هر شب جمعه که دلتنگ زیارت میشوم
میروم در گوشه ای غرق عبادت میشوم
یا سلامی میدهم از بام خانه بر حرم
چون کبوتر راهیه صحن و سرایت میشوم
با دوبال حسرتم پر میكشم تا شهر عشق
تا که مهمان تو و گنبد طلایت میشوم
من کبوتر نیستم هستم کلاغی رو سیاه
گر بخواهی ام، غلام رو سیاهت میشوم
مثل جون و مثل عابس، مثل مسلم، مثل حر
گر دهی رخصت مرا، من هم فدایت میشوم
گر برات کـربلایم را به دستانم دهی
#جان_زهرا تا قیامت وامدارت میشوم
چون قسم دادم تو را بر نام زهرا، مادرت
مطمئناً شامل لطف و عطایت میشوم
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسین_جـان💔
شب جمعه ست دلم دوروبر کرببلاست
حسرت پیر غلامت، سفر کرببلاست
#صلی_الله_عليک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلاي_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمد_زهره_وند
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
جمعه با خود غالبا چشمان تر می آورد
با خودش دلتنگی و خون جگر می آورد
کل عمرم بی تو مانند غروب جمعه هاست
جمعه ها عمر مرا دارد به سر میآورد
بوی یاس انگار می آید میان ندبه ها
باد از پیراهنت وقتی خبر میآورد
بت پرستان هم حساب کار خود را میکنند
بت شکن وقتی به همراهش تبر می آورد
در دلم امّید دیدار رُخت را کاشتم
هر گیاهی عاقبت روزی ثمر می آورد
العجل هایم چه بی تأثیر شد، رویم سیاه
قلب آلـوده دعـای بی اثر میآورد
تشنه ات هستم ولی این تشنگی خیلی کم است
تشنگی یک انتظار شعله ور می آورد
تشنگی گاهی میان یک نبرد تن به تن
یک پسر را سوی دامان پدر می آورد
وای از آن وقتی که گوید یک پسر نزد پدر
تشنگی دارد مـرا از پای در می آورد
#نـوكــر_نـوشـت:
#مـهـدی_جـان💔
هر صبحِ جمعه ناحیه ها ندبه میکنند
میآید او که منتقم و دادخواهِ ماست
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام #منتقم_خون_اباعبدالله
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_خداداد_حسینی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
با اشک بیزوال خودم گریه میکنم
بر روز و ماه و سال خودم گریه میکنم
این پلک ها به روضهی تو زخم شد حسین
پس با زبان حال خودم گریه میکنم
حالا دگر بدون عصا میخورم زمین
گاهی خودم به حال خودم گریه میکنم
میپرسم از خودم که چرا بی کفن شدی؟
بر پاسخ سوال خودم گریه میکنم
گاهی که یاد عصر دهم میکند دلم
بر غارت جلال خودم گریه میکنم
من آن کبوترم که ز شلاق ها هنوز
هر شب ز درد بال خودم گریه میکنم
ای بهترین برادر دنیا برای تو
تا وقت ارتحال خودم گریه میکنم
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جـان💔
بر خاک خفته ای و مرا میبرد عدو
من میروم به شام بماند بقیه اش...
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسین
سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_سیدحسین_حسینی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
سلام ای سر خونین، سر برادر من
سرت چهها که نیامد عزیز مادر من
لبی که بوسه بر آن میزدهست پیغمبر
یزید میزندش چوب، خاک بر سر من
صدای شیون و افغان به گوش میآید
صدای واابتا، نالهی برادر من
چه خوب شد سر عباسمن نبود اینجا
ندید وضع سر تو، لباس و معجر من
یزید مست شد الباقی شرابش را
نریخت بر سر تو، بلکه ریخت بر سر من
همین که حرف کنیزی ما وسط آمد
نشست دختر تو، رو گرفت خواهر من
زنی به طفل خودش شیر میدهد، ای وای
رباب زمزمه دارد، بخواب اصغر من
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جـان💔
بر باد مده "زلف" که #زینب جگرش سوخت
بس کن که دگر حوصلهی "صبر" سر آمد
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #اباعبدالله
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمود_مراد_اسکندری
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
دست منو زنجیر، فکرش را نمی کردم
چه زود گشتم پیر، فکرش را نمی کردم
بالای تل بودم خودم دیدم که شد خنجر
با حنجرت درگیر، فکرش را نمی کردم
من باتو بودم بی تو از عمرِ بدون تو
اینقدر باشم سیر، فکرش را نمی کردم
مسمار و پهلو و غلاف و شعله را دیدم
اما گلو و تیر، فکرش را نمی کردم
دیدم برادر اصغرت را پیش چشمانت
تیری گرفت از شیر، فکرش را نمی کردم
بی دست شد سقا و پرچم بر زمین افتاد
آن دستِ پرچمگیر، فکرش را نمی کردم
تا بود عباسم کنارم، شمر می لرزید
حالا که گشته شیر، فکرش را نمی کردم
شمشیر بالا رفت و پایین آمد و اکبر...
