eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
151 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
آنروز که مارا ز گل خام سرشتند درمدرسه ی عشق شمانام نوشتند چون روز ازل نام مرا شیعه نهادند جزعشق تومـهدی دگرم هیچ ندادند آقا همه جا نام شما ورد زبان است برمنتظرت هجر شما بار گران است آن غایب حاضرکه رهش راه نجات است او یوسف زهراست که درقیدحیات است وصل تـو بهاریست که پاییز ندارد روی تو جمالیست که مه نیز ندارد آقا دل ما شعبه ای از عشق وصالت خارج زشمار است همه لطف و کمالت : 💔 خودت بخواه که این انتظار سر برسد دعای اینهمه چشم انتظارکافی نیست؟ سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
بخوان دعای فرج را به لحنِ سوزانی اگر کویری و در جستجوی بارانی بخوان دعای فرج را بیاومُحرِم شو بِبُر سر از تنِ نَفست برای قربانی بخوان دعای فرج رابه صبح وظهر و شام درآن شکوهِ خوشِ لحظه های نورانی بخوان دعای فرج راکه رد نمی گردد دعای قلبِ شکسته به حالِ روحانی بخوان دعای فرج راسحردرراه است سپیده می زند آخر به شامِ ظلمانی بخوان دعای فرج راکه می شود مرهم برای لطمه ی دل از فراقِ طولانی بخوان دعای فرج را شبیهِ گمگشته به جادّه های سیاهی به دشتِ حیرانی بخوان دعای فرج راچنان غریقی که فتاده در دلِ دریایی از پریشانی بخوان دعای فرج راچوبیگناهی که شده به شهر غریبی اسیر و زندانی بخوان دعای فرج رابه رسمِ خوش عهدی به زودی می رسد هجران به خطِّ پایانی بخوان دعای فرج را بدان برون آید زِ چاهِ غربتِ مهجوری ماهِ کنعانی بخوان دعای فرج راظهورنزدیک است دوباره زنده شود راه و رسم قرانی بخوان دعای فرج راکه شایداین جمعه شود برای ظهور کوچه ها چراغانی بخوان دعای فرج راوغرقِ باران شو برای آن سرِ خونین،به دیرِ نصرانی بخوان دعای فرج راکه مهدی می آید قسم به زینب و آن خطبه های طوفانی : 💔 عالم به شوق آمدنت ندبه خوان توست چشم انتظار تو حـرم عمّه جان توست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
يا اين دل شكسته ی ما را صبور كن يا لاأقل به خاطر زينب ظهور كن ديگر بتاب از افق مكه، ماه من! اين جاده هاي شب زده را غرق نور كن با ذوالفقار حضرت مولا، بيا و بعد دلهاي شيعه را پرِ حسّ غرور كن با كوله بار غربت و اندوه خود بيا از كوچه هاي سينه زني مان عبور كن امشب بيا كه روضه بخواني برايمان امشب بساط گريه ی ما را تو جور كن يا چند صفحه مقتل كرب و بلا بخوان يا خاطرات عمه تان را مرور كن هم از وفاي ساقي لب تشنگان بگو هم يادي از مصيبتِ سرخ تنور كن : 💔 آنکه از شرم گنه، باید کند غیبت منم تو چرا جور گنهکاران عالم میکشی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
بدان که جای خدا را گرفته دکانها و پر شده است زمین از فریب شیطانها چه ناله ها که علی از نفاق یاران زد سوار کشتیِ دین اند نامسلمانها ادای امر به معروف، منکر است دگر بیا که خاک گرفته است جمله قرآنها طواف روی شما آروزی مردم نیست مزین است به نامت اگر چه میدانها سلاحمان به زمین است، خشکمان زده است چقدر دور شدیم از دعایِ بارانها خوشا به آنکه تو را دید و آسمانی شد دریغ، ساخته بر ما گناه، زندانها به خشکسالیِ این سفره ها نگاهی کن بریز برکت خود را بر این نمکدانها بیا به عشق، قداست ببخش ای یوسف قلم به دست نشستند جمله رمانها اگر چه بهر غمِ انتظار، مردودیم ببخش غیبت خود را به ما پشیمانها : 💔 نشسته بر سر راهت، اگرچه دیر آیی نهاده دیده به هرجا، که زان مسیر آیی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
