2_5334599159750076128.mp3
17.34M
⭕️💐تلنگری
وداع_با_رمضان ۱
آقا_مجتبی_تهرانی
استاد_شجاعی
دارند درها را میبندند،
و ما از کسانی نبودیم که حق این ماه را بجا آوردند.
⭕️ چگونه در همین فرصت باقیمانده،
میتوانیم تمام خیرات رمضان را جذب کنیم؟
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
🕊زیارت نامہ شهــــــــــدا🕊
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ
العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ
اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیالَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .♥️
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
•~🌿🌸~•
شهدا نجواهای ما را ميشنوند
اشک هایی که در خلوت به یادشان میریزیم را میبینند
چنان سريع دستگيری ميکنند که مبهوت ميمانی
اگرواقعا به آنها دل بسپاری با چشم دل، عناياتشان را ميبينی
• شهید محمدرضا تورجی زاده🕊•
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
حسین خرازی نشست ترک موتورم بین راه،به یک نفربر برخوردیم که در آتش میسوخت.فهمیدیم یک بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده میسوزد؛من و حسین آقا هم برای نجات آن بندهخدا با بقیه همراه شدیم.گونی سنگرها را برمیداشتیم و از همان دو سه متری،میپاشیدیم روی آتش جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده،با این که داشت میسوخت، اصلاً ضجه و ناله نمیزد و همین موضوع پدر همهی ما را درآورده بود!»بلند بلند فریاد میزد
خدایا...الان پاهام داره میسوزه!
می خوام اون ور ثابت قدمم کنی
خدایا!
الان سینهام داره میسوزه
این سوزش به سوزش سینهی حضرت زهرا(س) نمیرسه...خدایا
الان دستهام سوخت
می خوام تو اون دنیا دستهام رو طرف تو دراز کنم...نمیخوام دستهام گناهکار باشه!خدایا صورتم داره میسوزه!
این سوزش برای امام زمانهبرای ولایته
اولین بار حضرت زهرا(س)اینطوری برای ولایت سوخت!
آتش که به سرش رسید،گفت:
خدایا!دیگه طاقت ندارم،
دیگه نمیتونم،دارم تموم میکنم.
خدایاتو شاهد باش
خودت شهادت بده آخ نگفتم
آن لحظه که جمجمهاش ترکید من دوست داشتم خاک گونیها را روی سرم بریزم! بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت.
حال حسین آقا از همه بدتر بود.دو زانویش را بغلکرده بودو های های گریه میکرد ومیگفت:
ماجواب اینارا چه جوری بدیم
مافرمانده ایناییم؟
اینا کجا و ما کجا؟
اون دنیا خدا مارو نگه نمیداره بگه جواب اینارو چی میدی؟
زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هرطوری بود راه افتادیم.تمام مسیر پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه من و آنقدر گریه کردکه پیراهن و حتی زیرپوشم خیس شد.
ما به کجا میرویم..
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
Ali-Fani-Elahi-Azumal-Bala-320.mp3
9.08M
مَندُعآيفَرجمیخوآنَمبیـآآقـا؎ِمَن!
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
مهدی جان میدانی آقــاجان
خواب مانده ایم
از همان روز اول، همان روز در سقیفه، همان موقع کنار در خانه
میدانی اگر خواب نبودیم کار به پهلوی مادر نمی رسید
به خار در چشمان پدر نمی رسید
به جگر سوخته مجتبی
به ظهر عاشورا، به زندان، به زهر
به غربت یتیمی نمیرسید
اگر خواب نبودیم کار به انتظار شما نمی رسید…💔🥀
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
چشم به راه نبودیم
وگرنه امام کسی را
چشم انتظار نمی گذارد.
#امام_زمان♥
•~🌿🌸~•
💌#سیره_شهدا
🌺شهید والامقام حمید محمودی🌺
نوجوانی 16ساله بود
یه نوار روضه حضرت زهرا(س) زیر و روش کرد.
بلند شد اومد جبهه...
یه روز به فرماندمون گفت: من از بچگی حرم امام رضا(ع) نرفتم، می ترسم شهید بشم و حرم آقا رو نبینم...
یک 48 ساعته به من مرخصی بدین برم حرم امام رضا (ع) زیارت کنم و برگردم...
اجازه گرفت و رفت حرم امام رضا(ع)
دو ساعت توی حرم زیارت کرد و برگشت جبهه...
توی وصیتنامه اش نوشته بود:
در راه برگشت از حرم امام رضاع توی ماشین خواب حضرت رو دیدم...
آقا بهم فرمود: حمید اگر همینطور ادامه بدهی خودم میام می برمت...
یه قبری برای خودش اطراف پادگان کنده بود...
نیمه شبا تا سحر می خوابید داخل قبر گریه می کرد و میگفت:یا امام رضاع منتظر وعده ام...
آقاجان چشم به راهم نذار...
توی وصیتنامه ساعت شهادت، روز شهادت و مکان شهادتش رو هم نوشته بود...
شهید که شد، دیدیم حرفاش درست بوده دقیقا توی روز،ساعت و مکانی شهیـد شد که تو وصیتنامه اش نوشته بود!
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
7.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 خاطره ای شنیدنی درمورد شهید محمدرضا تورجی زاده
🔹️ وقتی شهید تورجی زاده احساس گناه می کند./ اوج عرفان در گریه های محمدرضا بود.
| توصیه میشود این فایل کوتاه را ببینیم |
#شهید_محمدرضا_تورجیزاده
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
•~🌿🌸~•
بهاینفکرمیکردمچرا
نمیاداونیکهبایدبیاد؟
بهایننتیجهرسیدمشایدنیستیم
اونیکهبایدباشیم :) ! 💔
#تلنگرانه💥
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