eitaa logo
📗🇮🇷یازهراس♡شهیدتورجی زاده🇵🇸📗
3هزار دنبال‌کننده
19.1هزار عکس
8.8هزار ویدیو
221 فایل
#یازهــرا «س»💚 شهـــــ⚘ــــــیدزهرایی محمدرضا تورجی زاده🌷 📖ولادت:۱۳۴۳/۴/۲۳ 📕شهادت:۱۳۶۶/۲/۵ 🕯مزار:گلستان شهدای اصفهان 🆔️خادم شهید⚘ @s_hadi40 ♻️خادم تبادل🗨 ↙ @AA_FB_1357 #ثواب_کانال_تقدیم_حضرت_زهرا_س♡✅
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔔 در قرآن خیلی جاها در مورد جهنم صحبت شده است، اما یجا خیلی عجیبه و قابل تأمله قرآن می‌فرماید هیزم آتش جهنم دو چیزه یکی سنگ ☄ دیگری انسانها 🧐🤔 یعنی خداوند برای شعله کشیدن جهنم از بعضی انسانها استفاده می‌کند، انگار خیلی خوب شعله میکشن 🔥🔥 🌴 آیه ۲۴ سوره بقره 🌴 🕋 فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ ⚡️ترجمه: پس بپرهیزید از آتشی که هیزم آن مردم بدکار و سنگهای خارا است. @shahidtoraji213
🌷🇮🇷 🇮🇷🌷 بسم ربِّ زهـــرا سلام الله قسمت بیست و چهارم ... 🌷 خیبر راوی: نوار مصاحبه شهید تورجی و خاطرات دوستان ماه های آخر سال 62 بود. گردان آخرین تمرینهای نظامی خود را انجام می داد. برادر عباس قربانی فرماندهی شجاع و پرتلاش بود. چند معاون فعال و توانا نیز او را یاری می کردند. اولین روزهای اسفند ماه بود. برادر قربانی در جمع بچه ها صحبت کرد. از طرح عملیات جدید گفت: اینکه قرار است در این عملیات با نام خیبر شاهرگهای اقتصادی عراق را نابود کنیم. اینکه اگر در طی کار به مشکل برخوردیم باید گروهان اول خود را فدایی کند تا بقیه نیروها عبور کنند. اما از منطقه عملیاتی چیزی نگفت. روز بعد کل نیروهای گردان امیرالمومنین علیه السلام به سمت منطقه طلائیه حرکت کردند. ما در خط دوم نبرد مستقر شدیم. فاصله ما تا خط نبرد حدود دو کیلومتر بود. بچه های جهاد مشغول زدن خاکریز جدید و حفر کانال بودند. روز بعد از همان کانال حرکت کردیم. خودمان را به خط دشمن رساندیم. عملیات خیبر از محور ما آغاز شد. تانکهای دشمن به راحتی در حال عبور بودند. چندین تانک دشمن را زدیم. قرار شد در صورت بروز مشکل یا برخورد با میدان مین از هر گردان گروهان اول فدایی شود. درگیری شدید شد. چندین کانال به موازات خط دشمن به وجود آمده بود. بیشتر نیروها داخل کانال رفته بودند. حتی برخی نیز در این کانالها گم شده بودند. برادر چنگالی من را صدا زد و گفت: یه تیربار اونجاست. اگه می تونی خاموشش کن! رفتم به سمت تیربار. یکدفعه صدای انفجار مهیبی آمد. ترکش به من نخورد. ولی انگار مغز من تکان خورده بود. کنار یک سنگر نشستم. دیگر چیزی حس نمی کردم. دستور عقب نشینی صادر شد. با دستور فرماندهی بیشتر نیروها به عقب منتقل شدند. در ادامه عملیات به سوی منطقه طلائیه رفتیم. ما گروهان دوم بودیم. برادر قربانی با گروهان اول رفته بود. در حمله سنگین دشمن ایشان و بیشتر نیروهایش به شهادت رسیده بودند. با شهادت فرمانده ما بقیه نیروها را اعزام نکردند. چند روز بعد بیست نفر که بیشتر آرپی جی زن بودند از گردان ما انتخاب کردند. قرار شد به خط اصلی درگیری در جزایر مجنون برویم.این جزایر برای عراق بسیار با اهمیت بود. پنجاه حلقه چاه نفت عراق در این منطقه  قرار داشت. همه نیروها گلوله و موشک انداز آر پی جی همراه خود داشتند. همه سوار بر یک تویوتا با سرعت به سمت جزایر می رفتیم. تانکهای دشمن در فاصله دور در سمت چپ جاده مستقر بود. شلیک آنها لحظه ای قطع نمی شد. یکی از گلوله ها دقیقاً از بالای سر ما رد شد. گرمی گلوله را روی سرم حس کردم. اما با یاری خدا از این جاده رد شدیم. کمی جلوتر گلوله های تیربار کالیبر به سمت ما شلیک می شد. اگر یکی از این گلوله ها به موشکهای آرپی جی می خورد همه ما منفجر می شدیم! اما با عنایت خدا به خاکریز بچه های لشگر رسیدیم. به محض رسیدن در بین سنگرها پخش شدیم. عراق به قدری بمباران می کرد که کسی نمی توانست سرش را بال بگیرد. بیشتر همراهان ما در همان منطقه به شهادت رسیدند. من هم مجروح شدم و به عقب منتقل شدم. چند روز بعد در بیمارستان یکی از بچه های گردان من را دید و گفت: تورجی چه خبر!؟ گفتم:خبری ندارم.چند روزه اینجا هستم. شما چه خبر!؟ دوستم گفت:عملیات خیبر تمام شد. در حالی که بیشتر بچه های قدیمی لشگر شهید شدند. با تعجب از روی تخت بلند شدم و گفتم: کیا شهید شدند؟! کمی مکث کرد و گفت: برادر خسروی و معاونهاش شهید شدند. عباس قربانی که از روز اول تو لشگر بود رو با توپ مستقیم زدند. عباس مفقودالاثر شده! از چند تا از فرمانده ها هم خبری نیست. خود حاج حسین خرازی فرمانده لشگر دستش قطع شده. از فرمانده های تهران هم حاج همت شهید شده. بعد از ایام نوروز63 از بیمارستان مرخص شدم. چند روز بعد دوباره به دار خوئین رفتم. مشاهده جای خالی دوستان خیلی سخت بود. بیشتر نیروهای قدیمی لشگر شهید و مجروح شده بودند. سراغ هر گردان می رفتم با تصاویر دوستانم روبرو می شدم. زندگی در این شرایط خیلی سخت بود. مصداق شعری بودم که بچه های رزمنده می خواندند. همه رفتند و تنها مانده ام من     زهمراهان خود جامانده ام من ...... 📚 کتاب یازهرا ╭─*═ঈ🇮🇷ঈ═*─╮  @shahidtoraji213 ╰─*═ঈ❤️ঈ═*─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 صبح امروز؛ لحظه ورود رهبر انقلاب اسلامی به مراسم سی و چهارمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) @shahidtoraji213
📢 امام از سرآمدان تاریخ ماست؛ سرآمدان را نه می‌شود حذف کرد نه می‌شود تحریف کرد ✏️رهبر انقلاب، در مراسم سی و چهارمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی: ✏️امام از سرآمدان تاریخ ماست نه فقط از سرآمدان روزگار ما. ✏️سرآمدان را نمی‌شود از حافظه‌ی تاریخ حذف کرد. این نکته‌ی مهم مورد توجه ما این است. سرآمدان را نه می‌شود حذف کرد نه می‌شود تحریف کرد. ✏️امام بزرگوار ما ابعاد شخصیتش از ابن سینا و شیخ طوسی وسیع‌تر است، متنوع‌تر است. ✏️امام یک سرآمد همه جانبه است. هم در دانشهای دینی سرآمد است، در فقه، در فلسفه، در عرفان نظری امام سرآمد است. هم در ایمان و تقوا و رفتارهای پرهیزگارانه سرآمد است. هم در استحکام شخصیت و قوت اراده سرآمد است. هم در قیام للّه و سیاست ورزی انقلابی و ایجاد تحول در نظام بشری سرآمد است. ✏️این خصوصیات در هیچ کدام از سرامدان تاریخ ما باهم جمع نشده است؛ در امام بزرگوار این خصوصیات با هم جمع است. 🖼 @shahidtoraji213
📩 | دسترسی سریع به متن بیانات رهبر انقلاب در مراسم سی‌وچهارمین سالگرد ارتحال امام خمینی. ۱۴۰۲/۳/۱۴ 🔍 از اینجا بخوانید👇 khl.ink/f/53047
467_12255253165417.mp3
34.84M
🎧 صوت کامل بیانات رهبر انقلاب در سی‌وچهارمین سالگرد ارتحال . ۱۴۰۲/۳/۱۴ @shahidtoraji213
مثل تمام شهدا، عاشق و گوش به فرمان حضرت آقا بود، سخنرانی و صحبتهای ایشان را به دقت گوش می داد. یکبار بهش گفتند: دقت کردی به وصیت نامه شهدای دفاع مقدس ، اکثرا و یا شاید همشون توصیه ای درباره امام خمینی (ره) کردند، که امام رو تنها نگذارید ، گوش به فرمان رهبر باشید و… الان هم وصیت نامه شهدای مدافع حرم همینطوره. نقطه مشترک همه وصیت نامه های شهدای مدافع، توصیه شون به مطیع رهبر بودنه شهیدنوید مکثی کرد و گفت: " باید بیشتر از اینها درباره ولایت و حضرت آقا بگویند. هرچه بگیم باز هم کمه. باید کتابها نوشته بشه و حرفها زده بشه انقدر که مهمه" پ.ن: یکی از رموز عاقبت بخیری، همین گوش به فرمان رهبر بودن است. فرزندان هم از والدین شون یاد می گیرند. محبت و اطاعت مان را نسبت به حضرت آقا نشان بدهیم. @shahidtoraji213
این وضعیت رسانه منحط تجارت فرداست که تحت نظر غنی نژادها و نیلی ها در حال لجن پراکنی در جامعه است. دقیقا در همان روزی که مقام معظم رهبری می فرمایند هر کسی به فکر منافع ملی است ایمان و امید را در مردم تقویت کند این رسانه منحط به جنگ با امید مردم رفته است. ظاهرا از پیشوند «ابَر» خیلی خوششان می آید. به جای تورم می گویند ابرتورم. به جای چالش می گویند ابرچالش. به جای بحران می گویند ابربحران. و به نظر می رسد ابرچالش و ابربحران کشور ما عبور از این تفکر و متفکرین مسموم است. ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 @shahidtoraji213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گاهے، آرزوے شهادت کردن ِمن عرشیان را به خنده وا مےدارد ... ! من،آری من غرق دنیا شده را ...💔🥀 @shahidtoraji213
🌺 آغاز زعامت علمدار عصر ظهور بر امام زمان ارواحنا فداه و منتظرانش مبارک باد. @shahidtoraji213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
معرفی وآشنایی با گروه هرروز با قرآن این گروه جهت تلاوت روزانه و ایجاد انس بیشتر با قرآن تشکیل شده است تا همه مومنین بتوانند با خواندن حداقل یک صفحه از ثواب ختم کامل قرآن بهره مند شوند و از برنامه های متنوع روزانه مانند: تفسیر و تدبرقران، نهج البلاغه، احکام ، تجوید، مشاوره، تصحیح قرائت نماز و ....نیز مستفیض گردند. ┅═┄⊰༻هرروزباقرآن༺⊱┄═┅ با احترام دعوتید به دریای رحمت الهی وآرامشی از جنس نور✨ https://eitaa.com/joinchat/1541734453C946b8a3544 گروه پرفیض هرروز با قرآن را به دوستانتان معرفی نمایید .🎀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 ازفراقت چشم هایم غرق باران میشود عاشق هجران کشیده زودگریان میشود کوری چشم حسودانی که طعنه میزنند عاقبت می آیی ودنیا گلستان میشود... 🌤اللهم عجل لولیک الفرج @shahidtoraji213
زیارتنامه شهدا🌷 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم . 🕊یادشهدا باصلوات @shahidtoraji213
پانزده خرداد در عین حالی که مصیبت بود لیکن مبارک بود برای ملت که منتهی شد به یک امر بزرگی و آن استقلال کشور و ازادی برای همه مملکت ملت بزرگ ایران، سالروز پانزده خرداد را که یوم اللّه است زنده نگه میدارد _ملت ۱۵خرداد🕊 🌷 @shahidtoraji213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امروز نیمه خرداد است و پس از 60 سال هنوز ردِ خون هایی که درخیابان های سراسر کشور به دست عمال شاه ریخته شد، بر تارک تاریخ این سرزمین مانده است و بی شک این روز، روزی مهم است و این شعر امام خمینی برای همیشه مهر تاییدی بر اهمیت این روز می زند: " انتظار فرج از نیمه خرداد کشم" از تعداد شهدای 15 خرداد آمار صحیحی در دست نیست. اما تعداد آنها را رقمی بین 5 تا 15 هزار نفر، تخمین زده اند. در تهران و قم و سایر شهرها دولت به دستگیری و محاكمه ی روحانیان و مردم ادامه داد. زندان ها از اقشار گوناگون مردم، پر شد و عده ای نیز محاكمه و اعدام شدند. جریان 15 خرداد ظاهراً به نفع شاه تمام شد و امام تبعید و تاریكی خفقان حاكم شد؛ اما در واقع 15 سال بعد شاه را از این مملكت بیرون كرد و با رفتن او بار دیگر، خورشید پر تشعشع اسلام طلوع كرد و مملكت را از ظلم و ستم رهانید. یاد و خاطره شهدای 15 خرداد سال1342برای همه ی تاریخ گرامی باد.🌹 @shahidtoraji213
«تربیت اولاد را پیش شما کوچک کردند. تربیت اولاد بالاترین چیزی است که در همه‌‌ی جوامع از همه‌ی شغل‌ها بالاتر است. هیچ شغلی به شرافت مادری نیست و این‌ها منحط (پست) کردند این را. این خیانت بزرگی است که به ما کردند و به ملت ما کردند. مادرها را منصرف کردند از بچه‌داری... بچه‌داری را یک چیز منحطی حساب کردند؛ در صورتی که از دامن همین مادرها مالک اشتر پیدا می‌شود، از دامن همین مادرها حسین بن علی پیدا می‌شود...» 📖 صحیفه امام خمینی؛ ج۷، ص۴۴۷ @shahidtoraji213
🌷🇮🇷 🇮🇷🌷 بسم ربِّ زهـــرا سلام الله قسمت بیست و پنجم ... 🌷 __جمکران راوی:سردار علی مسجدیان (فرمـــانده وقت گردان امام حسن علیه السلام)   اولین روزهای سال 63 بود. نشسته بودم داخل چادر فرماندهی ، جوان خوش سیمایی وارد شد. سلام کرد و گفت : آقای مسجدیان نیرو نمی خوای!؟ گفتم : تا ببینم کی باشه! گفت : محمـــد تــورجی ، گفتم این محمد آقا کی هست؟ لبخندی زد و گفت : خودم هستم. نگاهی به او کردم و گفتم : چیکار بلدی؟ گفت: بعضی وقت ها می خونم. گفتم اشکالی نداره ، همین الآن بخون! همانجا نشست و کمی مداحی کرد. سوز درونی عجیبی داشت. صدایش هم زیبا بود. اشعاری در مورد حضرت زهـــــرا سلام الله علیها خواند. علت حضورش را در این گردان سوال کردم. فهمیدم به خاطر بعضی مسائل سیاسی از گردان قبلی خارج شده. کمی که با او صحبت کردم فهمیدم نیروی پخته و فهمیده ای است. گفتم : به یک شرط تو رو قبول می کنم . باید بی سیم چی خودم باشی ! قبول کرد و به گردان ما ملحق شد. *** مدتی گذشت. محمد با من صحبت کرد و گفت : می خواهم بروم بین بقیه نیروها. گفتم : باشه اما باید مسئول دسته شوی. قبول کرد. این اولین باری بود که مسئولیت قبول می کرد. بچه ها خیلی دوستش داشتند. همیشه تعدادی از نیروها اطراف محمـــد بودند. چند روز بعد گفتم محمـــد باید معاون گروهان شوی. قبول نمی کرد، با اسرار یه من گفت : به شرطی که سه شنبه ها تا عصر چهارشنبه با من کاری نداشته باشی! با تعجب گفتم : چطــور؟ با خنده گفت : جان آقای مسجدی نپرس! قبول کردم و محمد معاون گروهان شد. مدیریت محمد خیلی خوب بود. مدتی بعد دوباره محمد را صدا کردم و گفتم : باید مسئول گروهان بشی. رفت یکی از دوستان را واسطه کرد که من این کار را نکنم. گفتم : اگه مسئولیت نگیری باید از گردان بری! کمی فکر کرد و گفت : قبول می کنم ، اما با همان شرط قبلی! گفتم : صبــر کن ببینم. یعنی چی که تو باید شرط بذاری؟! اصلا بگو ببینم . بعضی هفته ها که نیستی کجا می ری؟ اصرار می کرد که نگوید. من هم اصرار می کردم که باید بگویی کجا می روی. بالأخره گفت. حاجی تا زنده هستم به کسی نگو، من سه شنبه ها از این جا می رم مسجد جمکــــران و تا عصر چهارشنبه بر می گردم. با تعجب نگاهش می کردم. چیزی نگفتم. بعد ها فهمیدم مسیر 900 کیلومتری دارخــوئیــن تا جمکـــران را می رود و بعد از خواندنن نماز امام زمـــان عجل الله تعالی فرجه الشریف بر می گردد. یکبار همراهش رفتم. نیمه های شب برای خوردن آب بلند شدم. نگاهی به محمــد انداختم. سرش به شیشه بود. مشغول خواندن نافله بود. قطرات اشک از چشمانش جاری بود. در مسیر برگشت با او صحبت می کردم. می گفت: یکبــــار 14 بار ماشین عوض کردم تا به جمکران رسیدم. بعد هم نماز را خواندم و سریع برگشتم. ...... 📚 کتاب یازهرا ╭─*═ঈ🇮🇷ঈ═*─╮  @shahidtoraji213 ╰─*═ঈ❤️ঈ═*─╯
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 والله ما هم پیدا نکردیم آقا روح الله ... ❤️ @shahidtoraji213