eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
151 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
تسلیت یابن الحسن خاتون محشر کشته شد میوه ی قلب رسول از ضربت در کشته شد آه ای سادات عالـم بر سر و سینه زنید عصمت حق از نفس افتاد، مادر کشته شد صورت زهرا کجا و دست نامحرم کجا؟ صدمه دید آن نوگل باغ پیمبر کشته شد میدوید آن روز نالان کودکی در کوچه ها «مادرم» می گفت از بیداد کافر کشته شد آه ای اهل وطن بیرون شوید از خانه ها روح تقوا جان طاها یار حیدر کشته شد من ندانم پشت در مسمار یا شمشیر بود فاطمه با تازیانه یا که خنجر کشته شد نور چشم مصطفی شد پیشْمرگ مرتضی بشکند دست عدو، زهرای اطهر کشته شد : دست خودش نبود که گم کرد کوچه را سیلی بی‌هوا، اثرش تار دیدن است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
دلم گرفته از این روزها که تکراریست که سهم روزوشبم بی شماگرفتاریست گناه پشت گناه و...گناه پشت گناه گناه:نقل ونباتی که بینمان جاریست ببین به منتظران طعنه میزند هرکس که انتظار شما وعده ای سرکاریست در این زمانه ی پستی که کارمان هر روز دروغ وغیبت وفحاّشی و رباخواریست چقدر بخوانم برای آمدنت اگرچه این همه ندبه فقط ریاکاریست و دکتران همه، ما  را جوابمان کردند فقط ظهور تو آقا علاج بیماریست : منتظرِ منتقمِ فاطمه ایم با غم کوچه دل عمریست مدارا کرده صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
ای کاش برای ما دعا بنویسند یک تذکره ی کرببلا بنویسند ما حج که نرفته ایم اما کافی است یک مرتبه حج فقرا بنویسند آقا به ملازمان بگو نامم را یک گوشه ی ایوان طلا بنویسند ما شیعه که نه، ولی شما راضی شو ما را ز محبان شما بنویسند راضی نشوی که خادمان نامم را از دفتر نوکران جدا بنویسند گفتم که پس از مردن من جای دعا روی کفنم رضا، رضا، بنویسند : 💔 وقتی که جواز کربلا، مشهد شد چشمان گدا خیره به این گنبد شد آقابزن امضا که دلم پر زده است مبدا حرم رضا، حسین مقصدشد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، (ع)
من گریه میکنم که دلم را جلا دهی شاید دلت بسوزد و کرببلا دهی من سائلم، تو صاحب جود و کرامتی دارم امید جود و عطایی به ما دهی با آنکه بی بهایم وقدری مرا که نیست من آمدم به قدر دلـم پربها دهی آه ای قتیل اشک، که گریه برای توست باید که فیض اشک براین دیده ها دهی من ناله دار روضه ی هر روزه ی توام رزقی چه میشود تو بر این بینوا دهی دست مرا بگیر که تابی نمانده است آیا شود که تاب و توانی مرا دهی؟ نا و نوای ناله ام از ناله های توست باشد که سهم ناله ی من نینوای دهی انسی گرفته قلب حزینم به روضه هات شاید که سوز روضه بر این مبتلا دهی بیمارعشق تو به تو رو کرده است، طبیب تنها به این بهانه که او را شفا دهی : 💔 مـن اگـر گـریه برایت نکنم میمیرم شب جمعه ست هوایت نکنم میمیرم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
وقتی شبیه فاطمه لبخند میزنی بر چینی شکسته ی دل بند میزنی من غرق خوابم و تو برای ظهور خویش هر صبح جمعه رو به خداوند میزنی کِی پرچم مقدس دارالخلافه را  بر قله ی رفیع دمـاوند میزنی در دولت کریم شما حرف فقر نیست آقا تو حرفهای خوشایند میزنی بعد از زیارت نجف و توس و کربلا حتما سری به فکه و اروند میزنی با اشک دیده آب به قبر مطهر آنان که کشتگان فراقند میزنی : مرا میان قنوت سحر مَبر از یاد که احتیاج شدیدی بر این دعا دارم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
