eitaa logo
شهداء گمنام چهکند
129 دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
10 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸بسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 ❣هر روز صد صلوات هدیه ❣به روح پاک و مطهر همه شهدا ❣برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انشاءالله هدیه به روح پاک و مطهر صلوات❤️ سردار شهید
34.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سفر به سرزمین رازهای عاشقیِ اروند، شاهدِ خروشانِ ایثارهایِ بی‌صدا... اینجا به وسعتِ دمشق و کربُ‌بلا و ایران.. اندوه جاری‌است. اروندْ هر چیزی را که در مسیرش باشد می بَرَد، حتّی دل راـ... (قسمت سوم) . .
5.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ارسال سلاح توسط سردار به فلسطین از جایی که فکرش را هم نمی‌توانید بکنید!
اعتبار آدمها به حضورشان نیست به دلهره ای است که در نبودشان احساس میشود ☘بعضی از نبودنها را هیچ بودنی پُر نمی کند 🌹 روزتان شهدایی
12.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 نماهنگ جان ایران 🇮🇷 بمناسبت شهادت سرداررشید اسلام شهید محمدرضا زاهدی مرکز تدوین کارنامه عملیاتی لشکر۱۴ امام حسین علیه السلام شهید🕊🌹
معلمی که مشتاق خاندان عصمت و طهارت بود 🔹شهید موسی الرضا آزادی پور تنها به تحصیلات و ورزش اکتفا نکرد، مسئولیت سنگین دیگری را بر دوش خود احساس می‌کرد و آن مسئله‌ی دفاع از کشور و نوامیس مسلمین بود. به‌همین خاطر در اواخر سال ۱۳۶۲ در بسیج ثبت نام نمود. به‌دلیل اینکه از قدرت مربیگری کافی برخوردار بود، آموزش امدادگری را فراگرفت. 🔹از خصوصیات بارز اخلاقی شهید آزادی‌پور حسن نیت، پاکدامنی، و صداقت وی بود که زبانزد همه­ دوستان و آشنایان بود. کودکان را نوازش می کرد و آنان را به‌ تحصیل تشویق می‌نمود. احترام فوق العاده­ای برای اقوام و دوستانش قائل بود. و در چنین موقعیتی بود که مجددا مسئولیت رفتن به جبهه بر دوشش سنگینی نمود و در حالیکه بیش از سه ماه به پایان تحصیلاتش نمانده بود راهی جبهه گشت و اما این بار سراپای وجودش را قدرت ایمان و شهامت فراگرفته بود. 🕊🌹
🌷٢٥ فروردین ١٣٦٢ — سالروز شهادت رضا چراغی، اولین فرمانده لشگر سپاه که در دوران جنگ تحمیلی به شهادت رسید ‍ روایت شهید_همت از شهادت … آن شب پیش ما ماند و دو، سه ساعتی خوابید. اذان صبح روز ۲۷ فروردین ۶۲ که بیدار شد، بعد از خواندن نماز، دیدم شلوار نظامی نویی را که در ساک‌اش داشت، از آن در آورد و پوشید. با تعجب پرسیدم: آقا رضا، هیچ وقت شلوار نو نمی‌پوشیدی، چی شده؟ با لب‌هایی خندان به من گفت: «با اجازه شما، می‌خوام برم خط مقدم» گفتم: احتیاجی نیست که بری اون جلو، همین جا بیشتر به شما نیاز داریم. ناراحت شد به من گفت: «حاجی جان، می‌خوام برم جلو، وضعیت فعلی خط رو بررسی کنم. الان اون جا، بچه‌های لشکر خیلی تحت فشار هستند.» در همین اثنا از طریق بی‌سیم مرکز پیام، خبر رسید که لشکر یک مکانیزه سپاه چهارم بعثی‌ها، پاتک سختی را روی خط دفاعی بچه‌های ما انجام داده. رضا رفت جلو چند ساعت بعد خبر دادند: فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) در خط مقدم دارد با خمپاره شصت، کماندوهای بعثی را می‌زند. همین خبر، نشان می‌داد وضعیت آنجا برای بچه‌های ما تا چه حد وخیم شده گوشی بی‌سیم را برداشتم و شروع کردم به صدا زدن برادر چراغی. مدام می‌گفتم: رضا، رضا، همت – رضا، همت! ناگهان یک نفر از آن سر خط گفت: «حاجی جان، دیگر رضا را صدا نزنید، رضا رفته موقعیت کربلا»! و من فهمیدم رضا شهید شده. (در این زمان، همت، فرمانده سپاه ۱۱ قدر و چراغی فرمانده لشگر ۱۱ حضرت رسول(ص) بود) 🕊🌹