اصول طنزنویسی
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
از همان زمانی که مردم برای اولین بار خندیدند درضمن شروع کردند به فکر کردن درباره طنز برای همین اصول آن را نیز دقیقاً مشخص کرده اند. البته دانستن اصول طنز با طنزنویسی فرق ،دارد، اما خیلی جالب است که آدم بداند مردم چه وقت به طور ناخودآگاه احساس میکنند چیزی خنده دار است. هنری برگسون مقاله معروفش ،خنده که در سال ۱۹۰۰ نوشت.
در بعضی از اشکال طنزنویسی را مشخص کرده است که مهمترین آنها عبارت است از بهمن وار کردن طنز یا تشدید طنزا ،تکرار برعکس گویی، شیوه همیشه پرطرفدار تأثیر متقابل یک مجموعه و جابه جایی. اما طنز قضیه این است که نظریههای برگسون - با اینکه شاید خودش نابغه بود - زیاد هم عالی نیست. اگرچه باید گفت که هنوز هم برخی از نظریات او منبع مهمی برای طنزنویسان تازه کار است.
دختر شش ساله ،من ،ایزابل الآن دو سال است که دائم برای لطیفه گویی از لطیفههای سؤال وجوابی نوعی قالب لطیفه گویی آهنگین و پنج سطری به صورت سؤال وجواب استفاده میکند، اما هنوز هم کاملاً فوتوفن آن را یاد نگرفته است. هروقت داریم با ماشین جایی میرویم ایزابل از روی صندلی عقب میگوید
- تق و تق و تق!
و من با رعایت آداب بیان این گونه لطیفهها میگویم: «کیه
کیه؟!»
درخت
کدام درخت؟!
درخت آهای یارو نمیدانی داری راه را عوضی میروی و بعد با اینکه اصلاً خنده ،ندارد قاه قاه میزند زیر خنده. اما خنده دار این است که من هم میخندم البته نمیدانم چرا ولی فکر میکنم هریک از ما به دلیل متفاوتی میخندیم. اگرچه من واقعاً نمیدانم او چرا میخندد اما من به این علت میخندم که او شکل لطیفه گویی سؤال وجوابی را درک میکند اما محتوای آن را نمیفهمد و نتیجه کار اغلب چیز بسیار مسخره ای میشود.
البته باید اعتراف کنم که گاهی این شوخ طبعی ایزابل آدم را کمی کلافه میکند؛ به خصوص موقعی که او هفت هشت بار پشت سر هم از این جور لطیفه های بی ربط باهم استفاده میکند و لطیفهها تروتازگی شان را از دست میدهند. گو اینکه ظاهراً این فقط من نیستم که گاهی از شنیدن لطیفه های این شکلیاش خسته میشوم. چند وقت پیش تعریف میکرد که یک پسر دیگر هم هست که در ایستگاه اتوبوس مدرسه شان هروقت او را میبیند فرار میکند چون میگوید از لطیفههایت بدم می آید.» البته او با افتخار این را میگوید نه با نگرانی من هم کیف میکنم که دخترم فهمیده لطیفه های بی مزه منبع قدرتی برای اوست کسی چه میداند شاید هم روزی او چند همایش درباره این موضوع برگزار کند
ایزابل در واقع با لطیفههای سؤال و جوابی جفنگش از نظریه برگسون پیروی میکند که میگفت هرگاه حرف جفنگی را در یک عبارت جا افتاده و درست بگذاریم، بدون حاصل کار مفهومی خنده دار خواهد بود.
📚اسرار و ابزار طنزنویسی
✍محسن سلیمانی
@shahrzade_dastan
دراز نویسی
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
به کار بردن واژگان یا عبارتهای پر تعداد درازگویی و پرگویی در نوشته، که متأثر از زبان محاوره و نثر منشیانه است.
مثال :
تیم فوتبال ایران بازی را به سود خود به پایان رساند.
تیم فوتبال ایران بازی را برد.
قانون کار در مجلس مورد تصویب قرار گرفت.
قانون کار در مجلس تصویب شد.
- شیخ نهایت احترام را در حق وی مرعی داشت و استقبال گرمی از وی به
عمل آورد.
شیخ در نهایت احترام از وی استقبال کرد.
- دانشجویان از این موزه بازدید به عمل آوردند. (بازدید کردند)
- شورای شهر تهران در این جلسه مشکلات شهری را مورد امعان نظر قرار داد.
