🍁بســــــــــم الله الرحــمن الرحیـــــــم🍁

#سلام_امام_زمانم🧡🌱 بٰا هَرنَفسے..؛ *سَلام ڪَردَن﴿؏ـــِشق۔۔𔘓﴾ أست۔۔* _آقـــــآ بہِ تــُᰔـــو۔۔۔ اِحتـــــرٰام ڪَردَن ؏ـِـشق۔۔ أست۔۔۔♡ اِسم قَشَنـــــگت ۔۔؛ بِہ میٰان چوُن آیَد۔۔ أز رو؎« أدب» ۔۔! "قیـــــآم ڪَردن ؏ِـــشق أست"۔۔۔𑁍۔۔۔ #امام_زمان ﷻ #الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌

🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨❄️🌨❄️🌨 🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨 🌨 #قصھ_دلبࢪی #قسمت_سی‌و‌ششم خیلی دوست داشتم پشت سرش نماز را به جماعت بخوانم😍 از دوران دانشجویی تجربه کرده بودم. همان دورانی که به خوابم هم نمی آمد روزی با او ازدواج کنم😂 در اردوها،کنار معراج شهدای گمنام دانشگاه، آقایان می ایستادند ما هم پشت سرشان ، صوت و لحن خوبی داشت😁❤️ بعداز ازدواج فرقی نمی کرد خانه خودمان باشد یا خانه پدر مادر هایمان، گاهی آن ها هم می آمدند پشت سرش اقتدا می کردند😍😁 مواقعی که نمازش را زود شروع می کرد، بلندبلند می گفتم: (وَاللهٌ یٌحِبٌ الصـابِرِین.)😉😁 مقید بود به نماز اول وقت درمسافرت ها زمان حرکت را طوری تنظیم می کرد که وقت نماز بین راه نباشیم. و زمان هایی که در اختیار ماشین دست خودش نبود ودباکسی همراه بودیم، اولین فرصت در نمازخانه های بین راهی یا پمپ بنزین می گفت:((نگه دارین!))🙃 اغلب در قنوتش این آیه از قران را می خواند: ((ربنا هب لنامن ازواجنا وذریاتنا قرة اعین واجعلنا للمتقین اماما.)) قرآنی جیبی داشت وبعضی وقت ها که فرصتی پیش می آمد، میخواند. گاهی اوقات هم از داخل موبایلش قرآن می خواند. باموبایل بازی می کرد. انگری بردز!😐🤣 و یکی دیگر هم هندوانه ای بود که با انگشت آن را قاچ قاچ می کرد، که اسمش را نمی دانم . و یک بازی قورباغه که بعضی مرحله هایش را کمکش می کردم😁 اگر هم من در مرحله ای می ماندم، برایم رد می کرد😂 ادامـہ‌دارد . . . بہ‌قـلم‌⁦✍🏻⁩«محمدعلۍمحمدۍ🌿» 🌨 ❄️🌨 🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨❄️🌨❄️🌨 🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️

🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨❄️🌨❄️🌨 🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨 🌨 #قصھ_دلبࢪی #قسمت_سی‌و‌هفتم می گفتم:((نمی شه وقتی بازی می کنی،صدای مداحی هم پخش بشه؟))😁 بازی را جوری تنظیم کرده بود که وقتی بازی می کردم به جای آهنگش، مداحی گوش می دادیم😍 اهل سینما نبود، ولی فیلم اخراجی هارا باهم رفتیم دیدیم. بعداز فیلم نشستیم به نقد و تحلیل. کلی از حاجی گیرینف های جامعه را فهرست کردیم، چقدر خندیدیم!😂 طرف مقابلش را با چند برخورد شناسایی می کرد و سلیقه اش را می شناخت. ازهمان روزهای اول، متوجه شد که جانم برای لواشک درمی رود😅🤦🏻‍♀ هفته ای یک بار راحتما گل می خرید ، همه جوره می خرید😍❤️ گاهی یک شاخه ساده،گاهی دسته تزیین شده. بعضی وقت ها یک بسته لواشک، پاستیل یا قره قورت هم می گذاشت کنارش😅 اوایل چند دفعه بو بردم از سرچهار راه می خرد. بهش گفتم:((واقعا برای من خریدی یا دلت برای اون بچه گل فروش سوخت؟))😉 از آن به بعد فقط می رفت گل فروشی😂 دل رحمی هایش را دیده بودم ، مقید بود پیاده های کنار خیابان را سوار کند، به خصوص خانواده هارا .. یک بار در صندوق عقب ماشین عکس رادیولوژی دیدم ، ازش پرسیدم: ((این مال کیه؟)) گفت:((راستش مادر و پسری رو سوار کردم که شهرستانی بودن واومده بودن برای دوا درمون. پول کم آورده بودن و داشتن بر می گشتن شهرستون!)) به مقدارنیاز، پول برایشان کارت به کارت کرده بود و دویست هزار تومان هم دستی به آن ها داده بود😍 بعد برگشته بود وآن ها را رسانده بود بیمارستان. می گفت:((ازبس اون زن خوشحال شده بود،یادش رفته عکسش رو برداره!)) رفته بود بیمارستان که صاحب عکس را پیدا کند یا نشانی ازشان بگیرد و بفرستد برایشان. ادامـہ‌دارد . . . بہ‌قـلم‌⁦✍🏻⁩«محمدعلۍمحمدۍ🌿» 🌨 ❄️🌨 🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨❄️🌨❄️🌨 🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️

#لینک ناشناسمونه🌿🌹 https://harfeto.timefriend.net/16728427884391 #کانال_شهید_رسول_خلیلی♥️

سلام به خودم پیام بدید جوابتونو میدم

مرا عهدیست با جانان...❣ اول هر صبح قرار دعای #عهد❤️ قرار عاشقی❣

🔰#صفات_منتظران 🔹خداشناسی: از آنجا که شناخت خدا بالاترین شناختها برای منتظران است و شناختش هم نامتناهی است، در مرحلۀ اول، آنکه حق خودش را به بنده میشناساند و دوم بنده به آثار و صفات، او را شناسا میشود و مرتبۀ اول بالاتر است؛ و بدان که شناخت ذات و اسماء و صفات حق به کُنه ممکن نیست؛ به علت متناهی بودن الوهیت و ربوبیت. تا انسان خود را به طور کامل تطهیر نکند و از تعلّقات خود را پاک نکند، نمیتواند خدا را به درجات بالایی بشناسد و نیز به مقتضای غلبۀ معرفت بر منتظران و سالکان است از ظهور اسماء و صفات، که یکی مناجاتی و دیگری خراباتی و یا بعضی محبتی و یا ذکری و... میشوند. پس نباید کسی دیگری را مالمت کند. چه آنکه معرفت از تقدیرات ربّانی به ظرف قابلی ریخته میشود و به همان مظروف، عارف راه میرود. و نیز خداوند خلق را نیافرید مگر آنکه او را بشناسند و عبادتش کنند و تا کسی چیزی یا کسی را نشناسد، چطور میتواند برای آن گام بردارد و فرمانبردار باشد؛ پس پرستش معلول معرفت است که حاصل میشود. و فهم و ادراک و معرفت به اندازۀ دانایی و کشف است. پس معرفت درجات داشته و هر که در حد خودش به شناختی میرسد و در مراتب معرفت کدام بهتر است؟ یعنی از اثر به مؤثر یا از مؤثر به اثر؟ در جواب باید گفت: ادراک و استدلال از مؤثر به اثر بهتر و کامل تر است تا از اثربه مؤثر؛ چه آنکه از آثار احتمال آنکه در مشاهدات خطایی رخ دهد وجود دارد، اما در دومی این خطا نباشد. در اولی از دانی به طرف عالی است ولی در دومی از عالی فیض به طرف دانی سرازیر میشود. 📚کتاب صفات منتظران،سید علی اکبر صداقت

[🎊🥳🎊] 📜بخشی از وصیت شهید: من خود را در حد و اندازه ای نمی بینم که برای کسی نصیحت و پندی داشته باشم و اگر ما دنبال پند و نصیحت باشیم چه بسیار است. فقط می خواهد چشم بینا و گوش شنوا...(:😊 #سالروز‌ولادت🎂 #شهید‌رسول‌خلیلی🌸