eitaa logo
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
74 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
2 فایل
@Yazinb69armaghan اینجامحفل آسمانی شهیدیست که در سالروز تولدخودوهمزمان با ایام فاطمیه در۳فروردین۱۳۹۴درعراق به شهادت رسید. 👇🌹👇 #جهت_تبادل @ahmadmakiyan14 #یازهرا‌...🌹 #کانال_مهندس_شهید_هادی_جعفری🌷🕊 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋🌙شهید سید مرتضی آوینی 🌺 بیشتر دوست داشت گمنام باشد. به همین دلیل گاهی به اسم های دیگر مقاله 📃 می نوشت 🥕 نام هایی مانند : سجاد شکیب، مرتضی علم الهدی، مرتضی حق گو، مهدی علم الهدی و فرهاد گلزار که از این نام آخر بیشتر در مجلات سینمایی استفاده می کرد. ⛱ گاهی نیز با نام مستعار «کاکتوس» 🌵 می نوشت که بعدها عنوان صفحه طنز ماهنامهٔ سوره شد. 🌀 به روایت : دیگران 📚 لاله ای در فکه کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 | 🔻وقتي فرشته‌ها، حاج‌حسين رو ميبردند... 🎙روايت حاج‌رحيم صارمی از فرمانده‌ای كه بهشتی شد. کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
✋🌸 پشت دیوار بلند زندگی مانده ایم چشم انتظاریک خبر😍 یک انا المَهدی بگو🙃 یاابن الحسن(عج) تا فرو ریزد حصار غصه ها😢❤️ 💓اللهم عجل لولیک الفرج💓 کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
عکس دخترشو زده بود تو دفتر فرماندهیش بهش گفتم مرتضی اون عکسو بردار اینجوری دلت گیره نمیتونی بپریا گفت نه میخام با همه وابستگیام فدایی امام زمان(عج)بشم کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
🌿 همیشه‌ میگفتـــــ : زیباترین‌ شهادتـــــ را میخواهم! یڪ بار پرسیدم: شهادتـــــ خودش‌ زیباسـتـــــ ؛ زیباترین‌ شهادتـــــ چگونه‌ استـــــ؟! در جوابـــــ گفتـــــ : زیباترین‌ شهادتـــــ این‌ استـــــ ڪه جنازه‌اے هم‌ از انسان‌ باقے نماند :) کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵فیلمی از ابراز محبت و گفت‌وگوی زیبای حاج قاسم سلیمانی با مرحومه فاطمه سلیمانی، مادر مهربانشان. کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 «راز داستان حضرت یوسف» چه بود!؟ راز داستان حضرت یوسف؛ عشق زلیخا به یوسف نبود 👈 گناه نکردنش نبود.... شما هم می‌تونید معشوق امام زمان باشید 🎤 حجت الاسلام کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
هدایت شده از گسترده حنانه
🧕خانمای وآقایون چیزی به عید نمونده ها🤷‍♀🤷‍♂ 🧔آقایون محترم ! اگر موهای سرت ریخته بیا تابیشتر کچل نشدی🙈 خانم عزیراگر پوست وموهاتون رومیخواین ترمیم کنید عجله کنید🏃‍♀🏃‍♂ 🤷‍♂🤷‍♀نمیدونید چیکار کنید⁉️ 😉موافقید یه مشاوره عالی بگیرید.😉 نیره میرزایی هستم مشاوره رسمی پوست و مو شرکت نفیس جهت مشاوره رایگان پوست و مو درخدمتم @mirzaei_76 https://eitaa.com/joinchat/1310851183C52d673f95c 🔊اگه نیای ضرر کردی هاااااااااااااااااا 😉از ما گفتن بود💁‍♀
هدایت شده از گسترده حنانه
من چهل سالمه ولی دخترای 20ساله اس😉 سفیدی ونشاط پوستم رومدیون محصولات این گروه وخانم مشاور هستم😍 @mirzaei_76 https://eitaa.com/joinchat/1310851183C52d673f95c تارسیدن به بهترین پوست ومو همراهیمون کرده👆👆👆😊😊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶معاشرت و رفیق شدن با امام زمان زندگی تو با امام زمان بساز...👌❤️ ‌‌کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
🔴 از دیدگاه رهبری 🔸عظمت زن به این نیست که بتواند چشم مردها را، هوس هوسرانان را به خودش جلب کند؛ این افتخاری برای یک زن نیست؛ این تحقیر زن است. 🔸عظمت زن آن است که بتواند حجب و حیا و عفاف زنانه را که خدا در فطرت زن به ودیعه نهاده است؛ حفظ کند. ۸۹/۲/۱ کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 وداع قابل تامل خانواده شهید مدافع حرم فاطمیون «سید محمد حسینی» کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
#کتاب_تنها_گریه_کن🌹🍃 🌷🕊#روایت_زندگی_اشرف_سادات_منتظری #مادر_شهید_محمد_معماریان #نویسنده_اکرم_اسلامی