(بررسی کرد)
و از این قبیل است
به رشته تحریر در آوردن (نوشتن)
مورد استفاده قرار دادن استفاده کردن به منصه ظهور رساندن ظاهر شدن) حضور به هم رساندن حاضر شدن) اطلاع حاصل کردن اطلاع یافتن) به موقع اجرا گذاشتن (اجرا کردن) به قتل رساندن (کشتن)
- اقدام مقتضی به عمل آوردن اقدام کردن)
- مورد تعقیب قرار دادن (دنبال کردن)
در جریان قرار دادن (آگاه کردن)
- به استحضار رساندن(اطلاع دادن)
پشت سر گذاشتن (گذراندن)
📚مبانی درست نویسی زبان فارسی معیار
✍دکتر ناصر نیکوبخت
#نکات_ویرایشی
#درازنویسی
@shahrzade_dastan
تبریک به استاد کوروش جعفرزاده بابت برگزیده شدن داستانشان در جشنواره نذر قلم. قلمتان سبز و نویسا👏👏👏👏
@shahrzade_dastan
یک قاچ کتاب📚📚📚
_وقتی متولد میشویم و پا به این دنیا میگذاریم، گویی قراردادی را برای تمام زندگی امضا میکنیم. اما یک روز میآید که از خودمان میپرسیم چه کسی آن را به جای ما امضا کرده است.
_اگر نمیتوانی دشمنت را شکست بدهی، به او ملحق شو.
_حقیقت این است که خیلی باید مراقب افکار بود. چون بعضی اوقات با ظاهری کاملا بیگناه و حق به جانب وارد میشوند. اما در نهایت میفهمیم که بسیار بدذات و مخرب بودهاند.
_ظاهرا راه را گم کردهاند.
چه کسانی؟
_منظورم روزهای خوب است.
_ به راستی زمان هم مانند انسانهاست. بعضی وقتها حال تکان خوردن ندارد. بعضی اوقات با سرعت یک گوزن یا چابکی یک بز میخرامد.
📚بینایی
🖋ژوزه ساراماگو
@shahrzade_dastan
🎁 فراخوان سیزدهمین دوره جشنواره کتابخوانی رضوی
🔻عناوين موضوعی:
امام رضا(ع)
حضرت محمد(ص)
🔻 بخشها و نحوه شرکت:
جشنواره در بخشهای فردی، خانوادگی و گروهی به شیوه الکترونیک برگزار میگردد.
♦️ فردی: متناسب با رده سنی هر فرد ضمن مطالعه کتابها در هر یک از رشتهها امکان مشارکت دارد.
♦️ خانوادگی: با انتخاب گزینه خانوادگی و افزودن همه یا بخشی از اعضای درجه یک خانواده (پدر، مادر، همسر، فرزند، خواهر، برادر، پدربزرگ و مادربزرگ)
♦️ گروهی: با انتخاب گزینه گروهی توسط سرگروه و اضافه کردن اعضای گروه در گروههای 4 نفره از همسالان
🔴 جهت کسب اطلاعات بیشتر به آدرس https://www.ketabkhooon.ir/ مراجعه نمایید.
#هفته_دولت
#شهدای_جمهور
#مسابقه
💠 در آستانه فرارسیدن هفته دولت و بزرگداشت شهیدان رجایی و باهنر، نتایج مسابقه ملی شعر و دلنوشته "شهید جمهور" که به مناسبت شهادت " آیت الله دکتر رئیسی و همراهان عزیزشان" و به همت کانون های "شعر و ادب" و "نویسندگی" دانشگاه بیرجند برگزار گردیده بود به شرح ذیل اعلام می گردد:
🔴برگزیدگان مسابقه شعر:
🔺جناب آقای سید مجید موسوی
🔺جناب آقای ناصر دوستی
🔺سرکار خانم نجمه پورملکی
🔺جناب آقای علی حبیبی
🔺سرکار خانم فهیمه ایمانی
🔴برندگان بخش دلنوشته :
🔺سرکار خانم اکرم کیانی
🔺سرکار خانم دنیا اسکندرزاده
🔺سرکار خانم سهیلا سپهری
🔺سرکار خانم ریحانه اژدری
🔺جناب آقای قاسم بای
⚠️تعداد 30 اثر در قالب شعر و 55 دلنوشته به دبیرخانه این جشنواره ارسال گردید.
🎁ضمن تبریک به برگزیدگان، جوایز این عزیزان مبلغ 5/000/000 ریال هدیه نقدی می باشد که به مناسبت هفته دولت به حساب آنها واریز خواهد شد.
‼️برگزیدگان می بایست در اولین فرصت با کارشناس کانون های دانشگاه بیرجند تماس حاصل فرمایند.
