7.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️زیارت کربلای معلی به نیابت از شما مخاطبان گرامی در شب اربعین حسینی
▪️◾️◼️◾️▪️
کانال رسمی آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
@astanqom
14.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔘 روایت خدمت | قسمت ششم
🏴 روایتی از حال و هوای موکب حرم مطهر در مسیر بهشتی نجف به کربلا
📲 درگاه اینترنتی پرداخت نذورات
#اربعین_عمود_۱۰۸۰
▪️◾️◼️◾️▪️
کانال رسمی آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
@astanqom
هدایت شده از مدرسه علميه الهادی علیه السلام
📜 زیارت اربعین
شیخ طوسی در دو کتاب تهذیب و مصباح از صفوان جمّال روایت کرده، که صفوان گفت: مولایم امام صادق علیهالسّلام دربارهٔ زیارت اربعین به من گفت: هنگامىکه قسمت قابل توجهى از روز برآمده، بخوان:
زیارت اربعین امام حسین (علیهالسلام)
پس دو رکعت نماز مىخوانى، و به آنچه مىخواهى دعا مىکنى و برمىگردى.
📚 مفاتیحالجنان
🔉 فایل صوتی «زیارت اربعین»
🔰اعمال روز اربعین
(وسائلالشیعه، ج۱۰، ص۳۷۳)
📣کانال مدرسه علمیه الهادی علیه السلام
🆔@alhadihawzahqom
هدایت شده از مرکز نشر آثار آیتالله بهجت
▪️فرارسیدن اربعین شهادت جانسوز و جانگداز حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام ، تسلیت باد🏴
◾️بر حسین علیهالسلام گریه کن
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
🏴 امام رضا علیهالسلام فرمود: «إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَيْءٍ فَابْكِ عَلَی الْحُسَیْن؛ اگر خواستی بر چیزی گریه کنی، پس بر حسین علیهالسلام گریه کن…» .
📚رحمت واسعه،ویراست سوم، ص١٩۶
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
یاشافی الامراض
سلام واحترام
دوستان این دخترخانم
سیده زهرا 3 ساله درکربلا به کما رفته بود با دعاهای شما عزیزان و بقیه هم وطنان و به حرمت این شب عزا و سه ساله دخت ابا عبدالله سیده زهرا 3 ساله الحمدلله به هوش اومده
🤲🤲
🌸💦🌸💦🌸💦
https://eitaa.com/matalbamozande1399
#اربعین
#کانال_شهدا
#دختر_سه_ساله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 اگه خواستید تمدنی رو نابود کنید این ۳ کارو انجام بدید
➖➖➖➖➖➖➖➖
@Qomonline
قمآنلاین، کانون کلیپها⚠️
#تربیت_فرزند
#کانال_شهدا
#ویدئو
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🏴 رهبر انقلاب: «حرب لمن حاربکم» همیشه به معنای تفنگ به دست گرفتن نیست، به معنای درست اندیشیدن، درست سخن گفتن، درست شناسایی کردن و دقیق به هدف زدن است
✏️ رهبر انقلاب در جمع عزاداران هیئتهای دانشجویی اربعین حسینی:
در زیارت عاشورا شما عرض میکنید به امام حسین علیهالسلام: یا اباعبدالله انّی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم الی یوم القیامة. «انی سلم لمن سالمکم» یعنی با هر کسی که در جبهه شماست من خوبم، «حرب لمن حاربکم» یعنی با هر کسی که با جبهه شما میجنگد، میجنگم.
✏️ این جنگ اشکال مختلفی دارد. در دوران شمشیر و نیزه یک جور است، در دوران اتم و هوش مصنوعی و امثال اینها یک جور دیگر است، ولی هست. در دوران تبلیغات به وسیله شعر و قصیده و حدیث و بیان کلمات یک جور است، در دوران اینترنت و کوانتوم و امثال اینها هم یک جور است، ولی هست. در دوران دانشجو بودن انسان یک جور است، در دوران مدیر شدن و مسئول شدن یک جور دیگر است، در همه احوال هست.
✏️ «حرب لمن حاربکم» همیشه به معنای تفنگ به دست گرفتن نیست، به معنای درست اندیشیدن، درست سخن گفتن، درست شناسایی کردن، دقیق به هدف زدن است. بدانید وظیفه چیست، بشناسید راهی را که باید بپیمایید. اگر اینجور فکر و شناسایی و همت کردیم، زندگی معنا و هدف پیدا میکند.
✏️ پول و مقام و قدرت و موقعیتهای اجتماعی حقیرتر از آنند که هدف زندگی انسان قرار بگیرد. هدف زندگی، بندگی و رسیدن به خداست، راهش هم فقط همین است: سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم. ۱۴۰۳/۶/۴
🖼 #بسته_خبری
💻 Farsi.khamenei.ir
#مرحمت🌸قصه ی زندگی مرحمت
😌❤️بچه ها حتما انیمیشن مرحمت رو دیدین...
👌🏻😊این داستان واقعی رو بخونین خیلی قشنگه
💎آقای رئیس جمهور! بگویید دیگر روضه حضرت قاسم را نخوانند!
در یکی از روزهای سال ۱۳۶۲، آیت الله خامنه ای، رییس جمهور وقت، برای شرکت در مراسمی از ساختمان ریاست جمهوری خارج میشد. در مسیر حرکتش تا رسیدن به خودرو، متوجه سر و صدایی شد که از همان نزدیکی شنیده می شد.
صدا از طرف محافظها بود که چندنفرشان دور کسی حلقه زده بودند و چیز هایی میگفتند. صدای جیغ مانندی هم دائم فریاد می زد: آقای رییس جمهور! آقای خامنه ای! من باید شما را ببینم
رییس جمهور از پاسداری که نزدیکش بود پرسید: چی شده؟کیه این بنده خدا؟
پاسدار گفت: نمی دانم حاج آقا! موندم چطور تا اینجا تونسته بیاد؟!
