eitaa logo
شهید شو 🌷
4.1هزار دنبال‌کننده
18.7هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_آل‌عمران (۱۳۹) وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْ
✨﷽✨ (۱۴۰) إِن يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِّثْلُهُ وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ الْنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَيَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَدَآءَ وَ اللَّهُ لَا يُحِبُّ الْظَّلِمِينَ ‏ ↩️اگر (در جنگ احد) به شما جراحتى مى‏ رسد، پس قطعاً به گروه كفّار نیز (در جنگ بدر) زخمى همانند آن رسیده است. 🍃 و ما روزها(ى شكست و پیروزى) را در میان مردم مى‏ گردانیم تا خداوند (با امتحان) كسانى را كه ایمان آورده ‏اند، معلوم دارد و از شما گواهانى (بر دیگران) بگیرد و خداوند ستمگران را دوست نمى‏ دارد. (گرچه گاهى به ظاهر پیروز شوند) ─┅─═ঊঈ🦋ঊঈ═─┅─ نکته ها🔻تفسیرنور☀️ 🍃این آیه ضمن دلدارى به مسلمانان، واقعیّتى را بیان مى ‏كند و آن اینكه اگر شما به منظور حقّ و براى هدفى الهى متحمّل ضرر جانى شده ‏اید، دشمنان شما نیز كشته و مجروح داده ‏اند. ⚜اگر شما امروز در احد پیروز نشده ‏اید، دشمنان شما نیز دیروز در بدر شكست خورده‏ اند، پس در سختى‏ ها بردبار باشید. 🍃گرچه معمولاً كلمات «شهداء»، «شهید» و«شاهد» در قرآن به معناى «گواه» است، لكن به دلیل شأن نزول و مسأله جنگ و موضوع زخم و جراحت در جبهه، اگر كسى كلمه ‏ى «شهداء» را در این آیه به «كشته شدگان در راه خدا» معنى كند، راه دورى نرفته است. ⚜مسلمانان با توجّه به موارد ذیل باید روحیّه داشته باشند: الف:◀️«انتم الاعلون» شما بلند مرتبه ‏اید. ب: ◀️«قد مسّ القوم قرح» دشمنان شما نیز زخمى شده ‏اند. ج: ◀️«تلك الایام نداولها» این روزهاى تلخ سپرى مى‏ شود. د: ◀️«و لیعلم اللّه الّذین امنوا» خدا مؤمنان واقعى را از منافقان باز مى‏ شناساند. ه :◀️«و یتخذ منكم شهدا» خداوند از شما گواهانى را براى آینده تاریخ مى‏ گیرد. و:◀️ «واللّه لایحب الظالمین» خداوند مخالفان شما را دوست ندارد. 🍃امام صادق ‏علیه السلام درباره‏ى این آیه فرمودند: از روزى كه خداوند آدم را آفرید، قدرت و حكومت خدایى و شیطانى در تعارض با یكدیگر بوده‏ اند، امّا دولت كامل الهى با ظهور حضرت قائم‏ علیه السلام تحقّق مى ‏یابد. ─┅─═ঊঈ🦋ঊঈ═─┅─ پيام ها ⚡️📨 1🍃مسلمانان نباید در صبر وبردبارى از كفّار كمتر باشند. «فقد مسّ القوم قرح مثله» 2⚜حوادث تلخ و شیرین، پایدار نیست. «تلك الایام نداولها بین الناس» 3🍃در جنگ‏ها و فراز و نشیب‏هاى زندگى، اهل ایمان از مدّعیان ایمان باز شناخته مى‏ شوند. «لیعلم اللّه الّذین آمنوا» 4⚜خداوند از شما شهیدانى، كشته‏ ى راه حقّ گرفت تا به آسانى از دین خدا دست برندارید. «ویتّخذ منكم شهداء» 5🍃خداوند از خود شما گواهانى گرفت كه چگونه نافرمانى از رهبرى موجب شكست مى‏ شود. «ویتّخذ منكم شهداء» 6⚜پیروزى موقّت كفّار، نشانه محبّت خداوند به آنان نیست. «اللّه لایحبّ الظّالمین» 7🍃حركت و جریان‏هاى تاریخى به اراده‏ى خداوند است. «نداولها» 🚩🍃اللهم صل علی محمد و ال محمد وعجل فرجهم.🚩🍃 🌷🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ ... 💕 @aah3noghte💕 وَقَالَ الرَّسُولُ: يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ [ ﺩﺭﻗﻴﺎﻣﺖ ] ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻗﻮم ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺮﻭﻙ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ!
💔 -رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ... ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
💔 🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت92 از خستگ
💔

