گردان فاتح خیبر 🇵🇸
🦋متن زیارت عاشورا و معنی زیارت عاشورا🦋 🔵 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَی
متن زیارت عاشورا.....
التماس دعا...🙏🙏
▫️چون کودکی در فراق بابای مسافر، با تمام اسباب بازی هایم خاکنشین شده ام...
محقرتر از آنم كه زیر چتر نوازش دستانتان قرارگیرم..
اما
بیا به رسمِ :
«و بالوالدين إحسانا و بذي القربى ... و ابن السبيل»
که من «ابن السبیل»ِ سالهای فراقم...
#بحق_الزهرا_اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@sahidsarjoda
🔅 امیرالمؤمنین #امام_علی علیه السلام:
✍️ ماضي يَومِكَ فائتٌ، وآتيهِ مُتَّهَمٌ، ووَقتُكَ مُغتَنَمٌ
🔴 گذشتهی امروزت سپرى شد؛ و آيندهاش مورد ترديد است و زمان حال غنیمت است.
📚 غررالحكم حدیث ۹۸۴۰
#حدیث_روز
🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃
@sahidsarjoda
🔵فواید سجده کردن!
✅شیخ رجبعلی خیاط میفرمود:
💠بطری وقتی پر است و میخواهی
خالی اش کنی ، خمش میکنی ...
هر چه خم شود خالی تر میشود ؛
اگر کاملا رو به زمین گرفته شود،
سریع تر خالی میشود ...
♻️دل آدم هم همین طور است ؛
گاهی وقتها پر میشود از غم ، غصه ،
از حرفها و طعنههای دیگران ...
🌺قرآن میگوید :
"هر گاه دلت پر شد از غم و غصه ها ؛
خم شو و به خاک بیفت...
این نسخه ای است که خدا برای پیامبرش پیچیده است...
🌺پیامبر اکرم فرمود:
پُشت های شما از بار گناه سنگین شده است. آنها را با سجده های طولانی سبك كنید.
@sahidsarjoda
🔰چه کسانی خودشان را مسخره می کنند؟
❤️ امام رضا علیه السّلام:
🔻هفت چیز جنبه مسخره دارد:
1️⃣ کسی که با زبانش استغفرالله بگوید ولی در دل از گناهی که کرده پشیمان نباشد خودش را مسخره کرده
2️⃣ کسی که از خدا توفیق کار خیر طلب کند ولی تلاش و کوششی نداشته باشد خود را مسخره کرده
3️⃣ کسی که از خدا بهشت بخواهد و در انجام عبادات صبر نکند و در ترک معاصی صبر نداشته باشد خود را مسخره کرده
4️⃣ کسی که از آتش جهنم به خدا پناه برد ولی از لذت گناه دست بر ندارد خودش را مسخره کرده
5️⃣ آنکس که یاد مرگ کند و از آن ترس داشته باشد ولی خود را برای مرگ آماده نکند ( یعنی اعمال خیر انجام ندهد و از گناهانش استغفار نکند) خودش را مسخره کرده
6️⃣ کسی که خدا را یاد کند و مشتاق دیدار او باشد ولی در گناهان اصرار ورزد خود را مسخره کرده
7️⃣ کسی که بدون توبه از خدا طلب عفو و بخشش کند، خودش را مسخره کرده است.
@sahidsarjoda
💕 داستان کوتاه
مرد فقیرى بود که همسرش از شیر گاوشان کره درست می کرد و او آنرا به تنها بقالى روستا مى فروخت. آن زن روستایی کره ها را به صورت قالب های گرد یک کیلویى در می آورد و همسرش در ازای فروش آنها، مایحتاج خانه را از همان بقالی مى خرید. روزى مرد بقال به وزن کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. هنگامى که آنها را وزن کرد، دید که اندازه همه کره ها ۹۰۰ گرم است.
او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: «دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره ها را به عنوان یک کیلویی به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است.»
مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: «راستش ما ترازویی نداریم که کره ها را وزن کنیم. ولی یک کیلو شکر قبلا از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار دادیم.»
یقین داشته باش که به مقیاس خودت برای تو اندازه مى گیریم.
@sahidsarjoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 اختصاصی | موشن گرافیک ''شهید محسن فخری زاده'' که بود؟
🔸 شهیدی که نامش در بین پانصد شخصیت قدرتمند جهان بود، ولی در کمال فروتنی و گمنامی کار میکرد.
🔹 از تکنولوژیهای لیزری و دانش هستهای تا ساخت واکسن کرونا
@ sahidsarjoda
❣﷽❣
📚 #سه_دقیقه_در_قیامت
1⃣ #قسمت_اول
📖کتاب سه دقیقه تا قیامت داستان زندگی یک #جانباز_مدافع_حرم هست که طی یک عمل جراحی که داشته به مدت سه دقیقه از دنیا می رود و سپس با شوک ایجاد شده در اتاق عمل دوباره به زندگی برمی گردد. اما در همین زمان کوتاه چیزهایی دیده که درک آن برای افراد عادی خیلی سخت است...