پاسدار که ظاهرا مسئول تیم محافظان بود، وقتی دید رییس جمهور خودش به سمت سر و صدا به راه افتاد، سریع جلوی ایشان رفت و گفت:«حاج آقا شما وایسید، من می رم ببینم چه خبره» بعد هم با اشاره به دو همراهش، آنها را نزدیک رییس جمهور مستقر کرد و خودش رفت طرف شلوغی.
کمتر از یک دقیقه طول کشید تا برگشت، گفت: «حاج آقا! یه بچه اس. می گه از اردبیل کوبیده اومده این جا و با شما کار واجب داره. بچه ها می گن با عز و التماس خودشو رسونده تا این جا. گفته فقط میخوام قیافه آقای خامنه ای رو ببینم، حالا می گه میخوام باهاش حرف هم بزنم»
رییس جمهور گفت: بذار بیاد حرفش رو بزنه وقت هست.
لحظاتی بعد پسرکی ۱۲-۱۳ ساله از میان حلقه محافظان بیرون آمد و همراه با سرتیم محافظان، خودش را به رییس جمهور رساند.
صورت سرخ و سرما زدهاش، خیس اشک بود هنوز در میانه راه بود که رییس جمهور دست چپش را دراز کرد و با صدای بلند گفت: «سلام بابا جان! خوش آمدی» پسر با صدایی که از بغض و هیجان می لرزید، به لهجه ی غلیظ آذری گفت: «سلام آقا جان! حالتان خوب است؟» رییس جمهور دست سرد و خشکه زده ی پسرک را در دست گرفت و گفت: « سلام پسرم! حالت چطوره؟» پسر به جای جواب تنها سر تکان داد.
رییس جمهور از مکث طولانی پسرک فهمید زبانش قفل شده. سرتیم محافظان گفت: اینم آقای خامنه ای! بگو دیگر حرفت را...
ناگهان رییس جمهور با زبان آذری سلیسی گفت: شما اسمت چیه پسرم؟ پسر که با شنیدن گویش مادری اش انگار جان گرفته بود، با هیجان و به ترکی گفت: آقاجان! من مرحمت هستم. از اردبیل تنها اومدم تهران که شما را ببینم.
آقای خامنه ای دست مرحمت را رها کرد و دست رو ی شانه او گذاشت گفت: افتخار دادی پسرم. صفا آوردی. چرا این قدر زحمت کشیدی؟بچه ی کجای اردبیل هستی؟ مرحمت که حالا کمی لبانش رنگ تبسم گرفته بود گفت:«انگوت کندی آقا جان!»
رییس جمهور پرسید: « از چای گرمی؟» مرحمت انگار هم ولایتی پیدا کرده باشد تندی گفت:بله آقاجان! من پسر حضرتقلی هستم. آقای خامنه ای گفت:خدا پدر و مادرت رو برات حفظ کنه.
مرحمت گفت: آقا جان! من از اردبیل آمدم تا این جا که یک خواهشی از شما بکنم. رییس جمهور عبایش را که از شانه راستش سرخوره بود درست کرد و گفت: بگو پسرم. چه خواهشی؟
آقا! خواهش میکنم به آقایان روحانی و مداحان دستور بدهید که دیگر روضه حضرت قاسم را نخوانند!
-چرا پسرم؟
مرحمت به یک باره بغضش ترکید و سرش را پایی انداخت و با کلماتی بریده بریده گفت:
آقا جان! حضرت قاسم علیه السلام ۱۳ ساله بود که امام حسین ع به او اجازه داد برود در میدان و بجنگد، من هم ۱۳ سالم است ولی فرمانده سپاه اردبیل اجازه نمی دهد به جبهه بروم. هر چه التماسش میکنم،می گوید ۱۳ساله ها را نمی فرستیم.
اگر رفتن ۱۳ ساله ها به جنگ بد است، پس این همه روضه حضرت قاسم را چرا می خوانند؟
حالا دیگر شانه های مرحمت آشکارا می لرزید. رییس جمهور دلش لرزید. دستش را دوباره روی شانه مرحمت گذاشت و گفت: پسرم! شما مگر درس و مدرسه نداری؟ درس خواندن هم خودش یک جور جهاد است.
مرحمت هیچی نگفت. فقط گریه کرد و حالا هق هق ضعیفی هم از گلویش به گوش می رسید.
رییس جمهور مرحمت را جلو کشید و در آغوش گرفت و رو به سرتیم محافظانش کرد و گفت: «آقای...! یک زحمتی بکش با آقای. .. تماس بگیر بگو فلانی گفت این آقا مرحمت رفیق ما است. هر کاری دارد راه بیاندازید. هر کجا هم خودش خواست ببریدش.بعد هم یک ترتیبی هم بدهید برایش ماشین بگیرند تا برگردد اردبیل. نتیجه را هم به من بگویید
آقای خامنه ای خم شد، صورت خیس از اشک مرحمت را بوسید و گفت: « ما را دعا کن پسرم. درس و مدرسه را هم فراموش نکن. سلام مرا به پدر و مادر و دوستانت در جبهه برسان...
سه روز بعد، فرمانده سپاه اردبیل، مرحمت را خوشحال و خندان دید که با حکمی پیشش آمد. حکم لازم الاجرا بود. می توانست باز هم مرحمت را سر بدواند ولی مطمئن بود که می رود و این بار از خود امام خمینی(ره) حکم میآورد. گفت اسمش را نوشتند و مرحمت بالا زاده رفت در لیست بسیجیان لشکر ۳۱ عاشورا...
#قصه_ی_مرحمت
#کانال_شهدا