🔰  🔰
📕 رمان امنیتی  ⛔️

✍️ به قلم:  



تکیه می‌دهم به دیوار و ناامیدانه بی‌سیم را درمی‌آورم و فریاد می‌زنم:
عابس عابس حیدر! عابس عابس حیدر!

هیچ...



می‌نالم:
چرا جواب نمی‌ده؟

جواب نمی‌گیرم. دوباره عزم خروج می‌کنم. کسی دستم را می‌گیرد؛ نمی‌دانم مجید است یا سیدعلی. 

مچم را از دستش بیرون می‌کشم و بیرون می‌روم.

چند قدم می‌روم و پاهایم شل می‌شود. می‌نشینم روی خاک؛ انگار زندانی شده‌ام.

هیچ کاری از دستم برنمی‌آید؛ هیچ خبری هم از حامد ندارم. زندانی شده‌ام در زندانی به بزرگی بیابان...

فکرهای وحشتناک مثل موشک تاو به ذهنم هجوم می‌آورند. موشک بی‌جی‌ام هفتاد و یک تاو؛ موشک هدایت‌شونده ضدتانک...

همان موشک‌های صد و پنجاه‌هزار دلاری که آمریکا به داعش داده و داعش بی‌حساب و کتاب خرجش می‌کند...

همه اطلاعات فنی موشک در ذهنم ردیف می‌شوند: برد مفیدش ۶۵ تا ۳٬۷۵۰ متر، کالیبرش ۱۵۲ میلی‌متر، وزن کلاهکش حدوداً از چهار تا شش کیلوگرم...

قدرت نفوذش در زره از شصت تا هشتاد سانتی‌متر، حداکثر سرعتش ۲۷۸ متر بر ثانیه و فاصله برخوردش با هدف تقریباً ۲۰ ثانیه...

حالا حساب کنید این موشکِ ضدتانک، با تویوتای هایلوکسی که حامد سوارش شده چکار می‌کند...

صدای قدم‌های کسی را می‌شنوم و بعد نشستنش روی زمین؛ کنار خودم.

برمی‌گردم. سیاوش است. صورت و چشمانش سرخ‌اند. صدایش گرفته: یعنی برمی‌گرده؟

دوباره اطلاعات فنی تاو در ذهنم جان می‌گیرند و احتمال برگشت حامد را به صفر نزدیک می‌کنند؛ اما حرفی به سیاوش نمی‌زنم و فقط  می‌کشم.

کمیل چهارزانو نشسته مقابلم و لبخند می‌زند: واسه همین کاراش اسمشو گذاشتن عابس. برای همین . عابس هم دیوانه بود.  حسین علیه‌السلام.

اطلاعات فنی تاو در ذهنم محو می‌شوند و کلمه به کلمه ماجرای عابس در ذهنم نقش می‌بندد؛ عابس بن شبیب.

به سیاوش می‌گویم: می‌دونی چرا اسمش رو گذاشته بودن عابس؟

- چرا؟

- توی کربلا یکی بود به اسم عابس بن شبیب. آدم حسابی بود توی کوفه، عابد، زاهد، سیدالقراء. ولی دیوونه حسین علیه‌السلام بود. هیچ‌کس جرات نکرد باهاش بجنگه. آخرش زرهش رو درآورد، پیاده راه افتاد وسط میدون، داد می‌کشید، هل من مبارز می‌گفت. بازم کسی جرات نداشت بره جلو. آخرش سنگ‌بارونش کردن.

کمیل لبخندی از سر لذت می‌زند و می‌گوید: آخ ندیدی چه نبردی کرد عابس. من دیدم. خودش بهم نشون داد. دلت بسوزه... ، .

به کمیل حسودی‌ام می‌شود. من شنیده‌ام و او دیده. من هم دوست دارم ببینم.

