⚫️ مرگ امت و از دست دادن ارادهها در زمان امام حسین علیهالسلام
در مکتب حسین علیهالسلام (٢)
▪️ داستان سیدالشهدا(ع) و روند داستان سیدالشهدا(ع) صدها گواه بر این مرگ شگفت و ارادهای که امت از دست داد، دربر دارد.
▫️ سیدالشهدا(ع) عزم حرکت کرد. عزم سفر از مدینه به مکه کرد. سپس عزم سفر از مکه به عراق کرد. همه از هم پیشی میگرفتند و از هر سویی نزد ایشان میآمدند. عبداللهبنعباس نزد ایشان آمد، عبداللهبنجعفر نزد ایشان آمد، عبداللهبنعمر نزد ایشان آمد، زنان بنیهاشم نزد ایشان آمدند، عبداللهبنزبیر نزد ایشان آمد، کسان مختلفی از طبقههای مختلف نزد ایشان آمدند و به ایشان عرض میکردند: شما را به خدا از ریخته شدن خون خود بپرهیزید، خروج مکنید که کشته میشوید. کشته شدن چنان امر هولناک و ترسناک و هراسانگیزی شده بود که اندیشیدن درباره آن ممکن نبود ....
▪️ سپس عبداللهبنجعفر نزد امام حسین(ع) آمد. برای چه آمد؟ با اماننامهای از والی یزید بر مکه آمد. او برای امام حسین(ع) اماننامهای آورد که در آن والی یزید بر مکه برای امام حسین(ع) مصونیت را ضمانت کرده بود. به او گفت: پس چرا میخواهی خروج کنی مادامی که اینجا در امان هستی؟ چرا میخواهی سفر کنی؟!
▪️ هر فرد [در آن دوره] دیگر به هیچچیز نمیاندیشید جز اینکه در امان باشد، خونش در امان باشد و دارایی محدودش در امان باشد. دیگر به چهچیز کاری داشت؟! با امت چه کار داشت؟! با اسلام؟! با اهداف بزرگ؟! با کارهای بزرگ؟! مادامی که خودش در امان بود و در امنیت آن سلاطین و سرکشان و ستم پیشگان بهسر میبُرد!
📚 امامان اهلبیت، ص۴۵۵_۴۵۶
🆔 @SHAHIDSADR
⚫️ اساسِ نقش امام حسین علیهالسلام در تاریخ ائمه
در مکتب حسین علیهالسلام (٣)
انقلاب علیه حکومت یا حاکم، بنیان موضع امام حسین(ع) برابر دشمنان اسلام در عصر ایشان بود.
این انقلاب علیه حکومت یا حاکم با مفهوم اسلامی درباره مراتب مخالفت با حاکم پیوند دارد و به حکم شرعی اسلام دراینباره مرتبط است که از یک حکومت تا حکومت دیگر و از وضعیت یک حاکم تا وضعیت حاکم دیگر متفاوت است.
📚 امامان اهلبیت، ص۴۴١
🆔 @SHAHIDSADR
⚫️ قیام امام حسین علیهالسلام برای بیدارسازی وجدان امت
🔻 در مکتب حسین علیهالسلام (۴)
▪️ امام حسین(ع) تصمیم گرفت برای رویارویی با دسیسههای علیه شخصیت امت خروج کند. ایشان در این راه نمیکوشید تا سلطنت سیاسی بنیامیه را از بین ببرد. امام حسین(ع) احتمال میداد که موفق شود سلطنت سیاسی بنیامیه را از بین ببرد ـ براساس آنچه از روایات برمیآید ـ اما فقط بهعنوان یک احتمال و نه بیشتر. اخبار عمومی برای ایشان آشکار میساخت که کشته خواهد شد. همه شرایط عینی برای ایشان آشکار میساخت که کشته میشود. چگونه ممکن بود ایشان بر سلطنت سیاسی بنیامیه غلبه کند حال آنکه میان امتی مرده میزیست؟
▫️ باید از میان این مردم آن کس که بیش از همه از ستم و دستدرازی به منافع شخصیاش به کنار بود، انتقام ستمدیدگان را میگرفت تا آن ستمدیدگان احساس کنند هدفی بزرگتر از این حدود کوچک وجود دارد.
