eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
151 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
آمدی تا كه نگاه پدرت تر نشود تا كه هر بي سر و پا منكر كوثر نشود تا فراموش كسي آيه ي وانحر نشود نسل تو چشمه ي عشق است كه ابتر نشود پشت در پشت همه مظهر اعطينائيد همه هستید علی و همگي زهرائيد آمدي و نهمين باب اجابت شده اي پسر عاطفه و عشق و محبت شده اي بين گهواره ي خود نور حقيقت شده اي در همان كودكيت ركن ولايت شده ای باز هم در دل من شوق حرم افتاده است و ضريحي كه پناه دل هر دلداده است باز هم آمده ام مثل گدا محتاجم نااميد از همه دنیا به شما محتاجم و تصدق بده در راه خدا محتاجم به هواي حرم كرب و بلا محتاجم باز هم شوق ضريح شه بي سر دارم باز هم دست به گهواره ي اصغر دارم : در عرش، خودِ خداسٺ، غرق شادی بر روی زمین دو جاسٺ، غرق شادی اول حـرم حـسـین، گـلـبـاران اسٺ بعدش حـرم رضـاسٺ، غرق شادی صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... میلاد و علیه السلام مبارڪباد🌹🌹
با دلی پر غم سیه پوش عزایت میشوم آستان بوس حـریم باصفایت میشوم از دعای حضرت زهرا و لطف بی حَدش باز هم مهمان بَزم روضه هایت میشوم تا که حرف از کاظمین و مرقد تو میشود جان تو بَدجور دلتنگ هوایت میشوم چشم را می بَندم و همراه کفترهای طوس زائر بارانی صحـن و سـرایت میشوم پشت سر باب الجَواد و روبرو باب المُراد هر طرف رو میکنم غرق عطایت میشوم پَرشکسته میکِشم خود را به سمت و سوی تو مُعتکف در گوشه ی ایوان طلایت میشوم با دعایت رزق ما قطعا شهادت می شود عاقبت یک روز مشمول دعایت میشوم : ... تنت میسوخت روی بام زیرِ آفتاب آقا دلم آتش گرفت و یاد شاهِ بی کفن افتاد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... 🏴شهادت نور چشم ولی نعمتان، حضرت جواد الائمه (ع) تسلیت باد.
با دلی پرغم سیه پوش عزایت میشوم آستان بوس حریم باصفایت میشوم از دعای حضرت زهرا و لطف بی حَدش باز هم مهمان بَزم روضه هایت میشوم تاکه حرف از کاظمین و مرقد تومیشود جان تو بَدجور دلتنگ هوایت میشوم چشم را می بَندم وهمراه کفترهای طوس زائر بارانی صحن و سرایت میشوم پشت سرباب الجَواد و روبروباب المُراد هرطرف رومیکنم غرق عطایت میشوم پَرشکسته میکِشم خودرابه سمت وسوی تو مُعتکف درگوشه ی ایوان طلایت میشوم با دعایت رزق ما قطعا شهادت می شود عاقبت یک روز مشمول دعایت میشوم : ... امروز بـرات را شما بده ای عشـق شاه طوس امام من صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، شهادت نورچشم ولی نعمتان، حضرت جواد الائمه (ع) تسلیت باد.🏴
چه قدر خوب که کارت به تماشا نکشید حجره شد بسته و قصه به درازا نکشید هلهله، کف، به روی زخم نمک پاشیدن جگرت سوخت و کارش به مداوا نکشید گرچه نوشیده ای از زهر جفای همسر گرچه این رَنج تورا هیچ کس آقا نکشید کـربلا، طشت طلا، شام بلا، کنج تنور چه قدر خوب که پای تو به هرجا نکشید دست و پا میزنی و دست وَ پا می کوبند لااقل هیچ کسی بر بدنت پا نکشید تشنه ای گرچه، ولی طفل توکه عطشان نیست طلب آب نمودی، به تمنا نکشید می کشیدند تو را روی زمین اما شکر پنجه ای موی سر دخترکت را نکشید تو جوانی چه کشید آنکه جوانش را داد خوب شد کار تو به طرح معما نکشید به سر و صورت و ابروی تو سنگی ننشست بر روی نیزه کسی رأس تو بالا نکشید پیرهن داری و در دست تو انگشتر هست سر عمـامـه ی تو کار به دعوا نکشید : ... امروز بـرات را شما بده ای عشـق شاه طوس امام من سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، شهادت نورچشم ولی نعمتمان، حضرت جواد الائمه (ع) تسلیت باد.🏴
دارم از داغ غمت اشک دمادم بیشتر چشمهایم میزند بارانِ نم نم بیشتر تو جوادی و کرامت با تو معنا می شود پس دخیل حاجت باب المرادم بیشتر همسر نامهربان خیلی اذیت می کند هرچه او نامهربانتر، شدت غم بیشتر روی خاک حجره می پیچی به خود آقای من ناله هایت میشود هر لحظه، کم کم بیشتر مادرت زهراست آقا آمده بالا سرت قامتش را کرده این حالات تو خم بیشتر از به خود پیچیدنت اینگونه حاصل می شود زهر هرچه تلخـتر، سوز جگر هم بیشتر این عطش، این گریه ها، این خنده های زهردار شد بساط روضه ات حالا فراهم بیشتر یک طرف این ناله ها، یک سو صدای هلهله می کنم در روضه ات یاد مُحرّم بیشتر : ... بعد از حسین هیچ امامی به وقت موت مثل تو ای ولی خدا تشنه جان نداد سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، شهادت نورچشم ولی نعمتمان (ع) تسلیت باد.🏴
عده ای بی سر و پا دور و برش خندیدند پاسخ ناله و سوز و جگرش خندیدند مادری بود و جوان مرگ شد و آخر کار همچنان فاطمه بر چشم ترش خندیدند همچو بسمل شده ای دور خودش می پیچید به پریشان شدن بال و پرش خندیدند درد پیچیده به پهلویش و از هر دو طرف دست میبرد به سوی کمرش،خندیدند آمده بر سرش اینجا کمی از داغ حسین همگی جمع شدند دور سرش خندیدند یک نفر نیست که از خاک سرش بردارد بر نفسهای بدون اثرش خندیدند زهر اثر کرده و رویش به کبودی زده است بدنظرها به خسوف قمرش خندیدند دست پا میزند و نیست کنارش پدری تا ببیند به عـزای پسرش خندیدند کربلا جسم علی پخش به صحرا شده بود لشگری دور تن مختصرش خندیدند هر چه می گفت حسین یاولدی یاولدی... عده ای بی سر و پا دور و برش خندیدند : ... تنت میسوخت روی بام زیرِ آفتاب آقا دلم آتش گرفت و یاد شاهِ بی کفن افتاد سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، شهادت نورچشم ولی نعمتمان (ع) تسلیت باد.🏴 😭