💔
وَأَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ ۖ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ✨
میدونم چه تو گوشت بگم چه داد بزنم ، تو راز دلمو میدونی
ملک_۱۳
#دم_اذانی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
🔅روزی یک جزء قرآن میخواند🔅
✍چند وقت قبل از شهادت علی بریهی، رفته بودیم دریاچه ارومیه. شهریور بود و ماه رمضان. اونجا ماشینی گیر کرده بود. خواستیم بیرون بیاریم که خودمون گیر کردیم.
علی روزه بود ولی ما نتونسته بودیم روزه بگیریم. تو اون هوای گرم و با زبان روزه، خدا بیامرز خیلی صبر داشت، فقط می گفت توکل به خدا، همه چی درست میشه. خلاصه بعد از حدود ۵ ساعت، خدا خواست و ماشین رو در آوردیم.
خیلی با خدا بود. روزی یه جزء قرآن تو ماه مبارک می خوند. نمی دانم توی شبهای قدر با خدا چی راز و نیاز کرده بود ولی اینو می دونم آرزوش شهادت بود به اون هم رسید.
راوی: همرزم شهید
#شهید_علی_بریهی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_بقره (۱۶۵) وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدادا
✨﷽✨
#تفسیر_کوتاه_آیات
#سوره_بقره
(۱۶۶) إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَ رَأَوُا الْعَذابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ
در آن هنگام كه عذاب را مشاهده كنند و پيوند ميانشان بريده (و دستشان از همه چيز قطع) گردد، پيشوايان (كفر)، از پيروان خود بيزارى جويند.
✅ نکته ها
به هوش باشيم كه رهبرمان كيست و محبّت و عشق چه كسى را در دل داريم؟ بدانيم طاغوتها و غير خدا، ما را براى خودشان مىخواهند تا با قدرت و ارادت ما، به هوسها و آرزوهاى خود در دنيا برسند، ولى سرانجام در قيامت همه را رها و از ما اظهار تنفّر و انزجار خواهند نمود.
🔊 پیام ها
- هر عشق و علاقه و محبّتى كه مايهاى از عقل وفطرت نداشته باشد، دير يا زود به سردى گرائيده و يا به دشمنى كشيده مىشود. «يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ ... تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا»
- محبّت، زمينهى تبعيّت است. «يُحِبُّونَهُمْ ... اتُّبِعُوا»
- آيندهنگرى لازمهى عقل است. به كسى عشق و محبّت بورزيم كه قدرت داشته باشد و در روز خطر، ما را حمايت كند. «إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا»
- معيار اصالت يا بىاصل بودن علاقهها و محبّتها، ديدن عذاب در روزهاى خطرناك است. «رَأَوُا الْعَذابَ»
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
وَقَالَ الرَّسُولُ: يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا
ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ [ ﺩﺭﻗﻴﺎﻣﺖ ] ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻗﻮم ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺮﻭﻙ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ!
💔
پس از آن که نیت کرد ۳ روز روزه بگیرد و به حضرت زهرا سلام الله علیها هدیه دهد، به اتاقش رفت و درب را روی خودش بست.
در این مدت فقط با آب افطار کرد.
روز چهارم خوشحال بیرون آمد و گفت دعاهایم مستجاب شد.😍
و چند روز بعد، تشییع #شهید_علی_ابوطعام انجام شد.
#حزب_الله 🇱🇧
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #رویای_نیمه_شب #قسمت_هجده با دیدن من برخاست و به سویم آمد. پس از سلام و احوالپرسی ، دستم را
💔
#رویای_نیمه_شب
#قسمت_نوزده
از صحن حمام صدای ریزش آب و گفتوگوی نامفهوم مشتریها میآمد. مسرور، با حولهای ، به استقبال مردی رفت که داشت از صحن بیرون میآمد. آن مرد ، حوله را به دور خود پیچید و پاهایش را در حوض زد. قوها به آن طرف حوض رفتند.
روی سکوی مقابل ، سه نفر خود را خشک میکردند و لباس میپوشیدند. دو نفر آماده میشدند وارد صحن حمام شوند. مسرور ، حولهٔ هرکس را که میگرفت ، جایی میگذاشت تا وقت خودش روی دوش صاحبش بیندازد. اولین و آخرین نگاه مشتریها به قوها بود.
میخواستم آنقدر شجاع باشم که آنچه را در دلم بود به ابوراجح بگویم. میدانستم که با آرامش به حرفهایم گوش میدهد ، اما نمیدانستم چرا باید چیزی به نام مذهب ، بین ما فاصله بیندازد. اگر چنین فاصلهای نبود ، چقدر احساس خوشبختی میکردم و حرف زدن دربارهٔ ریحانه و آینده ، راحت بود.
