💠 مورخ و پژوهشگر فقید استاد علی ابوالحسنی (منذر):
...فقیه #عاشورا اندیش بزرگ عصر ما، (مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه) که تقدیر، سرنوشت #حسینی برایش رقم زده بود، در فصل پایان زندگی-کشاکش سخت مشروطه-همواره صحنه های #کربلا را پیش چشم داشت و یاد آور حوادث شگفت آن بود...فرجام سرخ شیخ نیز، بی شباهت به سرگذشت خونبارِ مولایش #حسین علیه السلام نبود.../ بر گرفته از کتاب، خانه بر دامنه آتشفشان
#محرمی_عاشورایی_اربعینی
✳️ @ShahidRabe
هدایت شده از کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
⁉️ آیا میدانید که؟ 🔰👇👇
هدایت شده از کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
⁉️ آیا میدانید که؟
🚩🏴حسینیه ایرانیان در استانبول توسط مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (اعلی الله مقامه) تأسیس شده است؟
📷 تصاویری از عزاداری سال های گذشته ایرانیان مقیم استانبول در منطقه کاروانسرای والده خان/مسجد زینبیه(خان والده)/ تصاویری از منطقه کاروانسرا، دروازه ورودی (محل اقامت و اسکان ایرانیان، از گذشته های دور) / تصویری کم نظیر از سفر مرجع شهید علامه نوری(ره) به استانبول
✍ توضیحات تکمیلی 🔰👇👇
🗓 ۱۳۲۲ قمری، اقدام مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (اعلی الله مقامه) در تأسیس🚩🏴حسینیه استانبول، در پی درخواست و التجاء ایرانیان مقیم آن شهر که از مقلدین ایشان بودند. (معظم له در سفر سال ۱۳۱۹ق به استانبول، در مسیر انجام مناسک حج، از نزدیک با وضعیت و مشکلات ایرانیان مقیم، آشنا شده بودند و پس از بازگشت و دریافت عریضه ایرانیان برای تأسیس حسینیه، نسبت به اجابت درخواست آنان، اقدام فرمودند)
کاروانسرای والده خان از مهمترین کاروانسراهای شهر استانبول بهشمار میرود. این مکان به دستور ملکهی مادر، ماه پیکر سلطان، همسر سلطان احمد اول در قرن ۱۷ میلادی ساخته شد. خانِ والده نامی است که در نوشته های فارسی به کاروانسرای بزرگ ملکه مادر (به ترکی عثمانی: بیوک والده هان. به ترکی Büyük Valide Han) گفته شده است. خان والده کاروانسرای بزرگی در بازار بزرگ استانبول است. این کاروانسرا را کوسم سلطان ملکه بزرگ و شهبانوی امپراتوری عثمانی و نایب السلطنه در سده شانزدهم میلادی بنا کرد. کشتیهای تجاری در گلدن هورن لنگر میانداختند و کالاهایشان را در کاروانسرای والده خان تخلیه می کردند و در آنجا نگهداری میشد. تجار و بازرگانان نیز در آنجا اسکان داشتند. این کاروانسرا و محله اطراف آن سالها محل زندگی ایرانیان مقیم استانبول و جای اقامت بازرگانان ایرانی بود که به طور عمده از خوی، تبریز و شبستر و ... به استانبول میآمدند. در دوران عثمانی، شیعیان و به ویژه ایرانیان مقیم استانبول مراسم عزاداری محرم و سینهزنی را در این کاروانسرا برپا میکردند و اهالی استانبول و خارجیان به تماشای انان میآمدند. ولی پس از روی کار آمدن دیکتاتوری لائیک آتاتورک، اکثر فعالیت های مذهبی و اجتماعی مسلمانان و علی الخصوص شیعیان، با ممنوعیت مواجه شد و حسینیه ایرانیان نیز تعطیل گردید. در عصر کنونی و در صحن بزرگ میانی این کاروانسرا، مسجد ایرانیان (مسجد زینبیه یا والده خان) قرار دارد که همچنان دایر است.
🔸منابع: ک، تنهای شکیبا، علی ابوالحسنی، از سالشمار شیخ فضل الله نوری، عبدالحسین طالعی و سید ابوالحسن علوی/ ک، آخرین آواز قو، علی ابوالحسنی از، ر.ک، عریضه ایرانیان مقیم استانبول به مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، آلبوم اسناد آقا ضیاء الدین نوری/ ویکیپدیا(دانشنامه آزاد)/خبرگزاری جمهوری اسلامی/ خبرگزاری شبستان/پایگاه جامع تاریخ معاصر (مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی) ...