▪️ حسین(ع) در آن ستم فردی که هر مرد و زن مسلمان میدید، بهسر نمیبُرد؛ زیرا حسین(ع) والاترین مقام را در میان مردم داشت و کسی را یارای تعدی به ایشان نبود و از ثروتمندترین و توانگرترینِ مردم بود. همۀ دنیا نزد حسین(ع) فراهم بود. همۀ مسلمانان با تمام تجلیل و تقدیس و تکریم حسین(ع) را در میان میگرفتند. ایشان نیازی به مقام و مال و تکریم نداشت. در هیچیک از ستمهای بنیامیه زندگی نمیکرد. خلفای بنیامیه با ایشان با مدارا و نرمی رفتار میکردند و از ایشان میترسیدند و هراس داشتند.
▫️ اما با وجود همۀ اینها حسین(ع) بهپا خاست و هیچیک از آنانی که پشتشان از تازیانه سرخ بود، بهپا نخاستند. ایشان بهپا خاست تا آنانی که پشتشان از تازیانه سرخ بود، احساس کنند که باید بهپا خیزند.
📚 امامان اهلبیت، ص۴۵٨
🆔 @SHAHIDSADR
💠 آثار پژوهشگاه تخصصی شهید صدر در طاقچه شما
نسخۀ الکترونیک آثار شهید صدر را از طاقچه بردارید
🆔 @shahidsadr
⚫️ امام حسین علیهالسلام و درمان چهارگروه
🔻 در مکتب حسین علیهالسلام (۵)
▪️امام حسین علیهالسلام باید موضعی میگرفت که با آن، چند دسته از افراد امت را درمان کند:
دسته نخست، همانها بودند که فرزدق در سخن خود به امام حسین(ع) درباره آنان گفت: «شمشیرهایشان علیه تو و دل هایشان با توست»؛ گرچه ایمان داشتند که اسلام در دستان بنیامیه نابود میشود، اما نمیتوانستند بهپا خیزند. آنان در کنار بنیامیه حرکت میکردند و شمشیر علیه امام حسین(ع) برمیگرفتند.
دسته دوم کسانی بودند که جان خود برایشان عزیز و اسلام برایشان خوار شده بود. این دسته یک تفاوت با دستۀ نخست داشت: دستۀ نخست بدبختی را احساس میکرد اما نمیتوانست راهحلی بیندیشد؛ همچون انسانِ سیگاری که احساس میکند سیگار به او آسیب میرساند، اما نمیتواند آن را کنار بگذارد؛ اما دسته دوم همچون انسانی سیگاری بودند که نمیفهمد سیگار به او آسیب می رساند.
دسته سوم، ساده لوحانی بودند که فریب نقشههای اموی را میخوردند؛ افراد ناآگاه امت که اگر صحابه رسول خدا خاموش میماندند و همگی در برابر تبدیل شدن خلافت به حکومت کسرایی و قیصری سکوت میکردند، نیرنگ بنیامیه میتوانست آنان را فریب دهد.