برای اینکه زیاد ساکت نمانده باشم ، گفتم :« در راه نزدیک بود تخممرغهای دستفروشی را لگد کنم.»
ابوراجح گفت :« ذهن و دلت اینجا نیست. کجاست؟ نمیدانم. باید کاری کنی که نزد صاحبش برگردد.»
– فروشندهای که شاهد این صحنه بود ، خندهاش گرفت.
کنیزکی هم به من خندید. تا حالا اینجوری گیج نبودهام.
ابوراجح دستش را جلوی دهانش گرفت و از ته دل خندید.
– خدا به دادت برسد ، فرزند! این چیزهایی که تو میگویی ، نشانهٔ آدمهای شوریده و عاشق است. لابد ماهرویی با تیر نگاهی تو را به دام عشق خود مبتلا کرده و خبر نداری....😂
مسرور دست زیر چانه گذاشته و داخل اتاقک چوبی نشسته بود تا از آنها که میخواستند بروند ، پول بگیرد.
میدانستم کنجکاو است بداند چه میگوییم.
🍂 ادامه دارد
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #رویای_نیمه_شب #قسمت_نوزده از صحن حمام صدای ریزش آب و گفتوگوی نامفهوم مشتریها میآمد. مسرور
💔
#رویای_نیمه_شب
#قسمت_بیست
– درست فهمیدی ابوراجح. نمیدانم آنچه بر سرم آمده ، عشق است یا یک بلای دیگر. تا مدتی پیش با خیال راحت توی کارگاه مشغول کار بودم. آنقدر پدربزرگ اصرار کرد تا بالأخره آمدم پایین و کنار دستش ، مشغول فروشندگی شدم. میگفت: «زرگر باید خوشقیافه باشد تا مشتری به خرید رغبت کند. بفرما ! این هم نتیجهاش!»
– فروشنده نباید بدترکیب و ژولیده و بداخلاق باشد ، اما زیبایی فراوان هم آسیبهایی دارد. این درست نیست که مشتری ، به جای اینکه با خیال راحت به فکر خرید جنس مورد نیازش باشد ، تحت تأثیر زیبایی فروشنده قرار گیرد و کلاه سرش برود ؛ مخصوصاً در شغل زرگری که بیشتر مشتریها زن هستند.
من و مسرور از این جهت خیالمان راحت است ؛ نه زیباییم و نه با زنها سروکار داریم.
باز خندید.😂😂
گفتم :« اگر کسی به عشق من گرفتار میشد ، طبیعی بود ، اما حالا این من هستم که گرفتار شدهام. همیشه سعی میکردم مراقب نگاهم باشم. پدربزرگم میگوید :« تو مثل دخترانِ عفیف ، باحیا هستی و مقابل زنها ، چشم بلند نمیکنی.» باور کنید که عشق ، گاهی ناخواسته به خانهٔ دل پا میگذارد. دو نگاه به هم گره میخورد و آنچه نباید بشود ، میشود.»💔
فاصلهٔ ما با مسرور زیاد نبود. میتوانست صدای ما را بشنود. ابوراجح سری تکان داد و بازویم را فشرد. سعی میکرد دیگران را درک کند. زود قضاوت نمیکرد. گفت: «عشق برای یک زندگی مشترک، خوب است، ولی اگر ازدواج و زندگی مشترکی در کار نباشد ، باعث اضطراب و ناراحتی میشود. اگر پرهیزکار باشیم میتوانیم مشکل عشق را درمان کنیم. تو باید یکی از دو کار را انجام دهی. ببین اگر آن دختر برای زندگی با تو مناسب است ، با او ازدواج کن. اگر مناسب نیست ، ازش دوری کن تا فراموشش کنی.»
–مگر میشود؟😔🤔
🍂 ادامه دارد
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #رویای_نیمه_شب #قسمت_بیست – درست فهمیدی ابوراجح. نمیدانم آنچه بر سرم آمده ، عشق است یا یک بل
💔
#رویای_نیمه_شب
#قسمت_بیست_و_یک
_اگر مدتی او را نبینی و از خدا یاری بخواهی، فراموشش می کنی. هر چیزی دوا و درمانی دارد. دوای عشق های بی فایده و آزاردهنده، همین است که گفتم.😌☝️
_اما ابوراجح! او کاملاً برای من مناسب است. اگر شما هم می دانستید او کیست می گفتید که همسری بهتر از او گیرم نمی آید.😔
_عشق این طوری است.
چشم آدم را از دیدن عیب های معشوق، کور میکند و خوبی هایش را هزار برابر جلوه می دهد.
_پدربزرگم هم مطمئن است که او می تواند مناسب ترین همسر برایم باشد.😇
_ابونعیم انسان با تجربه ای است. نمی فهمم پس چرا این طور درمانده ای؟🤨 توکه اورا دوست داری، پدربزرگت هم که موافق است. می ماند اینکه از او خواستگاری کنی.
به قوها خیره شدم. آن ها مشکلات آدم ها را نداشتند. باید
حقیقت را می گفتم.
_او و خانواده اش شیعه اند.🙁
ابوراجح جا خورد و ساکت ماند. پس از دقیقه ای برخاست و از سکو پایین رفت. نمی دانستم اگر می فهمید درباره که حرف میزنم، چه عکس العملی نشان می داد.
کنارحوض نشست. دستش را به آب زد.
قوها به طرفش رفتند. آنهارا نوازش کرد.
بدون آنکه به من نگاه کند، گفت: «زیاد پیش می آید که به خواستگار جواب رد می دهند. در این صورت، چاره ای جز صبر نیست.»🍃
ظرف انگور را کنار گذاشتم و ایستادم. حرف هایمان به جای حساسی رسیده بود. در راه حمام، پیش بینی کرده بودم که ابوراجح چنین توصیه ای میکند.
مسرور ترجیح داده بود در اتاقک بماند و از ماجرا سر در بیاورد. گوش تیز کرده بود و خود را به شمردن سکه ها سرگرم نشان می داد.
بعید نبود حدس زده باشد در باره ریحانه صحبت می کنم.
🍂ادامه دارد
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_ابوالفضل_شیروانیان
...🌹🕊هنوز دوستهایش نیامده بودند تا #نحوه_شهادت_ابوالفضل را بگویند. نمیدانستم هنگام شهادت چه اتفاقی برایش افتاده است یک شب خوابش را دیدم.
گفتم: #ابوالفضل چرا دیر کردی؟
گفت: کار داشتم باید تعداد بسیاری سوال، جواب میدادم. گفتم: از خودت بگو، وقتی زخمی شدی درد داشتی؟ گفت: راه افتادیم به سمت یک مقر برویم. فردی به من گفت: بایست ایستادم.
پرسیدم: «چرا ایستادی؟» گفت: در غربت یک #آشنا پیدا کرده بودم و خوشحال بودم. از من پرسید، تو دوست قاسم هستی؟ پاسخ مثبت دادم گفت: پس بنشین. گفتم: سرم سنگین است، گفت: ابوالفضل سرت را روی #پای من بگذار. سرم را که روی پایش گذاشتم، گفت: بلند شو تا برویم
بلند شدم، دیدم در یک باغ بزرگ پر از میوه ایستادیم. به من گفت: آقا ابوالفضل چند تا از این #میوهها بخوری سر دردت خوب میشود. منم تعدادی میوه خوردم.بعد هم رفتیم و #تمام.
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
ادب این پسر همه را متعجب میکرد؛ من را هم.
تیپ دوازده از دزفول حرکت کرد و رفت به طرف شلمچه. بعد از صرف ناهار دراز کشیده بودم که پرسید:« آقای قصاب! شما وصیتنامه نوشتی؟».
گفتم:« بله.».
گفت:« من هنوز ننوشتم. میشه وصیتنامهی شما رو ببینم؟ میخوام بدونم چطوری باید شروع کرد.».
گفتم:« آره، چرا نمیشه! مخصوصاً برای شما که پسر حاج آقایی.».
وصیتنامهام را که سه چهار تا برگهی4A بود، دادم. قبل از این که تای برگهها را باز کند، پرسید:« مطلب خاصی که من نباید ببینم توش نیست؟».
گفتم:« نه، با خیال راحت بخون!».
در دلم خیلی به آن ادب و نزاکت آفرین گفتم.
#شهید_نورالله_اختری
📚 فرهنگنامه شهدای سمنان، ج1، ص257
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
اگه میخوای همه چیز در مورد پشت پرده برجام
و حواشی سخنان رهبری در مورد مذاکرات و
بدونی این کلیپ یک دقیقه ای و نگاه کن✌️
این هشتگا ایتارو بترکونه بچه ها💪
#مذاکره_یعنی_نفوذ
#رهبر_ایران_عزت_ایران
#کلیپ
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
#قرار_دلتنگی😔
گلِ همیشه بهارم،
مهدی جان !
بیا و عالم خسته و زمستانی را
بهاری کن...🌸🍃
یک #آیت_الکرسی و #سه_صلوات، برای سلامتی و تعجیل در فرج حضرت پدر
#سلام_امام_زمانم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
به یاد حضرت باشیم🙏🏼🌿
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#قرار_عاشقی
از دلی که برای شما تنگ شود
صدای دوتارِ خراسان می آید.
#اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا_المرتضی
#امام_رضآی_دلم
#دلتنگ_حرم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
بس که خوردم غمِ تو، روزه من باطل شد
نرخِ کفاره این خوردنِ عمدی چند است؟
الهی العَفو #بالحسین
من حرم لازمم! دلم تنگ است💔
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 قسم به بغض های فروخورده ی مردان جنگی اما عاشق، اما لطیف :)♥️ #حاج_قاسم #مرد_میدان #استوری #
💔
محال است لبخند بزند
و حال دلمان عوض نشود..!!🙃
خنده اش انگار فرق دارد...!