سیاوش آه می‌کشد: عجب مشتی‌ای بود...مثل آقا حامد.

و صدای هق‌هق گریه‌اش بلند می‌شود. دستم را می‌اندازم دور شانه‌اش.

نمی‌دانم خودم را دلداری می‌دهم یا او را: نگران نباش پسر. هنوز که معلوم نیست، من که رفتم تک‌تیرانداز رو پیدا کنم ماشینش رو دیدم. سالم بود. ندیدم بزننش. ان‌شاءالله یه فرجی می‌شه.

با چشمانی که پر از عجز و التماس نگاهم می‌کند: خب اگه توی مسیر برگشت زده باشنش چی؟

سوالش در مغزم اکو می‌شود.

اگر زده باشندش چی؟
اگر مثل کمیل زنده‌زنده در ماشین سوخته باشد چی؟ 
اگر...


به آسمان نگاه می‌کنم که دارد سرخ و تیره می‌شود. 

حس می‌کنم زمین زیر پایم می‌لرزد؛ دوباره صدای انفجار.

از جا بلند می‌شوم. انفجارها روی جاده است.

فقط از دور می‌بینم که خاک بلند شده و در هم پیچیده. آتش نمی‌بینم؛ دود هم.


...
...



💞 @aah3noghte💞

کپی فقط با ذکر نام نویسنده و آیدی ...`
💔 ♨️ترور مجازی! اینستاگرام همه سیزده میلیون محتوای ذیل هشتگ را مسدود کرد... ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 عمر بعضی ها هر چند مثالش به بلندای #شب_یلدا نمی رسد اما #برکتی دارد که عمر برخی موی‌سپیدان و پیر
💔 امـــاݩ از ایــن لحـظـات!!!! ڪـــه جمعے "مےرونـد"، و جمعے هـم "می‌مـانند".. و امــان، از آن لحظہ بــازگشت.... جمـعے "می‌آیند"... جمـع دیگـر را " "!!!! جمعے هـم "مےمــانند" ڪـه "مےمانند".... ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #آھ... #زمستان از راه رسید همان فصلی که پیامبر رحمت #بهار مومنان خواندنش همان فصلی که از راه رس
💔 ... راه هایی برای شدن به ..👇🏻 . 1_ نگاه به نکن ؛ زیرا هر نگاه به نامحرم😡 ، شهادت را 6 ماه به عقب می اندازد...😱 2_ سعی کن دعای توسل ات هرگز ترک نشود...😍 3_ هرگز نگذار نام تو شود ؛ زیرا انسان فقط یک بار مشهور خواهد شد🤩 ، اگر در دنیا مشهور شوی ، در آخرت مشهور نخواهی شد... 😔 4_ هیچ وقت سر پدر و مادرتان بلند صحبت نکن...😇 5_ پشت سر رفیق‌تان نکنید...😳 6_ نماز اول وقت‌تان ترک نشود...😢 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 "﮼نحن‌کهف‌لمن‌اِلتجالَينا " ﮼ماپناهگاهيم... ﮼براي‌هرکس‌که‌به‌ما‌پناه‌آورد «امام‌حسن‌عسکری» ... 💕 @aah3noghte💕
💔 🤲🏻 خدایا شکرت به خاطر شب‌هایی 🌙 که تبدیل به صبح ☀️ شدند. دوستانی که مبدل به خویشاوند 🧡 شدند. ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_آل‌عمران (۱۴۰) إِن يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ م
✨﷽✨ (۱۴۱ ) وَلِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ ءَاَمَنُواْ وَيَمْحَقَ الْكَفِرِينَ ↩️و (فراز ونشیب‏هاى جنگ براى آن است) تا خداوند افراد مؤمن را پاك و خالص، و كافران را (به تدریج) محو و نابود گرداند. ─┅─═ঊঈ🕋ঊঈ═─┅─ نکته ها🔻تفسیرنور☀️ ↩️كلمه ‏ى «تَمحِیص» به معناى پاك نمودن از هرگونه عیب، و «مَحق» به معناى كم شدن تدریجى است. 💦🍃گویا خداوند در اُحد مى‏ خواست نقاط ضعف مسلمانان را به آنان نشان دهد تا به فكر اصلاح و جبران نقایص بیفتند و براى حركت‏هاى بعدى آمادگى لازم را داشته باشند. 💦🍃 گاهى شكست‏هاى سازنده و بیدارگر، از پیروزى‏ هاى خواب آور مطلوب‏تر است. ─┅─═ঊঈ🕋ঊঈ═─┅─ پيام ها ⚡️📨 1💦🍃جنگ، میزانى است براى شناسایى افراد پاك از اشخاص پوك. «لیمحّص اللّه» 2💦🍃براى اهل ایمان، شكست یا پیروزى سعادت است. زیرا یا شهادت، یا تجربه، یا غلبه بر دشمن را به دست مى ‏آورد. «لیمحّص اللّه الّذین آمنوا» 3💦🍃رشد و شكوفایى ایمان، محو و سرنگونى كفر، به مرور زمان و در طول تاریخ به دست مى‏ آید. «لیمحّص... یمحق» 4💦🍃آینده ‏ى تاریخ به سوى محو و نابودى كفر است. «یمحق الكافرین» 5💦🍃شكست امروز مهم نیست، پایان كار اصل است. «و یمحق الكافرین»یُمَحّص» دلالت بر استمرار و «یَمحَق» معناى تدریج را با خود دارد. 🚩🍃اللهم صل علی محمد و ال محمد وعجل فرجهم.🚩🍃 🌷🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ ... 💕 @aah3noghte💕 وَقَالَ الرَّسُولُ: يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ [ ﺩﺭﻗﻴﺎﻣﺖ ] ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻗﻮم ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺮﻭﻙ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ!
💔 الهی🌱 وَطَیِّب بِقَضائِکَ نَفسی خدایا مرا به قضایت دل خوش کن ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 خیلی کارها هست که باید انجام بگیرد جز با روحیه‌ی بسیجی امکان‌پذیر نیست ❤️ ... 💞 @aah3noghte💞
💔 لب تر کند سیدعلی جان بر کفند عمّارها لشکر بخواهد صف به صف آماده‌اند عیّارها اشعـر اگـر دم میزند از صلح با طاغـوتیان مشق شهادت کرده‌اند در این زمان، تمّارها ... 💞 @aah3noghte💞 لوگو پاک نشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
💔 🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت93 تکیه می
💔