🌹🍃 🌷🕊 فصل ششم...( قسمت دوم)🌹🍃 🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 نمی دانم شاید ما اولین نفراتی بودیم که دسته دسته از قم راهی می شدیم و خودمان را به جماران می رساندیم کم کم رفت و آمد خانم ها به خانمان زیاد شد به فکر افتادم کلاس قرآن بگذارم یک خانمی می آمد و بهمان قرآن یاد می داد هر روز که کلاس تمام می سد همه کلی دعا به جانم می کردند می گفتند خدا بهت لیاقت داده که در خانه ات را به روی قرآن باز کرده ای بعضی ها هم مشکلاتی داشتند یواشکی درد دل می کردند یکی مریض داشت یکی خرج زندگی را نمی رساند یکی شوهرش معتاد بود گرفتاری های هر کسی برای خودش گره بود گره هایی که گاهی وقت خیلی راحت می توانست به دست یک نفر دیگر باز شود من فقط واسطه بودم مثلا به خانم فلانی سفارش می کردم یک پسر جوانی بیکار است شوهرت توی مغازه شاگرد نمی خواهد به همین سادگی فکر و خیال یک مادر از بیکاری جوانش بر طرف می شد بعضی گره ها ولی سخت بودند مشکلات آن ها را هم تا جایی که می توانستیم سر و سامان می دادیم کم کم شدیم چند نفر بعد از جلسه قرآن می نشستیم و یکی یکی کارها را تقسیم می کردیم چند تا خانواده همان نزدیکی ها بودند که اوضاع معیشتشان خیلی بد بود مشورت می کردیم ببینیم چطور و از چه راهی می شود کمکشان کرد بعضی ها خودشان بانی می شدند خلاصه باب خیر آرام بدون اینکه سر و صدایی داشته باشد باز شد مردم افتاده بودند به جان زندگی هایشان فکر می کردیم حالا باید خرابی ها را بسازیم پشیمان به امام گرم بود گوشمان به حرف هایش و دلمان امیدوار به خودمان آمدیم دیدیم سایه جنگ افتاده روی زندگی مردم. اوضاع سخت شد رفتیم بسیج و عقبه کارهایمان را گفتم گفتم می خواهم خانه مان پایگاه بسیج باشد می خواهم برای مملکت کار کنم هر کمکی که از دستمان بربیاید لابد ان ها هم آمده بودند توی محل پرس و جو کرده بودند موافقت کردند و خانه مان شد پایگاه حضرت زهرا سلام الله علیها. رفتم جهاد سازندگی گفتم چند تا خانمیم بگویید چه کمکی از دستمان بر می آید گفتند برو پیش آقای محسنی پرسان پرسان پیدایش کردم ان قدر سرش شلوغ بود که نتوانست بنشیند و به حرف هایم گوش کند گفت تا برسم جلوی در کارتان را بگویید وقت تنگ است و عذر خواهی کرد ماجرا و علت رفتنم را که گفتم بی معطلی پرسید چرخ خیاطی دارید گفتم جور می کنیم گفت جور کردی بیا و آدرس بده و هماهنگ کن کمی از برخوردش ناراحت شدم ولی دلسرد نه برگشتم خانه بعد از ظهر بعد کلاس قرآن قضیه را که گفتم تا شب هفت چرخ خیاطی توی خانه مان بود. 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
﷽ 🍃 بی عشق مٙهدی در دلم لطف و صفا نیست لایق به خاک است آن دلی که مبتلا نیست هر روز باید از فراقش ناله سر داد مٙهدی فقط آقای روز جمعه ها نیست اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای‌ عهد 🦋 با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدی تازھ‌ کنیم^^؟ 💚 کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•|🕊💚|•° 😌 معرفی یک دخترخانم خاص به نام 🌷شهیده میترا کمایی🌷 اسمش میترا بود، اما دلش می‌خواست او را زینب صدا بزنند... کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
📚 به تغذیه اش خیلی اهمیت می داد، میگفت: «مومن باید بدن سالم داشته باشه!» یکی از چیزهایی که ترک کرد نوشابه بود! توی اردوهای جهادی یا هر جایی که نوشابه همراه غذا بود نوشابه اش رو به مزایده میذاشت و می فروخت... معمولاً از ۵۰ تا شروع می‌شد یادمه یک بار یکی از رفقا ۵۰۰ تا خرید!! البته هر کسی صلوات بیشتری می فرستاد نوشابه اش مال اون بود 🕊 کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید | اولین پایہ‌ی ࢪسیدن بہ مقام شھادت از نگاه سࢪداࢪ دل‌ها🌺✨ کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
•❥🌼━┅┄┄ 🥀 دختر خردسال همسایه داشت و باید ماهی یک بار به بیمارستان انتقال داده میشد تا خونش عوض شود. محمود این مسئولیت را به عهده گرفته بود، اول هر ماه که میشد هرجا بود خودش را می رساند. دخترک را به بیمارستان می برد و بعداز تعویض او را به خانه برمی گرداند کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 «راز داستان حضرت یوسف» چه بود!؟ راز داستان حضرت یوسف؛ عشق زلیخا به یوسف نبود 👈 گناه نکردنش نبود.... شما هم می‌تونید معشوق امام زمان باشید 🎤 حجت الاسلام کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 | 🔻رهبر معظم انقلاب: اگر ناموستان محفوظ است، به خاطر فكه و شلمچه است. ۹۵/۱۲/۲۹ کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 روایت رهبر معظم انقلاب از وصیت نامه متحیرڪننده‌ی یڪ شهید 🕊 کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
#کتاب_تنها_گریه_کن🌹🍃 🌷🕊#روایت_زندگی_اشرف_سادات_منتظری #مادر_شهید_محمد_معماریان #نویسنده_اکرم_اسلامی
🌹🍃 🌷🕊 فصل ششم...( قسمت سوم)🌹🍃 🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 چند نفر هم گفتند می سپارند اگر کسی دلش خواست بیاید برای کمک صبح دوباره رفتم سر وقت آقای محسنی. سلام کردم و گفتم هفت تا چرخ جور شد بیشتر هم می شود. سه تا خیاط ماهر داریم پنج نفرمان کم و بیش دوخت و دوز بلدیم می توانیم با چرخ خیاطی کار کنیم ده دوازده نفری هم هستند که گفته اند هر کاری از دستشان بر بیاید انجام می دهند قرار است چی بدوزیم ؟ گفت توی منطقه بچه ها به لباس زیر احتیاج دارند می تونید گفتم بله که می تونیم گفت سه روز دیگه پارچه و کش و نخ می فرستند هر چیزی هم کم بود بگویم آماده می کنند گفتم چرا همین فردا نه جواب داد همین فردا صبح ماشین جهاد در پایگاه شماست ادرس و مشخصات بدهید وقتی بر گشتم به همسایه ها سپردم که هر کس می خواهد از کمک دادن جا نماند کار ان قدر تند پیش رفت و تمام شد که خودم هم باور نمی کردم چه رسد به آقای محسنی وقتی زنگ زدم و گفتم ماشین بفرستند تا لباس های آماده شده را ببرند گفت دوباره پارچه می فرستند البته این بار بیشتر. کم کم کار رونق گرفت خبر به فامیل رسید گله کردند و بدون اینکه منظر حرف من باشند خودشان قرار گذاشتند و همراه شدند صبح که در را باز می کردم تا بعد از ظهر چند بار خانه پر و خالی می شد یک عده می آمدند و می رفتند جایشان را به گروه بعدی می دادند بعضی ها را که راهشان دور بود به اصرار نگه می داشتم. غذای ساده ای دور هم می خوردیم و دوباره می نشستیم به کار معمولا شب تا دیر وقت پارچه برش می زدیم الگویش را خودم در آورده بودم همین طوری چشمی. دو تا سه اندازه در نظرم بود و سه سایز الگو داشتم دسته دسته پارچه های برش خورده را روی هم می گذاشتم کنار چرخ ها. صبح خانم ها می آمدند و هر کدام تعدادی را بر می داشتند و می دوختند خانه ما دو تا خوبی داشت یکی حیاط و یکی هم هال بزرگ و کار راه انداز. حیاط شده بود محل بازی بچه ها دور تا دور هال هم چرخ خیاطی چیده بودیم با سه چهار تا چرخ شروع کرده بودیم ولی خیلی طول نکشید تعدادشان شد هجده تا انهایی که دستشان روان و تند بود کار را سریع پیش می بردند بعضی ها ولی تا ان موقع پشت چرخ ننشسته بودند بیشتر دخترهای جوان وسط کار صدای ظریف دخترانه اس بلند می شد که چرا این نمی دوزه می رفتم می نشستم کنار دستش یادش می دادم تا قلق چرخ دستش بیاید یا نه در رفته را چطور جل بزند گاهی خراب کاری حسابی تر بود می فرستادمش سر چرخ دیگر و خودم ان قدر با چرخ خیاطی ور می رفتم تا بالاخره درست می شد هر کداممان یک طوری به دیگری کمک می دادیم و نمی گذاشتیم کار لنگ بماند. یکی می دوخت یکی سر دوزی می کرد یکی کش می گذاشت چند نفر هم پای اتو می نشستند غرق فکر و کار بودیم که صدایی بلند می شد و از جمع صلوات می گرفت سلامتی رزمند گان اسلام صلوات 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🍂♥️🍂 💖 💖 سلام ای همه هستی اَم، تمام دلم سلام ای که به نامت،سرشته آب و گلم سلام حضرت دلبر، بیا و رحمی کن به پاسخی بنوازی تو قلب مشتعلم❤️ ‎‌‌‌‌‌‌ ‎‎‌ 🍃 تعجیل در مولا پنج صلوات کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--