💚
اگر گریان به دیوارِ حرم
تکیه نمیدادم
کدامین کوه طاقت داشت
این حالِ پریشان را ... ؟!
💚💚💚
#پنـاه_دلـم🌱
#حرم_حضرت_شاهِچــراغ
@shahid1384torji
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ولی خب
ما که یادمون نمیره
نیستی حاجی:)💔🖐🏿...!!
#یک_و_بیست
#مرکبِحسینیپسند
#باباحاجے
@shahid1384torji
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دوست_شهید_من
🌹خاطره ای از سردار #شهیدحاج_حسین_خرازی❤️، وقتی در محاصره اروند اسلحه و مهماتی نمانده بود...
@shahid1384torji
〰♥️
دل تنها نردبانی است که
آدمی رابه آسمان میرساند
و تنها وسیله ایست
که خدا را در می یابد..
#شهیدچمران
@shahid1384torji
〰🦋
تکان میخوری بگو یا صاحب الزمان.
می نشینی بگو یا صاحب الزمان.
برمیخیزی بگو یا صاحب الزمان.
صبح که از خواب بیدار میشوی مؤدب بایست و صبحت را با سلام به امام زمانت شروع کن و بگو آقا جان دستم به دامانت خودت یاری ام کن.
شب که میخواهی بخوابی اول دست به سینه بگذار و بگو "السلام علیک یا صاحب الزمان" بعد بخواب.
شب و روزت را به یاد محبوب سر کن که اگر اینطور شد، شیطان دیگر در زندگی تو جایگاهی ندارد، دیگر نمیتوانی گناه کنی، دیگر تمام وقت بیمه امام زمانی.
امیرالمؤمنین(ع)فرموده است: "که در حیرت دوران غیبت فقط کسانی بر دین خود ثابت قدم می مانند که با روح یقین مباشر و با مولا و صاحب خود مأنوس باشند."
#آیتاللهبهجت
@shahid1384torji
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚
ای وای من، کاش با فلانی دوست نمیشدم
#قرآن_کریم؛ سوره فرقان﴿۲۸,۲۹﴾
#تلنگــــــرانه🌱
@shahid1384torji
Kabotare haram(3).mp3
14.46M
🔊 #صوتی
▫️ تنظیم #استودیویی
📝 کبوتر حرم
👤 کربلایی #حسین_طاهری
📌 #امام_حسن
👌 #پیشنهاد_دانلود
✅@shahid1384torji
یار مهربان.mp3
3.12M
🔊 #صوتی ؛ #پادکست
📝 یار مهربان
👤 استاد #عالی
🔖 #روزشمار_نیمه_شعبان ؛ ۲۸ روز تا سالروز میلاد منجی عالَم
✅ @shahid1384torji
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گردان تک نفره!
بازسازی صحنههایی از رشادت شهید عبدالرسول زرین در برابر تانکهای عراقی.11اسفند سالروز شهادت شهید عبدالرسول زرین🌴
تک تیراندازی که بیش از سه هزار بعثی رو به هلاکت رسوند.
@shahid1384torji
کاش گناهان🌪
ما هم
مثل گناهان شهدا
(ترک نماز شب و دیر شدن نماز اول وقت)
بود!💔
@shahid1384torji
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ_تصویری
دروغگویی مایه ذلت
#دروغگویی
🍃🍃🍃✨✨✨🍃🍃🍃
🌹 کانال درس اخلاق🌹
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️
🆔 @shahid1384torji
🔆علائم شیعه واقعی
🌿🌹🍃🌹🍃🌹🌿
🔻عدهای آمدند و در خانه حضرت سجاد علیه السلام را کوبیدند. خادم حضرت گفت: «کیست؟» گفتند: «از شیعیان آقا هستیم و از راه دور آمدهایم». حضرت سجاد علیه السلام فرمودند: «کَذِبوا وَلله؛ به خدا قسم! اینها دروغ میگویند». حالا شما قضاوت کنید که آیا کسی که کلاهبرداری میکند، یا ربا میخورد، یا در مجالس بیبند و باری شرکت می کند، یا بدون حجاب شرعی رفت و آمد میکند، یا هزار خلاف شرع دیگر انجام میدهد، آیا ضرر به تشیعش نمیزند؟ آیا او میتواند بگوید من از شیعیان شما هستم؟!
درباره امام رضا علیه السلام وارد شده است که عدهای از ایران خواستند خدمت حضرت برسند. بعد از در زدن، به خادم حضرت گفتند: «ما از شیعیان حضرت هستیم». امام اجازه ورود ندادند، تا شصت روز اینها میآمدند و همین را میگفتند و حضرت اجازه نمیدادند. روز آخر، کلامشان را عوض کردند و گفتند: «ما از محبان و دوستداران حضرت هستیم». حضرت خود، به استقبالشان رفتند و از آنها پذیرایی گرمی کردند؛ سپس به خادمشان فرمودند: «شصت بار به منزل آنها برو و از طرف من به آنها سلام برسان». بله؛ سلمان فارسی از شیعیان بود، رشید هجری از شیعیان بود، اویس قرنی و میثم تمّار و کمیلبن زیاد نخعی از شیعیان بودند؛ ولی کدام آثار شیعه در ما هست؟ اگر کسی میگوید: «من شیعه علی علیه السلام هستم»؛ یعنی آنجا که علی علیه السلام پا گذاشته، پا گذارد.
🌸منبع: گفتارهای آیت الله ناصری🌸
☆○°°°○°°°○🌿🌺🌿○°°°○°°°○☆
@shahid1384torji
🚨 انتشار به مناسبت درگذشت مادر شهید علی شفیعی | ماجرای مادر شهیدی که سردار سلیمانی از سوریه با او تماس میگرفت!
🔻 سردار حسنی در گفتگو با «بنیاد مکتب حاج قاسم» :
شهید سلیمانی دفترچه تلفنی به همراه خود داشت که در آن شماره حدود ۱۵۰ خانواده شهید لیست شده بود و برخیروزها با چندتایشان تماس می گرفت.
ارتباط حاج قاسم با بعضی مادران شهدا، خیلی خاص بود. نسبت به مادر شهید «علی شفیعی» هم همین احساس را داشت.☝️
🔺 گاهی حتی از سوریه به او زنگ میزد و صحبت می کرد. مادر شهید شفیعی میگفت: «حاج قاسم نیمه شب از سوریه زنگ می زند و با هم صحبت میکنیم. بعد میگفت: حالا دیگر خستگی ام رفع شد و به آرامش رسیدم. مادر! دیگر برو بخواب .»
این مادر، دیگر هیچ کس را ندارد. به همین دلیل، سردار سلیمانی هر وقت به کرمان می آمد، همیشه به ایشان سر می زد.🌹
@shahid1384torji
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 دانلود سلسله #کلیپ با موضوع
#گناه_چیست_توبه_چگونه_است
📌 قسمت ششم: " امر و نهی خدا "
👤 استاد #پناهیان
🔹 بدونِ برنامهریزی نمیشه دینداری کرد...
⭕️ویژهٔ #خودسازی جهت تعجیل فرج
📥 دانلود با کیفیت بالا
✅@shahid1384torji
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌕 چرا محبت خدا را فراموش میکنیم؟
🌱 با دیدن کلیپ یک لذت جدید و عمیق را تجربه کنید
@shahid1384torji
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥موشنکمیک«اوایلدههنود»
🔺روایتی از رزمندگان مدافع حرم و حضور شهید حاج قاسم سلیمانی در میدان نبرد مقابل داعش
🆔@shahid1384torji
#داداش رضا
#ازسفیرابلیس_تاسفیرپاکی
این بود که یکی برام از خدا بگه...
#قسمت چهارم
بزرگترین چیزی که آرومم میکرد قران بود...فقط دوست داشتم قران بخونم...همه چیم شده بود قران و خدا.هر حرفی جز خدا ناراحتم میکرد...دوست داشتم از خدا بگم و بشنوم.خیلی پشیمون بودم...تصمیم گرفتم برم مسجد اما خودمو لایق مسجد رفتن نمیدونستم.چندبار خواستم لباس بپوشم اما
دوباره پشیمون شدم و نمیرفتم...
اصال نمیدونستم چمه...
میخواستم باور کنم خدا هست اما ذهنم نمیپذیرفت...
همش میگفتم اگه خدا بود پس چرا من انقدر کج رفتم...چرا کمکم نکرد...خدا اصال وجود نداره.
همه اینا الکیه...
قرانم یه شاعر نوشته...
میرفتم تو سایت های آدمای بی خدا و تموم حرفاشونو میخوندم...اونا هم میگفتن خدا نیست و
همه این چیزا ساخته ذهنه و آدما دوست دارن خدا باشه تا اروم باشن...
یعنی هیچ جوره باورم نمیشد خدا هست
یه سری کارهای اشتباه کردم که نمیدونم بگم یا نه...مثل کوبیدن قران به سر خودم و چند بارم
خودمو زدم و ... نمیتونم بگم...چون ممکنه درست نباشه...
اما یه حالت های روحی بدی داشتم...
یه حسی بهم میگفت نیست...یه حسی میگفت هست و منم مونده بودم حرف کدومو باور کنم...
اون صدایی که بهم میگفت خدا نیست همیشه استدالل میاورد که این همه آدم دارن زندگی میکنن
انقدر براشون مهم نیست بعد اونوقت تو میگی خدا ؟
اینا همه چرت پرته.خدا کجا بود بابا...
ماها موجودات تک سلولی هستیم که یهویی درست شدیم و تهشم اینجاییم...
اما یه حسی بهم میگفت : اون تک سلولی رو کی افرید پس...
کال یه جنگ درونی در وجودم به وجود میومد که من روز به روز داشتم دیوانه تر میشدم...
دیگه خیلی داغون بودم...
حالم خیلی بد بود...
افتادم گوشه خونه و رسما شب و روزم شده بود اضطراب...از یه طرف منتظر رای دادگاه بودم و از طرفی نیاز داشتم به کسی تکیه کنم...اما کی ؟
هیشکی نمیتونست کمکم کنه...
نماز میخوندم...اما اخر نماز یا خودمو میزدم یا مهر نماز رو میکوبیدم به دیوار یا پرتش میکردم تو
کوچه...
کال مخم پر از فکر و صدا بود...داشتم دیوانه میشدم از دست خودم...
از طرفی میگفتم خدا هست ...از طرفی میگفتم خدا نیست...
قران میخوندم و میگفتم خدا هست...اما تو گوگل سرچ میزدم سایت های بی خدا میگفتن قران کلی
مشکل توش داره و اینو یه شاعر عرب زبان نوشته .این کتاب از خدا نیست.اینا همه ساخته ذهنه
ماست ...
یهو یه اتفاقی در من افتاد...
من یه آ ینه داشتم...
اونو اوردم جلوم و سعی میکردم به چشم ها و مو ها و لب و ابروی خودم نگاه کنم و بعدشم به
دست و پای خودم نگاه میکردم و میگفتم: رضا اینارو کی درست کرده؟
یهو مخم هنگ میکرد...
اون صدایی که بهم میگفت خدا نیست هیچ جوابی براش پیدا نمیکرد...
بار ها پیاز و خیار و سیب زمینی و توت فرنگی و لوبیا رو میریختم رو بشقاب و میاوردم نگاشون
میکردم و سعی میکردم فکر کنم...
و اینجا بود که استارت وجود خدا در من شکل گرفت...
بارها به صورت و چشمای خودم نگاه میکردم و میگفتم : اینا الکی نیست... یکی درستشون کرده...
از اونجا بود که فهمیدم یه راز و یه حقیقتیه که من نمیدونم...رفتم قبرستون و خاک ریختن مرده هارو نگاه میکردم و میگفتم اینا کجا میرن؟؟؟؟
بعدشم میومدم خونه و مدام قران میخوندم...حتی موقع خواب هم قران گوش میکرداما یهو یه مشکلی پیش اومد....به نظرت اون مشکل چی بود؟بذار کمی راهنماییت کنم...یه سوال:
قبول داری آدم یه کار اشتباه رو مدام انجام بده بعد یه مدت براش عادت میشه و همش انجام میده؟
خب منم همین بودم...وقتی مهر سال ۱۳۹۳ رسید از خودم پرسیدم :رضا ؟ مگه نمیگی خدا هست...خب...
این خدا تو قران اومده گفته فالن کارو اصال نباید انجام بدی...خب تو که همش تو این سایتا میپلکی...
وقتی خواستم این کارامو بذارم کنار تازه فهمیدم به همین سادگی ها هم که فکر میکردم نیست...بخاطر همین تو سایتم مهر سال ۱۳۹۳ یه دوره چهل روزه گرفتم و گفتم هر کی میخواد گناه نکنه بیاد ثبت نام کنه...
عجیب بود...من فکر نمیکردم سایتمو کسی میخونه...اما وقتی دوره گذاشتم ۲۰۰ نفر ثبت نام کردن !
تو اون دوره چهل روزه که خودمم برگزار کردم متاسفانه روز پونزدهم پام لغزید ... وقتی اینو به بچه
ها گفتم خیلی ناراحت شدن و گفتن رضا کم نیار ادامه بده...من خیلی تالش میکردم اما نمیشد...اصال نمیشد...
باز دوباره برای خودم دوره برداشتم و باز هم نشد...بعدش باز بلند شدم و باز هم خوردم زمین...تو
سایت ها دنبال فرمول های ترک گناه میگشتم اما نمیشد...اصال نمیشد...هیچ راهی نبود...فکر میکردم نمیشه...سایتمو تصمیم گرفتم حذف کنم.
بعدش دوباره شروع کردم باز دوباره برای خودم دوره برداشتم و باز هم نشد...بعدش باز بلند شدم و باز هم خوردم زمین...تو سایت ها دنبال فرمول های ترک گناه میگشتم اما نمیشد.ادامه دارد...
@shahid1384torji