بیا که آینه‌ی روزگار، زنگاریست بیا که زخم زبانهای دوستان کاریست به انتظار نشستن در این زمانه‌ی یاس برای منتظران چاره نیست ناچاریست  به ما مخند اگر شعرهای ساده‌ی ما قبول طبع شما نیست کوچه بازاریست چه قابها و چه تندیسهای زرینی  گرفته‌ایم به نامت که کنج انباریست نیامدی که کپرهای ما کلنگی بود کنون بیا که بناهایمان طلاکاریست به این خوشیم که یک شب به نامتان شادیم تمام سال اگر کارمان عزاداریست نه این که جمعه فقط صبح زود بیدارند  که کار منتظرانت همیشه بیداریست به قول خواجه‌ی ما در هوای طره‌ی تو  چه جای دم زدن نافه‌های تاتاریست : 💔 ای غايب از نظر به خدا مي سپارمت امّا هنوز منتظرم دوست دارمت سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
روزهای هفته را با عشق تو سر میکنم تا به جمعه میرسم احساس دیگر میکنم حس دیدار تو در من جمعه غوغا میکند جمعه ها چشمان خودرا حلقه بردرمیکنم درغروب جمعه بغضم در گلو وا مـیشود چشم خودرا در نبودت جمعه ها ترمیکنم آنقدر در کوچه ها فریاد نامت میکنم گوش اهل کوچه را با نام تو کر میکنم شک ندارم درد جمعه درد بی درمان توست نام زیبای تورا هر جمعه از بر میکنم کل هفته خانه را با گل مزین میکنم بازهم گلهای خودرا جمعه پرپر میکنم گرچه میدانم نمیایی ولی این را بدان جمعه ای دیگر برای دیدنت سر میکنم : 💔 سحرِ جمعه، نجف، کربُ بلا، هرجایی به دعا محتاجیم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
بی تو از این رنگ و ریا خیری ندیدیم از شرّ انواعِ بلا، خیری ندیدیم در حسرت دیدار تو هر هفته طی شد از جمعه های بینوا خیری ندیدیم ای منجی انسانیت دریاب ما را برگرد ای مشکل گشا، خیری ندیدیم پرونده ی یکسالمان را گریه کردی هستیم بس که بی وفا خیری ندیدیم غرقیم در چشم انتظاری های کاذب عمریست از این ادعا خیری ندیدیم بر غیبتت یک قرن دیگر شد اضافه از این غم ِ بی انتها خیری ندیدیم داریم در کنج گلو یک بغض سنگین اصلا از این حال و هوا خیری ندیدیم دلتنگ و سرگردان، حرم لازم، کلافه از سالِ بی کرب و بلا خیری ندیدیم : 💔 عید است ولی بدون او غم داریم عاشق شده ایم و عشق را کم داریم ای کاش که این عید برسد اینگونه هـزار عید با هم داریم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
ای بودنت برای عبادت دلیل من کعبه پر از بت است،کجایی خلیل من؟ دست مرا بگیر که در ابتدای راه وامانده است نفس ضعیف و ذلیل من خشکانده است چشمه ی چشم مرا گناه اینگونه به ثمر نرسیده نخیل من یا ایها العزیز تصدق علی الذلیل اصلا امید نیست به بار قلیل من هرجا که میروم به در بسته می خورم این بار آمدم که تو باشی کفیل من چشم امید من به قنوت نماز توست درمانده از دعاست زبان علیل من این نامه های عجل و عجل بهانه است از اهل کوفه اند تمامی ایل من آقا خودت برای ظهورت دعا بخوان دل خوش نکن به چند نفر از قبیل من : 💔 به وصل هجر رسیدم نه وصل معشوقم به یاد زلف سیاهش به گریه مشغولم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
گنج مخزون که خدا داشت گدا هم دارد این گدا فاطمه دارد که خدا هم دارد بی جهت خالق ما خالق حیدر نشده نظری داشت به سلمان که به ما هم دارد بدم اما نروم بی علی اصلاً به بهشت ته بازار نجف بی سر و پا هم دارد طبل رسوایی من خورده که شب آمده ام بنده ی پست کمی شرم و حیا هم دارد کسی اندازه من ظلم نکرده به خودش وای از آنکس که بدی این همه با هم دارد شهر ما شهر گناه است ولی وقت سحر کوچه در کوچه مناجات و دعا هم دارد بغلم کرده خدایی که خدای حسن است صد برابر عوض اخم عطا هم دارد لقمه سفره ما هدیه همسایه ماست سفره هر شب ما بوی رضا هم دارد دهن روزه قسم خوردم و گفتم به حسین لب تشنه عطش کرببلا هم دارد مادری گفت خدا اصغر من تشنه لب است چه فراتیست که خشک است و صدا هم دارد خبر پارگی مشک رسیده به حرم به ربابی که تنش رخت عزا هم دارد ضرب این تیر سه شعبه سه نفر میخواهد نه چنین حنجری که تنگی جا هم دارد : روز هم آمد به خداوند قسم ياد  و  ی تو پيرم كرد سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
بیش از این کاش با خدا باشیم بیش از این با تو آشنا باشیم می شود عاشق تو اهل سحر باید اهل شب و دعا باشیم ای خوش آن قدر که کنار شما تا سحر مست ربنا باشیم تو می آیی اگر که از ته دل ما بخواهیم با شما باشیم حسرت چشمهای مانده به راه عصر جمعه بگو کجا باشیم؟ در کنار تو می شود آیا یک شب جمعه کربلا باشیم؟ با تو کاش گریان تن از هم جدا جدا باشیم فرصتی نیست...رفیق، باید باز در فکر یک شفا باشیم : 💔 هی گنه کردم و هی جار زدم یار بیا من ندانم چه شود عاقبت کاربیا خود بگفتی دعا بهر ظهورت بکنیم خواندمت خسته ام ای یار بیا سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
ازین همه فراق، دل کباب شد بیا دگر زمانه بی تو بر سرم خراب شد بیا دگر سکینه ی زمین و آسمان، امام مهربان زمانه، سینه اش پُر اضطراب شد بیا دگر مرا زیاد در گناه دیدی و دلت شکست دلم شکست و از خجالت آب شد بیا دگر خجالت آور است گفته ام، نمایِ شهرمان چقدر بی حیا و بدحجاب شد بیا دگر فقیرها به زیر پای اغنیا فدا شدند دوباره از حقیقت اجتناب شد بیا دگر هوا بدون بودنت، جهنم است بی گمان نفس زدن برای ما عذاب شد بیا دگر هزارویک طریق خواندمت بیا، نیامدی به هر دری زدم دلم جواب شد بیا دگر هنوز می رسد نوا، حسین زیر دست و پا میان خون محاسنش خضاب شد بیا دگر : 💔 جمعه ها شرح دلم یک غزل کوتاه است که ردیفش همه دلتنگ توام می آید😔 سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
میرسد روزی که می آید سواری از سفر این شب هجران به پایان میرسد وقت سحر بهترین تصویر اهل آسمانی ها تویی آخرین امّید قلب جمکرانی ها تویی جمعه ها جمعیّتی گریانِ سوز ندبه ها با خبر هستی تو هم از حال و روز ندبه ها کاش می شد که ببینم روی زیبای تو را حسّ کنم یا لااقلّ گرمای رویای تو را بیقرارم، بی پناهم، انتظاری خسته ام عاشقم، عاشق ترینم من به تو دلبسته ام فاطمه در انتظارت ای پر و بال علی ای قیام تو قیامت قائم آل علی در کویر آرزوها العَجَل‌باران شدم در غروب ابری جمعه غزل‌باران شدم می توان این روزهای بی کسی را ترک کرد می توان با بودن تو کربلا را درک کرد الاَمان آقای من خطّ امان من تویی العجل یابن الحسن آرام جان من تویی : 💔 دعا یعنی سراپا در هوایت منتظر ماندن فرج یعنی فقط در انتظار منتظر بودن سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
هرآنچه غیرِ تو، از دل تکانده‌ام، مهدی فقط به سینه غمت را نشانده‌ام، مهدی برای دیدنِ رویت، به هرکجا، هر کو تنِ نحیفِ خودم را کشانده‌ام، مهدی اگرچه شعر سرودم؛ به عاشقی سوگند به جز برای نگاهت، نخوانده‌ام، مهدی به جمعِ منتظرانت همیشه و همه‌جا به صد امید، خودم را رسانده‌ام، مهدی میانِ رنج و بلا، خوانده‌ام تو را هربار غریب و خسته و تنها نمانده‌ام، مهدی همیشه در زده‌ام خانه‌ی اجابت را و ناامید از این در نرانده‌ام مهدی : 💔 ‏خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست طاقت بار فـراق این همه ایامم نیست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