بیچاره آن دلی که به آهی خمار نیست  وقتی اسیر لشکر زلف نگار نیست دنیای بی حسین اسیر حوادث است    دنیای بی حسین به کشتی سوار نیست مارا به چوب مهر و محبت بزن حسین  دل سر به راه ترکه ی آموزگار نیست حالش خوش است گریه کن بزم روضه ات  پرونده اش به دست کسی واگذار نیست گریه زیاد کرده ام اما بدون شک  حالی شبیه گریه ی بی اختیار نیست زلفی به باد دادی و عرشی ترین شدی  هرگز بیان روضه چنین آشکار نیست : 💔 معجزه یعنی همین که در میان روضه ات هرکه گریان میشود تا خانه خندان میرود صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
وقتی هوای روضه ما باز مادریست حال و هوای گریه ما جور دیگریست وقتی که مادر همه ماست فاطمه حسی که بین ماست، همانا برادریست مداح و روضه خوان و سخنران و چای ریز کارِ تمام ما درِ این خانه نوکـریست شاهان روزگار به ما غبطه می خورند این نوکری خودش به خدا عین سروری ست این اشکها نشان دل بی قرار ماست عالم بداند اینکه دل شیعه مادریست زهراست آنکه وصف شکوهش نگفتنی ست زهراست آنکه شأنِ مقامش پیمبریست زهراست آنکه ام ابیهای احمد است زهراست مادر همه ما، چه مادریست زهراست آنکه شیعه به او کرده اقتدا از لطف فاطمه ست، اگر شیعه حیدری ست زهراست آنکه در ره حیدر خمیده شد بگذاشت سر به پای ولایت، شهیده شد : روز محشر که بیاید کار دست فاطمه است مرتضی میایستد، قیامت می کند صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
دارد دلشان حال و هوایی دارد سرشان شور و نوایی، حسنیون در محضرِ کس لب به شڪایت، نگشایند دارند شهِ عقده گشایی، حسنیون از عزّتِ نفس است در این خانه دخیلند دارند عجب میلِ گـدایی، حسنیون دل را به حسن داده و سرخوش ز همین کار آقا و امیرند، خدایی، حسنیون رخصت برسد پایِ پیاده برسانند با گریه و با لطمه چه جایی، حسنیون در خاکِ بقیع باز بسازند حرمِ عشق بر پای ڪنند کربُبلایی، حسنیون کی میرسد آن روز که بیتوته نمایند مابین حرم، صحن و سرایی، حسنیون کی میرسد آنروز ڪه در صحنِ حیاطش سازند مگر آب نمایی، حسنیون یک روز رسد در کنفِ پیوسته ڪنند نوحه سرایی، حسنیون : 💔 سر صبحی هوس نام حسن زد بِه سرم شاه بی لشکری و من به فدایت بشوم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
اين روزها چه ميكني بي رقيب من اين روزها كه با غم يار گذشت اين روزها كه بي علمدار گذشت اقا نيامدي آب از سرمان گذشت خنجر ز زير گلوي دلدارمان گذشت سالها از استخوان در گلو گذشت از كوچه و زخم پهلو گذشت صاحب عزاي ما، در غربتت گذشت قطعا كه ديده اي چه بر نوكرت گذشت اين روزها كه با كاش بيايي گذشت رفته است و در يار نيامدي گذشت اما حسين من، حر از غمت نگذشت سالها گذشت و از شرم رُخَت نگذشت اقا نيامدي كه خزان ازگلستان گذشت بيا كه بگويند، يوسف ز يعقوب و غمش نگذشت : اول صبح سلام ای تو غریب عالمین یابن زهرا،یابن حیدر،طالب خون حسین صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
قدم اگر خمید، فدای سرحسین جانم به لب رسید، فدای سرحسین سابق این شهر عاقبت شد مادر شهید، فدای سرحسین یک چند وقتیست در این شهر هیچ کس لبخند من ندید، فدای سرحسین هر جمله ی بشیر مرا پیر کرده است مویم شده سفید، فدای سرحسین گلچین چهار تا گل گلخانه ی مرا چه وحشیانه چید، فدای سرحسین هر شب به یاد عمر کم ناز دانه ها اشکم به رخ چکید، فدای سرحسین هر شب به یاد تشنگی کودک رباب خواب از سرم پرید، فدای سرحسین پاسبان حرم شد به جای من دستش اگر برید، فدای سرحسین گویند جا شده به مزار محقری آن قامت رشید، فدای سرحسین : هفت پشتم را نظر کردم تماماً بوده اند نوکرِ عباسِ تو دربست، یا ام البنین صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، سالروز شهادت امّ‌العبّاس، امّ الادب، حضرت امّ‌البنین سلام‌ الله علیها را تسلیت عرض می‌کنیم🏴