دسته چهارم، کسانی بودند که از صحنۀ رویدادها در قلب دولت اسلامی دور بودند. درمان این دسته به مسئله کنارهگیری امام حسن(ع) مربوط میشود. این انسان به طور آشکار چیزی مشخص درباره این کنارهگیری نمیدانست: آیا اعترافی به شرعی بودن برنامه معاویه است؟ یا رفتاری است که ضرورتها و شرایط عینی در زندگی امام حسن(ع) اقتضا می کند؟
📚 امامان اهلبیت، ص۴٧٠_۴٧٢
🆔 @SHAHIDSADR
⚫️ راههای پیش روی امام حسین علیهالسلام
🔻 در مکتب حسین علیهالسلام (۶)
▪️ امام حسین(ع) چند موضع عملی پیش رو داشت که میتوانست هر یک از آنها را اتخاذ کند؛ پس از این که معاویه به هلاکت رسید و با یزید بیعت شد و از ایشان خواسته شد تا با یزیدبنمعاویه بیعت کند:
موضع نخست: با یزیدبنمعاویه بیعت کند، همچنان که امیرمؤمنان(ع) با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت کرد.
موضع دوم: بیعت یزیدبنمعاویه را رد کند، اما در مکه یا مدینه بماند؛ در یکی از دو حریم: در حریم رسول خدا ـ یعنی در خانه و شهر ایشان ـ یا به مکه نقل مکان کند و آنجا در حریم خداوند متعال پناه گیرد تا قضای نافذ الهی سر رسد.
موضع سوم: به گوشهای از جهان اسلام پناه برد. به یکی از سرزمینهای جهان اسلام پناه برد، هم چنان که برادر ایشان محمدبنحنفیه به ایشان پیشنهاد داد و عرض کرد: به یمن بروید، یا به یکی دیگر از سرزمینهای مسلمین. و در آن جا جمعیت و جامعه ای برای خود بسازد و از جامعه بزرگتری که سرزمینهای دیگر مسلمین را در بر میگرفت، جدا شود. تا وقتی توانست امارت خود را استوار سازد، بکوشد تا پیش رود و سرزمینهای دیگر را به سرزمین خود پیوند دهد.
موضع چهارم: بیعت را رد کند و بهپا خیزد و سوی کوفه رود تا نامههایی را که از کوفیان رسیده بود، اجابت کند. سپس کشته شود و به شهادت برسد؛ به همان شیوهای که روی داد.
▫️ امام حسین(ع) باید موضعی را برمیگزید که با آن این چهار دسته از امت اسلام را [که پیشتر گذشت] درمان کند. هیچ موضعی نمی توانست اینهمه را برآورده سازد جز موضع آخر.
📚 امامان اهلبیت، ص۴۶٩
🆔 @SHAHIDSADR
⚫️ امام حسین علیه السلام و تکان دادن وجدان انسان مسلمان
🔻
در مکتب حسین علیهالسلام (٧)▪️ امام حسین(ع) میخواست همه مصیبتها و ازخودگذشتگیها و دردهایی را که ممکن است یکجا بر سر کسی فرود آید، یکجا بر خود جمع آورد؛ زیرا هر چقدر هم که منش شکست در مشروعیت این کار شک کند که کسی برای کشته شدن خروج کرده است، هرگز شک نخواهد کرد که این کار نفرتانگیزی که سپاهیان بنیامیه و سپاهیان کژرو با باقیماندگان نبوت کردند، براساس هیچ معیار و اعتباری کار درستی نبوده است. ▫️ امام حسین(ع) ناگزیر بود خون خود را، فرزندان و کودکان و زنان و ناموس خود را و همۀ اعتبارهای عاطفی و تمام اعتبارهای تاریخی را وارد کارزار کند، حتی آثاری را که از دورۀ رسول خدا(ص) بهجا مانده بود، حتی عمامه را، حتی شمشیر را و ... . ایشان عمامۀ رسول خدا(ص) را برگرفت و شمشیر رسول خدا(ص) را بربست. همه این انگیزشهای تاریخی و عاطفی را وارد کارزار کرد؛ چنین کرد تا هر راه و روزنی را بر منش شکست ببندد تا مبادا این منش به صحنه آید و به گونهای بر این کار نیز اعتراضی بگذارد. چنین کرد تا وجدان انسان مسلمان شکست خوردهای را که اراده اش نابود شده، تکان دهد. 📚 امامان اهلبیت، ص۵٣٨ 🆔 @SHAHIDSADR
⚫️ کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا
🔻 در مکتب حسین علیهالسلام (٨)
حسین(ع) انقلاب کرد تا برای امت، پنهان شدن حاکمان پشت اسم دین را آشکار سازد و حقیقت طاغوت هایی را که به اسم خلافت حضرت رسول(ص) بر مردم حکم میراندند، رسوا کند.
واقعه طفّ سوگنامهای گذرا نیست که فقط در مرحلهای مشخص از تاریخ روی داده باشد؛ بلکه صورتی کامل از پیکره یافتن نبرد حق و باطل است. صحنهای واقعی و زنده است که نقش های آن را همۀ طبقات بشر با سن ها و جنس های گوناگون ایفا میکنند؛ معصومی که کوتاهی و خطا نمیکند، مجرمی که از پستترین و فجیعترین کارها ابایی ندارد؛ زن و کودک شیرخوار و پیرمرد سالمند و توبهکار و گنهکار، همه در آن هستند. هم والایی و بلندمرتبگی در آن هست و هم پستی و فرومایگی.
این واقعه تعبیری از یک مرحله تاریخی نیست، تعبیری از حال یک امت است که حاکمانش آن را از جاده صحیح به کج بردهاند و آن را از رسالت و عقیدهاش دور کردهاند، تا جایی که امتی مرده شد که به هیچچیز نمیاندیشد جز به این اندک نفسی که بالا و پایین می شود ... ترس بهاندازهای توصیفناپذیر این امت را فراگرفت، آن چنان که میدانست به حق عمل نمیشود و از منکر جلوگیری نمیشود؛ اما ایستاده بود و تکان نمیخورد. این امت اجلش فرارسیده بود و مرده بود؛ گرچه بدنهایشان متحرک بود.
📚 امامان اهلبیت، ص۵٣٨
🆔 @SHAHIDSADR
⚫️ ساخت و رهبری امت تا روز قیامت
در مکتب حسین علیهالسلام (۹)
ای مؤمنان! ای شیعیان حسین علیهالسلام!
🔹 امام والای شما وقتی خونش جاری میشد، وقتی محرومیت را حتی از آب فرات به جان میخرید، وقتی با هر قربانی جدیدی که از فرزندان و خاندان خود میداد شادی و شادمانی در چهرهاش فزونی مییافت، وقی حتی فرزند شیرخوارش را فدا کرد، وقتی زمین میخورد و سپس برمیخاست تا نبرد را پی گیرد، وقتی واپسین نفَسهای پاکش را بر زمین کربلای میکشید...
🔸 حسین علیهالسلام در همه این لحظهها فقط به عملیاتی جانبازانه نمیپرداخت؛ بلکه داشت امتی را میساخت و ارادهای را حفظ میکرد و با تاریخ رسالت به پیش میرفت و جهادگران راه اسلام در هر زمان و مکان را رهبری میکرد.
📚 امامان اهلبیت، ص۵۴۵
🆔 @shahidsadr
♨️ ۲۰٪ تخفیف ویژه به مناسبت بازگشایی حوزه در سال تحصیلی جدید
کتابهای:
🔹 دروس فی علم الاصول (حلقات)
🔸 حوزهوبایستهها
🔹 مباحثالاصول (تقریرات آیتاللهالعظمی سید کاظم حائری)
کد تخفیف: howzeh
۱۰٪ خرید آنلاین
۱۰٪ تخفیف آغاز سال تحصیلی حوزه
۵۰۰۰ تومان تخفیف پست
زمان: پانزدهم تا پایان شهریورماه
🌐 برای خرید این کتابها اینجا را کلیک کنید
🆔 @shahidsadr
💠 مسئولیتهای حوزه در امت
به مناسبت آغاز سال تحصیلی حوزهها
حوزه بهحکمِ ماهیت وجودیاش و میراثداری وظایف انبیا و امامان، مسئول بیان و تبلیغ و حفظ دین است؛ یعنی حوزه موظف است که اولاً مفاهیم و معارف اسلام در همۀ عرصهها را بیان کند و ثانیاً این مفاهیم را نشر داده و تبیین نماید و از این مفاهیم دفاع فکری کند و آنها را در عرصۀ نظری صیانت کند و ثالثاً با تبلیغ و دعوتگری، در عمل و واقع از اسلام دفاع و آن را حفظ کند. مجموعۀ این سه محور، مأموریت اصلی حوزه در میان امت است.
محور اول: تبیین نظری
منظور از تبلیغ مفاهیم اسلام، بیان همۀ معارف و جنبههای تشریعی اسلام است که باید براساس فراگیری و شمول اسلام نسبت به همۀ عرصههای زندگی تبیین شود و در این راستا تنها به برخی از بخشها اکتفا نگردد؛ بلکه اسلام بهعنوان نظامی جامع و دربردارندۀ همۀ عرصههای زندگی مطرح شود.
محور دوم: دفاع نظری
هدف از محور دوم این است که ما تنها به بیان این طرح اکتفا نکنیم، بلکه از این احکام و مفاهیم بهصورت فکری و نظری دفاع کنیم و شبهات موجود درباره آنها را پاسخ دهیم و آنها را با سایر اندیشهها و طرحها مقایسه کرده، به مسلمانان نشان دهیم که اسلام تنها راهی است که در جامعۀ اسلامی زندگی واقعی را برای انسان فراهم میکند.
محور سوم: دفاع عملی
محور سوم، محور دفاع عملی از اسلام در واقعیت است. دو محور پیشین بهتنهایی کافی نیستند؛ زیرا اگر فرض کنیم که حوزه بتواند اندیشۀ اسلامی را طرح و از آن در ساحت فکر و نظر دفاع کند، باز هم این بهتنهایی کافی نیست؛ زیرا حفظ اسلام بهمعنای حفظ وجود آن در خارج و حفظ آن بهعنوان یک سلوک و فکر در عالم واقع است؛ چراکه اسلام دو معنا دارد :
یکی صرف اندیشههای موجود در قرآن و روایات است که این معنا از اسلام با محور اول و دوم حفظ میشود.
دیگری همان نمازِ نمازگزار، روزۀ روزهدار، معاملۀ پاک بین دو معاملهکننده، حکومتی پاسدار عدالت و امثال این است که حفظ این اسلام تنها با بیان احکام و دفاع نظری از آنها محقق نمیشود، بلکه باید در جهان واقع نیز از آن دفاع کرد.
📚 حوزه و بایستهها، ص۶٩-٧٠
🆔 @shahidsadr
💠 مردم، خلافت و مسئولیت
🔹 دكترين حكومت اسلامى، نظام پادشاهى، نظام ديكتاتورى فردى با شكلهاى مختلف آن و نظام اريستوكراسى را مردود مىشمارد و شكل جديدى از حكومت را ارائه مىدهد كه تمامى نقاط مثبت نظام دموكراتيک را داراست با تفاوتهايى در ساختار كه عدم انحراف آن را تضمين مىكند:
🔸 در نظام دموكراتيک، مردم منشأ سلطه هستند، درصورتىكه در نظام اسلامى، مردم در جايگاه خلافت الهى و مركز مسئوليت در مقابل خداوند هستند.
🔹 قانون اساسى در نظامهاى دموكراتيک، ساختۀ انديشۀ انسان است و در بهترين فرض و در حالت آرمانى، ترجمان حكومت اكثريت بر اقليت است؛ درصورتىكه بخشهاى ثابت قانون اساسى اسلامى را شريعت الهى و عدالت او تشكيل مىدهد و اين مسأله، بىطرفى و عدم جانبدارى قانون اساسى را تضمين مىكند.
اسلام راهبر زندگی، ص٣٨
🆔 @shahidsadr