چقدر دغدغه داری وصال سر برسد؟ دوباره یار سفر کرده از سفر برسد چقدر دغدغه داری که روسفید شوی به حد وسع برای فرج مفید شوی چقدر بهر دفاعش قلم بدست شدی چه روزها که فقط منفعت پرست شدی چقدر از غمش افتاده ای به کم خوابی؟ زمان پیری ات آمد هنوز هم خوابی چقدر محضر او دیده ی تر آوردی ادای منتظران را فقط دراوردی بیا که مونس شبهای خلوتش باشیم بجای ننگ شدن باز زینتش باشیم بیا که تا نفسی هست دم ز او بزنیم بجای مردم دنیا به یار رو بزنیم بیا که جز درش از هر دری جدا باشیم کنار او همه راهی باشیم خدا کند که بسوزیم و آه، گریه کنیم بخواند او همه تا قتلگاه گریه کنیم بخواند از بدنی که به بوریا مانده  که داغ او به دل اهل روستا مانده : 💔 روزهارفت و فقـط حسرت دیدارِ رُخت مانده بر این دلِ یعقوبی ما آقاجـــان سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
قومی که مسیرش همه بر عکس شهید است در حسرت دیدارِ کمی،خوابِ سفید است. جمعی که زروسیم شود کعبه ی آنها آمرزششان پیشِ خداوند بعید است در کوفه حسینی شدن امروز چه سخت است وقتی که به بازار پر از وعده وعید است با مردم شهری که به هم رحم نکردند دیگر چه نیازی به ستمهای یزید است دیگر به سراپرده ی خورشید رسیدن از راهِ سیه گشته ی ما قطع امید است روزی که بیایی پسرِ حضرتِ زهرا مردم همه گویند که دینِ تو جدید است اینجا به کسی خوش نگذشته است کجایی؟ هجران نفس از این دل دیوانه بریده است تلخ است اگر زندگیِ منتظرِ تو این زهر فراق است که از غصه چشیده است طوفان نکند رحم به هر برگ و درختی برگرد تن خفته ی ما شاخه ی بید است برگرد ببینی که چه اوضاع وخیمی ست آری بخدا مرگ در این بُرهه مفید است : 💔 تشنه ی وصل توام، ای دلیل زندگی کی به پایان میرسد، روزهای انتظار؟ سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
ای عشق، کاری کن که درماندند درمان‌ها برگرد و برگردان حقیقت را به ایمان‌ها چشم‌انتظارت شهرهامان کوچه در کوچه غرق خیالِ بوسه بر پایت، خیابان‌ها مستِ شب گیسوی تو، چشم سحرخیزان بی‌تاب تسبیح سحرگاهت، شبستان‌ها مهدیه‌ها دل برده‌اند از حوض مسجدها دور «ولیِّ عصر» می‌گردند میدان‌ها پُر می‌شود شهر از نوای «آیة الکرسی» تا بگذری از زیر این دروازه قرآن‌ها در خواب، چشمان تو را دیدند نرگس‌ها شوق گل روی تو را دارند گلدان‌ها ای در صدای مهربانت حجتی کامل ای در نگاه روشنت اثبات برهان‌ها هر جمعه در شهری برایت ندبه می‌خوانیم تا یوسف گمگشته، باز آیی به کنعان‌ها : 💔 روزجمعه یک جهان نام تورادارد به لب ، راه نجات ما تویی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
سخت بر ثانیه ها می گذرد دیر شدن پای این قحطی ظلمتکده زنجیر شدن سفره ای باز نمودی و نگفتی سخت است نانتان خوردن و یک عمر نمک گیر شدن چه کند دست خودش نیست گدای در تو از همین نان و نمک خوردن خود سیر شدن سیر گردیده ولی این دل آلوده ی غم از شما گفتن و یک عالمه تحقیر شدن قصد تعجیل نداری برسی مقصد خویش وای از این فرصت کوتاه من و پیر شدن پیرمان کرد شب جمعه و یک حس سرور جمعه ی بـی تو و هر ثانیه دلگیر شدن شنبه هم گر برسی چشم به راهت دارم عادتم چون شده تسلیم به تقدیر شدن من و این ثانیه های گذران دم عمر تو و آن ثانیه ی دست به شمشیر شدن : یارب‌چه‌شود‌زان‌گل‌نرگس‌خبرآید آن یار سفر کرده‌ی‌ما از سفر آید شام سیه غیبت کبری به سر آید امیـد همـه منتظـران منتظـر آید سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
