eitaa logo
شهرستان ادب
1.4هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
292 ویدیو
6 فایل
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ShahrestanAdab.com ارتباط با مدیر کانال: @ShahrestaneAdab
مشاهده در ایتا
دانلود
شهرستان ادب
🔻پرونده‌کتاب «ویلای کاکایی‌ها» در سایت شهرستان ادب گشوده شد ▪️مجموعه‌داستان ، که به موضوعات و مباحث مرتبط با محیط زیست می‌پردازد، در سال ۱۳۹۶ توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شد. این مجموعه، پنجمین مجموعۀ «قصۀ زمانه» از انتشارات شهرستان ادب و شامل ده داستان کوتاه به انتخاب است که در ۱۱۱ صفحه منتشر شده و روانۀ بازار کتاب شده است. نویسندگان این مجموعه در خلال داستان‌های خواندنی آن، به مسائل و مشکلات متعدد زیست‌محیطی در میدان‌های مختلف و جغرافیاهای گوناگون می‌پردازند؛ مباحث مرتبط با آب، تخریب جنگل‌ها، ساخت‌وسازهای غیرمجاز، رهاسازی زباله‌ها در طبیعت، انقراض گونه‌ها، آلودگی‌ها و دیگر مسائل پیرامون محیط زیست، درون‌مایۀ اصلی این داستان‌هاست. گفتنیست داستان‌های منتخب «ویلای کاکایی‌ها» از میان تعداد زیادی از داستان‌ها که به دفتر گروه داستان مؤسسۀ فرهنگی هنری شهرستان ادب، تحت عنوان فراخوان داستان کوتاه «باغ ملی»، ارسال شده‌اند توسط استاد محمدرضا بایرامی انتخاب شده است. این فراخوان در ۲۸ اسفند سال ۹۵ منتشر شد و در ۱۵ مرداد ۱۳۹۶ برگزیدگان خود را شناخت. داستانهای برگزیده و نویسندگان این مجموعه عبارتاند از: «ویلای کاکایی‌ها» نوشتۀ / «بار» نوشتۀ / «من درنای سیبری را خورده‌ام» نوشتۀ / «نفرین قنات حاج میرزا» نوشتۀ / «مالکین اصلی» نوشتۀ / «هوایی که در آن نفس می‌کشم» نوشتۀ / «ماه خواهر ندارد» نوشتۀ / «خشک و خالی» نوشتۀ / «نخل‌ها ایستاده می‌میرند» نوشتۀ / «اگر باران نبارد؟ اگر باران ببارد؟» نوشتۀ . در شانزدهمین پرونده‌کتاب سایت شهرستان ادب به سراغ این مجموعه‌داستان گروهی می‌رویم تا به این بهانه، با دقت بیشتری به مسئلۀ محیط زیست بپردازیم. شما می‌توانید برای مطالعۀ این پرونده‌کتاب به صفحۀ اختصاصی آن در سایت شهرستان ادب مراجعه کنید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10638 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻مادر فراموش‌شده | یادداشت بر «ویلای کاکایی‌ها» (در پرونده‌کتاب ) ▪️«روزگاری است که از مواجهۀ ما ایرانیان با تکنولوژی‌های نوظهور آن‌دیگری‌خوانده یا به عبارت مرسوم و رایج، غرب می‌گذرد. برای خیلی از جوانان ایرانی معاصر تاحدزیادی یادآوری مفهوم غرب، با تداعی تکنولوژی‌های بسیار پیشرفته ملازم است. ما ایرانیان مغرب‌زمین را به‌مثابه پدیداری تکنولوژیک درک کرده‌ایم. برای ما ایرانیان، در بسیاری از موارد، غرب به‌مثابه تاریخی نمایان شده است که غایت آن، امر تکنولوژیک تصویر می‌شود. اما علی‌رغم مواجهۀ ما با تکنولوژی در ساحات خرد، ما از درک آن تاحدزیادی ناتوان بوده‌ایم. من در این سطور به دنبال تقریری خام و مبناگرایانه از امر تکنولوژیک نیستم و از اساس مخالف آن هستم. بااین‌حال، ما نتوانستیم زمینه و زمانۀ تاریخی‌ را که تکنولوژی در آن ظهور کرده است، عمیقاً درک کنیم. ما از درک