eitaa logo
شهید شو 🌷
4.1هزار دنبال‌کننده
18.7هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 #اربابم_اباعبدالله مےکَنم الفبا را، روی لوحه ی سنگی واو مثل ویرانی، دال مثل دلتنگی بعد از این اگر باشم در نبود خواهم بود مثل تابِ بیتابی مثل رنگِ بیرنگی #صلے‌اللہ‌علیڪ_یااباعبدالله #آھ_ڪربلا 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #کلام_معصوم #امام_علي علیہ السلام مي‌فرمایند:  "ڪڸُّ مَوَدّةٍ عَقَدَها الطّمَعُ حَلَّہا الیأسُ"
💔 #کلام_معصوم #امام_حسڹ_عسڪرے علیہ السلام مي‌فرمایند: مَڹْ وَعَظَ اَخاهُ سِرّاً فَقَدْ زانَةُ🌹 وَ مَڹْ وعَظَہُ عَلانیةً فَقَدْ شَأْنَهُ❌ ✔️ڪسي ڪہ دوستش را در خلوت نصیحت ڪند، او را آراستہ است؛ و ڪسي ڪہ آشڪارا او را نصیحت ڪند، عیب هاے او را برملا ڪرده است. 📚 بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۳۷۴ 💕 @Aah3noghte💕 #در_ثواب_نشر_حدیث_شریک_باشید #آھ...
💔 ای رفیق شهیدم هوای دلم ابرےست ...☁️ موج دلم را روی امواج عاشقی تنظیم کن باشد خدای مهربان خریدارم شود ...🕊 #شهیدجوادمحمدی #آھ... 💕 @aah3noghte💕
هدایت شده از بایگانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 🎥 پیش بینی های از سال ۱۴۴۴ قمری 👈برگزاری مراسم تاسوعای حسینیه در کاخ سفید😳 👈نیمه شعبان درمهدیه باکینگهام لندن😳 👈مراسم شبهای قدر مسجد ورسای پاریس 👏 ، ببینید😉 💕 @aah3noghte💕
💔 به آتش زدن هزینه دارد وقتی نتوانی روی وجدانت پا گذاری و به آتش مےزنی باید بدانی مےسوزی... اگـر آنچه به خاطرش به آتش زدی، ارزشـش را دارد پس بسوز و دَم نزن! سوختن، آداب دارد و مهمترینش بےصدا و آرام سوخـتن است... شهیدی که همچون مادر، بین دیوار در آتش سوخت... ... 💕 @aah3noghte💕
💔 #حضرت_مادر تنها وسیله ای که نخش هم شفاعت است چــادر نـمـاز مــادر اربــاب هــای مــاسـت #فاطمیه #یازهرا #آھ... 💕 @aah3noghte💕
هدایت شده از بایگانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بعضیا پیش خودشون فکر میکنن که وضعیت کشور هرروز بدتر میشه و تا چندسال دیگه انقلاب از بین میره!😕 ✖️اما صحبت های آقا در مورد معجزه‌ای که حضرت ابراهیم علیه‌السلام را مطمئن کرد بشنوید.. 🔻و چه معجزه‌هایی که ملت ایران به چشم خود دیده‌اند👌 💕 @aah3noghte💕
💔 آرامشی در چهره‌ات بود آرامشی زیبا برادر! خون تو فریاد سحر بود وای از سکوت ما، برادر! آری هوای گریه داریم اجر تو با زهرا (س)، برادر! حبل الوریدت را بریدند گویا خدا نزدیکتر شد خون تو را دیدم که می‌ریخت نفرین به تیغ نابرادر #شهید_علی_خلیلی #مدافع_ناموس #آھ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
🌸🕊🌸🕊 🕊🌸🕊 🌸🕊 🕊 #لات_های_بهشتی #اخراجی۳ بعد از مدت ها که احمد در جبهه بود به مرخصی آمد؛ مهدی خندان
🌸🕊🌸🕊 🕊🌸🕊 🌸🕊 🕊 ۴ شنیدم که احمد از شهید شدن مےترسد!!!😳🤔 تعجب کردم... احمد آن قدر شهامت داشت که اگر بگویم یک تنه در برابر دشمن مےایستاد، غلوّ نکرده ام! اما حالا شنیدم که او مےترسد!!!!😳😳 یک روز احمد گفت: "دعا کن وقتی خدا منو قبول مےکنه، کسی بدنمو نبینه"!! مےترسم مردم بدن منو ببینن و به شهدا بےاعتماد بشن!!! آن وقت فکر مےکنن همه شهدا مثه من..... دعا کن بدن من بسوزه و از بین بره"!!!!!🔥😔 خیلی از حرف های احمد تعجب کردم... دیده بودم که او هیچ وقت با بچه ها به حمام عمومی نمےرود یا در رودخانه استحمام مےکرد یا به حمام شهرهای مجاور مےرفت.... مےخواست حتی بسیجےها هم بدنش را نبینند!!!!🤔 سرانجام روز ۲۲ اردیبهشت از راه رسید. قرار بود شناسایی منطقه توسط محسن حاج بابا انجام شود و احمد هم به عنوان راننده با چند نفر دیگر عازم شدند... ساعتی بعد گلوله توپ دشمن، درست به خودروی آنها خورد و بدن احمد، کاملا !!!!😱 همان طور که بارها از خدا خواسته بود... پیکر احمد و همراهانش در بهشت زهرا به خاک سپرده شد. چند روز بعد، تکه های بدن این سه شهید از لا به لای ماشین جمع آوری شد و در گلزار شهدای یکی از روستاهای به خاک سپرده شد... زندگی شهید احمد بیابانی و امثال او ، بودن خدای مهربان را به ما گوشزد مےکند☝️ صد بار اگر توبه شکستی بازآ.... فقط! واقعا توبه مردانه کن مطالب متفاوت راجع به شهدا را اینـــــ👇👇👇ـــجا بخوانید 💕 @aah3noghte💕 📚...تاشهادت
شهید شو 🌷
🌸🕊🌸🕊 🕊🌸🕊 🌸🕊 🕊 #لات_های_بهشتی #اخراجی۴ شنیدم که احمد از شهید شدن مےترسد!!!😳🤔 تعجب کردم... احمد آن
💔 ... این جریان را یکی از دوستان ، برای بنده تعریف کردند، فردی که آن شب همراه گروه شناسایی رفته بود ولی در ماشین عقبی سوار بوده او تعریف میکرد: "از آن هیکل ورزیده احمد و حاج بابا، تنها یک گونی خاکستر باقی ماند و یک بند انگشت که دفن شد..." نکته ای که قابل ذکر است، دوست ما مےگفتند چند روز قبل از این واقعه در خواب از من پرسیده شد "فلانی! شهادت میخواهی؟" و من گفتم بچه هایم را چه کنم؟ ... و این همان است که گفته اند "شهادت انسان دست خود فرد است..." تا نخواهیم، لایق شهادت نمےشویم... ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
#رمان_واقعی_سرزمین_زیبای_من #قسمت_هیجدهم📝 ✨ لکه هـــای ننـــگـــ شنیدن این جمله ... شوک شدیدی به
📝 ✨ خـــدای من کم کم خدا برای من موضوعیت پیدا می کرد من اعتقادی به خدا نداشتم🙄 خدا از دید من، خدای کلیسا بود✝ خدای انسان های سفید😏 مرد سفیدی، که به ما می گفت "زجر بکش تا درهای آسمان به روی تو باز بشه" و من هر بار که این جملات رو می شنیدم ، توی دلم می گفتم "خودت زجر بکش😡اگر راست میگی از آسمون بیا پایین و یه روز رو مثل یه بومی سیاه زندگی کن" زجر کشیدن برای کلیسا یه افتخار محسوب می شد ... درهای آسمان و تطهیر ... اما به جای حمایت از ما که قشر زجر کشیده بودیم، از اشراف و ثروتمندان حمایت می کرد و اصلا شبیه انسان های زجر کشیده نبودن ...😏 اینجا بود که تازه داستان من و خدا، داشت شکل می گرفت... من شروع به تحقیق کردم ... در جستجوی خدا، هر کتابی که به دستم می رسید؛ می خوندم📚 عرفان ها و عقاید مختلف ... اونها رو کنار هم می گذاشتم و تمام ساعت های بیکاریم رو فکر می کردم ... قرآن، آخرین کتابی بود که خوندم📖... مجذوب تک تک اون کلمات شده بودم😍 اما چیزی که قلبم رو به حرکت در آورد، دیدن دو تا تصویر بود ... تصویری از حج انسان هایی با پارچه های سفید و یه شکل خودشون رو پوشانده بودن ... سفید و سیاه با پاهای برهنه دور خانه ای ساده می چرخیدند خانه ای که با پارچه سیاهی پوشیده شده بود توی اون لباس ها اصلا مشخص نمی شد کی ثروتمنده و کی فقیر این مصداق عملی برابری بود👌 و تصویر دوم، تصویری بود که با همون پارچه های سفید ... سیاه و سفید، روی زمین و بی تکلف و تفاخر ... کنار هم غذا می خوردن😳 ... با دیدن این دو تصویر، قلبم از جا کنده شد💓 ... ناخودآگاه با صدای بلند خندیدم😄... خنده ای از سر حظّ و شادی ... شاید این تصاویر برای یه