مُردم از آن تصویر، فکرش را نمی کردم
در کوچه های کوفه در پیش کنیزانم
خیلی شدم تحقیر، فکرش را نمی کردم
خوابی که دیدم در زمان خردسالی ام
با اینکه شد تعبیر، فکرش را نمی کردم
حالا فقط من ماندم و رأس تو بر نیزه
ای وای از این تقدیر، فکرش را نمی کردم
#نـوكــر_نـوشت:
#حـسین_جـان💔
سر شکستن به خدا ارثیه ی زینب بود
او ز ما حال جنون وار فقط میخواهد
#صلي_الله_عليک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمدرضا_غضنفری
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
نام زیبایت به درد قلب من تسکین است
با صدای ذکر تو حال خوشم تأمین است
هر دو عالم مانده مبهوت مقام تو حسین
این وقار و عزت تو لایق تحسین است
دارم این باور که عشّاق حسین بن علی
تا که دارند حب تو جنت شان تضمین است
آنقَدَر مثل حسن دستت کریم ست، یقین
حاتم طایی به پیش لطف تو مسکین است
از همان بچّگیم عاشق هیئت بودم
عشق من با تو از آن کودکیم، دیرین است
بوده ذکرت راه حلّ مشکلم در هر زمان
بُردن نام حسین در هر زمان شیرین است
حفظ آداب مجالس بر گدا واجب بُوَد
در سرای قلبمان نوکریت آیین است
این چه سرّیست که عالم ز غمت مینالد
آسمان، عرشُ زمین از غم تو غمگین است
ننگ بر آن مردمان بی حیا و بی ادب
پیکرت از ضرب تیغ کوفیان رنگین است
خواهرت مانده میان مشکلات بی شمار
دردِ دوری تو بهر زینبت سنگین است
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسین_جـان💔
این روزگار می گذرد خوب یا که بد
بهتر که عمر ما درِ این خانه بگذرد
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_سیدحسین_حسینی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
سی سال شهر مادریت را قدم زدی
با هر قدم حسینیه ،بیرق ، علم زدی
سی سال بزم روضه سراپانمودی و
در هر گذر که مرثیه خواندی حرم زدی
زخمت عمیق بود و دم از خود نمیزدی
اما همیشه از غم بابات دم زدی
طبخ غذای روضه فقط یک بهانه بود
آشی برای آل امیه بهم زدی
روزیِ اشک گریه کنان حسین را
در سجده های نیمه شب خود رقم زدی
اما همین که بغض تو را کربلا شکست
الشام را تو با مژه ی تر قلم زدی
داغی بزن به سینه ی این روضه خوان خود
داغی که قبل از این به دل محتشم زدی
این حس و حال قافیه را از غزل بگیر
آن صید دست و پازده را در بغل بگیر
#نـوكـــر_نـوشـت:
#یا_امام_سجاد💔
دوباره گریه و یک جرعه آب و ذکر حسین
حسین گفتنت این روزها خودش روضهست
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، شهادت #زینالعابدین_امام_سجاد علیه السلام تسلیت باد🏴
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان😭
#به_یاد_شهید_مدافع_حـرم_ذوالفقار_حسن_عزالدین
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
بر شاه تشنه نیزه و شمشیرها زدند
چون ماجرای کوچه به او بی هوا زدند
آنانکه در مدینه نبودند آمدند
مُحکم به روی پهلوی او ضرب پا زدند
سر دسته ی اراذل کوفه اشاره کرد
یکباره با اشاره ی آن بی حیا زدند
تشویق می شدند کسانی که میزدند
او را میان هلهله با مرحبا زدند
بودند نان خور پدر و جدّ او ولی
این صید را طایفه ای آشنا زدند
جز سنگ و تیر و نیزه و تیغ این درنده ها
با هرزه گی به معرکه با ناسزا زدند
در پیش چشم خواهر او بین قتلگاه
بر جای جای پیکر او هر کجا زدند
عبّاس تا که بود که جرأت نداشتند
شه را جدا زچشم یلِ با وفا زدند
با پا به روی سینه ی زخمش پریده و
با قهقهه چقدر به او بی اِبا زدند
بازی شان گرفت که تا خنده ای کنند
با پنجه بر محاسن خون خدا زدند
تا ضربه ی دوازدهم هِی ادامه داد
بی وقفه ضربه تا که سرش شد جدا زدند
بر روی خاک با شکم افتاده بود چون
دیوانه وار گَردن او از قفا زدند
زینب رسیده بود که خاکی بسر کند
با پشت دست خواهر او را چرا زدند
یک عدّه پیرمردِ سیه دل رسیده و
با نیّت ثواب به او با عصا زدند
#نـوكـر_نـوشـت:
#حسیـن_جـان
ز وصف حالت زینب زبانماݧ لال است
گریز روضه چرا باز سمت گودال است؟
کشید خنجر و بر سینه ات نشست و...
ونوکرت #شب_جمعه دوباره بدحال است
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمد_اسفندیاری
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
دیده بگشا که ز دوریِ شما خسته شدم
آمدم ناله کنم یار بیا خسته شدم
سر به زیر آمده ام تا که بگویم به شما
از گناهان زیادم بخدا خسته شدم
خواستم نوکر مخلص بشوم حیف نشد
دیگر از نفسم و این عُجب و ریا خسته شدم
اشتباهی که ز من سر زده را باز ببخش
یاری ام کن همه عمرم، همه جا، خسته شدم
ای حبیبم تو فقط از دل من با خبری
وا کن امشب گره ی کار مرا خسته شدم
شهرمان رنگ تو را کم به خودش دیده و من
دیگر از شهرم و این حال و هوا خسته شدم
تا به کِی رو بزنم پیش تو و گریه کنم
یک نگاهی بکن آقا به گدا خسته شدم
باز هم جا نشدم بین گـدایانِ حـرم
پس نپرسید ز حالم که چرا خسته شدم
این همه سینه زدم مزد مرا هم بده و
راهی ام کن حرم کرببلا خسته شدم
#نـوكـر_نـوشـت:
#حسیـن_جـان
این روزها غمِ حرم و غربت و فراق
افتاده مثل زخم به جانم، حسین جان
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #منتقم_خون_اباعبدالله
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_عزيز_حسنی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
عمریست در عزای شما گریه می کنیم
از کودکی برای شما گریه می کنیم
سوز شما به نوحه ما شور می دهد
انگار با نوای شما گریه می کنیم
بوده است چون که خلقت ما از گل شما
با آب دیده های شما گریه می کنیم
شـادیم با شمـا و غمینیم با شمـا
در روضه پا به پای شما گریه می کنیم
چشمان ما و گریه برای شما کجا
شک نیست با دعای شما گریه می کنیم
آن روز پیش خصم نمی شد که گریه کرد
امروز ما به جای شما گریه می کنیم
گفتید اشک ماست چو مرهم به زخمتان
با نیت دوای شما گریه می کنیم
این دست ما نبود که مجنونتان شدیم
گشتیم مبتلای شما گریه می کنیم
وقتی خدا برای شما گریه می کند
همراه با خدای شما گریه می کنیم
دلـهای ما از آن که زمینگیر کربلاست
همواره در هوای شما گریه می کنیم
از روی نی نوای شما را شنیده ایم
بر داغ نینوای شما گریه می کنیم
ای کشته های اشک، خدا خونبهایتان
تا جان شود فدای شما گریه می کنیم
#نـوكـــر_نـوشـت:
#حـسـیـن_جـان
والله عطشناک ترین واژه سلام است
وقتی که دلی تنگ حـرم داشته باشی
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_امیرحسن_هیودی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
خون چرا از دوری خاکت نبارم؟ کربلا
ماندهام من بی تو از دنیا چه دارم کربلا
گفتهاند از آسمانها، من ولی از کودکی
در هوای بوی خاکت بیقرارم کربلا
روزها را هی شمردم تا که شد وقت سفر
تا بیایم لحظهها را میشمارم کربلا
دست خالی آمدن سوی تو خوش اقبالی است
دارم آه و تشنگی در کوله بارم کربلا
خاک ما گِل کردهاند از روز اول با فرات
زادهی عشق تواند ایل و تبارم کربلا
بیقرار از دیدن سقای تشنه پیش آب
اشک ریزان تا قیامت روزه دارم کربلا
من کبوتر نیستم، حالا بماند چیستم
هرچه هستم، بسته بر این در مهارم کربلا
با ملائک روضه میگیریم بگذارند اگر
ذرهای از تربتت را در مـزارم کـربلا
عاقبت خاک گِل کوزه گران هم گر شوم
با نسیم آید به سوی تو غبارم کربلا
آمدم، رفتم، چه میشد برنگردم یک سفر
مثل حر روزی بگیری در کنارم کربلا
#نـوكــر_نـوشت:
#حسـین_جـان💔
خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست
طاقت بار فراق این همه ایامم نیست
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_مجتبی_ذوالفقارنسب
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
زخم معصیت به روحم مانده و کاری شده
زندگی بی تو برایم سرد و تکراری شده
بس که دل مشغولی ام دنیا شده آقا ببین
دل به تو دادن برایم کار دشواری شده
اصلا آقا لحظه ای باخود نگفتم بی وفا
این چه وضع نوکری و عشق و دینداری شده
بی حیا بودم ولی بار دگر برگشته ام
در میان روضه کارم گریه و زاری شده
آبرویت را همیشه بردم اما کار تو
چشم پوشی از بدی و آبروداری شده
مهربان آقا، بیا دست گدایت را بگیر
چون دچار غصه و اندوه بسیاری شده
همنشینم کرده ای با خوبها زیر عَلَـم
بازهم باران لطفت بر سرم جاری شده
گریه و سینه زنی در کربلا یادش بخیر
نوکر تو بیقرار آن عزاداری شده
خیمه ها آتش گرفت و دختری گریه کنان
می دوید و ناله میزد سوخت مویم عمه جان
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسین_جـان💔
شدم خراب زیارت، یکی مرا ببرد
کسی به #کرببلای_حسین عازم نیست؟
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_شیرعلی_محمودی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.