شکر خدا برای شما گریه می کنیم هر شب برای کرب و بلا گریه می کنیم شکرانه ی محبت تو اشک دائم است با هر بهانه ای، همه جا گریه می کنیم از آخرالزمان به سلامت گذر کنیم تا دل به روضه داده و تا گریه می کنیم ما در بهشت دور شما حلقه می زنیم عباس روضه خوانَد و ما گریه می کنیم وقتی که از عطش لب ما خشک می شود بر تشنگیِ طفل شما گریه می کنیم یأبن الشبیب فَأبکِ علی الجدی الحسین ما پای روضه های رضا گریه می کنیم در کل کـربلا به تجلی در آمدی بر قطعه های گشته جدا گریه می کنیم گفتند رمز عاشقان شهادت توسل است تا وصل جاده ی شهدا گریه می کنیم : 💔 شب جمعه، حرم و مادر و غوغای ضریح باز هم نوکر تو حسرت امشب را خورد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
امشب که می خواهد دلم سامان بگیرد باید که چشمانم کمی باران بگیرد وقتی که شعری می نویسم روی کاغذ شاید که بغضی در گلویم جان بگیرد مثل همیشه این غزل تا بیت آخر حال و هوایی مبهم و پنهان بگیرد با چشم گریان ندبه می خوانم برایت شاید دعا با دیده ای گریان بگیرد آقا بیا تا در میان قلب شیعه این زخم کهنه عاقبت درمان بگیرد هر جمعه من روی تو را چشم انتظارم تا اینکه عصر غیبتت پایان بگیرد : ... يوسف ما ز تهیدستی خلق آگاه است به چه اميد به بازار رساند خود را صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، معطر بنام
اشک يعني آرزوي مغفرت اشک يعني توشه بهر آخرت اشک يعني نسبت ما با حسين اشک يعني الفت ما با حسين اشک ما گر قطره اي بي دست و پاست حاصلي از نالـه‌هاي نينواست تا كه ما را هست اشكي در دو عين چشمه‌هاي اشک ما وقف حسين آن حسيني كه بُوَد دل خانه اش اوست شمع و عالمي پروانه اش آن حسيني كه اميد ما سواست نام او بر درد بي درمان دواست كي ز آتش هست او را واهمه هر كه گريد بر حسين فاطمه حق براي اشک او قيمت دهد قيمت اشک ورا جنت دهد هر چه ما داريم از اشک عزاست چونكه زادوتوشه ي روز جزاست : 💔 گریه بهانه‌ایست که عاشقترم کنی شاید مرا کبوتر جلد حـرم کنی صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
شاعر برای از تو سرودن زبان نداشت حتی قلم برای نوشتن توان نداشت مولای من اگر تو نبودی بدون شک قرآن حق برای ولایت نشان نداشت از زور بازویت به همه گفته ام، علی دنیا به غیرِ تو که یلی پهلوان نداشت طوری به روی دشمن خود تیغ میکشی انگار دشمن از دم اول امان نداشت تنها علی بدون زره رفته در نبرد ترسی میان معرکه از این و آن نداشت رزق زمینیان همه در دست مرتضاست حیدر اگر نبود کسی آب و نان نداشت زهراست مادر بشریت بنابراین آدم به جز علی پدری مهربان نداشت : ♥️ در جهان شاهی به جز شاه نجف افسانه است هرکه مولایش شود غیر علی، دیوانه است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
در سفرهایم تو را مقصد تصور می‌کنم در خیالم آنچه را باید تصور می‌کنم آرزوهای حرم را شعر می‌گویم؛ سپس هر چه را روی لبم آمد؛ تصور می‌کنم در خیالات خودم مثل کبوترهای تو سنگِ روی قبر را گنبد تصور می‌کنم پرچمی را سبز و رقصان روی دوشِ گنبدت هر زمان که باد می‌آید؛ تصور می‌کنم شب به شب دریای اشکِ زائرانت دیدنیست زیر نور ماه، جذر و مد تصور می‌کنم دور تا دور مزارت را به جای سنگ و خاک یک حرم زیباتر از مشهد تصور می‌کنم روبروی چشمِ خیسِ خود ضریحی نقره‌کوب کوریِ چشمِ حسود و بد تصور می‌کنم شمعم و با اشکهای روضه‌ات جان میدهم هقهقم را در حرم اَشهد تصور می‌کنند : صُبحِ مَن با یک سَلام اِمْروز زیبٰا میشَود اَلسلام اِی حَضْرٺ اَربابْ، صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