نه با دهان
که از عمق چشمانش می خندد ..
با تمام وجود و از ته قلبش ..
از عمق چشمانی که پر از مهربانی ست
و از ته قلبی که خدا در آن خانه کرده ..
#حاج_قاسم
#مرد_میدان
#استوری #پروفایل😍
#قاسم_سلیمانی
#سردار_دلها
#دلتنگ_تو_ایم
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#سردار_سلیمانی
#قاسم_هنوز_زنده_ست
#شهید_سپهبد_قاسم_سلیمانی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 خنده دارد حال و روز این زمینے ها رفیق. 💔 #شهیدجوادمحمدی #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھد
💔
شهر و خانه تمثیل سڪوننـد
و دشـواری هجرت در دل ڪندن از خانه ے عادات و دیار تعلقـاتی است
ڪه با آنها انـس داریم
و چگونه پای سلوڪ در طریق حق نهد
آنڪه توان هجرت ندارد..؟
آواراگے شـرط انس گرفتن با حـق است..
#شهیدآوینے
#شهید_جواد_محمدی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #شکرگزاری 🙏 روز بیست هفتم (آینه شگفتی آفرین) ظاهر هر چیز بر طبق عواطف تغییر می کند، و در نت
💔
#شکرگزاری 🙏
روز بیست و هشتم (برنامه ی پایانی)
هر روز منحصر به فرد است، هیچ روزی مثل روز دیگر نیست، رویدادهای خوبی در هر روز رخ می دهد، مداوم، متفاوت و متغیر، پس وقتی تو با برشمردن مواهب دیروزت اعجاز را بخاطر بیاوری، هرچندبار هم که این کار را انجام دهی هربار متفاوت خواهد بود، این صرفا یکی از دلایل اعجاز است، مهم نیس در حال حاضر آرزویت چیست و یا آینده چه آرزویی داری، در هرحال این تمرین قدرتمندترین تمرین زندگیت خواهد شد...
از فردا تازه هدف تو آغاز می شود، این تمرین را برای همیشه حفظ کن...
✅تمرین
به یاد آوردن مواهب و برکات دیروز راحت و بی درد سر است، می توانی اینگونه اغاز کنی :
دیروز چه اتفاق خوبی افتاد؟
هرسوالی در ذهن ایجاد شود فورا برای جواب کندکاو می کند، خبری خوش دریافت کردی؟ کار نیمه تمام را تمام کردی؟ به گونه ای معجزه آسا به خواسته ای رسیدی؟ تلفن غیر منتظره؟ کسی از تو تعریف کرد؟ دیدن فیلم خوب؟ خوردن غذای لذیذ؟ گرفتن هدیه؟ و...
اعجاز را به خاطر بسپار و داخل دفترچه یا هرجا میخواهی فهرست برکات دیروز را یادداشت کن، انقدر سطح دیروز را کندکاو کن تا احساس رضایت کنی، پیش پا افتاده ترین اتفاق هم مهم است...
فکر کردی چرا؟ تا به اینجا باید متوجه شده باشی سپاسگزاری در جزئی ترین موارد چه میکند؟ پس قرار است هر روزت عوض شود، با نوشتن و یادآوری هرکدام مثل همیشه بگو خدایا شکرت...
اعجاز را به یادآور...
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
Part04_علی از زبان علی.mp3
5.26M
💔
💚 #علی_از_زبان_علی 💚
*جهاد در رکاب رسول خدا
*شان نزول ایه " مِنَ الْمُؤْمِنينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ..."
*جنگ بدر نخستین نبرد با مشرکان
*خاطراتی از جنگ احد
*ندای آسمانی "لا فَتى اِلاّ عَلِىّ و لا سَيفَ اِلاّ ذُو الفَقار"
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
حتما دانلود ڪنین👌
💔
اِرْحَمْنِي يَوْمَ آتِيكَ فَرْدَاً
شاخِصاً اِلَيْكَ بَصَرِي
مُقَلَّداً عَمَلِي
قَدْ تَبَرَّءَ جَميعُ الْخَلْقِ مِنِّي
نَعَمْ وَ اَبي وَ اُمّي
وَ مَنْ كانَ لَهُ كَدِّي وَ سَعْيِي
رحم ڪن به من
روزے كه تنها به نزدت آيم
در حالے ڪه
بلند كرده ام به درگاهت ديده ام را
و نامه عملم به گردنم افتاده
و همه مردم از من بيزارے جويند
حتی پدر و مادرم
و حتی ڪسے كه رنج و تلاشم براے او بوده اسـت..💔
#دعاےحزین