نوری(ره) و جد مادری اش آیت الله العظمی میرزا محمد تقی نوری(ره) گرفته تا دایی و دیگر بستگانش، همه از عالمان بزرگ زمان خویش بودند. (به کتاب تنهای شکیبا، علی ابوالحسنی و نقباء البشر شیخ آقا بزرگ تهرانی، مراجعه شود)/رضوان الله تعالی علیهم 🔸منابع: ک، تنهای شکیبا/ویکی حج/خبرگزاری ابنا ... ✳️ @ShahidRabe
✍ به بهانه ایام فرمان دین ستیزانه رضاخان تحت عنوان (اجرای قانون! ) ✍ حدود شش ماه پس از فاجعه مسجد گوهرشاد، رضا خان با بي اعتنايي به علما و مردم، در روز ۱۷ دي ۱۳۱۴ش در جشن فارغ التحصيلي دانشسراي مقدماتي دختران در تهران، قانون کشف حجاب زنان را به طور آشکار و رسمي اعلام کرد و خود به اتفاق همسر و دخترانش که بدون حجاب بودند، در اين جشن که به ابتکار علي اصغر حکمت، وزير معارف و فراموسونر معروف تشکيل گرديد، شرکت و سخنراني کرد و دوره اي سياه براي زنان ايران در تاريخ شروع شد./نشریه عبرتهای عاشورا 📜 برگی از تاریخ ناگفته و ناشنیده 🔰 💠 آیت الله بهجت(ره): "مرحوم شیخ فضل‌الله نوری که از مخالفین مشروطه [غربگرا] بود، از پیش خبر می‌داد و می فرمود: مشروطه، مقدمه کشف حجاب است و کشف حجاب از لوازم مشروطه است. آن مرحوم می‌دید که مقررات مشروطه به ظاهر اسلامی است، ولی از مصادر لاابالی و بلکه بی‌دین‌ (سفارت انگلیس) سرچشمه می‌گیرد و تأیید می‌شود. و چنان شد که مرحوم شیخ فضل الله نوری می فرمود.../ک، در محضر بهجت، تلخیص از تسنیم، کد مطلب 1398/05/11/2067343/ ✍ آنچه او در خشت خام می دید، دیگران در آینه نمی دیدند .... ‼️وقتی طرح انگلیسی اجرا شد، تازه برخی از خواب غفلت بیدار شدند و یاد هشدارهایش افتادند! ✍ شیخ در جریان تحصن ۹۱ روزه ۱۱ جمادی الاول ۱۳۲۵ ق، در حرم حضرت عبدالعظیم در اعتراض به عملکرد دین ستیزانه لامذهبینِ جریان غربگرا و انگلیسیِ مشروطه، طی مکتوبی خطاب به علمای ایران و عراق، نسبت به پیامد های سوء مشروطه هشدار داد و پیش بینی کرد که👇 «مشروطه چیان غربزده، کشور را به سمت نابودی اسلام و روحانیت، رواج بی بند و باری، شیوع منکرات و مسکرات، کشف حجاب و دوری قرآن از جامعه، سوق خواهند داد!» ⁉️ براستی آیا چنین نشد که شیخ گفته بود؟! جالب است، بسیاری از علما و روحانیونی که در مکتوب فوق، مورد خطاب شیخ محسوب می شدند، تحقق هشدار های او را در عصر مشروطه و عصر رضاخان دیدند، همچون، آخوند خراسانی و آقازاده اش، میرزای نائینی، حاج آقا نورالله اصفهانی، سید محمد طباطبایی و آقا زاده اش، سید عبدالله بهبهانی و آقا زاده اش...[اما متأسفانه، حرکت جدی هم برای جبران، انجام نگرفت‼️⁉️] ⁉️ خط تخریب شخصیتِ مرجع بصیر، نوری توسط غربگرایان و با چراغ سبزِ علمای مشروطه طلب! ‼️عناصر غربزده وابسته، علامه شیخ فضل الله نوری(ره) را متهم می کردند و اکنون هم همان اراجیف را نشخوار می کنند که مخالف پیشرفت زنان و مدارس دخترانه بود! در صورتیکه او قصد اصلی دشمن اجنبی و در رأسش را به درستی تشخیص داده بود "نهادینه شدن فساد و فحشاء در مملکت شیعه با برداشتن حجاب از سر زنان و دختران و با استفاده از مدارس و محافل غربی" او در راه مبارزه با این توطئه، فقط انتقاد نمی کرد، مرد عمل در مسیر خیر و صلاح بود از اینرو از بانیان تأسیس اولیه مدارس جدید دخترانه در تهران شد؛ البته نه از نوع غربی بلکه از نوع اسلامی/ (دکتر یعقوب توکلی مورخ، به نقل از کتاب"دین و گفتمان اصلاح فرهنگی در دوره قاجار" اثر مونیکا رینگر) ✍ و نهایتا" پرورش یافته مکتب مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری رضوان الله، یعنی شاگرد ایشان آیت الله حاج آقا حسین طباطبایی قمی(ره)، بود که رهبری قیام خونین علیه کشف حجاب رضاخانی را در مسجد گوهر شاد حرم مطهر رضوی، در ۲۱ تیر ۱۳۱۴ شمسی عهده دار شد. اقدام انقلابی ایشان منجر به تبعید وی ازسوی رضاخان به عراق شد.سرانجام در ۱۴ ربیع‌الاول سال ۱۳۶۶ هجری قمری در نجف از دنیا رفت و در حرم مولای متقیان، حضرت علی(علیه السلام) به خاک سپرده شد 🔰ادامه در بخش دوم/پایانی🔰
🔰بخش دوم/پایانی🔰 ⁉️ قلع و قمع معترضین، قبل از اجرای فرمان کشف حجاب (از جمله کشتار مردم معترض در مسجد گوهر شاد حرم رضوی، در ۲۱ تیر ۱۳۱۴ش)🔰 ✍ در میان مراجع و علمای وقت، نام عالم مجاهد آیة الله العظمی حاج آقا حسین قمی [از شاگردان خاص علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه] و واعظ مجاهد شیخ محمد تقی بهلول گنابادی رضوان الله تعالی علیهم با قیام خونین مسجد گوهرشاد، آمیخته شده است، در این میان حاج آقا حسین در مقام مرجع تقلید، نقش بیشتری در این قیام داشت، و دیگران از او پیروی می کردند. او در آغاز ماه ربیع الثانی سال 1354 قمری از مشهد به تهران هجرت کرد و در باغ سراج الملک شهر ری به تحصن نشست، او می گفت: «اگر پیشرفت جلوگیری از کشف حجاب بستگی به کشته شدن ده هزار نفر که در راس آنها حاج آقا حسین قمی(خودم) داشته باشد ارزش دارد.» و «جایز است» هنگامی که مردم از ورود آیة الله حاج آقا حسین قمی به تهران با خبر شدند، گروه گروه به صورت دسته های عزاداری به دیدار او می شتافتند، به طوری که جمعیت زیادی در آن باغ و اطرافش اجتماع نمودند، رژیم رضاخان که سخت هراسناک شده بود، به وسیله کماندوهایش، آن باغ را محاصره کردند، و از ورود علما و مردم به آن جا جلوگیری نمودند، به این ترتیب حاج آقا حسین قمی را در آن باغ عملا" زندانی کردند. او در یکی از جلسات با صراحت فرمود: «امروز اسلام فدایی میخواهد، همانطور که استادم، شیخ فضل الله(ره) خود را فدا کرد، بر مردم است که قیام کنند.» /نوید شاهد خراسان رضوی، تاریخ شفاهی و... ✊ قیام گوهرشاد حماسه ای در دفاع از حجاب; قضایا👇 https://hawzah.net/fa/Magazine/View/3992/6244/67123/ «رضاخان با سیاست کشف حجاب به دنبال حذف فرهنگ اسلامی بود - خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency»👇 https://www.mehrnews.com/news/5115265/ ✳️ @ShahidRabe
گاهنامه حجاب و عفاف.pdf
6.83M
🔴 نسخه PDF ✅ گاهنامه بصیرتی ✍ در این گاهنامه می خوانید:🔰 ◽️ از منظر آیات و روایات ◽️نوع پوشش زنان ایرانی در دوره های مختلف ◽️راه حل حفظ نگاه ◽️حجاب از دیدگاه غربی ها ◽️شهدا و حجاب ◽️تطهیر تاریخ تحریف شده و پاسخ به یک اتهام ناروا درباره مرجع تقلیدی که نقشه شوم انگلیس را در تأسیس مدارس غربی دخترانه برملا کرد و برای مقابله با آن، مدارس جدید دخترانه اسلامی را پایه گذاشت، اما آماج شدیدترین تهمت ها قرار گرفت و سرانجام به دست عوامل انگلیس به شهادت رسید... ✍ به ضمیمه آلبوم تصاویر🔰 1⃣ نقاشی تصویر حضرت مریم(سلام الله علیها) با چادر، قبل از آنکه توسط نقاشان فاسد غربی، حجابش حذف شود! 2⃣ تصاویری از چادر و حجاب زنان از نقاط مختلف جهان، با دین و فرهنگ متفاوت ولی با یک هدف و شعار مشترک یعنی «عفاف» و ⬅️ اعتراف جالب و یکسان سه اُسطوره زنِ تاریخ سینما درباره «روسری» ✳️ @ShahidRabe
🔴فصل‌الخطاب و اتمام‌حجت رهبر معظم انقلاب درباره هرگونه مسامحه و عقب‌نشینی در مسئله‌ی حجاب ⏪رهبرمعظم‌انقلاب: "حجاب یک ضرورت شرعی است. شریعت است. یعنی هیچ تردیدی در وجوب حجاب وجود ندارد این را همه باید بدانند. اینکه حالا خدشه و شبهه کنند که آیا حجاب هست؟ لازم است؟ هیچ جای خدشه و شبهه ندارد. یک واجب شرعی است که باید رعایت بشود. منتها آن کسانی که حجاب را به طور کامل رعایت نمیکنند اینها را نباید متهم کرد به بی‌دینی و ضدانقلابی" ۱۴۰۱/۱۰/۱۴ ✳️ @ShahidRabe
🔳 ایام قمری ارتحال بزرگ مرجع تقلید جهان تشیع، وارث علمِ شیخ الاعظم مرتضی انصاری(ره) و از اساتید اصلیِ مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) 🌹 آیت الله میرزا حبیب الله رشتی(املشی)، رضوان الله تعالی علیه، ملقب به محقق رشتی(رضوان الله تعالی علیه) 🏴 تاریخ ارتحال: ۱۴ جمادی‌الثانی ۱۳۱۲ 🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» 💠 میرزا حبیب الله رشتی(ره): «شیخ[انصاری] سه چیز ممتاز داشت: علم، سیاست و زهد سیاست را به حاج میرزا محمد حسن شیرازی و علم را به من داد و زهد را با خود برد.» /زندگی و شخصیت شیخ انصاری، ص262 ✍ میرزا حبیب الله رشتی که در دادن اجازه اجتهاد به افراد بسیار سخت گیر بود، اما مرجعیت شاگرد اصلی و طراز اول حوزه تدریس خود یعنی شیخ فضل الله نوری(ره) را با عباراتی شگرف، در تقریظ رساله فقهی «فی قاعدة ضمان الید، تألیف شیخ فضل الله نوری» تأیید نمود و از مؤمنین خواست وی را بعنوان مرجع دینی خود قرار دهند👇 نور چشمم شیخ فضل الله نوری، مجتهدی متبحر و کامل و جامع معقول و منقول گردیده، رواست مؤمنین وی را در امور دینی، خود قرار دهند ✍ اجمالی درباره میرزا حبیب الله رشتی(ره)🔰 🖋📃 به قلم: سهیلا عین الله زاده ✍ حاج میرزا حبیب الله رشتی از علمای روحانی و از مراجع تقلید عالم تشیع و از شاگردان مبرز شیخ مرتضی انصاری به سال 1324 ق در املش متولد شد. در 18 سالگی در پی آرمانی بلند با همراهی پدرش میرزا محمدعلی خان راه هجرت در پی گرفت و عازم حوزه علمیه قزوین شد. پدر لوازم معیشتش فراهم ساخت و همسری نیز برای وی برگزید تا فارغ البال به تحصیل علوم دینی بپردازد. میرزا حبیب الله در درس علامه آخوند ملا عبدالکریم ایروانی از فقهای برجسته و نامدار قرن سیزدهم هجری به فراگیری فقه و اصول پرداخت و در 25 سالگی، به مقام عالی اجتهاد از ایشان نائل آمد و با نظر شیخ عبدالکریم ایروانی خود را مهیای سفر به املش نمود. سال 1259 ق از قزوین به املش بازگشت و چهار سال مرجع امور دینی مردم بود. سپس با خانواده خود برای تکمیل مدارج علمی به نجف اشرف مشرف شد و سه سال از درس مرحوم شیخ محمدحسن نجفی (صاحب جواهر) بهره برد 1 تا اینکه روزی در اثنای درس اشکالی به ذهنش رسید و تکاپویش در طریق حل آن مشکل، زمینه آشنایی و سپس ارتباط جدی و دیرپای وی با شیخ اعظم انصاری را فراهم ساخت. لذا مصمم بر اقامت در نجف شد و حدود 7 سال از محضر شیخ بهره برد. 2 پس از مرحوم شیخ انصاری کرسی تدریس حوزه علمیه نجف به وی منتقل گردید. در حلقه درس وی شاگردان زیادی از علما و فضلا و مجتهدان حاضر می شدند و شاگردان بسیاری از درس وی به مقام اجتهاد نائل آمدند. وی از مراجع تقلید درجه اول شیعه بود و او را بر معاصرانش مانند میرزا حسن شیرازی ، حاج میرزا محمدحسین کوه کمری ترجیح می دادند. 3 حاج میرزا حبیب الله رشتی، مدرس والا مقام و پرشاگردی که «از روی عمد، تجاهل می ورزید و شاگردان خود را نمی شناخت و گوش به حرف آنان نمی داد تا از او پول و اجازه اجتهاد نخواهند» در تقریظ خویش بر رساله محققانه ای که مرحوم حاج شیخ فضل الله نوری(ره)، پیرامون قاعده فقهی « ضمان الید»، نگاشته و ضمن آن به نقل اقوال و نقد آراء فقها در این زمینه پرداخته است شیخ شهید نوری را از نظر علمی در اوج قلۀ تحقیق و تدقیق، شناخته و مرجعی شایسته، و مجتهدی ماهر و متبحر و کامل و جامع شمرده است. و هرگز مانع از اعطای اجازه اجتهاد به شیخ شهید و تأیید مقام مرجعیت ایشان نمی گردد و در این میان، از جمله تعبیرات لطیف و پرمعنایی که وی در توصیف فرد طراز اول حوزه، و « نور دیده خویش، شیخ فضل الله» به کار گرفته، تعبیر «العالم الاواه» (عالم پر سوز و گداز) است، که این امر خود ارزش مفاد تقریظ حاجی بر رساله مزبور را ، بیشتر می سازد. 4 نامبرده کتبی در فقه و اصول ازجمله بدایع الافکار در اصول فقه تألیف نموده و دارای سه فرزند ذکور بود که هر سه از علمای عصر خود بودند. ویژگیهای اخلاقی میرزا او را به شخصیتی وارسته تبدیل کرد که زهدش زبانزد خاص و عام بود. وی در سال 1312 ق، در نجف درگذشت و در صحن مطهر امیر مؤمنان به خاک سپرده شد. 5 ◽️منبع http://www.iichs.ir/s/858 1. گلشن ابرار : خلاصه ای از زندگی اسوه های علم و عمل از ثقه الاسلام کلینی تا آیه الله خامنه ای، ج 1، تهیه و تدوین جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، قم: نشر معروف ، 1382، صص 378-379 . 2. علی ابوالحسنی (منذر)، پایداری تا پای دار: سیری در حیات پربار علمی، معنوی، اجتماعی و سیاسی شهید علامه فضل الله نوری، تهران : نور، 1368، صص 169-170 . 3. محمدعلی (صدرالدین) قربانی لاهیجی، پیشینه تاریخی – فرهنگی لاهیجان و بزرگان آن، تهران: نشر سایه، 1375، ص 743 . 4. علی ابوالحسنی (منذر) ، پیشین ، صص 181، 183 . 5. گلشن ابرار، ج 1، پیشین ، صص 380، 382، 384 . ✳️ @ShahidRabe
✍ به بهانه ایام ارتحال پژوهشگر و مورخِ شهیرِ معاصر، مرحوم استاد علی دوانی، رضوان الله تعالی علیه/۱۸ دی ۸۵ شمسی ◽️زندگینامه ◽️معرفی کتاب و مقاله ◽️مقاله مرحوم استاد دوانی درباره مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) ◽️تشکر ویژه استاد علی دوانی از علامه مصباح(ره) یزدی و آقای حسینی بوشهری، در انتهای مقاله 🔰👇👇
❇️ اجمالی درباره مورخ و پژوهشگر شهیر معاصر، مرحوم استاد علی دوانی(ره) ✍روستای کوچک «دوان» در ۱۲ کیلومتری شمال «شرقی» کازرون در طول چهارده قرن، بیش از سی عالم بزرگوار را تربیت، و به عالم اسلام تقدیم کرده است، و بدون تردید، سرآمد آنان در تاریخ معاصر ایران، مرحوم استاد علی دوانی است. استاد دوانی، در مهر ماه ۱۳۱۰ هجری شمسی در آن روستا متولد شد و تا سن هفت سالگی در دوان به سر می برد و پس از آن، نزد اقوامش به «آبادان» رفت. در آن شهر، دو کلاس اکابر (ششم ابتدایی) را پشت سر گذاشت و وارد آموزشگاه فنی شرکت نفت شد. حدود سال۱۳۲۲ش برای تحصیل علوم دینی عازم نجف شد و به مدت پنج سال و نیم در حوزه علمیه نجف نزد استادانی چون «شهید آیت الله مدنی»، «آقا شیخ علی کاشانی»، «میرزا محمد اردبیلی»، «محمد غروی»، «آیت الله محمدرضا طبسی» و «آیت الله حاج میرزا علی فلسفی» تحصیل کرد و کتاب قوانین در علم اصول فقه و جلد نخست شرح لمعه را به پایان رسانید.