✳️ @ShahidRabe
هدایت شده از کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
هدایت شده از کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
🚩🏴 سوگنامه محرم
🖋📃 اشعاری از #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری #شهید_رابع اعلی الله مقامه الشریف، خطاب به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف🔰
ای نموده آفتاب رخ نهان اندر حجاب / سبط پیغمبر، سرش بر نی، تنش در آفتاب
داد از سفیانیان، فریاد از مروانیان / دختر زهرا ز جور کوفیان شد بی حجاب
یک دم شه خیمه اجلال زن در کربلا / ناقه عریان ببین و دختران بوتراب
یا ولی الله! ببین، ای حجت روی زمین / یوسف آل محمد (ص) را به چنگ آن ذئاب(۱)
آن کسان کز روی ایشان شرمسار است آفتاب / یک زمان در کوفه بنگر، گاه در شام خراب
یا ولی! الثار آمد اربعین و شد عزا / کاروان رفته باز آمد از رخ نقاب
جابر انصاری از یک سو نگر با اشک و آه / سوی دیگر بین اسیران، دل پریش از اضطراب
محشر کبری شد آنگه چون بدیدند آن زنان / آه آه از آن ذهاب و داد داد از آن ایاب
ناگهان افکند خود را از فراز اشتران / هر زنی قبری به بر بگرفت و با وی در خطاب
از طپانچه نیلگون ز آن بی کسان بنگر عذار / زخم زنجیر و غل آنان را به دست و دل، کباب
گفت لیلی (لیلا) قبر اکبر را چو او در بر کشید: / خیز از جا مادرت برگشته با چشم پر آب
زینب مظلومه بنگر با زبان پر گله / می دهد شرح ستم از کوفه تا شام خراب
گاه گوید ظلم های مجلس ابن زیاد / گه ز شام و از یزید شوم و از جام شراب
وقت آن شد تیغ موعود از نیام آری برون / جامه صبر محبان چاک شد تا کی غیاب
نوری محزون ز بهرت روز و شب در انتظار / الغیاث ای سرّ پنهان العجل بنما شتاب
(۱) ذئاب: جمع ذئب: گرگها
🔸منبع: ک، تنهای شکیبا، استاد علی ابوالحسنی(منذر) ره
🏴🚩 @ShahidRabe
هدایت شده از کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
📜 برگی از تاریخ ناگفته و ناشنیده
✍ به بهانه سالگرد اعدام ثقة الاسلام تبریزی توسط نیروهای اشغالگر تزار
⏪ عاقبت «تقیه» و «سکوت» در برابر فتنه دین ستیزانِ جریان غربگرای مشروطه!!!
✍ همه بد بختی ها، پس از شهادت علامه شیخ فضل الله نوری، یکی پس از دیگری بر سَر ملت و مملکت و علمایی که به تذکرات ایشان توجه نکردند، فرود آمد!
◾️ وقتی ثقةالاسلام تبریزی، خبر شهادت مرجع بصیر، علامه شیخ فضل الله نوری(ره) را شنید. بر سَر خود زد و یاد پیش بینی های شیخ افتاد و گفت:
و بعد نوبت ماست!
◾️و سه سالِ بعد، در ظهر عاشورا، روسهای تزاری که در قضیه فتنه دین ستیزان، با جریان غربگرای مشروطه همکار و همراه شده بودند، ثقة الاسلام تبریزی را به جرم تحریک مردم برای کشتن سربازان روس، با جمعی دیگر، به دار زدند.
جالب است که نیکلای دوم، تزار وقت روسیه، در پاسخ به اعتراضات به این عمل گفته بود:
اعدام و دار زدن عالم دینی رو خود شما ایرانی ها در قضیه اعدام شیخ فضل الله، به ما یاد دادید!
◾️ثقة الاسلام در لباس روحانی و در فتنه انگلیسی مشروطه، ترجیح داد بجای حمایت از اسلام خواهان(مشروعه خواهان)، سکوت کند و تقیه اختیار نماید! و طرفداران علامه شیخ فضل الله نوری را نیز به سکوت و تقیه ترغیب کند! و از اطرافش، پراکنده نماید!
◾️ثقة الاسلام در نامه ۲۱ ربیع الاول ۱۳۲۵ ق به میرزا فضلعلی آقا(وکیل فاضل تبریز در مجلس، از حامیان جدی اصل پیشنهادی علامه شیخ فضل الله نوری در نظارت علما بر مصوبات مجلس که به خاطر همین جدیت، دشمنانی در تهران و تبریز و بخصوص باند حسن تقی زاده پیدا کرده بود) به منظور منصرف کردن او، می نویسد:
...نمی گویم دین و مذهب و تدین باید ترک شود...اما این را عرض می کنم که اگر در مسئله ای دیدید که کار پیش نمیرود، پُر اصرار نفرمایید! ...در اینگونه مواقع سکوت بهتر است! مثل ائمه!!! که در موقع ضرورت با تقیه راه می رفتند!!!
✍ در اینجا باید به ثقة الاسلام گفت!
◾️البته مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، از شما بیشتر درس «تقیه» را از بَر بود! منتها میدانست، آنجا که پای «بدعت» در دین و «تغییر حلال و حرام الهی» در بین است، به فرمان پیامبر(ص) وظیفه علما نه «سکوت» که «فریاد» است.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : إِذَا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فِي أُمَّتِي فَلْيُظْهِرِ الْعَالِمُ عِلْمَهُ فَإِنْ لَمْ يَفْعَلْ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ
زمانی که در میان امتم بدعتها آشکار شود، بر عالمان واجب است که علمشان را اظهار کنند (روشنگری نمایند) و هر عالمی که چنین نکند، مستوجب لعن خداوند است. (الاصول من الکافی، کلینی، تصحیح علیاکبر غفاری، ۵۴/۱ : کتاب فضل العلم، باب البدع و الرأی و القیاس)
◾️علی ثقة الاسلام تبریزی نتیجه این سکوت و تقیه را سه سال بعد دید!
ولی آنچه مسلم است اگر او به توصیه ها، تذکرات و هشدار های مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) توجه می کرد، تاریخ طور دیگری رقم می خورد و او نیز بر دار نمیشد.
🔸منابع: تلخیص و برگرفته از ک خانه بردامنه آتشفشان، ک آخرین آواز قو، علی ابوالحسنی و...
✳️ @ShahidRabe