ای آنکه در نگاهت حجمی ز نور داری کی از مسیر کوچه قصد عبور داری؟ چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابی ای آنکه در حجابت دریای نور داری من غرق در گناهم، کی می کنی نگاهم؟ برعکس چشمهایم چشمی صبور دارید از پرده ها برون شد، سوز نهانی ما کوک است ساز دلها، کی میل شور داری؟ در خواب دیده بودم، یک شب فروغ رویت کی در سرای چشمم، قصد ظهور داری؟ : جان مولا،دگر از جمعه بکش دست؛بیا دلمان تنگ شده،گرچه سه شنبه ست؛بیا صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
زهرا اگر نبود جهان جنبشی نداشت خورشید در مدار فلک چرخشی نداشت پروردگار تحت حدیثی بیان نمود خلقت بدون فاطمه پیدایشی نداشت رو شد دلیل آنهمه چله نشینیش جز فاطمه رسول خدا خواهشی نداشت چادر نماز حضرت زهرا اگر نبود آینه ی جمال خدا پوششی نداشت معیار بندگی خداوند فاطمه است پروردگار بهتر از او خط کشی نداشت چشم امید طفل همیشه به مادر است شیعه بدون فاطمه آمرزشی نداشت شکر خدا که ام ابیهاست مادرم شکر خدا که حضرت زهراست مادرم آنقدر محو ذات خدا در نماز بود افلاک غبطه خورده به خلوت گزینیش شاگرد ابتدایی زهراست جبرئیل از فاطمه است منسب روح الامینیش : نخی از چادر تو هر دو جهان ما را بَس ای امید دو سرا شافعِ امت صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، سالروز میلاد خجسته ی حضرت سلام الله علیها، سرور بانوان جهان و مبارک باد.
اشک مناجات سحر را میخرد زهرا گریه کن خونین جگر را میخرد زهرا وقتی شریکت شمع باشد سود خواهی برد پروانه ی بی بال و پر را میخرد زهرا از عیش دنیا با خبر باشی ضرر کردی از عیش دنیا بی خبر را میخرد زهرا هی این در و آن در میزنی تا دربدر گردی وقتی گدای دربدر را میخرد زهرا باید درِ این خانه کسب اعتباری کرد آن نوکران معتبر را میخرد زهرا گاهی حوالی حسینیه کمی بنشین گوشه نشین این‌گذر را میخرد زهرا هر آنچه که در چَنته داری خرج اشکت کن فردای محشر چشم تر را میخرد زهرا اندازه ی بال مگس خرج حسینش کن این قطره های مختصر را میخرد زهرا از ساعتی که سینه ی او زیر سُمها رفت سینه زنان این پسر را میخرد زهرا : 💔 قسم به چـادر خـاکـیِ مادرت همیشه در هواییِ حرمم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
تو یوسف زهـرایی و بازار میخواهی در خواب هستم تو مرا بیدار میخواهی اصلا امیدی هست من هم یاورت باشم؟ اصلا بگو در لشکرت سربار میخواهی؟ دائم سرم دراین فضاهای مجازی هست در این زمانی که تو تنها یار میخواهی در این فضایی که بصیرت نیست بین ما تنهاتـــر از تنهایی و عمــار میخواهی ماها فقــط داریم دعوت میکنیـم از تو غافل از اینکه میثم تمـّــار میخـواهی در این زمان که تنبلی رسم است بین ما تو از تمـــام شیعیانت کار میخواهی بهر سپاهت که بود فرمانده اش عباس صدها نفر سرباز چون مختار میخواهی : چون کودکی که گمشده در ازدحام شهر دنبال رد پای تو هر میدوم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
مرا اشک بر روضه های تو کافیست پریدن به اوج هوای تو کافیست برای سرافرازی من به عالم همین بودنم زیر پای تو کافیست شود تا شفیع خلائق به محشر سیاهی ماتمسرای تو کافیست برای رسیدن به پاکی و تقوا نشستن به بزم عزای تو کافیست اگر خیر عقبای خود هر که خواهد به دنیا شود آشنای تو کافیست همین نوکری از سرم هم زیاد است مرا، اینکه ماندم برای تو، کافیست عذاب من آقا که کاری ندارد همین دوری از کربلای تو کافیست : 💔 من نگویم همه ی داروندارم به فدات چون همه داروندارم تویی ارباب حسین صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