عقلانیت حاکم بر جوامع تکنیکی ناتوان بوده‌ایم. شاید بتوان ریشۀ عقب‌ماندگی تکنولوژیک ما را نیز در همین امر جست‌وجو کرد...» متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10637 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻انگلیس (ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری ضدانگلیسی از به‌روز می‌کنیم) ▪️ظلمی که انگلیس در این خاک و آب کرد نه بیوراسب کرد و نه افراسیاب کرد از جور و ظلم تازی و تاتار درگذشت ظلمی که انگلیس در این خاک و آب کرد ضحاک خود ز قتل جوانان علاج خواست وان دیگری به کشتن نوذر شتاب کرد تازی گرفت کشور و آیین نو نهاد چنگیز گشت خلق و خراسان خراب کرد کرد انگلیس آن‌همه بیداد و بر سری اخلاق ما تباه و جگرها کباب کرد بشنو حدیث آنچه درین ملک بیگناه از دیرباز تا به کنون آن جناب کرد اندر هزار و نهصد و هفت آن‌زمان که روس با ژرمن افتتاح سئوال و جواب کرد آلمان بدید روضهٔ هندوستان به خواب تُرکش ز راه‌آهن تعبیر خواب کرد واندر فضای شهر پتسدام‌، ویلهلم با نیکلا به گفت و شنو فتح باب کرد روباه پیر یافت که آلمان به قصد شرق دندان و پنجه تیزتر از شیر غاب کرد با روس عهد بست و شمال و جنوب را اندر دو خط مقاسمتی ناصواب کرد از غرب تا به مرکز و از شرق تا شمال تسلیم خصم چیرهٔ وحشی‌مآب کرد بیمار گشت شاه و ولیعهد نوجوان‌ روسی نمود لهجه و لگزی ثیاب کرد روباه پیر گشت ز دربار ناامید تدبیر شاه پیر و ولیعهد شاب کرد افکند انقلابی و مشروطه را به ملک درمان ناتوانی و داروی خواب کرد وان‌گه چو دید مجلس ملی است مرد کار با روس در خرابی مجلس شتاب کرد از بیم هند کشور ما را کشید پیش واو را فدای منفعت بی‌حساب کرد مجلس بر اوفتاد و محمدعلی به روس نزدیک گشت و بس عمل ناصواب کرد زان روی در حمایت ما، مجلس عوام‌ برضدکار شاه به دولت عتاب کرد ☑️ @ShahrestanAdab
🔻جنگی در راه است... | یادداشت بر «ویلای کاکایی‌ها» (در پرونده‌کتاب ) ▪️«رابطۀ انسان با طبیعت به درازای حضور بشر بر کرۀ خاکی است؛ آن‌جا که در زمین سر می‌چرخاند و ابزارش را با تغییر در شرایط طبیعی می‌سازد. هرچه پیش می‌رود، بیشتر با طبیعت عجین می‌شود و آن را برای زندگی‌اش مناسب‌سازی می‌کند تا می‌رسد به انقلاب صنعتی و پیشرفت تکنولوژی. در این دوره دیگر هم‌زیستی با طبیعت کفاف نیازهایی که ساختار اقتصادی معرفی می‌کند، نمی‌دهد و هجمه علیه آن شروع می‌شود. هابرماس رابطه میان جهان حیاتی با جهان اجتماعی را استعماری می‌داند؛ در این رابطه و کنش، استعمار جهان طبیعی شدت می‌گیرد. اینک عرصه بر جهان حیاتی تنگ شده است، انسان خود را به تجاهل زده و نمی‌بیند که هر ضربه‌ای که به جهان طبیعی بزند، بر پیکرۀ ساختار اجتماعی برمی‌گردد. مجموعه‌داستان ویلای کاکایی‌ها از این جهت بسیار ارزشمند است که ارتباط کنشی نامتوازن میان جهان حیاتی و جهان اجتماعی را به‌خوبی نشان می‌دهد. داستان‌ها روایت زخم‌هایی است که انسان بر تن طبیعت می‌زند و پاسخ‌هایی که دریافت می‌کند...» متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10640 ☑️ @ShahrestanAdab
