💠 حکومت بر مردم بر پایۀ خلافت الهی
اينكه خداوند خليفهاى در زمين برگزيد معنايش اين نيست كه اين كار صرفاً گزينش خليفهاى بوده است و بس، بلكه اين گزينش شامل اعطاى تمامى شئونى است كه به مستخلِف (خداوند) برمىگردد....
دستاورد مفهوم انسانىِ خلافت در اسلام اين است كه خداوند متعال حكومت كردن بر افراد و ادارۀ جامعه و رهبرىِ هستى و آبادانى طبيعى و اجتماعى آن را به جماعت بشرى واگذار كرده است
و حكومت مردم بر مردم و مشروعيت عهدهدارى حكومت از سوى مردم، بهعنوان جانشين خدا بر روى زمين، بر همين شالوده استوار است.
📚 اسلام راهبر زندگی، ص١۵٠
🆔 @shahidsadr
💠 حکومت، امانتی از سوی خداوند متعال
مفهوم وسيعِ خلافتِ ربانىِ جماعتِ بشرى بر روى زمين، عناصر و ويژگىهاى ذيل را ايجاب مىكند:
١. انتساب جماعت بشرى به محورى واحد و ايمان به حاكم و مالكى واحد براى هستى كه خداوند متعال باشد؛
٢. برپايى مناسبات اجتماعى بر اساس بندگىِ خالصانه نسبت به خداوند و آزادى انسان از بندگى نامهايى كه مظهر انواع بهرهكشى و نادانى و طاغوت هستند؛
٣. عينيت بخشيدن به روح برادرىِ همگانى در تمامى مناسبات اجتماعى پس از نابودى هرگونه بهرهكشى و سلطهجويى؛
۴. خلافت و جانشينى که بهمعناى سپردن امانت است. به همين خاطر قرآن كريم، از خلافت به «امانت» تعبير كرده است و امانت مسئوليتآور بوده، احساس وظيفه را بر انسان مقرر مىكند؛ زيرا چنانچه انسان احساس مسئوليت نكند، نمىتواند مسئوليتهاى امانتدارى را به دوش بكشد يا نقش خلافت و جانشينى را ايفا كند.
📚 اسلام راهبر زندگی، ص١۵١-١۵٢ باتلخیص
🆔 @shahidsadr
💠 تفاوت خلافت الهی با حکومتهای دموکراتیک غربی
بدينسان خلافت و جانشينى با مفهوم قرآنى و اسلامى آن از حكومت مردم در نظامهاى دموكراتيک غربى متمايز مىشود؛ زيرا در اين نظامها مردم اختياردار حكومت هستند و چنين نيست كه به نيابت از خداوند اِعمال حاكميت كنند. نتيجه اين نگرش اين است كه مردم در قبال كسى مسئول نبوده، در حكومت به معيارى واقعى ملزم نيستند، بلكه كافى است كه بر چيزى توافق كنند، هرچند با مصلحت و كرامتِ همه يا بخشى از مردم در تضاد باشد؛ به این دلیل که خود آنان از مصلحت و كرامت خويش صرفنظر كردهاند.
اما آن حكمرانى مردم كه بر پايۀ خلافت الهى استوار است، چنين نيست. چنين حكومتى مسئول است و مردم در چنين حكومتى ملزم هستند كه حق و عدالت را اجرا و ظلم و سركشى را طرد كنند و چنين نيست كه بين ستم كردن و عدالت ورزيدن مخير باشند.
📚 اسلام راهبر زندگی، ص١۵٢-١۵٣
🆔 @shahidsadr
💠 تربیت اسلامی بر پایۀ ایثار و یاری مستضعفان
تربيت اسلامى فرد در جامعۀ اسلامى بر اساس:
- احسان
- ايثار
- طرحِ منطقى جديد براى مبادله و متفاوت از منطق معامله مالى و مادى (كه در اصطلاح قرآنى تجارتى زوالناپذير است)
- تشويق مؤكد بر يارى مستضعفان
-قرض دادن به نيازمندان همراه با روح محبت و برادرى و بهخاطر پاداش و آمرزش گناهان [است].
تمامى اين موارد بستر معنوى و روانى بىنظيرى فراهم مىكند كه در فضاى خاص آن، انگيزههاى كار خير رشد مىكند و بسيارى از مردم، با علاقه و رغبت به اعطاى قرض خيرخواهانه اقدام میورزند.
اين، در جامعۀ اسلامى يک فرض آرمانى نيست، بلكه حقيقتى است كه نشانههاى متعددى براى آن وجود دارد و يكى از آنها صندوقهاى قرضالحسنه است كه قبل از برپايى حكومت اسلامى بهوجود آمد و بهدليل روحيۀ نيكوكارى و ايثارگرى توسعه يافت كه شمار زيادى از مردم را بر آن داشت تا با ميل خود بخشى از اموال خود را بدون چشمداشت سودى به ديگران قرض دهند.
📚 اسلام راهبر زندگی، ص٢۴۵-٢۴۶
🆔 @shahidsadr