فقه 6 ش3.mp3
7.03M
جلسه سوم
مساله اول خیار شرط
عدم شرطیت اتصال خیار شرط به عقد
شرطیت تعیین مدت خیار شرط
عدم پذیرش مسامحات عرفی در خیار شرط
اصول ۳ ش ۳.mp3
6.62M
باسمه تعالی
ج. مفرد معرف به لام
لام اقسامی دارد
اضافی موصول تعریف
جنس استغراق عهد
ذکری حضوری خارجی ذهنی
راه شناخت خصوصیت
لام به نحو مشترک معنوی بر تعریف و تعیین دلالت می کند و نوع خاص تعریف را از قراین می فهمیم و این مشترک معنوی است
مصنف
قید تعین مانع از حمل الرجل می شود و نیازمند تجرید است و وضع چنین قیدی هم لغو می باشد...
فقه 6 ش 4.mp3
5.71M
جلسه چهارم
مساله اول خیار شرط
بررسی ادله لزوم تعیین مدت خیار
بیع غرری
شرط غرری
کفایه ۳ ش ۴.mp3
6.04M
باسمه تعالی
مصنف
قید تعین مانع از حمل الرجل می شود و نیازمند تجرید است و وضع چنین قیدی هم لغو می باشد...
پس لام فقط برای تزیین است
و شناخت خصوصیات از طریق قراین است حتی مشهور هم نیازمند همین قراین هستند.
اشکال
اگر لام برای تزیین است چگونه در العلما دال بر شمول می باشد و علت شمول همان قرینه تعین و تعریف می باشد زیرا اگر شامل همه علما شود متعین خؤاهد بود.
جواب
تعین دال بر عموم نیست زیرا اقل مراتب عام که 3 تا باشد هم متعین است و تعین تنها به شمول تمام افراد نیست بلکه با اقل مراتب جمع هم حاصل می شود
لذا دال بر تمامی افراد باید بخاطر وضع ترکیب لام بر سر علمای جمع باشد وخاصیت لام نیست. علاوه بر این محتمل است که لام وقتی بر سر جمع می اید دال بر عموم بالمطابقه باشد نه با بیانی که از واسطه کرد تعین گذشت پس لام دال بر تعین نیست.
فقه ۶ ش ۵.mp3
6.04M
باسمه تعالی
مساله دوم
بطلان عقد به سبب جهالت خیار شرط
۱. جهل
۲. عدم ذکر مدت
۳. مدت مطلق
ادله دال بر صحت
۱. اجماع
۲. خبر مرسل
۳. عدم غرر
نقد ادله
۱. عرفی بودن موضوع غرر
و وجود آن در مقام
کفایه ۳ ش ۵.mp3
5.82M
باسمه تعالی
د. نکره
نکره در کلام منفی دال بر عموم و شمول است چه در جمله خبریه و چه انشاییه.
خبریه: ماجائنی من احد.
انشاییه: لاتضرب رجلا.
و این دو خارج از بحث است. زیرا نکره در سیاق نفی دال بر شمول است.
در کلام مثبت در جمله خبریه محل بحث نیست چون نزد متکلم روشن است
جا رجل من اقصی..
در نزد مخاطب رجل مشخص است و فقط بر فرد خاصی منطبق است که در ایه شریفه حبیب نجار است.
جمله انشاییه محل بحث است
جئنی برجل.
از چهار جمله ذیل تنها جمله اخیر محل بحث است:
۱. ماجائنی من احد
٢. لاتضرب رجلا
٣. جا رجل من اقصی..
۴. جئنی برجل
معنای موضوع له در مثال اخیر طبیعت ماخوذ به قید وحدت است.
صاحب فصول گفته معنی فرد مردد است لکن این ادعا باطل است زیرا فرد مردد قابل حمل بر فرد خارجی نیست. فرد مردد یعنی این مرد یا ان مرد که یا ان مرد یک قید ذهنی است که بر فرد خارجی قابل حمل نیست.
بنابراین معنای نکره همان طبیعت مقید به قید وحدت است که از تنوین این وحدت فهمیده می شود.
توجه که قید وحدت داخل در مفهوم نکره نیست زیرا اگر این قید جزو معنای موضوع له نکره باشد موجب خواهد شد که معنی نکره مقید به قید ذهنی شود و قابل حمل بر فرد خارجی نباشد لذا باید گفت از حد آن انتزاع می شود.
فقه ۶ ش ۶.mp3
6.68M
باسمه تعالی
تتمه مساله دوم
نقد ادله
۲. عدم وجود روایت
۳. عدم اعتبار اجماع
۴. عدم اعتبار روایت عامه
اشکال:
عدم افساد شرط فاسد
جواب:
غرری شدن نفس بیع به جهت شرط فاسد
کفایه ۳ ش ۶.mp3
6.62M
باسمه تعالی
معنی لغوی اطلاق
ارسال از قید و حبس می باشد.
معنی اصطلاحی مطلق
الف. طبیعت مهمله که در اسم جنس وعلم جنس و ال جنس مراد است.
ب. طبیعت همراه قید وحدت که معنای نکره است . و این قید زاید بر معنای طبیعت نمی باشد.
بنابراین طبیعت مقید به قید ارسال معنای اصطلاحی مطلق می باشد که موافق معنای لغوی است.
به مشهور نسبت داده شده است که معنای موضوع له مطلق طبیعت به شرط سریان میباشد
این قول دو اشکال دارد
۱. شامل موارد مطلق نخواهد بود زیرا اسم جنس و علم جنس ونکره قید ارسال ندارد و در هر حملی باید تجرید صورت گیرد.
۲. مطلق با تقیید در تقابل است واطلاق در عین مطلق بودن امکان تقیید ندارد زیرا تقیید با قید سریان سازگار نیست.
و هر تقییدی مستلزم مجاز در معنای مطلق خواهد بود.
در حالی که بر اساس دیدگاه مصنف در معنای مطلق هیچ تجویزی صورت نمیگیرد و بر اساس تعدد دال و مدلول عبد مومن اراده می شود.
نعم
اگر مقید از نفس مطلق فهمیده شود و رقبه دال بر رقبه مومنه باشد هر چند مومنه قرینه بر این است که از خود رقبه رقبه مومنه اراده شده است بر همه مبانی قایل به مجاز شدیم.
فقه ۶ ش ۷.mp3
5.54M
باسمه تعالی
مساله سوم
زمان شروع خیار شرط
قول اول
از زمان عقد
دلیل: تبادر
قول دوم
از زمان انقضای خیار مجلس
دلیل: شرط ضمنی عرفی
تفصیل در دلیل
کفایه ۳ ش ۷.mp3
7.56M
باسمه تعالی
از آنجایی که اطلاق وسریان با وضع نمی باشد برای شمول نیازمند مقدمات حکمت است.
مقدمات حکمت
1. متکلم در مقام بیان باشد و قصد اهمال و اجمال نباشد.
در اجمال برخلاف اهمال تعمد بر عدم بیان تمام قصد است.
2. قرینه بر تقیید منتفی باشد.
3. قدر متیقن در مقام تخاطب منتفی باشد.
مثلا مولی از یک اب خاص زمزم گفتگو می کرده است در ادامه می گوید اب میخاهم این باعث تقیید اب به اب زمزم می شود.
قدر متیقن خارجی دلیل بر تقیید نیست
مثلا مولی می گوید اکرم العلما و علمای سادات قدرمتیقن خارجی هستند.
الحمدلله رب العالمین
فقه ۶ ش ۸.mp3
6.91M
باسمه تعالی
مساله چهارم
جعل خیار برای اجنبی
الف. نافذ بودن خیار شرط برای اجنبی
دلیل: اطلاق ادله شرط
ب. تقدیم اجنبی یا؟
انواع خیار برای اجنبی
۱. چند خیار مستقل برای متعاقدین و اجنبی
تقدیم قول فاسخ
۲. یک خیار واحد برای دو نفر
تقدیم قول سابق
کفایه ۳ ش ۸.mp3
6.16M
باسمه تعالی
چند نکته
۱. مراد از مقام بیان بودن
در حوزه اراده استعمالی است
یعنی مطابق یک قاعده و قانون در موارد مشکوکه حجت است و در مقام بیان می باشد.
نظر مرحوم شیخ این است که مراد در حوزه اراده جدی است.
ثمره این دو قول در تقیید منفصل است زیرا در متصل که بنا بر هر دو مبنا ظهور اطلاقی برای مطلق منعقد نمی شود.
ولی در منفصل بنا بر دیدگاه شیخ باز هم ظهور اطلاقی نیست زیرا اراده مولی به مقید بوده است.
ولی بنابر دیدگاه آخوند ظهور اطلاقی تمام است لکن قید منفصل مانع از حجیت اطلاق است.
همان طور که سریان در اسم جنس نیازمند مقدمات حکمت است در نکره هم نیازمند مقدمات است.
الحمدلله رب العالمین
فقه ۶ ش۹.mp3
6.08M
باسمه تعالی
تتمه مساله چهارم
ج. بررسی لزوم رعایت مصلحت در اعمال خیار اجنبی
۱. عدم شرط
دلیل: اطلاق ادله تحکیم و جعل خیار
۲. شرط
دلیل: اولا تبادر از اطلاق ادله تحکیم فرض مصلحت است.
ثانیا فرد اجنبی امین است و امین باید اصلح را مراعات کند.
نقد: اجنبی امین نیست.
اشکال
خیار اجنبی مخالف شرع است زیرا فسخ عقد با وی نه اقاله است و نه داخل در خیار اصیل و نه داخل در خیار بالعرض
جواب
خیار شرط از مصادیق خیار بالاصل است که ادله شرط شامل ان است.
کفایه ۳ ش ۹.mp3
6.09M
باسمه تعالی
۲. هنگام شک در مقام بیان بودن
اصل این است که در مقام بیان است
و این یک اصل عقلایی است
مشهور هم این اصل را پذیرفته
گرچه برخی اشتباه تصور نموده که در نگاه انان سریان جزو معنای اطلاق است
لکن حقیقت امر این است چون در موارد شک اصل در مقام بیان بودن رو پذیرفته وبه اطلاق تمسک نموده زمینه چنین برداشت غلطی شده است.
۳. انصراف
۴. جهات عدیده مطلق
ممکن است یک مطلق از جهتی در مقام بیان باشد و از جهت دیگری مجمل باشد.
مثلا فکلوا مما امسکن
بخورید از انچه سگ شکاری گرفته است
از جهت اینکه نیاز به ذبح ندارد اطلاق دارد و کشته سگ میته نیست لکن از جهت اینکه نیازمند تطهیر می باشد یا نه سکوت دارد و مجمل است و ادله دیگر می گوید سگ نجس است پس باید تطهیر شود.
الحمدلله رب العالمین
فقه ۶ ش ۱۰.mp3
7.69M
باسمه تعالی
مساله پنجم
شرط اطاعت امر در اعمال خیار
الف. طلب مشاوره از اجنبی
۱. اجنبی امر به اجازه: لزوم بیع زیرا اولا مراد از مشاوره صرف امر کردن نبوده بلکه اطاعت ملاک است. ثانیا اشتراط مشاوره گرفتن بر اعمال خیار برای متعاقدین دلالت ندارد.
۲. امر اجنبی به فسخ و رضایت مشروط علیه به اجازه
شارط رضایت به فسخ ندارد؛ اجنبی سلطه بر شارط و مشروط علیه ندارد.
شارط رضایت به فسخ دارد؛ اگر بتوان عقد را فسن نمود معال این خیار این است که برای شارط هم خیار است.
ب. اطاعت مشروط علیه از امر ابتدایی اجنبی
همان احکام الف جریان دارد.
کفایه ۳ ش ۱۰.mp3
7.34M
انصراف و انواع آن
بدوی... انسان
ظهوری... ما لایوکل لحمه
تیقنی... فقیر به فقیر هاشمی
اشتراکی... طلبه
نقلی... دانشجو
ان قلت
انصراف نیازمند تجوز در مطلق است
قلت
خیر نیازمند تجوز نمی باشد
باسمه تعالی
۳. انصراف و انواع آن
۱. انصراف بدوی
ذهن در ابتدای شنیدن لفظ مطلق منصرف به فرد خاصی می شود لکن بعد از تامل از انصراف صرف نظر می کند.
ابتدا که واژه انسان را می شنود یک فرد ایرانی یا سفید پوست تصویر می کند یا از واژه روزه روزه ماه مبارک یا از نماز نماز واجب ... لکن بعد تامل متوجه می شود که انسان و روزه ونماز اطلاق دارد شامل فرد غیر ایرانی و روزه نذری و نماز مستحبی هم می شود.
٢. انصراف ظهوری
بخاطر زیادی استعمال یک لفظ مطلق در معنای خاصی موجب ایجاد ظهور برای لفظ مطلق در معنای خاص است.
مالایوکل لحمه شامل حیوانات و انسان می شود لکن ظهور در حیوانات بدون انسان دارد. این انصراف ظهوری حجت است لذا نماز با ناخن انسان صحیح است در حالیکه روایت می گوید با ناخن مالایوکل لحمه باطل است.
٣. انصراف متیقنی
یک واژه مطلق بخاطر قدر متیقن در مقام تخاطب به یک معنی خاص منصرف است که درس دیروز گذشت.
۴. انصراف اشتراکی
لفظ مطلق در دو معنی مطلق و یک فرد خاص مشترک است و لذا در معنای مطلق خویش حجت نیست.
این اشتراک بخاطر کثرت استعمال است. مانند صلاه که شامل دعا و عمل عبادی می شود و در موارد شک در معنی مطلق خویش حجت نیست.
۵. انصراف نقلی
بخاطر کثرت استعمال معنای مطلق ان مهجور شده است و ذهن فقط نعنای خاص را می فهمد
مانند طلبه که شامل هر طالب علم می شود از جمله دانشحویان
لکن امروزه ذهن فقط طلابی که در حوزه علمیه هستند را از این واژه می فهمد.
اشکال
الف. با توجه به اینکه انصراف ظهوری و اشتراکی ونقلی متوقف بر کثرت استعمال در معنای مقید است و قبل از رسیدن به اشتراک ونقل باید استعمال مطلق در معنای مقید مجازی باشد.
از سوی دیگر در نگاه مصنف مطلق تقیید خورده در ماهیت مهمله استعمال شده است و مجازی لازم نمی اید.
پس چگونه چنین ظهور هایی شکل گرفته است؟
جواب
اولا که استعمال مطلق می تواند در فرد خاص مجازی باشد که در نعم ص 211 مطرح شد.
ثانیا لازم نیست برای رسیدن به اشتراک ونقل حتما استعمالات اولیه مجاز باشد بلکه می تواند با تعدد دال در معنی خاص موارد زیادی استعمال شود و بعدموجب اشتراک ونقل گردد.