انسان سفید، ساده بود اما برای من، نعمت محسوب می شد ... برای من که تمام زندگی ام به خاطر بومی بودن، سیاه بودن و فقیر بودن ... تحقیر شده بودم و برای ساده ترین حقوق انسانیم زجر کشیده بودم ... نعمت برابری ... خدایی که سفید و سیاه در برابرش، یکسان بودن ... بدون صلیب های طلا و جواهرنشان ... این خدا، قطعا خدای من بود😌👌 ... تحقیقاتم رو در مورد اسلام ادامه دادم ... شیعه، سنی، وهابی ... هر کدوم چندین فرقه و تفکر ... هر کدوم ادعای حقانیت داشت ... بعضی ها عقاید مشترک زیادی داشتن اما همدیگه رو کافر می دونستن ... بعضی از عقاید هم زمین تا آسمان با هم فاصله داشت ... به شدت گیج شده بودم ... نمی تونستم بفهمم چی درسته و باید کدوم رو بپذیرم ... کم کم شک و تردید هم داشت به ذهنم اضافه می شد😶 ... اگر اسلام حقانیت داره پس چرا اینقدر فرقه فرقه است؟🤔 از طرفی هجمه تفکرات منفی نسبت به اسلام هم در فضای مجازی روز به روز بیشتر می شد ... خسته شدم ... چراغ رو خاموش کردم و روی تخت ولا شدم - شاید اصلا چیزی به اسم خدا وجود نداره ... شاید دارم الکی دنبال یه توهم و فکر واهی حرکت می کنم😏 ... مگه میشه برای پرستش یه خدا، این همه تفکر و عقیده وجود داشته باشه؟🤔 ... شاید تمام اینها ریشه در داستان های اساطیری گذشته داره ... خدایا! اصلا وجود داری؟🙄 ... بدون اینکه حواسم باشه، کاملا ناخودآگاه ... ساعت ها توی تخت داشتم با خدایی حرف می زدم که ... فکر می کردم اصلا وجود نداره 🙄... اما حقیقت این بود ... بعد از خوندن قرآن ... باور وجود خدا در من شکل گرفته بود👌 همه چیز رو رها کردم و برگشتم سر زندگی خودم ... به خودم گفتم "کوین بهتره تمام انرژیت رو بگذاری روی زنده موندن! داری وقتت رو سر هیچی تلف می کنی؛ 😏 اونهایی که دنبال دین و خدا راه میوفتن آدم های ضعیفی هستن که لازم دارن به چیزی اعتقاد داشته باشن تا توی وقت سختی، بدبختی هاشون رو گردن یکی دیگه بندازن ... و به جای تلاش، منتظر بشن یکی از راه برسه و مشکلات شون رو حل کنه ... فراموشش کن"😒 و فراموش کردم همه چیز رو و برگشتم سر زندگی عادیم ... نبرد با دنیای سفید برای بقا ... از یه طرف به مبارزه ام برای دفاع از انسان های مظلوم ادامه می دادم از طرف دیگه سعی می کردم بچه های بومی رو تشویق کنم گاهی ساعت ها و روزها از زمانم رو وقف می کردم ... بین بچه ها می رفتم و سعی می کردم انگیزه ای برای نجات از بردگی و بدبختی در بین اونها ایجاد کنم اونها باید ترس رو کنار می گذاشتن و برای رسیدن به حق شون مبارزه می کردن💪 مبارزه تنها راه برای ساختن آینده و نجات از بدبختی بود ... ... 💕 @aah3noghte💕
💔 •┄❁#قرار‌هرشب‌ما❁┄• فرستـادن پنج #صلواتــ بہ نیتــ سلامتے و ٺعجیـل در #فرج‌آقا‌امام‌زمان«عج» هدیہ ‌بہ‌ روح ‌مطهر #شهیدبهرام_بابا 🔰پیکر این شهید پس از ۲۹ سال، سال گذشته در ایام شهادت #حضرت_زهرا سلام الله علیها به آغوش خانواده بازگشت🔰 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 در تمام عمر دارم، حسرت شش گوشه را طول هفته یک طرف، شب های جمعه یک طرف ... #صلےالله_علیڪ_یااباعبدالله #آھ_ارباب 💕 @aah3noghte💕
💔 #کلام_معصوم 🌹امام علي علیہ ‌السلام مي‌فرمایند: 💥همانا اگر آنچہ مردگاڹ شما دیده اند ببینید ❌هر آینہ بي‌تاب و هراساڹ مي‌شوید❗️ 📚 نہج البلاغہ خطبہ ۲۰ 💢خدایا بہ تو پنــاه مي‌برم💢 💕 @aah3noghte💕 #از_ثواب_نشر_حدیث_بےنصیب_نشوید👌 #آھ...
💔 صبــح است و بـاز در پی #لبخند و #معجـــزہ ام ... #تقـدیـر را نگـاہِ توست که #تغییـر می دهـد... پس آنرا از من دریغ مـَدار... #شهیدجوادمحمدی #محرم #آھ... 💕 @aah3noghte💕
💔 #عشق است و راه دورش راهی که در دل ما جایی اگر نباشد بی جا ادامه دارد #مجنون اگرچه چندیست دست از جنون کشیده لطفا به او بگویید #لیلا ادامه دارد ... وقتی #دهه_هفتادےها شهید مےشوند!!! ای #دل به خودت بیا از خودت بپرس چه کردند که #لایق این نام شدند!؟ #آھ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #خاطرات_شهیدزنده #جانبازحمیدداودآبادی دو دوست، یک پرواز، یک بازگشت با هم رفیق بودند. خیلی رفی
💔 استایل جالب حمید داودآبادی!😍 مگه بده با ادبیات امروزی، درباره دیروز حرف بزنیم؟!🤔 اصلا، ما که نتونستیم نسل امروز رو تحت تاثیر خودمون قرار بدیم، حداقل ادبیات خودمون رو مثل اونا نشون بدیم، شاید که پذیرفتنمون! 33 سال پیش استایل جالب حمید داودآبادی، در سفر به خارج! بهمن 1364 جشنواره والفجر 8 شهر بندری فاو عراق لشکر 27 محمد رسول الله (ص)، گردان شهادت در کنار دوستان و همرزمان خود. این که سرستون هستم😎، دلیل بر این نیست که از همه جلوتر بودم! اولا، عکاس از من جلوتره.📸 دوما، اینجا ستون، دو قسمت شده و من وسط ستون هستم.😑 سوما، من عرضه و جرات و جسارت و شجاعت و جیگر و ... این که سرستون برم و سینه توی سینه دشمن بشم، نه داشتم، نه دارم!😩 چهارما، من هنوز با یاد اون شبها و رزمهای سخت، تنم می لرزه و خواب کوفتم میشه!😖 پنجما ... ششما ... حمید داودآبادی 💕 @aah3noghte @hdavodabadi💕 بدون ذکر نام و لینک 📛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 🔻بهترین لحظات من، همان موقع بود بعد از سخنرانی در #بهشت_زهرا، امام اظهار تمایل کردند که به داخل جمعیت بروند.😑 یک‌ ‌عکس هم از امام هست که نه عمامه دارد و نه عبا و وسط جمعیت گیر افتاده اند.😱 امام‌ ‌بعدها می فرمودند: «من احساس کردم دارم #قبض_روح می شوم». تعبیر امام این بود که‌ ‌بهترین لحظات من همان موقعی بود که زیر دست و پای مردم داشتم از بین می رفتم. این‌ ‌خود، نهایت تواضع و خلوص امام را می رساند که این طور نسبت به مردم ابراز احساسات‌ ‌داشتند. 📚 منبع: کتاب برداشتهایی از سیره امام خمینی، جلد۱، صفحه۱۴۸ #امام_خمینی رحمه الله علیه #آھ... 💕 @aah3noghte💕
💔 آن ملتی که دست در دست خدا داده دل باختن بر #کدخدا دیگر نمیخواهد تدبیر بی‌تدبیرها آزرده مردم را کار جهادی #رند_بازیگر نمیخواهد😏 مثل ابوموسی نشو! عمارشو #عمار سرباز گیج از فتنه را رهبر نمی‌خواهد‼️ #عمار_رهبری #سیاسی #آھ... 💕 @aah3noghte💕
💔 دلارام داريد... ⏱چهل سال از انقلاب گذشت و چهل سياهي به ذغال ماند!👌 #حاج_حسین_یکتا #آھ... 💕 @aah3noghte💕
💔 : اسیر زمان شده ایم مرڪب شهادت از افق مےآید تا سوار خویش را به سفر ابدی ڪربلا ببرد... ... قهرمان موتورسواری ... 💕 @aah3noghte💕