28.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻شعرخوانی #سیدوحید_سمنانی در محضر رهبر انقلاب (گزیده شعرخوانی‌های دیدار) #دیدار_شاعران_با_رهبر_انقلاب ☑️ @ShahrestanAdab
🔻صدّیق | داستان کوتاهی از #زهراسادات_ثابتی «اگر به بوق‌زدن بود، این‌راه باید نیم‌ساعت پیش باز می‌شد، اما با این‌وجود باز هم بدون وقفه صدای بوق را درمی‌آورم. فقط می‌خواهم احساس ‌کنم یک‌کاری دارم انجام می‌دهم تا راه باز شود و هیچ دلم نمی‌خواهد به مزخرف‌بودن یا نبودن این‌کار فکر کنم. یک‌پلیس راهور از لابه‌لای ماشین‌ها جلو می‌آید و از کنار ماشین من که می‌گذرد، می‌فهمم با صدای بلند می‌گوید: "کوه ریزش کرده، جاده تا فردا...". تا فردایش را که می‌شنوم قلبم هُری می‌ریزد. موبایلم را برمی‌دارم. چنددرصد بیشتر شارژ ندارد. سریع به مرتضی زنگ می‌زنم. می‌رود روی پیغام‌گیر: ـ سلام اخوی! خوبی؟ من به مراسم نمی‌رسم. کوه، ریزش کرده... توروخدا یک‌کاری کن ببین نمی‌تونی مراسم رو عقب بیندازی. کاش اصلاً آخر هفته رو نمی‌رفتم شهرستان که حالا توی برگشتن گیر کنم. ای‌‌خدا... اصلاً از اولش می‌دونستم داغ عمامه سرگذاشتن به دلم می‌مونه. سر من کجا و دست حاج‌آقا کجا؟! تورو‌خدا با حاج‌آقا صحبت کن ببین...» متن کامل این داستان را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10645 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻مشروح و گزارش تصویری بیست و ششمین میزگرد #بوطیقا منتشر شد. (گفتگو پیرامون #میخائیل_باختین) ▪️«در این‌جلسۀ بوطیقا می‌خواهیم دربارۀ #باختین و تأثیرهای شگرف او بر نقد ادبی صحبت کنیم. باختین زندگی سختی داشته است. در شرایطی مثل بمباران و تبعید، آثار خود را با تلاش و سخت‌کوشی عجیبی نوشته است. در زمان حیاتش آثارش به زبان‌های مختلف در اروپا منتشر شد و مورد توجه قرار گرفت. زمانی که می‌خواستند "مسائل زیبایی‌شناسی" او را ترجمه کنند، مقالۀ "کارناوال" را به آن اضافه کرد. این‌مقاله در نسخۀ روسی وجود ندارد. ایدۀ "کارناوال" رابطۀ تنگاتنگی دارد با ایده‌های دیگر باختین مانند "منطق گفتگو"، "من و دیگری" و "منِ پایان‌ناپذیر". منظورم این است که باختین می‌دانسته که بحث این‌مقاله، سخن زمانه است و به‌زودی شهرت پیدا خواهد کرد. به‌خصوص فرانسوی‌ها خیلی‌زود تحت‌تأثیر باختین قرار گرفتند. هنوز که هنوز است منتقدان جوان فرانسوی (چه در زمینۀ ادبیات، چه در زمینۀ سینما و حتی منتقدانی که دربارۀ رسانه‌های اجتماعی و فضاهای اینترنتی می‌نویسند) خیلی تحت‌تأثیر باختین هستند...» برای خواندن متن کامل سخنان #یحیی_شعبانی،‌ #محمد_رفیعی، #محمدقائم_خانی و #علیرضا_سمیعی درباره‌ی میخائیل باختین این صفحه را در سایت شهرستان ادب ببینید. 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10644 همچنین برای مطالعه دیگر میزگردهای بوطیقا سری به صفحه ثابت این برنامه در سایت شهرستان ادب بزنید: 🔗 ShahrestanAdab.com/بوطیقا ☑️ @ShahrestanAdab
🔻همه‌چیز دربارۀ | یادداشتی از (به بهانۀ تولد توران میرهادی در پروندۀ ) ▪️«...همیشه سؤالِ تکرارشونده‌ای در ذهنِ توران میرهادی بود که رؤیاهایش را آشفته می‌کرد؛ چرا جنگ؟ چرا کشتار و ویرانی؟ چرا مردم به جان هم می‌افتند؟ سال‌ها مطالعه و تحقیق، تجربه و جست‌وجو به او فهماند که اشکال در روشی است که انسان‌های جامعه را یک‌سان‌ می‌بیند و با آن‌ها برخورد یک‌نواخت دارد. روشی که قدردانِ خلاقیت و احساسات نیست و قدرتِ اندیشه را نادیده می‌گیرد. روشی که برای پیش‌ بردن کار از ابزار مقایسه، رقابت، نمره و جایزه استفاده می‌کند و تفاوت‌های فردی را نادیده می‌گیرد. این درک و بینش مقدمه‌ای بود برای آغاز کارهای محدود و کوچک در مدرسۀ فرهاد و ۲۵ سال ایستادگی در برابر رفتار آمرانۀ نظام رسمی آموزش‌وپرورش...» ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10646 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻 به امامت رؤیا ( پروندۀ #امام_خمینی_و_ادبیات را با سطرهایی از نثر شاعرانه و شطح‌آمیز #احمد_عزیزی در کتاب #یک_لیوان_شطح_داغ که در دو بخش به ستایش و روایت #امام_خمینی پرداخته است، به‌روز می‌کنیم). ▪️ «... کپرنشینان حاشیۀ تصویر، تشنۀ یک جرعه آیینه‌اند. خمینی کجایی؟ خون تفسیر به جوش آمده است. زیارتنامه‌ها زاری می‌کنند، شبنم بی‌گلبرگ است، شب بی‌ستاره از بیابان عبور می‌کند، شقایق‌ها شیون می‌کنند، خمینی کجایی؟ قرار بود به هر کدام از ما یک شاخه گل سرخ هدیه بدهی، قرار بود برای ما، از مرز ملکوت، تجلی وارد کنی، قرار بود ما را به ملاقات خدا ببری، برای پابرهنگان فرهنگ ما کفش‌های مکاشفه بخری. نخل‌ها خم شده‌اند، هر شب کاروانی از دیدگان دماوند می‌چکد، خروس‌ها منتظر اذان تواند، خمینی کجایی؟ ما را به بالاتر از ابر دعوت کن؛ به پایین‌تر از عرش، آنجا که برگ‌های درختان پر طاووسانند، آنجا که حرچشمان، آینه تقسیم می‌کنند و لبخند می‌فروشند، آنجا که هر فرشته‌ای گاهوارۀ عیسایی را تکان می‌دهد... .» ادامۀ این متن را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10648 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻امام خمینی به روایت شاعران و نویسندگان جهان ( پروندۀ #امام_خمینی_و_ادبیات را با یادداشتی از #پژمان_سرلک به‌روز می‌کنیم. سرلک در این یادداشت نگاه شاعران و نویسندگان غیرایرانی به شخصیت #امام_خمینی (ره) را بررسی کرده است). ▪️ «... تاکنون ده‌هاهزار اندیشمند در سراسر جهان از این‌ مرد خدا که بین زمین و آسمان، دنیا و آخرت، اخلاق و سیاست، پیوند دوباره زد و در عصر تغییر و جابه‌جایی ارزش‌های اصیل و انسانی، احیاگر ارزش‌های فطری بشری شد، سخن گفته‌اند و هرکدام نمایندۀ قشری از اقشار جامعۀ خویش‌اند. سخنان نخبگان خارجی و دیدگاه‌ ایشان نسبت به امام‌خمینی (ره) تاکنون به‌صورت چندین‌جلد کتاب قابل‌ اعتنا تدوین و انتشار یافته‌ که در هرکدام می‌توان نام‌هایی را دید که برای ملت خویش پیر و مرادند، درحالی‌که خود مرید پیر جماران هستند... ـ نجات، دارا. شاعر. تاجیکستان: ....که می‌جوید صخرۀ عظیم مرقدت را در محشرِ تراکم امواج بشر و طوفان پنجه‌های برگ حسرت به کاسۀ غنچه‌های سر... » ادامۀ این مطلب را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10647 ☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فراخوان هشتمین دوره آفتابگردان‌ها (شعر جوان کشور) توسط شهرستان ادب منتشر شد. کلیپ با کیفیت را در آپارات ببینید: 🔗 aparat.com/v/N8OaP ☑️ @ShahrestanAdab
هدایت شده از شهرستان ادب
🔻فراخوان دورۀ جدید کارگاه آموزشی در فصل تابستان به همت مدرسه رمان منتشر شد (با تدریس ) ▪️این هفتمین دوره از سلسله کلاس‌های عناصر داستان‌نویسی است که در مؤسسۀ شهرستان ادب برگزار می‌شود. پیش از این، شش کارگاه عناصر داستان دیگر با تدریس نویسندگانی چون «مجید اسطیری»، «سیدحسین موسوی‌نیا»، زنده‌یاد «علی شاه‌علی»، «مصطفی مردانی» و «سمیه عالمی» در مؤسسۀ شهرستان ادب برگزار شده است. گروه مدرسه رمان شهرستان ادب در راستای گسترش اهداف آموزشی خود در سطوح مختلف اقدام به برپایی این کارگاه‌ها کرده است. مدرس دورۀ جدید این کلاس‌های آموزشی، از داستان‌نویسان و مدرسان ادبیات داستانی کشورمان است. این کارگاه دو‌شنبه‌ها از ساعت ۱۷ تا ۱۹ در مؤسسه شهرستان ادب برگزار می‌شود. هزینه ثبت نام ۱۲۰ هزار تومان می‌باشد. تمامی علاقه‌مندان می‌توانند تا ۲۸خردادماه به صورت تلفنی یا از طریق سایت و سایت اقدام به ثبت‌نام کنند: - 021-77517830 داخلی 146 (دفتر داستان) - MadreseRoman.com - ShahrestanAdab.com ☑️ @ShahrestanAdab
🔻آری برادر (در سالروز درگذشت دکتر #علی_شریعتی، متفکر ادیبِ انقلابی، شعری می‌خوانیم از #مهدی_جهاندار برای این شخصیت جاودان انقلاب) ▪️چون گردباد از دامن صحرا گذشتی موجی شدی، از ساحل از دریا گذشتی در راه آزادی چه زندان‌ها کشیدی در بستر سرخ شهادت آرمیدی تیغ زبانت، ذوالفقارت صیقلی بود تو زینبی بودی و استادت علی بود در دامن خود مردها پروردی ای مرد با رفتنت کاری حسینی کردی ای مرد شور و شر و شمشیر از جایت نینداخت زور و زر و تزویر از پایت نینداخت ایمان برایت هیچ نام و نان نیاورد اما به فریادت کسی ایمان نیاورد آرام کردی خاطر آشفتگان را آشفته کردی خواب شوم خفتگان را با جان خریدی مرگِ در راه وطن را آموختی با ما چگونه زیستن را دریا و باران را به خواهش می‌نشستی وقتی که با شوق نیایش می‌نشستی آوازهایت نغمه‌های راستی شد خاک گلویت آنچه که می‌خواستی شد ما سوتک خاک گلویت را صداییم آن طفلک گستاخ و بازیگوش ماییم دیدیم و گفتیم، آخر شهنامه این بود فرجام ما آری برادر اینچنین بود ☑️ @ShahrestanAdab
🔻بررسی نثر شاعرانه در #هبوط_در_کویر دکتر #علی_شریعتی | یادداشتی از #الهه_عزیزی_فرد (در سالگرد درگذشت دکتر علی شریعتی) ▪️«نثر شاعرانه به نثری گفته میشود که در آن غلبۀ احساس و عاطفه درونی خالق اثر، بر گزارش صرف از وقایع بیرونی ترجیح داده شده است. به زبان ساده میتوان گفت زبان در این نوع نثر، شعروار است و مجموعه‌ای از اسلوب‌ها و آرایه‌های شعری را دربرگرفته است. نثر شعروار همانند متون حماسی یا تعلیمی به روایت ممتد و خطی یک داستان یا اتفاق بسنده نمی‌کند و حالات درونی نویسنده در پیش بردن چنین متنی نقش اساسی ایفا می‌کند، به‌گونه‌ای که نویسنده در بیان یک متن شاعرانه از احساس و عاطفۀ خویش، از آرزوها و امیال، از عشق و نفرتی که در وجود خویش دارد، از دغدغه‌ها و رنج‌ها، هجران و وصل، وطن‌پرستی و درنهایت از هرآنچه که با روح و روان آدمی سروکار دارد و او را شادمان یا آزرده‌خاطر می‌سازد و ابعاد روانی‌اش را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد، سخن می‌گوید...» ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10649 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻«تولدت مبارك قاصدك مرگ»؛ مروری بر رمان تولدت مبارک جک نیکلسون نوشته #هانتر_اس_تامپسون (یادداشتی از #عبدالله_نظری در پروندۀ #ادبیات_ضدآمریکایی) ▪️«براي درك برخي امور آدم بايد زمان بيشتري صرف كند. نزديك شدن به درك آن‌چه كه در كتاب #تولدت_مبارک_جک_نيكلسون خواندم، نه تنها زمان كه حتي مطالعات ديگري مي‌طلبيد. هنوز هم نمي‌دانم چه چيزي خواندم. مقاله‌هاي يك روزنامه‌چي ناآرام؟ داستان كوتاه؟ مجموعه داستان به‌هم پيوسته؟ يا به قول خودش گانزو؟ اصلا گانزو چيست؟ تمام اين سوال‌ها برايم بي‌پاسخ هستند. نمي‌توانم درباره‌شان تصميمي بگيرم. اما تقريبا مي‌دانم اگر از چيزي لذت بردم، چه چيزي بوده. چيزي كه حالا سعي خواهم كرد در همين چند كلمه‌ي باقي مانده درباره‌اش حرف بزنم...» متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10652 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻آیینه (ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از کتاب تازه‌منتشرشدۀ #مرور_پنجره_ها سرودۀ #سیدوحید_سمنانی به‌روز می‌کنیم. گفتنی‌ست این کتاب توسط #انتشارات_شهرستان_ادب به چاپ رسیده است) ▪️حرف من و آیینه یک تصویر درهم بود تا بی‌نهایت گرچه روشن بود، مبهم بود «من» در خودم تکرار می‌شد، خسته از تکرار تکرار من در بهت این شفاف ماتم بود لبخند را در تکیه‌ای از اشک گم می‌کرد تقویم چشمانم که هر فصلش محرم بود می‌خواستم تا ماه را لبخند بنویسم شوقی شبیه قرص نان در سفره‌ام کم بود تقدیر گاه از پهلوی سهراب می‌جوشد گاهی از آن چاهی که در فردای رستم بود مثل تمام نخل‌ها در زیر بارغم گل‌پونه‌های شعر من آوازشان بم بود می‌خواستم تا آیه‌آیه جاودان باشم ماناترین تصویر در آیینه، آهم بود ☑️ @ShahrestanAdab
🔻فراخوان ثبت نام در سومین دوره آزاد آموزشی #زنگ_شعر ▪️ثبت‌نام در سومین دوره از دوره‌های آموزشی آزاد «مدرسه زنگ شعر» در دفتر شعرِ موسسۀ فرهنگی هنری «شهرستان ادب» آغاز شد. علاقمندان تا ۱۵تیرماه ۱۳۹۸ برای ثبت‌نام در این دوره‌ها، که با حضور مدرسان شعر و شاعران برتر کشور برگزار می‌شود، فرصت دارند. کلاس‌ها از ۲۰تیرماه به مدت ۶ هفته برگزار خواهد شد. این دوره با حضور شاعرانی چون آقایان دکتر #قربان_ولیئی، دکتر #اسماعیل_امینی، #بابک_نیک_طلب، #علی_محمد_مودب، #زهیر_توکلی، #مبین_اردستانی، #سیدوحید_سمنانی و سرکارخانم #ایمان_طرفه برگزار می‌شود. متن کامل این خبر را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10650 ☑️ @ZangeSher ☑️ @ShahrestanAdab
🔻https://www.instagram.com/p/By5m90cB_qH/?igshid=1uw9307bn2d2e ▪️تصاویری از ، چهارشنبه‌های به یاد ماندنی با حضور ،‌ و و... چهارشنبه بیست و نهم خردادماه ۱۳۹۸ ☑️ @ShahrestanAdab