از عشق و مرام و معرفت آگاه است هرکس که پناهنده به این درگاه است هر کس که شود سائل سلطان نجف از یُمن گدایی به در او شـــــاه است زهـراست اگر محور منظومه ی نور خورشید پیمبر است و حیدر ماه است هر کس ز علی و آل او گشته جدا بیراهه گرفته پیش رو گمراه است  هر کس بِکَند چاه برای شـــــــیعه تا روز ابد خودش تَهِ آن چاه است  تا کور شود هر آنکه نتواند دید در مذهب حق علی ولی الله است : 💔 قسم به نامِ بلندت قسم به نام علی علی تمامِ تو بود و تو هم تمامِ علی صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
داستان کوچه را هرکس شنید آه از عمق وجودش بر کشید لمس کن اوج مصیبت را کمی سر کش از دریایی از ماتم نمی تاکنون بغض شکسته دیده ای؟ مادری از پا نشسته دیده ای؟ تاکنون سر نهفته داشتی؟ ماجراهای نگفته داشتی؟ تاکنون دریای ماتم دیده ای؟ مادرت را با قد خم دیده ای؟ داشتی در سینه آهی دردناک؟ مادرت را دیده ای بر روی خاک؟ دیده ها از اشک خون تر دیده ای؟ خاک کوچه روی چادر دیده ای؟ تاکنون لا جرعه از غم خورده ای؟ تاکنون سیلی محکم خورده ای؟ تاکنون بودی عصای مادرت؟ از مصیبت خاک ریزی بر سرت؟ گوشواره دانه دانه برده ای؟ مادرت را سمت خانه برده ای؟ : 💔 یا رب نصیب هیچ غریب دگر مکن داغی که گیسوان حسن را سپید کرد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
سالها منتظر روز وصالت هستم چشم در راه تماشای جمالت هستم گرچه دورم ز تو امّا به خیالم آقا صبح و شب معتکف کعبه ی خالت هستم من که در باغ کرامات تو پرورده شدم با گنهکاری خود، میوه ی کالت هستم خوب میدانم از این که چقدَر آقاجان باعث دردسر و رنج و ملالت هستم! با همه بار گناهی که به گردن دارم نکند فکر کنی وزر و وَبالت هستم رو سیاهی مرا تو به رخ من نکشی تا قیامت به خدا محو خصالت هستم خوش بحال من مسکین که تو آقای منی روزگاریست گدای تو و خاندانت هستم آنقدَر آه از این چاه دلم جوشیده که دگر چشمه ی جوشان زلالت هستم بی جهت نیست که در بزم عزا می گریم چون که من ریزه خور نان حلالت هستم : میان تلخی این روزگار، مهدی جان دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم؟ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
یا رضا وقتی تو را معبود میدانیم ما مرقدت را کعبه ی مقصود میدانیم ما اشک راه دیدنت را بسته اما در حرم بخت را در چشم اشک آلود میدانیم ما بغض کردن، گریه کردن، گمشدن در صحنها این زیانها را سراسر سود میدانیم ما غیر ایام زیارت که کنارت بوده‌ایم هرچه آید در نظر نابود میدانیم ما زود رفتن تا حرم را دیر میدانیم ما دیر رفتن از حرم را زود میدانیم ما بین این جمعیت زائر که دور قبر توست هرکه فانی می شود موجود میدانیم ما رو بسوی کعبه‌ایم و دل بسوی مشهدیم ، تنها تو را معبود میدانیم ما : تپش تپش دل من از تو اذن می‌گیرد اجازه حضرت جانان، عجیب دلتنگم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع)
هرکس که باضریح هم آغوش میشود ازخاطرش بهــشت فراموش میشود گریه کنان داغ حسین را به روز حشر دوزخ نمی برند که خامـوش میشود دیوانه را زطعنه ی عاقل هراس نیست این نیش ها برای دلش نوش میشود هرجا که روضه ای شده برپا برای آن از پای تا سرم همگی گوش میشود باران در آندم است که در ابر آسمـان بازاین چه شورش است که، چاووش میشود انگار زیر چادر زهـرا نشسته است هرکس که برحسین سیه پوش میشود ما را نیاز باده و می نیست تا که دل با ذکر یا حســین مدهوش میشود : 💔 باز با گریه به آغوش تو بر می‌گردم چو غریبی که خودش را برساند به وطن صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،