eitaa logo
【راه‌احمد‌‌ راه‌جهاد】
582 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
266 ویدیو
3 فایل
جان را می‌ستایی از ما. ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌ •|برای‌حرفاتون @lobnan_313
مشاهده در ایتا
دانلود
ђ๏รภค: طنز_جبهه طلبه های جوان👳آمده بودند برای بازدید👀 از جبهه 0⃣3⃣نفری بودند. شب که خوابیده 😴بودیم دوسه نفربیدارم کردند😧 وشروع کردند به پرسیدن سوال های مسخره و الکی!😜 مثلا میگفتند: آب چه رنگیه برادر؟!😐 عصبی شده بودم😤. گقتند: بابابی خیال!😏 توکه بیدارشدی حرص نخور بیا بریم یکی دیگه رو بیدار کنیم!😎 دیدم بد هم نمیگویند😍😂☺️ خلاصه همین طوری سی نفررابیدارکردیم!😅😉 حالا نصف شبی جماعتی بیدارشدیم و همه مان دنبال شلوغ کاری هستیم!😇 قرار شد یک نفر خودش را به مردن بزند و بقیه درمحوطه قرارگاه تشییعش کنند!😃😄 فوری پارچه سفیدی انداختیم روی محمد رضا و قول گرفتیم تحت هرشرایطی 😶خودش رانگه دارد! گذاشتیمش روی دوش🚿بچه ها و راه افتادیم👞 گریه و زاری!😭😢 یکی میگفت: ممدرضا ! نامرد چرا رفتیییی؟😱😭😩 یکی میگفت: تو قرار نبود شهید شی! دیگری داد میزد: شهیده دیگ چی میگی؟ مگه توجبهه نمرده! یکی عربده میکشید😫 یکی غش می کرد😑 در مسیر بقیه بچه ها هم اضافه➕میشدند و چون از قضیه با خبر نبودند واقعا گریه 😭و شیون راه می انداختند! گفتیم برویم سمت اتاق طلبه_ها جنازه را بردیم داخل اتاق این بندگان خدا که فکر میکردند قضیه جدیه رفتند وضو گرفتند و نشستند به قران 📖خواندن بالای سر میت در همین بین من به یکی از بچه ها گفتم : برو خودت رو روی محمد رضا بینداز ویک نیشگون محکم بگیر☺️😂 رفت گریه کنان پرید روی محمد رضاوگفت: محمد رضا این قرارمون نبود😩 منم میخوام باهات بیااااام😭 بعد نیشگونی 👌گرفت که محمد رضا ازجا پرید وچنان جیغی کشید😱که هفت هشت نفر از بچه ها از حال رفتند! ماهم قاه قاه میخندیدیم😬😂😂😂😅 .....خلاصه آن شب با اینکه تنبیه 👊سختی شدیم ولی حسابیی خندیدیم راه احمد ❤️ راه جهاد ❤️ @shahiid_313
سلام بیدار هستید !؟!
می خواستم نظرتون درباره روضه هر شب بدونم ببینم بزاریم یا نه !؟ لطف کنید در حرف ناشناس بگید 😊
بهـ نــام خــــــــالقِ احــــــــــــمَـــد......((:
9.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تولد‌رهبرمونه😍 خلایق‌درحیرتندو‌جای‌حیرت‌است‌الحق.. که‌مه‌رابرزمین‌بینندو‌مه‌برآسمان‌باشد🌙 『🌙 @Gordane118 ○°.』
(فرهنگی) اسلحه‌نمۍخواد اسلحه‌اتـــ رو‌باید‌تـو پرورش‌بدۍ که‌بتونۍ‌تـودنیاۍمجازی بـا‌دشمن‌واقعی‌بجنگۍ توجبهه‌خودۍ‌نه‌اینکه‌گل‌به‌خودۍبزنی جنگــ این‌روزا‌ نه‌علافـــ تـو‌فضاۍمجازی.... @shahiid _313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نام خدای مهدی عج # *قلبم_برای_تو* 🔮 -وابییی اقا میلاد عالیه این عکس😊 -قابل شما رو نداره 😉 -کلی خاطره برام زنده شد... -اوخییی تین پسره که دستشو تو عکس گرفتم...چه قدر مظلوم و بانمک بود اون موقع...الانم میشناسیدش؟! -کی؟! اها سهیل رو میگین...چند ساله ندیدمش ولی مامانم چند روز پیش خونشون رفته بود... -ارررره...اسمش سهیل بود...همش اذیتش میکردین شما😀 -آرررره..یادش بخیر...حقش بود ولی 😁 . . یه سری دیگه از حرفامون رو زدیم و تو پذیرایی پیش خانواده ها رفتیم و حرفهای نهایی رو زدیم... قرار شد یک ماه دیگه یه عقد خصوصی انجام بدیم و یه مدت بعدش جشن بگیریم... اصلا باورم نمیشد به همین راحتی دارم عروس میشم و همه چیز به این زودی داره جور میشه😊 شاید از برکت شهدا باشه 😊 . 🔮از زبان سهیل . چند روز درگیر خودم بودم و کتاب ها رو خوندم... حس میکردم هنوز خیلی چیزا از شهدا نمیدونم و هنوز خیلی عقبم... کارم شده بود روز و شب خوندن وصیت نامه و زندگی نامه ی شهدا... بعد از چند روز دانشگاه رفتم و مستقیم رفتم دفتر بسیج پیش بچه ها... -به به آقا سهیل...کجایی داداش؟! پیدات نیست چرا؟! -سلام..هستیم گوشه کنار...زیر سایه شما☺ -شما آقایی...اتفاقا خوب شد اومدی...امروز میخواستم بهت زنگ بزنم...یه کاری باهات داشتم -اره دیگه...مگر اینکه کاری داشته باشین به ما زنگ بزنین 😀 -دستت درد نکنه دیگه...خودت که میدونی چه قدر سر ما شلوغه.. -میدونم...شوخی میکنم برادر...خب حالا چیکار داشتین؟! -مسعود رو که میشناختی؟؟ مسئول دفاع مقدسمون؟! -آره آره...خب چی شده؟! -هیچی...ترم آخره و سرش شلوغه گفته نمیتونه به کارا برسه...میخواستم بگم تو جایگزینش میشی؟! -من؟!😯اخه من که چیزی بلد نیستم😕 -اشکال نداره...یاد میگیری دیگه کم کم...ما هم که هستیم -آخه من کجا و دفاع مقدس و شهدا کجا؟!😕 -من مطمئنم شهدا دوستت دارن... -آخه... -دیگه آخه و اما نیار دیگه... -باشه...پناه بر خدا...😕😕 . اومدم تو حیاط دانشگاه و داشتم قدم میزدم که دیدم باز اون خانم داره با دوستش راه میره...رفتم جلو... دیگه باید حرفم رو میزدم... دیگه صبر کردن و موندن بسته... رفتم جلو و دلم رو به دریا زدم... . -سلام -😐..باز هم شما؟! شما دست بردار نیستین،؟ -ببخشید...اصلا من قصد مزاحمت ندارم...ولی حرفم رو باید بزنم...