eitaa logo
شهید محمدرضا تورجی زاده
1.7هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
2.2هزار ویدیو
72 فایل
بِه سنـگر مجازے شَهید🕊 #مُحَمَّدرضا_تورجے_زادھ🕊 خُوش آمَدید 💚شهـید💚دعوتت کرده دست دوستے دراز ڪرده‌ بـہ سویتــــ همراهے با شهـید سخت نیستـ یا علے ڪہ بگویـے  خودش دستتـــ را میگیرد تبادل_مذهبی_شهدایی👈 @Mahrastegar مدیــریت کـانال👇 @Hamid_barzkar
مشاهده در ایتا
دانلود
عراق پاتک شدیدی زد تا جزایر مجنون رو پس بگیره شهید بابایی توی اون عملیات شیمیایی شد سرش پر شده بود از تاولهای ریز و درشت سرش می خارید و با خاراندن زیاد ، تاولها ترکیده بود بنده خدا خیلی اذیت شده بود بهش گفتم برو بیمارستان دوا و درمان کن می گفت اگه برم بستری ام می کنن و از کارم جا می مونم ... ... چند روز بعد بیرون جزیره یه برکه آب پر از نیزار دیدیم عباس لحظه ای ایستاد و به جریان آب دقت کرد بعد با حالت خاصی بهم گفت: حسن! می دونی این آب ، کدوم آبه؟ با تعجب گفتم: یعنی چی؟ خب این آب هم مث بقیه آبها ، فرقش چیه؟ گفت: اگه دقت کنی می بینی این آب ، انشعابی از آب فراته آبی که امام حسین و حضرت عباس ع تو کربلا دستشون رو باهاش شستشو دادن عباس معتقد بود اگه سرش رو با اون آب بشوید ، تاول های سرش خوب میشه اتفاقا سرش رو شست و شفا گرفت چند روز بعد تمام تاول ها خوب شد و اثری ازشون نموند... .. شهید عباس بابایی @ShahidToorajii
شهید محمدرضا تورجی زاده
💠 🌷بعد از شهادت ، عراقی‌ها برایش مراسم ختم گرفتند. شهید صابری از شهدای بود. 🌷عباس آقا خیلی خوش اخلاق بود؛ او در دوران تفحص شهدا برای اینکه بتواند دل عراقی‌ها را به دست بیاورد تا آنها در تفحص شهدا با او همکاری کنند، برای آنها هدیه می‌گرفت، لباس و میوه و سیگار می‌برد و در مجموع با آنها با مهربانی رفتار می‌کرد؛ بعد از شهادتش عراقی‌ها 50 هزار تومان خرج کردند و برای عباس آقا مراسم ختم گرفتند. ❣ 🌹 @ShahidToorajii
🌾 خدایا مرا به خاطر گناهانی ڪه در طول روز با هزاران قدرت عقل توجیهشان می‌ڪنم ببخش! 🌷 شهید دڪتر مصطفی چمران 🌷 @ShahidToorajii
📖 🌷 🌷 بی‌ نهایت عشق 🕊 🔹دلش نمی ‌خواست ڪارهایش جلوی دید باشد، مدتی را ڪه در جبهه بود، اجازه نداد حتی یڪ عڪس یا فیلم از او تهیه شود. 🔸آخرین بار ڪه به مرخصی آمده بود، قبل از رفتن همه ‌ی عڪس ‌هایش را از بین برد تا پس از شهادت چیزی از او باقی نماند. 🔹همین طور هم شد و برای شهادتش حتی یڪ عڪس هم در خانه نداشتیم. 🔸همیشه پنهان ‌ڪار بود. حتی زخمی ‌شدنش را هم از دیگران پنهان می ‌ڪرد. 🔹یڪ بار ڪه به مرخصی آمده بود، احساس ڪردم هنگام بلند شدن به سختی حرڪت می‌ ڪند، ولی چیزی را بروز نداد. 🔸وقت نماز شد. وضو ڪه گرفت، رفت توی اتاق و در را قفل ڪرد. از این ڪارش تعجب ڪردم، خواهرش ڪه ڪنجڪاو شده بود، از بالای در، داخل اتاق را نگاه ڪرد و متوجه شد ڪه مجید نماز را به صورت نشسته می ‌خواند . 🔹مجید از ناحیه ‌ی پا مجروح شده بود، اما اجازه نداد حتی ما ڪه خانواده ‌اش بودیم متوجه شویم. 🌷 @ShahidToorajii
🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 🌸 بخون و بخنـــــ😁ـــــد 🌷اوضاع غذا ڪہ بهم مے ریخت، دعاها سوزناڪ تر مے شد. ڪم ڪم یادمان مے رفت ڪہ چلومرغ چہ شڪلے است، ران مرغ ڪدام است، سینہ ے آن ڪدام. یا چلوڪباب چہ جزییاتے دارد. 🌷در چنین شرایطے اگر نان خشڪ مے خوردیم، سعے مے ڪردیم با تداعے خاطرات روزهایے ڪہ غذایے مطبوع داشتیم، طعم نان و پنیر را عوض ڪنیم و با انواع راز و نیاز و دعاهاے مخصوص سفره نشاط خودمان را حفظ ڪنیم و نگذاریم روحیہ مان ضعیف بشود. از جملہ دعاها یڪے این بود: «اللهم ارزقنا پلو تحتهم ڪره، فوقهم ڪباب، یمینے دوغ، یسارے شربت، مع خربزه.» آن وقت همہ آمین مے گفتند. آمینے ڪہ گوش فلڪ را ڪر مے ڪرد. 💠 @ShahidToorajii
درون ماز تو یک دم نمیشود خالی یک نگاهت برای تمام عمرم کافیست... #جاویدالاثر_عباس_آسمیه 💔 #سالروز_زمینی_شدنت_مبارک_قهرمان 🌹 ---------------------------------- @ShahidToorajii
قالَ الإمامُ علی بن محمد النقی الهادی (عَلَیْهِ السلام): العُقُوقُ یُعَقِّب القِلَّة ویُؤدِّی إِلی الذِّلَّة امام هادی علیه السلام فرمودند:  نارضایتی پدر و مادر ، کم توانی را به دنبال دارد و آدمی را به ذلت می کشاند مسند الامام الهادی ، ص 303 @ShahidToorajii
🌷 💠 🌷در عمليات والفجر ٨ در گردان امام حسين (ع) بوديم و با كاميون هاى كمپرسى غنيمتى، اسراى عراقى را به پشت جبهه انتقال مى داديم. دوستى داشتيم بسيجى به نام ايوب ياورى كه موقع بردن تعدادى از اسرا به پشت اروندرود فراموش كرده بود اسلحه اش را بردارد. 🌷مى گفت: “بين راه گاهى بعضى افراد وسوسه مى شدند و از خود تحركى نشان مى دادند و من با تظاهر به اين كه نارنجكى در جيب دارم دستم را با قيافه اى تهديدآميز به جيبم مى بردم و آنها از بيم، سر جاى خود مى نشستند. 🌷وقتى به اردوگاه رسيديم و سر و كله ى رفقا از دور پيدا شد و احساس امنيت كردم، نارنجك كذايى را كه حالا سيبى سحرآميز شده بود از جيبم بيرون آوردم و به نيش كشيدم. اگر به عراقيها آن لحظه كارد مى زدى، خونشان در نمى آمد”. 🌹 @ShahidToorajii
🌷 هنگام صحبت با #نامحرم سرش را پایین میانداخت. حجب و #حیا در چهره اش موج میزد. وقتی برای کمک به مغازه پدرش میرفت، اگر خانمی وارد مغازه میشد کتابی در دست میگرفت، سرش را بالا نمی آورد و میگفت: پدر شما جواب بده. 🌷 #شهید_سیدمجتبی_علمدار @ShahidToorajii
‌🌷 💟 می‌دانستم شهادتش حتمی است برای همین یکی دو باری از او طلب شفاعت کردم اما سکوت کرد و هیچوقت از سر شکسته نفسی نگفت «ما لایق نیستیم» یا «ما را چه به این حرفها»، هیچوقت در مورد معنویات حرف نزد، اهل ادا نبود تا جائیکه می‌توانست آدم را می‌پیچاند که حرفی از زبانش راجع به معنویات نکشی، سلوک معنویش بسیار مکتوم بود و از هر حرف یا هر حرکتی که کوچکترین حکایتی از تقوای او داشته باشد همیشه پرهیز کرد. معامله‌ای که با خدا کرده بود را تا آخر برای همه کتمان کرد و زهدی به کسی نفروخت. و بالاخره اینکه همه را رنگ کرد و رفت! 🌷 @ShahidToorajii
دزدیده چون جان می روی، اندر میان جان من سرو خرامان منی، ای رونق بستان من #مولانا ✍ #شهید_مجید_قربانخانی ❤️ --------------------------------- @ShahidToorajii