به آب خورده گره، زندگی ماهیها
من از خیال فراق تو نیز میمیرم
#امیرحسین_پورعزیز
#غزل
در ازل پرتوِ حُسنت ز تجلی دَم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
جلوهای کرد رُخَت دید مَلَک عشق نداشت
عینِ آتش شد از این غیرت و بر آدم زد
عقل میخواست کز آن شعله چراغ افروزد
برق غیرت بدرخشید و جهان برهم زد
مدعی خواست که آید به تماشاگَهِ راز
دست غیب آمد و بر سینهٔ نامحرم زد
دیگران قرعهٔ قسمت همه بر عیش زدند
دل غمدیدهٔ ما بود که هم بر غم زد
جانِ عِلْوی هوسِ چاهِ زنخدان تو داشت
دست در حلقهٔ آن زلفِ خَم اندر خَم زد
حافظ آن روز طربنامهٔ عشق تو نوشت
که قلم بر سرِ اسبابِ دلِ خُرَّم زد
#حافظ
تو دلت برام تنگ نشد؟
صبحا وقتی بیدار شدی، شبا موقع خواب،نگاه نکردی ببینی من چی گفتم؟
هیچی نگفتنم دلتنگت نکرد؟
دلت نخواست آهنگایی که گوش کردی رو برام بفرستی؟
دوست نداشتی چیزایی که میبینی رو نشونم بدی؟
یعنی هیچ اتفاقی نیفتاد که دلت بخواد دربارهش باهام صحبت کنی؟
غذای مورد علاقهمو نخوردی که یادم بیفتی؟
تو اصلا نگران حالم نشدی؟
دوست نداشتی بدونی دارم چیکار میکنم؟
اطرافم چی میگذره و اصلا کجام؟
تو دلت تنگ نشد؟
تو نگران نشدی؟
تو مثل من هرشب فکر نکردی به صبحایی که با هم عصر میکردیم و ناهارایی که با هم میخوردیم و آهنگایی که با هم گوش میکردیم؟
تو نخواستی بدونی چی شده؟
نخواستی بگی؟ نخواستی بشنوی؟
جدی جدی دل تو تنگ نشد؟!
#شاهین_پورعلیاکبر
خندهات طرح لطیفیست که دیدن دارد
ناز معشوق دلآزار خریدن دارد
فارغ از گله و گرگ است شبانی عاشق
چشم سبز تو چه دشتی است! دویدن دارد
شاخهای از سر دیوار به بیرون جسته
بوسهات میوهی سرخیست که چیدن دارد
عشق بودی و به اندیشه سرایت کردی
قلب با دیدن تو شور تپیدن دارد
وصل تو خواب و خیال است ولی باور کن
عاشقے بی سر و پا عزم رسیدن دارد
عمق تو درهی ژرفیست مرا میخواند
کسی از بین خودم قصد پریدن دارد
اول قصهی هر عشق کمی تکراریست
آخرِ قصهی فرهاد شنیدن دارد...
✨کاظم بهمنی✨
شوریِ آبِ قم از مقدمتان شیرین است
ای فدایِ قدمت حضرت شیرین بانو...
#میلاد_حضرت_معصومه_س🎊
#روز_دختر_مبارک🌹
هر صبح دوست داشتنت
با من بیدار می شود
در رَگ و جانم می جوشد
به سرانگشتانم می رسد
سَرریز می شود
با دل و جان می نویسد
از عشق
از تو
از تو ...
#باران_قیصری
روز نو خجسته و مبارك🌼🙏
#فروغ_فرخزاد
‹از من رمیدهای و من سادهدل هنوز
بی مهری و جفایتو باور نمیکنم›