eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
186 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
شان تو در اندیشه ما جا شدنی نیست درکوزه که جا دادن دریا شدنی نیست هرچند که توصیف تو مولا شدنی نیست تو لطف کنی ناشدنی ناشدنی نیست طبعی که نپرداخت به نام تو تلف شد بر خاک نوشتند ، دُرّ نجف شد ماییم و دلی مست در ایوان طلایی احسنت، چه معماری انگشت نمایی تاریخ ندیده به خود اینگونه بنایی دارد هنر شیخ بهایی چه بهایی... هرکس که تو را دید به زانو زدن افتاد در صحن تو خورشید به جارو زدن افتاد در خلقت تو هرچه خدا داشت عیان شد در روز ازل هرچه دلت خواست همان شد هر کس که گدای تو شد آقای جهان شد از برکت نام تو اذان نیز اذان شد سردار بجز میثم تمار نداریم ما غیر علی با احدی کار نداریم : کشته ما را غم هجران شما مولا جان اشک از هجر شما میل چکیدن دارد سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
نفس تا یار من باشد، نکوبم دربِ دیگر را چه غم دارد کسی چون من که دارد حُبّ حیدر را خدا را شاکرم هر دم، تَولّای علی دارم ندارم من نشان از شاهِ برحق غیر صفدر را نگردد هیچ کس را آتش دوزخ بر او کاری کَشند سُرمه به چشم خود چو خاک پای قنبر را به یک شب در چهل منزل، اگر مولا شود حاضر و یا با دست خود از جا کنَد دَربی زِ خیبر را چه شکّی شیعه اش دارد چو بشناسد ولیّ خود شفاعت آرزو دارد چو من، فردای محشر را نه توهینی به کس دارم، نه لعنت میفرستم من کلاه خویش قاضی کن، که دارد حقّ منبر را دو شاهد میشود برهان، برای ادّعاهایت هزاران شخص بیعت کردومنکرگشت محضررا یقیناً بی تَولّایش وضویت هم بُوَد باطل مگردرخوابِ خودبینی،بهشت وحوض کوثر را مرا همراه با شیرش، صفای مرتضی داده برای شکر این نعمت، ببوسم دست مادر را : سلام صبح قیامت، سلام اهل بهشت به محشری که تو ساقی کوثرش باشی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
اگر لازم شود حرف از دهان بیرون نمی آید که بی اذن علی تیر از کمان بیرون نمی آید علی را گر که بردارند از بین شهادت ها صدا از بند بند این اذان بیرون نمی آید نگوید گر که ابراهیم در آتش علی جانم یقینا سربلند از امتحان بیرون نمی آید چه رزمی می کند حیدر که در هنگام پیکارش صدا از دوستان و دشمنان بیرون نمی آید همینگونه به وقت گفتن تسبیح زهرایش نفس از سینه ی صاحبدلان بیرون نمی آید دهانم باز شد ذکر علی سوزاند دنیا را به جز آتش که از آتشفشان بیرون نمی آید شنیدم شاطر عباس صبوحی گفته بی نامش به ولله از تنور گرم نان بیرون نمی آید نجف میخانه ی شیعه ست یعنی مشتری اینجا بمیرد دست خالی از دکان بیرون نمی آید چه زحمت میکشی بیهوده عزرائیل، ازاین تن؛ _نخواهد حیدر کرار جان بیرون نمی آید : به وصف هیچ کسی جز تو دم نخواهم زد خوشا کسی که اگر شاعر است، شاعر توست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
سرنوشت ما گره خورده به گیسوی علی از ازل چرخانده دلها را خدا، سوی علی او مع الحق گفت و از آن روز ما را می‌کُشند دار ما خرما فروشان حلقه ی موی علی مانده‌ام احمد پیمبر بود یا عطار عشق بس که سلمانها، مسلمان کرد با بوی علی گر میاندیشی نماز و روزه‌ات را میخرند ای برادر! این تو و این هم ترازوی علی بیشتر از برق دَمهای دو سوی ذوالفقار دوستان را کشته خَمهای دو ابروی علی هرکه دل خوش کرده در عالم به نام دیگری یاعلی نشنیده است از سوی بانوی علی آری آداب خودش را دارد اینجا عاشقی ما و خاک کوی قنبر، قنبر و روی علی : دستِ خودم که نیست، دلربا شده دل شب به شب برای تو تنگ است یاعلی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
دیوانگی در عشق اصلا دلبخواهی نیست پس در حقیقت های عالم اشتباهی نیست از پیچ و تاب گیسوانت خوب فهمیدم غیر از مسیر مستقیمت هیچ راهی نیست ما را گدایی ی سَرِ کوی تو آقا کرد هر تاجداری لایق این پادشاهی نیست چاهی که با آن درد و دل کردی یقین دارم حتی کبوترهای آن عرشی ست« چاهی» نیست در برکه ی روز غدیرت اهل دل دیدند غیر از جمال دلربایت هیچ ماهی نیست آیا به جز حب تو در عالم ثوابی هست؟ وقتی به جز بغض تو در عالم گناهی نیست جایی که ابروی تو خود میزان اعمال است شیواتر از لبهای تیغت دادخواهی نیست : تير شعری ميزنم اما هدف در دست توست پادشاها، مُهرِ ايوان نجف در دست توست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
