🦋#شهید_میرزامحمود_تقی_پور
از جمله #شهدای_روحانی #مدافع_حرم است که با شهادت در اربعین ۹۶ به شهید اربعین معروف شد؛ او که در وصیتنامهاش آورده:
«نگران نباشید! شهید به آرزوی قلبیاش رسیده».
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
🌸 شهید #محمود_تقی_پور متولد ۲۵ آبان ۶۱ در گرگان بود.
⚘️ بعد از کلاس نهم خواست تا وارد حوزه علمیه شود و میگفت می خواهم سرباز امام زمان(عج) شوم.
خانواده گفتن که بهتر است ابتدا دیپلم بگیری و بعد به سمت حوزه بروی. او هم که بسیار متواضع و با ادب بود پذیرفت.
- محمود به قدری قانع و نجیب بود که در مدرسه سختی های زیادی به خود می داد. مثلا بدترین حجره را انتخاب میکرد و میگفت حجره های خوب بهتر است برای شهرستانی ها باشد.
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
🖋پدر شهید:
پسرم خیلی مقید به #نماز_شب بود همه را به آن سفارش می کرد.
بسیار اهل ورزش و کوهنوردی بود.
✳️به مستضعفین خیلی کمک میکرد.
مثلا کرایه خانه آنها را می داد، یا برای آنها وسیله خانه می خرید.
مسلط به زبان انگلیسی، عربی و فرانسه
او به خاطر تسلطش به زبان های انگلیسی، فرانسوی و عربی، در جنگ سوریه فارسی صحبت نمی کرد تا شناخته نشود
🌹درنهایت در اربعین ۹۶ بر اثر انفجار تله انفجاری در دیرالزور زخمی و در راه بیمارستان شد و در حالی که لبخند به لب داشت و شهادتین می گفت، به شهادت رسید.
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
"والعُسر مهما قسَى فاليِسر يتبعهُ وعد
من الله وهذا الوعد يكفَينا"
و سختی هر چقدر هم که سخت باشد...
آسانیِ وعدهای از جانب خداوند را
به دنبال دارد..!✨
و همین وعده ما را بس است👌🏻♥️
-#آیه_گرافی-
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
🌸فراموش نکن که
همه اهل بهشت بی گناه نیستن
بلکه افراد گنهکاری هستن که توبه کردن
امروز یه روز دیگه ست⛅️😊
نذار تکراری بشه
صبحتون پر از عشق #خدا 💚
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
🌸 #شهید_محمدامین_کریمیان
🌼#حفظقرآن|هنوز پيشدبستانی نرفته بود كه مداحی رو شروع کرد. سوم ابتدایی هم موفق به حفظ سه جزء از قرآن و تجوید شد.
🌼#احترام_به_والدین|هیچگاه جلوتر از من و پدرش حركت نمیكرد. هر وقت منو میديد، دستم رو میبوسيد
🌼#سادهزیست|پسرم توی رفاه بود، اما لباس ساده میپوشيد. وقتی هم بهش اعتراض میكردم، میگفت: بچههايی هستند كه وضعشون خوب نیست... بخاطر اینکه اونا دلشون نشکنه، ساده میپوشید.
🌼#حرفآقا|به زبان انگلیسی و عربی مسلط بود. از يه دانشگاه در آلمان هم بورسيه شده بود، اما همه رو رها كرد و برا جهاد رفت سوريه.
🌼#پولپرواز|برخی فكر میكنن مدافعان حرم برا پول میرن؛ اما پسرم هيچ نياز مالی نداشت. حتی پول بلیط اعزامش به سوريه رو هم پدرش داد.
🌼#آخرینعکس|گفتم: امين بذار ازت عكس بگيرم. وقتی میرفت،گفتم: خيلی خوشگل شدی؛ نكنه شهيد بشی؟ بعد گفتم: امين #شهيد شو؛ اما اسير نشو؛ من اسارتت رو نمیخوام. گفت: مامان! شيعيان امیرالمؤمنین(ع) اسير نميشن.
🌼#رؤياىصادقه|همرزمش میگفت: قبل از عملیات محمدامین خوشحال از خواب بیدار شد و گفت: الآن خواب ديدم امشب عملياتی در پيشه؛ فرمانده و من شهيد میشیم، جنازهمون هم جا میمونه. بعد غسل شهادت کرد و رفت. هم خودش شهید شد، هم فرمانده. جنازهشون هم جا موند...
#شهیدکریمیان #شهدای_مازندران #شهدای_مدافع_حرم
#مشخصات_شهید
🔴مراقب کربلاهایمان باشیم...
🔵آیت الله فاطمی نیا :
🔸مرحوم حاج شیخ رجبعلی خیاط با عده ای به #کربلا مشرف شده بودند. در میان آنها یک زن و شوهری بودند.
🔹یک روز که پس از #زیارت از حرم بیرون آمده و برمی گشتند، این زن و شوهر با فاصله زیادی از شیخ و در پشت سر ایشان راه می رفتند، در میان راه در ضمن صحبتی که بین آنها می شود، آن خانم یک نیشی به شوهرش زده و سخنی آزاردهنده به وی می گوید.
هنگامی که همه وارد منزل و محل استراحت می شوند و آقا شیخ رجبعلی به افراد زیارت قبول می گوید، به آن خانم که می رسد، می فرماید: تو که هیچ، همه را ریختی زمین!
آن خانم می گوید: ای آقا! چطور؟ من این همه راه آمده ام کربلا، مگر من چکار کرده ام؟!
فرمود:
🔹از #حرم آمدیم بیرون، نیشی که زدی، همه اش رفت!
📚 نکته ها از گفته ها، دفتر اول
#امام_زمان
#اربعین
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱قدرت ایمان در رزمندگان اسلام مایه آرامش
|شوخ طبعی وشجاعت از خصوصیات رزمندگان وشهدا.
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
✍️ حکمت ندانستن بعضی از مسائل!
مردی به پیامبر خدا، حضرت سلیمان، مراجعه کرد و گفت:
ای پیامبر! میخواهم به من زبان یکی از حیوانات را یاد دهی.
🔸سلیمان گفت:
تحمل آن را نداری.
🔹اما مرد اصرار کرد. سلیمان پرسید:
کدام زبان؟
🔸جواب داد:
زبان گربهها!
🔹سلیمان در گوش او دمید و عملا زبان گربهها را آموخت. روزی دید دو گربه با هم سخن میگفتند.
🔸یکی گفت:
غذایی نداری که دارم از گرسنگی میمیرم!
🔹دومی گفت:
نه، اما در این خانه خروسی هست که فردا میمیرد، آنگاه آن را میخوریم.
🔸مرد شنید و گفت:
به خدا نمیگذارم خروسم را بخورید.
🔹و آن را فروخت! گربه آمد و از دیگری پرسید:
آیا خروس مرد؟
🔸گفت:
نه، صاحبش فروختش. اما گوسفند نر آنها خواهد مرد و آن را خواهیم خورد.
🔹صاحب منزل باز هم شنید و رفت گوسفند را فروخت.
🔸گربه گرسنه آمد و پرسید:
آیا گوسفند مرد؟
🔹گفت:
نه! صاحبش آن را فروخت. اما صاحبخانه خواهد مُرد و غذایی برای تسلیدهندگان خواهند گذاشت و ما هم از آن میخوریم!
🔸مرد شنید و بهشدت برآشفت. نزد پیامبر رفت و گفت:
گربهها میگویند امروز خواهم مرد! خواهش میکنم کاری بکن!
🔻پیامبر پاسخ داد:
خداوند خواست خروس را فدای تو کند اما آن را فروختی، سپس گوسفند را فدای تو کرد آن را هم فروختی، پس خود را برای وصیت و کفن و دفن آماده کن.
💢خداوند الطاف مخفی دارد، ما انسانها آن را درک نمیکنیم. او بلا را از ما دور میکند، و ما با نادانی خود آن را بازپس میخواهیم!
💢گاهی خدا با یک ضرر مالی میخواهد مالمان را فدای جان خودمان یا فرزندانمان کند، ولی ما نمیدانیم و ناشکری میکنیم.
💢چه خوب است در هر بلایی خدا را شکر کنیم. چهبسا بلای بزرگتری در انتظار ما بوده است و خدا آن را دفع کرده است.
#حکایت_اخلاقی
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