تا ذهن را با خاطره درگیر می کرد
ناگاه رنگ صورتش تغییر می کرد
خواب پریشان شبش را در خیالش
خوب و بدون درد و غم تعبیر می کرد
شان نزول آیه های چشم خود را
با روضه های مادرش تفسیر می کرد
گلهای روی بالش زیر سرش را
با اشکهای چشمهایش سیر می کرد
او داغ دیده در میان کوچه ای تنگ
داغی که یک تازه جوان را پیر می کرد
هر روز با خود زمزمه می کرد ای کاش
در کوچه دشمن چند لحظه دیر می کرد
یا کاش بعد از کوچه وقتی خانه آمد
میخِ کجِ در را خودش تعمیر می کرد
جعده، خیانت، زهر و اینها علتش نیست
روی جگر داغی دگر تاثیر می کرد
می خواست مادر را برد از کوچه اما
چادر به زیر پای دشمن گیر می کرد
آئینه ای یک دست را در قلب تابوت
مشت مهیب تیرها تکثیر می کرد
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسـن_جانــم💔
حسنی ها همگی غصه ی ممتـد دارند
چونکه از کوچه و در خاطره ی بد دارند
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_عبدالرشید_رشوند
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
دلگیرم از زمانه بیا مهربان من
بر لب رسیده از غم ایّام جان من
دنیا مرا به بند اسارت کشیده است
رنگ قفس شده همه ی آسمان من
عمرم به سر شد و نشدم آنچه خواستی
باران شرم می چکد از دیدگان من
عشّاق را به رنج و بلا آزموده اند
ای وای اگر #فراق بود امتحان من
دستی بگیر تا نرود نوکری ز دست
هجران تو ببین که بریده امان من
در عالم خیال شدم با تو همسفر
تعبیر شد اگر سحری، داستان من
شبگرد فاطمه، شب جمعه برای تو
شبهای چارشنبه ی هفته از آن من
یک شب به خاطر سفر کربلای تو
یک شب به خاطر سفر جمکران من
با خود ببر مرا سحر جمعه کربلا
تا تلّ زینبیه شوی روضه خوان من
با یک نگه برای دلم فتح باب کن
گردم فدائی تو، امام زمان من
#نـوكــر_نـوشـت:
#آقـا_جـان
آرامش شب دوباره بر می گردد
خورشید سحر سواره بر می گردد
با سیصد و سیزده طلوعی دیگر
آن صبح پر از ستاره بر می گردد
#صلي_الله_عليڪ_ياسيدناالمظلوم_ياابا_عبدالله_الحسين
سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #اباعبدالله
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_عبدالرشید_رشوند
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
نفس چه فایده، وقتی که در هوای تو نیست
بدا به حال گدایی که مبتلای تو نیست
مرا به غیر خودت دست هیچ کس مسپار
کسی شبیه خودت فکر بندههای تو نیست
نه اشک مانده برایم، نه نالههای سحر
چه کردهام که دلم شامل عطای تو نیست
دلم کبوتر هر بام می شود...افسوس
خودت بگو چه کنم با دلی که پای تو نیست
مرا به #گریه_برای_حسین میبخشی
وگرنه بندهی تو لایق سرای تو نیست
چه دارد آنکه ندارد غم حسین تو را
چگونه درک کنم ماتم حسین تو را
به غیر روضه پی کار دیگری نروم
که من شناختهام عالم حسین تو را
تو خواستی که من از روز اول عمرم
به دوش خود بکشم پرچم حسین تو را
به غیر تربت کرب و بلا دوایی نیست
به عالمی ندهم مرهم حسین تو را
به نوکریه خودم افتخار خواهم کرد
چه دارد آنکه ندارد غم حسین تو را
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسین_جـان💔
دوست دارم که فقط غرق غمت باشم و بس
یک #شب_جمعه ی دیگر، حرمت باشم و بس
#صلی_الله_عليک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلاي_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_عبدالرشید_رشوند
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
تا ذهن را با خاطره درگیر می کرد
ناگاه رنگ صورتش تغییر می کرد
خواب پریشان شبش را در خیالش
خوب و بدون درد و غم تعبیر می کرد
شان نزول آیه های چشم خود را
با روضه های مادرش تفسیر می کرد
گلهای روی بالش زیر سرش را
با اشکهای چشمهایش سیر می کرد
او داغ دیده در میان کوچه ای تنگ
داغی که یک تازه جوان را پیر می کرد
هر روز با خود زمزمه می کرد ای کاش
در کوچه دشمن چند لحظه دیر می کرد
یا کاش بعد از کوچه وقتی خانه آمد
میخِ کجِ در را خودش تعمیر می کرد
جعده، خیانت، زهر و اینها علتش نیست
روی جگر داغی دگر تاثیر می کرد
می خواست مادر را برد از کوچه اما
چادر به زیر پای دشمن گیر می کرد
آئینه ای یک دست را در قلب تابوت
مشت مهیب تیرها تکثیر می کرد
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسـن_جانــم💔
حسنی ها همگی غصه ی ممتـد دارند
چونکه از کوچه و در خاطره ی بد دارند
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_عبدالرشید_رشوند
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم