eitaa logo
شهرستان ادب
1.3هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
292 ویدیو
6 فایل
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ShahrestanAdab.com ارتباط با مدیر کانال: @ShahrestaneAdab
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻کتاب «پست طهران» تازه‌ترین اثر «هادی حکیمیان» منتشر شد ▪️کتاب نوشته توسط روانه بازار کتاب شد. رمان تازه این نویسنده یزدی با مشارکت موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) به چاپ رسیده است. «پست طهران» قصه زندگی سرهنگی است که در دوران ستمشاهی زندگی می‌کند و دچار تردید می‌شود. او که از ارتش اخراج شده است، در روزهای آغازین نهضت امام خمینی به دنبال یافتن حقیقت است. سرهنگ در یکی از حجره‌های بازار تهران مشغول به کار شده است و حالا می‌تواند به گذشته کاری و دوران خدمت خویش بیاندیشد. در حقیقت حکیمیان از دل زندگی پرماجرای سرهنگ و خانواده و نزدیکانش شرایط سیاسی سال ۱۳۴۲ تهران و پیامدهای آن را روایت می‌کند. در حقیقت، رمان «پست طهران» برشی از زندگی خانواده‌ای پرماجراست اما روایت حول شخصیت سرهنگ شکل می‌گیرد: آنچه به فاصله ۵ ماه، ابتدا در دل سرهنگ رخ می‌دهد و بعدتر در صفحات پایانی کتاب به تصمیمی ختم می‌شود که از او قهرمان می‌سازد، قهرمانی که دوستان و خانواده‌اش را که زمانی از او انتقادهای مستمر داشتند، حالا به تعظیم وا می‌دارد. هادی حکیمیان متولد ۱۳۵۷ در شهر یزد، دانش‌آموخته رشته تاریخ است و پیش از این کتاب‌های «برج ناز»، «باغ خرمالو»، «خواب پلنگ» و «برج قحطی» را در انتشارات شهرستان ادب به چاپ رسانده است. این نویسنده نامزد جایزه‌های معتبری چون کتاب سال، و قلم زرین بوده است. 🔗 برای تهیه این کتاب به فروشگاه اینترنتی مراجعه کنید: adabbook.com/پست-طهران ☑️ @ShahrestanAdab
🔻تاریخ لای پاکتی در «پست طهران» (یادداشت #زینب_بردبار بر رمان #پست_طهران در پرونده‌پرترۀ #هادی_حکیمیان) ▪️«آدم فکر می‌کند بعضی‌ها گاهی بخشی از تاریخ یک کشور را عمداً نادیده می‌گیرند. این کار حیرت‌آور است، ولی سوگیری‌های سیاسی خاص همه‌جا پیدا می‌شوند. مثلاً ماجرای سیاهکل که عبارت بود از حملۀ مسلحانۀ چند نفر مارکسیست به پادگانی نظامی در دل جنگل‌های سیاهکل، به شعر و داستان تبدیل شد. مهاجمان کشته شده بودند و خون آن‌ها می‌توانست قلم نویسندگان را تیز کند. حتی گروهی معتقد بودند چیزی چونان سبک شعر جنگلی می‌تواند هم‌زمان ادبیات و مبارزه علیه رژیم ستم‌شاهی را گرم کند. طوری که ادعا می‌شد اشعار شاعران آرامی مانند سهراب سپهری دیگر دوامی نخواهد آورد. رد کردن ادبیاتی که در مبارزه با ظلم ساخته شود سبک‌سرانه است، اما همان نویسندگان در مورد قیام پانزده‌خرداد، دم برنیاوردند...» 🔗 ادامه این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11469 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻رنج‌های اصیل مردم (یادداشت بر رمان در پرونده‌پرترۀ ) ▪️«"پست طهران" رمانی پرحادثه و جذاب است که نویسنده پس از چاپ چندین کتاب‌ در بخش‌ها و موضوع‌های مختلف و دریافت جوایز ادبی بسیار، به جهت برداشتن گامی بلند نگاشته است. پست تهران داستان مردی مصیبت‌دیده است که از پس سال‌های به تاریخ‌پیوستۀ پهلوی دوم، حکایت دردها و رنج‌های بسیاری را روایت می‌کند. در این رمان، "حکیمیان" ما را به گوشه‌ای از تاریخ ایران می‌برد که به حق، گذرگاهی بزرگ برای تاریخ است. سال‌هایی که نهضت انقلاب اسلامی ایران در حال شکل‌گیری و تبلور است و عوامل بسیاری این نهضت را پیش می‌برد. باید اشاره کرد که یکی از مهم‌ترین تلاش‌های گروه‌های خارج‌نشین در حال حاضر، تحریف تاریخ پهلوی دوم است که این کتاب، بار سنگین تقابل با این جریان را به دوش می‌کشد. شاید بتوان گفت که نوعی از سیاه‌نمایی در بخش‌هایی از آن موج می‌زند. این سیاه‌نمایی حاصل دردهایی تاریخی است و مشخصاً بخشی از زیبایی‌های ادبی و نوعی از تاریخ مردم‌شناسی را به تقابل می‌کشد...» 🔗 ادامه این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11467 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻ای کاش ده سال پیش «کشته‌خانه» را می‌دیدیم! (یادداشت بر رمان در پرونده‌پرترۀ ) ▪️«..."هادی حکیمیان" در "پست تهران" تصویری از ۱۵ خرداد برای ما ساخته است؛ چون توانسته آن واقعه را به مثابۀ نقطۀ عطفی در تاریخ ایران معاصر روایت کند. برای قرارگرفتن آن واقعه در چنین نقطۀ عطفی، نویسنده باید در متنِ حوادث، روایتی را برای ما بیان کند که در عین پایبندی به واقعیت تاریخی، از آن فراتر رفته و جهانی را بسازد که ظرفیت نمایش کلیت آن حادثه را دارا باشد. "پست تهران" تصویری از ۱۵ خرداد ساخته؛ چون موضعی نسبت به آن گرفته و از منظری خاص به آن نگاه کرده است. برای پیداشدن چنین منظری، باید تک‌تک اجزا در جای درست‌شان قرار بگیرند و جهانی یکپارچه بسازند. آن‌وقت نویسنده می‌تواند مخاطب را دعوت کند تا از آن منظر به حادثه نگاه کند. تا وقتی که اجزا در یک خط روایت، به کلیتی (که متناسب با موضع نویسنده از حادثه است) متصل نشوند، یکپارچگی ایجاد نمی‌شود و تصویری دارای چهارچوب مشخص پدید نمی‌آید...» 🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11470 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻مغول‌ها هرسال به ما حمله می‌کنند (یادداشت بر رمان در پرونده‌پرترۀ ) ▪️«..."هادی حکیمیان" این سال‌ها دست به قلمش بیشتر و قلمش روان‌تر شده است. کتاب‌هایش زودبه‌زود منتشر می‌شوند و همت خودش نیز برای نوشتن‌ بالا رفته است. از میان کارهایی که از حکیمیان خواندم، موفق‌ترین تجربه‌هایش را دو رمان نوجوان "باغ خرمالو" و "خواب پلنگ" می‌دانم. با این‌حال وقتی دیدم رمان تازۀ او یعنی "پست طهران" منتشر شده، مشتاق شدم تا آن را تهیه کنم و بخوانم تا ببینم این‌بار چه کرده است. آیا توانسته است به خوبی رمان‌های قبلی‌اش عمل کند یا خیر؟ پست طهران بر شانه‌های سرهنگ میان‌سالی است که در کودتای ۲۸ مرداد، تانکی را که در دست داشته در میان جمعیت معترضان رها می‌کند و می‌رود. مصدق از نخست‌وزیری خلع می‌شود و زاهدی جای او را می‌گیرد. در بین درگیری‌ها خانۀ سرهنگ را می‌سوزانند و همسر پابه‌ماهش را کشان‌کشان برای زهرچشم‌گرفتن راه می‌برند. بچۀ به دنیا نیامده‌اش می‌میرد، همسرش او را ترک می‌کند و از آن سال، از نظام اخراج می‌شود. قندشکن به دست می‌گیرد و در بازار قند و شکر می‌فروشد تا زمانی که می‌بینیم: "ز انتخاب چو کاری نمی‌رود از پیش/ به پور کاوه بگو فکر انقلاب کند"...» 🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11471 🔗 آثار «هادی حکیمیان» را از فروشگاه اینترنتی تهیه نمایید: www.adabbook.com ☑️ @ShahrestanAdab
🔻از کشته‌خانه تا پست طهران (یادداشت بر رمان در پرونده‌پرترۀ ) ▪️«..."پست تهران" از کودتای ۲۸مرداد آغاز می شود و به قیام ۱۵خرداد ختم می‌شود. از افسر ناسیونالیسمی که چیزی به سرهنگ شدنش نمانده تا همین مردی که نشسته در حجره و در انتظار رفقایش است تا بیایند و از هر دری حرف بزنند، غزلی بخوانند، شیر و شکری بنوشند و باز بروند سراغ کار خودشان. رفقایی که از هر دسته و تباری هستند، مسلمان، ارمنی، عباپوش و کروات‌زن. خوبی سرهنگ این است که با هر آدمی توانایی برقراری ارتباط دارد جز خانواده‌اش. این اعتماد به نفس نهفته در حرکات و رفتارهایش شاید ماحصل شغلی باشد که در گذشته داشته. سرهنگ یدالله صفری هیچوقت سرهنگ نشد. یعنی نشد که بشود. از همان روزی که تانک را سپرد به تظاهرکنندگان، سردوشی‌هایش را کند و در خیل عظیم جمعیت گم شد. مخالفان مصدق هیچکس را بی‌نصیب نگذاشتند، خیابان به خیابان می‌رفتند و همه چیز را آوار می‌کردند...» 🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11729/ 🔗 آثار «هادی حکیمیان» را از فروشگاه اینترنتی تهیه نمایید: www.adabbook.com ☑️ @ShahrestanAdab