eitaa logo
شهید هادی ذوالفقاری....♡
468 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
38 فایل
خـوش اومدی رفیـق💚 دع‌ــوت شـده‌ی خـاصِ شهدا هستی..😍🌱 {کانال شهید مح‌ـمّدهادی ذوالفقاری♡} ✅خادم کانال جهت تبادل: ↬ @Ghaf_sin120 ✅ارتباط با مدیر کانال ↬ @Nazanin_hbi ___________ 🌴تاسیس.1400/2/7 ◆ @shahidzoalfaghari
مشاهده در ایتا
دانلود
'🕯🍂' شهادٺ امام حسݩ عسڪری (؏) محضࢪ حضࢪت ولے عصࢪ (عج الله) و تمامے شیعیاݩ تسلیٺ باد.
🍂🦋🍂 🦋🍂 🍂 ° ساده‌پوش‌بود‌ ° دو‌تا‌پیراهن‌بیشتر‌نداشت. ° گاهےاوقات‌ما‌اعتراض‌مےڪردیم ° و‌مےگفتیم: خب! ° یہ‌دست‌لباس‌نو‌بگیر ° اینا‌خیلے‌ڪهنہ‌شده... ° مےگفت: دلیلےنداره... ° همین‌ڪہ‌تمیز‌و‌مرتب‌باشہ،خوبہ ° هنوز‌قابل‌استفاده‌است... ♥️
من دلم رابه جنگ نفس فرستاده اَم.... وعاقبتش را به شهادت تعیین کرده اَم
🦋•♡ استاد پناهیان‌ مےگفـٺ: حٰالتونو بد ڪنید؛ ا‌ز ترس‌ قیامٺ ، گـناه‌ و... بعد‌ برید‌ در‌ خونه خــدا با حال‌ خوب‌ برگردید! خیلےراستہ!
همسرش می گفت: برگه ماموریتش را امضاء نکرد تا نگویند مدافعان حرم برای پول می روند آرامش امروزمان را مدیونشان هستیم
📌پسرک فلافل فروش قسمت سی و دوم هادی پريد تو حرف من و گفت: دارم تو دبيرستان دکتر حسابی غير حضوری درس می خوانم. چند واحد از سال آخر دبيرستان مانده بود كه به زودی ديپلم می گيرم.ُ خيلی خوشحال شدم و گفتم: الحمدالله، خيلی خوبه، خب برو دنبال دانشگاه. برو شركت كن. مثل خیلی بچه های ديگه. هادی گفت: اينكه اومدم با شما مشورت كنم به خاطر همين ادامه تحصيله، حقيقتش من نميخوام برم دانشگاه به چند علت. مگه ما چقدر دكتر و مهندس ومتخصص می خوايم. اين همه فارغ التحصیل داريم. پس بهتره يه درسی رو بخونم كه هم به درد من بخوره هم به درد جامعه. در ثانی اگر ما دكتر و مهندس نداشته باشيم، می تونيم از خارج وارد كنيم. اما اگه امثال شهيد مطهری نداشته باشيم، بايد چی كار كنيم. تا آخر حرف هادی را خواندم. او خيلی جدی تصميم گرفته بود وارد حوزه شود. برای همين با من مشورت می كرد. هادی ادامه داد: ببين من مدرك دانشگاهی برايم مهم نيست. اينكه به من بگن دكتر يا مهندس اصلا برام ارزش نداره. من می خوام علمی رو به دست بيارم كه لااقل برای اون دنيای من مفيد باشه. از طرفی ما داريم توی مسجد وبسيج فعاليت می كنيم هرچقدراطلاعات دينی ما كاملتر باشه بهتر می تونيم بچه ها و جوانها رو ارشاد كنيم. می دانستم که بيشتر اين حرفها را تحت تأثير سيد علی مصطفوی می زد. زمانی که سيد علی زنده بود اين حرفها را شنيده بودم. هادی هم بارها در حوزه ی علميه ی امام القائم (عج)به ديدن سيد علی می رفت. از وقتی سيد علی از دنيا رفت، هادی انسان ديگری شد. علاقه به حوزه ی علميه از همان زمان در هادی ديده شد. 🔰ادامه دارد ...🔰
📌پسرک فلافل فروش قسمت سی و سوم حرفی نداشتم بزنم. گفتم: هادی، ميدونی درس های حوزه به مراتب از دانشگاه سخت تره❓ ميدونی بعدها گرفتاری مالی برات ايجاد ميشه؟ اگه به فكر پول هستی، از فكر حوزه بيا بيرون. هادی لبخندی زد و گفت: من همه شغلی رو امتحان كردم. اهل كار هستم و از كار لذت می برم. اگر مشكل مالی پيدا كردم، ميرم كار می كنم. ميرم يه فلافل فروشی وا ميكنم❗ خلاصه اون شب احساس كردم كه هادي تحقيقاتش رو انجام داده و عزمش رو برای ورود به جمع شاگردان امام صادق جزم كرده. فردا صبح با هم به سراغ مسئول حوزه ی علميه ی حاج ابوالفتح رفتيم. مسئول پذيرش حوزه سؤالاتی را پرسيد. هادی هم گفت: 23 سال دارم. پايان خدمت دارم و ديپلم هم به زودی می گيرم. بعد از انجام مصاحبه به هادی گفتند: از فردا در كلاسها شركت كنيد تا ببينيم شرايط شما چطور است. هادی با ناراحتی گفت: من فردا عازم كربلا هستم. خواهش ميكنم اجازه بدهيد كه... مسئول حوزه گفت: قرار نيست از روز اول غيبت كنيد. بعد از خواهش و تمنای هادی، با سفر كربلای او موافقت شد. 🔰ادامه دارد ...🔰
جهان دࢪ حسࢪٺ آیینہ ماندھ سٺ گࢪفٺآࢪ غمۍ دیࢪینہ ماندھ سٺ شب سࢪدے سٺ بۍ ٺۅ بۅدن ما بگۅ ٺا صبح چند آدینہ ماندھ سٺ؟ اگـه دݪٺ خواست ڪمۍ بیشٺࢪ از امام زمان بدۅنۍ بزن ࢪۅ پیۅسٺن..."! اگہ هم دݪٺ نخۅاسٺ باهاش آشنا بشۍ حࢪفۍ نیسٺ✨🌼 ›» میخۅام امامم ࢪۅ بشناسم....:) ›» نمیخۅام بشناسم...؛!
اگـه میخوایـــن بدونین چــرا امام با چاه درد ودل نکــــرد....؟ بـه کـانال زیر بپیوندیـد 🤍
این همه لاف زن و مدعی اهل ظهور پس چرا یار نیامد که نثارش باشیم؟ سالها منتظر سیصد و اندی مرد آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم اگر آمد ، خبر رفتن ما را بدهید به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم💔