میدهم آقا تو را آزار، هر هفته دو بار بیقرارت میکنم بسیار، هر هفته دو بار بر محاسن میکشی دست و تورّق میکنی اشکهایت میچکد ناچار هر هفته دو بار درگذر از من! بزرگی کن بیا اینبار هم بار از پرونده ام بردار، هر هفته دو بار عهد بستم با تو اما دم زدم از دیگران میشوم شرمنده از این کار، هر هفته دو بار کنج خیمه حال و روزت نامساعد میشود میشوم از حالِ خود بیزار، هر هفته دو بار معصیت هایم ظهورت را دوباره لغو کرد منتفی شد جمعه ی دیدار، هر هفته دو بار خوشبحال خوبهایی که بخوبی میشوند از دعاهای تو برخوردار، هر هفته دو بار زیر ایوان نجف، در روضه های کربلا کن به جایم چند استغفار، هر هفته دو بار : 💔 بغض خود را وسط سینه فشردم بی تو جمعه ها راهمه از بس که شمردم بی تو بس که هرجمعه غروب آمدودلگیرم کرد دل به دریای غم و غصه سپردم بی تو سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
نظر به رویِ تو شد قبلگاهِ آمالم تَرَحُمی بنما کن نظر به احوالم نوشته رویِ جبینم فراق تا به ابد بنالم از غمِ دل یا بدیِ اقبالم من آن کبوترِ بامم که هرکجا رفتم به سنگِ تهمتِ مردم شکسته شد بالم فقط ضمانت تو گشته مُهرِ تمدیدی به توبه نامه ی بی اعتبارِ هرسالَم نه پایِ رفتنی هست و نه رویِ آمدنی بگو چه چاره کنم من زدستِ اعمالم گناهکارم و توبه شکسته ی رمضان خودت بیا عرفه گریه کن به این حالم صدایِ پایِ مُحرَم به گوش می آید شبانه روز به یاد حسین می نالم قسم به مویِ پریشان عمه جانِ شما به گریه دل نگرانِ حسین و گودالم صدا زد از تَهِ گودال خواهرم برگرد مگر نگفتم عزیزم نیا به دنبالم برو به خیمه نبینی بریدنِ سر را وگرنه پیر شوی پایِ جسمِ پامالم : 💔 ای امیر عرفه، حاجتی غیر ظهورت به خدا نیست که نیست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
زیاد خون به دلت کرده ام حلالم کن تو خوب بوده ای و من بدم حلالم کن چقدر قدر تو مخفی است بین ما مردم در آسمان و زمین محترم ، حلالم کن نه مقبلم نه کمیتم نه محتشم اما به سوز شاعری محتشم حلالم کن همه امید من این چشم های دریایی است میان گریه شبی باز هم حلالم کن تو از سلاله ی زهرای مهربان هستی به حق فاطمه ی بی حرم حلالم کن مرا به خیل گناهم نگیر آقا جان تو را به چادر زهرا قسم حلالم کن به مشک پاره ی عباس و چشم پر خونش تورا به حق دو دست قلم حلالم کن : 💔 عمری برای دیدن رویت دلم خوش است تنها به یک نگاه ز سویت دلم خوش است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
تا ذکر شریف شفاعت است نامی به غیر نام تو بُردن حماقت است هرگز به سینه ام نزدی دست رد حسین آخر چه کس شبیهِ تو اهل رفاقت است؟ با گریه در حسینیه تا عرش می پرم اشکی که خرج بزم تو شد، بال وصلت است آن‌کس که عابس تو شود، عابد است و بس در سِلک ما جنون حسینی عبادت است معیار بندگیِ خدا خاکِ کویِ توست شرط قبول سجده ی ما مُهرِ تربت است از دست تو رها نشود تا به روز حشر دستی که در حسینیه ها وقف خدمت است جدَّم برنج نذر تو را بار می گذاشت این"نوکرِتوبودنِ" من، بااصالت است کشیدنِ عَـلَـمَـت را به ما سِپُرد در اصل این لوایِ تو، بار امانت است کافیست بِین روضه بگویند: ای رُباب از ما دو قطره اشک گرفتن چه راحت است تیری هجوم بُرد و گلاب از گُلی گرفت حالا تمام دشت پُر از عطر جنت است نگذاشت دست و پا بزند لااقل علی این تیرِ حرمله چِقَدَر بی نزاکت است شش‌ماهه گردنش اگر اینگونه کج شده از شرمساری‌ پدرش در خجالت است : 💔 تو فقط نیزه نخور صد علی اصغر به فدات دادمش بلـکـه بگیـری سپرش گـردانـی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
