eitaa logo
انجمن ادبی شاخ نبات 🍭
862 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
349 ویدیو
209 فایل
این همه شهد و شکر کز سخنم می ریزد اجر صبریست کزان شاخ نباتم دادند✨ شاخ نبات، لذت بودن با ادبیات❤️📖 حرفاتون رو می‌شنویم😌: @shakh_nabaat
مشاهده در ایتا
دانلود
«🖋» کسی به خوبی من مشق عشق را ننوشت ببین به دیده‌ی انصاف، آفرین دارم! اثر محمدجواد حسین زاده 🍭@shakhee_nabat
یک برگ از کتاب🍃: در نگاه خلق، از دیوانگان کم نیستم فکر زخمی‌ دیگرم، دنبال مرهم نیستم ظاهرم چون بید مجنون است و باطن مثل سرو از تواضع سر به زیر انداختم؛ خم نیستم شیشه‌ای نازک دلم؛ اما بدان ای سنگدل خرد شد هرکس که می‌پنداشت محکم نیستم لطف خورشید است اگر از ماه نوری می‌رسد آنچه فهمیدی غلط بود؛ آنچه هستم نیستم! جام زهرت را بیاور! من برای زندگی بیش از آن چیزی که می‌بینی مصمم نیستم 🍭@shakhee_nabat
« ☔️ » ابر می‌بارید بر آینده‌ی دلگیر من خنده می‌زد کاتب تقدیر بر تدبیر من! اشک می‌آمد به استقبال ما وقت وداع سخت می‌لرزید در چشمان او تصویر من شرم اگر مانع نمی‌شد، بیشتر می‌دیدمت بگذرند ای کاش چشمان من از تقصیر من با سخن چینی مرا از چشم او انداختند ساده لوحان غافلند از آه پر تأثیر من مُصحفی هستم میان مکتب کج فهم‌ها هر چه می‌خواهند می‌گویند در تفسیر من هیچ ابری موجب خاموشی خورشید نیست رو سیاه است آن که کوشیده‌ست در تحقیر من... 🍭 @shakhee_nabat
«🍷» کاش جای شرم گاهی دل به دریا می‌زدیم اینکه تنهاییم تاوان خجالت‌های ماست 🍭@shakhee_nabat
یک فنجان از شعر بنوشیم...☕️ خویش را گم کرده‌ام بعد از تو در آوار خویش رحم کن! می‌ترسم از تنهایی بسیار خویش شمع جانم را مسوزان بیش ازین، دیگر مگو اشک می‌ریزد برای گرمی بازار خویش بس که من سرگرم رؤیای تو بودم بارها دیده‌ام خواب تو را با دیده بیدار خویش چهره‌ای دارم که پنهان در نقابی کهنه است خیره در آئینه‌ام با حسرت دیدار خویش باشد ای خورشید پنهان! در حجاب خویش باش باز هم خو می‌کنم با سایه دیوار خویش 🍭@shakhee_nabat
7.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«☂» زادروزتون مبارک آقای دهلوی🎉💐 هرچند اینکه سخت شکستی دل من است غمگین مشو! که شیشه برای شکستن است من دوستی به جز تو ندارم؛ قسم به عشق هرکس که غیر از این به تو گفته‌ست، دشمن است چشمان من مسیر تو را گم نمی‌کنند فانوس اشک‌های من از بس که روشن است! جای گلایه پیش تو چون شمع سوختم لب باز کرده‌ام به زبانی که الکن است از دیدنم دوباره پریشان شدی؟ ببخش! چون خواب بد، سزای من «از یاد بردن» است 🍭@shakhee_nabat
«📷» در دلم غوغاست اما راز داری بهتر است چشم می‌دوزم به در؛ امیدواری بهتر است 🍭@shakhee_nabat
یک فنجان شعر...☕️ این سینه نیست، مرکز اجماع دردهاست دیگر قدم خمیده‌تر از پیرمردهاست قلبی شکسته، قامت خسته: تمام من این شهر بازمانده‌ی بعد از نبردهاست جان می‌کند دلم, همه سر گرم می‌شوند چون رقص تاس در وسط تخته نردهاست طوفان بکن! مرا بشکن! دل نمی‌کنم دریا تمام هستی دریا نوردهاست جای گلایه نیست اگر درد می‌کشم صد قرن آزگار، همین رسم مردهاست... 🍭@shakhee_nabat
«📷» در دلم غوغاست اما رازداری بهتر است چشم می‌دوزم به در؛ امیدواری بهتر است 🍭@shakhee_nabat