eitaa logo
شهید محمدرضا تورجی زاده
1.7هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
2.2هزار ویدیو
72 فایل
بِه سنـگر مجازے شَهید🕊 #مُحَمَّدرضا_تورجے_زادھ🕊 خُوش آمَدید 💚شهـید💚دعوتت کرده دست دوستے دراز ڪرده‌ بـہ سویتــــ همراهے با شهـید سخت نیستـ یا علے ڪہ بگویـے  خودش دستتـــ را میگیرد تبادل_مذهبی_شهدایی👈 @Mahrastegar مدیــریت کـانال👇 @Hamid_barzkar
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 #خاطرات_شهدا ♥️ پرستار بہ صورت رنگ پریده و لب های ترڪ خورده مجروح حاج احمد متوسلیان نگاه ڪرد و بعد بہ پاهای زخمی اش . گفت: « برادر اجازه بدهید داروی بی هوشی تزریق ڪنم . این طوری ڪمتر درد می کشید .» حاجی هم نالہ ای ڪرد و گفت : «نہ ! بی هوشم نڪن ! دارویت را نگهدار برای آنهایی ڪه زخم های عمیق تری دارند .» ✍ ڪتاب : خدمت از ماست ، ص82 #حاج_احمد_متوسلیان 🌷 #ایستاده_در_غبار 🕊 @ShahidToojii
وقتی پلاکے اینگونه شده است... یعنی صاحبش چگونہ به شهادت رسیده؟! یافاطمه الزهرا«س» پلاک سوخته شهید مدافع حرم #شهید_مهدی_طهماسبی شادی روح شهدا #صلوات @ShahidToorajii
موی حسن ز غصه ی زهرا س سپید شد😭 رسم کریم هاست غم یار می خورند... @ShahidToorajii
: ۶۵/۱۲/۱۳ – شلمچه ●●●▬▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩▬▬▬▬▬●●●● من می روم امّا اگر زنده برنگشتم، به یاد محسن فاطمه گریه کن و اگر سلاح دشمن قلبم را پاره پاره کرد، به یاد حسنش گریه کن و اگر تیر بر تارک سرم خورد و آن را دو نیم کرد، به یاد شوی فاطمه گریه کن و اگر بدنم را پاره و لهیده یافتی، به یاد حسینش گریه کن ولی اگر جسمم را دیگر هرگز نیافتی، به یاد فاطمه گریه کن که من نیز به یاد او بارها گریه کردم و همیشه گریه خواهم کرد؛ چون از او مظلوم تر سراغ ندارم.اینک من می روم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم. @ShahidToorajii 🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺
💢 آرام و قرار نداشت. هرجای شهر #کارفرهنگی بود، ردی هم از حضور علی به چشم می خورد. به شهر خودش #اکتفا نمی کرد. 💢اهالی بعضی روستاهای سیستان و بلچوستان هم اسم علی جمشیدی را در #اردوهای_جهادی به خاطر سپرده و مهرش را به دل داشتند. 💢اتاق خوابش را با سربند و پلاک و تصاویر #شهدا و... تزیین کرده بود. 💢روی دیوار هم جمله ای نوشت که خط و مشی سلوک جهادش را تبیین می کرد: #پایان_ماموریت_بسیجی_شهادت_است.
#أیـن_صاحبنـا این‌جمعہ‌هم سر شد ولے آقا نیامد با ندبہ‌هاے ما #گل_زهـرا_نیامد این شهر عادٺ‌ڪرده مهدے را نبیند ما هے. گُنہ‌ڪردیم و او تنها نیامد😔 #اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج @ShahidToorajii
شهید محمدرضا تورجی زاده
🕊|🌷|🕊 هر کاری این دکترها میکردند سید به نمی ‌آمد. اگر هم می آمد.. یه (سلام الله) می‌ گفت؛ دوباره از هوش می‌ رفت. کمی آب با به دستم رسیده بود، با هم قاطی کردم مالیدم رو لبهای سید. چشمهایش را باز کرد وگفت: این چی بود؟ گفتم: ... گفت: نه آب نبود، ولی دیگه این کار را نکن..! من با مادرم تو کوچه های بودیم تازه اینجا بود که من یازهرا(سلام الله) گفتن هاشو فهمیدم. @ShahidToorajii
😭 چادر و کوچه و دیوار و حسن چه مراعات نظیریست خدا رحم کند.. ⬛️◾️⬛️◾️⬛️◾️ @ShahidToorajii
خدا زیاد کند اشک چشم های مرا چرا که فاطمیّه روضه هایش طوفانیست @ShahidToorajii
شهید محمدرضا تورجی زاده
محمد گفته بود: من در عملیاتی شهید می شوم که رمز آن یازهرا(سلام الله علیها) است. من هم فرمانده گردان یا زهرا(سلام الله علیها) هستم...  صبح 5 اردیبهشت، یکدفعه صدای انفجار خمپاره آمد. گلوله دقیق داخل سنگر فرماندهی خورده بود. محمد را از سنگر بیرون آوردند. شکاف عمیقی در پهلوی چپ او بود. بازوی راست او هم غرق خون بود.  یکی از دوستانش از شهادت محمد بسیار ناراحت بود. شب در خواب او را دید در حالی که خوشحال و با نشاط بود. لباس فرم سپاه هم بر تنش بود. چهره اش خیلی نورانی تر شده بود.  از محمد پرسید: محمد! این همه در دنیا از آقا خواندی، توانستی او را ببینی؟  محمدرضا تورجی زاده در حالی که می خندید گفت: من حتی آقا امام زمان (عجل الله فرجه الشریف) را در آغوش گرفتم... @ShahidToorajii ◼️⬛️◾️◼️⬛️◾️