🔰  🔰
📕 رمان امنیتی  ⛔️

✍️ به قلم:  


از جا بلند می‌شوم. انفجارها روی جاده است.

فقط از دور می‌بینم که خاک بلند شده و در هم پیچیده. آتش نمی‌بینم؛ دود هم.

سیاوش بلند می‌شود و مثل من به جاده خیره می‌شود: 
چرا جاده رو می‌زنن لامروتا؟

شانه بالا می‌اندازم و درحالی که چشمم به جاده است، می‌روم به سمت اتاقک.

علی جلوی در اتاقک ایستاده و با دوربین دوچشمی جاده را نگاه می‌کند.

دوربین را از دستش می‌کشم و روی چشمان خودم می‌گذارم.

فقط غبار و خاک می‌بینم. صدای انفجار نزدیک‌تر می‌شود.

سیاوش دست می‌گذارد روی دوربین تا آن را بگیرد؛ اما من محکم نگهش می‌دارم. می‌پرسد:
چی می‌بینی؟

- هنوز هیچی!

یک احتمال مثل یک ستاره دنباله‌دار از ذهنم رد می‌شود که شاید حامد سالم رسیده باشد به بچه‌های فاطمیون و حالا دارد برمی‌گردد، اما محال است.

چطور می‌شود از موشک هدایت‌شونده فرار کرد؟

دوست ندارم الکی خودم را امیدوار کنم. به بعدش فکر می‌کنم؛ به بعد شهادت حامد.

این که اصلا می‌شود جنازه‌اش را عقب بیاوریم یا نه؟ 

اصل جنازه‌ای در کار هست یا نه؟

اصلا چطور به خانواده‌اش خبر بدهیم...؟
و هزار اگر و اما و نگرانی و احتمال دیگر.

صدای انفجارها نزدیک‌تر می‌شود و لرزش زمین بیشتر. 

پشت دوربین دوچشمی، چشم می‌بندم.

بی‌خیال، بیا فکر کنیم داعش خمپاره و موشک مفت گیر آورده و نمی‌داند باید چکارش کند.

دستی دوربین دوچشمی را از من می‌گیرد. دیگر نمی‌خواهم نگاه کنم.

علی دوباره دوربین را روی چشمانش می‌گذارد و بعد از چند لحظه، با چشمانی گرد دوربین را پایین می‌آورد و قدمی به عقب می‌رود.

داد می‌زند: انتحاریه! انتحاریه!

همه دست و پایشان را گم می‌کنند.
قبلاً انتحاری‌ها رسم و رسومی داشتند برای آمدنشان، انقدر سرزده نمی‌آمدند!😑

قبلا یک پهپاد بالای سرت می‌دیدی که یا فیلم می‌گیرد و یا مواضع را شناسایی می‌کند، بعد ناغافل یک خودروی انتحاری با چندین کیلو مواد منفجره می‌آمد کاسه کوزه‌ات را می‌ریخت بهم و خودت و خودش را هم مستقیم می‌فرستاد آن دنیا.

الان اما خبری از پهپاد نیست.

مجید و سیاوش چند قدم عقب رفته‌اند و نمی‌دانند چکار کنند. کُپ کرده‌اند؛ اما من به این قضیه مشکوکم.

حاج احمد مثل فشنگ از اتاقک بیرون می‌آید و دوربین را از علی می‌گیرد: چی می‌گی؟ انتحاری کجاست؟

علی با دست به جاده اشاره می‌کند.

حاج احمد هم با دوربین جاده را می‌بیند و سوالی که در ذهن من است را بلند می‌پرسد: پس چرا قبلش این‌جا رو با پهپاد شناسایی نکردن؟ اینم که  نداره! چرا دارن جاده رو می‌کوبن پس؟🤔

سوالات زمزمه‌وار و رگباری‌اش در برزخ نگهمان می‌دارد.

بترسیم یا نه؟
پناه بگیریم یا نه؟🤨

صدای فش‌فش مبهمی می‌شنوم که در همهمه‌ی این‌جا واضح نیست.

سیدعلی که محافظ حاج احمد است، شانه‌های حاجی را می‌گیرد و می‌خواهد از معرکه دورش کند: حاجی بیاین بریم از این‌جا! الان می‌رسه!

حاج احمد اما محکم سر جایش ایستاده و در مقابل فشار دستان علی مقاومت می‌کند.
صدای فش‌فش بلندتر می‌شود. دقت می‌کنم، بی‌سیمم است که دارد در جیبم صدا می‌کند.

آن را از جیب بیرون می‌کشم و به صدای فش‌فشش دقت می‌کنم.

میان صدای فش‌فش، کلمات مبهمی هم می‌توان شنید. دقت می‌کنم؛ صدا ضعیف است.

یک نفر دارد از ته چاه داد می‌زند: حیدر حیدر عابس! حیدر حیدر عابس!

به کمیل که مقابلم ایستاده نگاه می‌کنم. کمیل دست به سینه و بی‌توجه به تعجبم می‌گوید: چیه خب؟ انتظار داری مثل من از عالم بالا باهات ارتباط بگیره؟ جوابشو بده!

- حیدر حیدر، عابس!

بی‌سیم را جلوی دهانم می‌گیرم و با تردید پاسخ می‌دهم:
عابس خودتی؟🤨


...
...



💞 @aah3noghte💞

کپی فقط با ذکر نام نویسنده و آیدی ...`
شهید شو 🌷
💔 #آھ... راه هایی برای #نزدیک شدن به #شهادت..👇🏻 . 1_ نگاه به #نامحرم نکن ؛ زیرا هر نگاه به نام
💔 ... وقتی بشکند از کوچ هم باید گذشت🥀 دست و پا وقتی نباشد نردبان بی‌فایده‌ست😔 فقط رحمت خدا و توسل به اهل بیت و شهدا می تونه اسم ما رو جزء بنویسه وگرنه مگه ما چی داریم تو نامه اعمالمون جز پاره ای عبادات ناقص و گناهان بیشمار ... 💞 @aah3noghte💞