5.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
-
سلامخانوم ؛ ایتهاالصدیقهالشهیده 💔 '
بسم رب الشهدا و صدیقین (:
این دفع روایتگریم واسه دایی شهیدمه
ک امروز چهارم اسفند سال ۶۴ تو عملیات والفجر هشت شهید شد 😊❤️
دایی محمد من خب من ک ندیدمش
ولی خیلیییییییییی دوس داشتم ببینمش
حتی فردا هم نمیتونم برم سر مزارش (:💔🚶♀
چون مزارش ازم دوره
خوابش هم کلا یکبار دیدم
اونم خیلی گذری همیشه هم گلایه دارم ک چرا خوابم نمیای
ولی خب گویا زیاد توجه نمیکنه بهم.😄🚶♀
شاید بگید زشته آدم با شهید اینجوری صحبت نیمکنه.
باید با شهدا مشتی وار صحبت کنی
در عین حال ادب رعایت شه.
شهدا زنده ان ما چشم بصیرت نداریم که ندیدیم شون.
واگرنه شهدا همه چیو میبنن...
جدا از خادمی که راهیان نور رفتم.
اولین بار ک رفتم راهیان نور مدرسه میرفتم دوم هنرستان بودم (:
حالا نگید بچه تنبل نخیر اتفاقا رشته ام کامپیوتر بود.
واصلا دوست ندارم خوشم نمیاد بچهای رشته فنی حرفه ای تنبل خطاب میکنن...
بچهای هنرستان فوق العاده ان😌
گفتم چون واقعا اینجوری تو ذهن مردم جا گرفته ک هرکسی نره تجربی ؛ ریاضی ؛...
تنبل خیر اینجور نیس...
آره خلاصه اولین بار ک رفتم راهیان نور.
دانش آموز بودم.
رسیدیم اردوگاه شهید کلهر.
ی نفس عمیق کشیدم زدم زیر گریه
چون یاد دایی محمدم افتاده بودم
خلاصه خلوت کردم تنهایی خودم بودم...