شماره تماس: 05631026010- 09153661380
(سیف الهی)
•┈┈••••✾•🌿🇮🇷🌿•✾•••┈┈•
🌐birjand.ac.ir/fa
❌️❌️❌️
👆👆👆👆👆👆
توجه توجه
لطفا اگر خانمها فهیمه ایمانی و خانم نجمه پورملکی و آقای سیدمجید موسوی در گروه حضور دارند با شماره تلفن مربوطه تماس بگیرند.
🔸️فراخوان مرحله استانی سیزدهمین دوره جایزه ادبی یوسف(داستان کوتاه دفاع مقدس)
🔸️مهلت ارسال آثار تا ۱۰ مهر ماه ۱۴۰۳
🔶مخصوص استان اردبیل
🔶لطفا آثار خود را به آیدی زیر ارسال نمایید.
@Faran239
شاعرانه
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
در انتهای هر سفر
در آیینه
دار و ندار خویش را مرور میکنم
این خاک تیره این زمین
پاپوش پای خستهام
این سقف کوتاه آسمان
سرپوش چشم بستهام
اما خدای دل
در آخرین سفر
در آیینه به جز دو بیکرانه کران
به جز زمین و آسمان
چیزی نمانده است
گم گشتهام کجا
ندیدهای مرا؟
✍حسین پناهی
ششم شهریور زادروز حسین پناهی گرامی باد.
@shahrzade_dastan
#چالش_هفته
سلام دوستان لطفا با استفاده از کلمات زیر داستان بنویسید.
✅کهکشان
✅یخچال
✅سوت
آیدی جهت ارسال داستان و داستانک
@Faran239
@shahrzade_dastan
انواع شخصیتها در داستان
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
شخصیتهای داستانی را طور دیگری هم میتوان تقسیم بندی کرد:
الف) شخصیت های ایستا
ب) شخصیتهای پویا
شخصیت ایستا شخصیتی است که از اول تا آخر داستان تحولی در رفتارش روی نمیدهد یعنی همانطور میماند که در ابتدای داستان بود.
ولی شخصیت ،پویا در برخی از ابعاد شخصیتش تحولی دائمی و ماندنی روی داده این تحول نوع نگرش یا رفتارش را تغییر میدهد این تغییر و تحول ممکن است خیلی زیاد یا خیلی کم باشد. همچنین ممکن است رو به خوبی و یا بدی ،باشد اما باید حتماً مهم و بنیادی باشد. این را هم بگوییم که تغییر اوضاع ظاهری شخصیت و یا کوچکترین تغییر عقیدهٔ شخصیت اصلی داستان را نمیتوان تحولی اساسی و بنیادی نامید.
سیندرلا اگرچه دختری است که از بدبختی و کلفتی به شاهزادگی میرسد اما شخصیتی ایستاست.
ولی ،فردریک شخصیت پسر در داستان «اشکها، اشکهای بیهوده شخصیتی ،پویاست، زیرا در انتهای داستان از آب قوره گرفتنهای دائم و بی معنی خود دست برمی دارد.
پل نیز در داستان «قضیۀ «پل» شخصیتی پویاست؛ چون نیازش به فرار از واقعیات روزمره رفته رفته تشدید میشود.
در اینجا هم مانند قبل از هر داستان کوتاه نمیتوان شخصیتهای پویای زیادی را انتظار داشت. هر داستانکوتاه معمولاً جا برای بیش از یک شخصیت پویا ندارد. کم نبودهاند داستانهایی که در طرح کلی شان همواره شخصیتی اصلی بوده که در شرایطی طاقت فرسا میخواسته تصمیم حساس و قاطعی بگیرد؛ و بعد که تصمیمش را گرفته به یکباره تحولی عمیق در زندگیاش روی داده است. این تحول اغلب در داستانهای تحلیلی از نظر رساندن مفهوم ،داستان اهمیتی کلیدی دارد؛ یعنی در واقع بهترین راه برای فهمیدن حرف اصلی ،داستان تشریح و توضیح همین تغییر است.
در داستانهای ،تفریحی تغییر و تحول شخصیت ها در اکثر موارد ابتدایی است و هدف از آن فقط دست و پا کردن پایان خوش برای داستان است. در نتیجه خوانندگان این تغییر و تحولها را کمتر باور میکنند.
📚تاملی دیگر در باب داستان
✍لارنس پرین
#شخصیت
#شخصیتهای_ایستا
#شخصیت_پویا
@shahrzade_dastan
جمعبندی معادل یابی کلمه گفتن
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
هدف از این تمرین پیدا کردن مترادف و واژههایی است که معادل کلمه گفتن باشند. با استفادا از این کلمات میتوان از تکرار واژه در متن جلوگیری کرد. ممنونم از مشارکت همه دوستان.
شرح داد.
تفسیر کرد.
بیان کرد.
نالید.
غرغرکرد.
فهماند.
داد زد.
شیرفهم کرد.
اظهار کرد.
خاطرنشان کرد.
نقل کرد.
آسمون ریسمون بافت.
شکوِه کرد.
جواب داد.
مِن مِن کرد.
پچپچ کرد.
کلامش منعقد شد
دهان باز کرد.
لبهایش بالا و پایین رفت
زبان در دهانش چرخید
صدایش بلند شد.
️بیان کردن
ابراز کردن
️اعلام کردن
️اظهار داشتن
️اقرار کردن
️به عرض رساندن
️سخن راندن
️صحبت کردن
️معروض داشتن
️نقل کردن
️فرمودن
️گپ زدن
️نقل کردن
️گفتگو کردن
حرف زدن
عشق خود را ابراز کرد
موضع خود را روشن نمود
برای کارش دلیل آورد.
به او پیغام داد
بانگ برآورد
با او به گفتگو نشست
نجوا کرد
غرو لند کرد
لب جنباند
گلایه کرد
توپید
هوار زد
زار زد
خروشید
وراجی کرد
ور زد
نق زد
صدایش را رها کرد
نالید
فک زد
زبان باز کرد
اطلاع داد
خبر داد
اظهار کرد
حرف را مزه مزه کرد
زیرلب حرف زد
حرف از دهانش پرید
خبر را جارزد
رویم توپید
-او به کاری که کرده بود اقرار کرد.
- این خبر را چه کسی اعلام کرد.
-متن این نامه را به عرض شما رساندم.
- استاد خیلی واضح درس امروز را بیان کرد.
- احسان به راحتی در جمع صحبت کرد.
- او در مورد مسائل ضروری حرف زد.
- دوستم را دیدم و او از دلتنگی هایش گپ زد.
شرح مطالب
حالی کردن.
بهش می فهمونم
خرفهم کرد
سخنرانی کرد
درد دل کردن
عقده هاش را بیرون ریخت
هرچی توی دلش بود خالی کرد
به زبان آورد.
_ من به تو گوشزد کرده بودم.
_ ما به آنها ساعت شروع برنامه را اعلام کردهایم.
_ به عرضتان رساندم.
_ در محفل ادبی امروز نویسندگان از هر
دری سخن راندند.
#چالش_جمعه
@shahrzade_dastan
#علیرضا_مسرتی
#داستان_اربعین
#چالش_اربعین
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
ایام اربعین بود. توی مسیر یه چادری پیدا کردیم و از گرما به سایه اون پناه بردیم.
بی مقدمه سر صحبت را باز کرد و گفت:اگر الآن از توی فضا به دنیا نگاه کنی، دو نوار می بینی، یه نوار سبز و یه نوار سرخ.
توی نوار سبز همه میگن خوش اومدی، قدمت به چشم ما، توی نوار سرخ از خونه خودت بیرونت می کنن.
اگه توی شهر و خونه و خیابون خودت راه بری، تو رو به رگبار می بندن.
توی نوار سبز پاهای خسته و تاول زده را روغن می مالن و نوازش می کنن. توی نوار سرخ پاها را مجروح و قطع می کنن.
توی نوار سبز دستهات رو پر از نون و خرما و آب می کنن، توی نوار سرخ دستهایت رو پر از خاک و خون می کنن.
توی نوار سبز مشامت را پر از عطر و عود می کنن، توی مسیر سرخ پر از دود و خاک و خاکستر.
توی نوار سبز آدمها التماست می کنن که به خونه اونها بری و لقمه ای از سفره اونها برداری، توی نوار سرخ آب و نون را آتش می زنن تا مبادا به آدمها برسه.
توی نوار سبز سایه و سایبان روی سرت میارن، توی نوار سبز بمب و موشک روی سرت می بارن.
توی نوار سبز با دختر بچه ها و پسر بچه ها خیلی مهربونن، توی نوار سرخ دوربین تفنگها به دنبال شکار دختر بچه ها و پسر بچه هان.
میگن یه روز یه آقایی میاد و همه خیابونای دنیا رو نوار سبز می کنه. حتی اون نوار سرخ را، نوار غزه را، یعنی اون روز میاد؟
#موج_تنها
@shahrzde_dastan