جز او کسی لیاقت حیدر شدن نداشت شایستگی فاتح خیبر شدن نداشت دُرّ نجف اگر به علی منتسب نبود باور کنید ارزش گوهر شدن نداشت تردید نیست گنبد حیدر اگر نبود اصلا دلی هوای کبوتر شدن نداشت چون روز روشن است، که جز مرتضی کسی با احمد افتخار برادر شدن نداشت با اذن فاطمه ست اگر "حیدری" شدیم ورنه کسی اجازه ی نوکر شدن نداشت فریادهای "أَيْنَ تَفِرّوا" گواه بود با او کسی توان برابر شدن نداشت حیدر شدن که جای خودش؛ در مقام قرب حتی کسی لیاقت قنبر شدن نداشت : رو به ایوان نجف می‌ایستم با احترام هم به بابایم علی هم مادرم زهرا سلام سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
دل شکسته ی من انس با علی دارد امید از همه بگسسته تا علی دارد منم ز شهر ولایت ز کوچه ی عشاق شناسنامه ی من مهر یا علی دارد خدا مدال علی دوستی به ما داده ست به غیر کشور شیعه کجا علی دارد؟ خدا یکی و علی هم یکیست در عالم علی چنانکه خدا را، خدا علی دارد در آن محیط که از دست و پا نیاید کار دل شکسته ی بی دست و پا علی دارد نه در گذشته، در آینده نیز هر ذی روح نظر به مرحمت مرتضی علی دارد به روز حشر برای شفاعت امّت علی، حسین و رسول خدا، علی دارد : من اگر عرض ارادت نکنم میمیرم اهل عالم به عرض ادب میچسبد سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
دلم گرفته بهانه سلام شاه نجف كه قبله گاه دلم گشته بارگاه نجف تمام صحن علی بوی فاطمه دارد شمیم سیب بیاید میان راه نجف صفای هر سحرش، گریه بر غم زهراست به گوش میرسد آرام سوز و آه نجف قدم زده دل شب در میان نخلستان امان ز كوفه و خونابه های چاه نجف قرار ما همه باب الرضا همان جایی كه سوی شاه خراسان بُوَد نگاه نجف قسم به نم نم اشكم پس از اذان صبح چقدر بوی حسین میدهد پگاه نجف : دستِ خودم که نیست دلربا شده دل شب به شب برای تو تنگ است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
یکه بود و بی حریف، این شد که لشگر باب شد لشگری را کشت، جنگ نابرابر باب شد تیغ بر کف با نقابی از دل لشگر گذشت در عرب، تشبیه ابروها به خنجر باب شد هیبتش را چون موذن داخل محراب دید ابتدای هر اذان الله اکبر باب شد شیعیان توحیدشان را در ولایت یافتند در نماز این شد که بعد از حمد، کوثر باب شد اصلا از وقتی که فهمیدیم کوثر با علیست ختم قرآن بین ما از جزء آخر باب شد گفت پیغمبر انا علمٌ علیٌ بابها در مدینه ناگهان سوزاندن در باب شد هرچه را شد باب کردند، آخرش اما چه شد؟ آخرش حیدر امیرالمومنین ارباب شد : بده برگ امانت را، بزن امضا زیارت را نجف ایوان طلایت را، امیرالمومنین حیدر سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
تَرَک کعبه به معنای همان لبخند است هرکه نزدیک علی بود دلش دربند است چشم در چشم غزلها به علی رو کردم شعر در وصف علی مصرع و بیتش قند است ها علیُ بشر کیف بشر حک شد باز و از این خط بجا مانده دلم خرسند است گفت وقتی که بمیری تو ببینی رویم سود در حبّ علی این سند پیوند است علی از قسمت ایوان طلا می‌بیند جان زهرا بطلب بر لبم این سوگند است چشم بستم که به صحنش برسانم خود را یک بغل نور در این قاعده و ترفند است : بیهوده نگرد، کیمیا ذکر علی ست آن معجزه ی گرانبها ذکر علی ست با دیدنِ ایوان نجف فهمیدم دارویِ تمام دردها ذکر علی ست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
من کویرم لب من تشنه‌ ی باران علیست این لب تشنه‌ی ی پرشور غزلخوان علیست اینکه گسترده‌تر از وسعت آفاق شده‌ست به یقین سفره‌ ی گسترده‌ ی دامان علیست منّت نان و نمک نیست سر سفره‌ ی او پس خوشاآنکه در این دنیا مهمان علیست آتش اشکی اگر در غزلم شعله‌ور است بی‌گمان قطره‌ای از درد فراوان علیست لحظه‌ای پرتو حسنش ز تجلی دم زد که جهان آینه‌ در آینه حیران علیست کعبه یکبار دهان را به سخن وا کرده‌ست تا بدانیم کلید در این خانه علیست از دم صبح ازل نام علی را می‌خواند دل که تا شام ابد دست‌به‌دامان علیست : چه سخت ميگذرد بر من و قلم وقتی كه شعر هر شب اين دفترم نباشی تو سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
عطر لباس کهنه ی تو جنت آفرین عرش است در مساحت فرش حصیری ات شمشیر میزنی و زجا کنده میشود قلب دلاوران عرب، از دلیری ات وقت نبرد، زَهره ز میدان ربوده ای پیش یتیم، رو شده قلب حریری ات درجنگ دیدنیست اگر سربلندی ات وقت نماز کُشته مرا سربه زیری ات ای روزیه تمام جهان زیر خاتمت عالم اسیر این همه سائل پذیری ات تو رازق جهانی و نان جوین نبود در سفره ی تو شاهد یکبار، سیری ات بی اختیار، نام تو را رب نوشته ایم رو شد برای خلق، مقام ضمیری ات در نوجوانی‌ات شده‌ای جانشین عشق تکیه زدی کنار خدا وقت پیری‌ات با وصله های بی حد و اندازه ای امیر کفشت ملول کی شده از هم مسیری ات پای سقیفه مانده به گل تا ابد ولی دارد ادامه تا به ابد دستگیری ات : کشور عشق مرا، شاه تویی بنده غلام از منِ بنده فراوان، به شهنشــاه سلام سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام