eitaa logo
شهید تورجی زاده🥰
401 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
2.5هزار ویدیو
28 فایل
«بسم الله الرحمن الرحیم» آقا محمد رضا خیلی فاطمه زهرا (ع) را دوست داشت گونه ای که پهلو و بازویش به عشق مادر کبود شد 😓و ترکش خورد آخرین باری که داشت می رفت جبهه سپرده بود برایش همسر پیدا کنن ولی شهید شد😓 برای همین خیلی از بخت های جوانان را باز کرده
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 موانع دیدار با عجل الله سخنران 🎤 ♡اللـ℘ـم‌؏ـجل‌‌لولیڪ‌الفـࢪج♡ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ زاده🚩 ╭─*═ঈ🇮🇷ঈ═*─╮  شهید تورجی زاده🥰 @shahidtorji
Atabak Abdollahi - Bas Kon Arbab.mp3
6.72M
بس که کشیده موی مرا شمر بی‌حیا تا باد می‌خورد به سرم درد می‌کند💔💔💔 الهی به موی رقیه عجل لولیڪ الفرج🤲🏻 شهید تورجی زاده🥰 @shahidtorji
🌸میگن کربلا را از حضرت رقیه علیه السلام بخواهید🖤 چونکه می‌دونه عقب موندن از قافله چی حسی داره 🚶🏻‍♂...♥️ 🚶🏻‍♀...♥️ |شهید|
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 چقدر شهید محسن حججی زیباست در حرم ✨ آقا محسن به آرزویت رسیدی خوش به حالت ♥️ شهید تورجی زاده🥰 @shahidtorji
بسم الله الرحمن الرحیم
🏴ماه محرم نوید به روایت خواهر شهید نوید... و غیر از پیراهن مشکی، رنگ دیگری نمی‌پوشیدی. چقدر محرم‌ها دلم برایت تنگ می‌شد. کم خانه می‌آمدی. وقتی می‌دیدمت با ذوق می‌آمدم سمتت و می‌گفتم: «به به آقا نوید، بیا ببینمت داداش گلم.» همیشه می‌گفتى: «حیفه از این فرصت محرم غافل بشیم. این روزا هرچی بیداری بکشیم بیشتر می‌بَریم!» تو بُردی نوید. بازی عاقبت به خیری را بردی. دل همه ما از نبودنت خون است؛ ولی خوشحالیم. برای خودت خوشحالیم. حالا وقتی به قاب عکست نگاه می‌کنیم، آرامش و رضایت را توی چشم‌هایت می‌بینیم. تو برای ما زنده‌تر هم شده‌ای. 🌹 📚برشی از کتاب شهید نوید خبرگزاری دفاع مقدس شهید تورجی زاده🥰 @shahidtorji
4_5911339295381129606.mp3
9.3M
🔊 | سبک 📝 دستای بستمو میبینی بابا 👤 حاج امیر 📌ویژه شهادت ☑️شهید تورجی زاده🥰 @shahidtorji
🌹زیارتنامه حضرت رقیه سلام الله علیها 🌹بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ 🌹اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ،عَلَیْکِ التَّحِیَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمینَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ خَدیجَةَ الْکُبْرى اُمِّ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِىِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِىِّ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقیّةُ النَّقیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الزَّکِیَّةُ الْفاضِلَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِیَّةُ، صَلَّى اللهُ عَلَیْکِ وَعَلى رُوحِکِ وَبَدَنِکِ، فَجَعَلَ اللهُ مَنْزِلَکِ وَ مَاْواکِ فِى الْجَنَّةِ مَعَ آبائِکِ وَاَجْدادِکِ، الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ، وَعَلَى الْمَلائِکَةِ الْحـافّینَ حَوْلَ حَرَمِکِ الشَّریفِ،وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ،وَصَلَّى اللهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّد وَآلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ. شهید تورجی زاده🥰 @shahidtorji