📖البته ایشون در ابتدا به شدت در مورد اینکه ماجراش پخش بشه مقاومت کرده اما در نهایت راضی شده که تا حدی چیزهایی رو تعریف بکنه ...در ادامه بقیه ماجرا را از زبان خود این جانباز عزیز می خوانیم:⇲⇲
💢پسری بودم که در مسجد و پای منبر منبرها بزرگ شده بودم. در خانوادهای مذهبی رشد کردم و در پایگاه بسیج یکی از مساجد شهر فعالیت داشتم. سالهای آخر دفاع مقدس شب و روز ما حضور در مسجد بود.
💢با اصرار و التماس و دعا و نماز به جبهه اعزام شدم. من در یکی از شهرهای کوچک اصفهان زندگی می کردم. دوران جبهه خیلی زود تمام شد و حسرت شهادت بر دل من ماند..
💢اما دست از تلاش و انجام معنویات بر نمی داشتم و میدانستم که شهدا قبل از جهاد اصغر در جهاد اکبر موفق بودند. به همین خاطر در نوجوانی تمام همت من این بود که گناه نکنم ...وقتی به مسجد میرفتم سرم پایین بود که نگاهم با نامحرم برخورد نداشته باشد.
💢یک شب با خدا خلوت کردم و خیلی گریه کردم ... در همان حال و هوای 17 سالگی از خدا خواستم تا من آلوده به این دنیای زشتیها و گناهان نشوم و به حضرت عزرائیل التماس میکردم که جان مرا زودتر بگیرد...!
ادامه دارد....
#کتاب
#کتاب-سه-دقیقه-در-قیامت
#دختران-بهشتی
@sahidsarjoda
📚 #سه_دقیقه_در_قیامت
2⃣ #قسمت_دوم
💢حتما حتما داستان رو بخونید و از دست ندید. واقعا رزق معنویتونه و فوق العاده تاثیر گذار و زیباست.
💢البته آن زمان سن من کم بود و فکر میکردم کارخوبی می کنم که برای مردنم دعا میکنم. نمیدانستم که اهل بیت ما هیچ گاه چنین ادعایی نکرده اند. آنها دنیا را پلی برای رسیدن به مقامات عالیه می دانستند. خسته بودم و سریع خوابم برد..
💢نیمه های شب بیدار شدم و نماز شب خواندم و خوابیدم. بلافاصله دیدم جوانی بسیار زیبا بالای سرم ایستاده.. از هیبت و زیبایی او از جا بلند شدم و با ادب سلام کردم.
💢ایشان فرمود: با من چه کار داری؟چرا انقدر طلب مرگ می کنی !هنوز نوبت شما نرسیده. فهمیدم ایشان حضرت عزرائیل است ترسیده بودم. اما با خودم گفتم: اگر ایشان انقدر زیبا و دوست داشتنی است، پس چرا مردم از او میترسند؟
💢می خواستند بروند که با التماس جلو رفتم و خواهش کردم من را ببرند. التماسهای من بی فایده بود. با اشاره حضرت عزرائیل برگشتم به سر جای و گویی محکم به زمین خوردم..
💢 در همان عالم خواب ساعتم را نگاه کردم،راس ساعت ۱۲ ظهر بود! هوا هم روشن بود، موقع زمین خوردن نیمه چپ بدن من به شدت درد گرفت. در همان لحظات از خواب پریدم؛ نیمه شب بود.می خواستم بلند شوم اما نیمه چپ بدن من شدیداً درد میکرد!
💢روز بعد روز بعد دنبال کار سفر مشهد بودم. همه سوار اتوبوسها بودند که متوجه شدم رفقای من حکم سفر را از سپاه شهرستان نگرفتند.
💢 سریع موتور پایگاه را روشن کردم و با سرعت به سمت سپاه رفتم. در مسیر برگشت در یک چهارراه راننده پیکان بدون توجه به چراغ قرمز جلو آمد ...
💢از سمت چپ با من برخورد کرد!
آنقدر حادثه شدید بود که من پرت شدم روی کاپوت و سقف ماشین و روی زمین افتادم. راننده پیاده شد و می لرزید. با خودم گفتم:پس جناب عزرائیل بالاخره به سراغم آمد!
💢به ساعت مچی روی دستم نگاه کردم ساعت دقیقا ۱۲ ظهر بود و نیمه چپ بدنم خیلی درد میکرد...!
ادامه_داد....
# کتاب
#کتاب-سه-دقیقه-در-قیامت
#دختران-بهشتی
@sahidsarjoda