در اوایل سال ۱۳۲۷ش به دلیل کسالت و برای تغییر آب و هوا به کشور بازگشت و ابتدا به زیارت بارگاه حضرت امام علی بن موسی الرضا(ع) شتافت و سپس به نهاوند رفت و با دختر مرحوم آیت الله احمد آل آقا نهاوندی از سلالة استاد کل وحید بهبهانی ازدواج کرد.واستاد دوانی پس از ازدواج برای تکمیل تحصیلات خود به قم رفت و در محضر اساتیدی چون حضرت امام خمینی(ره)، علامه طباطبایی، شهید آیت الله صدوقی و آیت الله بروجردی، فقه، اصول، تفسیر و فلسفه را فرا گرفت و پس از ۲۲ سال دروس حوزوی را به پایان رسانید.این عالم فرزانه کار خود را در دو شیوه متمرکز کرده بود؛ یکی منبر و سخنرانی دینی و دیگری، تألیف و تصنیف کتب مذهبی. بر این اساس، سال ها در داخل کشور و همچنین چندین سال در کشور کویت در ماه های مبارک رمضان، محرم و صفر سخنرانی می کرد. وی در قم با جمعی از فضلای حوزه علمیه، مجله دینی «درس هایی از مکتب اسلام» را منتشر کرد. در سال ۱۳۵۰ش به تهران آمد و در این شهر سکونت کرد و در هر دو مقوله، فعالیت خود را ادامه داد و موفق شد بیش از ۷۶ جلد کتاب در زمینه های تألیف، ترجمه و تصحیح منتشر سازد.ایشان بیش از هشتاد مقاله تحقیقی نیز در جراید به چاپ رسانده است؛ افزون بر آن در دانشگاه های گوناگون از جمله دانشگاه تربیت معلم، امام صادق (ع)، امام حسین (ع)، دانشکده الهیات و معارف اسلامی تهران، دانشکده علوم قرآنی و ... در موضوعات تاریخ اسلام، سیره ائمه معصومین، تاریخ فقه، تراجم و رجال به تدریس پرداخت. استاد دوانی در حدود سی کنگره علمی شرکت کرد و مقالات او در بیشتر این کنگره ها به چاپ رسید. برخی از آثار مهم ایشان به شرح زیر است: ۱. امام مهدی(ع) از دیدگاه قرآن و عترت ۲. دانشمندان عامه و مهدی موعود(ع) ۳. مفاخر اسلام (دوازده جلد) ۴. نگاهی کوتاه به زندگانی پر افتخار سیدرضی ۵. تاریخ اسلام از آغاز تا هجرت ۶. شرح زندگانی استاد کل، وحید بهبهانی ۷. امام خمینی(ره) در آیینه خاطره ها ۸. حاج شیخ عباس قمی، مرد تقوا و فضیلت ۹. زندگانی آیت الله بروجردی ۱۰. خاطرات من از استاد شهید مطهری ۱۱. شرح زندگانی جلال الدین دوانی ۱۲. نهضت روحانیون ایران (ده جلد) ۱۳. نقد عمر 🔸(برگرفته از کتاب تاریخ و فرهنگ مردم دوان، تحقیق دکتر عبدالعلی لهستانی زاده، انتشارات نوید شیراز، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش، ص ۴۹۳). استاد دوانی سرانجام پس از یک عمر فعالیت و مجاهدت بی‌وقفه، در شامگاه عید سعید غدیر ۱۳۴۷ قمری، برابر با ۱۸ دی ۱۳۸۵ شدر سن ۷۷ سالگی به لقاء‌الله پیوست و پس از تشییع با شکوه در صحن عتیق حضرت معصومه (س) در شهر مقدس قم که آرزوی دیرینش بود به خاک سپرده شد./ پایگاه اطلاع رسانی حوزه، حوزه نت 🔸 زندگینامه ای دیگر از مرحوم استاد دوانی + کتب و مقالات👇 https://www.hamshahrionline.ir/news/43136/ 🔰ادامه در بخش دوم🔰