😭 دیدار پدر و دختری بعد ۶ سال... امروز معراج شهدا وداع دختر با پیکر پدرش شهید محمد اینانلو 🆔 شهید تورجی زاده🥰 @shahidtorji اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹️ آخه نگفتی دختری داری؟ گذاشتی، رفتی ... 🖤 به بهانه شام شهادت نازدانه ی ارباب نیمه شبه ...💔 یه دختری ... از خواب ناز پریده💔 (س)🥀 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥 اولین گناه! 👈🏻 چه زمانی شیطان بر انسان مسلط می‌شود؟ شهید تورجی زاده🥰 @shahidtorji
میگن هرچه شکرش را کنی صد برابر میشود 🌱...♥️ شکر رنگ چشمانم را کردم 😻 چرا از قهوه ای سبز نشد 😬🤣 شهید•
اینقدر از کربلا رفتنتان نگویید 💔 بعضی ها واقعا دلشون میگیره🖤 که چرا از این سی هزار تا ☘🍀 حسین ما را نخرید ♥️ •شهید•
1_211688273616044089.mp3
222.9K
به راستی کربلا کجاست؟ شهید تورجی زاده🥰 @shahidtorji
بسم الله الرحمن الرحیم
🏴زیارت خاصه امام حسن مجتبی (ع) ▪️السلام علیک یا ابن رسول رب العالمین ، السلام علیک یاابن امیر المومنین السلام علیک یاابن فاطمه الزهراء ، السلام علیک یا حبیب الله ، السلام علیک یا صفوه الله ، السلام علیک یا أمین الله ، السلام علیک یا حجه الله ، السلام علیک یا نورالله ، السلام علیک یا صراط الله ، السلام علیک یا بیان حکم الله ، ▪️السلام علیک یا ناصر دین الله ، السلام علیک أیها السید الزکی ، السلام علیک أیها البر الوفی ، السلام علیک أیها القائم الأمین ، السلام علیک أیها العالم بالتأویل ، السلام علیک أیها الهادی المهدی ، السلام علیک أیها الطاهر الزکی ، السلام علیک أیها التقی النقی ، السلام علیک أیها الحق الحقیق ، ▪️السلام علیک أیها الشهید الصدیق ، السلام علیک یا أبا محمد الحسن بن علی و رحمه الله و برکاته شهید تورجی زاده🥰 @shahidtorji
🏴 زندگی و شهادت کریم اهل بیت (ع) ◼️شهادت امام حسن مجتبی(ع) در روز هفتم و یا بیست و هشتم ماه صفر سال 50 هجری و در سن 47 سالگی رقم خورده است. ▪️امام پیش از شهادت چندبار مسموم شده بود، اما هر بار شفا می‌یافت. همسر بی‌وفای حضرت، یعنی جعده دختر اشعث بن قیس، زهری را که معاویه برایش فرستاده بود، با شیر مخلوط کرد و زمان افطار حضرت ایشان را مسموم کرد. معاویه به او وعده داده بود که صد هزار درهم پاداش او خواهد شد و او را به همسری یزید درخواهد آورد که البته به این وعده عمل نکرد. ▪️جناده بن ابی‌امیه می‌گوید: به محضر امام حسن علیه‌السلام رفتم؛ در حالی که تشتی مقابل ایشان بود و پاره‌های جگر آن حضرت میان تشت می‌ریخت. عرض کردم: چرا مداوا نمی‌کنید؟ فرمود: ای بنده خدا! مرگ را به چه چیز می‌توان علاج کرد؟ گفتم:انا لله و انا الیه راجعون. پس فرمود:رسول خدا (ص) به ما خبر داد که بعد از اودوازده امام خواهند بود. یازده نفر از آنان از فرزندان علی و فاطمه‌اند وهمه باشمشیر یا زهر شهید می‌شوند. و بعد گریست. ▪️از ایشان موعظه خواستم و ایشان مشغول سخن شد تا اینکه نفسش به شماره افتاد و رنگش زرد شد. در این حال، امام حسین وارد شد و برادر را در آغوش گرفت و او را بوسید. ایشان گریه می‌کرد و می‌فرمود: گریه‌ام از دو چیز است؛ فراق دوستان و هول زمان حساب. نقل است که امام حسن فرمود: گرچه فراق تو و دوستان و برادرانم بر من سخت است، اما خواهان رفتنم که جد خود رسول خدا و پدرم امیرالمومنین و مادرم زهرا و دو عموی خود حمزه و جعفر را ملاقات می‌کنم. ▪️سپس برای برادر خود وصیت کرد و سفارش اهل بیت و فرزندانش را به ایشان فرمود که برای ایشان پدری مهربان باش و وصیت فرمود که مرا در کنار رسول خدا(ص) دفن کن که من نسبت به آنان که بی‌اجازه در آنجا دفن شده‌اند اولی‌ترم و اگر آن زن مانع شد، نگذاری خونی بر زمین ریخته شود تا از آن چه بعد پیامبر از مردم کشیدم به ایشان شکایت کنم و بعد از این وصایا جان به جان آفرین تسلیم کرد. ▪️امام حسین(ع)، بدن برادر را غسل داد و کفن کرد و به سمت حرم رسول خدا برد. مروان بن حکم سراغ آن زن رفت و اورا تحریک کرد که مانع ازدفن امام شود. سپس او راسوار براسب خود کرده به نزد قبر پیامبر آمد و در حالی که بنی‌امیه و آل ابوسفیان همراهی‌اش می‌کردند، مردم را تحریک بر جنگ می‌کرد و می‌گفت: اجازه نمی‌دهم کسی را که دوست ندارم در خانه من دفن کنید. ▪️بعد از این، خود را از اسب به زیر انداخت و فریاد زد: بخدا تا یک مو در سر من است، اجازه نمی‌دهم او را اینجا دفن کنید. ▪️ابن عباس گفت: یک روز بر شتر سوار می‌شوی، یک روز بر استر و می‌خواهی نور خدا را خاموش کنی و با دوستان خدا بجنگی و بین رسول خدا و حبیبش حایل شوی. ▪️ناگهان آن زن دستور داد جنازه امام(ع) را تیرباران کردند؛ به طوری که گفته‌اند تا 70 تیر از جنازه ایشان بیرون کشیدند. بنی‌هاشم دست به شمشیر بردند که امام حسین(ع) با وجود وصیت برادر، مانع شد و فرمود: اگر وصیت برادرمم نبود، می‌دیدید چگونه بینی شما را بر خاک می‌مالیدم و او را نزد پیامبر دفن می‌کردم. ▪️سپس بدن مطهر را به بقیع بردند. امام حسین(ع)، بدن برادر را درقبر گذاشتند ▪️پیامبر اکرم فرمود: «وقتی فرزندم حسن را با زهر شهید کنند، ملائکه هفت آسمان بر او گریه می‌کنند و همه چیز حتی مرغان هوا و ماهیان دریا بر او می‌گریند. هرکه برای او گریه کند چشمش در روزی که همهء چشم‌ها کور می‌شوند ـ روز محشر ـ نابینا نمی‌شود و هرکس بر مصیبت او غمگین شود، روزی که همه دل‌ها اندوهگین است، غمناک نمی‌شود و هر که او را در بقیع زیارت کند، روزی که همه گام‌ها بر صراط می‌لرزد، قدمش استوار می‌ماند.» ▪️جلوه‌های مظلومیت حضرت بی‌شمار است. به عنوان نمونه در قضیه نبرد ایشان با معاویه، پس از اینکه برخی یاران ایشان و فرماندهان و سران قبایل به امام مجتبی(ع) خیانت کردند در ساباط مدائن لشکریان، در حالی که حضرت را متهم به مماشات با معاویه می‌کردند به خیمه ایشان حمله کردند، سجاده از زیر پایش و ردا از دوشش کشیدند و با عصایی که تیغ تیز مسموم داشت بر ران مبارکش زدند و ایشان را مجروح کردند. بعد از آن که راهی جز صلح برایش نماند، همان‌ها زخم زبان می‌زدند که تو مسلمین را خوار و ذلیل کرده‌ای. ▪️امام حسن (ع)بعد از صلح به مدینه رفت و در میان نکوهش اطرافیان، زخم زبان دوستان، عداوت دشمنان، از دست دادن بسیاری از یاران قدیم و شهادت ایشان به دست عمال معاویه، ناسزاگویی خطبا به امیرالمومنین(ع)، دوران سختی را سپری فرمود 📚منابع:ارشاد جلد 2/ شیخ مفید مقاتل الطالبین/ ابوالفرج اصفهانی منتهی‌الآمال جلد اول/ شیخ عباس قمی شهید تورجی زاده🥰 @shahidtorji
••📚🔗 [ ] قسمت دهم 🏴 شکه شدم!! خب حسام راست میگفت خدا میدید حتی اگر هیچکس نمیدید🤦🏻‍♂ عقلم میگفت که قبول کن خطا رفتی دلم ولی ...ساز مخالف میزد ...😔 دلم میگفت نیتت خیره کار خلافی قرار نیست بکنی !❌ قراره تهش ازدواج کنید! قصدت بد نیست که! حد و حدود نگه میدارین ولی امان از عقلم...🤯 ک بلند بلند داد میزد داری اشتباه میکنی... حسام یکم دیگه هم باهام حرف زد و بعد حاج آقا صداش زد و اونم با چهره ای که مشخص بود اصلا راضی نیست بحث رو نصفه ول کنه رفت... و من هیج نفهمیدم که چه طوری رسیدم توی اتاقم و گوشی به دست گرفتم و خیره ی پیام های پی در پی هستی شدم📲 〰❁🍂❁🖤❁🍂❁〰 شهید تورجی زاده🥰 @shahidtorji
••📚🔗 [ ] قسمت یازدهم 🏴 هستی اون شب خیلی از دستم دلخور شده بود کلی پیام داده بود که جواب نداده بودم نگران شده بود و بعد که سین کرده بودم فوق العاده ناراحت و دلخور...🤦🏻‍♂ میدونسم که غلطه کارم ولی نمیتونسم خودمو قانع کنم! یه صدایی همش تو سرم میگفت این دختر بهت وابسته شده چه بلائی سرش میاد اگه یهو کات کنی؟! مگه قراره چی کار کنی؟ فقط صحبت میکنید فقط درد و دل فقط مشورت کمکش میکنی بهتر تصمیم بگیره هردو مومن و مذهبی هستین پس اشکالش چیه (ادمین:امان از مکر شیطان!!!!😒) و خلاصه اون شب با همین حرفا خودم و قانع کردم و کلیم با هستی حرف زدم تا باهام آشتی کرد ... رفته رفته قُبح(=زشتی) خیلی کارا واسمون ریخته شد استیکر هایی که واسش میفرستادم 😍😘🔞 گیف هایی که واسم میفرستاد ‌‌‌ اوایل سرخ میشدم ولی بعد برام عادی شد ... و حتی ...لذت بخش!!!⛔️ همش با خودم میگفتم من فقط به خاطر هستی حاضرم گناه کنم ولاغیر 😵 فقط تو این موضوع گناه میکنم و کار غلط اونم چون میدونم تهش مال همیم... کار دوتا آدم مذهبی رسیده بود به رد و بدل گیف ها و استیکرها و فیلم های منفی هجده 🔞 فیلم هایی که حتی تصورشم نمیکردم یه روزی نگاشون کنم حالا شده بود یه بخشی از زندگیم دیگه عملا بین من و اون دختر نامحرم هییچ پرده و حجابی نبود...🔥 جوری باهم صحبت میکردیم که انگار محرمیم و زن و شوهر ...❌ شهید تورجی زاده🥰 @shahidtorji
بسم الله الرحمن الرحیم