eitaa logo
📢 کانال شهید مدافع دکتر زارع
54 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
853 ویدیو
23 فایل
📵کپی مطالب کاناڵ تنها با: 🌱یڪ صلوات🌱 بࢪاے سلامتی و ظهوࢪ ♡امام زمان(عج)♡ 📮سواڵ ونظࢪات به‌صوࢪت‌ ناشناس👇🏻 http://unknownchat.b6b.ir/3414 💌شࢪایط تبادڵ،تبلیغ و 🆔 ادمین👇🏻 @tabadolsh
مشاهده در ایتا
دانلود
📢 ‼️ ⭕️ یازده سال حقوق یک کارگر، هدیه فرح پهلوی به موسسه موسیقی ونیز در ایتالیا 💢طبق سند محرمانه‌ی پهلوی، در سال ۵۵ فرح پهلوی در یک فقره مبلغ ۶۰۰۰ دلار به موسسه‌ی موسیقی ونیز اهدا کرد. مبلغی معادل یازده سال حقوق یک کارگر در آن سال...! 🏷 سند محرمانه‌ی وزارت فرهنگ و هنر پهلوی، ۲۳ آبان ۱۳۵۵ 📲دوستانتون رو به کانالمون دعوت کنید تا با همراهی بیشتر شما پست ها بیشتر بشه. ┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄ @shahidzareh👈🏻لینک
⭕️ اروند را به این‌ها بدهید! 📌 بر اساس توافق و قواعد بین‌المللی قرار بود تا اروندرود بین ایران و عراق تقسیم شود، اما انگلیسی‌ها به رضاشاه فشار آوردند و گفتند «برای این‌که عراق عضو پیمان سعدآباد شود، شما باید در مورد اروند کوتاه بیایید». باقر کاظمی، وزیر وقت امور خارجه‌ی ایران در خاطراتش می‌گوید: ”ما نزد رضاشاه رفتیم، نوری‌سعید وزیر عراق آمد و گریه و زاری کرد که «بگذارید این اروند مال ما شود. شما دریای فارس و دریای عمان را دارید، اما ما هیچ چیز نداریم» رضاشاه گفت: «خب اروند را به این‌ها بدهیم»... گویا از جایی به رضاخان فشار آورده بودند...“ 📲دوستانتون رو به کانالمون دعوت کنید تا با همراهی بیشتر شما پست ها بیشتر بشه. ┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄ @shahidzareh👈🏻لینک
🔹یک عده میگویند زمان پهلوی مردم در رفاه و خوشحالی بودند و فقیر در جامعه کم بود و... بد نیست این خاطرات اسدالله علم را مرور کنیم: ✏️...سـواری زیبایـی بـود. آرزو کـردم ای کاش تنهـا نبـودم! دو کامیـون در جـاده فرح آبـاد تصـادف کـرده بودنـد و ترافیـک (شـده بـود و راه) را حسـابی بنـد آورده بودنـد. صبـر کـردم و در ایـن فاصلـه، نگاهـی بـه زندگانـی مـردم ایـن بخـش تهـران انداختـم. تمـام خیابان هایـی کـه بـه بـزرگراه میخورنـد، کثیـف و خاکـی هسـتند... صبـح زود بـود و پلیــس راهنمایــی هنــوز ســر کار نیامــده بــود؛ ولــی یــک پلیــس تنهـا کـه پی در پـی سـیگار میکشـید، بـاد در غبغـب انداختـه بـود و چنـان بـا مـردم رفتـار میکـرد کـه گویـی پادشـاهی اسـت در حضـور رعایایـش! چنـد مـرد و (چند) زن چـادری بـا بغچه هـای زیر بغل از حمام عـازم خانـه بودنـد. ... گروهـی بچـه دور هـم جمـع بودنـد. دخترهـا همگـی چـادر بـر سـر داشـتند. طبقـات بـالای جامعـۀ مـا هرگـز چنیـن سـاعتی از خـواب بیـدار نمیشـوند، دخترهایشـان هـم چـادر سرشـان نمیکننـد. ِ مـردم دور چـرخ لبوفروشـی ازدحـام کـرده بودند. در گوشـۀ خیابـان، چنـد سـگ ولگـرد و چنـد بچـۀ لخت و عـور لا به لای زباله هـا می لولیدنـد... سـربازان وظیفه با سـرهای تراشـیده، شــلوارهای بدقــواره و پوتین هــای بی ریخــت، در کنــار خیابــان قــدم میزدنــد و ظاهرا از تعطیــل (تعطیلــی) صبــح جمعه شــان لــذت میبردند. هــم کســالت آور بــود و هــم غم انگیــز؛ صحنــه ای از جامعـۀ رو به توسـعه ... هیـچ مقـدار خوشبینـی، زندگـی را در ایـن خیابانهــا تغییــر نمیدهــد. 📎گفت و گوهای من و شاه، اسدالله علم، جلد۱، صفحه ۱۷۸،۱۷۹ 📲دوستانتون رو به کانالمون دعوت کنید تا با همراهی بیشتر شما پست ها بیشتر بشه. ┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄ @shahidzareh👈🏻لینک
17.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📚خاطرات رضاخانی 🎞این قسمت: مهمانی با عشایر! 📲دوستانتون رو به کانالمون دعوت کنید تا با همراهی بیشتر شما پست ها بیشتر بشه. ┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄ @shahidzareh👈🏻لینک