💔
آدم ها دو دسته اند:
آسمانی...
زمینی...
از آسمانےها هر چه بگوییم کم گفته ایم
آنان که خدا عاشقشان است
و دل در گِـرو مِھـر خداوند دارند...
دستشان را برای رفاقت باز کرده اند
و وقتی با کسی دست دوستی دادند، #محال است پس بکشند...
دعایت مےکنند و تو شڪ نداری به استجابت دعایشان...
و هر جا که باشی، مطمئن هستی #تنھایت نخواهند گذاشت...
و زمینےها تفاوتشان با آسمانےها در همین خصوصیات است... و خود حدیث مفصّل بخوان ازین مجمل...
سخت بود!!!
خیلی سخت...
که یاد گرفتم
زمینےها زمینے هستند و نباید انتظار داشت
چون آسمانےها بےدریغ #محبت کنند
دل بسپاریم به #آسمانےھا🕊
و به امید روزی باشیم که ما هم مثل آنھا شویم...
که گفته اند با هر که بِگـردی مثل او مےشوی...
فکر کن!
تو هم
یک روز بشوی #آسمانی...
#امروز_در_آسمانها_باز_است
کبوتر دلت را پرواز بده
#شھیدجوادمحمدی
#آسمان
#پرواز
#عرفه
#شھادت
#شفاعت
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
#انتشارحتماباذکرلینک
شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_صد_و_پنجاه_و_چهارم نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے به خــدا سوگنــد تو نیــز مے
💔
✨ #قدیس ✨
#قسمت_صد_و_پنجاه_و_پنجم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
طلحه گفت:
هر کس می خواهی باش ای علی!
تو مردم را به کشتن عثمان تحریک کردی و باید پاسخگوی کار خود باشی!
على خم به ابرو آورد و گفت:
دروغ می گویی طلحه!
تو همسر پیامبر را با خود به میدان جنگ آورده ای تا در #سایه ی او نبرد کنی در حالی که #همسر خود را در خانه نشانده ای!
آیا آنچه را پیامبر آموخت فراموش کرده ای؟
طلحه حرفی برای گفتن نداشت.
علی رو به زبیر گفت:
و اما تو زبیر!
تو از اقوام ما و از فرزندان عبدالمطلبی.
آیا سزاوار است که بخاطر فرزند ناخلفت رو در روی ما بایستی؟
آیا به خاطر داری روزی را که پیامبر از قبیله ی بنی غضم عبور می کرد، او به من نگاه کرد و چیزی گفت و خندید و من نیز خندیدم، تو برافروخته شدی و به پیامبر گفتی چه با علی می گویید و می خندید و با ما سخن نمی گویید، و پیامبر به تو خیره شد و گفت:
ای زبیر روزی خواهد رسید که تو با علی بجنگی و در همان حال #ستمگر از دنیا بروی.
و تو سرت را تکان دادی و گفتی #محال است که من رو در روی علی قرار بگیرم...!
حال چه شده است؟
زبیر سرش را به زیر انداخت و حرفی نزد.
علی بدون نتیجه به نزد سپاهیانش باز گشت.
على به آرایش و سازماندهی سپاه خود پرداخت و فرماندهان خود را تعیین کرد،
او ابن عباس را فرمانده ی کل مقدمه سپاه، عمار یاسر را فرمانده ی کل سواره نظام و محمد بن ابوبکر را فرمانده ی کل پیاده نظام قرار داد.
در حالی که او مشغول سازماندهی لشکریانش بود، ناگهان بارش تیر از طرف لشکرگاه دشمن باریدن گرفت و بر اثر آن، چند تن از چند تن از یاران علی کشته شدند؛ از جمله فرزند عبدالله بن بدیل.
#ادامه_دارد...
#کپی_ممنوعه😉
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
@chaharrah_majazi
رمانی که هر بچه شیعهای باید بخواند‼️