🔻سیب (ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از #جلیل_صفربیگی به‌روز می‌کنیم) ▪️این سیب را چگونه دهانی نچیده است؟ این سیب را که این همه سرخ و رسیده است سیبی که عکس عادت و قانون و جاذبه سوی خودش تمام زمین را کشیده است بازار سیب سخت کساد است، حیرتا! این سیب را خدا ز چه باغی خریده است؟ بی شک کلید روضه‌ی رضوان به دست اوست آن باغبان که میوه چنین پروریده است این کیست؟ این که در تب سیبی چنین قشنگ دست و دل از تمام عزیزان بریده است این مرد، این که در پی یک میوه‌ی حلال از عرش تا به فرش خدا را دویده است؟ آری منم که در تب سیبی چنین قشنگ این گونه رنگ سبزِ سرودم پریده است ☑️ @ShahrestanAdab
🔻فاجعۀ ندیدن کاکایی‌ها | یادداشت #محمدقائم_خانی بر «ویلای کاکایی‌ها» (در پرونده‌کتاب #ویلای_کاکایی_ها) ▪️«رمان و داستان کوتاه، در شرایطی زاده شد که واقعیت خودش را بر حقیقت و هدف زندگی تحمیل کرد. حتی پس از افول رئالیسم و سربرآوردن دیگر مکاتب، هنوز هم این واقعیت بود که نحوۀ شکل‌گیری داستان را به نویسنده تحمیل می‌کرد. همیشه واقعیت (یا واقعیات)ی وجود داشت که نویسنده به آن واکنش نشان می‌داد. در شدیدترین حالت، که برخی داستان را از اساس شورش علیه واقعیت تعریف می‌کردند، ابتدا باید واقعیتی موجود می‌بود تا نویسنده واکنشی به آن نشان بدهد. داستان‌نویسان ایران اما هیچ‌گاه این‌گونه زیر فشار واقعیت قرار نگرفتند و مطلق‌العنان بودن آن را به رسمیت نشناختند. هرچند این ویژگی به ما امکان داد تا مسیرهایی خاص خودمان را بیازماییم، اما درمجموع داستان‌های ما را تنک و کم‌مایه کرد و قدرت روایت را از ما گرفت...» متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10633 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻درست مثل من (ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از #احد_ده_بزرگی به‌روز می‌کنیم) ▪️خیمه زده به دشت شب، ماه درست مثل من باز شکسته آینه، آه درست مثل من گاه شکسته بغض من، آه درست مثل ابر ابر به‌خود گریسته، گاه درست مثل من کاهش کوه کاه را در نفس صبا ببین همره باد می‌رود، کاه درست مثل من راه چو شیری فلک گم شده در هجوم خود راه به‌خود نمی‌برد، راه درست مثل من در ظلمات زندگی آب حیات در بغل رفته درون خود فرو، چاه درست مثل من ☑️ @ShahrestanAdab
🔻پربازدیدترین مطالب سایت شهرستان ادب در خردادماه ۱۳۹۸ در حوزه‌های مختلفِ شعر و داستان به ترتیب میزان بازدید از این قرارند : ▪️حاشیه و متن در سال ۱۳۹۸ به روایت شهرستان ادب 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10574 ▪️شعرهای کوتاه رمضانی 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10580 ▪️پیشانی تو | یک رباعی از 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10581 ▪️مروری بر همه کتاب‌های کودک و نوجوان | یادداشتی از 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10622 ▪️هفتمین دوره آموزشی در فصل تابستان برگزار می‌شود 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10605 ▪️پرونده در سایت شهرستان ادب گشوده شد 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10612 ▪️بیست و ششمین میزگرد : و نقد ادبی 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10644 ▪️«دیدار» | شعری از استاد 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10572 ▪️مشروح گفت‌و‌گوی روزنامه فرانسوی لوموند با 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10610 ▪️زبان دشمنی | یادداشتی از 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10642 ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻گشایش پرونده‌پرترۀ در سایت شهرستان ادب ▪️«پرونده‌پرتره» یکی از فعالیت‌های سایت شهرستان ادب است که در آن، هربار به بررسی آثار و وجوه ادبی یک شخصیت برجستۀ ادبی پرداخته می‌شود. پیش از این نیز پرونده‌پرترۀ نویسندگانی چون نادر ابراهیمی، محمود دولت‌آبادی، گابریل گارسیا مارکز، حمیدرضا شاه‌آبادی و شاعرانی چون فردوسی، شهریار،طاهره صفارزاده، محمدرضا شفیعی کدکنی و قیصر امین‌پور در سایت شهرستان ادب منتشر شده بود. در تازه‌ترین پرونده‌پرتره داستانی سایت شهرستان ادب مانند پرونده پیشین که به حمیدرضا شاه‌آبادی اختصاص پیدا کرده بود، بار دیگرسراغ یکی از نویسندگان و چهره‌های فعال ادبیات داستانی امروز می‌رویم. مجید قیصری از نویسندگان صاحب نام، صاحبِ امضا و صاحبِ جایگاهی ممتاز در ادبیات داستانی معاصر است. نویسنده‌ای که تجربۀ سالیان بسیار او سبب شده است آثارش در جشنواره‌ها و مسابقات مختلف حرف اول را بزنند؛ از جایزۀ جلال آل احمد گرفته تا انجمن قلم ایران و جایزۀ اوراسیا. او همچنین دارندۀ نشان درجۀ یک هنری است. برخی از آثار قیصری به زبان‌های مختلف ترجمه و راهی بازار بین‌المللی کتاب شده‌اند. همچنین داوری مسابقات داستانی مهم نیز در کارنامه کاری او دیده می‌شود. مجید قیصری تدریس داستان را نیز همواره در کنار نویسندگی داشته است. نام کارگاه‌های داستان او در مؤسسۀ شهرستان ادب است که سال‌هاست روزهای یک‌شنبه در محل این مؤسسه برگزار می‌شود و نویسندگان جوان بسیاری در آن شرکت می‌کنند. اگرچه قیصری را بیش‌ازهرچیز با آثار داستانی‌اش در حوزۀ ادبیات جنگ می‌شناسند، اما آثار او خارج از این موضوع نیز توجه منتقدان و مخاطبانش را جلب کرده است. برای مثال مجموعه‌داستان جشن همگانی و یا رمان تحسین‌شدۀ سه‌کاهن. قیصری علاوه بر داستان کوتاه و رمان، در زمینۀ فیلم‌نامه‌نویسی نیز فعالیت دارد و فیلم «یک روز بخصوص» به کارگردانی همایون اسعدیان و به قلم مجید قیصری ساخته شده است. مجید قیصری نویسنده‌ای است که نمی‌شود او را در ادبیات داستانی امروز نادیده گرفت و یا از کنارش به‌سادگی عبور کرد. سایت شهرستان ادب جدیدترین پرونده‌پرترۀ خود را به این نویسندۀ مهم اختصاص داده است. در این پرونده‌پرتره اخبار، یادداشت‌ها، مصاحبه‌ها و مطالب مربوط به مجید قیصری و آثارش را می‌خوانید. برای مطالعۀ این پرونده به صفحۀ اختصاصی آن در سایت شهرستان ادب مراجعه نمایید: 🔗shahrestanadab.com/مجید-قیصری ☑️ @ShahrestanAdab
🔻قطار (ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از کتاب #کهکشان_چهره_ها سرودۀ #علی_محمد_مودب به‌روز می‌کنیم. گفتنی‌ست این کتاب توسط #انتشارات_شهرستان_ادب به چاپ رسیده است) ▪️تقّ و تقّ و تقّ و تقّ تِلِق و تِلِق، تِلِق و تِلِق! می‌روی و دل درون سینه‌ام تا سحر ادای رفتن قطار را در می‌آورد! تقّ و تقّ و تقّ و تقّ تِلِق و تِلِق، تِلِق و تِلِق! با قطار ابرها زودتر بیا ورنه این قطار نق‌نقو ایستگاه را به جست‌وجوی تو ترک می‌کند! ☑️ @ShahrestanAdab