با سنگهای تیز بهم خورده روی تو جا خوش نموده نیزه چرا در گلوی تو تا باز شد لبان تو، قاریِّ محترم پرتاب شد زهر طرفی سنگ سوی تو من تار، تار، موی تو را شانه میزدم حالا ز چوبِ نیزه کنم جمع موی تو یک بخش ِصورت تو میان تنور سوخت از آن به بعد گشته عوض رنگ و بوی تو خیلی عوض شدی زصدا می شِناسَمَت هربار محملم برِسَد روبروی تو هرروز خونِ تازه می آید ز حنجرت از بس ترک ترک شده شکلِ سبویِ تو قرآن بخوان زحرمتِ زینب دفاع کن بازی نموده شایعه با آبروی تو رجاله ها به صورت تو سنگ میزدند برپرده های محمل ما چنگ میزدند : 💔 ای بی کفن رها شده ی دشتِ کـربلا ما را به حالِ خود تو نکردی رها حسین سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
جمعه با خود غالبا چشمان تر می آورد با خودش دلتنگی و خون جگر می آورد کل عمرم بی تو مانند غروب جمعه هاست جمعه ها عمر مرا دارد به سر می‌آورد بوی یاس انگار می آید میان ندبه ها باد از پیراهنت وقتی خبر می‌آورد بت پرستان هم حساب کار خود را میکنند بت شکن وقتی به همراهش تبر می آورد در دلم امّید دیدار رُخت را کاشتم هر گیاهی عاقبت روزی ثمر می آورد العجل هایم چه بی تأثیر شد، رویم سیاه قلب آلـوده دعـای بی اثر می‌آورد تشنه ات هستم ولی این تشنگی خیلی کم است تشنگی یک انتظار شعله ور می آورد تشنگی گاهی میان یک نبرد تن به تن یک پسر را سوی دامان پدر می آورد وای از آن وقتی که گوید یک پسر نزد پدر تشنگی دارد مـرا از پای در می آورد : 💔 هر صبحِ جمعه ناحیه ها ندبه می‌کنند می‌آید او که منتقم و دادخواهِ ماست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
مثل هرجمعه هوای نفسم سنگین است خبری از تو ندارم که دلم غمگین است مثل هرجمعه پراز ندبه ی دلتنگیهام عجل الله و فرج ذکر لبم آمین است خوب میدانم از اعمال بدم رنجیدی دلت ازبس که گنهکارشدم چرکین است مثل شعری شده ام خالی ودوراز احساس نام زیبای تو در این غزلم تضمین است گرچه تلخ است که عمری زغمت گریه کنم نوکری کردن درراه شما شیرین است دفتر شعر مرا عطر شما پر کرده کوچه های دلم از یادشما تزیین است : 💔 حتی خیال بی تو شدن میکشد مرا کارم به روزگار جدایی نمی کشد سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
با غصه‌های آل عبا گریه می‌کنی در اوج روضه‌های عزا گریه می‌کنی ما با گناه اشک تو را در می‌آوریم از سوز بی وفایی ما گریه می‌کنی ای صاحب عزا، تو به این روضه‌های ما می‌آیی و بدون صدا گریه می‌کنی گاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه در مشهد امام رضا گریه می‌کنی بر کشته‌ی فتاده به هامونِ کربلا بر داغ سیدالشهدا گریه می‌کنی این روزها به حال دل زینب اسیر در ماجرای شام بلا گریه می‌کنی بر رأس‌های رفته به بالای نیزه‌ها با خیزران و طشت طلا گریه می‌کنی حالا دوباره چشم تو را خون گرفته است با غصه‌های آل عبا گریه می‌کنی : 💔 شب و روز تو شده گریه به غمهای حسین چشمهایت خبر از  سینه‌ی سوزان دارد💔 سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام