eitaa logo
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
74 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
2 فایل
@Yazinb69armaghan اینجامحفل آسمانی شهیدیست که در سالروز تولدخودوهمزمان با ایام فاطمیه در۳فروردین۱۳۹۴درعراق به شهادت رسید. 👇🌹👇 #جهت_تبادل @ahmadmakiyan14 #یازهرا‌...🌹 #کانال_مهندس_شهید_هادی_جعفری🌷🕊 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
👌جملاتی که با طلا باید نوشت؛ 🔘کسانی که دوست داشتنشان سخت تر است، بیشتر از همه به عشق نیاز دارند. 🔘خوشبختی داشتن نداشته ها نیست ، خوشبختی دوست داشتن داشته هاست 🔘یادت باشه همیشه خودتو بنداز تا بگیرنت اگه خودتو بگیری میندازنت ... 🔘گاهی لب های خندان بیشتر از چشم های گریان”درد”می کشند... 🔘“پایِ “معرفت که میاد وسط “دستِ “خیلیا کوتاه میشه... 🔘مرد ترین آدمهایی که تو زندگیم دیدم اونایی بودن که بعد اشتباهشون گفتند : معذرت میخوام .. 🔘مزرعه را موریانه خورد، ولی ما برای گنجشک ها مترسک ساختیم 🔘آنهایی که در زندگیت نقشی داشته اند را دوست بدار نه آنهایی که برایت نقش بازی کرده اند .. 🔘“زمان” وفاداری آدما رو ثابت میکنه نه “زبان” .. ‎‌‌‌‎ کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🏴 ....🌹🏴 ....🌹🏴 🌷🕊 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🌹🏴 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
راهنمای تغذیه در دوران واکسیناسیون علیه ویروس کرونا !☝️🏻 مصرف برخی مواد غذایی میتواند به کاهش عوارض جانبی کوتاه‌مدت واکسن کرونا و افزایش کارایی سیستم ایمنی بدن کمک کند کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🏴 ....🌹🏴 ....🌹🏴 🌷🕊 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🌹🏴 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
#کتاب_پا_برهنه_در_وادی_مقدس🌹🍃 #زندگی_نامه_و_خاطرات : 🕊🌷#شهید_سید_حمید_میر_افضلی فصل دوم ..( قسم
🌹🍃 : 🕊🌷 فصل دوم ..( قسمت پنجم)🌹🍃 🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 پس از شهادت چمران و انحلال ستاد جنگ های نامنظم سید حمید جذب ستاد شیخ هادی شد البته قبل از آن هم با ستاد همکاری می کرد در آن زمان با یک سری آموزش های ابتدایی مانند مانور در بیابان و گرسنگی دادن بچه ها را برای جنگ های چریکی آماده می کردند عراق خیلی مناطق را فرا گرفته بود سپاه هنوز شکل سازمان یافته نداشت در آن زمان فقط به شکل نامنظم و چریکی می شد به دشمن حمله برد و به او ضربه وارد کرد خوب به یاد دارم که مدت ها به یک روز در سنگر کمین نشسته بودیم سید حمید از خیانت های بنی صدر در سال اول جنگ تعریف می کرد و گفت یک روز در ستاد جنگ های نامنظم شیخ هادی بودیم نیروهای نفوذی اطلاع دادند قرار است صدام با چند دستگاه بنز سواری و محافظانش از یک جاده مرزی عبور کند به من و تعدادی دیگر ماموریت دادند که به شکار ان ها بروید ما چهار نفر بودیم و به سختی از موانع مرزی عبور کردیم با مواد منفجره و ... به نزدیکی اتومبیل های اسکورت صدام رسیدیم در حالی که قصد داشتیم ماشین ها را منهدم کنیم از فرماندهی تماس گرفتند که ماشین ها را نزنیم گویا این موقعیت ویژه به اطلاع بنی صدر رسانده شده و او این دستور را صادر کرده بود ساعتی بعد ماشین ها از آن محل عبور کردند حالا ما افسوس می خوریم که چرا آن روز کار را تمام نکردیم. سید حمید از ابتدای جنگ به عنوان یک نیروی پیاده و آرپی جی زن و تیرانداز شروع کرد سعی داشت که ضمن استفاده از تجارب دیگران تجارب خود را نیز در اختیار تازه واردها بگذارد همین باعث شد که در یگان رزمی روی او حساب باز کنند و به او مسولیت بدهند او ضمن توصیه های لازم سعی می کرد بچه ها را در قالب دسته هایط آرایش دهد و به طرق مختلف از فرماندهی رده بالاتر میخواست که نسبت به ترمیم یگان او بکوشند در نیمه اول سال ۱۳۶۰ در ستاد شیخ هادی بود.بعد وارد سپاه حمیدیه شد دی ماه بود که عراقی ها به این طرف کرخه پیش روی گردند نیروهای عراقی ضمن حمله ای وسیع دو هزار عراقی را اسیر گرفتند چند روز بعد قرار حمله داشتیم اما عراقی پیش دستی کردند و باعث عقب‌نشيني نیروهای ما شدند سید حمید به بچه ها فرمان عقب‌نشيني داد تا تلفات ما کمتر شود اما خودش ماند. نیروهای سپاه حمیدیه هم ماندند این نیروهایی عجیبی بودند بسیار شجاع و معنوی من در آخرین دعای کمیلشان شرکت داشتیم تا کنون چنین دعای کمیلی با ان معنویت و اخلاص ندیده ام. چند روزی با سید در آن منطقه بودیم روحیه خستگی ناپذیری داشت می گفت ما همچنان می جنگیم و استوار می ایستیم سفر بعد که به اهواز رفتیم ستاد شیخ هادی‌منحل شده بود. ...🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین مثل ابراهیم خالصانه و بی ریا فعالیت می کرد. سر وصدا نداشت. هرجا می دید کاری زمین مانده عجله می کرد و کار را انجام می داد. اگر می دید جایی یادواره شهداست، خودش را می رساند و مشغول فعالیت می شد. برای معرفی شهید ابراهیم هادی خیلی زحمت کشید. برای رزمندگان عراقی از ابراهیم و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها می گفت. برای آنها پیشانی بند و چفیه تهیه می کرد. او جوانان عراقی را با راه و رسم شهدا آشنا نمود و همراه با آنها در عملیات ها حضور داشت تا اینکه در اطراف سامرا به قافله شهدا پیوست. 📙کتاب: پسرک فلافل فروش شهید محمدهادی ذوالفقاری 🌹🏴 ....🌹🏴 ....🌹🏴 🌷🕊 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🌹🏴 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
سلام مولای من ✋ 💚 💚 اے راز نگهدارِ دِل زار ڪجائے؟ اے برق مناجاٺِ شبِ تار ڪجائے؟ صحراےغمٺ پرشده ازقافلہ اے قافلہ را قافلہ سالار ڪجائے؟ 🌹🏴 ....🌹🏴 ....🌹🏴 🌷🕊 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🌹🏴 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
نام: نام خانوادگی: نام پدر: تاریخ تولد: تاریخ شهادت: تو این همه نداری و گویی همه چیز داری، ما این همه داریم‌ و گویی هیچ نداریم... ‌‌ 🌹🏴 ....🌹🏴 ....🌹🏴 🌷🕊 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🌹🏴 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره‌ای شنیدنی از شهید مهدی باکری باید شهیدان را در همه مراحل زندگی اسوه و سرمشق خودمان قرار دهیم... 🌹🏴 ....🌹🏴 ....🌹🏴 🌷🕊 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🌹🏴 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
- درجنگ هر کسی که سربند یا زهرا بست! شهید نشد اما هرکس - دل به مادر بست شهید شد.. سر جایی میره که دل خیلی وقته رفته🕊❣ «فرا رسیدن هفته دفاع مقدس گرامی باد» 🌹🏴 ....🌹🏴 ....🌹🏴 🌷🕊 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🌹🏴 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🔵اگر آن دفاع ۸ ساله نبود امروز تجلی اربعین نبود 🔻بخشی از سخنان دکتر زاکانی در مراسم بدرقه خدام الحسین شهرداری تهران: زیارت شما در اربعین حکایت همراهی شما با امام حسین در کربلاست. اربعین نماد جبهه حق و جریان اخرالزمانی است. اگر آن دفاع ۸ ساله نبود امروز تجلی اربعین نبود. حرکت در مسیر اربعین حرکت در مسیر شهدا و اسلام ناب است شما که پرچـم دار زیارت اباعبدالله هستید به یاد شهید سلیمانی و ابومهمندس باشید. 🌹🏴 ....🌹🏴 ....🌹🏴 🌷🕊 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🌹🏴 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
#کتاب_پا_برهنه_در_وادی_مقدس🌹🍃 #زندگی_نامه_و_خاطرات : 🕊🌷#شهید_سید_حمید_میر_افضلی فصل دوم ..( قسم
🌹🍃 : 🕊🌷 فصل دوم ..( قسمت ششم)🌹🍃 🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 آشنایی ما بر می گشت به سال ۱۳۵۰ و دوران دبیرستان اقبال هم کلاسی نبودیم ولی با سید حمید سلام و علیک داشتیم و رفیق بودیم دوران قبل از انقلاب ما هم طی شد دورانی که ... تا اینکه جنگ شروع شد و من برای سربازی رفتم اهواز همان جا بود که دیدم سید حمید سر وکله اش پیدا شد خب دیده بودم که با چه رفیق هایی در رفسنجان رفت و آمد داشت فکر نمی کردم او را در جبهه ببینم. گفتم تو اینجا چه کار می کنی؟ گفت آمده ام با بچه ها یک کاری دارم توی خود اهواز هستم حس کردم دوست ندارد توی جمع حرف بزند کشیدمش کنار و گفتم کجایی سید؟گفت ما یک گروهی هستیم به اسم گروه شیخ هادی که در جنگ های نامنظم فعال هستیم فهمیدم همان شب از عملیات برگشته آن شب را پیش ما ماند و صبح زود نمازش را خواند و رفت گفتم سید کی ببینمت؟ گفت معلوم نیست اگر کار نداشتم می یام اینجا بهت سر می زنم چند بار به ما سر زد تا اینکه خدمت من تمام شد و آمدم رفسنجان اما سید در اهواز ماند مدتی گذشت یادم هست که نشسته بودیم سر فلکه که سید حمید آمد سلام کرد و گفت شما بر گشتید؟ چرا دیگه نیامدید جبهه؟ گفتم دلم می خواهد بیایم ولی الان برنامه ام جور نیست بار دیگر مرا دید و همین را گفت من هم بهانه ام آوردم تا اینکه یک بار در صورت مت خیره شد و بر گشت به من گفت یه روز توی بستان سوار ماشین بودم از ماشین که در حال عبور بود یک بسته به بیرون پرتاپ شد من ماشین را نگه داشتم و رفتم بسته را برداشتم دیدم آن بسته یک نوزاد است نوزاد را برداشتم و به سرعت به تعقیب ماشین پرداختم هر طور بود جلوی ماشین را گرفتم و داد زدم بچه مال کیه چرا این کار رو کردید مگه دین و ایمان ندارید؟ مگه رحم و مروت ندارید که با یک نوزاد این گونه رفتار می کنید؟ یک دختر جوان در آن ماشین بود گریه می کرد با حالت گریه گفت من یازده ماه اسیر بعثی ها بودم این بچه مال آنهاست ثمره تجاوز انها به ناموس ایرانی است. سید حمید این رل گفت و حرکت کرد من مات و مبهوت صحبت او بودم خیلی به غیرتم برخورد انگار یک نفر کشیده محکمی زد توی صورتم. به سید گفتم صبر کن کی می خواهی بری جبهه؟ من همراهت می یام. گفت چطور شد این قدر ناگهانی تصمیم گرفتی؟ گفتم نمی دانم چی شد حس کردم بعثی ها الان پشت دروازه شهر هستند موقع رفتن بود که سید گفت نمی خواهم قضیه را برات بزرگ کنم ولی این جایی که داریم می رویم هر کسی را راه نمی دهند من می سوم معرف تو و دلم می خواهد سنگ تمام بگذاری رفتیم حمیدیه بعد از چند وقت مرا معرفی کرد به جای خودش و رفت یک جای دیگر آن ایام من مسول کندن یک کانال شدم بعد از آن هم یک ماموریت سخت تر به من داد چون به حمید قول داده بودم رفتم یک کانال زدم یک عده را به من سپرد و عملیات شد با اینکه سید پیش من نبود ولی حضورش را حس می کردم و همین حضور او به من قوت قلب می داد بعد از اینکه مجروح شدم از سید دور افتادم این دور برایم کسل کننده بود بار آخر گفتند سید رفته هویزه برای سید پیغام فرستادم فهمیده بود که من دنبال او می گردم. یک شب از شناسایی برگشته بود آمد و مرا پیدا کرد انگار همه دنیا را به من داده بودند نمی دانید با دیدن سید چقدر خوشحال شدم رفتم بغلش کردم و گفتم چطوری رقیق نیمه راه نمی توانست بنشیند پا برهنه بود گفتم می بینی به خاطر حرف ان شب تو خودم را به کجا تبعید کرده ام؟ سید گفت هر جا باشی باز همان دوست قدیمی و صمیمی من هستی خلاصه روزها گذشت سید دست تمام دوستان گذشته اش را گرفت و آنها را با خدا و معنویت آشنا کرد و راهی جبهه ها نمود. ...🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فریاد مرگ بر اسرائیل و آمریکا در کربلای معلی ⭕️ با حضور علمای فلسطین در کربلای معلی برای شرکت در مراسم اربعین حسینی ، فریاد مرگ بر اسرائیل ، مرگ بر آمریکا در حرم امام حسین طنین انداز شد . 🌹🏴 ....🌹🏴 ....🌹🏴 🌷🕊 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🌹🏴 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
مهدےجان💚 تو مےآیے و دنیا رنگ آرامش میگیرد این روزهاے بیمار و دردآلود تمام میشود و آسمان دوباره پرواز روشن چلچله ها را تجربه میکند. تو مےآیے و هزار فوج پروانه ، بهار را با خود میهمان قلبها میکنند و عطر نرگس زارها ، کوچه باغ ها را پر میکند. تو مےآیے و انسانها محبت را دوباره به یاد مےآورند و در سایه سار مقدس تو لبخند و امید را تجربه میکنند ... تو مےآیے به همین زودے به همین نزدیکے . . . 🌸 🌹🏴 ....🌹🏴 ....🌹🏴 🌷🕊 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🌹🏴 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
❇️ پیاده‌روی و زیارت اربعین را از شهید قاسم سلیمانی داشتیم از وقتی که رفت، حسرت زیارت اربعین بر دلمان ماند😭 🌹🏴 ....🌹🏴 ....🌹🏴 🌷🕊 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🌹🏴 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
در محضــر امام خامنـــہ اے شهادت یعنے، وارد شدن در حریم خلوت الہـے، و شهادت، یڪ هدیہ الہـے اسـت. 🌹🏴 ....🌹🏴 ....🌹🏴 🌷🕊 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🌹🏴 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
این عکس یکی از دردناکترین و در عین حال حماسی‌ترین لحظات فکه، ماجرای گردان حنظله است که ٣٠٠ نفر از نیروهایش درون یک کانال به محاصرۀ عراقی ها در می‌آیند آنها چند روز با تکیه بر ايمان خود به مقاومت ادامه می‌دهند و به مرور همگی توسط آتش دشمن و یا عطش مفرط به شهادت می‌ﺭﺳﻨﺪ، ساعات آخر بیسیمچی گردان ‏همت را خواست، حاجی پای بیسیم آمد صدای ضعیفی را از آن سوی خط شنید که می‌گوید: *احمد رفت، حسین هم رفت، باطری بی‌سیم دارد تمام می‌شود ‎عراقي ها عنقریب می‌آیند تا ما را خلاص کنند، من هم خداحافظی می‌کنم از قول ما به ‎امام بگویید همانطور که فرمودید ‎حسين وار‎ مقاومت کردیم، ﻣﺎﻧﺪﻳﻢ و ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ایستادیم.... این وعدہ خداست ڪہ حق النــــــاس را نمی بخشد! خـــــــون شهدا حق الناس است نمے دانم با این حق النـــــاس بزرگے ڪہ بہ گردن ماســــــت، چہ خواهیم ڪرد؟! آغاز هفته دفاع مقدس گرامی باد 🌹🏴 ....🌹🏴 ....🌹🏴 🌷🕊 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🌹🏴 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا